|

امنيت عمومي لازمه برقراري صلح

زهرا جوهرجی

صلح را می‌توان با بسیاری از آدمیانی كه از ابتدای خلقت پا بر زمین گذاشته‌اند، تعریف كرد، فهرست طولانی از مردان و زنانی كه برای آرامش بشری تلاش می‌كردند. یكی از آنها مارتین لوترکینگ است. کسی که بدون خشونت و با روش مسالمت‌آمیز، مبارزه علیه نژادپرستی و بی‌عدالتی را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۴برنده صلح نوبل شد و سرانجام با گلوله دشمنان صلح، فدای آرمانش شد. مخالفت با جنگ، دشمنی، ویرانی و آوارگی است که صلح را معنا می‌بخشد. صلح با تأکید بر نبود خشونت، صلح منفی را تشکیل می‌دهد؛ درحالی‌که احترام به حقوق بشر، عدالت و پرهیز از خشونت در روابط بین‌الملل، صلح مثبت را شامل می‌شود. خشونت اعم از خشونت ساختاری یا خشونت مستقیم که می‌تواند علاوه بر جنگ و نزاع، شامل بی‌عدالتی، فقر، توسعه‌نیافتگی، آسیب به محیط زیست، عدم بردباری و... بشود. سازمان جهانی بهداشت با احتساب خشونت به‌عنوان یکی از مسائل مرتبط با سلامت عمومی، آن را چنین تعریف می‌کند: «استفاده عامدانه از زور جسمانی یا قدرت، به‌صورت تهدید یا اعمال واقعی، علیه خود فرد، دیگری یا گروه و جامعه که منتهی می‌شود به آسیب، مرگ، تأثیر روانی، ناهنجاری و یا محرومیت». بند ۲ ماده ۲۶ اعلامیه حقوق بشر مقرر می‌دارد که آموزش صلح‌مدار می‌تواند در تحقق صلح در جهان مؤثر واقع شود. هدف این آموزش، رشد کامل شخصیت انسانی، تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی‌های بنیادین خواهد بود که باید تفاهم، مدارا و دوستی را در میان مردم از هر نژاد و قومیت ترویج کند. یوهان گالتونگ، سیاست‌مدار نروژی با اتکا بر نیازهای انسانی (نیاز‌های بقا، رفاهی، هویت و آزادی)، خشونت را بی‌احترامی به نیازهای بنیادین بشری و در نگاهی کلی‌تر، بی‌احترامی به زندگی می‌داند که منجر می‌شود به کاهش سطح برآورده‌شدن نیازها به کمتر از آنچه ممکن و میسر است. تهدید به خشونت نیز خشونت محسوب می‌شود.* در روزگاری که با پیشرفت تکنولوژی، باید زندگی بهتر و آرامش بیشتر را انتظار داشت، هردم خبرهای ناگواری از گوشه‌ای در دنیا، قلب‌ها را جریحه‌دار می‌کند. کودکان پناه‌جویی که در آتش‌سوزی کمپ موریا آواره‌تر می‌شوند، کودکانی که در کولبری، مشاغل سخت و پرخطر، کارگری جنسی، بی‌پناهی و فقر مطلق، جانشان در خطر است. آیا زندگی آنها، قلب اعضای سازمان حقوق بشر، یونسکو و سازمان‌های دیگر حامی کودک را منقلب نمی‌کند؟ آیا آنها را برنمی‌انگیزد تا دولت‌ها را وادار کنند برای رفع تبعیض و خشونت اقدام عاجل کنند؟ کودکان افغان، سوری، فلسطینی، میانماری و... در آتش خشم و کینه قومی، مذهبی و فرقه‌ای سال‌هاست که جان می‌بازند. کودکان بی‌سرپرست یا والدین فقیری که برای لقمه‌ای نان، کودکانشان را سر کار می‌فرستند که به عوض کودکی‌کردن و مدرسه‌رفتن با ده‌ها خطر دست‌وپنجه نرم می‌کنند، آیا روی آرامش را خواهند دید؟ مصداق صلح را در کجا باید جست؟ در آموزش اندیشه‌های کلاسیک، تصور بر این بود که نبود جنگ، صلح را به همراه خواهد آورد. در حقوق بین‌المللی مدرن، صلح زمانی محقق خواهد شد که امنیت عمومی در جامعه برقرار شود. امنیتی که در سایه آن حداقل نیازهای انسان‌ها برآورده شود، همه از آموزش، بهداشت و خدمات عمومی برخوردار باشند. شاید چنین رؤیایی برای بسیاری از کشورها تحقق نیابد ولی وظیفه و احساس مسئولیت است که افرادی را برانگیخته تا در سراسر دنیا انجمن‌هایی را برپا دارند تا از محرومیت کودکان بکاهند؛ با آموزش‌های مختلف، آنها را مستقل و توانمند سازند که بتوانند برای آینده‌شان تصمیم بگیرند. سمن‌ها می‌کوشند در سایه صحیح پرورش، از تعداد مجرمین و بزهکاران احتمالی آینده بکاهند. لازمه صلح، پرهیز از خشونت، دوستی و همدلی و گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز برای رسیدن به آرامش است.
۳۱ شهریور، روز جهانی صلح، گرامی!
* ضرورت و بایسته‌های صلح از دیدگاه حقوق بین‌الملل، پوریا عسگری- یلدا خسروی، فصل‌نامه پژوهش‌های روابط بین‌الملل، شماره ۲۲، سال ۱۳۹۵

صلح را می‌توان با بسیاری از آدمیانی كه از ابتدای خلقت پا بر زمین گذاشته‌اند، تعریف كرد، فهرست طولانی از مردان و زنانی كه برای آرامش بشری تلاش می‌كردند. یكی از آنها مارتین لوترکینگ است. کسی که بدون خشونت و با روش مسالمت‌آمیز، مبارزه علیه نژادپرستی و بی‌عدالتی را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۴برنده صلح نوبل شد و سرانجام با گلوله دشمنان صلح، فدای آرمانش شد. مخالفت با جنگ، دشمنی، ویرانی و آوارگی است که صلح را معنا می‌بخشد. صلح با تأکید بر نبود خشونت، صلح منفی را تشکیل می‌دهد؛ درحالی‌که احترام به حقوق بشر، عدالت و پرهیز از خشونت در روابط بین‌الملل، صلح مثبت را شامل می‌شود. خشونت اعم از خشونت ساختاری یا خشونت مستقیم که می‌تواند علاوه بر جنگ و نزاع، شامل بی‌عدالتی، فقر، توسعه‌نیافتگی، آسیب به محیط زیست، عدم بردباری و... بشود. سازمان جهانی بهداشت با احتساب خشونت به‌عنوان یکی از مسائل مرتبط با سلامت عمومی، آن را چنین تعریف می‌کند: «استفاده عامدانه از زور جسمانی یا قدرت، به‌صورت تهدید یا اعمال واقعی، علیه خود فرد، دیگری یا گروه و جامعه که منتهی می‌شود به آسیب، مرگ، تأثیر روانی، ناهنجاری و یا محرومیت». بند ۲ ماده ۲۶ اعلامیه حقوق بشر مقرر می‌دارد که آموزش صلح‌مدار می‌تواند در تحقق صلح در جهان مؤثر واقع شود. هدف این آموزش، رشد کامل شخصیت انسانی، تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی‌های بنیادین خواهد بود که باید تفاهم، مدارا و دوستی را در میان مردم از هر نژاد و قومیت ترویج کند. یوهان گالتونگ، سیاست‌مدار نروژی با اتکا بر نیازهای انسانی (نیاز‌های بقا، رفاهی، هویت و آزادی)، خشونت را بی‌احترامی به نیازهای بنیادین بشری و در نگاهی کلی‌تر، بی‌احترامی به زندگی می‌داند که منجر می‌شود به کاهش سطح برآورده‌شدن نیازها به کمتر از آنچه ممکن و میسر است. تهدید به خشونت نیز خشونت محسوب می‌شود.* در روزگاری که با پیشرفت تکنولوژی، باید زندگی بهتر و آرامش بیشتر را انتظار داشت، هردم خبرهای ناگواری از گوشه‌ای در دنیا، قلب‌ها را جریحه‌دار می‌کند. کودکان پناه‌جویی که در آتش‌سوزی کمپ موریا آواره‌تر می‌شوند، کودکانی که در کولبری، مشاغل سخت و پرخطر، کارگری جنسی، بی‌پناهی و فقر مطلق، جانشان در خطر است. آیا زندگی آنها، قلب اعضای سازمان حقوق بشر، یونسکو و سازمان‌های دیگر حامی کودک را منقلب نمی‌کند؟ آیا آنها را برنمی‌انگیزد تا دولت‌ها را وادار کنند برای رفع تبعیض و خشونت اقدام عاجل کنند؟ کودکان افغان، سوری، فلسطینی، میانماری و... در آتش خشم و کینه قومی، مذهبی و فرقه‌ای سال‌هاست که جان می‌بازند. کودکان بی‌سرپرست یا والدین فقیری که برای لقمه‌ای نان، کودکانشان را سر کار می‌فرستند که به عوض کودکی‌کردن و مدرسه‌رفتن با ده‌ها خطر دست‌وپنجه نرم می‌کنند، آیا روی آرامش را خواهند دید؟ مصداق صلح را در کجا باید جست؟ در آموزش اندیشه‌های کلاسیک، تصور بر این بود که نبود جنگ، صلح را به همراه خواهد آورد. در حقوق بین‌المللی مدرن، صلح زمانی محقق خواهد شد که امنیت عمومی در جامعه برقرار شود. امنیتی که در سایه آن حداقل نیازهای انسان‌ها برآورده شود، همه از آموزش، بهداشت و خدمات عمومی برخوردار باشند. شاید چنین رؤیایی برای بسیاری از کشورها تحقق نیابد ولی وظیفه و احساس مسئولیت است که افرادی را برانگیخته تا در سراسر دنیا انجمن‌هایی را برپا دارند تا از محرومیت کودکان بکاهند؛ با آموزش‌های مختلف، آنها را مستقل و توانمند سازند که بتوانند برای آینده‌شان تصمیم بگیرند. سمن‌ها می‌کوشند در سایه صحیح پرورش، از تعداد مجرمین و بزهکاران احتمالی آینده بکاهند. لازمه صلح، پرهیز از خشونت، دوستی و همدلی و گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز برای رسیدن به آرامش است.
۳۱ شهریور، روز جهانی صلح، گرامی!
* ضرورت و بایسته‌های صلح از دیدگاه حقوق بین‌الملل، پوریا عسگری- یلدا خسروی، فصل‌نامه پژوهش‌های روابط بین‌الملل، شماره ۲۲، سال ۱۳۹۵

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها