|

گفت‌و‌گو با علیرضا حقی یکی از پرافتخارترین دوچرخه‌سواران جاده ایران

چه کسی گفته تحریم‌ها بی‌اثر است؟!

علیرضا حقی یکی از پرافتخارترین دوچرخه‌سواران جاده ایران است که بعد از 20 سال ورزش حرفه‌ای قربانی دوپینگ شد. او چهار سال را در محرومیت به سر برد تا اینکه اردیبهشت‌ماه گذشته، دوره ممنوعیت حضورش در میادین به اتمام رسید. در شرایطی که کمتر کسی فکر می‌کرد حقی دوباره ورزش حرفه‌ای را از سر بگیرد اما او در آستانه 43سالگی باز‌هم پا در رکاب شده است. دقایقی با دارنده چهار مدال بازی‌های آسیایی هم‌کلام شدیم تا از دلایل بازگشت او به تیم ملی و حضور در مسابقات باشگاهی مطلع شویم. در ادامه گفت‌وگوی او را با «شرق» می‌خوانید.

چه شد که تصمیم گرفتید بعد از چهار سال دوری از میادین دوباره به تیم ملی دوچرخه‌سواری برگردید؟
راستش من قصدی برای اینکه به تیم ملی برگردم، نداشتم. من از طرف کادر فنی دعوت شدم که به تیم ملی آمدم. بعد از اینکه محرومیتم تمام شد، فقط دوست داشتم در مسابقات لیگ شرکت کنم. تا به الان هم در سه مرحله از این رقابت‌ها شرکت کرده‌ام که یک عنوان اولی و چهارمی به دست آوردم. کادر فنی هم بر اساس این نتایج، همه نفراتی را که در لیگ روی سکو رفتند، به تیم ملی دعوت کرده که من هم یکی از این نفرات هستم.
پس خیلی تضمینی نیست که مثل گذشته در تیم ملی جاده باشید؟
بله، همین‌طور است که می‌گویید. این‌طور‌که گفته‌اند مسابقات قهرمانی آسیا قرار است اسفند‌ماه برگزار شود؛ البته اگر با وجود کرونا برگزار شود. اگر این رقابت‌ها در همین تاریخ برگزار شود، من می‌توانم در آن شرکت کنم؛ مشروط به اینکه در ترکیب تیم اعزامی باشم؛ اما اگر مسابقات به سال آینده موکول شود، اعزام نمی‌شوم. من مغازه دوچرخه‌فروشی دارم و اوج کارم از اردیبهشت تا شهریور است. الان چون زمستان است و سرم خلوت است، قبول کردم که به تمرینات تیم ملی بیاییم.
شما الان در آستانه 43‌سالگی هستید، شرایط بدنی و رکوردی خودتان را در مقایسه با نفرات جوانی که در این اردو هستند، چطور می‌بینید؟
ما که در‌حال‌حاضر در جاده تمرین می‌کنیم و مسابقه پیستی فعلا نیست. جاده هم که رکورد ندارد. حقیقتا شرایط بدنی من مثل گذشته نیست. دوچرخه‌سواری ایران واقعا افت زیادی کرده است. اگر 10، 15 سال پیش بود، کسی نمی‌توانست با 42 سال در تیم ملی دوام بیاورد. شما ببینید سطح چقدر پایین است که من در آستانه 43‌سالگی به تیم ملی برگشته‌ام. نفراتی که الان در اردوی تیم ملی هستند، تقریبا هم سن بچه من هستند. من بیشتر از 20 سال از همه کسانی که در اردو هستند، بزرگ‌ترم. چون سطح کار تنزل پیدا کرده و رکوردها خوب نیست، من دارم با اینها رقابت می‌کنم.
دلیل اینکه دوچرخه‌سواری ایران به چنین وضعی رسیده، چیست؟
متأسفانه در ورزش ما شرایط به این صورت بوده که برای مدت‌زمان طولانی فقط به تک‌ستاره‌هایمان اکتفا کرده‌ایم. اصلا فرقی نمی‌کند دوچرخه‌سواری باشد، کشتی باشد یا وزنه‌برداری. هیچ‌وقت به‌صورت ریشه‌ای در ورزش کار نشده. هر‌چه هست، هیئتی بوده. در یک مقطع تعدادی استعداد ظهور می‌کنند، آن‌قدر می‌مانند تا عمر قهرمانی‌شان تمام شود. دیگر فکری به حال نفرات جایگزین آنها نمی‌شود. مثلا در نسل ما، 10، 12 نفر خوب آمدند که 20 سال ماندند. بعد نسل ما هر استعدادی که شناسایی شده، فقط برای یک دوره کوتاه عضو تیم ملی بوده و رفته. وضعیت دوچرخه‌سواری درست مثل اوضاع اوایل انقلاب و جنگ است که دارد بدترین روزهای خودش را سپری می‌کند.
اگر این تیم به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام شود، شانسی برای مدال دارد؟
بله. در استقامت جاده، تایم‌تریل تیمی و زیر 23 سال شانس داریم‌. ما در جاده جزء سه، چهار تیم اول آسیاییم اما در بخش پیست نه. در این بخش کار واقعا سخت است؛ چراکه نیاز به تجهیزات به روز دارد که متأسفانه ما از آن محروم هستیم. ما روزی در پیست جزء دو تیم اول آسیا بودیم اما الان فکر کنم هفت تیم آسیا هم نیستیم.
خودتان قول کسب مدال را نمی‌دهید؟
من مدال‌هایم را برای این کشور گرفته‌ام. من آمدم به بچه‌هایی که در تیم ملی هستند، روحیه بدهم. مطمئن باشید هر لحظه حس کنم‌ کسی هست که یک درصد هم از من بهتر است، به خودم اجازه نمی‌دهم که به این مسابقات بروم. دوچرخه‌سواری ما قبلا این‌طوری نبود. یک وقتی ما در سال پنج، شش تور بین‌المللی برگزار می‌کردیم که جوایز نقدی آن را سر خط به ورزشکاران می‌دادند. باشگاه‌ها همه از ورزشکاران حمایت می‌کردند. آن‌موقع اسپانسرها سر ما جنگ می‌کردند. الان دوچرخه‌سوار دم در فلان شرکت می‌رود اما او را راهش هم نمی‌دهند. متأسفانه اثر تحریم‌ها را اینجا باید دید. آن وقت عده‌ای می‌گویند تحریم‌ها هیچ اثری ندارد. خود من شش ماه است که دنبال یک جفت کفش هستم، هنوز نتوانسته‌ام آن را تهیه کنم. این کفش زیر 12 میلیون نیست. چون تحریم هستیم نمی‌توانم آن را از کشورهای اروپایی بخرم. بعد از شش ماه تقلا و دوندگی یک مسافر را در ایتالیا پیدا کردم که این کفش را در ساکش بگذارد و برایم بیاورد. تازه باید یک‌میلیون هم به این مسافر بدهم تا این کفش را برایم بیاورد. دوچرخه‌سواری که فقط کفش نیست. خود دوچرخه، طوقه، لاستیک و تیوب هم دیگر لوازمی است که مصرفی است و مدام باید به‌روز شود. حالا حسابش را بکنید یک نفر مثل من دستش به دهانش می‌رسد و این تجهیزات را تهیه می‌کند. ورزشکاری که 20 سالش است، چطور باید این همه وسیله مصرفی را بدون هیچ حمایتی تهیه کند. من سال 2007 با تیم پیکان در لیگ قرار‌داد داشتم. آن‌موقع دلار هزار تومان بود و مبلغ قرار من هم 35 میلیون تومان بود. الان سال 2012 هستیم، دلار شده 25 هزار تومان و بالاترین رقم قرار داد بازیکنان در لیگ 50 تا 55 میلیون تومان است. تعداد تیم‌های حاضر در لیگ جاده از 18 تیم به هفت تیم رسیده است. پیکان، پتروشیمی، شهرداری تبریز، تیم‌های متمولی بودند که الان دیگر در لیگ نیستند. جالب اینجاست که تیم مس کرمان سه مرحله از لیگ گذشته اما هنوز با بازیکنانش قرارداد نبسته است. تلفنی گفته 60 میلیون قرارداد می‌بندد اما چون کرونا بوده و یک مرحله از مسابقات کنسل شده‌، گفته بیشتر از 40 میلیون نمی‌دهد. خود من با مس کرمان بودم اما دیدم شرایطش به این صورت است، وسط کار به تیم پیشگامان رفتم.
صحبت‌کردن از گذشته شاید برایتان تلخ باشد. درباره ماجرای دوپینگی که برایتان اتفاق افتاد هم می‌گویید؟
من یک قربانی بودم. آن‌ روزها یک سیل آمد و همه‌چیز را با خودش برد؛ اما از نظر من دوپینگ مربوط به یک روز و یک هفته نیست. دوپینگ همه‌گیر شده و ریز‌و‌درشت دوچرخه‌سواری را آلوده خودش کرده و دارد آن را از بین می‌برد. من از سال 2006 بود که دیدم هر‌چه می‌جنگم و تمرین کنم، نمی‌توانم خودم را به بقیه برسانم. به نقطه‌ای رسیدم که بحث دوپینگ را به میان کشیدم و گفتم این نفرات دوپینگ می‌کنند اما مسئولان در جواب به من گفتند تو داری به آنها تهمت می‌زنی. تو نمی‌توانی خوب پا بزنی آنها را متهم می‌کنی. یک جایی شد که تمرین روزی یک وعده را به دو وعده و سپس به سه وعده رساندم اما باز‌هم نتوانستم به جایی برسم. این‌طور شد که یواش‌یواش مجبور شدم من هم سراغ دارو و مواد نیروزا بروم. وقتی دیدم هیچ ترسی نیست و همه دارند از آن استفاده می‌کنند، پس من هم به دنبالش رفتم؛ منی که یک استامینوفن نمی‌خوردم، به جایی رسیده بودم که به‌راحتی دارو مصرف می‌کردم.
پس چطور تست‌هایتان مثبت اعلام نمی‌شد؟
افراد زیادی هستند که در این رابطه به ورزشکار مشاوره می‌دهند. مثلا طول عمر بعضی از داروها هشت‌روزه است. اگر 10 روز آن را قطعی کنی، اثر آن در تست‌ها باقی نمی‌ماند. من به جرئت می‌گویم اگر الان از کسانی که در اردو نیستند، تست دوپینگ بگیرند، نمونه همه آنها مثبت می‌شود.
شما زمانی خداحافظی کردید که چند ماه بعدش اعلام شد تستتان مثبت شده است. کناره‌گیری‌تان از ورزش واقعا ربطی به این موضوع داشت؟
نه، این‌طور نبود که من از دوپینگم آگاه باشم و خداحافظی کنم. هیچ‌وقت تست مستقیم من مثبت نشد. در یك تستی كه چند مورد از دوپینگ‌های من را آنالیز می‌كرد، گفتند جوابت مثبت شده. من‌هم وقتی دیدم کسی پشتم نیست و دارم بدنام می‌شودم، پذیرفتم که دوپینگ کرده‌ام. الان هم که برگشتم به خاطر این است که تستم مثبت شد. اگر مثل بعضی از دوستان دیگر تست من مثبت می‌شد و اعلام نمی‌كردند، شاید برنمی‌گشتم. تست مثبت خیلی از هم‌دوره‌های من در نطفه خفه شد و آب از آب تكان نخورد. اما به خاطر برخی مشكلاتی كه من با فدراسیون داشتم، نه‌تنها نتیجه تستم را اعلام كردند، بلكه حتی هر ‌چند‌وقت یك‌بار در رسانه‌ها روی آن تأكید می‌شد. در کل اینکه می‌خواهم بگویم دوپینگ بخشی از ورزش است. من نمی‌خواهم بگویم استفاده از مواد نیروزا کار درستی است اما ما فقط اسم این كار را دوپینگ گذاشته‌ایم. در‌حالی‌كه می‌تواند علم تغذیه یا مكمل باشد. تمام ورزشکاران دنیا دارند از طریق همین علم تغذیه، ورزش حرفه‌ای می‌کنند. اما آیا واقعا ما یك پزشك متخصص تغذیه درست و حسابی برای ورزشمان داریم كه با غذا و مكمل ورزشكار را به سطح ایدئال برساند. من چهار بار مدال بازی‌های آسیایی گرفتم، یك بار یك قرص كافئین نخوردم. آن همه در قهرمانی آسیا مدال گرفتم، حتی یك مولتی‌ویتامین نخوردم؛ اما متأسفانه الان ورزشكار جوان تا از راه نرسیده، در اینترنت به دنبال این است که سریع یک دارو پیدا کند تا قوای بدنی‌اش را بالا ببرد.

علیرضا حقی یکی از پرافتخارترین دوچرخه‌سواران جاده ایران است که بعد از 20 سال ورزش حرفه‌ای قربانی دوپینگ شد. او چهار سال را در محرومیت به سر برد تا اینکه اردیبهشت‌ماه گذشته، دوره ممنوعیت حضورش در میادین به اتمام رسید. در شرایطی که کمتر کسی فکر می‌کرد حقی دوباره ورزش حرفه‌ای را از سر بگیرد اما او در آستانه 43سالگی باز‌هم پا در رکاب شده است. دقایقی با دارنده چهار مدال بازی‌های آسیایی هم‌کلام شدیم تا از دلایل بازگشت او به تیم ملی و حضور در مسابقات باشگاهی مطلع شویم. در ادامه گفت‌وگوی او را با «شرق» می‌خوانید.

چه شد که تصمیم گرفتید بعد از چهار سال دوری از میادین دوباره به تیم ملی دوچرخه‌سواری برگردید؟
راستش من قصدی برای اینکه به تیم ملی برگردم، نداشتم. من از طرف کادر فنی دعوت شدم که به تیم ملی آمدم. بعد از اینکه محرومیتم تمام شد، فقط دوست داشتم در مسابقات لیگ شرکت کنم. تا به الان هم در سه مرحله از این رقابت‌ها شرکت کرده‌ام که یک عنوان اولی و چهارمی به دست آوردم. کادر فنی هم بر اساس این نتایج، همه نفراتی را که در لیگ روی سکو رفتند، به تیم ملی دعوت کرده که من هم یکی از این نفرات هستم.
پس خیلی تضمینی نیست که مثل گذشته در تیم ملی جاده باشید؟
بله، همین‌طور است که می‌گویید. این‌طور‌که گفته‌اند مسابقات قهرمانی آسیا قرار است اسفند‌ماه برگزار شود؛ البته اگر با وجود کرونا برگزار شود. اگر این رقابت‌ها در همین تاریخ برگزار شود، من می‌توانم در آن شرکت کنم؛ مشروط به اینکه در ترکیب تیم اعزامی باشم؛ اما اگر مسابقات به سال آینده موکول شود، اعزام نمی‌شوم. من مغازه دوچرخه‌فروشی دارم و اوج کارم از اردیبهشت تا شهریور است. الان چون زمستان است و سرم خلوت است، قبول کردم که به تمرینات تیم ملی بیاییم.
شما الان در آستانه 43‌سالگی هستید، شرایط بدنی و رکوردی خودتان را در مقایسه با نفرات جوانی که در این اردو هستند، چطور می‌بینید؟
ما که در‌حال‌حاضر در جاده تمرین می‌کنیم و مسابقه پیستی فعلا نیست. جاده هم که رکورد ندارد. حقیقتا شرایط بدنی من مثل گذشته نیست. دوچرخه‌سواری ایران واقعا افت زیادی کرده است. اگر 10، 15 سال پیش بود، کسی نمی‌توانست با 42 سال در تیم ملی دوام بیاورد. شما ببینید سطح چقدر پایین است که من در آستانه 43‌سالگی به تیم ملی برگشته‌ام. نفراتی که الان در اردوی تیم ملی هستند، تقریبا هم سن بچه من هستند. من بیشتر از 20 سال از همه کسانی که در اردو هستند، بزرگ‌ترم. چون سطح کار تنزل پیدا کرده و رکوردها خوب نیست، من دارم با اینها رقابت می‌کنم.
دلیل اینکه دوچرخه‌سواری ایران به چنین وضعی رسیده، چیست؟
متأسفانه در ورزش ما شرایط به این صورت بوده که برای مدت‌زمان طولانی فقط به تک‌ستاره‌هایمان اکتفا کرده‌ایم. اصلا فرقی نمی‌کند دوچرخه‌سواری باشد، کشتی باشد یا وزنه‌برداری. هیچ‌وقت به‌صورت ریشه‌ای در ورزش کار نشده. هر‌چه هست، هیئتی بوده. در یک مقطع تعدادی استعداد ظهور می‌کنند، آن‌قدر می‌مانند تا عمر قهرمانی‌شان تمام شود. دیگر فکری به حال نفرات جایگزین آنها نمی‌شود. مثلا در نسل ما، 10، 12 نفر خوب آمدند که 20 سال ماندند. بعد نسل ما هر استعدادی که شناسایی شده، فقط برای یک دوره کوتاه عضو تیم ملی بوده و رفته. وضعیت دوچرخه‌سواری درست مثل اوضاع اوایل انقلاب و جنگ است که دارد بدترین روزهای خودش را سپری می‌کند.
اگر این تیم به مسابقات قهرمانی آسیا اعزام شود، شانسی برای مدال دارد؟
بله. در استقامت جاده، تایم‌تریل تیمی و زیر 23 سال شانس داریم‌. ما در جاده جزء سه، چهار تیم اول آسیاییم اما در بخش پیست نه. در این بخش کار واقعا سخت است؛ چراکه نیاز به تجهیزات به روز دارد که متأسفانه ما از آن محروم هستیم. ما روزی در پیست جزء دو تیم اول آسیا بودیم اما الان فکر کنم هفت تیم آسیا هم نیستیم.
خودتان قول کسب مدال را نمی‌دهید؟
من مدال‌هایم را برای این کشور گرفته‌ام. من آمدم به بچه‌هایی که در تیم ملی هستند، روحیه بدهم. مطمئن باشید هر لحظه حس کنم‌ کسی هست که یک درصد هم از من بهتر است، به خودم اجازه نمی‌دهم که به این مسابقات بروم. دوچرخه‌سواری ما قبلا این‌طوری نبود. یک وقتی ما در سال پنج، شش تور بین‌المللی برگزار می‌کردیم که جوایز نقدی آن را سر خط به ورزشکاران می‌دادند. باشگاه‌ها همه از ورزشکاران حمایت می‌کردند. آن‌موقع اسپانسرها سر ما جنگ می‌کردند. الان دوچرخه‌سوار دم در فلان شرکت می‌رود اما او را راهش هم نمی‌دهند. متأسفانه اثر تحریم‌ها را اینجا باید دید. آن وقت عده‌ای می‌گویند تحریم‌ها هیچ اثری ندارد. خود من شش ماه است که دنبال یک جفت کفش هستم، هنوز نتوانسته‌ام آن را تهیه کنم. این کفش زیر 12 میلیون نیست. چون تحریم هستیم نمی‌توانم آن را از کشورهای اروپایی بخرم. بعد از شش ماه تقلا و دوندگی یک مسافر را در ایتالیا پیدا کردم که این کفش را در ساکش بگذارد و برایم بیاورد. تازه باید یک‌میلیون هم به این مسافر بدهم تا این کفش را برایم بیاورد. دوچرخه‌سواری که فقط کفش نیست. خود دوچرخه، طوقه، لاستیک و تیوب هم دیگر لوازمی است که مصرفی است و مدام باید به‌روز شود. حالا حسابش را بکنید یک نفر مثل من دستش به دهانش می‌رسد و این تجهیزات را تهیه می‌کند. ورزشکاری که 20 سالش است، چطور باید این همه وسیله مصرفی را بدون هیچ حمایتی تهیه کند. من سال 2007 با تیم پیکان در لیگ قرار‌داد داشتم. آن‌موقع دلار هزار تومان بود و مبلغ قرار من هم 35 میلیون تومان بود. الان سال 2012 هستیم، دلار شده 25 هزار تومان و بالاترین رقم قرار داد بازیکنان در لیگ 50 تا 55 میلیون تومان است. تعداد تیم‌های حاضر در لیگ جاده از 18 تیم به هفت تیم رسیده است. پیکان، پتروشیمی، شهرداری تبریز، تیم‌های متمولی بودند که الان دیگر در لیگ نیستند. جالب اینجاست که تیم مس کرمان سه مرحله از لیگ گذشته اما هنوز با بازیکنانش قرارداد نبسته است. تلفنی گفته 60 میلیون قرارداد می‌بندد اما چون کرونا بوده و یک مرحله از مسابقات کنسل شده‌، گفته بیشتر از 40 میلیون نمی‌دهد. خود من با مس کرمان بودم اما دیدم شرایطش به این صورت است، وسط کار به تیم پیشگامان رفتم.
صحبت‌کردن از گذشته شاید برایتان تلخ باشد. درباره ماجرای دوپینگی که برایتان اتفاق افتاد هم می‌گویید؟
من یک قربانی بودم. آن‌ روزها یک سیل آمد و همه‌چیز را با خودش برد؛ اما از نظر من دوپینگ مربوط به یک روز و یک هفته نیست. دوپینگ همه‌گیر شده و ریز‌و‌درشت دوچرخه‌سواری را آلوده خودش کرده و دارد آن را از بین می‌برد. من از سال 2006 بود که دیدم هر‌چه می‌جنگم و تمرین کنم، نمی‌توانم خودم را به بقیه برسانم. به نقطه‌ای رسیدم که بحث دوپینگ را به میان کشیدم و گفتم این نفرات دوپینگ می‌کنند اما مسئولان در جواب به من گفتند تو داری به آنها تهمت می‌زنی. تو نمی‌توانی خوب پا بزنی آنها را متهم می‌کنی. یک جایی شد که تمرین روزی یک وعده را به دو وعده و سپس به سه وعده رساندم اما باز‌هم نتوانستم به جایی برسم. این‌طور شد که یواش‌یواش مجبور شدم من هم سراغ دارو و مواد نیروزا بروم. وقتی دیدم هیچ ترسی نیست و همه دارند از آن استفاده می‌کنند، پس من هم به دنبالش رفتم؛ منی که یک استامینوفن نمی‌خوردم، به جایی رسیده بودم که به‌راحتی دارو مصرف می‌کردم.
پس چطور تست‌هایتان مثبت اعلام نمی‌شد؟
افراد زیادی هستند که در این رابطه به ورزشکار مشاوره می‌دهند. مثلا طول عمر بعضی از داروها هشت‌روزه است. اگر 10 روز آن را قطعی کنی، اثر آن در تست‌ها باقی نمی‌ماند. من به جرئت می‌گویم اگر الان از کسانی که در اردو نیستند، تست دوپینگ بگیرند، نمونه همه آنها مثبت می‌شود.
شما زمانی خداحافظی کردید که چند ماه بعدش اعلام شد تستتان مثبت شده است. کناره‌گیری‌تان از ورزش واقعا ربطی به این موضوع داشت؟
نه، این‌طور نبود که من از دوپینگم آگاه باشم و خداحافظی کنم. هیچ‌وقت تست مستقیم من مثبت نشد. در یك تستی كه چند مورد از دوپینگ‌های من را آنالیز می‌كرد، گفتند جوابت مثبت شده. من‌هم وقتی دیدم کسی پشتم نیست و دارم بدنام می‌شودم، پذیرفتم که دوپینگ کرده‌ام. الان هم که برگشتم به خاطر این است که تستم مثبت شد. اگر مثل بعضی از دوستان دیگر تست من مثبت می‌شد و اعلام نمی‌كردند، شاید برنمی‌گشتم. تست مثبت خیلی از هم‌دوره‌های من در نطفه خفه شد و آب از آب تكان نخورد. اما به خاطر برخی مشكلاتی كه من با فدراسیون داشتم، نه‌تنها نتیجه تستم را اعلام كردند، بلكه حتی هر ‌چند‌وقت یك‌بار در رسانه‌ها روی آن تأكید می‌شد. در کل اینکه می‌خواهم بگویم دوپینگ بخشی از ورزش است. من نمی‌خواهم بگویم استفاده از مواد نیروزا کار درستی است اما ما فقط اسم این كار را دوپینگ گذاشته‌ایم. در‌حالی‌كه می‌تواند علم تغذیه یا مكمل باشد. تمام ورزشکاران دنیا دارند از طریق همین علم تغذیه، ورزش حرفه‌ای می‌کنند. اما آیا واقعا ما یك پزشك متخصص تغذیه درست و حسابی برای ورزشمان داریم كه با غذا و مكمل ورزشكار را به سطح ایدئال برساند. من چهار بار مدال بازی‌های آسیایی گرفتم، یك بار یك قرص كافئین نخوردم. آن همه در قهرمانی آسیا مدال گرفتم، حتی یك مولتی‌ویتامین نخوردم؛ اما متأسفانه الان ورزشكار جوان تا از راه نرسیده، در اینترنت به دنبال این است که سریع یک دارو پیدا کند تا قوای بدنی‌اش را بالا ببرد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها