|

در حاشیه سخنان وزیر اطلاعات درباره ترور شهید فخری‌زاده

احسان هوشمند- پژوهشگر

سخنان وزیر اطلاعات در 20 بهمن در گفت‌وگوی خبری ساعت 22:30 شبکه دوم سیما درباره موضوعات هسته‌ای و ترور شهید محسن فخری‌زاده بازتاب رسانه‌ای بسیار گسترده‌ای داشت. تمرکز رسانه‌های داخلی و خارجی بر آن بخش از سخنان وزیر اطلاعات که درباره مسائل هسته‌ای و نیز ماجرای ترور آقای فخری‌زاده بود، موجب شد تا ابعاد دیگری از سخنان این مقام امنیتی نادیده گرفته شود.

«فردی که امکانات ترور را فراهم کرده بود هم از اعضای نیروهای مسلح بود» و «سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان می‌خواهند سربازشان را از درون کشور انتخاب کنند و با روش‌های گوناگون به وسیله فضای مجازی، این کار را انجام می‌دهند؛ البته نه به عنوان سرویس اطلاعاتی بلکه افراد را قبلا شناسایی می‌کنند که در پی چه چیزی هستند و با همان پوشش سراغ آنها می‌روند... در پوشش مؤسسه‌ تحقیقاتی و مطالعاتی سراغ کسانی می‌روند که در پی مطالعه و تحقیق هستند و فعالان اقتصادی را با پوشش بنیاد اقتصادی و اهالی فرهنگ را با پوشش نهادهای فرهنگی جذب می‌کنند، بدون اینکه شخص متوجه شود در دام سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان قرار گرفته و پس از مدتی که متوجه می‌شود در دام سرویس‌های اطلاعاتی است، ممکن است شرایط برای بیرون‌آمدنش فراهم نباشد»؛ این بخش از سخنان حجت‌‌الاسلام سیدمحمود علوی اهمیت مضاعفی دارد که کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. این سخنان از ابعاد مختلفی دارای اهمیت بررسی است:
-دشمنان کشور توانسته‌اند فردی از اعضای نیروهای مسلح را به خدمت بگیرند و در ترور اخیر، با خیانت این عامل جاسوسی، امکانات ترور مهیا شده بود.
-دشمنان در حال فعالیت هستند تا سربازان خود را از درون کشور انتخاب کنند. این سخنان نشانگر اهمیت نقش جاسوسی داخلی در پیشبرد برنامه‌های دشمنان کشور است.
سرویس‌های جاسوسی در اقصی نقاط جهان در تلاش برای یارگیری در کشورهای رقیب هستند و مقابله با جاسوسان وظیفه نهادهای امنیتی است. ابعاد فنی و تکنیکی مقابله و خنثی‌سازی و میزان موفقیت این نهادها در تقابل با نفوذ دشمنان و مکانیسم‌ها و شیوه‌های به‌خدمت‌گرفتن جاسوسان موضوعی است که باید دائما توسط مسئولان مربوطه ارزیابی، نقادی و به‌روز شود. اما بخش دیگری از این موضوع به چرایی پذیرش همکاری با دشمن توسط گروهی ولو اندک باز می‌گردد:
1-چرا گروهی پذیرفته‌اند برای دشمنان کشور جاسوسی کنند؟ آیا شمار این دسته از افراد در دهه‌های گذشته از نظر آماری رشد داشته یا اینکه روند ثابتی را به نمایش می‌گذارد؟ آیا در دوره‌های زمانی خاصی میزان این نوع افراد که به کشور خیانت کرده‌اند، بر اساس تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نوسان داشته است؟ یعنی آیا نسبتی بین شرایط کشور و افزایش و کاهش شمار کسانی که به خدمت بیگانگان در می‌آیند، وجود دارد؟ آیا تاکنون با نگاهی علمی، کارشناسی و جامعه‌شناختی درباره علل گرایش گروهی از شهروندان (ولو اندک) به جاسوسی برای دشمنان کشور مطالعات خاصی صورت گرفته است؟ آیا برای شناسایی زمینه‌ها، علت‌ها و عوامل خیانت این گروه در جوانب مختلف پژوهش‌های چندوجهی و میان‌رشته‌ای در دستور کار بوده است؟ آیا نتایج این پژوهش در خدمت اصلاح زمینه‌ها قرار گرفته است؟ آیا نتایج چنین مطالعاتی در اختیار افکار عمومی قرار داده شده تا نسبت به مصون‌سازی جمعی اقدام شود؟
2-از ابتدای انقلاب شرایط سختی برای گزینش افراد و به‌کارگیری نیروهای جدید در همه ارگان‌ها، سازمان، ادارات و وزارتخانه‌ها در نظر گرفته شده و گزینشگران بر مبنای پیگیری حتی مسائل شخصی و فردی افراد زمینه جذب یا رد همکاری افراد با ادارات را تعریف می‌کنند. گزینش در نهادهای نظامی و حساس هم با سختگیری بیشتری همراه است. آیا مکانیسم‌های جذب افراد بر اساس ملاک‌های کنونی توانسته مانعی در برابر به‌کارگیری این نوع افراد که به جاسوسی مبادرت کرده‌اند، ایجاد کند؟ یا اینکه این گزینش‌ها کارکرد دیگری داشته‌اند؟ آیا این نوع گزینش‌ها آسیب‌شناسی شده‌اند؟ چنین گزینش‌هایی چه میزان به ظاهرسازی منجر شده و در نتیجه آسیب‌های بزرگ‌تر و جبران‌ناپذیرتری را ایجاد کرده است؟
3-یکی از زمینه‌های جاسوسی و خدمت به سرویس‌های امنیتی اجانب و بیگانگان القای حس بی‌وطنی به شهروندان است. بی‌اهمیت‌بودن منافع ملی، کم‌رنگ‌شدن ارزش وطن‌دوستی و وطن‌پرستی، بی‌توجهی به اهمیت سرنوشت مشترک هموطنان و به صورت دقیق بی‌مهری به «ایران» است که موجب می‌شود تا در خلأ به‌وجودآمده زمینه‌های نفوذ یا حفره‌های امنیتی در کشور ایجاد شود.
در دهه‌های گذشته در منابع درسی و آموزشی در دوره آموزش عمومی کم‌توجهی عمیقی درباره ضرورت میهن‌دوستی، وطن‌خواهی و تاریخ و فرهنگ این دیار صورت گرفته است. در دوره آموزش عالی نیز این بی‌توجهی‌ها و کم‌توجهی‌ها استمرار داشته و نیز در برنامه‌سازی‌های رسانه‌ای به‌ویژه در صداوسیما هم کم‌کاری گسترده‌ای صورت گرفته است. پرورش نسلی که منافع ملی برایش کم‌اهمیت یا بی‌اهمیت است، نخستین حفره‌ امنیتی است که می‌تواند موجب سوءاستفاده دشمنان شود. برای این مهم آیا آسیب‌شناسی جامعی صورت گرفته است؟ آیا برای رفع کاستی‌ها، ضعف‌ها و بدسلیقگی‌ها اقدامات شایسته‌ای صورت گرفته است؟ آیا این مهم یعنی ضرورت ارتقای میهن‌دوستی در ساختار برنامه‌های فرهنگی، آموزشی و دانشگاهی، اساسا به عنوان یک ظرفیت ملی مورد تأکید بوده و رسمیت یافته است؟
4-یکی از زمینه‌های گسستن از کشور و منافع ملی، ناامیدی از آینده است. ناامیدی از کشور ریشه در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی دارد. ایجاد امید، تقویت سرمایه اجتماعی، گسترش مشارکت سیاسی و تقویت نهادهای مدنی با رویکردی ملی‌اندیشانه یکی از ظرفیت‌های بالقوه برای مقابله با دشمنان در کشور است. در صورت کاهش مشارکت عمومی در فرایندهای سیاسی یا کم‌اهمیت شمرده‌شدن رأی و نظرات مردم، راه برای دشمنان فراخ می‌شود تا به سربازگیری در درون کشور اقدام کنند. امید است این موضوعات در عالی‌ترین سطوح تصمیم‌سازی در کشور مورد تدقیق قرار داشته باشد.

سخنان وزیر اطلاعات در 20 بهمن در گفت‌وگوی خبری ساعت 22:30 شبکه دوم سیما درباره موضوعات هسته‌ای و ترور شهید محسن فخری‌زاده بازتاب رسانه‌ای بسیار گسترده‌ای داشت. تمرکز رسانه‌های داخلی و خارجی بر آن بخش از سخنان وزیر اطلاعات که درباره مسائل هسته‌ای و نیز ماجرای ترور آقای فخری‌زاده بود، موجب شد تا ابعاد دیگری از سخنان این مقام امنیتی نادیده گرفته شود.

«فردی که امکانات ترور را فراهم کرده بود هم از اعضای نیروهای مسلح بود» و «سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان می‌خواهند سربازشان را از درون کشور انتخاب کنند و با روش‌های گوناگون به وسیله فضای مجازی، این کار را انجام می‌دهند؛ البته نه به عنوان سرویس اطلاعاتی بلکه افراد را قبلا شناسایی می‌کنند که در پی چه چیزی هستند و با همان پوشش سراغ آنها می‌روند... در پوشش مؤسسه‌ تحقیقاتی و مطالعاتی سراغ کسانی می‌روند که در پی مطالعه و تحقیق هستند و فعالان اقتصادی را با پوشش بنیاد اقتصادی و اهالی فرهنگ را با پوشش نهادهای فرهنگی جذب می‌کنند، بدون اینکه شخص متوجه شود در دام سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان قرار گرفته و پس از مدتی که متوجه می‌شود در دام سرویس‌های اطلاعاتی است، ممکن است شرایط برای بیرون‌آمدنش فراهم نباشد»؛ این بخش از سخنان حجت‌‌الاسلام سیدمحمود علوی اهمیت مضاعفی دارد که کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. این سخنان از ابعاد مختلفی دارای اهمیت بررسی است:
-دشمنان کشور توانسته‌اند فردی از اعضای نیروهای مسلح را به خدمت بگیرند و در ترور اخیر، با خیانت این عامل جاسوسی، امکانات ترور مهیا شده بود.
-دشمنان در حال فعالیت هستند تا سربازان خود را از درون کشور انتخاب کنند. این سخنان نشانگر اهمیت نقش جاسوسی داخلی در پیشبرد برنامه‌های دشمنان کشور است.
سرویس‌های جاسوسی در اقصی نقاط جهان در تلاش برای یارگیری در کشورهای رقیب هستند و مقابله با جاسوسان وظیفه نهادهای امنیتی است. ابعاد فنی و تکنیکی مقابله و خنثی‌سازی و میزان موفقیت این نهادها در تقابل با نفوذ دشمنان و مکانیسم‌ها و شیوه‌های به‌خدمت‌گرفتن جاسوسان موضوعی است که باید دائما توسط مسئولان مربوطه ارزیابی، نقادی و به‌روز شود. اما بخش دیگری از این موضوع به چرایی پذیرش همکاری با دشمن توسط گروهی ولو اندک باز می‌گردد:
1-چرا گروهی پذیرفته‌اند برای دشمنان کشور جاسوسی کنند؟ آیا شمار این دسته از افراد در دهه‌های گذشته از نظر آماری رشد داشته یا اینکه روند ثابتی را به نمایش می‌گذارد؟ آیا در دوره‌های زمانی خاصی میزان این نوع افراد که به کشور خیانت کرده‌اند، بر اساس تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نوسان داشته است؟ یعنی آیا نسبتی بین شرایط کشور و افزایش و کاهش شمار کسانی که به خدمت بیگانگان در می‌آیند، وجود دارد؟ آیا تاکنون با نگاهی علمی، کارشناسی و جامعه‌شناختی درباره علل گرایش گروهی از شهروندان (ولو اندک) به جاسوسی برای دشمنان کشور مطالعات خاصی صورت گرفته است؟ آیا برای شناسایی زمینه‌ها، علت‌ها و عوامل خیانت این گروه در جوانب مختلف پژوهش‌های چندوجهی و میان‌رشته‌ای در دستور کار بوده است؟ آیا نتایج این پژوهش در خدمت اصلاح زمینه‌ها قرار گرفته است؟ آیا نتایج چنین مطالعاتی در اختیار افکار عمومی قرار داده شده تا نسبت به مصون‌سازی جمعی اقدام شود؟
2-از ابتدای انقلاب شرایط سختی برای گزینش افراد و به‌کارگیری نیروهای جدید در همه ارگان‌ها، سازمان، ادارات و وزارتخانه‌ها در نظر گرفته شده و گزینشگران بر مبنای پیگیری حتی مسائل شخصی و فردی افراد زمینه جذب یا رد همکاری افراد با ادارات را تعریف می‌کنند. گزینش در نهادهای نظامی و حساس هم با سختگیری بیشتری همراه است. آیا مکانیسم‌های جذب افراد بر اساس ملاک‌های کنونی توانسته مانعی در برابر به‌کارگیری این نوع افراد که به جاسوسی مبادرت کرده‌اند، ایجاد کند؟ یا اینکه این گزینش‌ها کارکرد دیگری داشته‌اند؟ آیا این نوع گزینش‌ها آسیب‌شناسی شده‌اند؟ چنین گزینش‌هایی چه میزان به ظاهرسازی منجر شده و در نتیجه آسیب‌های بزرگ‌تر و جبران‌ناپذیرتری را ایجاد کرده است؟
3-یکی از زمینه‌های جاسوسی و خدمت به سرویس‌های امنیتی اجانب و بیگانگان القای حس بی‌وطنی به شهروندان است. بی‌اهمیت‌بودن منافع ملی، کم‌رنگ‌شدن ارزش وطن‌دوستی و وطن‌پرستی، بی‌توجهی به اهمیت سرنوشت مشترک هموطنان و به صورت دقیق بی‌مهری به «ایران» است که موجب می‌شود تا در خلأ به‌وجودآمده زمینه‌های نفوذ یا حفره‌های امنیتی در کشور ایجاد شود.
در دهه‌های گذشته در منابع درسی و آموزشی در دوره آموزش عمومی کم‌توجهی عمیقی درباره ضرورت میهن‌دوستی، وطن‌خواهی و تاریخ و فرهنگ این دیار صورت گرفته است. در دوره آموزش عالی نیز این بی‌توجهی‌ها و کم‌توجهی‌ها استمرار داشته و نیز در برنامه‌سازی‌های رسانه‌ای به‌ویژه در صداوسیما هم کم‌کاری گسترده‌ای صورت گرفته است. پرورش نسلی که منافع ملی برایش کم‌اهمیت یا بی‌اهمیت است، نخستین حفره‌ امنیتی است که می‌تواند موجب سوءاستفاده دشمنان شود. برای این مهم آیا آسیب‌شناسی جامعی صورت گرفته است؟ آیا برای رفع کاستی‌ها، ضعف‌ها و بدسلیقگی‌ها اقدامات شایسته‌ای صورت گرفته است؟ آیا این مهم یعنی ضرورت ارتقای میهن‌دوستی در ساختار برنامه‌های فرهنگی، آموزشی و دانشگاهی، اساسا به عنوان یک ظرفیت ملی مورد تأکید بوده و رسمیت یافته است؟
4-یکی از زمینه‌های گسستن از کشور و منافع ملی، ناامیدی از آینده است. ناامیدی از کشور ریشه در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی دارد. ایجاد امید، تقویت سرمایه اجتماعی، گسترش مشارکت سیاسی و تقویت نهادهای مدنی با رویکردی ملی‌اندیشانه یکی از ظرفیت‌های بالقوه برای مقابله با دشمنان در کشور است. در صورت کاهش مشارکت عمومی در فرایندهای سیاسی یا کم‌اهمیت شمرده‌شدن رأی و نظرات مردم، راه برای دشمنان فراخ می‌شود تا به سربازگیری در درون کشور اقدام کنند. امید است این موضوعات در عالی‌ترین سطوح تصمیم‌سازی در کشور مورد تدقیق قرار داشته باشد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها