عباس صفاری، شاعر ایرانی، در پی ابتلا به کرونا درگذشت
شاعری ناتمام
مزدک پنجهای
عباس صفاری را با مجموعه شعر دوربین قدیمیاش شناختم. بعدها مراوداتم با او از طریق نامه شکل گرفت. کمی که گذشت یک بار در نامه برایش نوشتم بهتر نیست به جای نامهنگاری سنتی و این انتظار طولانی برای دریافتش، از ایمیل استفاده کنیم. مهربانانه برایم نوشت که نامه به دستخط نویسنده، نشاندهنده شخصیت و هویت راقم آن است. بعدها دستخط آدمها به لحاظ تاریخی خاصه پس از مرگشان ارزشمند میشود. تجربه زندگی در آمریکا و آشنایی صفاری با ادبیات جهان سبب شده بود تا به دور از هیجانات رایج و موجسواریهای مرسوم، شعرش را بسراید. «دوربین قدیمی» اگرچه نخستین کتابش نبود اما بهواسطه اینکه مورد توجه داوران جایزه کارنامه قرار گرفته بود، سهم بسزایی در تعرفه و مطرحشدن او بین مخاطبان داشت. شعرهای صفاری بوی زندگی، عشق و اسطوره، حسرت و دلتنگی میداد. او توجه ویژهای به شعرهای کانکریت (دیداری) نیز داشت و این مسئله را در همان مجموعه شعر «دوربین قدیمی» میتوان سراغ گرفت. شعر او اگرچه به لحاظ ساختار زبانی و فرمی سهل و ممتنع بود اما بهمراتب با سایر شاعران سادهسرا توفیر بسیار داشت. در واقع آنچه او را از سایرین متمایز میکرد جهانبینی و نگاه متفاوتش به مقوله انسان و مسئله اسطوره بود. میگویند انسان زمانی به اسطوره پناه میبرد که دلتنگ باشد. صفاری از معدود شاعران مهاجر به شمار میرود که جلای وطن موجب فاصلهاش با مخاطبان داخل کشور نشد. او بسیار جدی، پُرتلاش و حرفهای بود. این را من نمیگویم بلکه کتابهای منتشرشدهاش و بازخوردشان در رسانهها میگوید. خبر رسیده که او در ۶۹سالگی بر اثر کرونا در کالیفرنیا ترک دنیا کرده است. حالا این ما هستیم که در فقدانش مویه خواهیم کرد.
عباس صفاری را با مجموعه شعر دوربین قدیمیاش شناختم. بعدها مراوداتم با او از طریق نامه شکل گرفت. کمی که گذشت یک بار در نامه برایش نوشتم بهتر نیست به جای نامهنگاری سنتی و این انتظار طولانی برای دریافتش، از ایمیل استفاده کنیم. مهربانانه برایم نوشت که نامه به دستخط نویسنده، نشاندهنده شخصیت و هویت راقم آن است. بعدها دستخط آدمها به لحاظ تاریخی خاصه پس از مرگشان ارزشمند میشود. تجربه زندگی در آمریکا و آشنایی صفاری با ادبیات جهان سبب شده بود تا به دور از هیجانات رایج و موجسواریهای مرسوم، شعرش را بسراید. «دوربین قدیمی» اگرچه نخستین کتابش نبود اما بهواسطه اینکه مورد توجه داوران جایزه کارنامه قرار گرفته بود، سهم بسزایی در تعرفه و مطرحشدن او بین مخاطبان داشت. شعرهای صفاری بوی زندگی، عشق و اسطوره، حسرت و دلتنگی میداد. او توجه ویژهای به شعرهای کانکریت (دیداری) نیز داشت و این مسئله را در همان مجموعه شعر «دوربین قدیمی» میتوان سراغ گرفت. شعر او اگرچه به لحاظ ساختار زبانی و فرمی سهل و ممتنع بود اما بهمراتب با سایر شاعران سادهسرا توفیر بسیار داشت. در واقع آنچه او را از سایرین متمایز میکرد جهانبینی و نگاه متفاوتش به مقوله انسان و مسئله اسطوره بود. میگویند انسان زمانی به اسطوره پناه میبرد که دلتنگ باشد. صفاری از معدود شاعران مهاجر به شمار میرود که جلای وطن موجب فاصلهاش با مخاطبان داخل کشور نشد. او بسیار جدی، پُرتلاش و حرفهای بود. این را من نمیگویم بلکه کتابهای منتشرشدهاش و بازخوردشان در رسانهها میگوید. خبر رسیده که او در ۶۹سالگی بر اثر کرونا در کالیفرنیا ترک دنیا کرده است. حالا این ما هستیم که در فقدانش مویه خواهیم کرد.