|

اسلام‌شناسی از ديدگاه تيتوس بوركهارت

تیتوس ابراهیم عزالدین بورکهارت (1908-1984) حکیم متاله و صاحب‌نظر برجسته در علوم سنتی و مبانی هنر دینی، آثاری مهم از خود در مابعدالطبیعه، علم‌النفس، عرفان، رمزشناسی، و نقد تجدد در ابعاد گوناگون برجای‌ گذارده ‌است. بخش قابل‌توجهی از پژوهش‌ها و آثار بورکهارت به هنر قدسی و سنتی ادیان الهی تعلق دارد و در این زمینه علاوه بر مقالات متعدد درباره هنر اسلامی چندین کتاب مهم دارد که خصوصا کتاب «هنراسلامی: زبان و بیان» او شاهکاری مهم در تبیین مبانی هنر اسلامی و معرفی آن است. دوشنبه و سه‌شنبه هفته گذشته همایش ملی بررسی آرا و آثار تیتوس بورکهارت به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، به‌صورت مجازی و با حضور استادانی از داخل و خارج کشور برگزار شد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از سخنان سید‌حسین نصر، استاد برجسته علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا در این نشست است.
طی عمر خود با متفکران زیادی برخورد کردم که یكی از بزرگ‌ترین آنها بورکهارت بود. تا قبل از وفات او با هم مکاتبه داشتیم و بعد از اینکه به آمریکا تبعید شدم، نتوانستم به لوزان بروم و او را ببینم. او از فضایل و استعدادهای گوناگونی برخوردار بود. استاد بی‌‌نظیری در هنر، فلسفه، متافیزیک و ادیان بود و آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشت. بورکهارت در مدرسه هم‌شاگردی شوان بود و مانند او در سال‌های آتی حسی در او ایجاد شد که آنچه در غرب وجود دارد، اصالت معنوی ندارد و به همین دلیل مدت زیادی به مراکش رفت و با استادان سنتی در مدرسه و حوزه‌های عرفانی درس خواند و با بزرگان صوفیه در غرب آشنایی پیدا كرد. در دهه 1930 به اروپا بازگشت و همراه شوان بود. بورکهارت در آن سال‌ها به دلیل تخصصی که در هنر و فرهنگ آفریقای شمالی به دست آورده بود مورد توجه یونسکو قرار گرفت. به همین دلیل سفرهای متعددی به مراکش انجام داد. او درآمد و زندگی‌اش را از ریاست بر یک مرکز انتشاراتی می‌گذراند و در آنجا کتاب‌های مهمی درباره جنبه سنتی هنر و حوزه‌های ذی‌ربط به چاپ رساند. خانواده او از مهم‌ترین خانواده‌های آلمانی در سوئیس‌اند و بورکهارت می‌گفت امیدوارم خدمات من به اسلام تلافی خطاهای اجداد من باشد.
بوركهارت در آن سال‌ها سفرهای مختلفی انجام می‌داد. در سال 1966 با هم سفری کردیم. هر دو به بیروت دعوت شدیم و از آنجا سر قبر ابن‌عربی رفتیم که سفری فراموش‌نشدنی بود. پس از آن او به بیت‌المقدس رفت اما من به دلیل برگشت به ایران نتوانستم همراه او باشم. از او دعوت کردم که به ایران بیاید و درباره اسلام و هنر ایرانی هم کتاب بنویسد. او ویراستار کتاب شهرهای روح بود و آثار بی‌نظیری را در‌این‌باره نوشته است. او به ایران نیامد اما علاقه زیادی به فرهنگ و هنر ایرانی داشت. در جوانی آشنایی دست‌اولی با اسلام پیدا کرد. خیلی از نهادها و ساختارهای اجتماعی در مراکش طی آن سال‌ها وجود داشت و او در مراکش چیزهای زیادی یاد گرفت. کتابی هم به نام مغرب نوشته است که در آن طراحی از افراد برجسته معنوی در مراکش به زبان آلمانی دارد.
اغلب آثار مهم او متعلق به بعد از جنگ جهانی دوم است. نخستین اثرش ترجمه قسمت اول و متافیزیکی فصوص الحکم ابن‌عربی است که در سال 1955 به چاپ رسید. این کار بیش از کارهای نیکلسون در معرفی ابن‌عربی به دنیا مؤثر بود. بعدها کتاب‌های دیگری درباره تصوف نوشت. بسیاری از نوشته‌های او که مربوط به دنیا و فرهنگ اسلامی است به زبان آلمانی و فرانسه نوشته شده است که از آن جمله ترجمه انسان کامل، قسمتی از آثار ابن‌عربی مربوط به احکام نجوم و... است. بورکهارت با جهان‌شناسی آشنا بود و در‌این‌باره آثار بسیار تأثیرگذاری نوشته است.
او خیلی خوب انگلیسی می‌دانست اما به فرانسه می‌نوشت. مهم‌ترین آثار بورکهارت كتاب‌هایی است که درباره اسلام‌شناسی نوشته است. سه کتاب درباره هنر و جهان‌شناسی اسلام نوشته شد که در کنفرانسی در لندن مورد توجه قرار گرفت: نخست کتاب هنر اسلام بورکهارت، کتاب من و کتاب مارتین لینگز. کتاب «هنر اسلام» بورکهارت به فارسی هم ترجمه شده و مهم‌ترین اثر غربی به لحاظ عمقی درباره هنر اسلامی است. ده‌ها کتاب در‌این‌باره منتشر شده اما این کتاب شاهکار است و خوشحالم این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. کتاب خودم را هم مرهون ایشان می‌دانم. دسته دیگر آثار بورکهارت کتاب‌های مقایسه‌ای است که او درباره شرق و غرب نوشته است از جمله کتاب «هنر مقدس در شرق و غرب» كه در این دسته قرار می‌گیرد. او آثار بسیاری درباره هنر اسلامی نوشته و سلسله انتقاداتی ضد‌تجدد داشته است. بورکهارت عمیق‌ترین نقد را به یونگ داشته است چون پیش از این برخی معتقد بودند چون فروید ملحد بود، یونگ می‌توانسته روان‌شناسی دین مبتنی بر ادیان ایجاد کند. اما من نیز با بورکهارت موافقم که یونگ بین حقایق عالم رب‌النوعی و عالم مثال اشتباه می‌کرد و آنچه که می‌گفت زباله‌دانی تمثیلی بشر است.
او چهار مقاله نوشت که به‌صورت کتاب درآمد و نقدی بر جوانب دنیای جدید بود و به علوم جدید انتقاد کرده است. این کتاب به زبان انگلیسی ترجمه شده است و امیدواریم به زبان فارسی هم ترجمه شود. این روزها هم برخی از مقالات ایشان به‌صورت کتاب درآمده است. بورکهارت برای روشن‌کردن جنبه تمثیلی بسیاری از افعال، مطالبی داشته که به آن توجهی نمی‌شود. مثلا او درباره تمثیلات بازی شطرنج نوشته‌ای دارد و توضیح می‌دهد چگونه این بازی وارد کشورهای مختلف می‌شود.
او هر صورتی را در هنر می‌دید. درواقع می‌توانست ببیند که نیت درونی سازنده هر هنری از کجا آمده است. او می‌توانست تمایز هنر سنتی و هنر مدرن را تشخیص دهد و آشنایی خیلی عمیق با فرهنگ و سنت غرب داشت. خیلی خوشحالم كه در ایران بزرگداشتی برای او گرفته شده است. گرچه او در مراکش نفوذ زیادی دارد و بزرگداشتی برای او گرفته شد اما در سایر ممالک عربی و اسلامی منزلتی که در ایران دارد، ندارد با وجود اینکه هیچ‌گاه به ایران نیامد. او مقام خاصی در قلب و فکر ایرانیانی دارد که به فکر حفظ و اصالت هنر ایرانی‌اند و در محیط فرهنگی ایران بورکهارت یک حقیقت زنده است. امیدوارم این بزرگداشت زمینه را برای یادگیری حقایق آثار بورکهارت مهیا کند.

تیتوس ابراهیم عزالدین بورکهارت (1908-1984) حکیم متاله و صاحب‌نظر برجسته در علوم سنتی و مبانی هنر دینی، آثاری مهم از خود در مابعدالطبیعه، علم‌النفس، عرفان، رمزشناسی، و نقد تجدد در ابعاد گوناگون برجای‌ گذارده ‌است. بخش قابل‌توجهی از پژوهش‌ها و آثار بورکهارت به هنر قدسی و سنتی ادیان الهی تعلق دارد و در این زمینه علاوه بر مقالات متعدد درباره هنر اسلامی چندین کتاب مهم دارد که خصوصا کتاب «هنراسلامی: زبان و بیان» او شاهکاری مهم در تبیین مبانی هنر اسلامی و معرفی آن است. دوشنبه و سه‌شنبه هفته گذشته همایش ملی بررسی آرا و آثار تیتوس بورکهارت به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، به‌صورت مجازی و با حضور استادانی از داخل و خارج کشور برگزار شد. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از سخنان سید‌حسین نصر، استاد برجسته علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا در این نشست است.
طی عمر خود با متفکران زیادی برخورد کردم که یكی از بزرگ‌ترین آنها بورکهارت بود. تا قبل از وفات او با هم مکاتبه داشتیم و بعد از اینکه به آمریکا تبعید شدم، نتوانستم به لوزان بروم و او را ببینم. او از فضایل و استعدادهای گوناگونی برخوردار بود. استاد بی‌‌نظیری در هنر، فلسفه، متافیزیک و ادیان بود و آثار برجسته‌ای از خود به جا گذاشت. بورکهارت در مدرسه هم‌شاگردی شوان بود و مانند او در سال‌های آتی حسی در او ایجاد شد که آنچه در غرب وجود دارد، اصالت معنوی ندارد و به همین دلیل مدت زیادی به مراکش رفت و با استادان سنتی در مدرسه و حوزه‌های عرفانی درس خواند و با بزرگان صوفیه در غرب آشنایی پیدا كرد. در دهه 1930 به اروپا بازگشت و همراه شوان بود. بورکهارت در آن سال‌ها به دلیل تخصصی که در هنر و فرهنگ آفریقای شمالی به دست آورده بود مورد توجه یونسکو قرار گرفت. به همین دلیل سفرهای متعددی به مراکش انجام داد. او درآمد و زندگی‌اش را از ریاست بر یک مرکز انتشاراتی می‌گذراند و در آنجا کتاب‌های مهمی درباره جنبه سنتی هنر و حوزه‌های ذی‌ربط به چاپ رساند. خانواده او از مهم‌ترین خانواده‌های آلمانی در سوئیس‌اند و بورکهارت می‌گفت امیدوارم خدمات من به اسلام تلافی خطاهای اجداد من باشد.
بوركهارت در آن سال‌ها سفرهای مختلفی انجام می‌داد. در سال 1966 با هم سفری کردیم. هر دو به بیروت دعوت شدیم و از آنجا سر قبر ابن‌عربی رفتیم که سفری فراموش‌نشدنی بود. پس از آن او به بیت‌المقدس رفت اما من به دلیل برگشت به ایران نتوانستم همراه او باشم. از او دعوت کردم که به ایران بیاید و درباره اسلام و هنر ایرانی هم کتاب بنویسد. او ویراستار کتاب شهرهای روح بود و آثار بی‌نظیری را در‌این‌باره نوشته است. او به ایران نیامد اما علاقه زیادی به فرهنگ و هنر ایرانی داشت. در جوانی آشنایی دست‌اولی با اسلام پیدا کرد. خیلی از نهادها و ساختارهای اجتماعی در مراکش طی آن سال‌ها وجود داشت و او در مراکش چیزهای زیادی یاد گرفت. کتابی هم به نام مغرب نوشته است که در آن طراحی از افراد برجسته معنوی در مراکش به زبان آلمانی دارد.
اغلب آثار مهم او متعلق به بعد از جنگ جهانی دوم است. نخستین اثرش ترجمه قسمت اول و متافیزیکی فصوص الحکم ابن‌عربی است که در سال 1955 به چاپ رسید. این کار بیش از کارهای نیکلسون در معرفی ابن‌عربی به دنیا مؤثر بود. بعدها کتاب‌های دیگری درباره تصوف نوشت. بسیاری از نوشته‌های او که مربوط به دنیا و فرهنگ اسلامی است به زبان آلمانی و فرانسه نوشته شده است که از آن جمله ترجمه انسان کامل، قسمتی از آثار ابن‌عربی مربوط به احکام نجوم و... است. بورکهارت با جهان‌شناسی آشنا بود و در‌این‌باره آثار بسیار تأثیرگذاری نوشته است.
او خیلی خوب انگلیسی می‌دانست اما به فرانسه می‌نوشت. مهم‌ترین آثار بورکهارت كتاب‌هایی است که درباره اسلام‌شناسی نوشته است. سه کتاب درباره هنر و جهان‌شناسی اسلام نوشته شد که در کنفرانسی در لندن مورد توجه قرار گرفت: نخست کتاب هنر اسلام بورکهارت، کتاب من و کتاب مارتین لینگز. کتاب «هنر اسلام» بورکهارت به فارسی هم ترجمه شده و مهم‌ترین اثر غربی به لحاظ عمقی درباره هنر اسلامی است. ده‌ها کتاب در‌این‌باره منتشر شده اما این کتاب شاهکار است و خوشحالم این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. کتاب خودم را هم مرهون ایشان می‌دانم. دسته دیگر آثار بورکهارت کتاب‌های مقایسه‌ای است که او درباره شرق و غرب نوشته است از جمله کتاب «هنر مقدس در شرق و غرب» كه در این دسته قرار می‌گیرد. او آثار بسیاری درباره هنر اسلامی نوشته و سلسله انتقاداتی ضد‌تجدد داشته است. بورکهارت عمیق‌ترین نقد را به یونگ داشته است چون پیش از این برخی معتقد بودند چون فروید ملحد بود، یونگ می‌توانسته روان‌شناسی دین مبتنی بر ادیان ایجاد کند. اما من نیز با بورکهارت موافقم که یونگ بین حقایق عالم رب‌النوعی و عالم مثال اشتباه می‌کرد و آنچه که می‌گفت زباله‌دانی تمثیلی بشر است.
او چهار مقاله نوشت که به‌صورت کتاب درآمد و نقدی بر جوانب دنیای جدید بود و به علوم جدید انتقاد کرده است. این کتاب به زبان انگلیسی ترجمه شده است و امیدواریم به زبان فارسی هم ترجمه شود. این روزها هم برخی از مقالات ایشان به‌صورت کتاب درآمده است. بورکهارت برای روشن‌کردن جنبه تمثیلی بسیاری از افعال، مطالبی داشته که به آن توجهی نمی‌شود. مثلا او درباره تمثیلات بازی شطرنج نوشته‌ای دارد و توضیح می‌دهد چگونه این بازی وارد کشورهای مختلف می‌شود.
او هر صورتی را در هنر می‌دید. درواقع می‌توانست ببیند که نیت درونی سازنده هر هنری از کجا آمده است. او می‌توانست تمایز هنر سنتی و هنر مدرن را تشخیص دهد و آشنایی خیلی عمیق با فرهنگ و سنت غرب داشت. خیلی خوشحالم كه در ایران بزرگداشتی برای او گرفته شده است. گرچه او در مراکش نفوذ زیادی دارد و بزرگداشتی برای او گرفته شد اما در سایر ممالک عربی و اسلامی منزلتی که در ایران دارد، ندارد با وجود اینکه هیچ‌گاه به ایران نیامد. او مقام خاصی در قلب و فکر ایرانیانی دارد که به فکر حفظ و اصالت هنر ایرانی‌اند و در محیط فرهنگی ایران بورکهارت یک حقیقت زنده است. امیدوارم این بزرگداشت زمینه را برای یادگیری حقایق آثار بورکهارت مهیا کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها