|

کرونا فرصتی برای پیرایش چهره آموزش

نرگس ملک‌زاده . کارشناس آموزش

بر هیچ‌کس پوشیده نیست که معلم به‌عنوان نیروی انسانی در حیطه آموزش‌و‌پرورش نقشی پر‌رنگ و کلیدی دارد؛ اما امسال و به دلیل وضعیت متأثر از بحران کووید‌۱۹، فرصت منحصر‌به‌فردی برای رهبری، خلاقیت و نوآوری معلمان ایجاد شده است. برای موفقیت در این بحران جهانی، معلمان باید علاوه بر تسلط بر بحث و محتوای آموزشی، مهارت رهبری را نیز در خود تقویت کرده تا بتوانند بهترین بازخورد را از این نوع آموزش و این شرایط سخت دریافت کنند. در یکی از تقسیم‌بندی‌های نیروی انسانی در سازمان‌ها، نیروهایی را که بیشتر از مسئولیت‌شان کار می‌کنند و بسیار توانمند و عالی هستند، «گلدنمن» می‌گویند. این تعریف فقط برای یک درصد نیروهای هر سازمان صادق است. در ردیف دوم این تقسیم‌بندی، «سیلورمن‌ها» قرار دارند؛ آنهایی که بیشتر از انتظار کار می‌کنند، ولی نه به اندازه گروه اول و فقط شش درصد یک سازمان را تشکیل می‌دهند. در سومین نوع تقسیم نیروی انسانی در هر سازمان، «برنزمن‌ها» قرار خواهند گرفت؛ برنزمن‌ها ۴۶ درصد وظایف خود را خوب و بهنگام انجام می‌دهند، ولی نه بیشتر و صد‌البته نه کمتر؛ اما در هر سازمان نیروهایی هستند معروف به نیروهای چوبی که اگر قصد ترک سازمان را هم داشته باشند، هیچ آسیبی متوجه سازمان نخواهد شد. «وودرمن‌ها» بالاترین درصد را از نظر تعداد در هر سازمانی تشکیل می‌دهند.
دلیل مطرح‌کردن این تقسیم‌بندی این است که متوجه شویم در این شرایط کدام معلمان و در کدام طبقه می‌توانند بهترین کارایی و اثر‌بخشی را از تدریس و آموزش در فضای بی‌سرو‌سامان آموزش مجازی در کشور به دست آورند. در شرایط معمول و روتین آموزش، شاید معلم «برنزمن» می‌توانست نتایج رضایت‌بخش را از شیوه آموزش خود به دست آورد؛ اما در این شرایط که می‌توان آن را «بحران آموزش» نامید، باید معلمان تلاش کنند مدیریت و رهبری آموزش را به شیوه‌ای نوین در دست گیرند و خود، راه نجات خودشان را از این بلاتکلیفی‌های دست‌و‌پاگیر سازمانی بیابند. معلم در این شیوه آموزشی (آنلاین) باید نقش خود را از ارائه‌دهنده محتوای آموزشی به یک‌ ناظر آموزشی و راهنمای فرایند یادگیری تغییر دهد و فراگیران خود را برای تهیه منابع الکترونیکی و تفکر و همچنین تجزیه‌و‌تحلیل اطلاعات کسب‌شده یاری دهند. این دوران بهترین زمان برای خروج از شیوه سنتی معلم‌محوری در آموزش است و ایجاد فضایی که هر دانش‌آموز بتواند با توجه به علایق و فرصت‌های خود، علاوه بر محتوای مصوب، آنچه را که برایش خوشایند است، کسب کند. زمان اندک است؛ اما می‌توان با یک فرصت‌گذاری بجا سال‌ها از آن بهره برد و حتی بعد از خروج از این بحران آموزشی، مسلط‌‌‌تر و آگاهانه‌تر به کلاس درس بازگشت. می‌توان مانند یک دانش‌آموز بر سر کلاس درس نشست و آنچه را به او کمک‌ می‌کند که با دستان پر، آموزش مجازی را پیش برد، آموخت. در این شرایط سخت باید تمرین کرد و آموخت تا شکل سنتی آموزش را دگرگون کرد. این‌گونه از تهدید، فرصت‌ساختن شاید مصداقی درست بر شعار روز جهانی معلم (رهبری در بحران، بازآفرینی سیمای آینده) در سال پیش‌رو باشد. آگاهانه قدم‌برداشتن در این ‌مسیر، چهره آموزش را زیباتر و دل‌انگیزتر از قبل خواهد کرد. پیرایش چهره در‌هم‌ریخته آموزش سنتی در دستان معلمانی است که به‌عنوان رهبر، جادوی عبور از ناممکن را خوب آموخته‌اند. در این شرایط باید هر روز بر تعداد معلمان با ویژگی «گلدنمن و سیلورمن» افزوده شود. کرونا فرصتی شد تا در پساکرونا، کارایی و اثر‌بخشی را هم‌زمان پیش برد.
بر هیچ‌کس پوشیده نیست که معلم به‌عنوان نیروی انسانی در حیطه آموزش‌و‌پرورش نقشی پر‌رنگ و کلیدی دارد؛ اما امسال و به دلیل وضعیت متأثر از بحران کووید‌۱۹، فرصت منحصر‌به‌فردی برای رهبری، خلاقیت و نوآوری معلمان ایجاد شده است. برای موفقیت در این بحران جهانی، معلمان باید علاوه بر تسلط بر بحث و محتوای آموزشی، مهارت رهبری را نیز در خود تقویت کرده تا بتوانند بهترین بازخورد را از این نوع آموزش و این شرایط سخت دریافت کنند. در یکی از تقسیم‌بندی‌های نیروی انسانی در سازمان‌ها، نیروهایی را که بیشتر از مسئولیت‌شان کار می‌کنند و بسیار توانمند و عالی هستند، «گلدنمن» می‌گویند. این تعریف فقط برای یک درصد نیروهای هر سازمان صادق است. در ردیف دوم این تقسیم‌بندی، «سیلورمن‌ها» قرار دارند؛ آنهایی که بیشتر از انتظار کار می‌کنند، ولی نه به اندازه گروه اول و فقط شش درصد یک سازمان را تشکیل می‌دهند. در سومین نوع تقسیم نیروی انسانی در هر سازمان، «برنزمن‌ها» قرار خواهند گرفت؛ برنزمن‌ها ۴۶ درصد وظایف خود را خوب و بهنگام انجام می‌دهند، ولی نه بیشتر و صد‌البته نه کمتر؛ اما در هر سازمان نیروهایی هستند معروف به نیروهای چوبی که اگر قصد ترک سازمان را هم داشته باشند، هیچ آسیبی متوجه سازمان نخواهد شد. «وودرمن‌ها» بالاترین درصد را از نظر تعداد در هر سازمانی تشکیل می‌دهند.
دلیل مطرح‌کردن این تقسیم‌بندی این است که متوجه شویم در این شرایط کدام معلمان و در کدام طبقه می‌توانند بهترین کارایی و اثر‌بخشی را از تدریس و آموزش در فضای بی‌سرو‌سامان آموزش مجازی در کشور به دست آورند. در شرایط معمول و روتین آموزش، شاید معلم «برنزمن» می‌توانست نتایج رضایت‌بخش را از شیوه آموزش خود به دست آورد؛ اما در این شرایط که می‌توان آن را «بحران آموزش» نامید، باید معلمان تلاش کنند مدیریت و رهبری آموزش را به شیوه‌ای نوین در دست گیرند و خود، راه نجات خودشان را از این بلاتکلیفی‌های دست‌و‌پاگیر سازمانی بیابند. معلم در این شیوه آموزشی (آنلاین) باید نقش خود را از ارائه‌دهنده محتوای آموزشی به یک‌ ناظر آموزشی و راهنمای فرایند یادگیری تغییر دهد و فراگیران خود را برای تهیه منابع الکترونیکی و تفکر و همچنین تجزیه‌و‌تحلیل اطلاعات کسب‌شده یاری دهند. این دوران بهترین زمان برای خروج از شیوه سنتی معلم‌محوری در آموزش است و ایجاد فضایی که هر دانش‌آموز بتواند با توجه به علایق و فرصت‌های خود، علاوه بر محتوای مصوب، آنچه را که برایش خوشایند است، کسب کند. زمان اندک است؛ اما می‌توان با یک فرصت‌گذاری بجا سال‌ها از آن بهره برد و حتی بعد از خروج از این بحران آموزشی، مسلط‌‌‌تر و آگاهانه‌تر به کلاس درس بازگشت. می‌توان مانند یک دانش‌آموز بر سر کلاس درس نشست و آنچه را به او کمک‌ می‌کند که با دستان پر، آموزش مجازی را پیش برد، آموخت. در این شرایط سخت باید تمرین کرد و آموخت تا شکل سنتی آموزش را دگرگون کرد. این‌گونه از تهدید، فرصت‌ساختن شاید مصداقی درست بر شعار روز جهانی معلم (رهبری در بحران، بازآفرینی سیمای آینده) در سال پیش‌رو باشد. آگاهانه قدم‌برداشتن در این ‌مسیر، چهره آموزش را زیباتر و دل‌انگیزتر از قبل خواهد کرد. پیرایش چهره در‌هم‌ریخته آموزش سنتی در دستان معلمانی است که به‌عنوان رهبر، جادوی عبور از ناممکن را خوب آموخته‌اند. در این شرایط باید هر روز بر تعداد معلمان با ویژگی «گلدنمن و سیلورمن» افزوده شود. کرونا فرصتی شد تا در پساکرونا، کارایی و اثر‌بخشی را هم‌زمان پیش برد.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها