|

انتخابات آمریکا و سفره و سلامت مردم ایران

حسین ایمانی‌جاجرمی- جامعه‌شناس

نظام جهانی متشکل از قدرت‌های بزرگ، متوسط و کوچک است. تحولات درونی هریک از این قدرت‌ها حسب میزان تأثیر‌گذاری جهانی آنها بازتابی گسترده، محدود یا هیچ در سطح بین‌المللی دارد. بدون شک آمریکا تنها ابرقدرت بازمانده از دوران جنگ سرد و کشوری با تأثیرگذاری زیاد در جهان است. به ‌طور معمول جریان انتخابات آمریکا باید برای دیپلمات‌ها، سیاست‌مداران و کارشناسان روابط خارجی اهمیت داشته باشد؛ اما عجیب است که در ایران در چند هفته انتهایی جریان انتخابات آمریکا به‌ویژه در چند روز آخر شاهد بودیم که حتی مردم عادی کوچه و بازار اخبار انتخابات آمریکا را با دقت دنبال و رصد می‌کرده و سناریوهای مختلفی را برای انتخاب مجدد ترامپ یا انتخاب بایدن در ذهن داشته و اثرات آن را بر کشور، زندگی عادی و سفره و سلامت خود ارزیابی می‌کردند. از تاریخ روابط ایران و آمریکا که بگذریم با توجه به حضور گسترده آمریکایی‌های دیپلمات و نظامی در کشورهای همسایه ایران می‌توانیم بگوییم که این دو کشور به نوعی هم‌جواری سیاسی-نظامی دارند. حوزه‌های نفوذ استراتژیک این دو کشور در خاورمیانه در‌هم‌تنیده شده و مقامات هر دو کشور نمی‌توانند نسبت به اندیشه‌ها و اعمال یکدیگر بی‌تفاوت باشند. از سوی دیگر اساس اقتصاد کشور چه بخواهیم چه نخواهیم مبتنی بر مدلی از توسعه اقتصادی است که ایران را در ردیف کشورهای دوست با بلوک غرب تعریف کرده و با گذشت سال‌ها با توجه به تمامی شاخص‌های سیاسی-اقتصادی در منطقه به آن جایگاه ساختاری کشوری نیمه‌پیرامونی داده است. ساختاری که بخش عمده منابع تغذیه‌کننده آن مبتنی بر صادرات مواد خام نفتی و واردات مواد و کالاهای ساخته‌شده و نیمه‌ساخته است. اگرچه در دهه‌های گذشته ایران تلاش داشته است به ‌سوی شرق چرخش کند و خود را تا جای ممکن به روسیه و چین به‌عنوان شرکای استراتژیک نزدیک کند. واقعیت این است که تغییر جایگاه ژئوپلیتیک و ساختارهای زیربنایی اقتصادی و سیاسی ‌کاری است بس دشوار و تقریبا ناممکن. مکتب وابستگی و نظریه سیستم جهانی والرشتاین به‌خوبی به تشریح وضعیت توسعه و توسعه‌‌نیافتگی کشورها پرداخته و امکانات محدود کشورها را برای تغییر جایگاه جهانی خود بررسی کرده‌اند؛ مطالعاتی که بیشتر دشواری تغییر موضع را نشان می‌دهد. پس بسیار برای ایران و تا اندازه‌ای هم برای آمریکا با توجه به حضورش در سراسر نقاط استراتژیک دنیا از جمله خاورمیانه، مهم است که کدام اندیشه و روش سیاسی در هریک از دو کشور بر سر کار هستند. اما چرا مردم کوچه و بازار انتخابات آمریکا و این را که ترامپ یا بایدن بر سر کار بیایند، مهم می‌دانند. به نظر می‌رسد این مسئله به توان رودررویی دو کشور بازمی‌گردد که بر وزن اقتصادی، ظرفیت و توان تولیدی، استحکام و نفوذ دیپلماتیک بر کشورهای مهم و تاب‌آوری هریک از این دو به‌عنوان ملت-کشور بنیان دارد. واقعیت این است که به سبب سلطه امپریالیستی آمریکا بر نظام اقتصادی و سیاسی جهان که حتی چین و روسیه را هم از آن گریزی نیست، مقابله بین این دو کشور در سطوح نابرابری اتفاق می‌افتد. تحریم‌های بی‌رحمانه و غیر‌اخلاقی آمریکا سفره و سلامت ایرانی‌ها را نشانه می‌گیرد و ایرانی‌ها به همان شکل امکان مقابله را ندارند و به اصطلاح کَکِ مردم عادی آمریکا هم از مقابله با ایران نمی‌گزد. اما کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار، سخت‌شدن واردات مواد و کالاهای اساسی به سبب تحریم و ترس کشورهای به‌ظاهر‌ دوست از اقدامات تلافی‌جویانه آمریکا در صورت معامله با ایران از یک ‌سو و سیاست‌های داخلی از سوی دیگر، به سبب ماهیت نظام اقتصادی-سیاسی ایران تأثیر مستقیمی بر زندگی مردم عادی دارند و هر تغییر قیمت دلار می‌تواند علامتی بر گشایش یا سختی بیشتر زندگی باشد. بنابراین چندان جای شگفتی نیست که انتخابات اخیر آمریکا برای مردم عادی ایران هم اهمیت پیدا کرده است. ترامپ با سیاست‌های سخت‌گیرانه و تحریمی خود نشان داد که در دشمنی با ایران، ظاهر‌سازی‌های معمول سیاسی را کنار گذاشته و با تشویق دشمنان و رقبای منطقه‌ای ایران مانند اسرائیل، عربستان و امارات و البته در بده‌‌‌بستان‌های کثیف مالی که با هم دارند، قصد سرنگونی حتی به قیمت قربانی‌شدن مردم ایران را دارد. از سوی دیگر دموکرات‌ها با نرمشی که در جریان مذاکرات برجام نشان دادند و توافقی که پس از سال‌های مخاصمه با ایران در دوران اوباما کردند، اگرچه سخت‌گیر و در حفظ منافع ملی خود به همان اندازه بی‌رحم هستند اما می‌توانند اهل مذاکره و توافق هم باشند. تفاوتی که علاوه بر سیاسیون داخلی مردم کوچه و بازار هم آن را می‌دانند. دولت بایدن اگر همان راه دولت اوباما را در نحوه تعامل با ایران نشان دهد، بر سرنوشت جریان‌های سیاسی داخلی هم اثر‌گذار است. روشن است که برای تندروهای داخلی از این نمد کلاهی متصور نیست اما جریان‌های مسالمت‌جو می‌توانند در آن نشانه‌هایی برای امیدواری پیدا کنند.

نظام جهانی متشکل از قدرت‌های بزرگ، متوسط و کوچک است. تحولات درونی هریک از این قدرت‌ها حسب میزان تأثیر‌گذاری جهانی آنها بازتابی گسترده، محدود یا هیچ در سطح بین‌المللی دارد. بدون شک آمریکا تنها ابرقدرت بازمانده از دوران جنگ سرد و کشوری با تأثیرگذاری زیاد در جهان است. به ‌طور معمول جریان انتخابات آمریکا باید برای دیپلمات‌ها، سیاست‌مداران و کارشناسان روابط خارجی اهمیت داشته باشد؛ اما عجیب است که در ایران در چند هفته انتهایی جریان انتخابات آمریکا به‌ویژه در چند روز آخر شاهد بودیم که حتی مردم عادی کوچه و بازار اخبار انتخابات آمریکا را با دقت دنبال و رصد می‌کرده و سناریوهای مختلفی را برای انتخاب مجدد ترامپ یا انتخاب بایدن در ذهن داشته و اثرات آن را بر کشور، زندگی عادی و سفره و سلامت خود ارزیابی می‌کردند. از تاریخ روابط ایران و آمریکا که بگذریم با توجه به حضور گسترده آمریکایی‌های دیپلمات و نظامی در کشورهای همسایه ایران می‌توانیم بگوییم که این دو کشور به نوعی هم‌جواری سیاسی-نظامی دارند. حوزه‌های نفوذ استراتژیک این دو کشور در خاورمیانه در‌هم‌تنیده شده و مقامات هر دو کشور نمی‌توانند نسبت به اندیشه‌ها و اعمال یکدیگر بی‌تفاوت باشند. از سوی دیگر اساس اقتصاد کشور چه بخواهیم چه نخواهیم مبتنی بر مدلی از توسعه اقتصادی است که ایران را در ردیف کشورهای دوست با بلوک غرب تعریف کرده و با گذشت سال‌ها با توجه به تمامی شاخص‌های سیاسی-اقتصادی در منطقه به آن جایگاه ساختاری کشوری نیمه‌پیرامونی داده است. ساختاری که بخش عمده منابع تغذیه‌کننده آن مبتنی بر صادرات مواد خام نفتی و واردات مواد و کالاهای ساخته‌شده و نیمه‌ساخته است. اگرچه در دهه‌های گذشته ایران تلاش داشته است به ‌سوی شرق چرخش کند و خود را تا جای ممکن به روسیه و چین به‌عنوان شرکای استراتژیک نزدیک کند. واقعیت این است که تغییر جایگاه ژئوپلیتیک و ساختارهای زیربنایی اقتصادی و سیاسی ‌کاری است بس دشوار و تقریبا ناممکن. مکتب وابستگی و نظریه سیستم جهانی والرشتاین به‌خوبی به تشریح وضعیت توسعه و توسعه‌‌نیافتگی کشورها پرداخته و امکانات محدود کشورها را برای تغییر جایگاه جهانی خود بررسی کرده‌اند؛ مطالعاتی که بیشتر دشواری تغییر موضع را نشان می‌دهد. پس بسیار برای ایران و تا اندازه‌ای هم برای آمریکا با توجه به حضورش در سراسر نقاط استراتژیک دنیا از جمله خاورمیانه، مهم است که کدام اندیشه و روش سیاسی در هریک از دو کشور بر سر کار هستند. اما چرا مردم کوچه و بازار انتخابات آمریکا و این را که ترامپ یا بایدن بر سر کار بیایند، مهم می‌دانند. به نظر می‌رسد این مسئله به توان رودررویی دو کشور بازمی‌گردد که بر وزن اقتصادی، ظرفیت و توان تولیدی، استحکام و نفوذ دیپلماتیک بر کشورهای مهم و تاب‌آوری هریک از این دو به‌عنوان ملت-کشور بنیان دارد. واقعیت این است که به سبب سلطه امپریالیستی آمریکا بر نظام اقتصادی و سیاسی جهان که حتی چین و روسیه را هم از آن گریزی نیست، مقابله بین این دو کشور در سطوح نابرابری اتفاق می‌افتد. تحریم‌های بی‌رحمانه و غیر‌اخلاقی آمریکا سفره و سلامت ایرانی‌ها را نشانه می‌گیرد و ایرانی‌ها به همان شکل امکان مقابله را ندارند و به اصطلاح کَکِ مردم عادی آمریکا هم از مقابله با ایران نمی‌گزد. اما کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار، سخت‌شدن واردات مواد و کالاهای اساسی به سبب تحریم و ترس کشورهای به‌ظاهر‌ دوست از اقدامات تلافی‌جویانه آمریکا در صورت معامله با ایران از یک ‌سو و سیاست‌های داخلی از سوی دیگر، به سبب ماهیت نظام اقتصادی-سیاسی ایران تأثیر مستقیمی بر زندگی مردم عادی دارند و هر تغییر قیمت دلار می‌تواند علامتی بر گشایش یا سختی بیشتر زندگی باشد. بنابراین چندان جای شگفتی نیست که انتخابات اخیر آمریکا برای مردم عادی ایران هم اهمیت پیدا کرده است. ترامپ با سیاست‌های سخت‌گیرانه و تحریمی خود نشان داد که در دشمنی با ایران، ظاهر‌سازی‌های معمول سیاسی را کنار گذاشته و با تشویق دشمنان و رقبای منطقه‌ای ایران مانند اسرائیل، عربستان و امارات و البته در بده‌‌‌بستان‌های کثیف مالی که با هم دارند، قصد سرنگونی حتی به قیمت قربانی‌شدن مردم ایران را دارد. از سوی دیگر دموکرات‌ها با نرمشی که در جریان مذاکرات برجام نشان دادند و توافقی که پس از سال‌های مخاصمه با ایران در دوران اوباما کردند، اگرچه سخت‌گیر و در حفظ منافع ملی خود به همان اندازه بی‌رحم هستند اما می‌توانند اهل مذاکره و توافق هم باشند. تفاوتی که علاوه بر سیاسیون داخلی مردم کوچه و بازار هم آن را می‌دانند. دولت بایدن اگر همان راه دولت اوباما را در نحوه تعامل با ایران نشان دهد، بر سرنوشت جریان‌های سیاسی داخلی هم اثر‌گذار است. روشن است که برای تندروهای داخلی از این نمد کلاهی متصور نیست اما جریان‌های مسالمت‌جو می‌توانند در آن نشانه‌هایی برای امیدواری پیدا کنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها