تحلیلی بر دلایل وقوع خشونت خانگی
سرهنگ ایوب آقارحیمی، رئیس اداره برآورد اجتماعی و افکارسنجی معاونت اجتماعی پلیس فارس: خشونتهای خانگی نهتنها افراد و خانوادههای بسیاری را درگیر میکند، به تبع آن جامعه را نیز متأثر میکند و سرریز آن را میتوان در آسیبهای اجتماعی جامعه مشاهده کرد. در چند دهه اخیر نظام خانواده در ایران بهدلایلی مانند گسترش زندگی شهرنشینی، تغییر در سبک زندگی، ورود و توسعه و گسترش فناوریهای نوین، توجه به ظاهر زندگی، تغییرهایی کرده است که این موارد را میتوان بخشی از ویژگیهای مدرنیته و ورود آن به جامعه دانست. با اندک دقتی در کشور ما نیز تأثیر مدرنیسم بر خانواده هم در بعد ساختاری و هم در بعد کارکردی خانواده رخ نمایانده است. در بعد ساختاری، تغییر خانواده از گسترده به هستهای، افزایش خانوادههای تکوالد، افزایش خانوارهای تکنفره و... نمونهای از این تأثیرات است که پیامدهایی مانند شکاف بین نسلی، کاهش روابط اعضای خانواده، جایگزینی نقش نهادهای ثانویه به جای نهاد خانواده، سختشدن انطباق زن و شوهر با یکدیگر بهدلیل مدعیشدن هر دو در تصمیمگیریها و نداشتن مهارت لازم در این زمینه، مصرفگرایی، بههمریختن نقشهای زن و شوهر در جامعه مدرن و عدم انطباق آنها با این تغییر و... را به دنبال داشته است؛ بنابراین نمیتوان تأثیرات مدرنیته را بر ابعاد گوناگون زندگی افراد نادیده گرفت، بیشک جامعه ایرانی نیز خواسته یا ناخواسته از این تأثیرات مستثنا نبوده است. گسترش رسانههای مختلف (فضای مجازی، ماهواره و...) و ارائه برنامههای متنوع، قطع پیوندهای حقیقی، بیتوجهی به نیازهای عاطفی و روانی زوجین، کاستهشدن از فرصت گفتوگو و اعتمادآفرینی، شکلگیری روابط نامشروع بهصورت خزنده، رواج بیوفایی، تنوعگرایی در روابط جنسی و عاطفی و... در شکلگیری خشونتهای خانگی نقش داشته است. افزایش میزان خشونت تحتتأثیر فراوردههای فرهنگی جامعه مدرن است، ولی نمیتوان تنها این مورد را علت دانست، چراکه تا چند دهه قبل جامعهشناسان خشونت و اختلافات در خانواده را امری استثنائی قلمداد میکردند و آن را خاص خانوادههایی میدانستند که دارای مشکلات مادی، سطح پایین فرهنگ و شرایط بحرانی مانند طلاق بودند؛ اما نتایج تحقیقات برخلاف تصور رایج نشان داد که خشونت در میان همه خانوادهها و سطوح اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی جامعه وجود دارد. خشونت خانگی علیه یکدیگر از جمله مسائل و مشکلاتی است که زندگی بسیاری از افراد را در طبقات و قشرهای مختلف اجتماعی بهنوعی متأثر میکند. اگرچه این خشونت در حریم خانواده رخ میدهد اما بر زندگی در همه عرصهها تأثیر میگذارد. خشونت خانگی درحالحاضر با توجه به تحولات اجتماعی و مسائل بهوجودآمده خاصه بیماری کرونا، وارد مرحله جدیدی شده و این بیماری که تمام عرصههای زندگی افراد را درنوردیده توانسته بر ازدیاد خشونت خانگی نیز بیفزاید، چراکه مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... تحتالشعاع آن بوده و هریک از این عرصهها خود بهنوعی بر خانواده تأثیرگذار است.
سرهنگ ایوب آقارحیمی، رئیس اداره برآورد اجتماعی و افکارسنجی معاونت اجتماعی پلیس فارس: خشونتهای خانگی نهتنها افراد و خانوادههای بسیاری را درگیر میکند، به تبع آن جامعه را نیز متأثر میکند و سرریز آن را میتوان در آسیبهای اجتماعی جامعه مشاهده کرد. در چند دهه اخیر نظام خانواده در ایران بهدلایلی مانند گسترش زندگی شهرنشینی، تغییر در سبک زندگی، ورود و توسعه و گسترش فناوریهای نوین، توجه به ظاهر زندگی، تغییرهایی کرده است که این موارد را میتوان بخشی از ویژگیهای مدرنیته و ورود آن به جامعه دانست. با اندک دقتی در کشور ما نیز تأثیر مدرنیسم بر خانواده هم در بعد ساختاری و هم در بعد کارکردی خانواده رخ نمایانده است. در بعد ساختاری، تغییر خانواده از گسترده به هستهای، افزایش خانوادههای تکوالد، افزایش خانوارهای تکنفره و... نمونهای از این تأثیرات است که پیامدهایی مانند شکاف بین نسلی، کاهش روابط اعضای خانواده، جایگزینی نقش نهادهای ثانویه به جای نهاد خانواده، سختشدن انطباق زن و شوهر با یکدیگر بهدلیل مدعیشدن هر دو در تصمیمگیریها و نداشتن مهارت لازم در این زمینه، مصرفگرایی، بههمریختن نقشهای زن و شوهر در جامعه مدرن و عدم انطباق آنها با این تغییر و... را به دنبال داشته است؛ بنابراین نمیتوان تأثیرات مدرنیته را بر ابعاد گوناگون زندگی افراد نادیده گرفت، بیشک جامعه ایرانی نیز خواسته یا ناخواسته از این تأثیرات مستثنا نبوده است. گسترش رسانههای مختلف (فضای مجازی، ماهواره و...) و ارائه برنامههای متنوع، قطع پیوندهای حقیقی، بیتوجهی به نیازهای عاطفی و روانی زوجین، کاستهشدن از فرصت گفتوگو و اعتمادآفرینی، شکلگیری روابط نامشروع بهصورت خزنده، رواج بیوفایی، تنوعگرایی در روابط جنسی و عاطفی و... در شکلگیری خشونتهای خانگی نقش داشته است. افزایش میزان خشونت تحتتأثیر فراوردههای فرهنگی جامعه مدرن است، ولی نمیتوان تنها این مورد را علت دانست، چراکه تا چند دهه قبل جامعهشناسان خشونت و اختلافات در خانواده را امری استثنائی قلمداد میکردند و آن را خاص خانوادههایی میدانستند که دارای مشکلات مادی، سطح پایین فرهنگ و شرایط بحرانی مانند طلاق بودند؛ اما نتایج تحقیقات برخلاف تصور رایج نشان داد که خشونت در میان همه خانوادهها و سطوح اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی جامعه وجود دارد. خشونت خانگی علیه یکدیگر از جمله مسائل و مشکلاتی است که زندگی بسیاری از افراد را در طبقات و قشرهای مختلف اجتماعی بهنوعی متأثر میکند. اگرچه این خشونت در حریم خانواده رخ میدهد اما بر زندگی در همه عرصهها تأثیر میگذارد. خشونت خانگی درحالحاضر با توجه به تحولات اجتماعی و مسائل بهوجودآمده خاصه بیماری کرونا، وارد مرحله جدیدی شده و این بیماری که تمام عرصههای زندگی افراد را درنوردیده توانسته بر ازدیاد خشونت خانگی نیز بیفزاید، چراکه مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... تحتالشعاع آن بوده و هریک از این عرصهها خود بهنوعی بر خانواده تأثیرگذار است.