|

نگاه مردم به عملکرد دولت روحانی

حسین حقگو- ‌کارشناس اقتصادی

‌معاون اول رئیس‌جمهوری در سیزدهمین جشنواره تجلیل از كارآفرینان برتر كشور به دستاوردهای دولت در دو دوره اخیر اشاره كرد و خطاب به منتقدان و مخالفان دولت گفت: «منابع و دارایی‌های ملت ایران را در بخش‌های کلیدی نظیر میادین مشترک نفتی و گازی می‌بردند و حالا کسانی که فریاد فساد فساد سر می‌دهند اگر محاسبه کنند که منابع کشور در این دوران به چه میزان هدر رفته، مشخص می‌شود که چه میزان از منابع ملت ایران غارت شده است». اشاره آقای جهانگیری به پیشی‌گرفتن ایران از قطر در بهره‌برداری از میادین مشترك گازی در هشت سال اخیر است كه از 280 به 600 میلیون متر مكعب افزایش یافته، در‌حالی‌كه سهم قطری‌ها همان 560 میلیون متر مكعب ثابت باقی مانده است. او همچنین به اقدامات دیگر دولت در این سال‌ها در امنیت غذایی، خودكفایی تولید بنزین و... با وجود فشارها و تهدیدهای شدید آمریكایی‌ها اشاره كرد و پرسید: «حالا باید براساس این شاخص‌ها مقایسه کرد که کدام مدیران کارآمد بودند و کدام مدیران ناکارآمد».‌ این البته اولین‌بار نیست كه معاون اول رئیس‌جمهوری این‌چنین از عملكرد دولت دفاع و به‌نوعی از ناسپاسی و قدرنشناسی مخالفان دولت انتقاد می‌کند (از جمله اظهارت ایشان در جمع‌های مختلف مردم كردستان در سفر اخیر به این استان). یعنی‌ معتقدند اگر گروه‌ها و جریان‌های مخالف دولت در مصدر دستگاه اجرائی بودند، در مواجهه با چنین حجمی از فشارهای بین‌المللی، عملكردی خسارت‌بار برای كشور به جا می‌گذاشتند و مشخص نبود این سرزمین اكنون در چه شرایط اقتصادی و البته اجتماعی و سیاسی به سر می‌برد...

اما اگر این سخنان را متوجه نارضایتی مردم از وضعیت حاضر بدانیم و اینكه چرا جامعه تاب‌آوری دولت در مقابل فشارهای طاقت‌فرسا و وجود همین حد از امكانات را درنمی‌یابد و تا حدی همان ادعاهای مخالفان را تكرار می‌كند، نیازمند آسیب‌شناسی است. گمان می‌رود این سرفصل‌ها را بتوان برای چنین رفتاری برشمرد:
-شاخص‌های اقتصادی منتشرشده توسط بانك مركزی و مركز آمار طی سال‌های 97 تاكنون (بازگشت تحریم‌ها) از ركود تورمی و كاهش سرمایه‌گذاری و افزایش بی‌كاری و نابرابری و كوچك‌شدن سفره مردم و... حكایت می‌كند. حقایقی كه نمی‌توان آنها را كتمان كرد و بدون اقناع جامعه در دلایل و ضرورت‌های تحمل این سختی‌ها و فشارهای روزافزون انتظار تاب‌آوری آنان را داشت. به‌ویژه با نامشخص‌بودن دستاوردهای حاصله در صورت غلبه بر این سختی‌ها و سهم مردم از ثمرات آن پیروزی و تأثیر آن بر زندگی و رفاه خود و فرزندان و پیشرفت و توسعه كشورشان. اگر اصولا این مسیر دستاوردی داشته باشد. چنان‌كه به‌قول آقای حسین مرعشی «سیاست‌های ما سیاست‌های گسترش نفوذ در منطقه و سیاست‌های ضد آمریکایی در منطقه خاورمیانه است. این سیاست‌ها با سیاست‌هایی که کشور نیاز دارد تا رشد اقتصادی داشته باشد، مغایر است. الان ایران ۵۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد و معادل امارات متحده عربی است، اما جمعیت امارت پنج میلیون و ما ۸۵ میلیون نفر هستیم» (خبر‌آنلاین - 99/12/2).
بر این اساس دولت می‌توانست و باید در مسیر این پروسه مقاومتی، نظر جامعه را می‌پرسید و متناسب با این نظرها، گام‌های بعدی را در این راه برمی‌داشت. به‌عبارتی برای مردم به‌هیچ‌وجه قابل درك نیست كه اگر امروز قیمت یك كیلوگرم گوشت یا مرغ یا یك متر سرپناه یا دارو و درمان چندین و چند برابر شده است، مابازای آن چه بوده و در كدام حوزه این سختی و كمبودهای حیاتی جبران شده و تحمل این دشواری‌ها را توجیه‌پذیر كرده است.
- بخش بزرگی از موفقیت‌های دولت در حوزه زیرساخت‌های اقتصادی مانند افزایش تولید گاز، بنزین، آب، برق و... است كه با وجود ارزش و اهمیت بسیار، به‌واسطه قیمت‌های دستوری و حجم عظیم یارانه‌ها، این موفقیت‌ها از دید مردم پنهان مانده و انجام آنها به اموری بدیهی تبدیل شده كه وظیفه دولت است.
-حوزه سیاست و آزادی‌های قانونی پاشنه آشیل دولت است. به‌عبارتی برای جامعه ایران و به‌ویژه طبقه متوسط برخورداری از رفاه اقتصادی به همان میزان از اهمیت برخوردار است كه احترام به شأن و جایگاه او به‌عنوان یك انسان و شهروند. در همین روزهای اخیر اخبار منتشرشده درباره برخی مسائل سیاسی و مطالبات كارگری و صنفی در كنار سوءاستفاده‌ها و تبعیض‌ها و پرونده‌های فساد یا احساس عقب‌ماندگی در واكسیناسیون نسبت به سایر كشورهای منطقه و جهان و... می‌تواند هر‌گونه دستاورد اقتصادی را از نظرها محو و بی‌ارزش کند.
-ضعف اطلاع‌رسانی و فقدان سیاست منسجم رسانه‌ای به‌ویژه در فضای بس پیچیده و هزارتوی مجازی از آسیب‌های جدی دولت است. متأسفانه دولت نتوانسته از امكانات قابل توجه خبری و رسانه‌ای در اختیار خود به‌نحو مؤثری برای ارتباط با جامعه و اقناع آن استفاده كند و این ارتباط یك‌طرفه یا از بالا به پایین و در قالب سخنرانی و صدور بیانیه و اطلاعیه یا دفاع بد و ناشیانه از اقدامات و عملكردش بوده است.
به نظر می‌رسد در صورت تحلیل و رفع آسیب‌های فوق و موارد دیگری از این دست است كه می‌توان مردم را با این سخن معاون اول رئیس‌جمهوری همراه کرد كه «امروز ترامپ و تیم او رفته‌اند اما ملت و نظام ایران سرفراز هستند و اقتصاد کشور نیز سرپا ایستاده است».

‌معاون اول رئیس‌جمهوری در سیزدهمین جشنواره تجلیل از كارآفرینان برتر كشور به دستاوردهای دولت در دو دوره اخیر اشاره كرد و خطاب به منتقدان و مخالفان دولت گفت: «منابع و دارایی‌های ملت ایران را در بخش‌های کلیدی نظیر میادین مشترک نفتی و گازی می‌بردند و حالا کسانی که فریاد فساد فساد سر می‌دهند اگر محاسبه کنند که منابع کشور در این دوران به چه میزان هدر رفته، مشخص می‌شود که چه میزان از منابع ملت ایران غارت شده است». اشاره آقای جهانگیری به پیشی‌گرفتن ایران از قطر در بهره‌برداری از میادین مشترك گازی در هشت سال اخیر است كه از 280 به 600 میلیون متر مكعب افزایش یافته، در‌حالی‌كه سهم قطری‌ها همان 560 میلیون متر مكعب ثابت باقی مانده است. او همچنین به اقدامات دیگر دولت در این سال‌ها در امنیت غذایی، خودكفایی تولید بنزین و... با وجود فشارها و تهدیدهای شدید آمریكایی‌ها اشاره كرد و پرسید: «حالا باید براساس این شاخص‌ها مقایسه کرد که کدام مدیران کارآمد بودند و کدام مدیران ناکارآمد».‌ این البته اولین‌بار نیست كه معاون اول رئیس‌جمهوری این‌چنین از عملكرد دولت دفاع و به‌نوعی از ناسپاسی و قدرنشناسی مخالفان دولت انتقاد می‌کند (از جمله اظهارت ایشان در جمع‌های مختلف مردم كردستان در سفر اخیر به این استان). یعنی‌ معتقدند اگر گروه‌ها و جریان‌های مخالف دولت در مصدر دستگاه اجرائی بودند، در مواجهه با چنین حجمی از فشارهای بین‌المللی، عملكردی خسارت‌بار برای كشور به جا می‌گذاشتند و مشخص نبود این سرزمین اكنون در چه شرایط اقتصادی و البته اجتماعی و سیاسی به سر می‌برد...

اما اگر این سخنان را متوجه نارضایتی مردم از وضعیت حاضر بدانیم و اینكه چرا جامعه تاب‌آوری دولت در مقابل فشارهای طاقت‌فرسا و وجود همین حد از امكانات را درنمی‌یابد و تا حدی همان ادعاهای مخالفان را تكرار می‌كند، نیازمند آسیب‌شناسی است. گمان می‌رود این سرفصل‌ها را بتوان برای چنین رفتاری برشمرد:
-شاخص‌های اقتصادی منتشرشده توسط بانك مركزی و مركز آمار طی سال‌های 97 تاكنون (بازگشت تحریم‌ها) از ركود تورمی و كاهش سرمایه‌گذاری و افزایش بی‌كاری و نابرابری و كوچك‌شدن سفره مردم و... حكایت می‌كند. حقایقی كه نمی‌توان آنها را كتمان كرد و بدون اقناع جامعه در دلایل و ضرورت‌های تحمل این سختی‌ها و فشارهای روزافزون انتظار تاب‌آوری آنان را داشت. به‌ویژه با نامشخص‌بودن دستاوردهای حاصله در صورت غلبه بر این سختی‌ها و سهم مردم از ثمرات آن پیروزی و تأثیر آن بر زندگی و رفاه خود و فرزندان و پیشرفت و توسعه كشورشان. اگر اصولا این مسیر دستاوردی داشته باشد. چنان‌كه به‌قول آقای حسین مرعشی «سیاست‌های ما سیاست‌های گسترش نفوذ در منطقه و سیاست‌های ضد آمریکایی در منطقه خاورمیانه است. این سیاست‌ها با سیاست‌هایی که کشور نیاز دارد تا رشد اقتصادی داشته باشد، مغایر است. الان ایران ۵۰۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی دارد و معادل امارات متحده عربی است، اما جمعیت امارت پنج میلیون و ما ۸۵ میلیون نفر هستیم» (خبر‌آنلاین - 99/12/2).
بر این اساس دولت می‌توانست و باید در مسیر این پروسه مقاومتی، نظر جامعه را می‌پرسید و متناسب با این نظرها، گام‌های بعدی را در این راه برمی‌داشت. به‌عبارتی برای مردم به‌هیچ‌وجه قابل درك نیست كه اگر امروز قیمت یك كیلوگرم گوشت یا مرغ یا یك متر سرپناه یا دارو و درمان چندین و چند برابر شده است، مابازای آن چه بوده و در كدام حوزه این سختی و كمبودهای حیاتی جبران شده و تحمل این دشواری‌ها را توجیه‌پذیر كرده است.
- بخش بزرگی از موفقیت‌های دولت در حوزه زیرساخت‌های اقتصادی مانند افزایش تولید گاز، بنزین، آب، برق و... است كه با وجود ارزش و اهمیت بسیار، به‌واسطه قیمت‌های دستوری و حجم عظیم یارانه‌ها، این موفقیت‌ها از دید مردم پنهان مانده و انجام آنها به اموری بدیهی تبدیل شده كه وظیفه دولت است.
-حوزه سیاست و آزادی‌های قانونی پاشنه آشیل دولت است. به‌عبارتی برای جامعه ایران و به‌ویژه طبقه متوسط برخورداری از رفاه اقتصادی به همان میزان از اهمیت برخوردار است كه احترام به شأن و جایگاه او به‌عنوان یك انسان و شهروند. در همین روزهای اخیر اخبار منتشرشده درباره برخی مسائل سیاسی و مطالبات كارگری و صنفی در كنار سوءاستفاده‌ها و تبعیض‌ها و پرونده‌های فساد یا احساس عقب‌ماندگی در واكسیناسیون نسبت به سایر كشورهای منطقه و جهان و... می‌تواند هر‌گونه دستاورد اقتصادی را از نظرها محو و بی‌ارزش کند.
-ضعف اطلاع‌رسانی و فقدان سیاست منسجم رسانه‌ای به‌ویژه در فضای بس پیچیده و هزارتوی مجازی از آسیب‌های جدی دولت است. متأسفانه دولت نتوانسته از امكانات قابل توجه خبری و رسانه‌ای در اختیار خود به‌نحو مؤثری برای ارتباط با جامعه و اقناع آن استفاده كند و این ارتباط یك‌طرفه یا از بالا به پایین و در قالب سخنرانی و صدور بیانیه و اطلاعیه یا دفاع بد و ناشیانه از اقدامات و عملكردش بوده است.
به نظر می‌رسد در صورت تحلیل و رفع آسیب‌های فوق و موارد دیگری از این دست است كه می‌توان مردم را با این سخن معاون اول رئیس‌جمهوری همراه کرد كه «امروز ترامپ و تیم او رفته‌اند اما ملت و نظام ایران سرفراز هستند و اقتصاد کشور نیز سرپا ایستاده است».
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها