نجات 2 مادر از شرایط سخت با کمک نیکوکاران
شرق، شهریار کریمی: با گزارش «شرق» و یاری نیکوکاران هموطن گره از مشکلات دو مادر دردمند که یکی در تنگنای مالی و در آستانه رفتن به زندان و دیگری برای تهیه داروی سرطان با مشکل مواجه بود، باز شد.
ناهید بهرامی مادری داغدار و هموطن نیکوکار کرمانشاهی است که در سال ۱۳۷۹ با اهدای یک کلیه خود به یک هموطن کرمانی زندگی دوباره بخشید، مهرماه سال ۹۷ نیز با وساطت خبرنگار ما با بخشش قاتل فرزندش بار دیگر به انسان دیگری زندگی بخشید. این مادر دردمند برای حل مشکلات یکی از همسایگانش که مهندسی جوان و بدهکار بود، ضامن وام بانکی او شده بود تا با گرفتن وام گره از مشکلاتش باز شود؛ اما این مهندس جوان پس از گرفتن وام از بانک از کشور خارج شد و دیگر هیچگاه به وطن بازنگشت. در این میان ناهید گرفتار بازپرداخت وامی که ضامن آن شده بود، شد و با شرایط سخت اقتصادی این روزها هم اقساط وام مهندس فراری را پرداخت میکرد و هم هزینههای سنگین مستأجری و درمان بیماری مغزی خود را میپرداخت. سرانجام با مسدودشدن حقوق کارمندی این زن شرایط زندگی او سخت در تنگنا قرار گرفت تا جایی که دیگر ادامه زندگی برای او بسیار دشوار شده بود. با پیگیریهای خبرنگار «شرق» و مساعدت بانک وامدهنده بخشی از بدهکاری ۳۵میلیونتومانی ناهید با حذف ۱۵ میلیون تومان جریمه دیرکرد بازپرداخت بخشیده شد و این مادر دردمند با پرداخت ۲۰ میلیون تومان میتوانست اقساط وام تضمینشده
را تسویه کند و از اجرای حکم جلب خلاص شود. با این وجود ناهید از پرداخت یکجای این مبلغ نیز ناتوان بود. با گزارش درخواست کمک منتشرشده «شرق» در سوم اسفندماه در کمتر از چند روز مبلغ ۲۱ میلیون تومان به حساب این مادر نیکوکار واریز شد و این زن مهربان با لطف هموطنان نیکوکار پاسخ بخشی از کارهای نیک خود را گرفت و به روال عادی زندگی بازگشت. ناهید بهرامی که انتظار چنین حرکت خداپسندانهای را از سوی هموطنان نیکوکار نداشت، پس از تأمین این مبلغ در گفتوگو با خبرنگار ما بسیار خوشحال و شاداب به نظر میرسید و از هموطنان نیکوکار کشور قدردانی کرد و گفت: «من نمیدانم با چه زبانی از هموطنان عزیزم تشکر کنم. پس از اهدای کلیه به هموطن کرمانی و همچنین بخشیدن قاتل پسرم ناگهان با ضامنشدن وام بانکی همسایهام به مخمصه بدی گرفتار شدم و به این نتیجه رسیده بودم که خوبی به آدمها هیچ بازتابی در این دنیا ندارد و بچههایم هم مدام مرا به خاطر کارهایم سرزنش میکردند که چرا قاتل برادرمان را بخشیدی؟ چرا یک کلیهات را اهدا کردی؟ چرا ضامن وام همسایه شدی؟ من هیچ جواب قانعکنندهای نداشتم به آنها بدهم». پس از این صحبتها اشک از دیدگان ناهید جاری
شد و در ادامه گفت: «حالا با سربلندی به بچههایم جواب میدهم که انسانیت هنوز نمرده. درست است که آن مهندس از کشور فرار کرد اما هنوز آدمهایی هستند که قدر خوبی را میدانند و من هنوز به کارهایی که در راه خدا و تداوم انسانیت کردم افتخار میکنم و این راه را در باقیمانده عمرم ادامه میدهم. از طرف من به هموطنان عزیزم بگویید خوشحالم که شما را دارم و خدا را شکر میکنم که آدمهای خوب و مهربان هنوز هستند. اصلا فکرش را نمیکردم از این گرفتاری خلاص شوم». ناهید بهرامی درخصوص کلیه اهداشدهاش و اینکه آیا در این ۲۰ سال از نظر جسمی دچار مشکل شده است یا نه، نیز گفت: «شکر خدا تا این لحظه هیچ مشکلی از نظر تککلیهبودن ندارم و اهدای کلیه مرا با مشکل خاصی مواجه نکرده است. اما هموطنانی که قصد اهدای کلیه دارند پیش از آن حتما باید با متخصص کلیه مشورت کنند و در صورت تأیید پزشک متخصص این کار را انجام دهند.
کام شیرین دومین مادر
دومین درخواست کمک نیز مربوط به مادری مبتلا به سرطان ریه بود. این مادر دردمند که «مژگان» نام دارد، هنوز در ماتم دو فرزند پسر خود بود که آنها نیز در نتیجه ابتلا به سرطان ریه جان خود را از دست داده بودند؛ اما خودش نیز بهناگاه به این بیماری کشنده مبتلا شد. همسر پیر و دو دختر جوانش در تأمین هزینه سنگین درمان او درمانده شده بودند و دو دختر او چند روز پیش از روز مادر در نهایت ناامیدی برای تأمین هزینههای درمان مادر خود از هموطنان نیکوکار کشور درخواست کمک کردند. با توجه به هزینه سنگین با حمایت هموطنان نیکوکار پیش از فرارسیدن روز مادر و با تأمین مبلغ ۷۴ میلیون تومان هزینه درمان یکماهو ۱۵ روز این مادر را به حساب دخترش واریز کرده و خانواده او را تا ابتدای سال ۱۴۰۰ به ساحل آرامش رساندند. دفتر بیت یکی از مراجع تقلید قم که تأکید کردند نامشان فاش نشود با تأمین مبلغ ۵۰ میلیون تومان و همچنین یک مادر و دختر مدرسهساز که از مخاطبان و یاریرسانان همیشگی روزنامه «شرق» هستند و آنها نیز همواره خواستار مخفیماندن نامشان هستند با تأمین مبلغ ۱۰ میلیون تومان به مژگان کمک کردند و ۱۴ میلیون دیگر نیز توسط سایر هموطنان به حساب این
خانواده واریز شد. همچنین مادر و دختر مدرسهساز به تازگی برای آرامش روح یک دوست ازدسترفته مبلغ ۲۰ میلیون تومان صرف آزادی یک زندانی محکوم به قصاص کردند. «باران»، دختر بزرگ مژگان درخصوص بیماری مادرش و کمک هموطنان نیکوکار به «شرق» گفت: «شیمیدرمانی با سرم و آمپول در کرمانشاه آغاز شد، اما بدن پیر و ضعیف مادر تاب مقاومت در برابر این داروها را نداشت. ما بهناچار مادر را به تهران انتقال دادیم. با تشخیص کمیسیون پزشکان متخصص و فوقتخصص بیمارستان «مسیح دانشوری» تنها راه معالجه مادر را در شیمیدرمانی با استفاده از تکدارویی ویژه و کمیاب بهنام «تیکرب» یافتند که در کل کشور فقط در داروخانه دکتر «نوید شریفیان» در تهران یافت میشد. اما هزینه ماهانه این دارو ۶۰ میلیون تومان است که با عنایت و تخفیف داروخانه دکتر شریفیان ۵۰ میلیون تومان شد. ماههای اول با وجود شاغلبودن من، پدر و خواهرم باز هم از پس هزینههای درمان برنیامدیم و با فروش اتومبیل من و پدر و لوازم لوکس منزل و طلای مادر، من و خواهرم توانستیم هزینه داروها را تأمین کنیم. با کمک هموطنان نیکوکار تاکنون شش ماه و شش دوره درمان را سپری کردیم و اکنون راه سخت شش دوره
درمان باقی مانده است. در ابتدا ماهانه داروها را تهیه میکردیم ولی حالا با توجه به زیادشدن تقاضای بیماران برای این دارو، تنها داروخانه کشور آن را به صورت دو هفته یک بار و گاهی هفتهای یک بار در اختیار بیماران قرار میدهد و ما برای تهیه این دارو هر هفته باید به تهران بیاییم. متأسفانه هیچ مؤسسه خیریهای بیماران مسن را پوشش نمیدهد و تنها با گزارش روزنامه «شرق» فقط مؤسسه خیریه «سمر» ماهانه ۹۰۰ هزار تومان به ما کمک کرد که این هم جای قدردانی دارد. من نمیدانم چه کسانی به خانواده ما و مادرم کمک کردند اما هر کس که بودند بهترین روز مادر را برای مادرم و خانواده ما ساختند. پدرم در جریان درخواست کمک ما نبود و مرتب سؤال میپرسید این پول از کجا آمده؟ نهایتا زمانی که تشویش پدر را دیدیم روزنامه را به او نشان دادیم و او را در جریان درخواست کمک در روزنامه قرار دادیم. بعد او در اتاق رفت و ساعتها بیرون نیامد. فکر میکنم در تنهایی در اتاق گریه میکرد، اما نفهمیدم گریهاش از خوشحالی بود یا از ناراحتی. من از طرف خانوادهام از همه هموطنان تشکر میکنم. میدانم درخواست بزرگی است اما به هموطنان بگویید شما را به عزیزی و قداست
مادرهایتان شش دوره باقیمانده هم ما را تنها نگذارید. این ماه با پسانداز پدر، من و خواهرم هشت میلیون جمع کردهایم و تا ۵۰ میلیون برای داروهای فروردین ۱۴۰۰ خیلی فاصله داریم. اما دلم به لطف خدا و کمک هموطنان روشن است». خانواده باران فاکتورهای خرید هر دوره دارو را برای خبرنگار «شرق» ارسال کرده و صحت فاکتورها توسط داروخانه دکتر نوید شریفیان تأیید شده است. با کمک و یاریرسانی هموطنان نیکوکار تا پایان اسفندماه داروهای این مادر سرطانی تأمین شده است. هموطنان نیکوکار و مؤسسات خیریه که کماکان تمایل به یاریرسانی به خانواده محترم این بیمار سرطانی جهت تأمین داروهای فروردین ماه سال ۱۴۰۰ را دارند، میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره کارت ۶۲۱۹۸۶۱۰۵۱۳۸۳۴۳۷ به نام باران عظیمینسب واریز کنند و عید این خانواده را مملو از شادی کنند. مدارک ارائهشده از سوی این خانواده برای ارائه به نیکوکاران هموطن و مؤسسات خیریه به خبرنگار «شرق» سپرده شده است.
شرق، شهریار کریمی: با گزارش «شرق» و یاری نیکوکاران هموطن گره از مشکلات دو مادر دردمند که یکی در تنگنای مالی و در آستانه رفتن به زندان و دیگری برای تهیه داروی سرطان با مشکل مواجه بود، باز شد.
ناهید بهرامی مادری داغدار و هموطن نیکوکار کرمانشاهی است که در سال ۱۳۷۹ با اهدای یک کلیه خود به یک هموطن کرمانی زندگی دوباره بخشید، مهرماه سال ۹۷ نیز با وساطت خبرنگار ما با بخشش قاتل فرزندش بار دیگر به انسان دیگری زندگی بخشید. این مادر دردمند برای حل مشکلات یکی از همسایگانش که مهندسی جوان و بدهکار بود، ضامن وام بانکی او شده بود تا با گرفتن وام گره از مشکلاتش باز شود؛ اما این مهندس جوان پس از گرفتن وام از بانک از کشور خارج شد و دیگر هیچگاه به وطن بازنگشت. در این میان ناهید گرفتار بازپرداخت وامی که ضامن آن شده بود، شد و با شرایط سخت اقتصادی این روزها هم اقساط وام مهندس فراری را پرداخت میکرد و هم هزینههای سنگین مستأجری و درمان بیماری مغزی خود را میپرداخت. سرانجام با مسدودشدن حقوق کارمندی این زن شرایط زندگی او سخت در تنگنا قرار گرفت تا جایی که دیگر ادامه زندگی برای او بسیار دشوار شده بود. با پیگیریهای خبرنگار «شرق» و مساعدت بانک وامدهنده بخشی از بدهکاری ۳۵میلیونتومانی ناهید با حذف ۱۵ میلیون تومان جریمه دیرکرد بازپرداخت بخشیده شد و این مادر دردمند با پرداخت ۲۰ میلیون تومان میتوانست اقساط وام تضمینشده
را تسویه کند و از اجرای حکم جلب خلاص شود. با این وجود ناهید از پرداخت یکجای این مبلغ نیز ناتوان بود. با گزارش درخواست کمک منتشرشده «شرق» در سوم اسفندماه در کمتر از چند روز مبلغ ۲۱ میلیون تومان به حساب این مادر نیکوکار واریز شد و این زن مهربان با لطف هموطنان نیکوکار پاسخ بخشی از کارهای نیک خود را گرفت و به روال عادی زندگی بازگشت. ناهید بهرامی که انتظار چنین حرکت خداپسندانهای را از سوی هموطنان نیکوکار نداشت، پس از تأمین این مبلغ در گفتوگو با خبرنگار ما بسیار خوشحال و شاداب به نظر میرسید و از هموطنان نیکوکار کشور قدردانی کرد و گفت: «من نمیدانم با چه زبانی از هموطنان عزیزم تشکر کنم. پس از اهدای کلیه به هموطن کرمانی و همچنین بخشیدن قاتل پسرم ناگهان با ضامنشدن وام بانکی همسایهام به مخمصه بدی گرفتار شدم و به این نتیجه رسیده بودم که خوبی به آدمها هیچ بازتابی در این دنیا ندارد و بچههایم هم مدام مرا به خاطر کارهایم سرزنش میکردند که چرا قاتل برادرمان را بخشیدی؟ چرا یک کلیهات را اهدا کردی؟ چرا ضامن وام همسایه شدی؟ من هیچ جواب قانعکنندهای نداشتم به آنها بدهم». پس از این صحبتها اشک از دیدگان ناهید جاری
شد و در ادامه گفت: «حالا با سربلندی به بچههایم جواب میدهم که انسانیت هنوز نمرده. درست است که آن مهندس از کشور فرار کرد اما هنوز آدمهایی هستند که قدر خوبی را میدانند و من هنوز به کارهایی که در راه خدا و تداوم انسانیت کردم افتخار میکنم و این راه را در باقیمانده عمرم ادامه میدهم. از طرف من به هموطنان عزیزم بگویید خوشحالم که شما را دارم و خدا را شکر میکنم که آدمهای خوب و مهربان هنوز هستند. اصلا فکرش را نمیکردم از این گرفتاری خلاص شوم». ناهید بهرامی درخصوص کلیه اهداشدهاش و اینکه آیا در این ۲۰ سال از نظر جسمی دچار مشکل شده است یا نه، نیز گفت: «شکر خدا تا این لحظه هیچ مشکلی از نظر تککلیهبودن ندارم و اهدای کلیه مرا با مشکل خاصی مواجه نکرده است. اما هموطنانی که قصد اهدای کلیه دارند پیش از آن حتما باید با متخصص کلیه مشورت کنند و در صورت تأیید پزشک متخصص این کار را انجام دهند.
کام شیرین دومین مادر
دومین درخواست کمک نیز مربوط به مادری مبتلا به سرطان ریه بود. این مادر دردمند که «مژگان» نام دارد، هنوز در ماتم دو فرزند پسر خود بود که آنها نیز در نتیجه ابتلا به سرطان ریه جان خود را از دست داده بودند؛ اما خودش نیز بهناگاه به این بیماری کشنده مبتلا شد. همسر پیر و دو دختر جوانش در تأمین هزینه سنگین درمان او درمانده شده بودند و دو دختر او چند روز پیش از روز مادر در نهایت ناامیدی برای تأمین هزینههای درمان مادر خود از هموطنان نیکوکار کشور درخواست کمک کردند. با توجه به هزینه سنگین با حمایت هموطنان نیکوکار پیش از فرارسیدن روز مادر و با تأمین مبلغ ۷۴ میلیون تومان هزینه درمان یکماهو ۱۵ روز این مادر را به حساب دخترش واریز کرده و خانواده او را تا ابتدای سال ۱۴۰۰ به ساحل آرامش رساندند. دفتر بیت یکی از مراجع تقلید قم که تأکید کردند نامشان فاش نشود با تأمین مبلغ ۵۰ میلیون تومان و همچنین یک مادر و دختر مدرسهساز که از مخاطبان و یاریرسانان همیشگی روزنامه «شرق» هستند و آنها نیز همواره خواستار مخفیماندن نامشان هستند با تأمین مبلغ ۱۰ میلیون تومان به مژگان کمک کردند و ۱۴ میلیون دیگر نیز توسط سایر هموطنان به حساب این
خانواده واریز شد. همچنین مادر و دختر مدرسهساز به تازگی برای آرامش روح یک دوست ازدسترفته مبلغ ۲۰ میلیون تومان صرف آزادی یک زندانی محکوم به قصاص کردند. «باران»، دختر بزرگ مژگان درخصوص بیماری مادرش و کمک هموطنان نیکوکار به «شرق» گفت: «شیمیدرمانی با سرم و آمپول در کرمانشاه آغاز شد، اما بدن پیر و ضعیف مادر تاب مقاومت در برابر این داروها را نداشت. ما بهناچار مادر را به تهران انتقال دادیم. با تشخیص کمیسیون پزشکان متخصص و فوقتخصص بیمارستان «مسیح دانشوری» تنها راه معالجه مادر را در شیمیدرمانی با استفاده از تکدارویی ویژه و کمیاب بهنام «تیکرب» یافتند که در کل کشور فقط در داروخانه دکتر «نوید شریفیان» در تهران یافت میشد. اما هزینه ماهانه این دارو ۶۰ میلیون تومان است که با عنایت و تخفیف داروخانه دکتر شریفیان ۵۰ میلیون تومان شد. ماههای اول با وجود شاغلبودن من، پدر و خواهرم باز هم از پس هزینههای درمان برنیامدیم و با فروش اتومبیل من و پدر و لوازم لوکس منزل و طلای مادر، من و خواهرم توانستیم هزینه داروها را تأمین کنیم. با کمک هموطنان نیکوکار تاکنون شش ماه و شش دوره درمان را سپری کردیم و اکنون راه سخت شش دوره
درمان باقی مانده است. در ابتدا ماهانه داروها را تهیه میکردیم ولی حالا با توجه به زیادشدن تقاضای بیماران برای این دارو، تنها داروخانه کشور آن را به صورت دو هفته یک بار و گاهی هفتهای یک بار در اختیار بیماران قرار میدهد و ما برای تهیه این دارو هر هفته باید به تهران بیاییم. متأسفانه هیچ مؤسسه خیریهای بیماران مسن را پوشش نمیدهد و تنها با گزارش روزنامه «شرق» فقط مؤسسه خیریه «سمر» ماهانه ۹۰۰ هزار تومان به ما کمک کرد که این هم جای قدردانی دارد. من نمیدانم چه کسانی به خانواده ما و مادرم کمک کردند اما هر کس که بودند بهترین روز مادر را برای مادرم و خانواده ما ساختند. پدرم در جریان درخواست کمک ما نبود و مرتب سؤال میپرسید این پول از کجا آمده؟ نهایتا زمانی که تشویش پدر را دیدیم روزنامه را به او نشان دادیم و او را در جریان درخواست کمک در روزنامه قرار دادیم. بعد او در اتاق رفت و ساعتها بیرون نیامد. فکر میکنم در تنهایی در اتاق گریه میکرد، اما نفهمیدم گریهاش از خوشحالی بود یا از ناراحتی. من از طرف خانوادهام از همه هموطنان تشکر میکنم. میدانم درخواست بزرگی است اما به هموطنان بگویید شما را به عزیزی و قداست
مادرهایتان شش دوره باقیمانده هم ما را تنها نگذارید. این ماه با پسانداز پدر، من و خواهرم هشت میلیون جمع کردهایم و تا ۵۰ میلیون برای داروهای فروردین ۱۴۰۰ خیلی فاصله داریم. اما دلم به لطف خدا و کمک هموطنان روشن است». خانواده باران فاکتورهای خرید هر دوره دارو را برای خبرنگار «شرق» ارسال کرده و صحت فاکتورها توسط داروخانه دکتر نوید شریفیان تأیید شده است. با کمک و یاریرسانی هموطنان نیکوکار تا پایان اسفندماه داروهای این مادر سرطانی تأمین شده است. هموطنان نیکوکار و مؤسسات خیریه که کماکان تمایل به یاریرسانی به خانواده محترم این بیمار سرطانی جهت تأمین داروهای فروردین ماه سال ۱۴۰۰ را دارند، میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره کارت ۶۲۱۹۸۶۱۰۵۱۳۸۳۴۳۷ به نام باران عظیمینسب واریز کنند و عید این خانواده را مملو از شادی کنند. مدارک ارائهشده از سوی این خانواده برای ارائه به نیکوکاران هموطن و مؤسسات خیریه به خبرنگار «شرق» سپرده شده است.