|

چالش‌های آمریکا، ژاپن، استرالیا و هند برای اتحاد علیه چین

رؤیای تشکیل ناتوی آسیایی

نیروی دریایی اتحاد چهارگانه شامل استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده اخیرا بزرگ‌ترین مانورهای دریایی خود را در دریای عرب و اقیانوس هند برگزار کردند. در مانور دریایی این چهار کشور که اتحادی نظامی را علیه چین در آسیا تشکیل داده‌اند، کشتی‌های جنگی، زیردریایی و هواپیماها شرکت داشتند و آن‌گونه که تحلیلگران می‌گویند کیفیت برگزاری این مانور نشان از جدی‌بودن اقدامات این چهار کشور در مقابله با نفوذ نظامی و سیاسی چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام است.با اینکه در روزهای اخیر اظهارنظرهای اندکی از‌سوی مقام‌های رسمی پکن در واکنش به این مانور صورت گرفته‌ اما رسانه‌های حکومتی چین مانور دریایی «مالابار» را محکوم کردند و حتی روزنامه گلوبال‌تایمز این مانور را خطری برای ثبات منطقه دانسته است. این روزنامه ادعا کرده که این مانور بخشی از تلاش برای مهار اوج‌گیری چین محسوب می‌شود و اتحاد چهار کشور ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و هند را «نسخه آسیایی ناتو» دانسته است. این اصطلاح اولین بار ازسوی یک دیپلمات ارشد چین برای توصیف گروه معروف به «گفت‌وگوی امنیتی چهارگانه» یا به‌طور اختصار «گروه چهارگانه» استفاده شده بود. ‌اعضای این گروه برای اولین‌بار در سال 2007 گرد هم آمدند و چشم‌انداز آزاد برای اقیانوس هند و آرام را متصور بودند، اما اعتراض‌های چین باعث شد تا این گروه پس از چند ماه فعالیت منحل شود. اما با گذشت حدود یک دهه و در شرایطی که رابطه آمریکا با چین در بدترین وضعیت خود قرار داشت و استرالیا، هند و ژاپن هم رابطه‌ای سرد با پکن داشتند، اعضای گروه چهارگانه دوباره گرد هم آمدند.
«هروه لماهیو»، مدیر برنامه قدرت و دیپلماسی در مؤسسه لووی مستقر در سیدنی می‌گوید: «اولین‌بار که پیشنهاد تشکیل گروه چهارگانه ارائه شد، صرفا یک همکاری کاملا آزمایشی مورد نظر این چهار کشور بود. در‌این‌میان، استرالیا بیش از سه عضو دیگر نسبت به کارایی این گروه تردید داشت و از طرف دیگر هم نمی‌خواست رابطه دیپلماتیکش با چین دچار تنش شود. این مهم‌ترین دلایل توقف فعالیت گروه چهارگانه در ابتدای شکل‌گیری بود. اما با گذشته حدود یک دهه شرایط در منطقه تغییر کرده و مناسبات این چهار کشور با چین هم مانند گذشته نیست. در‌حال‌حاضر هر چهار کشور ایالات متحده، ژاپن، هند و استرالیا رابطه‌ای پر‌تنش با پکن دارند و از اراده‌ای جدی‌تر برای از‌سر‌گیری فعالیت گروه چهارگانه برخوردارند. از این نظر می‌توان گفت که چین بزرگ‌ترین دشمن خود محسوب می‌شود».
ماجراجویی‌های حکومت شی
در زمان ریاست‌جمهوری «شی جینپینگ» که قدرتمندترین رهبر چین از زمان «مائو تسه تونگ» محسوب می‌شود، سیاست پکن ملی‌گراتر و تهاجمی‌تر شده است. حکومت پکن معترضان طرفدار دموکراسی در منطقه نیمه خودمختار هنگ‌کنگ را سرکوب کرده، بیش از یک‌میلیون مسلمان در منطقه سین‌کیانگ در غرب چین را تحت فشار و شکنجه قرار داده و جزیره خودگردان تایوان را هم به اقدام نظامی تهدید کرده است. این حکومت همچنین به‌سرعت نیروهای دفاعی خود را مدرن کرده و حضور نظامی خود در آب‌های مورد مناقشه دریای جنوب چین و دریای چین شرقی را افزایش داده است.‌ در زمانی که جهان درگیر همه‌گیری ویروس کرونا بود، بروز اختلاف بین یک کشتی اکتشاف نفت مالزی و یک کشتی پیمایشی چینی، در نزدیکی برونئوی مالزی، ایالات متحده و استرالیا را وادار کرد که ناوهای جنگی خود را در منطقه مستقر کنند. از طرف دیگر فیلیپین، مالزی، ویتنام و تایوان درباره بخش‌هایی از آب‌های سرشار از انرژی دریای چین جنوبی و شرقی ادعای مالکیت می‌کنند، ‌اما پکن که ادعا می‌کند تقریبا کل این منطقه باید تحت حاکمیت حکومت مرکزی چین باشد، با ایجاد پایگاه‌های نظامی دامنه فعالیت‌های خود را گسترش داده است و در برخی از جزایر پایگاه و تأسیسات نظامی ایجاد کرده است. با‌این‌حال، دادگاه ملل متحد در سال 2016 حکم داد که ادعای چین درباره «حقوق تاریخی» بر این جزایر هیچ سندیت و ارزش قانونی‌ای ندارد.
در مرز چین با هند در هیمالیا هم در ماه ژوئن درگیری نظامی میان دو کشور رخ داد. این درگیری‌ها باعث کشته‌شدن 20 سرباز هندی شد که مرگ‌بارترین تقابل نظامی دو کشور از سال 1975 محسوب می‌شود. تنش‌ها همچنین در دریای شرقی چین، جایی که چین اختلافات ارضی با ژاپن دارد هم اخیرا افزایش یافته است. ‌لماهیو با اشاره به این اقدامات پکن در منطقه و تصمیم مجدد اعضای گروه چهارگانه برای ازسرگیری فعالیت خود می‌گوید: «گروه چهارگانه عمده‌ترین هدف خود را جلوگیری از افزایش توانایی چین در به‌چالش‌کشیدن و برهم‌زدن نظم موجود در منطقه هند و اقیانوس آرام تعیین کرده است. این نشانه‌ای از این چهار کشور دارای دموکراسی است که به چین پیامی واضح منتقل کنند. حتی اگر پکن به اقدامات خود برای به‌چالش‌کشیدن نظم موجود ادامه دهد، همکاری استراتژیک و نظامی این کشورها می‌تواند جدی‌تر شود و حتی تا دریای چین ادامه یابد».
با‌این‌حال، به گفته لماهیو، «آنچه این چهار کشور را نگران کرده، تمایل چین به سوءاستفاده از وابستگی‌های متقابل اقتصادی برای تحریم کشورهایی است که در این گروه حضور دارند».
چالش‌های گروه چهارگانه
در میان افزایش تنش‌ها و نگرانی‌ها، به نظر می‌رسد عزم تازه‌ای در میان کشورهای چهارگانه برای انجام اقدامات مؤثرتر برای بررسی نفوذ چین شکل گرفته است. اما تحلیلگران می‌گویند این اتحاد غیررسمی سه‌ ساله در مسیر خود با چالش‌های بزرگی روبه‌روست. مسئله مهم این است که به نظر می‌رسد در مورد چگونگی ایستادگی در برابر پکن، میان این شرکای چهارجانبه اتفاق‌نظر وجود ندارد.‌ واشنگتن در زمان دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری که در آستانه ترک کاخ سفید قرار دارد، از یک استراتژی مهار به سبک کلاسیک و شبیه سیاست دوران جنگ سرد طرفداری می‌کند. روابط ایالات متحده و چین در دوران ترامپ به پرتنش‌ترین حد خود رسیده است. اختلافات بر سر تجارت، شیوع ویروس کرونا و سرکوب‌های پکن در سین کیانگ و هنگ‌کنگ، مهم‌ترین اختلافات واشنگتن و پکن به‌شمار می‌آیند. مقابله با چین محور اصلی کمپین ناموفق ترامپ برای انتخاب مجدد او بود. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در اوایل سال جاری این سیاست را یک نبرد ایدئولوژیک دانست و آن را «مأموریت زمان ما» خوانده بود.
اما ژاپن و استرالیا این رویکرد آمریکا را افراطی می‌دانند. چرا‌که چین بزرگ‌ترین شریک تجاری استرالیا و دومین شریک تجاری بزرگ ژاپن است و تا زمانی که این کشورها گزینه جایگزینی در فعالیت‌های تجاری و اقتصادی خود نداشته باشند، نمی‌توانند ریسک رابطه پرتنش با پکن را بپذیرند. مناسبات تنگاتنگ و گسترده اقتصادی این چهار کشور با چین مهم‌ترین مانع در مسیر تحقق اهداف گروه چهارگانه محسوب می‌شود.
در اوایل ماه نوامبر، توکیو و کانبرا به شراکت جامع اقتصادی منطقه‌ای به رهبری چین پیوستند، یک معامله تجارت آزاد که شامل 13 کشور دیگر آسیا و اقیانوسیه است و تقریبا یک‌سوم جمعیت جهان و فعالیت اقتصادی این حوزه را شامل می‌شود. تحلیلگران معتقدند که تصمیم ژاپن و استرالیا برای امضا‌کردن چنین توافقی نشان‌دهنده این است که آنها حتی اگر بخواهند نفوذ چین در منطقه را کاهش دهند، با‌این‌حال تمایل دارند تا تجارت و مناسبات اقتصادی خود را با چین گسترش دهند.
«گرگوری پولینگ» مدیر طرح شفافیت دریایی آسیا در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی می‌گوید: «این منافع رقابتی و هم‌پوشانی به این معنی است که تلاش‌های آمریکا برای هدایت این گروه چهارگانه با هدف ایستادگی و مقابله با چین نمی‌تواند از مرحله فعلی فراتر رود و گروه غیررسمی چهارگانه رسما به یک ناتوی آسیایی تبدیل شود. تنها منافع استراتژیک مشترک نمی‌تواند کشورها را در یک جبهه قرار دهد. اگر بخواهیم منافع استراتژیک را هم در نظر بگیریم، چهار کشور آمریکا، استرالیا، ژاپن و هند، نگاه استراتژیک مشترکی ندارند و اولویت‌های آنها متفاوت است. برای مثال، برای ایالات متحده، دریای چین جنوبی و دریای چین شرقی مناطقی حیاتی هستند. ژاپن هم در این امر با واشنگتن همراه است. برای استرالیا اقیانوس آرام غربی نیز منطقه‌ای مهم محسوب می‌شود، اما این منطقه برای آمریکا و ژاپن در اولویت قرار ندارد. برای هند هم اقیانوس هند در درجه اول اهمیت قرار دارد و دریای چین جنوبی یک نگرانی ثانویه است. بنابراین، اگرچه هند مایل است در زمینه ظرفیت‌سازی به دیگر اعضای گروه چهارگانه کمک کند اما نمی‌خواهد با حضور پررنگ‌تر در دریای چین جنوبی ریسک رویارویی دیگری با پکن را بپذیرد. نکته دیگر درباره هند این است که این کشور در تمام سال‌های پس از استقلال خود به این موضوع افتخار کرده که عضو هیچ بلوک شرقی غربی نبوده و یکی از مهم‌ترین کشورهای غیرمتعهد محسوب می‌شود. هند هر اندازه هم نگران افزایش قدرت پکن باشد، حاضر نیست سنت همیشگی خود را رها کند».
منبع: الجزیره

نیروی دریایی اتحاد چهارگانه شامل استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده اخیرا بزرگ‌ترین مانورهای دریایی خود را در دریای عرب و اقیانوس هند برگزار کردند. در مانور دریایی این چهار کشور که اتحادی نظامی را علیه چین در آسیا تشکیل داده‌اند، کشتی‌های جنگی، زیردریایی و هواپیماها شرکت داشتند و آن‌گونه که تحلیلگران می‌گویند کیفیت برگزاری این مانور نشان از جدی‌بودن اقدامات این چهار کشور در مقابله با نفوذ نظامی و سیاسی چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام است.با اینکه در روزهای اخیر اظهارنظرهای اندکی از‌سوی مقام‌های رسمی پکن در واکنش به این مانور صورت گرفته‌ اما رسانه‌های حکومتی چین مانور دریایی «مالابار» را محکوم کردند و حتی روزنامه گلوبال‌تایمز این مانور را خطری برای ثبات منطقه دانسته است. این روزنامه ادعا کرده که این مانور بخشی از تلاش برای مهار اوج‌گیری چین محسوب می‌شود و اتحاد چهار کشور ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و هند را «نسخه آسیایی ناتو» دانسته است. این اصطلاح اولین بار ازسوی یک دیپلمات ارشد چین برای توصیف گروه معروف به «گفت‌وگوی امنیتی چهارگانه» یا به‌طور اختصار «گروه چهارگانه» استفاده شده بود. ‌اعضای این گروه برای اولین‌بار در سال 2007 گرد هم آمدند و چشم‌انداز آزاد برای اقیانوس هند و آرام را متصور بودند، اما اعتراض‌های چین باعث شد تا این گروه پس از چند ماه فعالیت منحل شود. اما با گذشت حدود یک دهه و در شرایطی که رابطه آمریکا با چین در بدترین وضعیت خود قرار داشت و استرالیا، هند و ژاپن هم رابطه‌ای سرد با پکن داشتند، اعضای گروه چهارگانه دوباره گرد هم آمدند.
«هروه لماهیو»، مدیر برنامه قدرت و دیپلماسی در مؤسسه لووی مستقر در سیدنی می‌گوید: «اولین‌بار که پیشنهاد تشکیل گروه چهارگانه ارائه شد، صرفا یک همکاری کاملا آزمایشی مورد نظر این چهار کشور بود. در‌این‌میان، استرالیا بیش از سه عضو دیگر نسبت به کارایی این گروه تردید داشت و از طرف دیگر هم نمی‌خواست رابطه دیپلماتیکش با چین دچار تنش شود. این مهم‌ترین دلایل توقف فعالیت گروه چهارگانه در ابتدای شکل‌گیری بود. اما با گذشته حدود یک دهه شرایط در منطقه تغییر کرده و مناسبات این چهار کشور با چین هم مانند گذشته نیست. در‌حال‌حاضر هر چهار کشور ایالات متحده، ژاپن، هند و استرالیا رابطه‌ای پر‌تنش با پکن دارند و از اراده‌ای جدی‌تر برای از‌سر‌گیری فعالیت گروه چهارگانه برخوردارند. از این نظر می‌توان گفت که چین بزرگ‌ترین دشمن خود محسوب می‌شود».
ماجراجویی‌های حکومت شی
در زمان ریاست‌جمهوری «شی جینپینگ» که قدرتمندترین رهبر چین از زمان «مائو تسه تونگ» محسوب می‌شود، سیاست پکن ملی‌گراتر و تهاجمی‌تر شده است. حکومت پکن معترضان طرفدار دموکراسی در منطقه نیمه خودمختار هنگ‌کنگ را سرکوب کرده، بیش از یک‌میلیون مسلمان در منطقه سین‌کیانگ در غرب چین را تحت فشار و شکنجه قرار داده و جزیره خودگردان تایوان را هم به اقدام نظامی تهدید کرده است. این حکومت همچنین به‌سرعت نیروهای دفاعی خود را مدرن کرده و حضور نظامی خود در آب‌های مورد مناقشه دریای جنوب چین و دریای چین شرقی را افزایش داده است.‌ در زمانی که جهان درگیر همه‌گیری ویروس کرونا بود، بروز اختلاف بین یک کشتی اکتشاف نفت مالزی و یک کشتی پیمایشی چینی، در نزدیکی برونئوی مالزی، ایالات متحده و استرالیا را وادار کرد که ناوهای جنگی خود را در منطقه مستقر کنند. از طرف دیگر فیلیپین، مالزی، ویتنام و تایوان درباره بخش‌هایی از آب‌های سرشار از انرژی دریای چین جنوبی و شرقی ادعای مالکیت می‌کنند، ‌اما پکن که ادعا می‌کند تقریبا کل این منطقه باید تحت حاکمیت حکومت مرکزی چین باشد، با ایجاد پایگاه‌های نظامی دامنه فعالیت‌های خود را گسترش داده است و در برخی از جزایر پایگاه و تأسیسات نظامی ایجاد کرده است. با‌این‌حال، دادگاه ملل متحد در سال 2016 حکم داد که ادعای چین درباره «حقوق تاریخی» بر این جزایر هیچ سندیت و ارزش قانونی‌ای ندارد.
در مرز چین با هند در هیمالیا هم در ماه ژوئن درگیری نظامی میان دو کشور رخ داد. این درگیری‌ها باعث کشته‌شدن 20 سرباز هندی شد که مرگ‌بارترین تقابل نظامی دو کشور از سال 1975 محسوب می‌شود. تنش‌ها همچنین در دریای شرقی چین، جایی که چین اختلافات ارضی با ژاپن دارد هم اخیرا افزایش یافته است. ‌لماهیو با اشاره به این اقدامات پکن در منطقه و تصمیم مجدد اعضای گروه چهارگانه برای ازسرگیری فعالیت خود می‌گوید: «گروه چهارگانه عمده‌ترین هدف خود را جلوگیری از افزایش توانایی چین در به‌چالش‌کشیدن و برهم‌زدن نظم موجود در منطقه هند و اقیانوس آرام تعیین کرده است. این نشانه‌ای از این چهار کشور دارای دموکراسی است که به چین پیامی واضح منتقل کنند. حتی اگر پکن به اقدامات خود برای به‌چالش‌کشیدن نظم موجود ادامه دهد، همکاری استراتژیک و نظامی این کشورها می‌تواند جدی‌تر شود و حتی تا دریای چین ادامه یابد».
با‌این‌حال، به گفته لماهیو، «آنچه این چهار کشور را نگران کرده، تمایل چین به سوءاستفاده از وابستگی‌های متقابل اقتصادی برای تحریم کشورهایی است که در این گروه حضور دارند».
چالش‌های گروه چهارگانه
در میان افزایش تنش‌ها و نگرانی‌ها، به نظر می‌رسد عزم تازه‌ای در میان کشورهای چهارگانه برای انجام اقدامات مؤثرتر برای بررسی نفوذ چین شکل گرفته است. اما تحلیلگران می‌گویند این اتحاد غیررسمی سه‌ ساله در مسیر خود با چالش‌های بزرگی روبه‌روست. مسئله مهم این است که به نظر می‌رسد در مورد چگونگی ایستادگی در برابر پکن، میان این شرکای چهارجانبه اتفاق‌نظر وجود ندارد.‌ واشنگتن در زمان دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری که در آستانه ترک کاخ سفید قرار دارد، از یک استراتژی مهار به سبک کلاسیک و شبیه سیاست دوران جنگ سرد طرفداری می‌کند. روابط ایالات متحده و چین در دوران ترامپ به پرتنش‌ترین حد خود رسیده است. اختلافات بر سر تجارت، شیوع ویروس کرونا و سرکوب‌های پکن در سین کیانگ و هنگ‌کنگ، مهم‌ترین اختلافات واشنگتن و پکن به‌شمار می‌آیند. مقابله با چین محور اصلی کمپین ناموفق ترامپ برای انتخاب مجدد او بود. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، در اوایل سال جاری این سیاست را یک نبرد ایدئولوژیک دانست و آن را «مأموریت زمان ما» خوانده بود.
اما ژاپن و استرالیا این رویکرد آمریکا را افراطی می‌دانند. چرا‌که چین بزرگ‌ترین شریک تجاری استرالیا و دومین شریک تجاری بزرگ ژاپن است و تا زمانی که این کشورها گزینه جایگزینی در فعالیت‌های تجاری و اقتصادی خود نداشته باشند، نمی‌توانند ریسک رابطه پرتنش با پکن را بپذیرند. مناسبات تنگاتنگ و گسترده اقتصادی این چهار کشور با چین مهم‌ترین مانع در مسیر تحقق اهداف گروه چهارگانه محسوب می‌شود.
در اوایل ماه نوامبر، توکیو و کانبرا به شراکت جامع اقتصادی منطقه‌ای به رهبری چین پیوستند، یک معامله تجارت آزاد که شامل 13 کشور دیگر آسیا و اقیانوسیه است و تقریبا یک‌سوم جمعیت جهان و فعالیت اقتصادی این حوزه را شامل می‌شود. تحلیلگران معتقدند که تصمیم ژاپن و استرالیا برای امضا‌کردن چنین توافقی نشان‌دهنده این است که آنها حتی اگر بخواهند نفوذ چین در منطقه را کاهش دهند، با‌این‌حال تمایل دارند تا تجارت و مناسبات اقتصادی خود را با چین گسترش دهند.
«گرگوری پولینگ» مدیر طرح شفافیت دریایی آسیا در مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی می‌گوید: «این منافع رقابتی و هم‌پوشانی به این معنی است که تلاش‌های آمریکا برای هدایت این گروه چهارگانه با هدف ایستادگی و مقابله با چین نمی‌تواند از مرحله فعلی فراتر رود و گروه غیررسمی چهارگانه رسما به یک ناتوی آسیایی تبدیل شود. تنها منافع استراتژیک مشترک نمی‌تواند کشورها را در یک جبهه قرار دهد. اگر بخواهیم منافع استراتژیک را هم در نظر بگیریم، چهار کشور آمریکا، استرالیا، ژاپن و هند، نگاه استراتژیک مشترکی ندارند و اولویت‌های آنها متفاوت است. برای مثال، برای ایالات متحده، دریای چین جنوبی و دریای چین شرقی مناطقی حیاتی هستند. ژاپن هم در این امر با واشنگتن همراه است. برای استرالیا اقیانوس آرام غربی نیز منطقه‌ای مهم محسوب می‌شود، اما این منطقه برای آمریکا و ژاپن در اولویت قرار ندارد. برای هند هم اقیانوس هند در درجه اول اهمیت قرار دارد و دریای چین جنوبی یک نگرانی ثانویه است. بنابراین، اگرچه هند مایل است در زمینه ظرفیت‌سازی به دیگر اعضای گروه چهارگانه کمک کند اما نمی‌خواهد با حضور پررنگ‌تر در دریای چین جنوبی ریسک رویارویی دیگری با پکن را بپذیرد. نکته دیگر درباره هند این است که این کشور در تمام سال‌های پس از استقلال خود به این موضوع افتخار کرده که عضو هیچ بلوک شرقی غربی نبوده و یکی از مهم‌ترین کشورهای غیرمتعهد محسوب می‌شود. هند هر اندازه هم نگران افزایش قدرت پکن باشد، حاضر نیست سنت همیشگی خود را رها کند».
منبع: الجزیره

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها