|

روایت‌های ناگفته از حاشیه‌های تاریخ

پژمان نظرزاده آبکنار . مصطفی حیدری

کتاب «سینما به روایت اصفهان» بازیابی قسمتی مغفول‌مانده از تاریخ معاصر شهر اصفهان است. این پژوهش به تاریخ پیدایش سالن‌های سینما در شهر اصفهان در دوران سلسله پهلوی می‌پردازد و در جست‌وجوی تأثیرات متقابل این پدیده و شهر بر یکدیگر است. تاریخ سینما در ایران همواره روایتی مرکزگِراست و پرداختن به حاشیه‌های سینما در طی سال‌های مدید تاریخ‌نگاری سینما چندان مورد توجه مورخان و پژوهشگران سینما نبوده است. البته این عدم توجه بی‌دلیل هم نیست؛ زیرا تاریخ سینما به روال مألوف بر‌اساس فیلم‌های سینمایی که سازنده سبک‌ها، جنبش‌ها و اسامی سرشناس و تأثیرگذار سینمایی هستند، تعریف می‌شود. با این تعریف، شما هرگز نمی‌توانید در تولیدات محدود و عموما نازل سینمای ایران در خارج از مرکز (اینجا مرکز لزوما به معنای پایتخت نیست؛ بلکه جریان اصلی سینمای ایران را در بر می‌گیرد) با آثار جریان‌ساز و اسامی تأثیرگذاری مواجه شوید، در نتیجه رغبتی هم برای پرداختن به تاریخ محلی سینما در میان پژوهشگران سینما دیده نمی‌شود. با‌این‌حال آن‌گونه که بوردول و تامسون نیز به آن اشاره می‌کنند، ارائه هر سندی را که به تبیین تاریخ سینما کمک کند، می‌توان نوعی تاریخ‌نگاری سینما در نظر گرفت. با این رویکرد، پژوهش و جست‌وجو در رابطه با پدید‌آمدن سالن‌های سینما در اصفهان آغاز شد و حاصل، کتاب یادشده است که به فعالیت‌های سینمایی در طی سال‌های حکومت خاندان پهلوی بر ایران می‌پردازد. پژوهش‌های کتاب بر مبنای دو روش عمده تعریف شده است. در بخش نخست گفت‌وگو با فعالان سینمایی در دوران پهلوی که در قید حیات هستند، مورد توجه قرار گرفت و گفت‌وگوهای شفاهی و طولانی با تعدادی از آنها انجام شد و سپس مصاحبه‌ها با آثار مکتوب به‌جا‌مانده تطبیق داده شد. در بخش دوم جست‌وجو در اسناد پراکنده و بسیار نامنظم سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران دفتر اصفهان و همچنین نشریات اسکن شده عصر پهلوی که عموما در دانشکده تاریخ دانشگاه اصفهان نگهداری می‌شد، انجام گرفت. این بخش که بسیار زمان‌بر و آشفته بود، با تلاش فراوان گروه کوچک پژوهشگران تنظیم و مطابقت داده شد تا دقیق‌ترین قرائت ممکن از میان انبوهی از اسناد و روزنامه‌ها به دست آید. این کتاب یکی از اولین تلاش‌‌ها برای جست‌وجوی سینما در تعاریف خارج از مرکز است و بر‌اساس تفاصیلی که ذکر شد، سالن‌های سینما و رابطه اقتصاد و سیاست‌گذاری‌های کلان حکومت پهلوی با پدیده سینما مورد توجه پژوهش‌های کتاب قرار گرفت.
در ابتدای این پژوهش تلاش فراوانی شد تا به نشانه‌هایی از اکران فیلم‌های سینمایی در عصر قاجار نیز دست یابیم و به طور مثال روزنامه «فرهنگ» که نشریه رسمی حکومت قاجار در اصفهان بود، با دقت تمام در هفته‌ها کار مداوم بررسی شد؛ اما به غیر از چند مورد محدود خبر درباره عکاسی، خبر دیگری از آن دوران به دست نیامد. بدیهی است که یافتن اطلاعاتی درباره پخش فیلم در دوران قاجار می‌تواند پازل تاریخ سینما در اصفهان را کامل کند و بر نقاط روشن این پژوهش در تصحیحات بعدی بیفزاید.
سینما همواره پدیده‌ای جذاب برای مخاطبان بوده است و حاشیه‌های جذاب ستاره‌های سینما همیشه موجبات سرگرمی مخاطبان عادی سینما را فراهم آورده است. این پژوهش با احتیاط فراوان و البته با روندی انتقادی به تاریخ سالن‌های سینما، سعی در دور‌شدن از روایت‌های عامه‌پسند سینما داشت تا به یک تحلیل از منظر اقتصادی، سیاسی و جامعه‌شناسانه از سینما در اصفهان دست یابد. سینماهای عصر پهلوی نه ذیل آن افسانه‌ها و قرائت‌های یوتوپیایی از ایران است که عده‌ای از دوران پهلوی ارائه می‌دهند و نه سراسر و یکسره تباهی و فساد است که گروهی بر آن تأکید دارند. با‌این‌حال کتاب، آن‌گونه که گفته شد، جایی در میانه و البته با رویکردی انتقادی به پدید‌آمدن سینماها در دوران رضاشاه آغاز می‌شود.
این پژوهش در ادامه به ضرورت‌های در مرکزیت قرار‌گرفتن سینماها در خیابان تاریخی چهارباغ عباسی می‌پردازد و سپس به روابط متقابل سینما با نهادهای سیاسی، جامعه، مذهب و اقتصاد اشاراتی می‎کند. در پی آن تجربیاتی از فیلم‌سازی در اصفهان و انواع مواجهات با سینما در این شهر تاریخی را بررسی می‌کند و پس از بررسی کوتاه سینمای آزاد، در خاتمه، آتش‌سوزی و تخریب‌ سینماها در سال‌های 1331 در دوران صدارت دکتر محمد مصدق و پس از آن حوادث سال 1357 را مورد توجه قرار می‌دهد. «سینما به روایت اصفهان» یک پژوهش تاریخی و تحلیلی در بستری از جامعه ایران معاصر است؛ پس عجیب نیست اگر در آن طیف گسترده‌ای از تحلیل‌های پژوهشگران معاصر ایران از یرواند آبراهامیان تا محمدعلی همایون‌کاتوزیان و بسیاری دیگر حاضر باشد. این کتاب نه روایتی نوستالژیک از تاریخ معاصر اصفهان و نه روایتی عامه‌پسند از آن دوران است؛ بلکه سعی شده است با یک رویکرد آکادمیک راهی برای پژوهشگران آینده بگشاید و بر‌اساس‌این سینما به روایت اصفهان کتابی پرارجاع و پژوهش‌محور است.
تاریخ سینمای اصفهان حاصل پژوهشی گروهی و پشتیبانی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در دوران دو مدیر با دو رویکرد متفاوت سیاسی و البته ممارست دفتر تخصصی سینمای اصفهان است که در سه سال پژوهش به مرحله انتشار رسیده است. بدیهی است که همواره اولین‌ها عاری از خطا و کاستی نیست و امید است در ویرایش‌های بعدی و با دست‌یافتن به یافته‌های جدید به تصحیح بیشتر کتاب ختم شود. در پایان، این تلاش چندساله را به مسعود مهرابی مورخ تازه‌ درگذشته سینمای ایران که حسرت‌بار فرصت نشد نسخه‌ای را فروتنانه به او برسانیم، تقدیم می‌کنیم.
‌با یاد همه اهالی سینمای اصفهان که چهره در نقاب خاک کشیدند و هر‌یک سهمی در ساخته‌شدن این تاریخ ایفا کردند.

کتاب «سینما به روایت اصفهان» بازیابی قسمتی مغفول‌مانده از تاریخ معاصر شهر اصفهان است. این پژوهش به تاریخ پیدایش سالن‌های سینما در شهر اصفهان در دوران سلسله پهلوی می‌پردازد و در جست‌وجوی تأثیرات متقابل این پدیده و شهر بر یکدیگر است. تاریخ سینما در ایران همواره روایتی مرکزگِراست و پرداختن به حاشیه‌های سینما در طی سال‌های مدید تاریخ‌نگاری سینما چندان مورد توجه مورخان و پژوهشگران سینما نبوده است. البته این عدم توجه بی‌دلیل هم نیست؛ زیرا تاریخ سینما به روال مألوف بر‌اساس فیلم‌های سینمایی که سازنده سبک‌ها، جنبش‌ها و اسامی سرشناس و تأثیرگذار سینمایی هستند، تعریف می‌شود. با این تعریف، شما هرگز نمی‌توانید در تولیدات محدود و عموما نازل سینمای ایران در خارج از مرکز (اینجا مرکز لزوما به معنای پایتخت نیست؛ بلکه جریان اصلی سینمای ایران را در بر می‌گیرد) با آثار جریان‌ساز و اسامی تأثیرگذاری مواجه شوید، در نتیجه رغبتی هم برای پرداختن به تاریخ محلی سینما در میان پژوهشگران سینما دیده نمی‌شود. با‌این‌حال آن‌گونه که بوردول و تامسون نیز به آن اشاره می‌کنند، ارائه هر سندی را که به تبیین تاریخ سینما کمک کند، می‌توان نوعی تاریخ‌نگاری سینما در نظر گرفت. با این رویکرد، پژوهش و جست‌وجو در رابطه با پدید‌آمدن سالن‌های سینما در اصفهان آغاز شد و حاصل، کتاب یادشده است که به فعالیت‌های سینمایی در طی سال‌های حکومت خاندان پهلوی بر ایران می‌پردازد. پژوهش‌های کتاب بر مبنای دو روش عمده تعریف شده است. در بخش نخست گفت‌وگو با فعالان سینمایی در دوران پهلوی که در قید حیات هستند، مورد توجه قرار گرفت و گفت‌وگوهای شفاهی و طولانی با تعدادی از آنها انجام شد و سپس مصاحبه‌ها با آثار مکتوب به‌جا‌مانده تطبیق داده شد. در بخش دوم جست‌وجو در اسناد پراکنده و بسیار نامنظم سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران دفتر اصفهان و همچنین نشریات اسکن شده عصر پهلوی که عموما در دانشکده تاریخ دانشگاه اصفهان نگهداری می‌شد، انجام گرفت. این بخش که بسیار زمان‌بر و آشفته بود، با تلاش فراوان گروه کوچک پژوهشگران تنظیم و مطابقت داده شد تا دقیق‌ترین قرائت ممکن از میان انبوهی از اسناد و روزنامه‌ها به دست آید. این کتاب یکی از اولین تلاش‌‌ها برای جست‌وجوی سینما در تعاریف خارج از مرکز است و بر‌اساس تفاصیلی که ذکر شد، سالن‌های سینما و رابطه اقتصاد و سیاست‌گذاری‌های کلان حکومت پهلوی با پدیده سینما مورد توجه پژوهش‌های کتاب قرار گرفت.
در ابتدای این پژوهش تلاش فراوانی شد تا به نشانه‌هایی از اکران فیلم‌های سینمایی در عصر قاجار نیز دست یابیم و به طور مثال روزنامه «فرهنگ» که نشریه رسمی حکومت قاجار در اصفهان بود، با دقت تمام در هفته‌ها کار مداوم بررسی شد؛ اما به غیر از چند مورد محدود خبر درباره عکاسی، خبر دیگری از آن دوران به دست نیامد. بدیهی است که یافتن اطلاعاتی درباره پخش فیلم در دوران قاجار می‌تواند پازل تاریخ سینما در اصفهان را کامل کند و بر نقاط روشن این پژوهش در تصحیحات بعدی بیفزاید.
سینما همواره پدیده‌ای جذاب برای مخاطبان بوده است و حاشیه‌های جذاب ستاره‌های سینما همیشه موجبات سرگرمی مخاطبان عادی سینما را فراهم آورده است. این پژوهش با احتیاط فراوان و البته با روندی انتقادی به تاریخ سالن‌های سینما، سعی در دور‌شدن از روایت‌های عامه‌پسند سینما داشت تا به یک تحلیل از منظر اقتصادی، سیاسی و جامعه‌شناسانه از سینما در اصفهان دست یابد. سینماهای عصر پهلوی نه ذیل آن افسانه‌ها و قرائت‌های یوتوپیایی از ایران است که عده‌ای از دوران پهلوی ارائه می‌دهند و نه سراسر و یکسره تباهی و فساد است که گروهی بر آن تأکید دارند. با‌این‌حال کتاب، آن‌گونه که گفته شد، جایی در میانه و البته با رویکردی انتقادی به پدید‌آمدن سینماها در دوران رضاشاه آغاز می‌شود.
این پژوهش در ادامه به ضرورت‌های در مرکزیت قرار‌گرفتن سینماها در خیابان تاریخی چهارباغ عباسی می‌پردازد و سپس به روابط متقابل سینما با نهادهای سیاسی، جامعه، مذهب و اقتصاد اشاراتی می‎کند. در پی آن تجربیاتی از فیلم‌سازی در اصفهان و انواع مواجهات با سینما در این شهر تاریخی را بررسی می‌کند و پس از بررسی کوتاه سینمای آزاد، در خاتمه، آتش‌سوزی و تخریب‌ سینماها در سال‌های 1331 در دوران صدارت دکتر محمد مصدق و پس از آن حوادث سال 1357 را مورد توجه قرار می‌دهد. «سینما به روایت اصفهان» یک پژوهش تاریخی و تحلیلی در بستری از جامعه ایران معاصر است؛ پس عجیب نیست اگر در آن طیف گسترده‌ای از تحلیل‌های پژوهشگران معاصر ایران از یرواند آبراهامیان تا محمدعلی همایون‌کاتوزیان و بسیاری دیگر حاضر باشد. این کتاب نه روایتی نوستالژیک از تاریخ معاصر اصفهان و نه روایتی عامه‌پسند از آن دوران است؛ بلکه سعی شده است با یک رویکرد آکادمیک راهی برای پژوهشگران آینده بگشاید و بر‌اساس‌این سینما به روایت اصفهان کتابی پرارجاع و پژوهش‌محور است.
تاریخ سینمای اصفهان حاصل پژوهشی گروهی و پشتیبانی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در دوران دو مدیر با دو رویکرد متفاوت سیاسی و البته ممارست دفتر تخصصی سینمای اصفهان است که در سه سال پژوهش به مرحله انتشار رسیده است. بدیهی است که همواره اولین‌ها عاری از خطا و کاستی نیست و امید است در ویرایش‌های بعدی و با دست‌یافتن به یافته‌های جدید به تصحیح بیشتر کتاب ختم شود. در پایان، این تلاش چندساله را به مسعود مهرابی مورخ تازه‌ درگذشته سینمای ایران که حسرت‌بار فرصت نشد نسخه‌ای را فروتنانه به او برسانیم، تقدیم می‌کنیم.
‌با یاد همه اهالی سینمای اصفهان که چهره در نقاب خاک کشیدند و هر‌یک سهمی در ساخته‌شدن این تاریخ ایفا کردند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها