|

فرصت ممتاز سوآپ با قفقاز

ابراهیم رضایی‌راد . کارشناس مسائل منطقه

موقعیت ژئوپلیتیک ایران و همچنین کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز می‌تواند به موضوع جذابی برای همکاری‌های دوجانبه میان ایران و این کشورها تبدیل شود. قراردادهای سوآپ به نوعی از قراردادها اطلاق می‌شود که کالایی در یک نقطه تحویل گرفته شده و در نقطه‌ای دیگر تحویل داده می‌شود. دسترسی‌نداشتن کشورهای آسیای مرکزی به آب‌های آزاد، سبب تمایل هر‌چه بیشتر این کشورها به انعقاد این نوع قراردادها می‌شود. برای مثال، در سوآپ نفتی، ایران نفت خام کشورهای آسیای مرکزی را در دریای خزر دریافت کرده و طبق قرارداد منعقدشده، همان میزان نفت دریافتی را در جنوب کشور و در خلیج فارس به مشتریان نفتی این کشورها تحویل می‌دهد. از نقطه‌نظر جغرافیایی، کشور جمهوری آذربایجان از منطقه قفقاز، همچنین ترکمنستان و قزاقستان از آسیای مرکزی، بیشترین تمایل را به انعقاد این نوع قراردادها در زمینه سوآپ نفتی با ایران دارند. کشورهای فوق با وجود تولید و استخراج نفت و همچنین فراورده‌های نفتی، توانایی انتقال کم‌هزینه این کالاها را به مشتریان خود ندارند. از منظر تاریخی، اولین قرارداد در این زمینه میان جمهوری اسلامی ایران و قزاقستان در سال ۱۳۷۵ به امضای مقامات دو طرف رسید. طبق این قرارداد، ایران ضمن دریافت روزانه ۴۰ هزار بشکه نفت خام سبک از قزاقستان در شمال کشور که مورد نیاز پالایشگاه‌های تبریز و تهران است، همین مقدار نفت خام را در خلیج فارس به شرکای تجاری قزاقستان تحویل می‌دهد. ایران با استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک مناسب خود می‌تواند نقش پلی برای انتقال کالاهای این کشورها به آب‌های آزاد را ایفا کند.

از مزایای طرح سوآپ نفتی در دریای خزر برای ایران می‌توان به گسترش نفوذ اقتصادی و تبدیل‌شدن کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به‌عنوان بازار محصولات تجاری ایران اشاره کرد. از مزایای دیگر انعقاد این نوع قراردادها می‌توان به کاهش وابستگی‌های کشورهای آسیای مرکزی به روسیه در حوزه انرژی نام برد. از‌جمله موانع موجود درباره سوآپ نفتی، نگاه مثبت مسئولان و سیاست‌گذاران حوزه انرژی به این مقوله در ایران است. بهترین مصداق در این مورد، لغو قراردادهای سوآپ نفتی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی از سوی وزارت نفت دولت دهم جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی است. همین امر موجب طرح شکایت این کشورها از ایران در دیوان داوری شد که نتیجه آن، الزام ایران به پرداخت ۵.۵ میلیون دلار شد. مانع بعدی در زمینه همکاری‌های حوزه انرژی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، فدراسیون روسیه است. روسیه به دلیل نقش پررنگ خود در این منطقه به حضور هر بازیگر سومی در منطقه به‌شدت حساس بوده و آن را برنمی‌تابد. همچنین ایالات متحده آمریکا نیز به دلیل حساسیت نسبت به حضور و نفوذ ایران در منطقه آسیای مرکزی، هر‌گونه همکاری میان ایران و کشورهای این منطقه را به‌عنوان خط قرمز خود تعریف می‌کند. تحریم‌های اعمالی از سوی ایالات متحده آمریکا علیه ایران موجب عدم گسترش همکاری‌های میان ایران و دیگر کشورها در حوزه انرژی شده است.
با مد‌نظر قرار‌گرفتن کلیه جوانب روابط میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین موانعی از‌جمله تحریم‌های اعمالی از سوی ایالات متحده آمریکا علیه ایران، سوآپ نفتی می‌تواند به‌عنوان فرصتی جهت تعمیق روابط میان ایران و کشورهای فوق ذکر شود. با استفاده از این نوع قراردادها، ایران علاوه بر شکست حصر اقتصادی خود، توانایی در‌پیش‌گرفتن سیاستی همچون ترکیه در تبدیل آسیای مرکزی و قفقاز به بازار هدف را دارد. گسترش روابط میان ایران و کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به نفوذ هر‌چه بیشتر ایران در این منطقه منجر شده و می‌تواند به یکی از اهرم‌های سیاست خارجی ایران برای جلوگیری از نفوذ ایالات متحده در این منطقه تبدیل شود. در همین راستا، بهره‌گیری از قراردادهای نفتی سوآپ توانایی کمک هرچه بیشتر به این قبیل سیاست‌ها را دارد و به نوعی سیاستی برد-برد برای هر دو طرف خواهد بود. اگرچه درپیش‌گرفتن این سیاست پیشاپیش نیازمند تغییر دیدگاه سیاست‌گذاران حوزه انرژی در ایران نسبت به منطقه آسیای مرکزی و قفقاز است.

موقعیت ژئوپلیتیک ایران و همچنین کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز می‌تواند به موضوع جذابی برای همکاری‌های دوجانبه میان ایران و این کشورها تبدیل شود. قراردادهای سوآپ به نوعی از قراردادها اطلاق می‌شود که کالایی در یک نقطه تحویل گرفته شده و در نقطه‌ای دیگر تحویل داده می‌شود. دسترسی‌نداشتن کشورهای آسیای مرکزی به آب‌های آزاد، سبب تمایل هر‌چه بیشتر این کشورها به انعقاد این نوع قراردادها می‌شود. برای مثال، در سوآپ نفتی، ایران نفت خام کشورهای آسیای مرکزی را در دریای خزر دریافت کرده و طبق قرارداد منعقدشده، همان میزان نفت دریافتی را در جنوب کشور و در خلیج فارس به مشتریان نفتی این کشورها تحویل می‌دهد. از نقطه‌نظر جغرافیایی، کشور جمهوری آذربایجان از منطقه قفقاز، همچنین ترکمنستان و قزاقستان از آسیای مرکزی، بیشترین تمایل را به انعقاد این نوع قراردادها در زمینه سوآپ نفتی با ایران دارند. کشورهای فوق با وجود تولید و استخراج نفت و همچنین فراورده‌های نفتی، توانایی انتقال کم‌هزینه این کالاها را به مشتریان خود ندارند. از منظر تاریخی، اولین قرارداد در این زمینه میان جمهوری اسلامی ایران و قزاقستان در سال ۱۳۷۵ به امضای مقامات دو طرف رسید. طبق این قرارداد، ایران ضمن دریافت روزانه ۴۰ هزار بشکه نفت خام سبک از قزاقستان در شمال کشور که مورد نیاز پالایشگاه‌های تبریز و تهران است، همین مقدار نفت خام را در خلیج فارس به شرکای تجاری قزاقستان تحویل می‌دهد. ایران با استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک مناسب خود می‌تواند نقش پلی برای انتقال کالاهای این کشورها به آب‌های آزاد را ایفا کند.

از مزایای طرح سوآپ نفتی در دریای خزر برای ایران می‌توان به گسترش نفوذ اقتصادی و تبدیل‌شدن کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به‌عنوان بازار محصولات تجاری ایران اشاره کرد. از مزایای دیگر انعقاد این نوع قراردادها می‌توان به کاهش وابستگی‌های کشورهای آسیای مرکزی به روسیه در حوزه انرژی نام برد. از‌جمله موانع موجود درباره سوآپ نفتی، نگاه مثبت مسئولان و سیاست‌گذاران حوزه انرژی به این مقوله در ایران است. بهترین مصداق در این مورد، لغو قراردادهای سوآپ نفتی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی از سوی وزارت نفت دولت دهم جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی است. همین امر موجب طرح شکایت این کشورها از ایران در دیوان داوری شد که نتیجه آن، الزام ایران به پرداخت ۵.۵ میلیون دلار شد. مانع بعدی در زمینه همکاری‌های حوزه انرژی میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز، فدراسیون روسیه است. روسیه به دلیل نقش پررنگ خود در این منطقه به حضور هر بازیگر سومی در منطقه به‌شدت حساس بوده و آن را برنمی‌تابد. همچنین ایالات متحده آمریکا نیز به دلیل حساسیت نسبت به حضور و نفوذ ایران در منطقه آسیای مرکزی، هر‌گونه همکاری میان ایران و کشورهای این منطقه را به‌عنوان خط قرمز خود تعریف می‌کند. تحریم‌های اعمالی از سوی ایالات متحده آمریکا علیه ایران موجب عدم گسترش همکاری‌های میان ایران و دیگر کشورها در حوزه انرژی شده است.
با مد‌نظر قرار‌گرفتن کلیه جوانب روابط میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین موانعی از‌جمله تحریم‌های اعمالی از سوی ایالات متحده آمریکا علیه ایران، سوآپ نفتی می‌تواند به‌عنوان فرصتی جهت تعمیق روابط میان ایران و کشورهای فوق ذکر شود. با استفاده از این نوع قراردادها، ایران علاوه بر شکست حصر اقتصادی خود، توانایی در‌پیش‌گرفتن سیاستی همچون ترکیه در تبدیل آسیای مرکزی و قفقاز به بازار هدف را دارد. گسترش روابط میان ایران و کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به نفوذ هر‌چه بیشتر ایران در این منطقه منجر شده و می‌تواند به یکی از اهرم‌های سیاست خارجی ایران برای جلوگیری از نفوذ ایالات متحده در این منطقه تبدیل شود. در همین راستا، بهره‌گیری از قراردادهای نفتی سوآپ توانایی کمک هرچه بیشتر به این قبیل سیاست‌ها را دارد و به نوعی سیاستی برد-برد برای هر دو طرف خواهد بود. اگرچه درپیش‌گرفتن این سیاست پیشاپیش نیازمند تغییر دیدگاه سیاست‌گذاران حوزه انرژی در ایران نسبت به منطقه آسیای مرکزی و قفقاز است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها