|

یادداشتی از خواکین استفانیا1 درباره جان رید

یک قرن پس از وقایع‌نگار انقلاب اکتبر

برگردان منوچهر یزدانی


نوزدهم اکتبر 2020 یک قرن از درگذشت جان سیلاس رید2 روزنامه‌نگار می‌گذرد. او در یک گور کوچک در کرملین، نزدیک لنین و شخصیت‌های دیگر اتحاد جماهیر شوروی آرمیده است.
باسکز مونتالبان3 گفته بود که اگر ادوارد اچ. کار4 انگلیسی، بهترین نویسندۀ انقلاب بلشویکی از فاصله‌ای دور به شمار می‌آید، جان رید بهترین روزنامه‌نگار آن است. رید، روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر و کنشگری آمریکایی بود که در زندگی کوتاهش (32 سال، از 1887 تا 19 اکتبر 1920) در دو رویدادی حضور داشت که به‌کلی تاریخ را دگرگون کردند. نخستین رویداد انقلاب مکزیکِ پانچو ویلا5 بود (که او را دماغ‌گنده6 می‌‌خواند). رید در یورش به شمال مکزیک در سال 1911 وی را همراهی کرد و خبرهای این رویداد را پوشش داد. ثمرۀ این گزارش‌ها یکی از بهترین کتاب‌های او شد: «شورش مکزیک»7 (این روزها در اسپانیا از نو انتشار یافته است). دومین رویداد انقلاب بلشویکی روسیه در سال 1917 بود.
وقتی انقلاب در شهر پتروگراد آن زمان (سپس لنینگراد و سن‌پترزبورگ کنونی) آغاز شد، رید غرق آن گردید و زندگی‌ خود صرف جریان‌های روزمرۀ آن کرد. با قهرمانان آن قیام مصاحبه کرد (دو نفر از آن‌ها، یکی کرنسکی8، رهبر دولت موقت علیه بلشویک‌هایی که قیام کرده بودند و دیگری تروتسکی، که به همراه لنین رهبری تسخیر کاخ زمستانی را بر عهده داشت). این مصاحبه‌ها از اهمیت جهانی برخوردار بودند. رید با این دو نفر و بقیه کسانی که بعداً قیم مردم (وزیر) در دولت اول بلشویکی شدند هم‌نشینی داشت. هنگامی که به نیویورک بازگشت، تعداد بی‌شماری از یادداشت‌ها و اسناد او را از آنچه روی داده بود ضبط کردند، اما او یکی از کتاب‌های مهم انقلاب روسیه و تاریخ روزنامه‌نگاری را نوشت: «ده روزی که دنیا را تکان داد»9 این کتاب در سال 1919 انتشار یافت. او دو سال پیش از آن، با کوله‌باری از اندیشه‌های چپ خود (که از دنیای اتحادیه‌گرایی و کمونیسم آمریکایی نشئت گرفته بود) وارد پتروگراد شد و در آنجا با نظریه‌های مبارزان بلشویک احساس نزدیکی کرد. رید می‌گوید: «در بازگو کردن تاریخ آن روزهای بزرگ، سعی کرده‌ام وقایع را از دید تحلیل‌گری وظیفه‌شناس و امین و واقع‌گرا ببینم. وقایع بزرگ و زندگی روزمره، صدای رهبران و گفت‌‌و‌گوها در سنگرها، کافه‌ها، اتوبوس‌ها...». او در مؤسسۀ اسمولنی10 که «مانند کندویی غول‌پیکر پر از سروصدا و فعالیت بود» کار می‌کرد. در اسمولنی او شاهد رسیدن لنین بود که تا آن زمان مخفی شده بود. تروتسکی، رئیس کمیتۀ نظامی انقلاب و مسئول برنامه‌‌ریزی قیام، لنین را پذیرفت و دفتر خود را در طبقۀ دوم اسمولنی به او داد. لنین با لباس مبدل وارد شده بود (لباس کهنه‌ای مانند لباس کارگران، عینک و کلاه‌گیسی که در آنجا از سر برداشت؛ علاوه ‌بر این، ریش‌های مایل به قرمزی را که وجه ممیزه‌اش بود تراشید تا پلیس‌ها شناسایی‌اش نکنند). ولادیمیر آنتونوف اوسیانکو11 نوشت: «ممکن بود او را با یک مدیر مدرسه یا یک کتابفروش پیر اشتباه بگیرید. کلاه‌گیس خود را که برداشت [...] چشمانش را شناختیم، که مثل همیشه با برقی از شوخ‌‌طبعی می‌درخشید».
اولین برداشت‌های رید در «ده روزی که دنیا را تکان داد» بازتاب پیدا می‌کند: «مردی کوتاه‌‌قد و تنومند بود، با سری طاس و بزرگ که بر گردنی محکم استوار بود. کت‌وشلواری کمابیش مستعمل به تن داشت و شلوارش کمی برایش بزرگ بود. او هیچ‌ ویژگی خاصی نداشت که برای مردم شخصیتی قابل ستایش را تداعی کند...». چاپ اول «ده روزی که دنیا را تکان داد» دو پیشگفتار داشت که از آن‌ها برمی‌آید این کتاب برای رهبران بلشویک، شخص لنین و همسرش نادیا کروپسکایا12، چقدر اهمیت داشته است. لنین می‌گوید: «کتاب جان رید را با علاقۀ شدید و توجه عمیق خواندم و این اثر را از صمیم قلب به کارگران در سراسر جهان توصیه می‌کنم» و کروپسکایا بر این تأکید می‌کند که در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد که این کتاب را یک خارجی نوشته باشد: «جان رید با انقلاب روسیه پیوندی ناگسستنی دارد». او عاشق روسیۀ شوروی بود و به آن احساس نزدیکی می‌کرد و بر اثر تیفوس درگذشت و در زیر دیوار قرمز کاخ کرملین به خاک سپرده شد. چه کس دیگری مراسم خاکسپاری قربانیان انقلاب را آن‌‌طور که جان رید توصیف کرده شرح داده است تا سزاوار چنین افتخاری باشد؟ در حقیقت، رید کتابش را در نیویورک نوشت اما چون روند دائمی انشعاب چپ آمریکایی بسیار او را رنج می‌داد به مسکو بازگشت و در آنجا بر اثر بیماری تیفوس درگذشت. او در مسکو قهرمان انقلاب شناخته شد و در کنار دیگر قهرمانان تاریخ اتحاد جماهیر شوروی به خاک سپرده شد: استالین، کروپسکایا، گاگارین، اینسا آرماند13، کالینین14، لونا چارسکی15 کلارا زتکین16، الکساندر اکالونتای17 و... همگی در کنار آرامگاه لنین خفته‌اند.
در آثار رید حضور «دنیای استالینی» بسیار کم‌‌رنگ است. استالین تا زمان مرگ لنین در سال 1924 در سطح سایر رهبران (به‌‌ویژه تروتسکی) نبود و فقط با دست‌کاری تاریخ درصدد بود تا روند دیگری را به ثبوت برساند. حکایتی وجود دارد که کاترین مریدیل18 تاریخ‌نگار، در کتاب«قطار لنین»، آن را آورده است. او در این کتاب، سفر معمار انقلاب را از زوریخ به پتروگراد روایت می‌کند و می‌گوید هستۀ کوچکی از رفقا، که استالین در میان آن‌ها نبود، در قطار مهروموم‌شده‌ای که به ایستگاه فنلاند رسید لنین را همراهی می‌کردند. یکی از تصاویر شناخته‌‌شدۀ این سفر، که به شیوه‌ای بسیار واقع‌گرایانه در دهه‌های بعد به تصویر کشیده شده است، لحظه‌ای را نشان می‌دهد که لنین در آوریل 1917 به پایتخت آن زمان روسیه پا گذاشت. در نقاشی رنگ‌روغنی، او در حال پایین‌آمدن از یک واگن درجۀ سه است و یک قدم بالاتر از او یک بلشویک خشن، با کلاه و سبیل‌های سیاه و با نگاهی مستقیم به ناظر، دیده می‌شود. او استالین است!
اسامی کسانی که در زیر دیوار کرملین دفن شده‌اند با حروف سیریلیک19 نوشته شده است و کسانی که این الفبا را نشناسند در یافتن مقبرۀ کوچک جان رید، که اکنون صد سال از مرگ او می‌گذرد، دچار مشکل می‌شوند، کسی که تروتسکی « نگاه ساده‌دلانۀ» او را در «تاریخ انقلاب روسیه» برجسته کرد.
پی‌نوشت‌ها
1. Joaquín Estefanía؛ اقتصاددان، نویسنده و روزنامه‌نگار، او فعالیت حرفه‌ای خود را از سال 1974 به‌عنوان سردبیر روزنامۀ «اینفورماسیونِس» (Informaciones) آغاز کرد. استفانیا از سال 1988 تا 1993 مدیر روزنامۀ «ال پائیس» بود و در زمان مدیریت او ماریو بارگاس یوسا همکاری‌اش را با آن روزنامه آغاز کرد. او همچنان به نوشتن ستون‌هایی در مورد اقتصاد در «ال پائیس» ادامه داده و تاکنون چندین کتاب درباره اقتصاد نوشته است.
2. John Silas Reed؛ شاعر، روزنامه‌نگار و انقلابی کمونیست آمریکایی و نیز از پشتیبانان بلشویک‌ها و حکومت شوروی و از طرفداران ولادیمیر لنین. او از تاریخ‌‌نویسان مهم انقلاب اکتبر بود و کتاب معروفش، در گزارش این انقلاب، «ده روزی که دنیا را تکان داد»، شاید معروف‌ترین کتابی باشد که در مورد انقلاب اکتبر نوشته شده است. همسر او، لوییس بریانت، نیز نویسنده‌ای مارکسیست و بلشویک بود. او نیز از تاریخ‌نویسان انقلاب به شمار می‌رود.
3. Vázquez Montalbán
4. Edward H. Carr
5. Pancho Villa
6.el chatito
7. México insurgente
8. Kerénski
9. Ten Days That Shook the World
10. Smolny
مؤسسه اسمولنی، عمارتی فرهنگی است که در سال‌های 1806-1807 به سبک پالادیان (Palladian) در سن‌پترزبورگ ساخته شده و در دوران انقلاب اکتبر به‌عنوان دفتر مرکزی بلشویک‌ها که در تاریخ روسیه نقش مهمی ایفا کرد، انتخاب شد. امروزه یک مجسمۀ لنین در محوطه مقابل این بنا قرار دارد.
11. Vladímir Antónov-Ovseyenko
12. Nadia Krupskaya
13. Inessa Armand
14. Kalinin
15. Lunacharski
16. Clara Zetkin
17. Alexandra Kollontai
18. Catherine Merridale
19. Cyrillic؛ سیریل مقدس نخستین الفبای آوانویسی را به مردم اسلاو آموخت و امروزه همین الفبا، با کمی تغییر، در روسیه و بلغارستان و اوکراین و... کاربرد دارد.


نوزدهم اکتبر 2020 یک قرن از درگذشت جان سیلاس رید2 روزنامه‌نگار می‌گذرد. او در یک گور کوچک در کرملین، نزدیک لنین و شخصیت‌های دیگر اتحاد جماهیر شوروی آرمیده است.
باسکز مونتالبان3 گفته بود که اگر ادوارد اچ. کار4 انگلیسی، بهترین نویسندۀ انقلاب بلشویکی از فاصله‌ای دور به شمار می‌آید، جان رید بهترین روزنامه‌نگار آن است. رید، روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر و کنشگری آمریکایی بود که در زندگی کوتاهش (32 سال، از 1887 تا 19 اکتبر 1920) در دو رویدادی حضور داشت که به‌کلی تاریخ را دگرگون کردند. نخستین رویداد انقلاب مکزیکِ پانچو ویلا5 بود (که او را دماغ‌گنده6 می‌‌خواند). رید در یورش به شمال مکزیک در سال 1911 وی را همراهی کرد و خبرهای این رویداد را پوشش داد. ثمرۀ این گزارش‌ها یکی از بهترین کتاب‌های او شد: «شورش مکزیک»7 (این روزها در اسپانیا از نو انتشار یافته است). دومین رویداد انقلاب بلشویکی روسیه در سال 1917 بود.
وقتی انقلاب در شهر پتروگراد آن زمان (سپس لنینگراد و سن‌پترزبورگ کنونی) آغاز شد، رید غرق آن گردید و زندگی‌ خود صرف جریان‌های روزمرۀ آن کرد. با قهرمانان آن قیام مصاحبه کرد (دو نفر از آن‌ها، یکی کرنسکی8، رهبر دولت موقت علیه بلشویک‌هایی که قیام کرده بودند و دیگری تروتسکی، که به همراه لنین رهبری تسخیر کاخ زمستانی را بر عهده داشت). این مصاحبه‌ها از اهمیت جهانی برخوردار بودند. رید با این دو نفر و بقیه کسانی که بعداً قیم مردم (وزیر) در دولت اول بلشویکی شدند هم‌نشینی داشت. هنگامی که به نیویورک بازگشت، تعداد بی‌شماری از یادداشت‌ها و اسناد او را از آنچه روی داده بود ضبط کردند، اما او یکی از کتاب‌های مهم انقلاب روسیه و تاریخ روزنامه‌نگاری را نوشت: «ده روزی که دنیا را تکان داد»9 این کتاب در سال 1919 انتشار یافت. او دو سال پیش از آن، با کوله‌باری از اندیشه‌های چپ خود (که از دنیای اتحادیه‌گرایی و کمونیسم آمریکایی نشئت گرفته بود) وارد پتروگراد شد و در آنجا با نظریه‌های مبارزان بلشویک احساس نزدیکی کرد. رید می‌گوید: «در بازگو کردن تاریخ آن روزهای بزرگ، سعی کرده‌ام وقایع را از دید تحلیل‌گری وظیفه‌شناس و امین و واقع‌گرا ببینم. وقایع بزرگ و زندگی روزمره، صدای رهبران و گفت‌‌و‌گوها در سنگرها، کافه‌ها، اتوبوس‌ها...». او در مؤسسۀ اسمولنی10 که «مانند کندویی غول‌پیکر پر از سروصدا و فعالیت بود» کار می‌کرد. در اسمولنی او شاهد رسیدن لنین بود که تا آن زمان مخفی شده بود. تروتسکی، رئیس کمیتۀ نظامی انقلاب و مسئول برنامه‌‌ریزی قیام، لنین را پذیرفت و دفتر خود را در طبقۀ دوم اسمولنی به او داد. لنین با لباس مبدل وارد شده بود (لباس کهنه‌ای مانند لباس کارگران، عینک و کلاه‌گیسی که در آنجا از سر برداشت؛ علاوه ‌بر این، ریش‌های مایل به قرمزی را که وجه ممیزه‌اش بود تراشید تا پلیس‌ها شناسایی‌اش نکنند). ولادیمیر آنتونوف اوسیانکو11 نوشت: «ممکن بود او را با یک مدیر مدرسه یا یک کتابفروش پیر اشتباه بگیرید. کلاه‌گیس خود را که برداشت [...] چشمانش را شناختیم، که مثل همیشه با برقی از شوخ‌‌طبعی می‌درخشید».
اولین برداشت‌های رید در «ده روزی که دنیا را تکان داد» بازتاب پیدا می‌کند: «مردی کوتاه‌‌قد و تنومند بود، با سری طاس و بزرگ که بر گردنی محکم استوار بود. کت‌وشلواری کمابیش مستعمل به تن داشت و شلوارش کمی برایش بزرگ بود. او هیچ‌ ویژگی خاصی نداشت که برای مردم شخصیتی قابل ستایش را تداعی کند...». چاپ اول «ده روزی که دنیا را تکان داد» دو پیشگفتار داشت که از آن‌ها برمی‌آید این کتاب برای رهبران بلشویک، شخص لنین و همسرش نادیا کروپسکایا12، چقدر اهمیت داشته است. لنین می‌گوید: «کتاب جان رید را با علاقۀ شدید و توجه عمیق خواندم و این اثر را از صمیم قلب به کارگران در سراسر جهان توصیه می‌کنم» و کروپسکایا بر این تأکید می‌کند که در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد که این کتاب را یک خارجی نوشته باشد: «جان رید با انقلاب روسیه پیوندی ناگسستنی دارد». او عاشق روسیۀ شوروی بود و به آن احساس نزدیکی می‌کرد و بر اثر تیفوس درگذشت و در زیر دیوار قرمز کاخ کرملین به خاک سپرده شد. چه کس دیگری مراسم خاکسپاری قربانیان انقلاب را آن‌‌طور که جان رید توصیف کرده شرح داده است تا سزاوار چنین افتخاری باشد؟ در حقیقت، رید کتابش را در نیویورک نوشت اما چون روند دائمی انشعاب چپ آمریکایی بسیار او را رنج می‌داد به مسکو بازگشت و در آنجا بر اثر بیماری تیفوس درگذشت. او در مسکو قهرمان انقلاب شناخته شد و در کنار دیگر قهرمانان تاریخ اتحاد جماهیر شوروی به خاک سپرده شد: استالین، کروپسکایا، گاگارین، اینسا آرماند13، کالینین14، لونا چارسکی15 کلارا زتکین16، الکساندر اکالونتای17 و... همگی در کنار آرامگاه لنین خفته‌اند.
در آثار رید حضور «دنیای استالینی» بسیار کم‌‌رنگ است. استالین تا زمان مرگ لنین در سال 1924 در سطح سایر رهبران (به‌‌ویژه تروتسکی) نبود و فقط با دست‌کاری تاریخ درصدد بود تا روند دیگری را به ثبوت برساند. حکایتی وجود دارد که کاترین مریدیل18 تاریخ‌نگار، در کتاب«قطار لنین»، آن را آورده است. او در این کتاب، سفر معمار انقلاب را از زوریخ به پتروگراد روایت می‌کند و می‌گوید هستۀ کوچکی از رفقا، که استالین در میان آن‌ها نبود، در قطار مهروموم‌شده‌ای که به ایستگاه فنلاند رسید لنین را همراهی می‌کردند. یکی از تصاویر شناخته‌‌شدۀ این سفر، که به شیوه‌ای بسیار واقع‌گرایانه در دهه‌های بعد به تصویر کشیده شده است، لحظه‌ای را نشان می‌دهد که لنین در آوریل 1917 به پایتخت آن زمان روسیه پا گذاشت. در نقاشی رنگ‌روغنی، او در حال پایین‌آمدن از یک واگن درجۀ سه است و یک قدم بالاتر از او یک بلشویک خشن، با کلاه و سبیل‌های سیاه و با نگاهی مستقیم به ناظر، دیده می‌شود. او استالین است!
اسامی کسانی که در زیر دیوار کرملین دفن شده‌اند با حروف سیریلیک19 نوشته شده است و کسانی که این الفبا را نشناسند در یافتن مقبرۀ کوچک جان رید، که اکنون صد سال از مرگ او می‌گذرد، دچار مشکل می‌شوند، کسی که تروتسکی « نگاه ساده‌دلانۀ» او را در «تاریخ انقلاب روسیه» برجسته کرد.
پی‌نوشت‌ها
1. Joaquín Estefanía؛ اقتصاددان، نویسنده و روزنامه‌نگار، او فعالیت حرفه‌ای خود را از سال 1974 به‌عنوان سردبیر روزنامۀ «اینفورماسیونِس» (Informaciones) آغاز کرد. استفانیا از سال 1988 تا 1993 مدیر روزنامۀ «ال پائیس» بود و در زمان مدیریت او ماریو بارگاس یوسا همکاری‌اش را با آن روزنامه آغاز کرد. او همچنان به نوشتن ستون‌هایی در مورد اقتصاد در «ال پائیس» ادامه داده و تاکنون چندین کتاب درباره اقتصاد نوشته است.
2. John Silas Reed؛ شاعر، روزنامه‌نگار و انقلابی کمونیست آمریکایی و نیز از پشتیبانان بلشویک‌ها و حکومت شوروی و از طرفداران ولادیمیر لنین. او از تاریخ‌‌نویسان مهم انقلاب اکتبر بود و کتاب معروفش، در گزارش این انقلاب، «ده روزی که دنیا را تکان داد»، شاید معروف‌ترین کتابی باشد که در مورد انقلاب اکتبر نوشته شده است. همسر او، لوییس بریانت، نیز نویسنده‌ای مارکسیست و بلشویک بود. او نیز از تاریخ‌نویسان انقلاب به شمار می‌رود.
3. Vázquez Montalbán
4. Edward H. Carr
5. Pancho Villa
6.el chatito
7. México insurgente
8. Kerénski
9. Ten Days That Shook the World
10. Smolny
مؤسسه اسمولنی، عمارتی فرهنگی است که در سال‌های 1806-1807 به سبک پالادیان (Palladian) در سن‌پترزبورگ ساخته شده و در دوران انقلاب اکتبر به‌عنوان دفتر مرکزی بلشویک‌ها که در تاریخ روسیه نقش مهمی ایفا کرد، انتخاب شد. امروزه یک مجسمۀ لنین در محوطه مقابل این بنا قرار دارد.
11. Vladímir Antónov-Ovseyenko
12. Nadia Krupskaya
13. Inessa Armand
14. Kalinin
15. Lunacharski
16. Clara Zetkin
17. Alexandra Kollontai
18. Catherine Merridale
19. Cyrillic؛ سیریل مقدس نخستین الفبای آوانویسی را به مردم اسلاو آموخت و امروزه همین الفبا، با کمی تغییر، در روسیه و بلغارستان و اوکراین و... کاربرد دارد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها