|

کشمکش 20ساله بر سر یک طرح

انتخابات تناسبی استانی‌ یا اکثریتی؟

انتخابات استانی یا تناسبی؟ طرحی که از مجلس پنجم هرازگاهی مطرح می‌شود و حتی در مجلس دهم هم قرار بود به نتیجه برسد اما هربار به دلایل سیاسی کنار می‌رود. حالا نماینده مردم شیراز در مجلس از تهیه چهار طرح برای برقراری اصلاح قوانین انتخاباتی خبر داده و گفته: نظام انتخابات تناسبی یکی از نظام‌های انتخاباتی مترقی است که بسیاری از مشکلات ریشه‌دار در اختلافات سیاسی و مسائل قومی و قبیله‌ای را مرتفع می‌کند. جعفر قادری با بیان اینکه نظام اکثریتی فعلی محل اختلاف است، گفته است: در یک حوزه انتخابیه ممکن است اکثریت با اهل تسنن باشد اما به دلیل به‌اجماع‌نرسیدن آنها، یک نفر از اهل تشیع رأی بیاورد یا برعکس این حالت، ممکن است در منطقه‌ای، اکثریت با اصولگرایان باشد اما به دلیل اختلافی که بین آنها رخ داده، کل کرسی‌ها به اصلاح‌طلبان برسد. در انتخابات شورای شهر تهران، هر 21 نفر به اصلاح‌طلبان رسید و در دو دوره اخیر انتخابات مجلس یک بار به طور کامل اصلاح‌طلبان و یک بار نیز اصولگرایان 30 کرسی تهران را به دست آوردند که در نظام انتخاباتی تناسبی، شاهد چنین نتایجی نیستیم؛ برای مثال اگر انتخابات مجلس به صورت تناسبی برگزار شود و هر یک از جناح‌ها 60 درصد آرای مردم را کسب کرده باشند، 60 درصد کرسی‌ها را نیز به دست می‌آورند و 40 درصد کرسی‌های باقی‌مانده به جریان رقیب اختصاص می‌یابد. او گفته نخست اجرای طرح نظام تناسبی برای شهرهای دونماینده‌ای به بالا پیشنهاد شده است و انتخابات در شهرهای تک‌نماینده‌ای نیز با همین شیوه فعلی ادامه می‌یابد. نماینده شیراز در با بیان اینکه مدل دیگری که پیشنهاد داده‌‎ایم، این است که نظام انتخاباتی تناسبیِ استانی - شهرستانی را اجرا کنیم، بیان کرد: در این شیوه هر جناح و جریانی متناسب با رأی خود کرسی‌هایی را به دست می‌آورد؛ اما برای مثال اگر جریان اصولگرا در استان فارس 60 درصد آرا را به خود اختصاص دهد، باید 60 درصد کرسی‌های استان فارس در مجلس را در اختیار آنها قرار داد و از میان این 60 درصد به ترتیب افرادی که بیشترین رأی را از کل استان به دست آورده‌اند به مجلس راه می‌یابند. از طرف دیگر برای اینکه حوزه‌های فرعی حفظ شوند، فقط افرادی می‌توانند در آن حوزه به مجلس راه یابند که متولد آنجا باشند یا چهار سال اشتغال در آن حوزه داشته باشند و حداقل رأی را در آن حوزه انتخابیه فرعی به دست آورده باشند. اولین زمزمه‌های استانی‌شدن انتخابات از مجلس پنجم در دهه 1370 آغاز شد. این طرح در مجلس پنجم به جایی نرسید. نخستین بار در تیر ماه سال ۱۳۷۸ توسط تعدادی از نمایندگان دوره پنجم مجلس مطرح شد، ولی چون با اواخر دوره مجلس همراه شده بود و شائبه انتخاباتی و تبلیغاتی بودن طرح مطرح بود، با اقبال چندانی از سوی نمایندگان مواجه نشد و در نهایت با رد کلیات آن، از دستور کار مجلس خارج شد. در مجلس ششم طرح استانی‌شدن با همان متن سال ۷۸ توسط تعدادی از نمایندگان در خرداد ۱۳۸۱ به مجلس ارائه شد و پس از گذشت حدود یک سال، در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۲ با ۱۲۰ رأی موافق به تصویب مجلس رسید. این طرح مشتمل بر ماده‌واحد‌هایی با شش تبصره بود و ضمن تعیین محدوده جغرافیایی هر استان به عنوان حوزه انتخابیه جدید انتخابات مجلس، تأکید می‌کرد که داوطلبان نمایندگی باید در یکی از شهرستان‌های استان نامزد انتخابات شوند و در هر شهرستان، داوطلب یا داوطلبانی که بالاترین رأی را در کل استان به دست آورند به عنوان نمایندگان استان از آن شهرستان محسوب می‌شوند. البته این طرح، اقلیت‌های دینی را از این قانون مستثنا کرده بود. اما شورای نگهبان آن را مخالف قانون اساسی تشخیص داد. در مجالس هفتم و هشتم موضوع استانی‌شدن انتخابات مجلس باز به اشکالی مطرح بود و حتی نظام تناسبی مطرح شد؛ برای اجرای «سیستم تناسبی» لازم است کرسی‌ها بین فهرست‌ها و به تناسب آرائی که کسب کرده‌اند، تقسیم شود؛ در نتیجه اعمال این سیستم، کرسی‌های نمایندگی به نحوی تقسیم می‌شود که احزاب دارای پایگاه اجتماعی قابل اعتنا، به تناسب پایگاه اجتماعی‌شان به مجلس وارد شوند و به سرانجام نمی‌رسید. همه این طرح‌ها یا با ایراد‌هایی که شورای نگهبان به آنها وارد کرده بود عملا از دستور خارج شد یا در مجالس مسکوت ماند. در مجلس دهم هم دغدغه نمایندگان این بود که قانون فعلی انتخابات مجلس شورای اسلامی نمایندگان مجلس را از پرداختن به وظایف اصلی خود دور کرده است و بخش زیادی از وقت نمایندگان صرف مسائل جزئی و فرعی می‌شود. در طرحی هم که مجلس پیشین ارائه داد، یک حوزه انتخابیه اصلی و یک حوزه انتخابیه فرعی وجود داشت و رقابت نامزدها در سطح استان بود. هر نامزد باید 15 درصد رأی حوزه انتخابیه فرعی را داشته باشد و در سطح استان نیز بر مبنای رأی اکثریت است. این طرح موافقان و مخالفان جدی داشت و در نهایت باز به سرانجام نرسید؛ در بین گروه‌های سیاسی درباره این موضوع هیچ صفر و صدی وجود ندارد. به شکل کلی؛ یک طیف از اصولگرایان و جمعی از اصلاح‌طلبان به شدت مخالف طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس بودند. بخش عمده موافقان طرح نیز جمع کمی از اصولگراها، جمع بیشتری از اصلاح‌طلب‌ها و اکثر نماینده‌های مستقل مجلس بودند. باید دید بالاخره طرح تغییر نظام انتخابات در مجلس یازدهم به سرانجام می‌رسد؟

انتخابات استانی یا تناسبی؟ طرحی که از مجلس پنجم هرازگاهی مطرح می‌شود و حتی در مجلس دهم هم قرار بود به نتیجه برسد اما هربار به دلایل سیاسی کنار می‌رود. حالا نماینده مردم شیراز در مجلس از تهیه چهار طرح برای برقراری اصلاح قوانین انتخاباتی خبر داده و گفته: نظام انتخابات تناسبی یکی از نظام‌های انتخاباتی مترقی است که بسیاری از مشکلات ریشه‌دار در اختلافات سیاسی و مسائل قومی و قبیله‌ای را مرتفع می‌کند. جعفر قادری با بیان اینکه نظام اکثریتی فعلی محل اختلاف است، گفته است: در یک حوزه انتخابیه ممکن است اکثریت با اهل تسنن باشد اما به دلیل به‌اجماع‌نرسیدن آنها، یک نفر از اهل تشیع رأی بیاورد یا برعکس این حالت، ممکن است در منطقه‌ای، اکثریت با اصولگرایان باشد اما به دلیل اختلافی که بین آنها رخ داده، کل کرسی‌ها به اصلاح‌طلبان برسد. در انتخابات شورای شهر تهران، هر 21 نفر به اصلاح‌طلبان رسید و در دو دوره اخیر انتخابات مجلس یک بار به طور کامل اصلاح‌طلبان و یک بار نیز اصولگرایان 30 کرسی تهران را به دست آوردند که در نظام انتخاباتی تناسبی، شاهد چنین نتایجی نیستیم؛ برای مثال اگر انتخابات مجلس به صورت تناسبی برگزار شود و هر یک از جناح‌ها 60 درصد آرای مردم را کسب کرده باشند، 60 درصد کرسی‌ها را نیز به دست می‌آورند و 40 درصد کرسی‌های باقی‌مانده به جریان رقیب اختصاص می‌یابد. او گفته نخست اجرای طرح نظام تناسبی برای شهرهای دونماینده‌ای به بالا پیشنهاد شده است و انتخابات در شهرهای تک‌نماینده‌ای نیز با همین شیوه فعلی ادامه می‌یابد. نماینده شیراز در با بیان اینکه مدل دیگری که پیشنهاد داده‌‎ایم، این است که نظام انتخاباتی تناسبیِ استانی - شهرستانی را اجرا کنیم، بیان کرد: در این شیوه هر جناح و جریانی متناسب با رأی خود کرسی‌هایی را به دست می‌آورد؛ اما برای مثال اگر جریان اصولگرا در استان فارس 60 درصد آرا را به خود اختصاص دهد، باید 60 درصد کرسی‌های استان فارس در مجلس را در اختیار آنها قرار داد و از میان این 60 درصد به ترتیب افرادی که بیشترین رأی را از کل استان به دست آورده‌اند به مجلس راه می‌یابند. از طرف دیگر برای اینکه حوزه‌های فرعی حفظ شوند، فقط افرادی می‌توانند در آن حوزه به مجلس راه یابند که متولد آنجا باشند یا چهار سال اشتغال در آن حوزه داشته باشند و حداقل رأی را در آن حوزه انتخابیه فرعی به دست آورده باشند. اولین زمزمه‌های استانی‌شدن انتخابات از مجلس پنجم در دهه 1370 آغاز شد. این طرح در مجلس پنجم به جایی نرسید. نخستین بار در تیر ماه سال ۱۳۷۸ توسط تعدادی از نمایندگان دوره پنجم مجلس مطرح شد، ولی چون با اواخر دوره مجلس همراه شده بود و شائبه انتخاباتی و تبلیغاتی بودن طرح مطرح بود، با اقبال چندانی از سوی نمایندگان مواجه نشد و در نهایت با رد کلیات آن، از دستور کار مجلس خارج شد. در مجلس ششم طرح استانی‌شدن با همان متن سال ۷۸ توسط تعدادی از نمایندگان در خرداد ۱۳۸۱ به مجلس ارائه شد و پس از گذشت حدود یک سال، در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۲ با ۱۲۰ رأی موافق به تصویب مجلس رسید. این طرح مشتمل بر ماده‌واحد‌هایی با شش تبصره بود و ضمن تعیین محدوده جغرافیایی هر استان به عنوان حوزه انتخابیه جدید انتخابات مجلس، تأکید می‌کرد که داوطلبان نمایندگی باید در یکی از شهرستان‌های استان نامزد انتخابات شوند و در هر شهرستان، داوطلب یا داوطلبانی که بالاترین رأی را در کل استان به دست آورند به عنوان نمایندگان استان از آن شهرستان محسوب می‌شوند. البته این طرح، اقلیت‌های دینی را از این قانون مستثنا کرده بود. اما شورای نگهبان آن را مخالف قانون اساسی تشخیص داد. در مجالس هفتم و هشتم موضوع استانی‌شدن انتخابات مجلس باز به اشکالی مطرح بود و حتی نظام تناسبی مطرح شد؛ برای اجرای «سیستم تناسبی» لازم است کرسی‌ها بین فهرست‌ها و به تناسب آرائی که کسب کرده‌اند، تقسیم شود؛ در نتیجه اعمال این سیستم، کرسی‌های نمایندگی به نحوی تقسیم می‌شود که احزاب دارای پایگاه اجتماعی قابل اعتنا، به تناسب پایگاه اجتماعی‌شان به مجلس وارد شوند و به سرانجام نمی‌رسید. همه این طرح‌ها یا با ایراد‌هایی که شورای نگهبان به آنها وارد کرده بود عملا از دستور خارج شد یا در مجالس مسکوت ماند. در مجلس دهم هم دغدغه نمایندگان این بود که قانون فعلی انتخابات مجلس شورای اسلامی نمایندگان مجلس را از پرداختن به وظایف اصلی خود دور کرده است و بخش زیادی از وقت نمایندگان صرف مسائل جزئی و فرعی می‌شود. در طرحی هم که مجلس پیشین ارائه داد، یک حوزه انتخابیه اصلی و یک حوزه انتخابیه فرعی وجود داشت و رقابت نامزدها در سطح استان بود. هر نامزد باید 15 درصد رأی حوزه انتخابیه فرعی را داشته باشد و در سطح استان نیز بر مبنای رأی اکثریت است. این طرح موافقان و مخالفان جدی داشت و در نهایت باز به سرانجام نرسید؛ در بین گروه‌های سیاسی درباره این موضوع هیچ صفر و صدی وجود ندارد. به شکل کلی؛ یک طیف از اصولگرایان و جمعی از اصلاح‌طلبان به شدت مخالف طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس بودند. بخش عمده موافقان طرح نیز جمع کمی از اصولگراها، جمع بیشتری از اصلاح‌طلب‌ها و اکثر نماینده‌های مستقل مجلس بودند. باید دید بالاخره طرح تغییر نظام انتخابات در مجلس یازدهم به سرانجام می‌رسد؟

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها