ما و دوران طولاني حزن
نبیاله عشقیثانی
ابتلای همهروزه هزاران نفر افراد جدید به کرونا و افزایش بسیار زیاد بستریشدگان در بیمارستانها، اختصاص تمام یا بیشتر بخشهای مراکز درمانی به بیماران مبتلا به کرونا و فزونیگرفتن روزانه تعداد فوتشدگان کووید۱۹، ابتلای تعداد زیادی از کادر پزشکی به کرونا و درگذشت تعداد قابل ملاحظهای از آنان، همه خبرهای بسیار تلخی است که خبرگزاریهای رسمی و شبکههای مجازی هر روز مخابره میکنند.
ابتلای ۵۹ میلیون نفر در جهان به کرونا و فوت یکونیم میلیون نفر از آنها واقعا استرسزا، نگرانکننده و بسیار حزنانگیز بوده و نشاندهنده ناتوانی سیستم بهداشت و درمان جهان برای مقابله با کووید۱۹ است. تکرار مکرر این آمار و خبرها تدریجا روح و روان مردم را تحت تأثیر قرار میدهد. این به معنی زنگ خطر و اعلام آمادهباش عمومی برای مواجهه با پیامدهای روحی و روانی و وحشتی است که کرونا در جهان به وجود آورده است. پیامدهایی که در طولانیمدت باید منتظر تأثیرات مخرب آن بر زندگی معمول مردم باشیم اگرچه از هماکنون نیز آثار منفی آن خود را نشان دادهاند.
در آینده با افراد زیادی روبهرو خواهیم شد که دچار اضطراب یا افسردگی مزمن شدهاند. مردم و دولت باید از هماکنون خود را برای مقابله با آن آماده کنند. سبقتگرفتن شبکههای خبری از یکدیگر برای انعکاس گزارش اخبار فجایع جولان ویروس عالمگیر کرونا باعث افزایش حجم و عمق اخبار منفی شده است. در این بین عکسالعمل مردم متفاوت است؛ مسلما افراد حساستر قبل از دیگران تمرکزشان را بر روند اداره امور زندگیشان از دست میدهند و به بیماریهای روحی و روانی مبتلا میشوند.
از سوی دیگر، کاهش فعالیتهای اقتصادی و کمبود درآمدهای مردم برای تأمین هزینههای معمول زندگیشان موضوعی است که بر ارتباطات افراد با یکدیگر تأثیر منفی و بازدارنده میگذارد و موجب نگرانی و سردی روابط خانوادگی میشود. همچنین کم نیستند افرادی که کسبوکارشان را از دست میدهند، زیرا قادر به پرداخت اجاره محل کار و اقساط وامهایشان نیستند. این موضوع علاوه بر پیامدهای اقتصادی موجب بروز تنشهای افراد با یکدیگر و طرح موضوع در محاکم و مراجع قضائی شده و اثرات منفی بر بهداشت روانی و روابط خانوادگی آنان میگذارد. از سویی محدودیت برگزاری مراسم ختم و سوگ فوتشدگان موجب طولانیشدن دوران حزن و اندوه بازماندگان میشود که میتواند به پایداری حالت افسردگی در افراد حساس منجر شود. از سوی دیگر، برگزارنشدن مراسم جشن ازدواج و عروسیها باعث تعطیلی کسبوکار برگزارکنندگان این مراسم و مشاغل مرتبط با آن شده است. با قطع درآمدهای آنان بروز ناملایمات در زندگی خانوادگی و اجتماعی آنان شدت مییابد. همچنین برگزارنشدن ازدواجها و پیشنیازهای آن مردم را از شرکت در یکسری مراسم مفرح و شادیبخش و دیدار با بستگان و آشنایان باز داشته است،
درحالیکه شرکت در این مراسم باعث شادابی زندگی و تقلیل یا ازبینرفتن استرس و فشارهای زندگی است. سینما، تئاتر، گالری و همچنین مراکز تفریحی دیگر کارکرد بسیار مهمی در شادابی مردم، کاهش خستگی روزانه افراد و فشارهای زندگی دارد؛ تعطیلی طولانیمدت آنها باعث تخلیهنشدن مناسب استرس، نگرانی و استمرار خستگی مزمن میشود که خود چالش بزرگی برای روابط خانوادگی و اجتماعی است.
دیدارهای خانوادگی و رفتوآمدهای اقوام و خویشاوندان با یکدیگر یکی از مفیدترین ارتباطات اجتماعی و آرامبخش دلها و بسیار انرژیزا است که متأسفانه بهدلیل بیماری کرونا اکنون ماههاست که دیدوبازدیدی انجام نمیشود و مردم از تأثیرات بسیار مثبت آن محروم هستند. انسان اصولا موجودی اجتماعی است که شوربختانه اکنون ناچار به رعایت فاصله اجتماعی شده و این به معنی افزایش آسیب به بهداشت روانی و سلامت اجتماعی مردم است. خارجشدن افراد از محل زندگی و حضور در محل کسبوکار و سرگرمشدن به فعالیت اقتصادی و اجتماعی باعث میشود در پایان روز با دست پر و روحیهای بهتر و شاد به خانه خود بازگردند و رفتار و برخورد مناسبتری با خانوادهشان داشته باشند و دیدار تازه کنند، درحالیکه حضور طولانیمدت زن و شوهرها و سایر اعضای خانواده در کنار یکدیگر همراه با بیپولی میتواند باعث خستگی و بیحوصلگی و کاهش توان کنترل خواستهها و افزایش مناقشات و درگیری خانوادگی شود؛ بهطوریکه برخی از مسئولان بهزیستی خبر از افزایش مراجعه مردم به اورژانس اجتماعی در دوران کرونا دادهاند. آنچه ذکر شد فقط گوشههایی از تأثیرات روانی اجتماعی همهگیری کرونا است. سؤال
این است که متولیان و مسئولان حوزههای روانی و اجتماعی کشور آیا به این مسائل و چالشها و پیامدهای آن میاندیشند و برای کاهش آلام و اختلالات متعددی که سوغات کروناست و افزایش توان مردم در مواجهه با این تکانشها و کاهش تأثیرات منفی و بازدارنده و مخل آسایش مردم چه برنامهای دارند؟
ابتلای همهروزه هزاران نفر افراد جدید به کرونا و افزایش بسیار زیاد بستریشدگان در بیمارستانها، اختصاص تمام یا بیشتر بخشهای مراکز درمانی به بیماران مبتلا به کرونا و فزونیگرفتن روزانه تعداد فوتشدگان کووید۱۹، ابتلای تعداد زیادی از کادر پزشکی به کرونا و درگذشت تعداد قابل ملاحظهای از آنان، همه خبرهای بسیار تلخی است که خبرگزاریهای رسمی و شبکههای مجازی هر روز مخابره میکنند.
ابتلای ۵۹ میلیون نفر در جهان به کرونا و فوت یکونیم میلیون نفر از آنها واقعا استرسزا، نگرانکننده و بسیار حزنانگیز بوده و نشاندهنده ناتوانی سیستم بهداشت و درمان جهان برای مقابله با کووید۱۹ است. تکرار مکرر این آمار و خبرها تدریجا روح و روان مردم را تحت تأثیر قرار میدهد. این به معنی زنگ خطر و اعلام آمادهباش عمومی برای مواجهه با پیامدهای روحی و روانی و وحشتی است که کرونا در جهان به وجود آورده است. پیامدهایی که در طولانیمدت باید منتظر تأثیرات مخرب آن بر زندگی معمول مردم باشیم اگرچه از هماکنون نیز آثار منفی آن خود را نشان دادهاند.
در آینده با افراد زیادی روبهرو خواهیم شد که دچار اضطراب یا افسردگی مزمن شدهاند. مردم و دولت باید از هماکنون خود را برای مقابله با آن آماده کنند. سبقتگرفتن شبکههای خبری از یکدیگر برای انعکاس گزارش اخبار فجایع جولان ویروس عالمگیر کرونا باعث افزایش حجم و عمق اخبار منفی شده است. در این بین عکسالعمل مردم متفاوت است؛ مسلما افراد حساستر قبل از دیگران تمرکزشان را بر روند اداره امور زندگیشان از دست میدهند و به بیماریهای روحی و روانی مبتلا میشوند.
از سوی دیگر، کاهش فعالیتهای اقتصادی و کمبود درآمدهای مردم برای تأمین هزینههای معمول زندگیشان موضوعی است که بر ارتباطات افراد با یکدیگر تأثیر منفی و بازدارنده میگذارد و موجب نگرانی و سردی روابط خانوادگی میشود. همچنین کم نیستند افرادی که کسبوکارشان را از دست میدهند، زیرا قادر به پرداخت اجاره محل کار و اقساط وامهایشان نیستند. این موضوع علاوه بر پیامدهای اقتصادی موجب بروز تنشهای افراد با یکدیگر و طرح موضوع در محاکم و مراجع قضائی شده و اثرات منفی بر بهداشت روانی و روابط خانوادگی آنان میگذارد. از سویی محدودیت برگزاری مراسم ختم و سوگ فوتشدگان موجب طولانیشدن دوران حزن و اندوه بازماندگان میشود که میتواند به پایداری حالت افسردگی در افراد حساس منجر شود. از سوی دیگر، برگزارنشدن مراسم جشن ازدواج و عروسیها باعث تعطیلی کسبوکار برگزارکنندگان این مراسم و مشاغل مرتبط با آن شده است. با قطع درآمدهای آنان بروز ناملایمات در زندگی خانوادگی و اجتماعی آنان شدت مییابد. همچنین برگزارنشدن ازدواجها و پیشنیازهای آن مردم را از شرکت در یکسری مراسم مفرح و شادیبخش و دیدار با بستگان و آشنایان باز داشته است،
درحالیکه شرکت در این مراسم باعث شادابی زندگی و تقلیل یا ازبینرفتن استرس و فشارهای زندگی است. سینما، تئاتر، گالری و همچنین مراکز تفریحی دیگر کارکرد بسیار مهمی در شادابی مردم، کاهش خستگی روزانه افراد و فشارهای زندگی دارد؛ تعطیلی طولانیمدت آنها باعث تخلیهنشدن مناسب استرس، نگرانی و استمرار خستگی مزمن میشود که خود چالش بزرگی برای روابط خانوادگی و اجتماعی است.
دیدارهای خانوادگی و رفتوآمدهای اقوام و خویشاوندان با یکدیگر یکی از مفیدترین ارتباطات اجتماعی و آرامبخش دلها و بسیار انرژیزا است که متأسفانه بهدلیل بیماری کرونا اکنون ماههاست که دیدوبازدیدی انجام نمیشود و مردم از تأثیرات بسیار مثبت آن محروم هستند. انسان اصولا موجودی اجتماعی است که شوربختانه اکنون ناچار به رعایت فاصله اجتماعی شده و این به معنی افزایش آسیب به بهداشت روانی و سلامت اجتماعی مردم است. خارجشدن افراد از محل زندگی و حضور در محل کسبوکار و سرگرمشدن به فعالیت اقتصادی و اجتماعی باعث میشود در پایان روز با دست پر و روحیهای بهتر و شاد به خانه خود بازگردند و رفتار و برخورد مناسبتری با خانوادهشان داشته باشند و دیدار تازه کنند، درحالیکه حضور طولانیمدت زن و شوهرها و سایر اعضای خانواده در کنار یکدیگر همراه با بیپولی میتواند باعث خستگی و بیحوصلگی و کاهش توان کنترل خواستهها و افزایش مناقشات و درگیری خانوادگی شود؛ بهطوریکه برخی از مسئولان بهزیستی خبر از افزایش مراجعه مردم به اورژانس اجتماعی در دوران کرونا دادهاند. آنچه ذکر شد فقط گوشههایی از تأثیرات روانی اجتماعی همهگیری کرونا است. سؤال
این است که متولیان و مسئولان حوزههای روانی و اجتماعی کشور آیا به این مسائل و چالشها و پیامدهای آن میاندیشند و برای کاهش آلام و اختلالات متعددی که سوغات کروناست و افزایش توان مردم در مواجهه با این تکانشها و کاهش تأثیرات منفی و بازدارنده و مخل آسایش مردم چه برنامهای دارند؟