|

علیه تحقیقات کرونایی

کامران باقری‌لنکرانی*

وزیر محترم بهداشت اخیرا در اصفهان درباره کاستی‌های پژوهش علوم پزشکی در کشورمان بیاناتی داشتند و به‌خصوص به دو موضوع مهم در سال‌های اخیر یعنی طرح تحول سلامت و از آن مهم‌تر جهان‌گیری کرونا و نقشی که تحقیقات در این زمینه باید ایفا می‌كرد؛ گلایه کردند. موضوع فوری جهان و کشور کروناست. یکی از مهم‌ترین منابع برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در برابر این جهان‌گیری مدل‌سازی است‌. این تعبیر مهم در بین عالمان این رشته مشهور است که هیچ مدلی صحیح نیست اما همه می‌توانند کمک کنند. توقع غیرواقعی از مدل‌سازی در برخی از کشورها منجر به سیاست‌گذاری‌های غلط شده است. مثلا مدل ایمنی همگانی یا گله‌ای که تأکید داشت با ابتلای همگانی ویروس از بین می‌رود یا مدلی که نقش گرما را در کاهش انتقال ویروس برجسته کرده بود؛ همگی باعث اشتباهات بزرگی در بی‌عملی در کشورهای مختلف و از جمله کشور ما شد. هیچ مدلی به‌تنهایی نباید مبنای تصمیم‌گیری باشد و مهم‌تر اینکه سیاست‌گذار باید بدترین سناریوی محتمل را در نظر بگیرد و با خوش‌خیالی در آغاز تابستان اعلام نکند که با آمدن فصل گرما ویروس ضعیف می‌شود. متأسفانه ترازیابی جهانی کمتر مد نظر است. در همان زمان که امثال این بیانات در جلسه ستاد ملی کرونای کشور بیان می‌شد و مبنای تصمیم‌سازی کشوری قرار می‌گرفت، مطالعات نیم‌کره جنوبی نشان داده بود که ویروس در برابر گرما مقاوم است و همان موقع مقالاتی منتشر می‌شد که نشانگر افزایش قدرت سرایت ویروس بودند.مهم‌تر اینکه مدل‌سازی درست احتیاج به دسترسی به اطلاعات دارد. وقتی هنوز دسترسی به اطلاعات بیماری در کشور ما در انحصار گروه معدودی است، چگونه می‌توان توقع داشت که عالمان این عرصه مدل‌سازی درست کنند؟ نتیجه این شرایط این خواهد بود همان 10 مدل توسط عده معدودی تهیه شوند و نقد نشوند و مبنای تصمیمات اشتباه قرار گیرند.متأسفانه در طول این جهان‌گیری عمده تمرکز تحقیقات در کشور ما بر مطالعات دوسوکور بر کارایی داروها بود؛ به‌نحوی‌که تعداد کارآزمایی‌های بالینی ثبت‌شده در کشور ما در مورد ویروس کرونا، در سطح جهانی از بالاترین‌هاست. نه‌فقط تعداد کارآزمایی‌های داخلی بلکه نرخ مشارکت در کارآزمایی‌های بین‌المللی هم در کشور ما از بالاترین‌ها بود به‌نحوی‌که در مطالعه سازمان بهداشت جهانی در مورد داروی رمدسیویر بیش از یک‌چهارم آزمودنی‌ها در مقطعی از کشور ما بودند.

هرچند کارآزمایی‌های بالینی مهم هستند اما تمرکز صرف بر آنها نشان دهند تفوق دیدگاه درمان‌محور در برابر این جهان‌گیری در کشور ماست؛ موضوعی که در نحوه هزینه‌کرد اعتبارات تخصیصی هم نمایان است.
باید توجه داشت نقش مدیریت پژوهش در کشور صرفا تصویب طرح‌ها و تطبیق با اصول اخلاقی نیست. اولویت‌بندی و درنظرگرفتن امکانات کشور و هزینه اثربخشی نیز بسی مهم هستند. اگر طرحی چندصد میلیون تومان اعتبار بگیرد و خروجی آن اثبات حداقلی تأثیر یک داروی گران‌قیمت باشد، از ابتدا نباید در اولویت قرار گیرد. البته در خصوص تعارض منافع در این تحقیقات هم حرف‌‌های فراوانی وجود دارد که مجال
دیگری می‌طلبد.
مروری بر طرح‌های مصوب به‌خوبی کاستی را در طرح‌هایی که محورشان پیش‌بینی، مدل‌سازی، بیماریابی، پایش و پیشگیری‌ یا حتی رفتار و مشارکت مردمی است، نشان می‌دهد. معدود تحقیقاتی که در این زمینه انجام شد، از جمله طرح ملی که با محوریت دانشگاه علوم پزشکی ایران در خصوص پایش رفتار مردم در برابر جهان‌گیری کووید ۱۹ در حال اجراست، با اعتبار بسیار کم، یافته‌های بسیار مهمی را در اختیار سیاست‌گذران قرار داد که البته می‌توانست با استفاده بهنگام جلوی برخی از فجایع را بگیرد. سقوط پای‌بندی به توصیه‌های بهداشتی از خردادماه نمایان شد و‌لی اقدامی تا همین اواخر جز سرزنش مردم، از سیاست‌گذاران دیده نشد. اینکه پایبندی به اصول پیشگیری کاسته شده باید‌ ریشه‌یابی و راه‌های مقابله با آن عالمانه اعمال می‌شد.
در مورد طرح تحول سلامت هم حرف و نکته بسیار است. فقط همین را متذکر شوم مرکز کوچک ما در شیراز با شش نفر محقق از نیمه دوم سال ۹۳ یعنی حدود شش‌ماه پس از آغاز طرح، در تحقیقات متعدد که هم به اطلاع سیاست‌گذار رسید و هم در مجلات بین‌المللی منتشر شد، نشان داد که حتی در اوج موفقیت ظاهری این طرح که همه مجیزگوی آن بودند، میزان مطلق پرداخت از جیب مردم حتی با نرخ ثابت کاسته نشد، نوعی گردش در محل هزینه‌ها از بستری به دارو و خدمات پاراکلینیک رخ داد و هم‌زمان فرسودگی شغلی در کارکنان بهداشت و درمان افزایش یافت و کیفیت خدمات رو به کاهش گذاشت و خدماتی که نیاز نبود، با نیاز القایی فزونی یافت. متأسفم که این تحقیقات مورد توجه قرار نگرفت و کار به اینجا رسید. متأسفم که مرکزی که مسئولیت ملی تحقیقات کشور را داشت، تنها در پی اثبات موفقیت طرح بود و حتی در همایش سفارشی که در بهار سال ۹۴ برگزار کرد، فرصت طرح انتقادات مستند را نداد.
به‌هر‌حال این عرایض را نوشتم تا هم درد دل محققان پزشکی کشور را گفته باشم و تأکید کنم و هم محققان همان‌طور که وزیر محترم فرمودند باید هدفمندتر تحقیق کنند و هم سیاست‌گذار باید گوش شنوایی برای نتایج تحقیقات داشته باشد و هم مدیریت پژوهشی کشور باید به وظایف خود در جهت‌دهی به تحقیقات و ترجمان آن بهتر
عمل کند.
ان‌شاءالله با همکاری و جبران اشتباهات آینده را بهتر کنیم. گلایه‌ها اگر به بهبود اوضاع نینجامد، فایده‌ای نخواهد داشت و فقط فرصت‌های بیشتری را ضایع خواهد کرد.
*استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شیراز
*عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران

وزیر محترم بهداشت اخیرا در اصفهان درباره کاستی‌های پژوهش علوم پزشکی در کشورمان بیاناتی داشتند و به‌خصوص به دو موضوع مهم در سال‌های اخیر یعنی طرح تحول سلامت و از آن مهم‌تر جهان‌گیری کرونا و نقشی که تحقیقات در این زمینه باید ایفا می‌كرد؛ گلایه کردند. موضوع فوری جهان و کشور کروناست. یکی از مهم‌ترین منابع برای سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در برابر این جهان‌گیری مدل‌سازی است‌. این تعبیر مهم در بین عالمان این رشته مشهور است که هیچ مدلی صحیح نیست اما همه می‌توانند کمک کنند. توقع غیرواقعی از مدل‌سازی در برخی از کشورها منجر به سیاست‌گذاری‌های غلط شده است. مثلا مدل ایمنی همگانی یا گله‌ای که تأکید داشت با ابتلای همگانی ویروس از بین می‌رود یا مدلی که نقش گرما را در کاهش انتقال ویروس برجسته کرده بود؛ همگی باعث اشتباهات بزرگی در بی‌عملی در کشورهای مختلف و از جمله کشور ما شد. هیچ مدلی به‌تنهایی نباید مبنای تصمیم‌گیری باشد و مهم‌تر اینکه سیاست‌گذار باید بدترین سناریوی محتمل را در نظر بگیرد و با خوش‌خیالی در آغاز تابستان اعلام نکند که با آمدن فصل گرما ویروس ضعیف می‌شود. متأسفانه ترازیابی جهانی کمتر مد نظر است. در همان زمان که امثال این بیانات در جلسه ستاد ملی کرونای کشور بیان می‌شد و مبنای تصمیم‌سازی کشوری قرار می‌گرفت، مطالعات نیم‌کره جنوبی نشان داده بود که ویروس در برابر گرما مقاوم است و همان موقع مقالاتی منتشر می‌شد که نشانگر افزایش قدرت سرایت ویروس بودند.مهم‌تر اینکه مدل‌سازی درست احتیاج به دسترسی به اطلاعات دارد. وقتی هنوز دسترسی به اطلاعات بیماری در کشور ما در انحصار گروه معدودی است، چگونه می‌توان توقع داشت که عالمان این عرصه مدل‌سازی درست کنند؟ نتیجه این شرایط این خواهد بود همان 10 مدل توسط عده معدودی تهیه شوند و نقد نشوند و مبنای تصمیمات اشتباه قرار گیرند.متأسفانه در طول این جهان‌گیری عمده تمرکز تحقیقات در کشور ما بر مطالعات دوسوکور بر کارایی داروها بود؛ به‌نحوی‌که تعداد کارآزمایی‌های بالینی ثبت‌شده در کشور ما در مورد ویروس کرونا، در سطح جهانی از بالاترین‌هاست. نه‌فقط تعداد کارآزمایی‌های داخلی بلکه نرخ مشارکت در کارآزمایی‌های بین‌المللی هم در کشور ما از بالاترین‌ها بود به‌نحوی‌که در مطالعه سازمان بهداشت جهانی در مورد داروی رمدسیویر بیش از یک‌چهارم آزمودنی‌ها در مقطعی از کشور ما بودند.

هرچند کارآزمایی‌های بالینی مهم هستند اما تمرکز صرف بر آنها نشان دهند تفوق دیدگاه درمان‌محور در برابر این جهان‌گیری در کشور ماست؛ موضوعی که در نحوه هزینه‌کرد اعتبارات تخصیصی هم نمایان است.
باید توجه داشت نقش مدیریت پژوهش در کشور صرفا تصویب طرح‌ها و تطبیق با اصول اخلاقی نیست. اولویت‌بندی و درنظرگرفتن امکانات کشور و هزینه اثربخشی نیز بسی مهم هستند. اگر طرحی چندصد میلیون تومان اعتبار بگیرد و خروجی آن اثبات حداقلی تأثیر یک داروی گران‌قیمت باشد، از ابتدا نباید در اولویت قرار گیرد. البته در خصوص تعارض منافع در این تحقیقات هم حرف‌‌های فراوانی وجود دارد که مجال
دیگری می‌طلبد.
مروری بر طرح‌های مصوب به‌خوبی کاستی را در طرح‌هایی که محورشان پیش‌بینی، مدل‌سازی، بیماریابی، پایش و پیشگیری‌ یا حتی رفتار و مشارکت مردمی است، نشان می‌دهد. معدود تحقیقاتی که در این زمینه انجام شد، از جمله طرح ملی که با محوریت دانشگاه علوم پزشکی ایران در خصوص پایش رفتار مردم در برابر جهان‌گیری کووید ۱۹ در حال اجراست، با اعتبار بسیار کم، یافته‌های بسیار مهمی را در اختیار سیاست‌گذران قرار داد که البته می‌توانست با استفاده بهنگام جلوی برخی از فجایع را بگیرد. سقوط پای‌بندی به توصیه‌های بهداشتی از خردادماه نمایان شد و‌لی اقدامی تا همین اواخر جز سرزنش مردم، از سیاست‌گذاران دیده نشد. اینکه پایبندی به اصول پیشگیری کاسته شده باید‌ ریشه‌یابی و راه‌های مقابله با آن عالمانه اعمال می‌شد.
در مورد طرح تحول سلامت هم حرف و نکته بسیار است. فقط همین را متذکر شوم مرکز کوچک ما در شیراز با شش نفر محقق از نیمه دوم سال ۹۳ یعنی حدود شش‌ماه پس از آغاز طرح، در تحقیقات متعدد که هم به اطلاع سیاست‌گذار رسید و هم در مجلات بین‌المللی منتشر شد، نشان داد که حتی در اوج موفقیت ظاهری این طرح که همه مجیزگوی آن بودند، میزان مطلق پرداخت از جیب مردم حتی با نرخ ثابت کاسته نشد، نوعی گردش در محل هزینه‌ها از بستری به دارو و خدمات پاراکلینیک رخ داد و هم‌زمان فرسودگی شغلی در کارکنان بهداشت و درمان افزایش یافت و کیفیت خدمات رو به کاهش گذاشت و خدماتی که نیاز نبود، با نیاز القایی فزونی یافت. متأسفم که این تحقیقات مورد توجه قرار نگرفت و کار به اینجا رسید. متأسفم که مرکزی که مسئولیت ملی تحقیقات کشور را داشت، تنها در پی اثبات موفقیت طرح بود و حتی در همایش سفارشی که در بهار سال ۹۴ برگزار کرد، فرصت طرح انتقادات مستند را نداد.
به‌هر‌حال این عرایض را نوشتم تا هم درد دل محققان پزشکی کشور را گفته باشم و تأکید کنم و هم محققان همان‌طور که وزیر محترم فرمودند باید هدفمندتر تحقیق کنند و هم سیاست‌گذار باید گوش شنوایی برای نتایج تحقیقات داشته باشد و هم مدیریت پژوهشی کشور باید به وظایف خود در جهت‌دهی به تحقیقات و ترجمان آن بهتر
عمل کند.
ان‌شاءالله با همکاری و جبران اشتباهات آینده را بهتر کنیم. گلایه‌ها اگر به بهبود اوضاع نینجامد، فایده‌ای نخواهد داشت و فقط فرصت‌های بیشتری را ضایع خواهد کرد.
*استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی شیراز
*عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها