|

درخواست معلم بازنشسته برای نجات پسر دانشجویش از چوبه دار

شرق: شهریار کریمی: فرهنگی بازنشسته ایلامی برای نجات فرزندش از چوبه دار دست نیاز به‌سوی هم‌وطنان نیکوکار، محسن چاوشی و هنرمند همشهری‌اش، نوید محمدزاده، دراز کرد.
مدت زیادی نیست که الیاس، معلم سابق آموزش‌و‌پرورش شهرستان ملکشاهی استان ایلام بازنشسته شده است و اینک باید شاد و خرم در کنار همسر و فرزندانش از دوران شیرین بازنشستگی لذت می‌برد، اما غم و اندوهی بزرگ و بغضی کهنه هر‌ روز با تصور پیکر فرزند دانشجویش که از چوبه دار آویزان شده و با طناب دار تاب می‌خورد، بر گلویش چنگ می‌زند و گاه و بیگاه با کابوسی پریشان از خواب می‌پرد و اشک پهنای صورت نحیف او را دربر می‌گیرد. الیاس، پدر امین، دانشجوی محکوم به قصاص، دلنشین و با‌وقار سخن می‌گوید، اما اندوهی وصف‌ناشدنی در نگاهش پیداست. بیم و هراس تأمین دیه سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی درخواستی اولیای‌دم مقتول و کابوس اجرای حکم قصاص پسر دانشجویش که در زمان بازداشت به اتهام قتل فقط ۱۹ سال داشت و از دانشجویان ممتاز رشته کامپیوتر در دانشگاه ایلام بود، گوشت تن این فرهنگی بازنشسته را چنان ذوب کرده است که روی استخوان‌های صورت و پیشانی او فقط یک لایه نازک پوست قرار گرفته است.
چهاردهم خرداد سال ۱۳۹۴ با تماس پرسنل مرکز اورژانس، پلیس شهرستان ملکشاهی از وقوع درگیری منجر به جراحت مطلع و اکیپی از مأموران به بخش اورژانس بیمارستان این شهرستان اعزام شدند. در‌حالی‌که مأموران پلیس در‌حال انجام تحقیقات در‌باره علت و هویت عامل یا عاملان این حادثه بودند، تلاش کادر درمان برای نجات جان مجروح حادثه بی‌نتیجه ماند و مجروح به‌دلیل جراحت در ناحیه پهلوی سمت راست جان باخت. در جریان تحقیقات پلیس، پدر مقتول و شاهدان ماجرا دو جوان به نام‌های امین و میلاد را عاملان این قتل معرفی کردند. پس از آن مأموران امین و میلاد را دستگیر کردند و پس از تکمیل روند بازپرسی میلاد به‌عنوان عامل و تحریک‌کننده و امین به‌عنوان ضارب به زندان انتقال داده شدند. بر‌اساس محتویات دادنامه امین در جریان بازپرسی و همچنین در دادگاه خود را بی‌گناه معرفی کرد و گفت: «ساعت ۱۱و نیم شب میلاد با من تماس گرفت و درخواست کرد سریع او را ملاقات کنم. پس از آنکه در محل قرار حاضر شدم و او را دیدم، از دعوایی که با چند نفر کرده بود، حرف زد و از من خواست برای حل‌و‌فصل دعوا با او به‌عنوان همراه بروم تا از درگیری مجدد جلوگیری کنم. من او را از ملاقات مجدد با طرف‌های درگیری منع کردم، اما او با اصرار زیاد از من خواست همراهش بروم. میلاد قول داد به‌هیچ‌عنوان قصد درگیری مجدد ندارد و برای اطمینان‌خاطر من، قمه‌ای را که زیر لباسش پنهان کرده بود به من داد و خواست از فاصله‌ای دور مراقب او باشم. پس از آنکه به محل قرار رسیدیم با سه نفر روبه‌رو شدیم. میلاد با یکی از آنها مشاجره لفظی کرد و پس از آن با هم درگیر شدند. میلاد که حریف آنها نشد با سرعت به طرفم آمد و قمه را خواست. از او خواستم محل را ترک کنیم اما او با فریاد قمه را خواست و من به‌ناچار قمه‌اش را به او دادم. سپس به طرف آنها رفت و با قمه ضربه‌ای به یکی از آن سه نفر زد و فرار کرد. من هم که ترسیده بودم فرار کردم. پس از آن از میلاد شنیدم که مجروح را به بیمارستان برده‌اند و در آنجا فوت شده است. من هم از ترس خود را پنهان کردم و پس از سه روز دستگیر شدم. من اصلا در دعوا دخالتی نداشتم و اهل دعوا و درگیری نبودم و از محل درگیری فاصله داشتم».
سرانجام در پایان دادرسی میلاد، عامل اصلی ایجاد نزاع، فقط اتهام تحریک امین را پذیرفت و ارتکاب قتل را به امین نسبت داد. با حضور شاهدانی که از طرف میلاد به دادگاه فرا‌خوانده شدند، امین به اتهام قتل به قصاص محکوم شد.
امین در گفت‌وگو با خبرنگار «شرق» گفت: «من به دانشگاه و درس علاقه داشتم و با نصایح پدرم مشغول تحصیل در رشته کامپیوتر بودم و همیشه از درگیری و نزاع فاصله می‌گرفتم، اما آن شب با تماس میلاد از خانه بیرون رفتم و ناگهان گرفتار بلایی شدم که در خواب هم نمی‌دیدم. یک‌باره از پشت صندلی دانشگاه به پشت میله‌های زندان افتادم و نمی‌دانم سرنوشتم چه می‌شود».
خانواده مقتول در اجرای حکم قصاص مصمم بودند و به‌هیچ‌عنوان از خواسته خود کوتاه نمی‌آمدند؛ اما با ورود بزرگان شورای صلح و سازش استان ایلام و شهرستان ملکشاهی و با وساطت و پادرمیانی ریش‌سفیدان دو طایفه و همچنین با ورود فرماندار و نمایندگان مجلس شورای اسلامی این شهرستان، خانواده مقتول اعلام کردند درصورت دریافت مبلغ سه‌میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان خون‌بها، از اجرای حکم قصاص خودداری خواهند کرد و به این منظور تا پایان آذرماه گذشته به خانواده امین فرصت دادند تا مبلغ مندرج در سازش‌نامه را تأمین کنند. با تلاش پدر بازنشسته امین و با فروش منزل مسکونی، اتومبیل سواری و زیور‌آلات زنان خانواده و همچنین با کمک‌گرفتن از اقوام و آشنایان و گرفتن وام‌های متعدد تاکنون مبلغ سه میلیارد تومان از مبلغ درخواستی اولیای‌دم تأمین شده است، اما آنها در تأمین ۵۰۰ میلیون تومان دیگر ناکام ماندند. خوشبختانه اولیای‌دم با وساطت مجدد بزرگان و ریش‌سفیدان تا پایان بهمن‌ماه جاری فرصت تأمین دیه را تمدید کردند،‌ اما خانواده امین دیگر آهی در بساط ندارند که دیه درخواستی را تأمین کنند و خانواده مقتول نیز از خواسته خود کوتاه نمی‌آیند.
درخواست از محسن چاوشی و نوید محمدزاده
پدر امین با بغضی فروریخته از خبرنگار «شرق» خواست که درخواستش به گوش محسن چاوشی رسانده شود و خطاب به چاوشی گفت: «هنرمند عزیز و فرهیخته بارها در فضای مجازی و در همین روزنامه شرق می‌بینم که به لطف زحمات شما بزرگوار خانواده‌های دردمند بسیاری را از سر‌در‌گریبان‌بودن نجات داده‌ای. به خدای احد و واحد قسم اگر فرزندم را از چوبه دار نجات بدهی، یک نفر را نجات نداده‌ای بلکه با بزرگواری و انسانیت خود خانواده‌ای پنج‌نفره را از نیستی و فلاکت نجات داده‌ای. ما تمام دارایی خود را نقد و تا سه‌میلیارد تومان جمع کرده‌ایم. به هرجا برای کمک مراجعه می‌کنیم، می‌گویند هروقت به سه‌میلیارد و 500 میلیون رسیدید به ما مراجعه کنید. شما را به ساحت مقدس امام رضا‌(ع) با کمک خود طلسم این «هر‌وقت‌ها» را بشکنید و قدمی برای نجات فرزندم بردارید؛ چرا‌که نفس شما پاک و گرم است و قدمتان در راه نجات انسان‌ها پربرکت».
این معلم دردمند همچنین از بازیگر توانای سینمای ایران، نوید محمدزاده که او را همشهری و هم‌زبان خود می‌داند نیز درخواست کمک کرد و گفت: «جناب آقای نوید محمدزاده، بارها از هم‌استانی‌ها شرح خدمات شما را شنیده‌ام، شما را به خدا قسم می‌دهم به احترام انسانیت و برای رضای خداوند به من و خانواده‌ام و پسر دانشجویم که در‌ ۱۹‌سالگی محکوم به اعدام شد، کمک کنید. مردم هنرمندان را دوست دارند و انتشار درخواست کمک من و خانواده‌ام می‌تواند ناجی فرزندم باشد».
این پدر دردمند در پایان از خبرنگاران و هم‌وطنان نیکوکار درخواست کرد با کمک‌های خود و انتشار درخواست کمک خانواده‌اش او را یاری دهند تا بلکه فرزندش به زندگی بازگردد. با فراخوان‌های روزنامه «شرق» تاکنون با کمک‌های کوچک و بزرگ مردمی ۲۵ نفر از چوبه دار رهایی یافته‌اند که در چند پرونده آخر محسن چاوشی، گروه یاران نجات و طرفداران آنها سهم بسزا و قابل تقدیری داشتند. هم‌وطنان نیکوکاری که تمایل به یاری‌رسانی به فرزند محکوم به قصاص این معلم بازنشسته را دارند، می‌توانند وجوه اهدایی خود را به شماره کارت ۹۶۴۴۸۰۳۹۹۹۷۲۶۰۳۷ که به نام الیاس موسی‌نیا، پدر متهم به قتل است، واریز کنند. این درخواست کمک توسط زندان مرکزی استان ایلام تأیید شده است. نتیجه کمک‌های مردمی در روزهای آینده به اطلاع هم‌وطنان نیکوکار خواهد رسید.

شرق: شهریار کریمی: فرهنگی بازنشسته ایلامی برای نجات فرزندش از چوبه دار دست نیاز به‌سوی هم‌وطنان نیکوکار، محسن چاوشی و هنرمند همشهری‌اش، نوید محمدزاده، دراز کرد.
مدت زیادی نیست که الیاس، معلم سابق آموزش‌و‌پرورش شهرستان ملکشاهی استان ایلام بازنشسته شده است و اینک باید شاد و خرم در کنار همسر و فرزندانش از دوران شیرین بازنشستگی لذت می‌برد، اما غم و اندوهی بزرگ و بغضی کهنه هر‌ روز با تصور پیکر فرزند دانشجویش که از چوبه دار آویزان شده و با طناب دار تاب می‌خورد، بر گلویش چنگ می‌زند و گاه و بیگاه با کابوسی پریشان از خواب می‌پرد و اشک پهنای صورت نحیف او را دربر می‌گیرد. الیاس، پدر امین، دانشجوی محکوم به قصاص، دلنشین و با‌وقار سخن می‌گوید، اما اندوهی وصف‌ناشدنی در نگاهش پیداست. بیم و هراس تأمین دیه سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی درخواستی اولیای‌دم مقتول و کابوس اجرای حکم قصاص پسر دانشجویش که در زمان بازداشت به اتهام قتل فقط ۱۹ سال داشت و از دانشجویان ممتاز رشته کامپیوتر در دانشگاه ایلام بود، گوشت تن این فرهنگی بازنشسته را چنان ذوب کرده است که روی استخوان‌های صورت و پیشانی او فقط یک لایه نازک پوست قرار گرفته است.
چهاردهم خرداد سال ۱۳۹۴ با تماس پرسنل مرکز اورژانس، پلیس شهرستان ملکشاهی از وقوع درگیری منجر به جراحت مطلع و اکیپی از مأموران به بخش اورژانس بیمارستان این شهرستان اعزام شدند. در‌حالی‌که مأموران پلیس در‌حال انجام تحقیقات در‌باره علت و هویت عامل یا عاملان این حادثه بودند، تلاش کادر درمان برای نجات جان مجروح حادثه بی‌نتیجه ماند و مجروح به‌دلیل جراحت در ناحیه پهلوی سمت راست جان باخت. در جریان تحقیقات پلیس، پدر مقتول و شاهدان ماجرا دو جوان به نام‌های امین و میلاد را عاملان این قتل معرفی کردند. پس از آن مأموران امین و میلاد را دستگیر کردند و پس از تکمیل روند بازپرسی میلاد به‌عنوان عامل و تحریک‌کننده و امین به‌عنوان ضارب به زندان انتقال داده شدند. بر‌اساس محتویات دادنامه امین در جریان بازپرسی و همچنین در دادگاه خود را بی‌گناه معرفی کرد و گفت: «ساعت ۱۱و نیم شب میلاد با من تماس گرفت و درخواست کرد سریع او را ملاقات کنم. پس از آنکه در محل قرار حاضر شدم و او را دیدم، از دعوایی که با چند نفر کرده بود، حرف زد و از من خواست برای حل‌و‌فصل دعوا با او به‌عنوان همراه بروم تا از درگیری مجدد جلوگیری کنم. من او را از ملاقات مجدد با طرف‌های درگیری منع کردم، اما او با اصرار زیاد از من خواست همراهش بروم. میلاد قول داد به‌هیچ‌عنوان قصد درگیری مجدد ندارد و برای اطمینان‌خاطر من، قمه‌ای را که زیر لباسش پنهان کرده بود به من داد و خواست از فاصله‌ای دور مراقب او باشم. پس از آنکه به محل قرار رسیدیم با سه نفر روبه‌رو شدیم. میلاد با یکی از آنها مشاجره لفظی کرد و پس از آن با هم درگیر شدند. میلاد که حریف آنها نشد با سرعت به طرفم آمد و قمه را خواست. از او خواستم محل را ترک کنیم اما او با فریاد قمه را خواست و من به‌ناچار قمه‌اش را به او دادم. سپس به طرف آنها رفت و با قمه ضربه‌ای به یکی از آن سه نفر زد و فرار کرد. من هم که ترسیده بودم فرار کردم. پس از آن از میلاد شنیدم که مجروح را به بیمارستان برده‌اند و در آنجا فوت شده است. من هم از ترس خود را پنهان کردم و پس از سه روز دستگیر شدم. من اصلا در دعوا دخالتی نداشتم و اهل دعوا و درگیری نبودم و از محل درگیری فاصله داشتم».
سرانجام در پایان دادرسی میلاد، عامل اصلی ایجاد نزاع، فقط اتهام تحریک امین را پذیرفت و ارتکاب قتل را به امین نسبت داد. با حضور شاهدانی که از طرف میلاد به دادگاه فرا‌خوانده شدند، امین به اتهام قتل به قصاص محکوم شد.
امین در گفت‌وگو با خبرنگار «شرق» گفت: «من به دانشگاه و درس علاقه داشتم و با نصایح پدرم مشغول تحصیل در رشته کامپیوتر بودم و همیشه از درگیری و نزاع فاصله می‌گرفتم، اما آن شب با تماس میلاد از خانه بیرون رفتم و ناگهان گرفتار بلایی شدم که در خواب هم نمی‌دیدم. یک‌باره از پشت صندلی دانشگاه به پشت میله‌های زندان افتادم و نمی‌دانم سرنوشتم چه می‌شود».
خانواده مقتول در اجرای حکم قصاص مصمم بودند و به‌هیچ‌عنوان از خواسته خود کوتاه نمی‌آمدند؛ اما با ورود بزرگان شورای صلح و سازش استان ایلام و شهرستان ملکشاهی و با وساطت و پادرمیانی ریش‌سفیدان دو طایفه و همچنین با ورود فرماندار و نمایندگان مجلس شورای اسلامی این شهرستان، خانواده مقتول اعلام کردند درصورت دریافت مبلغ سه‌میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان خون‌بها، از اجرای حکم قصاص خودداری خواهند کرد و به این منظور تا پایان آذرماه گذشته به خانواده امین فرصت دادند تا مبلغ مندرج در سازش‌نامه را تأمین کنند. با تلاش پدر بازنشسته امین و با فروش منزل مسکونی، اتومبیل سواری و زیور‌آلات زنان خانواده و همچنین با کمک‌گرفتن از اقوام و آشنایان و گرفتن وام‌های متعدد تاکنون مبلغ سه میلیارد تومان از مبلغ درخواستی اولیای‌دم تأمین شده است، اما آنها در تأمین ۵۰۰ میلیون تومان دیگر ناکام ماندند. خوشبختانه اولیای‌دم با وساطت مجدد بزرگان و ریش‌سفیدان تا پایان بهمن‌ماه جاری فرصت تأمین دیه را تمدید کردند،‌ اما خانواده امین دیگر آهی در بساط ندارند که دیه درخواستی را تأمین کنند و خانواده مقتول نیز از خواسته خود کوتاه نمی‌آیند.
درخواست از محسن چاوشی و نوید محمدزاده
پدر امین با بغضی فروریخته از خبرنگار «شرق» خواست که درخواستش به گوش محسن چاوشی رسانده شود و خطاب به چاوشی گفت: «هنرمند عزیز و فرهیخته بارها در فضای مجازی و در همین روزنامه شرق می‌بینم که به لطف زحمات شما بزرگوار خانواده‌های دردمند بسیاری را از سر‌در‌گریبان‌بودن نجات داده‌ای. به خدای احد و واحد قسم اگر فرزندم را از چوبه دار نجات بدهی، یک نفر را نجات نداده‌ای بلکه با بزرگواری و انسانیت خود خانواده‌ای پنج‌نفره را از نیستی و فلاکت نجات داده‌ای. ما تمام دارایی خود را نقد و تا سه‌میلیارد تومان جمع کرده‌ایم. به هرجا برای کمک مراجعه می‌کنیم، می‌گویند هروقت به سه‌میلیارد و 500 میلیون رسیدید به ما مراجعه کنید. شما را به ساحت مقدس امام رضا‌(ع) با کمک خود طلسم این «هر‌وقت‌ها» را بشکنید و قدمی برای نجات فرزندم بردارید؛ چرا‌که نفس شما پاک و گرم است و قدمتان در راه نجات انسان‌ها پربرکت».
این معلم دردمند همچنین از بازیگر توانای سینمای ایران، نوید محمدزاده که او را همشهری و هم‌زبان خود می‌داند نیز درخواست کمک کرد و گفت: «جناب آقای نوید محمدزاده، بارها از هم‌استانی‌ها شرح خدمات شما را شنیده‌ام، شما را به خدا قسم می‌دهم به احترام انسانیت و برای رضای خداوند به من و خانواده‌ام و پسر دانشجویم که در‌ ۱۹‌سالگی محکوم به اعدام شد، کمک کنید. مردم هنرمندان را دوست دارند و انتشار درخواست کمک من و خانواده‌ام می‌تواند ناجی فرزندم باشد».
این پدر دردمند در پایان از خبرنگاران و هم‌وطنان نیکوکار درخواست کرد با کمک‌های خود و انتشار درخواست کمک خانواده‌اش او را یاری دهند تا بلکه فرزندش به زندگی بازگردد. با فراخوان‌های روزنامه «شرق» تاکنون با کمک‌های کوچک و بزرگ مردمی ۲۵ نفر از چوبه دار رهایی یافته‌اند که در چند پرونده آخر محسن چاوشی، گروه یاران نجات و طرفداران آنها سهم بسزا و قابل تقدیری داشتند. هم‌وطنان نیکوکاری که تمایل به یاری‌رسانی به فرزند محکوم به قصاص این معلم بازنشسته را دارند، می‌توانند وجوه اهدایی خود را به شماره کارت ۹۶۴۴۸۰۳۹۹۹۷۲۶۰۳۷ که به نام الیاس موسی‌نیا، پدر متهم به قتل است، واریز کنند. این درخواست کمک توسط زندان مرکزی استان ایلام تأیید شده است. نتیجه کمک‌های مردمی در روزهای آینده به اطلاع هم‌وطنان نیکوکار خواهد رسید.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها