|

‌مدیریت بحران جمعیت در پیرامون پایتخت

مهدی زارع*

در استان تهران برآوردها در پایان سال 1399 جمعیت را حدود 13.9 میلیون نفر (نزدیک به 14 میلیون نفر) نشان می‌دهد. سر‌جمع جمعیت دو استان تهران و البرز در پایان سال 1399 حدود 16.9 میلیون (نزدیک به 17 میلیون نفر) برآورد شده است. از جمعیت دو استان تهران و البرز، حدود پنج‌میلیون‌و 960 هزار نفر در پایان سال 99 در خارج از شهرهای تهران و کرج زندگی می‌کنند. چنین جمعیتی حدود دو میلیون نفر بیش از جمعیت حدود چهار میلیون نفری مشهد و حومه (خود شهر مشهد و حاشیه‌های اطراف آن) -بزرگ‌ترین تجمع جمعیتی بیرون از تهران در کل کشور- در چنین زمانی است. آیا محدوده اطراف تهران و کرج کشش چنین جمعیتی را فقط در زمینه تأمین آب دارد؟ آسیب‌پذیری کلان‌شهرها در کشورهای در‌حال‌توسعه چالش بزرگ دنیای کنونی است. مناطق شهرهای بزرگ و پایتخت کشورهای در‌حال‌توسعه به‌طور مداوم پرجمعیت‌تر می‌شوند و این در حالی است که بسیاری از این کلان‌شهرها در معرض مخاطرات طبیعی و انسانی گوناگون هستند. در این شهرها، فقرا و حاشیه‌نشینان در مجاورت ثروتمندان و طبقه متوسط و متن جامعه زندگی می‌کنند. این هم‌نشینی و مجاورت، در بیشتر موارد به صورت ناپایدار و صرفا فیزیکی بوده و بر تهدیدهای سلامتی و معیشتی ناشی از سوانح طبیعی و همچنین میزان توانمندی و تاب‌آوری مقابله با آنها اثر منفی گذاشته است.

ظرفیت مدیران این شهرها برای کنار‌آمدن با سوانح و ریسک آنها، امروز از دغدغه‌های مهم کشورهای مزبور ازجمله کشور ماست. در استان‌های تهران و البرز جمعا حدود 400 هزار واحد مسکن مهر (مسکن ملی) -318 هزار واحد در استان تهران و 85 هزار واحد در استان البرز- برنامه‌ریزی شده و قرار است تا پایان سال 99 بیشتر این واحدها تکمیل و واگذار شود. به نظر می‌رسد این واحدها محل زندگی حدود 1.6 میلیون نفر از هم‌وطنان ما باشند (حدود 10 درصد از جمعیت کنونی دو استان تهران و البرز). مسکن‌های مهر در زلزله‌های ورزقان (1391)، مورموری آبدانان ایلام (1393)، ازگله سرپل ذهاب (1396) و دماوند در استان تهران (19 اردیبهشت 1399) کارنامه‌ای بد از نظر میزان تاب‌آوری از خود بر جای گذاشتند. اختصاص حدود 10 درصد از محل سکونت امروزه و آینده شهروندان در این منطقه به چنین نوع ساختمان‌هایی، بیش از آنکه نشان از برنامه‌ریزی در جهت توسعه باشد، حرکت در جهت توسعه ناپایدار و افزایش ریسک در استان‌های تهران و البرز است . در پایان سال 99، بر اساس برآورد مرکز آمار ایران، 30‌میلیون‌و 300 هزار نفر از جمعیت 92‌میلیون‌نفری ایران در 10 شهر بزرگ کشور و حاشیه آنها زندگی می‌کنند (33 درصد). در پایان سال 99، 17 میلیون نفر در استان‌های تهران و البرز زندگی می‌کنند که حدود 14 میلیون نفر (13.7 میلیون نفر) در طی روز در تهران هستند. حدود 37 درصد از جمعیت استان‌های تهران و البرز در درون یا نزدیکی پهنه گسله فعال ساکن هستند. در خوش‌بینانه‌ترین حالت، حدود 25 درصد از جمعیت این دو استان در بافت فرسوده زندگی می‌کنند. مسئله فوری برای مدیریت بحران در چنین پهنه‌ای، جابه‌جایی وسیع جمعیت و تمایل به تمرکز جمعیت در محدوده پیرامون تهران و کرج است. جمعیت ثابت شهر تهران -در شب‌هنگام- از حدود هفت‌‌میلیون‌و 900 هزار نفر در سال 85 به حدود 9‌میلیون‌و 300 هزار نفر در پایان سال 99 می‌رسد. در این رشد جمعیت، با ساخت خانه، آپارتمان، ویلا و برج در محل مخروط‌افکنه‌ها و دامنه‌های سیل‌گیر و سیل‌خیز و همچنین محدوده گسل‌های فعال و دامنه‌های فعال از دید زمین‌لغزش، ریسک مخاطرات در تهران و پیرامون، حتی در همین دهه گذشته افزایش یافته است. مردم فقیر و کمتر‌برخوردار مهاجرتی از داخل شهر تهران به سوی مناطق جنوب شرق، جنوب، جنوب غرب و غرب تهران در ناحیه حاشیه شهر آغاز کرده‌اند؛درحالی‌که رشد سالانه جمعیت در داخل شهر تهران در حد یک درصد بوده است، رشد جمعیت در منطقه شرق و جنوب شرق تهران -شهرستان‌های ورامین، پاکدشت و پیشوا- با رشد دو درصد از حدود 780 هزار نفر در سال 1385 در سال 95 به حدود 900 هزار نفر و حدود یک‌میلیون‌و صد هزار نفر در پایان سال 99 رسیده است. یادآور می‌شود که حدود 300 هزار نفر مهاجر افغان ثبت‌نشده و حدود 750 هزار نفر مهاجر افغانستانی ثبت‌شده در استان‌های تهران و البرز زندگی می‌کنند (حدود 46 درصد از کل مهاجران افغانستانی در همین دو استان ایران ساکن‌اند) که در جریان زندگی در منطقه حاضرند، ولی در برآوردهای آسیب‌پذیری و ریسک معمولا در آمار در نظر گرفته نمی‌شوند. رشد جمعیت در منطقه جنوب و جنوب غرب تهران (شهرستان‌های رباط‌‌کریم، بهارستان و اسلامشهر) با رشد سالانه حدود سه درصد از جمعیت حدود یک‌میلیون‌و 63 هزار نفر در سال 85، به جمعیت یک‌میلیون‌و 440 هزار نفر در سال 95 و حدود یک‌میلیون‌و 730 هزار نفر در پایان سال 99 می‌رسد. همچنین منطقه غربی تهران (با شهرستان‌های ملارد، قدس و شهریار) با بالاترین سرعت رشد جمعیت در استان تهران -چهار درصد سالانه- از جمعیت یک‌میلیون‌و 44 هزار نفری در سال 85 به جمعیتی حدود یک‌میلیون‌و 560 هزار نفری در سال 95 و یک‌میلیون‌و 870 هزار نفر در پایان سال 99 می‌رسد. تمرکز جمعیت در کلان‌شهرها و پیرامون آنها، چالش مهم مدیریت کاهش ریسک و مدیریت بحران در امروز و آینده ماست. تنها چهار‌میلیون‌و 700 هزار نفر در بیرون شهر تهران و داخل استان تهران در فاصله‌ای کمتر از 50 کیلومتری از تهران زندگی می‌کنند. این جمعیت انبوه حاشیه‌ای کلان‌شهر تهران اکنون به بزرگ‌ترین چالش برای تأمین و مصرف منابع ملی و معرضیت در برابر انواع مخاطرات در کشور ما تبدیل شده‌اند.
* استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی

در استان تهران برآوردها در پایان سال 1399 جمعیت را حدود 13.9 میلیون نفر (نزدیک به 14 میلیون نفر) نشان می‌دهد. سر‌جمع جمعیت دو استان تهران و البرز در پایان سال 1399 حدود 16.9 میلیون (نزدیک به 17 میلیون نفر) برآورد شده است. از جمعیت دو استان تهران و البرز، حدود پنج‌میلیون‌و 960 هزار نفر در پایان سال 99 در خارج از شهرهای تهران و کرج زندگی می‌کنند. چنین جمعیتی حدود دو میلیون نفر بیش از جمعیت حدود چهار میلیون نفری مشهد و حومه (خود شهر مشهد و حاشیه‌های اطراف آن) -بزرگ‌ترین تجمع جمعیتی بیرون از تهران در کل کشور- در چنین زمانی است. آیا محدوده اطراف تهران و کرج کشش چنین جمعیتی را فقط در زمینه تأمین آب دارد؟ آسیب‌پذیری کلان‌شهرها در کشورهای در‌حال‌توسعه چالش بزرگ دنیای کنونی است. مناطق شهرهای بزرگ و پایتخت کشورهای در‌حال‌توسعه به‌طور مداوم پرجمعیت‌تر می‌شوند و این در حالی است که بسیاری از این کلان‌شهرها در معرض مخاطرات طبیعی و انسانی گوناگون هستند. در این شهرها، فقرا و حاشیه‌نشینان در مجاورت ثروتمندان و طبقه متوسط و متن جامعه زندگی می‌کنند. این هم‌نشینی و مجاورت، در بیشتر موارد به صورت ناپایدار و صرفا فیزیکی بوده و بر تهدیدهای سلامتی و معیشتی ناشی از سوانح طبیعی و همچنین میزان توانمندی و تاب‌آوری مقابله با آنها اثر منفی گذاشته است.

ظرفیت مدیران این شهرها برای کنار‌آمدن با سوانح و ریسک آنها، امروز از دغدغه‌های مهم کشورهای مزبور ازجمله کشور ماست. در استان‌های تهران و البرز جمعا حدود 400 هزار واحد مسکن مهر (مسکن ملی) -318 هزار واحد در استان تهران و 85 هزار واحد در استان البرز- برنامه‌ریزی شده و قرار است تا پایان سال 99 بیشتر این واحدها تکمیل و واگذار شود. به نظر می‌رسد این واحدها محل زندگی حدود 1.6 میلیون نفر از هم‌وطنان ما باشند (حدود 10 درصد از جمعیت کنونی دو استان تهران و البرز). مسکن‌های مهر در زلزله‌های ورزقان (1391)، مورموری آبدانان ایلام (1393)، ازگله سرپل ذهاب (1396) و دماوند در استان تهران (19 اردیبهشت 1399) کارنامه‌ای بد از نظر میزان تاب‌آوری از خود بر جای گذاشتند. اختصاص حدود 10 درصد از محل سکونت امروزه و آینده شهروندان در این منطقه به چنین نوع ساختمان‌هایی، بیش از آنکه نشان از برنامه‌ریزی در جهت توسعه باشد، حرکت در جهت توسعه ناپایدار و افزایش ریسک در استان‌های تهران و البرز است . در پایان سال 99، بر اساس برآورد مرکز آمار ایران، 30‌میلیون‌و 300 هزار نفر از جمعیت 92‌میلیون‌نفری ایران در 10 شهر بزرگ کشور و حاشیه آنها زندگی می‌کنند (33 درصد). در پایان سال 99، 17 میلیون نفر در استان‌های تهران و البرز زندگی می‌کنند که حدود 14 میلیون نفر (13.7 میلیون نفر) در طی روز در تهران هستند. حدود 37 درصد از جمعیت استان‌های تهران و البرز در درون یا نزدیکی پهنه گسله فعال ساکن هستند. در خوش‌بینانه‌ترین حالت، حدود 25 درصد از جمعیت این دو استان در بافت فرسوده زندگی می‌کنند. مسئله فوری برای مدیریت بحران در چنین پهنه‌ای، جابه‌جایی وسیع جمعیت و تمایل به تمرکز جمعیت در محدوده پیرامون تهران و کرج است. جمعیت ثابت شهر تهران -در شب‌هنگام- از حدود هفت‌‌میلیون‌و 900 هزار نفر در سال 85 به حدود 9‌میلیون‌و 300 هزار نفر در پایان سال 99 می‌رسد. در این رشد جمعیت، با ساخت خانه، آپارتمان، ویلا و برج در محل مخروط‌افکنه‌ها و دامنه‌های سیل‌گیر و سیل‌خیز و همچنین محدوده گسل‌های فعال و دامنه‌های فعال از دید زمین‌لغزش، ریسک مخاطرات در تهران و پیرامون، حتی در همین دهه گذشته افزایش یافته است. مردم فقیر و کمتر‌برخوردار مهاجرتی از داخل شهر تهران به سوی مناطق جنوب شرق، جنوب، جنوب غرب و غرب تهران در ناحیه حاشیه شهر آغاز کرده‌اند؛درحالی‌که رشد سالانه جمعیت در داخل شهر تهران در حد یک درصد بوده است، رشد جمعیت در منطقه شرق و جنوب شرق تهران -شهرستان‌های ورامین، پاکدشت و پیشوا- با رشد دو درصد از حدود 780 هزار نفر در سال 1385 در سال 95 به حدود 900 هزار نفر و حدود یک‌میلیون‌و صد هزار نفر در پایان سال 99 رسیده است. یادآور می‌شود که حدود 300 هزار نفر مهاجر افغان ثبت‌نشده و حدود 750 هزار نفر مهاجر افغانستانی ثبت‌شده در استان‌های تهران و البرز زندگی می‌کنند (حدود 46 درصد از کل مهاجران افغانستانی در همین دو استان ایران ساکن‌اند) که در جریان زندگی در منطقه حاضرند، ولی در برآوردهای آسیب‌پذیری و ریسک معمولا در آمار در نظر گرفته نمی‌شوند. رشد جمعیت در منطقه جنوب و جنوب غرب تهران (شهرستان‌های رباط‌‌کریم، بهارستان و اسلامشهر) با رشد سالانه حدود سه درصد از جمعیت حدود یک‌میلیون‌و 63 هزار نفر در سال 85، به جمعیت یک‌میلیون‌و 440 هزار نفر در سال 95 و حدود یک‌میلیون‌و 730 هزار نفر در پایان سال 99 می‌رسد. همچنین منطقه غربی تهران (با شهرستان‌های ملارد، قدس و شهریار) با بالاترین سرعت رشد جمعیت در استان تهران -چهار درصد سالانه- از جمعیت یک‌میلیون‌و 44 هزار نفری در سال 85 به جمعیتی حدود یک‌میلیون‌و 560 هزار نفری در سال 95 و یک‌میلیون‌و 870 هزار نفر در پایان سال 99 می‌رسد. تمرکز جمعیت در کلان‌شهرها و پیرامون آنها، چالش مهم مدیریت کاهش ریسک و مدیریت بحران در امروز و آینده ماست. تنها چهار‌میلیون‌و 700 هزار نفر در بیرون شهر تهران و داخل استان تهران در فاصله‌ای کمتر از 50 کیلومتری از تهران زندگی می‌کنند. این جمعیت انبوه حاشیه‌ای کلان‌شهر تهران اکنون به بزرگ‌ترین چالش برای تأمین و مصرف منابع ملی و معرضیت در برابر انواع مخاطرات در کشور ما تبدیل شده‌اند.
* استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها