افزایش تصادفات و مرگ موتورسواران

شرق: «برابر آمارهای ما، راکبان موتورسیکلت حدود نیمی از متوفیان حوادث رانندگی پایتخت در نیمه نخست امسال را به خود اختصاص داده‌اند و در حالی سهم آنان به 48 درصد رسیده که نسبت‌به مدت مشابه سال قبل افزایش 14‌درصدی داشته است».
این‌ جملات، بخشی از سخنان رئیس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ است که هرچند می‌گوید تصادفات منجر به فوت در تهران در نیمه نخست سال کاهش هشت‌درصدی داشته، اما موتورسواران راکبان مرگ هستند و میزان مرگ‌و‌میر آنها در مقایسه با سال گذشته افزایشی 14‌درصدی داشته است؛ مسئله‌ای که به نظر می‌رسد بدون ارتباط به زندگی شغلی موتورسواران در روزهای کرونایی نباشد.
به گفته سرهنگ احسان مؤمنی، موتورسواران با داشتن کلاه ایمنی و حمل استاندارد کالا می‌توانند میزان مرگ‌‌ومیر خود را کاهش دهند و این همان نقطه اتصال کرونا و راکبان موتورسیکلت در پایتخت است. با افزایش تعداد خریدهای اینترنتی در کشور، موتورسواران و پیک‌های موتوری مجبور به حمل کالای بیشتری هستند و همین مسئله می‌تواند منجر‌به افزایش مرگ‌و‌میر آنها شود.
آمارهایی که پزشکی قانونی منتشر کرده است، نشان می‌دهد جوان‌هایی که راکب موتورسیکلت هستند، بیش از دیگر راکبان در خطر مرگ قرار دارند. مطابق آمار سال گذشته، ۶۱.۲ درصد از کشته‌های موتورسواران در حوادث رانندگی در سال گذشته (۱۳۹۸) ۱۸ تا ۴۹ سال داشتند و این گروه سنی، باعث بیشترین تصادفات موتور‌سیکلت هستند. بنا بر همین آمار، سال گذشته، سه‌هزار‌و 304 موتوری در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند. این در حالی است که ۱۴‌هزار‌و ۸۰۰ نفر بر‌اثر تصادفات رانندگی در 10‌ماهه نخست سال 98 جان خود را از دست داده‌اند و مقایسه این دو آمار نشان‌دهنده خطری است که موتورسواران را تهدید می‌کنند.
به‌طور‌کلی آمار تلفات موتورسیکلت‌سواران در کشور ۱۹.۵ درصد از کل تلفات حوادث رانندگی در سال گذشته بوده که در‌این‌میان استان گلستان بالاترین نسبت را به خود اختصاص داده است. مطابق آمارهای سال گذشته سهم تلفات موتورسواران درمقایسه‌با کل تلفات حوادث رانندگی در استان‌های گلستان، هرمزگان و گیلان رقمی درخور‌توجه است. در استان گلستان سهم تلفات موتورسواران از کل تلفات ۳۲.۸ درصد، در استان هرمزگان ۲۹.۷ و در گیلان ۲۹.۴ درصد بوده است. آمارها نشان می‌دهد بیشترین علت مرگ موتورسواران ضربه به سر است، این عامل به‌تنهایی ۴۶.۹ درصد از مرگ موتورسواران را در سال گذشته به‌دنبال داشته که هزار‌و ۵۵۰ نفر از کل تلفات را در‌بر می‌گیرد که بیانگر اهمیت استفاده از کلاه ایمنی در کنار لزوم رعایت سایر موارد ایمنی است.
بنا بر همین گزارش، بررسی و آنالیز پلیس راهور پایتخت نشان می‌دهد که تصادفات در سه‌ماهه اول سال ۱۳۹۹ حدود ۴۸ درصد از متوفیان حوادث رانندگی سطح معابر تهران مربوط به موتورسیکلت‌سواران است.
کلاه کاسکت گران است
نگاهی به بازار اینترنتی نشان می‌دهد کلاه کاسکت قیمت بالایی دارد و برای خرید یک کلاه کاسکت ایمن و راحت حداقل باید 800 هزار تومان هزینه کرد. برای پیداکردن یک پیک موتوری، به بهانه فرستادن یک بسته از یکی از نسخه‌های آنلاین پیک می‌گیرم و با او صحبت می‌کنم. او درباره وضعیت امروز موتورسواران به «شرق» می‌گوید:‌ «قبلا من عضو همه اپلیکیشن‌ها بودم. الان دیگر نمی‌رسم. خریدها افزایش داشته و جدا از آن مردم چون دیگر کمتر رفت‌و‌آمد می‌کنند، خیلی از ارتباطات‌شان هم با پیک انجام می‌شود. مثلا طرف می‌خواهد برای خواهرش آش بفرستد پیک می‌گیرد، می‌خواهد کادوی تولد بدهد پیک می‌گیرد. خریدهای اینترنتی خیلی زیاد شده و من که پیک دو فروشنده اینستاگرامی هم بودم، کارم را تحویل دادم؛ چون حجم کار خیلی زیاد بود. از من می‌خواستند که در عرض دو ساعت 50 بسته را از شمال تا جنوب تهران برسانم؛ اما حقوقم تفاوتی نکرده بود؛ یعنی آنها سود می‌کردند، اما از من بیگاری می‌کشیدند». پیک موتوری که اسمش امین است، در ادامه می‌گوید: «قبل از کرونا، وقتی اپلیکیشنم را روشن می‌کردم، شاید یک ربع طول می‌کشید تا مشتری پیدا کنم، اما راستش الان حتی جرئت روشن‌کردن اپلیکیشن را در هیچ ساعتی از شبانه‌روز ندارم. به‌طرز عجیبی سفارش دارم و یک وقت‌هایی طرف سفارشی را می‌خواهد جابه‌جا کنم که هم‌وزن موتور است. اگر هم قبول نکنیم، امتیاز منفی می‌دهند. موتور گنجایشی مشخص دارد، حجم زیاد بار تعادلش را به هم می‌زند، برای همین استرس در کنار بار زیاد، تصادفات را زیاد می‌کند».
امین در پاسخ به اینکه چرا از کلاه ایمنی استفاده نمی‌کنی، می‌گوید: «ببین شما الان بازار بروید، کلاه 150 هزارتومانی هم هست؛ اما کلاه صد هزار‌تومانی با اینکه کلاه کاغذی سرت بگذاری، تفاوت نمی‌کند. جدا از آن فضایش خفه است، بو می‌گیرد، نفس بند می‌آید. برای خرید یک کلاه استاندارد که واقعا کلاه کاسکت باشد، حداقل باید یک‌و‌نیم میلیون پول داد؛ اندازه تقریبی حقوقی که من می‌گیرم. ندارم و نمی‌توانم. دلم نمی‌آید پول این همه زحمت را این‌طور از دست بدهم... .

شرق: «برابر آمارهای ما، راکبان موتورسیکلت حدود نیمی از متوفیان حوادث رانندگی پایتخت در نیمه نخست امسال را به خود اختصاص داده‌اند و در حالی سهم آنان به 48 درصد رسیده که نسبت‌به مدت مشابه سال قبل افزایش 14‌درصدی داشته است».
این‌ جملات، بخشی از سخنان رئیس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ است که هرچند می‌گوید تصادفات منجر به فوت در تهران در نیمه نخست سال کاهش هشت‌درصدی داشته، اما موتورسواران راکبان مرگ هستند و میزان مرگ‌و‌میر آنها در مقایسه با سال گذشته افزایشی 14‌درصدی داشته است؛ مسئله‌ای که به نظر می‌رسد بدون ارتباط به زندگی شغلی موتورسواران در روزهای کرونایی نباشد.
به گفته سرهنگ احسان مؤمنی، موتورسواران با داشتن کلاه ایمنی و حمل استاندارد کالا می‌توانند میزان مرگ‌‌ومیر خود را کاهش دهند و این همان نقطه اتصال کرونا و راکبان موتورسیکلت در پایتخت است. با افزایش تعداد خریدهای اینترنتی در کشور، موتورسواران و پیک‌های موتوری مجبور به حمل کالای بیشتری هستند و همین مسئله می‌تواند منجر‌به افزایش مرگ‌و‌میر آنها شود.
آمارهایی که پزشکی قانونی منتشر کرده است، نشان می‌دهد جوان‌هایی که راکب موتورسیکلت هستند، بیش از دیگر راکبان در خطر مرگ قرار دارند. مطابق آمار سال گذشته، ۶۱.۲ درصد از کشته‌های موتورسواران در حوادث رانندگی در سال گذشته (۱۳۹۸) ۱۸ تا ۴۹ سال داشتند و این گروه سنی، باعث بیشترین تصادفات موتور‌سیکلت هستند. بنا بر همین آمار، سال گذشته، سه‌هزار‌و 304 موتوری در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند. این در حالی است که ۱۴‌هزار‌و ۸۰۰ نفر بر‌اثر تصادفات رانندگی در 10‌ماهه نخست سال 98 جان خود را از دست داده‌اند و مقایسه این دو آمار نشان‌دهنده خطری است که موتورسواران را تهدید می‌کنند.
به‌طور‌کلی آمار تلفات موتورسیکلت‌سواران در کشور ۱۹.۵ درصد از کل تلفات حوادث رانندگی در سال گذشته بوده که در‌این‌میان استان گلستان بالاترین نسبت را به خود اختصاص داده است. مطابق آمارهای سال گذشته سهم تلفات موتورسواران درمقایسه‌با کل تلفات حوادث رانندگی در استان‌های گلستان، هرمزگان و گیلان رقمی درخور‌توجه است. در استان گلستان سهم تلفات موتورسواران از کل تلفات ۳۲.۸ درصد، در استان هرمزگان ۲۹.۷ و در گیلان ۲۹.۴ درصد بوده است. آمارها نشان می‌دهد بیشترین علت مرگ موتورسواران ضربه به سر است، این عامل به‌تنهایی ۴۶.۹ درصد از مرگ موتورسواران را در سال گذشته به‌دنبال داشته که هزار‌و ۵۵۰ نفر از کل تلفات را در‌بر می‌گیرد که بیانگر اهمیت استفاده از کلاه ایمنی در کنار لزوم رعایت سایر موارد ایمنی است.
بنا بر همین گزارش، بررسی و آنالیز پلیس راهور پایتخت نشان می‌دهد که تصادفات در سه‌ماهه اول سال ۱۳۹۹ حدود ۴۸ درصد از متوفیان حوادث رانندگی سطح معابر تهران مربوط به موتورسیکلت‌سواران است.
کلاه کاسکت گران است
نگاهی به بازار اینترنتی نشان می‌دهد کلاه کاسکت قیمت بالایی دارد و برای خرید یک کلاه کاسکت ایمن و راحت حداقل باید 800 هزار تومان هزینه کرد. برای پیداکردن یک پیک موتوری، به بهانه فرستادن یک بسته از یکی از نسخه‌های آنلاین پیک می‌گیرم و با او صحبت می‌کنم. او درباره وضعیت امروز موتورسواران به «شرق» می‌گوید:‌ «قبلا من عضو همه اپلیکیشن‌ها بودم. الان دیگر نمی‌رسم. خریدها افزایش داشته و جدا از آن مردم چون دیگر کمتر رفت‌و‌آمد می‌کنند، خیلی از ارتباطات‌شان هم با پیک انجام می‌شود. مثلا طرف می‌خواهد برای خواهرش آش بفرستد پیک می‌گیرد، می‌خواهد کادوی تولد بدهد پیک می‌گیرد. خریدهای اینترنتی خیلی زیاد شده و من که پیک دو فروشنده اینستاگرامی هم بودم، کارم را تحویل دادم؛ چون حجم کار خیلی زیاد بود. از من می‌خواستند که در عرض دو ساعت 50 بسته را از شمال تا جنوب تهران برسانم؛ اما حقوقم تفاوتی نکرده بود؛ یعنی آنها سود می‌کردند، اما از من بیگاری می‌کشیدند». پیک موتوری که اسمش امین است، در ادامه می‌گوید: «قبل از کرونا، وقتی اپلیکیشنم را روشن می‌کردم، شاید یک ربع طول می‌کشید تا مشتری پیدا کنم، اما راستش الان حتی جرئت روشن‌کردن اپلیکیشن را در هیچ ساعتی از شبانه‌روز ندارم. به‌طرز عجیبی سفارش دارم و یک وقت‌هایی طرف سفارشی را می‌خواهد جابه‌جا کنم که هم‌وزن موتور است. اگر هم قبول نکنیم، امتیاز منفی می‌دهند. موتور گنجایشی مشخص دارد، حجم زیاد بار تعادلش را به هم می‌زند، برای همین استرس در کنار بار زیاد، تصادفات را زیاد می‌کند».
امین در پاسخ به اینکه چرا از کلاه ایمنی استفاده نمی‌کنی، می‌گوید: «ببین شما الان بازار بروید، کلاه 150 هزارتومانی هم هست؛ اما کلاه صد هزار‌تومانی با اینکه کلاه کاغذی سرت بگذاری، تفاوت نمی‌کند. جدا از آن فضایش خفه است، بو می‌گیرد، نفس بند می‌آید. برای خرید یک کلاه استاندارد که واقعا کلاه کاسکت باشد، حداقل باید یک‌و‌نیم میلیون پول داد؛ اندازه تقریبی حقوقی که من می‌گیرم. ندارم و نمی‌توانم. دلم نمی‌آید پول این همه زحمت را این‌طور از دست بدهم... .