|

جدال بر سر آینده

پوریا ناظمی

در هفته‌های گذشته مریخ بار دیگر در معرض توجه عموم مردم قرار گرفت. کاروانی از ربات‌های زمینی با موفقیت مسیر طولانی خود را از زمین به مریخ طی کردند و به مقصد رسیدند. مأموریت مسبارالامل یا امید امارات متحده عربی، مأموریت سه‌مرحله‌ای چین و پیشرفته‌ترین مأموریت مریخ‌نوردی که تاکنون ناسا راهی سیاره سرخ کرده است، به نام پشتکار (پرسویرنس) با موفقیت به مقصد خود رسیدند. همه این داستان‌ها باعث می‌شود بار دیگر مناظره‌ای جدی در فضای رسانه‌ها و نهادهای تصمیم‌گذار اوج بگیرد و آن مناظره به چرایی اهمیت مریخ بازمی‌گردد.

مناظره‌ای در 2 چارچوب
مناظره چرا مریخ؟ در دو قالب در سال‌های اخیر مطرح‌ شده است. بخش اول بحثی جدی و سابقه‌دار درون جامعه علمی است. این مناظره بر این سؤال استوار شده که چرا بخش بزرگی از تمرکز برنامه فضایی جهان به‌‌ویژه ناسا معطوف به مریخ است؟ ما می‌دانیم مریخ جاذبه‌های فراوانی برای بررسی دارد، اما در منظومه شمسی ما اهداف دیگری وجود دارند که شاید به‌مراتب جذابیت علمی بالاتری داشته باشند. از جو زهره تا اقمار مشتری و زحل اهدافی بی‌نظیر برای بررسی به شمار می‌روند. ما امروز می‌دانیم که برخی از اقمار مشتری و زحل مانند یوروپا و انسلادوس، به ‌احتمال‌ زیاد میزبان محیطی هستند که امکان شکل‌دادن به حیات را به ‌صورت بالقوه دارند. از سوی دیگر سیارک‌های منطقه کمربندهای سیارکی در میان مدار مریخ و مشتری شاید میزبان بخش عمده‌ای از موادی باشند که برای آینده زمین ضروری به شمار می‌روند و به‌ طور بالقوه می‌توان به آنها در قالب معادن ضروری برای آینده زمین نگاه کرد. چرا در این شرایط باید تمرکز بر مریخ باشد؟ پاسخ ناسا ساده است: نخست اینکه هیچ‌کدام از این اهداف از دایره بررسی و طراحی و تعریف مأموریت در این سازمان بیرون نیستند و هر سال ما مأموریت‌هایی با هدف بررسی چنین اهدافی را طراحی و اجرا می‌کنیم؛ اما از آن مهم‌تر این است که این استدلال که چون ما تاکنون داده‌های بیشتری از مریخ به دست آوردیم از آن بگذریم و سراغ هدف بعدی برویم، نمی‌تواند قابل دفاع باشد. هدف برنامه فضایی در دوره امروز به‌‌ویژه برای سازمان‌های سابقه‌دار تنها اصطلاحا پرچم‌زدن بر یک هدف تازه و اضافه‌کردن آن در کارنامه کاوش‌های خود نیست. ما اگر به مریخ رفته‌ایم و برخی از سؤال‌ها را جواب داده‌ایم، چرا باید آن را درحالی‌که هنوز انبوهی سؤال وجود دارد که باید به آنها بپردازیم رها کنیم؟ در یک برنامه علمی اتفاقا تلاش برای بررسی کامل یک موضوع اهمیت دارد. ضمن اینکه مریخ قطعا نخستین سیاره غیرزمین خواهد بود که انسان بر آن گام خواهد نهاد و شاید دومین مکانی فراسوی زمین باشد (بعد از ماه) که انسان در آن اقامتگاه‌های دیگری خواهد ساخت.
زمین علیه مریخ
اما بخش دوم مناظره شاید مناظره‌ای واقعی نباشد و بر فرض اشتباهی بنا شده است. این مناظره مسئله را این‌گونه صورت‌بندی می‌کند که هدف از کاوش‌های مریخ هم از سوی بخش خصوصی و هم بخش دولتی تبدیل‌کردن مریخ به زمین دوم است. این مناظره که اتفاقا از سوی گروه‌هایی از دو سوی طیف سیاسی پشتیبانی می‌شود، به‌‌ویژه و با تلاش‌های بخش خصوصی و به‌ طور خاص اسپیس‌ایکس که هدف مستعمره‌سازی در مریخ را دارد، داغ شده است. مخالفان پژوهش‌های مریخی در این چارچوب بیان می‌کنند که بسیاری از سرمایه‌داران و دانشمندان از نجات زمین دل کنده‌اند و حاضر به تلاش برای نجات زمین نیستند و سعی می‌کنند به مریخ بروند تا آنجا را برای زیستگاه بعدی خود آماده کنند. این نگاه از اساس اشتباه و بناشده بر فرضی غیرواقعی است. اگرچه رؤیای ساخت اقامتگاه‌هایی بر مریخ و توسعه حضور انسان در منظومه شمسی یکی از رؤیاهای طولانی انسان است، اما هیچ‌کس قصد کوچ گروهی از زمین را ندارد. نه امکان عملی برای این کار وجود دارد و نه کسی به دنبال آن است. اگر هدفی در این راستا وجود دارد، در مرحله اول سفر سرنشین‌دار با اهداف علمی، در مرحله بعد بررسی و آزمودن امکان اقامت موقت یا دائم بر این سیاره و مکان‌های دیگر منظومه شمسی با هدف توسعه حضور انسان در منظومه است. این مسئله هیچ تضاد و تناقضی با تلاش‌ها برای نجات و حفظ زمین ندارد و اتفاقا از دل کاوش‌های فضایی است که بسیاری از فناوری‌های سازگار با محیط ‌زیست رشد می‌کند که در نجات سیاره می‌تواند نقش بازی کند. شاید در نیم‌هزاره آینده به ‌جایی برسیم که شاهد حضور گسترده انسان بر سیارات دیگر باشیم، اما این به معنی نابودی زمین نیست. به‌ عبارت ‌دیگر انتخابی بین زمین و سایر سیارات نیست. بلکه صحبت از ضرورت توسعه مسیر حضور انسان در سایر نقاط منظومه است.

در هفته‌های گذشته مریخ بار دیگر در معرض توجه عموم مردم قرار گرفت. کاروانی از ربات‌های زمینی با موفقیت مسیر طولانی خود را از زمین به مریخ طی کردند و به مقصد رسیدند. مأموریت مسبارالامل یا امید امارات متحده عربی، مأموریت سه‌مرحله‌ای چین و پیشرفته‌ترین مأموریت مریخ‌نوردی که تاکنون ناسا راهی سیاره سرخ کرده است، به نام پشتکار (پرسویرنس) با موفقیت به مقصد خود رسیدند. همه این داستان‌ها باعث می‌شود بار دیگر مناظره‌ای جدی در فضای رسانه‌ها و نهادهای تصمیم‌گذار اوج بگیرد و آن مناظره به چرایی اهمیت مریخ بازمی‌گردد.

مناظره‌ای در 2 چارچوب
مناظره چرا مریخ؟ در دو قالب در سال‌های اخیر مطرح‌ شده است. بخش اول بحثی جدی و سابقه‌دار درون جامعه علمی است. این مناظره بر این سؤال استوار شده که چرا بخش بزرگی از تمرکز برنامه فضایی جهان به‌‌ویژه ناسا معطوف به مریخ است؟ ما می‌دانیم مریخ جاذبه‌های فراوانی برای بررسی دارد، اما در منظومه شمسی ما اهداف دیگری وجود دارند که شاید به‌مراتب جذابیت علمی بالاتری داشته باشند. از جو زهره تا اقمار مشتری و زحل اهدافی بی‌نظیر برای بررسی به شمار می‌روند. ما امروز می‌دانیم که برخی از اقمار مشتری و زحل مانند یوروپا و انسلادوس، به ‌احتمال‌ زیاد میزبان محیطی هستند که امکان شکل‌دادن به حیات را به ‌صورت بالقوه دارند. از سوی دیگر سیارک‌های منطقه کمربندهای سیارکی در میان مدار مریخ و مشتری شاید میزبان بخش عمده‌ای از موادی باشند که برای آینده زمین ضروری به شمار می‌روند و به‌ طور بالقوه می‌توان به آنها در قالب معادن ضروری برای آینده زمین نگاه کرد. چرا در این شرایط باید تمرکز بر مریخ باشد؟ پاسخ ناسا ساده است: نخست اینکه هیچ‌کدام از این اهداف از دایره بررسی و طراحی و تعریف مأموریت در این سازمان بیرون نیستند و هر سال ما مأموریت‌هایی با هدف بررسی چنین اهدافی را طراحی و اجرا می‌کنیم؛ اما از آن مهم‌تر این است که این استدلال که چون ما تاکنون داده‌های بیشتری از مریخ به دست آوردیم از آن بگذریم و سراغ هدف بعدی برویم، نمی‌تواند قابل دفاع باشد. هدف برنامه فضایی در دوره امروز به‌‌ویژه برای سازمان‌های سابقه‌دار تنها اصطلاحا پرچم‌زدن بر یک هدف تازه و اضافه‌کردن آن در کارنامه کاوش‌های خود نیست. ما اگر به مریخ رفته‌ایم و برخی از سؤال‌ها را جواب داده‌ایم، چرا باید آن را درحالی‌که هنوز انبوهی سؤال وجود دارد که باید به آنها بپردازیم رها کنیم؟ در یک برنامه علمی اتفاقا تلاش برای بررسی کامل یک موضوع اهمیت دارد. ضمن اینکه مریخ قطعا نخستین سیاره غیرزمین خواهد بود که انسان بر آن گام خواهد نهاد و شاید دومین مکانی فراسوی زمین باشد (بعد از ماه) که انسان در آن اقامتگاه‌های دیگری خواهد ساخت.
زمین علیه مریخ
اما بخش دوم مناظره شاید مناظره‌ای واقعی نباشد و بر فرض اشتباهی بنا شده است. این مناظره مسئله را این‌گونه صورت‌بندی می‌کند که هدف از کاوش‌های مریخ هم از سوی بخش خصوصی و هم بخش دولتی تبدیل‌کردن مریخ به زمین دوم است. این مناظره که اتفاقا از سوی گروه‌هایی از دو سوی طیف سیاسی پشتیبانی می‌شود، به‌‌ویژه و با تلاش‌های بخش خصوصی و به‌ طور خاص اسپیس‌ایکس که هدف مستعمره‌سازی در مریخ را دارد، داغ شده است. مخالفان پژوهش‌های مریخی در این چارچوب بیان می‌کنند که بسیاری از سرمایه‌داران و دانشمندان از نجات زمین دل کنده‌اند و حاضر به تلاش برای نجات زمین نیستند و سعی می‌کنند به مریخ بروند تا آنجا را برای زیستگاه بعدی خود آماده کنند. این نگاه از اساس اشتباه و بناشده بر فرضی غیرواقعی است. اگرچه رؤیای ساخت اقامتگاه‌هایی بر مریخ و توسعه حضور انسان در منظومه شمسی یکی از رؤیاهای طولانی انسان است، اما هیچ‌کس قصد کوچ گروهی از زمین را ندارد. نه امکان عملی برای این کار وجود دارد و نه کسی به دنبال آن است. اگر هدفی در این راستا وجود دارد، در مرحله اول سفر سرنشین‌دار با اهداف علمی، در مرحله بعد بررسی و آزمودن امکان اقامت موقت یا دائم بر این سیاره و مکان‌های دیگر منظومه شمسی با هدف توسعه حضور انسان در منظومه است. این مسئله هیچ تضاد و تناقضی با تلاش‌ها برای نجات و حفظ زمین ندارد و اتفاقا از دل کاوش‌های فضایی است که بسیاری از فناوری‌های سازگار با محیط ‌زیست رشد می‌کند که در نجات سیاره می‌تواند نقش بازی کند. شاید در نیم‌هزاره آینده به ‌جایی برسیم که شاهد حضور گسترده انسان بر سیارات دیگر باشیم، اما این به معنی نابودی زمین نیست. به‌ عبارت ‌دیگر انتخابی بین زمین و سایر سیارات نیست. بلکه صحبت از ضرورت توسعه مسیر حضور انسان در سایر نقاط منظومه است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها