|

هشدار اف‌بي‌آي درباره «اعتراضات مسلحانه» هواداران ترامپ در ۵۰ ایالت

شهر در دست شورشيان

تا پیش از این به ‌طور سنتی در بالکن بزرگ مقابل کنگره آمریکا برگزار می‌شد؛ ‌اما اكنون «ماریل باورز» شهردار واشنگتن خواسته است تا مراسم تحلیف «جو بایدن» به‌عنوان چهل‌وششمین رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده به شكل دیجیتال برگزار شود و ساكنان واشنگتن از رفت‌وآمد و تجمع پرهیز كنند؛ البته نه به‌ خاطر همه‌گیری كووید19 بلكه برای در امان ‌ماندن از شورش گروه‌های مسلح. هرچند بایدن بشخصه نگران این موضوع نیست و می‌گوید از برگزاری مراسم سوگندش در محوطه بیرونی و روباز کنگره هراسی ندارد.
در آن ‌سو، ترامپ كه متهم اصلی شورش‌های اخیر است، شرایط اضطراری در واشنگتن را تأیید کرده و اعلام شده كه نزدیک به ۱۰ هزار نیروی گارد ملی برای برگزاری مراسم تحلیف بایدن آماده خواهند بود؛ هرچند آمادگی‌ها در پی استعفای وزیر امنیت داخلی دونالد ترامپ با چالش مواجه شده است. «چاد وولف» جدیدترین عضو کابینه و مقام ارشد دولت آمریکاست که با استعفا از مقام خود، آن هم تنها ۹ روز مانده به پایان کار دولت ترامپ، مخالفت خود با رئیس‌جمهوری و وقایع چهارشنبه گذشته را اعلام کرد.
آن‌طور كه پلیس فدرال آمریکا (اف‌بی‌آی) می‌گوید، تحقیقات کارآگاهان از برنامه‌ریزی گروه‌های افراطی و شبه‌نظامی حامی ترامپ برای برگزاری تجمع‌ در واشنگتن‌دی‌سی و مراکز ۵۰ ایالت این کشور حکایت دارد. اخبار و فراخوان‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های اینترنتی مورد علاقه هواداران دونالد ترامپ در چند روز گذشته منتشر شده، نشان می‌دهد این گروه‌ها در تدارک برگزاری تجمع‌های مسلحانه در روزهای آینده از‌جمله تجمعی سراسری در روز ۱۷ ژانویه و همچنین راهپیمایی در واشنگتن‌دی‌سی در روز ۲۰ ژانویه -هم‌زمان با مراسم تحلیف- هستند.
یک بولتن داخلی اف‌بی‌آی که شبکه خبری ای‌بی‌سی آمریکا و دیگر رسانه‌های آمریکا به آن استناد کرده‌اند، نشان می‌دهد که چطور پلیس فدرال آمریکا نسبت به نقشه یکی از این گروه‌ها آگاهی یافته که برای «یورش» به ساختمان‌های دولتی، مراکز فدرال و دادگاه‌ها در سراسر کشور فراخوان داده و از حامیانش خواسته خود را برای حمله به این مراکز در صورت خروج پیش از موعد دونالد ترامپ از کاخ‌ سفید یا ماندن آن در این کاخ در روز ۲۰ ژانویه آماده کنند.
آنتی‌فا مقصر است
این در حالی است كه ترامپ در گفت‌وگو با رهبر جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان با وجود پذیرش مسئولیت برخی رخدادهای چهارشنبه در کنگره، گروه چپ‌گرای «آنتی‌فا» را مقصر اصلی حمله به کنگره دانست. به گزارش فاكس‌نیوز، ترامپ اعتراف کرده که مسئولیت برخی از این حوادث را می‌پذیرد. فاكس‌نیوز در ادامه می‌نویسد مک‌کارتی در این گفت‌وگوی تلفنی که طبق گزارش آکسیوس در زمان‌هایی حالت متشنج و تهاجمی پیدا کرد، به ترامپ گفت: «این کار افراد آنتی‌فا نبود، این کار حامیان شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» بود. من می‌دانم. من آنجا بودم».
به گزارش رسانه‌های آمریكایی،‌ اكثر افرادی كه در یورش به كنگره حضور داشتند، به گروه‌های راست‌گرای افراطی متمایل بودند و با توجه به چندپاره‌شدن آمریكا در سال‌های اخیر این اعتراض‌ها و شورش‌ها بارها تكرار خواهد شد. شهردار واشنگتن می‌گوید: «اگر من از چیزی می‌ترسم، آن چیز خطری است که دموکراسی ما را تهدید می‌کند. علت آن وجود گروه‌های افراطی در این کشور است که هم مسلح هستند و هم خطرناک». اما بایدن خیال دیگری دارد. او گفته است كه بعد از ادای سوگند و آغاز رسمی دوره چهارساله ریاست‌جمهوری‌اش، در حالی که «باراک اوباما»، «جورج دبلیو بوش» و «بیل کلینتون» رؤسای جمهور پیشین آمریكا او را همراهی می‌کنند، با اهدای دسته‌گل به آرامگاه سربازان کشته‌شده در جنگ‌های آمریکا خواهد رفت تا مردم کشورش را به اتحاد و وحدت دعوت کند.

لایحه استیضاح ترامپ در كنگره
24 ساعت ضرب‌الاجل دموكرات‌ها به «مایك پنس»، معاون اول رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده به پایان رسید. نه‌‌تنها پنس راضی به استفاده از متمم 25 قانون اساسی نشد، بلكه برای نخستین بار پس از یورش هواداران ترامپ به كنگره، او با دونالد ترامپ دیدار كرد؛‌ دیداری كه به گفته سخنگوی كاخ ‌سفید «خوب» بوده است. بنابراین «نانسی پلوسی» رئیس ‌مجلس نمایندگان آمریكا همان‌طور كه پیش از این گفته بود، لایحه استیضاح ترامپ را با اتهام «تشویق به شورش» به كنگره برد. این در حالی است كه در سریع‌ترین حالت ممکن طرح استیضاح دموکرات‌ها تنها هفت روز پیش از پایان دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ فرصت خواهد داشت تا با انتخاب تیم استیضاح و تقدیم طرح به سنا، امیدوار به آغاز جلسات استیضاح در سنا بماند. در حال حاضر مجلس سنا در تعطیلی به سر می‌برد و نخستین جلسه رسمی این مجلس روز ۱۹ ژانویه تعیین شده است. یعنی کمتر از ۲۴ ساعت مانده به پایان دوره ریاست‌جمهوری ترامپ و ورود جو بایدن به کاخ سفید در ظهر روز ۲۰ ژانویه. آن‌طور که «میچ مک‌کانل» رهبر اکثریت جمهوری‌خواهان در مجلس سنا در یادداشتی خطاب به نمایندگان نوشته برای کشاندن مجلس سنا به هر جلسه فوری خارج از دستور جلسات فعلی که از روز ۱۹ ژانویه تقویم‌بندی شده، باید اجماع کامل میان همه صد سناتور این مجلس شکل گیرد، فرضی تقریبا محال. از این گذشته، با اینکه بسیاری از طرفداران ترامپ در حزب جمهوری‌خواه به او پشت کرده‌اند، اما بعید به نظر می‌رسد که دوسوم آرای مجلس سنا جهت برکناری ترامپ احراز شود. اما دموكرات‌ها به دنبال اهداف دورتری هستند؛ چنانچه طرح استیضاح تصویب اما رسیدگی به آن به بعد از مراسم تحلیف موکول شود، آن وقت با آغاز به کار مجلس جدید سنا که دموکرات‌ها اکثریت آن را در دست خواهند داشت، طرح استیضاح دونالد ترامپ می‌تواند به محکومیت او ختم شود و بنابر قانون اساسی، ترامپ به اتهام شورش علیه حکومت دیگر نمی‌تواند هیچ‌گاه برای تصدی پست دولتی اقدام کند.
همه اتفاقات از ۶ ژانویه آغاز نشد
سیاوش رزمند . فیلم‌ساز و روزنامه‌نگار

اتفاقات ششم ژانویه در واشنگتن شاید دنیا را به حیرت وا‌داشت و صحنه‌هایی که تصور آنها در بدترین حالت در بخارست، کی‌یف یا تیرانا ممکن بود، سر از کاخ کنگره ایالات متحده در‌آورد؛ اما مهم این است که باید قبل از چرایی این تحولات و تنش‌های کنونی در فضای سیاسی-اجتماعی آمریکا به چند نکته کوچک اما کلیدی نگاهی بیندازیم. اول اینکه جمعیت خشمگینی را که به کنگره سرازیر شدند نباید ترامپیست خواند چراکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده مبتکر هیچ ایدئولوژی‌ای از خود نبوده و تنها آزادکننده نیروهای راست افراطی (پلتفرم آلت - رایت) بوده که پیش از او هم در بیشتر ایالات میانی و حاشیه‌ای وجود داشته‌اند و پرچم‌های افراخته جنبش تی‌پارتی حداقل از زمان شکل‌گیری حرکت سیاسی سارا پیلین و خط‌دهی‌های ضدساختاری استیو بنن، اندرو بیرت بارت و چهره‌های جوان‌تر فعال در فضاهای مجازی و اجتماعی مانند ریچارد اسپنسر و نیکو اینیاپولوس حضور خود را علنی کرده بود. آنچه ترامپ انجام داد تنها آزادکردن این نیروها از جعبه پاندورای سیاسی آمریکا بود؛ همان‌طور که هیتلر در دهه ۳۰ و موسولینی در دهه ۲۰ همین کار را کردند و مطابق با آداب حکمرانی توتالیتر و سرکوبگر آن را با کیش شخصیت در هم آمیختند. اما روزی که دوچه برکنار شد (و سپس اعدام) یا هیتلر به حیاتش خاتمه داد، نه خبری از پیراهن‌سیاه‌های ایتالیایی و قهوه‌ای‌پوشان آلمانی بود نه اینکه قطره اشکی یا همدردی‌ای شکل گرفت.
شکل‌گیری مجدد راست افراطی در اروپای پساجنگ و البته در مرحله بعدتر فروریختن دیوار برلین و انقلاب‌های ۱۹۸۹ در مقابل رژیم‌های نوزایی، فرصتی دوباره برای این جریانات بود؛ حالا گیریم با نیم‌نگاهی نوستالژیک به رهبران اقتدارگرا و افراطی گذشته که حال رخت ملی‌گرایی بر آنان می‌پوشاندند. با این نگاه می‌توان پذیرفت که ترامپ فاقد خط فکری سرراست و کاریزمای لازم برای رهبری چنین جنبش پوپولیستی‌ای است و صندوق رأی او جدای از جمهوری‌خواهان و آرای حزبی‌شان بی‌شک در یک بازه زمانی نه‌چندان کوتاه بدل به نیروهای گریز از مرکز می‌شوند و ترامپ را پشت سر خواهند گذاشت. برای مثال شخصیت مجازی «په‌په قورباغه» که توسط مت‌فیوری به عنوان یک کمیک‌استریپ و سپس میم طراحی می‌شود، ناگهان سر از چت‌روم‌ها و پلتفرم‌های گروهای دست‌راستی در‌آورد که فرای آنچه فیوری در تخیلاتش می‌گنجید، بود و در تمامی تظاهرات گروه‌های افراطی از جمله حمله به کنگره خود را به رخ می‌کشید.
نکته دیگر اینکه اگر به‌ جای سفیدپوستان خشمگینی از جنس «جو اگزوتیک» معترضان سیاه‌پوست به سمت کنگره هجوم می‌بردند، واکنش نیروهای امنیتی یا نمایندگان و سناتورها چگونه می‌بوده است؟ اینکه ترامپ و حلقه اطرافیانش جریانی خیالی به نام چپ رادیکال را پشت پرده هر حرکتی می‌بیند و در تصور توطئه‌سازی علیه خود است، در صورتی که شاید با توجه به بسته‌شدن حساب‌های توییتر، فیس‌بوک و اینستاگرام ترامپ ادعای او درباره دولت پنهان پربیراه نباشد، اما بی‌شک مرتبط با آنتی‌فا یا هیچ جنبش چپ‌گرایی نیست؛ چراکه همین شبکه‌های اجتماعی برای چهار سال تریبونی گسترده را برای او مهیا کرده بودند.
امروز در پکن و مسکو با شعف به بحران سیاسی آمریکا می‌نگرند اما پاریس، برلین، تورنتو یا لندن با شرمساری و بهت‌زدگی حوادث را پی می‌گیرند و فروریختن رؤیای آمریکایی برای شهروندان ایالات دوپاره آمریکا به تصویری روزمره در میان همه‌گیری کووید۱۹ و مرگ‌ومیر بالای ناشی از آن بدل شده که یک ناامیدی یا شاید حتی هیستری جمعی را در دو سوی طیف مردمی موجب شده است. نتیجه چنین هیستری‌ای به وضوح در ششم ژانویه خود را نشان داد و جدای از آن پرده از تزلزل اعتقادی ترامپ برداشت که در نبود حلقه‌ای از مشاوران به خلق‌وخوی دمدمی خود و خانواده‌اش تکیه کرده و می‌توان او را یکی از تنهاترین مردان آمریکا دانست که فارغ از اقدامات احتمالی‌اش در روزهای آینده از خود میراثی تاریک و هرج‌ومرجی محض بر جای گذاشته است که ترمیم آن در آینده نزدیک به سختی ممکن خواهد بود.
دیگر نمی‌توان به این ادعا تکیه کرد که حزب جمهوری‌خواه بدل به حزب ترامپ شده است و سخنان مایک پنس و میچ مک‌کانل به عنوان دو سیاست‌مدار در تقبیح حرکات رئیس‌جمهوری و دفاع از قانون اساسی خود نشان‌دهنده این قضیه است که محافظه‌کاری آمریکایی آینده سیاسی خود را از فرد جدا کرده و امروز مهم‌ترین وظیفه‌اش جدای از بازسازی حزب کنترل راست ‌افراطی است که چون نیروی خارج از قدرت (به قولی فراموش‌شدگان) امکان هرگونه خشونتی را از خود بروز می‌دهد.
شاید برای بسیاری از طرفداران این جریان همچنان نوعی هم‌پوشانی با رفتارها و شکلی از رهبری دونالد ترامپ امکان‌پذیر باشد اما با خروج او از کاخ سفید به هر شکلی این نیروی بی‌شکل راست‌گرا (بدون ساختار سیاسی منسجم) که زیر شدیدترین ضربه‌ها قرار گرفته و بیشتر امکانات تبلیغاتی و ارتباطی‌اش را از دست داده، بعید است که بتواند به او به عنوان رهبر جنبشی سیاسی تکیه کند.
حال که عزیزترین و مهم‌ترین فعالیت اجتماعی ترامپ یعنی اکانت توییترش از او گرفته شده، شاید بهتر باشد زمانش را به گلف یا گپ‌وگفتی بی‌خطر با «رابرت کیوساکی» در رابطه با املاک بگذراند و فکری برای بازپرداخت وام‌هایش برای برج‌ها و هتل‌هایی که همچون بیشتر سرمایه‌گذاری‌هایش از جمله ریاست‌جمهوری‌اش ضررده و زیان‌آور بوده است، کند. در هر حال او قاعدتا باید فکر رهبری جنبش اعتراضی سفیدپوستان را فراموش و نظاره کند که رؤیای آمریکایی چگونه چندپاره شده است.
در آخر شاید بیراه نباشد که یک حادثه تاریخی را برای خودمان مرور کنیم؛ به سال ۱۹۲۷ در تظاهرات فرقه نژادپرست کوکلاس‌کلان در منطقه «کویینز» نیویورک مرد جوان ۲۱ساله‌ای به همراه شش نفر دیگر توسط پلیس دستگیر شد. نام این مرد جوان «فرد ترامپ» بود و بنا بود که پسر اصطلاحا کارآفرینش چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهوری ایالات تا پیش از او متحده آمریکا شود و تنها طی چهار سال زمامداری کشورش را درگیر بحرانی از هویت فرهنگی، جداافتادگی و عدول از ارزش‌های دموکراتیک کند.

تا پیش از این به ‌طور سنتی در بالکن بزرگ مقابل کنگره آمریکا برگزار می‌شد؛ ‌اما اكنون «ماریل باورز» شهردار واشنگتن خواسته است تا مراسم تحلیف «جو بایدن» به‌عنوان چهل‌وششمین رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده به شكل دیجیتال برگزار شود و ساكنان واشنگتن از رفت‌وآمد و تجمع پرهیز كنند؛ البته نه به‌ خاطر همه‌گیری كووید19 بلكه برای در امان ‌ماندن از شورش گروه‌های مسلح. هرچند بایدن بشخصه نگران این موضوع نیست و می‌گوید از برگزاری مراسم سوگندش در محوطه بیرونی و روباز کنگره هراسی ندارد.
در آن ‌سو، ترامپ كه متهم اصلی شورش‌های اخیر است، شرایط اضطراری در واشنگتن را تأیید کرده و اعلام شده كه نزدیک به ۱۰ هزار نیروی گارد ملی برای برگزاری مراسم تحلیف بایدن آماده خواهند بود؛ هرچند آمادگی‌ها در پی استعفای وزیر امنیت داخلی دونالد ترامپ با چالش مواجه شده است. «چاد وولف» جدیدترین عضو کابینه و مقام ارشد دولت آمریکاست که با استعفا از مقام خود، آن هم تنها ۹ روز مانده به پایان کار دولت ترامپ، مخالفت خود با رئیس‌جمهوری و وقایع چهارشنبه گذشته را اعلام کرد.
آن‌طور كه پلیس فدرال آمریکا (اف‌بی‌آی) می‌گوید، تحقیقات کارآگاهان از برنامه‌ریزی گروه‌های افراطی و شبه‌نظامی حامی ترامپ برای برگزاری تجمع‌ در واشنگتن‌دی‌سی و مراکز ۵۰ ایالت این کشور حکایت دارد. اخبار و فراخوان‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی و گروه‌های اینترنتی مورد علاقه هواداران دونالد ترامپ در چند روز گذشته منتشر شده، نشان می‌دهد این گروه‌ها در تدارک برگزاری تجمع‌های مسلحانه در روزهای آینده از‌جمله تجمعی سراسری در روز ۱۷ ژانویه و همچنین راهپیمایی در واشنگتن‌دی‌سی در روز ۲۰ ژانویه -هم‌زمان با مراسم تحلیف- هستند.
یک بولتن داخلی اف‌بی‌آی که شبکه خبری ای‌بی‌سی آمریکا و دیگر رسانه‌های آمریکا به آن استناد کرده‌اند، نشان می‌دهد که چطور پلیس فدرال آمریکا نسبت به نقشه یکی از این گروه‌ها آگاهی یافته که برای «یورش» به ساختمان‌های دولتی، مراکز فدرال و دادگاه‌ها در سراسر کشور فراخوان داده و از حامیانش خواسته خود را برای حمله به این مراکز در صورت خروج پیش از موعد دونالد ترامپ از کاخ‌ سفید یا ماندن آن در این کاخ در روز ۲۰ ژانویه آماده کنند.
آنتی‌فا مقصر است
این در حالی است كه ترامپ در گفت‌وگو با رهبر جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان با وجود پذیرش مسئولیت برخی رخدادهای چهارشنبه در کنگره، گروه چپ‌گرای «آنتی‌فا» را مقصر اصلی حمله به کنگره دانست. به گزارش فاكس‌نیوز، ترامپ اعتراف کرده که مسئولیت برخی از این حوادث را می‌پذیرد. فاكس‌نیوز در ادامه می‌نویسد مک‌کارتی در این گفت‌وگوی تلفنی که طبق گزارش آکسیوس در زمان‌هایی حالت متشنج و تهاجمی پیدا کرد، به ترامپ گفت: «این کار افراد آنتی‌فا نبود، این کار حامیان شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» بود. من می‌دانم. من آنجا بودم».
به گزارش رسانه‌های آمریكایی،‌ اكثر افرادی كه در یورش به كنگره حضور داشتند، به گروه‌های راست‌گرای افراطی متمایل بودند و با توجه به چندپاره‌شدن آمریكا در سال‌های اخیر این اعتراض‌ها و شورش‌ها بارها تكرار خواهد شد. شهردار واشنگتن می‌گوید: «اگر من از چیزی می‌ترسم، آن چیز خطری است که دموکراسی ما را تهدید می‌کند. علت آن وجود گروه‌های افراطی در این کشور است که هم مسلح هستند و هم خطرناک». اما بایدن خیال دیگری دارد. او گفته است كه بعد از ادای سوگند و آغاز رسمی دوره چهارساله ریاست‌جمهوری‌اش، در حالی که «باراک اوباما»، «جورج دبلیو بوش» و «بیل کلینتون» رؤسای جمهور پیشین آمریكا او را همراهی می‌کنند، با اهدای دسته‌گل به آرامگاه سربازان کشته‌شده در جنگ‌های آمریکا خواهد رفت تا مردم کشورش را به اتحاد و وحدت دعوت کند.

لایحه استیضاح ترامپ در كنگره
24 ساعت ضرب‌الاجل دموكرات‌ها به «مایك پنس»، معاون اول رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده به پایان رسید. نه‌‌تنها پنس راضی به استفاده از متمم 25 قانون اساسی نشد، بلكه برای نخستین بار پس از یورش هواداران ترامپ به كنگره، او با دونالد ترامپ دیدار كرد؛‌ دیداری كه به گفته سخنگوی كاخ ‌سفید «خوب» بوده است. بنابراین «نانسی پلوسی» رئیس ‌مجلس نمایندگان آمریكا همان‌طور كه پیش از این گفته بود، لایحه استیضاح ترامپ را با اتهام «تشویق به شورش» به كنگره برد. این در حالی است كه در سریع‌ترین حالت ممکن طرح استیضاح دموکرات‌ها تنها هفت روز پیش از پایان دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ فرصت خواهد داشت تا با انتخاب تیم استیضاح و تقدیم طرح به سنا، امیدوار به آغاز جلسات استیضاح در سنا بماند. در حال حاضر مجلس سنا در تعطیلی به سر می‌برد و نخستین جلسه رسمی این مجلس روز ۱۹ ژانویه تعیین شده است. یعنی کمتر از ۲۴ ساعت مانده به پایان دوره ریاست‌جمهوری ترامپ و ورود جو بایدن به کاخ سفید در ظهر روز ۲۰ ژانویه. آن‌طور که «میچ مک‌کانل» رهبر اکثریت جمهوری‌خواهان در مجلس سنا در یادداشتی خطاب به نمایندگان نوشته برای کشاندن مجلس سنا به هر جلسه فوری خارج از دستور جلسات فعلی که از روز ۱۹ ژانویه تقویم‌بندی شده، باید اجماع کامل میان همه صد سناتور این مجلس شکل گیرد، فرضی تقریبا محال. از این گذشته، با اینکه بسیاری از طرفداران ترامپ در حزب جمهوری‌خواه به او پشت کرده‌اند، اما بعید به نظر می‌رسد که دوسوم آرای مجلس سنا جهت برکناری ترامپ احراز شود. اما دموكرات‌ها به دنبال اهداف دورتری هستند؛ چنانچه طرح استیضاح تصویب اما رسیدگی به آن به بعد از مراسم تحلیف موکول شود، آن وقت با آغاز به کار مجلس جدید سنا که دموکرات‌ها اکثریت آن را در دست خواهند داشت، طرح استیضاح دونالد ترامپ می‌تواند به محکومیت او ختم شود و بنابر قانون اساسی، ترامپ به اتهام شورش علیه حکومت دیگر نمی‌تواند هیچ‌گاه برای تصدی پست دولتی اقدام کند.
همه اتفاقات از ۶ ژانویه آغاز نشد
سیاوش رزمند . فیلم‌ساز و روزنامه‌نگار

اتفاقات ششم ژانویه در واشنگتن شاید دنیا را به حیرت وا‌داشت و صحنه‌هایی که تصور آنها در بدترین حالت در بخارست، کی‌یف یا تیرانا ممکن بود، سر از کاخ کنگره ایالات متحده در‌آورد؛ اما مهم این است که باید قبل از چرایی این تحولات و تنش‌های کنونی در فضای سیاسی-اجتماعی آمریکا به چند نکته کوچک اما کلیدی نگاهی بیندازیم. اول اینکه جمعیت خشمگینی را که به کنگره سرازیر شدند نباید ترامپیست خواند چراکه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده مبتکر هیچ ایدئولوژی‌ای از خود نبوده و تنها آزادکننده نیروهای راست افراطی (پلتفرم آلت - رایت) بوده که پیش از او هم در بیشتر ایالات میانی و حاشیه‌ای وجود داشته‌اند و پرچم‌های افراخته جنبش تی‌پارتی حداقل از زمان شکل‌گیری حرکت سیاسی سارا پیلین و خط‌دهی‌های ضدساختاری استیو بنن، اندرو بیرت بارت و چهره‌های جوان‌تر فعال در فضاهای مجازی و اجتماعی مانند ریچارد اسپنسر و نیکو اینیاپولوس حضور خود را علنی کرده بود. آنچه ترامپ انجام داد تنها آزادکردن این نیروها از جعبه پاندورای سیاسی آمریکا بود؛ همان‌طور که هیتلر در دهه ۳۰ و موسولینی در دهه ۲۰ همین کار را کردند و مطابق با آداب حکمرانی توتالیتر و سرکوبگر آن را با کیش شخصیت در هم آمیختند. اما روزی که دوچه برکنار شد (و سپس اعدام) یا هیتلر به حیاتش خاتمه داد، نه خبری از پیراهن‌سیاه‌های ایتالیایی و قهوه‌ای‌پوشان آلمانی بود نه اینکه قطره اشکی یا همدردی‌ای شکل گرفت.
شکل‌گیری مجدد راست افراطی در اروپای پساجنگ و البته در مرحله بعدتر فروریختن دیوار برلین و انقلاب‌های ۱۹۸۹ در مقابل رژیم‌های نوزایی، فرصتی دوباره برای این جریانات بود؛ حالا گیریم با نیم‌نگاهی نوستالژیک به رهبران اقتدارگرا و افراطی گذشته که حال رخت ملی‌گرایی بر آنان می‌پوشاندند. با این نگاه می‌توان پذیرفت که ترامپ فاقد خط فکری سرراست و کاریزمای لازم برای رهبری چنین جنبش پوپولیستی‌ای است و صندوق رأی او جدای از جمهوری‌خواهان و آرای حزبی‌شان بی‌شک در یک بازه زمانی نه‌چندان کوتاه بدل به نیروهای گریز از مرکز می‌شوند و ترامپ را پشت سر خواهند گذاشت. برای مثال شخصیت مجازی «په‌په قورباغه» که توسط مت‌فیوری به عنوان یک کمیک‌استریپ و سپس میم طراحی می‌شود، ناگهان سر از چت‌روم‌ها و پلتفرم‌های گروهای دست‌راستی در‌آورد که فرای آنچه فیوری در تخیلاتش می‌گنجید، بود و در تمامی تظاهرات گروه‌های افراطی از جمله حمله به کنگره خود را به رخ می‌کشید.
نکته دیگر اینکه اگر به‌ جای سفیدپوستان خشمگینی از جنس «جو اگزوتیک» معترضان سیاه‌پوست به سمت کنگره هجوم می‌بردند، واکنش نیروهای امنیتی یا نمایندگان و سناتورها چگونه می‌بوده است؟ اینکه ترامپ و حلقه اطرافیانش جریانی خیالی به نام چپ رادیکال را پشت پرده هر حرکتی می‌بیند و در تصور توطئه‌سازی علیه خود است، در صورتی که شاید با توجه به بسته‌شدن حساب‌های توییتر، فیس‌بوک و اینستاگرام ترامپ ادعای او درباره دولت پنهان پربیراه نباشد، اما بی‌شک مرتبط با آنتی‌فا یا هیچ جنبش چپ‌گرایی نیست؛ چراکه همین شبکه‌های اجتماعی برای چهار سال تریبونی گسترده را برای او مهیا کرده بودند.
امروز در پکن و مسکو با شعف به بحران سیاسی آمریکا می‌نگرند اما پاریس، برلین، تورنتو یا لندن با شرمساری و بهت‌زدگی حوادث را پی می‌گیرند و فروریختن رؤیای آمریکایی برای شهروندان ایالات دوپاره آمریکا به تصویری روزمره در میان همه‌گیری کووید۱۹ و مرگ‌ومیر بالای ناشی از آن بدل شده که یک ناامیدی یا شاید حتی هیستری جمعی را در دو سوی طیف مردمی موجب شده است. نتیجه چنین هیستری‌ای به وضوح در ششم ژانویه خود را نشان داد و جدای از آن پرده از تزلزل اعتقادی ترامپ برداشت که در نبود حلقه‌ای از مشاوران به خلق‌وخوی دمدمی خود و خانواده‌اش تکیه کرده و می‌توان او را یکی از تنهاترین مردان آمریکا دانست که فارغ از اقدامات احتمالی‌اش در روزهای آینده از خود میراثی تاریک و هرج‌ومرجی محض بر جای گذاشته است که ترمیم آن در آینده نزدیک به سختی ممکن خواهد بود.
دیگر نمی‌توان به این ادعا تکیه کرد که حزب جمهوری‌خواه بدل به حزب ترامپ شده است و سخنان مایک پنس و میچ مک‌کانل به عنوان دو سیاست‌مدار در تقبیح حرکات رئیس‌جمهوری و دفاع از قانون اساسی خود نشان‌دهنده این قضیه است که محافظه‌کاری آمریکایی آینده سیاسی خود را از فرد جدا کرده و امروز مهم‌ترین وظیفه‌اش جدای از بازسازی حزب کنترل راست ‌افراطی است که چون نیروی خارج از قدرت (به قولی فراموش‌شدگان) امکان هرگونه خشونتی را از خود بروز می‌دهد.
شاید برای بسیاری از طرفداران این جریان همچنان نوعی هم‌پوشانی با رفتارها و شکلی از رهبری دونالد ترامپ امکان‌پذیر باشد اما با خروج او از کاخ سفید به هر شکلی این نیروی بی‌شکل راست‌گرا (بدون ساختار سیاسی منسجم) که زیر شدیدترین ضربه‌ها قرار گرفته و بیشتر امکانات تبلیغاتی و ارتباطی‌اش را از دست داده، بعید است که بتواند به او به عنوان رهبر جنبشی سیاسی تکیه کند.
حال که عزیزترین و مهم‌ترین فعالیت اجتماعی ترامپ یعنی اکانت توییترش از او گرفته شده، شاید بهتر باشد زمانش را به گلف یا گپ‌وگفتی بی‌خطر با «رابرت کیوساکی» در رابطه با املاک بگذراند و فکری برای بازپرداخت وام‌هایش برای برج‌ها و هتل‌هایی که همچون بیشتر سرمایه‌گذاری‌هایش از جمله ریاست‌جمهوری‌اش ضررده و زیان‌آور بوده است، کند. در هر حال او قاعدتا باید فکر رهبری جنبش اعتراضی سفیدپوستان را فراموش و نظاره کند که رؤیای آمریکایی چگونه چندپاره شده است.
در آخر شاید بیراه نباشد که یک حادثه تاریخی را برای خودمان مرور کنیم؛ به سال ۱۹۲۷ در تظاهرات فرقه نژادپرست کوکلاس‌کلان در منطقه «کویینز» نیویورک مرد جوان ۲۱ساله‌ای به همراه شش نفر دیگر توسط پلیس دستگیر شد. نام این مرد جوان «فرد ترامپ» بود و بنا بود که پسر اصطلاحا کارآفرینش چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهوری ایالات تا پیش از او متحده آمریکا شود و تنها طی چهار سال زمامداری کشورش را درگیر بحرانی از هویت فرهنگی، جداافتادگی و عدول از ارزش‌های دموکراتیک کند.
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها