|

درباره تاریخ علم

رشدی راشد (۱۹۳۶) ریاضی‌دان و تاریخ‌نگار ریاضیات مصری‌تبار و استاد تاریخ علم در دانشگاه دیدرو پاریس در فرانسه است. او در سال ۱۹۳۶ در قاهره زاده شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته فلسفه در دانشگاه قاهره شروع کرد. در سال ۱۹۵۶ به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن درجه دکتری در تاریخ فلسفه ریاضیات گرفت. او دارای تألیفات زیادی در زمینه تاریخ و فلسفه علم، به ویژه تاریخ علم در میان مسلمانان است. رشدی راشد در طول بیش از پنج دهه کار علمی خود، بسیاری از تصورات را راجع به تاریخ علم تغییر داده‌ است. او علم دوران اسلامی را در تاریخ علم جای داد. کار راشد از دو جریان جدید‌تر که می‌توان گفت تاریخ علم اسلامی با آن شناخته می‌شود، جلوتر است. یکی از این دو جریان، ریشه خاورشناسی دارد و ابراز می‌دارد که علم در جهان اسلام یک فعالیت حاشیه‌ای است. گذشته از این، علم اسلامی نوعی دنباله علم یونانی محسوب می‌شود و کار آن جز این نبوده که میراث علم مسیحیت را حفظ کند و دوباره به خود مسیحی‌ها بازگرداند. جریان دوم، فکر می‌کند که تنها دغدغه جامعه اسلامی، ثواب اخروی است. پیروان جریان دوم که خود را سنت‌گرا می‌دانند، جنبه معنوی برای علم می‌تراشند و علوم کیمیا و علوم خفیه، از دیدگان سنت‌گرایان، مقدس‌تر از باقی علوم به شمار می‌رود. این دو جریان، هر دو ذات‌گرا هستند. هرچند جریان خاورشناسی و سنت‌گرایانه، زوال و انحطاط علم را به چیزی در خود اسلام منسوب می‌کنند، اما هر دو جریان، نگرشی مردم‌شناسانه دارند و اگر مسئله انتقال اندیشه‌های علمی را کنار بگذاریم، رشدی راشد از همان آغاز کار، راه خود را از این دو گرایش جدا کرد. از نظر او، تاریخ علم، تنها آشنایی با تاریخ اسلام نیست. بدون تاریخ علم، نمی‌توان علم یونانی و اسلامی را به‌درستی فهمید. به نظر او، اهمیت علم اسلامی در جایگاهی است که علم اسلامی در تاریخ علم جهانی دارد.
کتاب «تاریخ و فلسفه علم»، مقالاتی از رشدی راشد و درباره او به قلم حسین معصومی‌همدانی است که در حکم مقدمه‌ای کاربردی و سودمند برای ورود به اندیشه رشدی راشد محسوب می‌شود. این کتاب در دو بخش و با مقالاتی از راشد تنظیم شده است. در بخش اول درباره کار راشد توضیحاتی ارائه شده که مشتمل بر مصاحبه‌ای با او و دو مقاله درباره جایگاه آثار او در تاریخ نورشناسی و تاریخ ریاضیات است. مصاحبه با راشد سیر فکری او و علت گرایش‌اش به تحقیق در تاریخ علم دوران اسلامی را توضیح می‌دهد. در بخش دوم نگاه راشد به تاریخ علم در تمدن اسلامی و تفاوت کار او با مکاتب دیگر و نیز حوزه‌های مختلف فلسفه علم بررسی می‌شود.
اساس کار راشد بر ویرایش و مطالعه دقیق متون با عنایت به گذشته و آینده آن متون است و به جبر به عنوان یک علم مستقل از حساب و هندسه و علمی با موضوع خاص نگاه می‌کند. او موجودات ریاضی را منحصر بر اعداد و مقادیر می‌دانست. خوارزمی و اخلاف او می‌باید به پرسش‌هایی از این نوع پاسخ می‌دادند. و سؤال دیگر اینکه چگونه می‌توان علم جدید را توجیه کرد؟ این پرسش‌ها، نگاه راشد را از گذشته به آینده معطوف کرده است. کتاب «میان حساب و جبر» راشد الان به نوعی کتاب کلاسیک این حوزه به شمار می‌رود و به چند زبان هم ترجمه شده است. راشد نشان داده که چگونه علم جبر، بر شاخه دیگری از علم ریاضی هم تأثیر گذاشته است. علاوه بر آن، راشد برخلاف بسیاری از مورخان که تنها به یک مؤلف و گاه به بخشی از آثار یک مؤلف می‌پردازند و اگر کار جدیدی در آثار او نباشد، حکم به بی‌ارزشی آثار او صادر می‌کنند، تمام آثار و مؤلفان را برای انجام کارهای پژوهشی مدنظر قرار می‌دهد. پیش از کتاب «میان حساب و جبر» کتاب تاریخ جبر در دوران اسلامی نداشتیم. راشد این تاریخ را همچون جریانی به‌هم‌پیوسته ارزیابی می‌کند. حتی ریاضی‌دان‌های مرتبه دوم نیز در کار او، جایگاه خود را پیدا می‌کنند.

رشدی راشد (۱۹۳۶) ریاضی‌دان و تاریخ‌نگار ریاضیات مصری‌تبار و استاد تاریخ علم در دانشگاه دیدرو پاریس در فرانسه است. او در سال ۱۹۳۶ در قاهره زاده شد. تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته فلسفه در دانشگاه قاهره شروع کرد. در سال ۱۹۵۶ به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن درجه دکتری در تاریخ فلسفه ریاضیات گرفت. او دارای تألیفات زیادی در زمینه تاریخ و فلسفه علم، به ویژه تاریخ علم در میان مسلمانان است. رشدی راشد در طول بیش از پنج دهه کار علمی خود، بسیاری از تصورات را راجع به تاریخ علم تغییر داده‌ است. او علم دوران اسلامی را در تاریخ علم جای داد. کار راشد از دو جریان جدید‌تر که می‌توان گفت تاریخ علم اسلامی با آن شناخته می‌شود، جلوتر است. یکی از این دو جریان، ریشه خاورشناسی دارد و ابراز می‌دارد که علم در جهان اسلام یک فعالیت حاشیه‌ای است. گذشته از این، علم اسلامی نوعی دنباله علم یونانی محسوب می‌شود و کار آن جز این نبوده که میراث علم مسیحیت را حفظ کند و دوباره به خود مسیحی‌ها بازگرداند. جریان دوم، فکر می‌کند که تنها دغدغه جامعه اسلامی، ثواب اخروی است. پیروان جریان دوم که خود را سنت‌گرا می‌دانند، جنبه معنوی برای علم می‌تراشند و علوم کیمیا و علوم خفیه، از دیدگان سنت‌گرایان، مقدس‌تر از باقی علوم به شمار می‌رود. این دو جریان، هر دو ذات‌گرا هستند. هرچند جریان خاورشناسی و سنت‌گرایانه، زوال و انحطاط علم را به چیزی در خود اسلام منسوب می‌کنند، اما هر دو جریان، نگرشی مردم‌شناسانه دارند و اگر مسئله انتقال اندیشه‌های علمی را کنار بگذاریم، رشدی راشد از همان آغاز کار، راه خود را از این دو گرایش جدا کرد. از نظر او، تاریخ علم، تنها آشنایی با تاریخ اسلام نیست. بدون تاریخ علم، نمی‌توان علم یونانی و اسلامی را به‌درستی فهمید. به نظر او، اهمیت علم اسلامی در جایگاهی است که علم اسلامی در تاریخ علم جهانی دارد.
کتاب «تاریخ و فلسفه علم»، مقالاتی از رشدی راشد و درباره او به قلم حسین معصومی‌همدانی است که در حکم مقدمه‌ای کاربردی و سودمند برای ورود به اندیشه رشدی راشد محسوب می‌شود. این کتاب در دو بخش و با مقالاتی از راشد تنظیم شده است. در بخش اول درباره کار راشد توضیحاتی ارائه شده که مشتمل بر مصاحبه‌ای با او و دو مقاله درباره جایگاه آثار او در تاریخ نورشناسی و تاریخ ریاضیات است. مصاحبه با راشد سیر فکری او و علت گرایش‌اش به تحقیق در تاریخ علم دوران اسلامی را توضیح می‌دهد. در بخش دوم نگاه راشد به تاریخ علم در تمدن اسلامی و تفاوت کار او با مکاتب دیگر و نیز حوزه‌های مختلف فلسفه علم بررسی می‌شود.
اساس کار راشد بر ویرایش و مطالعه دقیق متون با عنایت به گذشته و آینده آن متون است و به جبر به عنوان یک علم مستقل از حساب و هندسه و علمی با موضوع خاص نگاه می‌کند. او موجودات ریاضی را منحصر بر اعداد و مقادیر می‌دانست. خوارزمی و اخلاف او می‌باید به پرسش‌هایی از این نوع پاسخ می‌دادند. و سؤال دیگر اینکه چگونه می‌توان علم جدید را توجیه کرد؟ این پرسش‌ها، نگاه راشد را از گذشته به آینده معطوف کرده است. کتاب «میان حساب و جبر» راشد الان به نوعی کتاب کلاسیک این حوزه به شمار می‌رود و به چند زبان هم ترجمه شده است. راشد نشان داده که چگونه علم جبر، بر شاخه دیگری از علم ریاضی هم تأثیر گذاشته است. علاوه بر آن، راشد برخلاف بسیاری از مورخان که تنها به یک مؤلف و گاه به بخشی از آثار یک مؤلف می‌پردازند و اگر کار جدیدی در آثار او نباشد، حکم به بی‌ارزشی آثار او صادر می‌کنند، تمام آثار و مؤلفان را برای انجام کارهای پژوهشی مدنظر قرار می‌دهد. پیش از کتاب «میان حساب و جبر» کتاب تاریخ جبر در دوران اسلامی نداشتیم. راشد این تاریخ را همچون جریانی به‌هم‌پیوسته ارزیابی می‌کند. حتی ریاضی‌دان‌های مرتبه دوم نیز در کار او، جایگاه خود را پیدا می‌کنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها