کرونا به خط عیلامی
عبدالرضا ناصرمقدسی-متخصص مغز و اعصاب
هر بار که میخواهم این یادداشتها را بنویسم، با انبوهی از موضوعات روبهرو میشوم که همه از اهمیت بالایی برخوردار هستند؛ اما هر هفته فقط میتوانم درباره یکی از آنها بنویسم. همیشه با خودم میگویم که هفتههای بعد موارد دیگر را هم بیان خواهم کرد، اما هفته بعد خود باز با انبوهی از موضوعات جدید همراه است که عملا سبب میشود آن موضوعات قبلی از یادم برود.
بعضی از موضوعات دیگر تکراری شدهاند. اینکه مردم ما خودشان به استقبال مرگ میروند و بعد گریه و ناله میکنند که چرا مردیم، دیگر برای همه عادی شده است. وقتی که دولت برای مهار این پاندمی بهشدت کشنده اعلام میکند که دو هفته همهچیز تعطیل و همه در قرنطینه باشند و مردم هم بهسرعت قبل از اعلام قرنطینه راهی شمال میشوند تا با بیمسئولیتی تمام مرگ را به کام سایر هموطنان خود بریزند، دیگر جای گفتن ندارد. هرچه بگوییم به اصطلاح تف سربالاست و فقط تکرار دوباره و دوباره انحطاط فرهنگی و اخلاقیای است که سالهاست دامن جامعه ما را فراگرفته؛ اما در کنار این همه موضوعات بد و مشمئزکننده میتوان اخبار خوبی هم شنید. خبرهایی که نهتنها انسان را خوشحال میکند بلکه نوید ادامه زندگی فردی است که یک ثانیه از عمرش به تمام زندگی مردمانی اینگونه بیمسئولیت میارزد. ترخیص استاد عبدالمجید ارفعی از بیمارستان، نمونهای از همین موارد بسیار مهم است. چندیپیش در خبرگزاریها آمد که استاد ارفعی بهدلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شده و بهدلیل وخامت حالشان به آیسییو منتقل شدهاند. با توجه به کهولت سن نگرانی زیادی در تمام
ایراندوستان
بهوجود آمد.
استاد دکتر عبدالمجید ارفعی متولد 1318 بندرعباس است. او را که پیامرسان ایران باستان میدانند، جزء معدود افرادی در جهان است که توانایی خواندن خط عیلامی را داشته و عمر خود را به ترجمه انبوه گلنوشتههای عیلامی گذرانده است. او به زبانهای باستانی متعددی مسلط بوده و اولین کسی است که استوانه و منشور کوروش بزرگ را از زبان بابلی نو به فارسی ترجمه کرده است. همچنین الواح تخت جمشید نیز به همت استاد ارفعی ترجمه شده و به چاپ رسیده است. وی در کنار این فعالیتهای علمی، نقش بسیار مهمی در بازگرداندن کتیبههای هخامنشی که در دانشگاه شیکاگو به امانت گذاشته شده بود، ایفا کرد. او تنها شاهد در دادگاهی بود که میخواست این کتیبهها را به نفع دو خانواده یهودی مصادره کند؛ اما او با سطح دانش وسیع و جایگاه رفیعی که در مجامع بینالمللی داشت، توانست تعلق این کتیبهها به مردم ایران را ثابت کند و آنها را به ایران بازگرداند. او فروتنانه برای حفظ و شناساندن فرهنگ ایرانی بسیار کوشیده و عمر خود را در لابهلای این کتیبهها و خطوطی که هریک پیامی از پیشینیانمان برای ما دارند، سپری کرده است. او نماد زندهای است از داشتههای ما؛ داشتههایی که اگر
کسانی چون استاد ارفعی نبودند، در این وانفسای زمانه و بیمهری به میراث کهن بهسرعت از بین میرفت و اکنون این انسان بزرگ و اندیشمند توانست از ابتلایی سهمگین به بیماری کووید 19 بهبودی یابد و به خانه خود بازگردد. امیدواریم هرچه زودتر دوران نقاهت خود را نیز سپری کرده و به بازخوانی سنگنبشتههای باستانی بازگردد. هنوز بسیاری از صداهای ناخوانده در ایران باستان وجود دارد که منتظر کسانی مانند استاد ارفعی هستند تا رمزگشایی و بازخوانی شوند. اینکه بتوانیم آنچه را چند هزار سال پیش نبشته شده و به فراموشی سپرده شده است، دوباره زنده کنیم و به گوش جهانیان برسانیم، بسیار شگفتانگیز است. اینکه در دالانهای تودرتوی تاریخی گمشده قدم بزنیم و آرامآرام و با وسواسی ستودنی تکهتکه نبشتههای ناقص و ناخواندنی را کنار هم بگذاریم، کاری است که از عهده کمتر کسی برمیآید. این است که استاد ارفعی را پیامآور ایران باستان میدانند. امیدوارم همیشه سالم و سرزنده بماند و به پیامآوری از دل تاریک تاریخ ایران ادامه دهد. ایدون باد.
هر بار که میخواهم این یادداشتها را بنویسم، با انبوهی از موضوعات روبهرو میشوم که همه از اهمیت بالایی برخوردار هستند؛ اما هر هفته فقط میتوانم درباره یکی از آنها بنویسم. همیشه با خودم میگویم که هفتههای بعد موارد دیگر را هم بیان خواهم کرد، اما هفته بعد خود باز با انبوهی از موضوعات جدید همراه است که عملا سبب میشود آن موضوعات قبلی از یادم برود.
بعضی از موضوعات دیگر تکراری شدهاند. اینکه مردم ما خودشان به استقبال مرگ میروند و بعد گریه و ناله میکنند که چرا مردیم، دیگر برای همه عادی شده است. وقتی که دولت برای مهار این پاندمی بهشدت کشنده اعلام میکند که دو هفته همهچیز تعطیل و همه در قرنطینه باشند و مردم هم بهسرعت قبل از اعلام قرنطینه راهی شمال میشوند تا با بیمسئولیتی تمام مرگ را به کام سایر هموطنان خود بریزند، دیگر جای گفتن ندارد. هرچه بگوییم به اصطلاح تف سربالاست و فقط تکرار دوباره و دوباره انحطاط فرهنگی و اخلاقیای است که سالهاست دامن جامعه ما را فراگرفته؛ اما در کنار این همه موضوعات بد و مشمئزکننده میتوان اخبار خوبی هم شنید. خبرهایی که نهتنها انسان را خوشحال میکند بلکه نوید ادامه زندگی فردی است که یک ثانیه از عمرش به تمام زندگی مردمانی اینگونه بیمسئولیت میارزد. ترخیص استاد عبدالمجید ارفعی از بیمارستان، نمونهای از همین موارد بسیار مهم است. چندیپیش در خبرگزاریها آمد که استاد ارفعی بهدلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شده و بهدلیل وخامت حالشان به آیسییو منتقل شدهاند. با توجه به کهولت سن نگرانی زیادی در تمام
ایراندوستان
بهوجود آمد.
استاد دکتر عبدالمجید ارفعی متولد 1318 بندرعباس است. او را که پیامرسان ایران باستان میدانند، جزء معدود افرادی در جهان است که توانایی خواندن خط عیلامی را داشته و عمر خود را به ترجمه انبوه گلنوشتههای عیلامی گذرانده است. او به زبانهای باستانی متعددی مسلط بوده و اولین کسی است که استوانه و منشور کوروش بزرگ را از زبان بابلی نو به فارسی ترجمه کرده است. همچنین الواح تخت جمشید نیز به همت استاد ارفعی ترجمه شده و به چاپ رسیده است. وی در کنار این فعالیتهای علمی، نقش بسیار مهمی در بازگرداندن کتیبههای هخامنشی که در دانشگاه شیکاگو به امانت گذاشته شده بود، ایفا کرد. او تنها شاهد در دادگاهی بود که میخواست این کتیبهها را به نفع دو خانواده یهودی مصادره کند؛ اما او با سطح دانش وسیع و جایگاه رفیعی که در مجامع بینالمللی داشت، توانست تعلق این کتیبهها به مردم ایران را ثابت کند و آنها را به ایران بازگرداند. او فروتنانه برای حفظ و شناساندن فرهنگ ایرانی بسیار کوشیده و عمر خود را در لابهلای این کتیبهها و خطوطی که هریک پیامی از پیشینیانمان برای ما دارند، سپری کرده است. او نماد زندهای است از داشتههای ما؛ داشتههایی که اگر
کسانی چون استاد ارفعی نبودند، در این وانفسای زمانه و بیمهری به میراث کهن بهسرعت از بین میرفت و اکنون این انسان بزرگ و اندیشمند توانست از ابتلایی سهمگین به بیماری کووید 19 بهبودی یابد و به خانه خود بازگردد. امیدواریم هرچه زودتر دوران نقاهت خود را نیز سپری کرده و به بازخوانی سنگنبشتههای باستانی بازگردد. هنوز بسیاری از صداهای ناخوانده در ایران باستان وجود دارد که منتظر کسانی مانند استاد ارفعی هستند تا رمزگشایی و بازخوانی شوند. اینکه بتوانیم آنچه را چند هزار سال پیش نبشته شده و به فراموشی سپرده شده است، دوباره زنده کنیم و به گوش جهانیان برسانیم، بسیار شگفتانگیز است. اینکه در دالانهای تودرتوی تاریخی گمشده قدم بزنیم و آرامآرام و با وسواسی ستودنی تکهتکه نبشتههای ناقص و ناخواندنی را کنار هم بگذاریم، کاری است که از عهده کمتر کسی برمیآید. این است که استاد ارفعی را پیامآور ایران باستان میدانند. امیدوارم همیشه سالم و سرزنده بماند و به پیامآوری از دل تاریک تاریخ ایران ادامه دهد. ایدون باد.