|

اقدام‌های «راه‌گشا» یا «چاه‌گشا»!؟

محمد رضا رسولی

بازار سرمایه در ماه‌های اخیر بارها شاهد تصمیم‌های لحظه‌ای مسئولان سازمان بورس بوده است. زمانی که بازار سرمایه در گذر نوسانات خود دچار افت می‌شود، مدیریت بورس دخالت می‌کند. اما دخالت‌های بی‌ثمری که این مدت انجام شده نه‌تنها به نفع سهام‌داران تمام نشده بلکه باعث زیان بیشتر آنان نیز شده است. با تغییرات دامنه نوسان تصمیم‌گیرندگان امیدوار بودند بازار به شرایط پایدار برسد و راه‌حل برون‌رفت از وضعیت فعلی را در دامنه نوسان نامتقارن می‌دیدند‌ ولی در‌حال‌حاضر می‌توان با اطمینان گفت که تغییر دامنه نوسان نه‌تنها کمکی به بازار سرمایه نکرده‌ بلکه باعث کاهش محسوس ارزش دادوستدها و به دنبال آن از بین رفتن نقدشوندگی سهام نیز شده است. با اعمال قانون جدید در دامنه نوسان روز‌به‌روز به ارزش صف فروش‌ها افزوده و از میزان ارزش معاملات خرد کاسته شده است. در‌حال‌حاضر کمبود نقدینگی در بازار موج می‌زند و مشکل اصلی کمبود خریدار است. کارشناسان بر این باورند که در شرایط کنونی، این‌گونه اقدام‌ها مانند مسکنی است برای بهبود درد کوتاه‌مدت‌ که بیماری را درمان نمی‌کند و شبیه تجویز جراحی زیبایی برای بیمار مبتلا به سرطان است. بر کسی پوشیده نیست که مشکل اصلی بازار سرمایه این دست از اقدامات مقطعی و نمایشی که در‌واقع برای آرام‌کردن افکار عمومی انجام می‌شود، نیست و همه این اتفاق‌ها نشان از تأثیر عوامل بیرونی بر بازار است. از لحاظ بنیادی و ارزندگی، بازار در بهترین حالت خود قرار دارد. از لحاظ تکنیکالی هم اکثر سهام در کف قیمتی خود قرار دارند ولی نکته مهم قانع‌نشدن سهام‌داران برای خرید سهام است. به اعتقاد کارشناسان مشکل این روزهای بازار سرمایه بحران اعتماد است. سیاست‌های نادرست باعث نگرانی سهام‌داران در بازار سرمایه شده است و مردم بر این باورند بازارِ دستوریِ قرمز، فقط با همان حالت دستوری، مجدد سبز می‌شود! در‌واقع ترس سهام‌داران از تصمیمات و مهندسی یک‌طرفه دولت در بورس باعث شده بازار سرمایه همچنان در مدار نزول قرار داشته باشد و تا زمانی که این ترس برطرف نشود، نمی‌توان انتظار مثبتی از آینده بورس داشت؛ ترسی که هر مثبت و تعادلی را فرصت خروج می‌داند و در این میان، مسئولان سازمان بورس هر روز یک قانون جدید برای بازار سرمایه وضع می‌کنند؛ در‌حالی‌که به اعتقاد کارشناسان در شرایط کنونی هرگونه اقدام نسنجیده احتمال ضربه‌زدن به بازار بورس را در پی خواهد داشت و نتیجه اینکه باید نظاره‌گر خروج سرمایه از بازار بورس و روان‌شدن نقدینگی به بازارهای غیرمولد، دلالی و موازی بود. بازار سرمایه در ایران، بازاری کاملا حمایتی است. حدود 80 درصد از سهام شرکت‌های بورسی در تملک حقوقی‌ها است که به‌طور عمده وابسته به دولت و نهادها و شرکت‌های دولتی و خصولتی هستند. بنابراین ما با یک بورس دولتی مواجه هستیم و موضوع حمایت از بازار سرمایه از سوی دولت، انتظاری غیرمنطقی نیست. ضمن اینکه دولت به مردمی که امسال با ورود به بازار سرمایه پول خود را به این بازار تزریق کرده‌اند، به شدت مدیون است. شایسته است مسئولان دولت هر‌چه سریع‌تر «تدبیر» کنند و به فکر درمان واقعی و ریشه‌ای مشکل بازار سرمایه که همانا بحران اعتماد است باشند‌ تا بلکه از این طریق بتوان «امید» را به بازار سرمایه بازگرداند.

بازار سرمایه در ماه‌های اخیر بارها شاهد تصمیم‌های لحظه‌ای مسئولان سازمان بورس بوده است. زمانی که بازار سرمایه در گذر نوسانات خود دچار افت می‌شود، مدیریت بورس دخالت می‌کند. اما دخالت‌های بی‌ثمری که این مدت انجام شده نه‌تنها به نفع سهام‌داران تمام نشده بلکه باعث زیان بیشتر آنان نیز شده است. با تغییرات دامنه نوسان تصمیم‌گیرندگان امیدوار بودند بازار به شرایط پایدار برسد و راه‌حل برون‌رفت از وضعیت فعلی را در دامنه نوسان نامتقارن می‌دیدند‌ ولی در‌حال‌حاضر می‌توان با اطمینان گفت که تغییر دامنه نوسان نه‌تنها کمکی به بازار سرمایه نکرده‌ بلکه باعث کاهش محسوس ارزش دادوستدها و به دنبال آن از بین رفتن نقدشوندگی سهام نیز شده است. با اعمال قانون جدید در دامنه نوسان روز‌به‌روز به ارزش صف فروش‌ها افزوده و از میزان ارزش معاملات خرد کاسته شده است. در‌حال‌حاضر کمبود نقدینگی در بازار موج می‌زند و مشکل اصلی کمبود خریدار است. کارشناسان بر این باورند که در شرایط کنونی، این‌گونه اقدام‌ها مانند مسکنی است برای بهبود درد کوتاه‌مدت‌ که بیماری را درمان نمی‌کند و شبیه تجویز جراحی زیبایی برای بیمار مبتلا به سرطان است. بر کسی پوشیده نیست که مشکل اصلی بازار سرمایه این دست از اقدامات مقطعی و نمایشی که در‌واقع برای آرام‌کردن افکار عمومی انجام می‌شود، نیست و همه این اتفاق‌ها نشان از تأثیر عوامل بیرونی بر بازار است. از لحاظ بنیادی و ارزندگی، بازار در بهترین حالت خود قرار دارد. از لحاظ تکنیکالی هم اکثر سهام در کف قیمتی خود قرار دارند ولی نکته مهم قانع‌نشدن سهام‌داران برای خرید سهام است. به اعتقاد کارشناسان مشکل این روزهای بازار سرمایه بحران اعتماد است. سیاست‌های نادرست باعث نگرانی سهام‌داران در بازار سرمایه شده است و مردم بر این باورند بازارِ دستوریِ قرمز، فقط با همان حالت دستوری، مجدد سبز می‌شود! در‌واقع ترس سهام‌داران از تصمیمات و مهندسی یک‌طرفه دولت در بورس باعث شده بازار سرمایه همچنان در مدار نزول قرار داشته باشد و تا زمانی که این ترس برطرف نشود، نمی‌توان انتظار مثبتی از آینده بورس داشت؛ ترسی که هر مثبت و تعادلی را فرصت خروج می‌داند و در این میان، مسئولان سازمان بورس هر روز یک قانون جدید برای بازار سرمایه وضع می‌کنند؛ در‌حالی‌که به اعتقاد کارشناسان در شرایط کنونی هرگونه اقدام نسنجیده احتمال ضربه‌زدن به بازار بورس را در پی خواهد داشت و نتیجه اینکه باید نظاره‌گر خروج سرمایه از بازار بورس و روان‌شدن نقدینگی به بازارهای غیرمولد، دلالی و موازی بود. بازار سرمایه در ایران، بازاری کاملا حمایتی است. حدود 80 درصد از سهام شرکت‌های بورسی در تملک حقوقی‌ها است که به‌طور عمده وابسته به دولت و نهادها و شرکت‌های دولتی و خصولتی هستند. بنابراین ما با یک بورس دولتی مواجه هستیم و موضوع حمایت از بازار سرمایه از سوی دولت، انتظاری غیرمنطقی نیست. ضمن اینکه دولت به مردمی که امسال با ورود به بازار سرمایه پول خود را به این بازار تزریق کرده‌اند، به شدت مدیون است. شایسته است مسئولان دولت هر‌چه سریع‌تر «تدبیر» کنند و به فکر درمان واقعی و ریشه‌ای مشکل بازار سرمایه که همانا بحران اعتماد است باشند‌ تا بلکه از این طریق بتوان «امید» را به بازار سرمایه بازگرداند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها