لالایی برای تولید ماسک
شهروز زرگریان
دستبهقلمشدن برایم سخت بود، نمیدانستم که این دلنگاره را به کدامین سبک و سیاق بنویسم؛ انتقادی، خبری یا حتی به طنز. در آخر اختیار را به قلم دادم تا این ماجرای غمانگیز را شرح کند. روی صحبتم در این متن با شخص و گروه خاصی نیست، با یک خط فکری است که فکر میکنند زرنگ و دارای هوش اقتصادی هستند. هر مشکلی که در کشور نمایان میشود این خط فکری زیر دو خمش را میگیرد و آن را تبدیل به بحران میکند تا نانی از قبل بحران برای خود فراهم کنند. درد آنجاست که برخی از این مشکلات نه فقط با معیشت مردم بلکه با سلامت آنها گره خورده است. ایجاد بحرانی ساختگی که جان مردم را هدف گرفته است. کمبود مواد اولیه ماسک سهلایه پزشکی از جمله همین مشکلات است. مشکلی که گریبان بسیاری از تولیدکنندگان ماسک را گرفته است، تولیدکنندگانی که با توجه به نیاز مردم پا به این عرصه گذاشتند و تمامی مجوزهای لازم را هم دارند، حدود پنج ماه است که منسوج بافتهنشده ملت بلون که رکن اساسی جلوگیری از ویروس کروناست را نمیتوانند با نرخ دولتی بخرند. چرا؟ چون احتمالا ظرفیت کارخانههای تولید این منسوج کم آمده و فقط به عده قلیلی میرسد. اما مثل خیلی از داستانهای تکراری، پارچه مذکور را میتوان در بازار آزاد با قیمتی پنج تا هشت برابر نرخ دولتی پیدا کرد. از طرفی، بزرگواران، قیمت مصوب فروش ماسک را نیز با نرخ دولتی پارچه محاسبه و بهتر و خشک ابلاغ کردند. بیشک نمیتوان از تولیدکنندگان ماسک که در این راه سرمایهگذاری کرده و تجهیزات خریداری کردند و نیت خیرشان پرکردن فشنگهای خشاب جبهه مقابله با کرونا بوده است، انتظار داشت که پارچه را هفت برابر گرانتر بخرند اما با قیمت دولتی بفروشند. اما داستان به همینجا ختم نمیشود. همان خط فکری که پارچه ملت بلون را نایاب کرد و بعد در بازار آزاد به بهای جان مردم به فروش میرساند، واردات ماسک نامرغوب خارجی را هم آغاز کرده است. واقعیت این است که ظرفیت تولید این نوع پارچه در کشور کم است و در بهترین حالت ۳۰ درصد از نیاز داخل را تأمین میکند. گرانولی که برای تولید این پارچه استفاده میشود در کشور تولید نمیشود. آینده مبهم نیاز کشور به این پارچه، باعث توقف تحقیقات و توسعه و راهاندازی خط تولید گرانول مورد نیاز تولید ملت بلون برای پتروشیمیها شده است. اگر به صورت مقطعی این پارچه را وارد کنیم، نهتنها نیاز تولیدکنندگان ماسک حل میشود بلکه جلوی واردات ماسک نامرغوب هم گرفته میشود. کاش گوشی شنوا و چشمی بینا وجود داشته باشد تا درد تولیدکننده را بشنود و تهدید کرونا را ببیند تا چارهای بیندیشند.
دستبهقلمشدن برایم سخت بود، نمیدانستم که این دلنگاره را به کدامین سبک و سیاق بنویسم؛ انتقادی، خبری یا حتی به طنز. در آخر اختیار را به قلم دادم تا این ماجرای غمانگیز را شرح کند. روی صحبتم در این متن با شخص و گروه خاصی نیست، با یک خط فکری است که فکر میکنند زرنگ و دارای هوش اقتصادی هستند. هر مشکلی که در کشور نمایان میشود این خط فکری زیر دو خمش را میگیرد و آن را تبدیل به بحران میکند تا نانی از قبل بحران برای خود فراهم کنند. درد آنجاست که برخی از این مشکلات نه فقط با معیشت مردم بلکه با سلامت آنها گره خورده است. ایجاد بحرانی ساختگی که جان مردم را هدف گرفته است. کمبود مواد اولیه ماسک سهلایه پزشکی از جمله همین مشکلات است. مشکلی که گریبان بسیاری از تولیدکنندگان ماسک را گرفته است، تولیدکنندگانی که با توجه به نیاز مردم پا به این عرصه گذاشتند و تمامی مجوزهای لازم را هم دارند، حدود پنج ماه است که منسوج بافتهنشده ملت بلون که رکن اساسی جلوگیری از ویروس کروناست را نمیتوانند با نرخ دولتی بخرند. چرا؟ چون احتمالا ظرفیت کارخانههای تولید این منسوج کم آمده و فقط به عده قلیلی میرسد. اما مثل خیلی از داستانهای تکراری، پارچه مذکور را میتوان در بازار آزاد با قیمتی پنج تا هشت برابر نرخ دولتی پیدا کرد. از طرفی، بزرگواران، قیمت مصوب فروش ماسک را نیز با نرخ دولتی پارچه محاسبه و بهتر و خشک ابلاغ کردند. بیشک نمیتوان از تولیدکنندگان ماسک که در این راه سرمایهگذاری کرده و تجهیزات خریداری کردند و نیت خیرشان پرکردن فشنگهای خشاب جبهه مقابله با کرونا بوده است، انتظار داشت که پارچه را هفت برابر گرانتر بخرند اما با قیمت دولتی بفروشند. اما داستان به همینجا ختم نمیشود. همان خط فکری که پارچه ملت بلون را نایاب کرد و بعد در بازار آزاد به بهای جان مردم به فروش میرساند، واردات ماسک نامرغوب خارجی را هم آغاز کرده است. واقعیت این است که ظرفیت تولید این نوع پارچه در کشور کم است و در بهترین حالت ۳۰ درصد از نیاز داخل را تأمین میکند. گرانولی که برای تولید این پارچه استفاده میشود در کشور تولید نمیشود. آینده مبهم نیاز کشور به این پارچه، باعث توقف تحقیقات و توسعه و راهاندازی خط تولید گرانول مورد نیاز تولید ملت بلون برای پتروشیمیها شده است. اگر به صورت مقطعی این پارچه را وارد کنیم، نهتنها نیاز تولیدکنندگان ماسک حل میشود بلکه جلوی واردات ماسک نامرغوب هم گرفته میشود. کاش گوشی شنوا و چشمی بینا وجود داشته باشد تا درد تولیدکننده را بشنود و تهدید کرونا را ببیند تا چارهای بیندیشند.