|

‌احیای برجام و سیاست داخلی آمریکا

کوروش احمدی . ‌کارشناس روابط بین‌الملل

درحالی‌که مذاکرات در وین بر مبنایی واقع‌بینانه و عمل‌گرایانه در حال پیشرفت است، یکی از سؤال‌هایی که مطرح است، این است که سیاست داخلی آمریکا چه تأثیری می‌تواند بر این مذاکرات و خروجی نهایی آن داشته باشد؟ مرور بسیار اجمالی بر روند نهایی‌شدن برجام در آمریکا، گویای تأثیر سیاست داخلی آن کشور بر این روند در 1394 است. حدود دو ماه قبل از نهایی‌شدن مذاکرات، کنگره قانون بررسی توافق هسته‌ای با ایران یا «INARA» را در اواسط می ‌‌‌2015 تصویب و دولت را ملزم به ارائه هر توافقی با ایران به کنگره برای بررسی کرد. 98 سناتور و 400 عضو مجلس نمایندگان به این قانون رأی مثبت دادند. این قانون به کنگره امکان می‌داد برجام را رد کند و در این صورت، دولت قادر به تعلیق تحریم‌های مصوب کنگره نبود. در پایان روند بررسی برجام از سوی کنگره، دموکرات‌ها تنها با فیلی‌باستر (نوعی ابستراکسیون) توانستند مانع تصویب پیشنهاد کفایت مذاکرات و رأی‌گیری برای رد یا تأیید برجام شوند. در این رأی‌گیری رویه‌ای، از 46 دموکرات سنا در آن زمان، چهار دموکرات در مخالفت با برجام به 54 جمهوری‌خواه پیوستند. اگر دو سناتور دموکرات دیگر با برجام مخالفت می‌کردند، برجام در سنا رد می‌شد و اگر تعداد دموکرات‌های مخالف به 10 می‌رسید، وتوی مصوبه سنا برای رئیس‌جمهور اوباما نیز غیرممکن و برجام اساسا منتفی می‌شد.

نتیجه اینکه در 1394 بخشی از توجه تیم مذاکره‌کننده آمریکا در دو ماه پایانی مذاکرات، بر تحولات کنگره معطوف بود و بعضی نکات مندرج در برجام که آمریکا بر آنها اصرار داشت، با توجه به دورنمای تهدیدی بود که از ناحیه کنگره خروجی مذاکرات را تهدید می‌کرد. در دوره کنونی نیز کم‌و‌بیش روند مشابهی در حال شکل‌گیری است. قانون INARA همچنان معتبر است؛ هر‌چند اگر قرار بر احیای همان برجام قدیم باشد، این قانون قاعدتا نباید دوباره بر برجام که قبلا یک بار در کنگره بررسی شده، اعمال شود. به علاوه، چنانچه احیای برجام بدون توافق مکتوبی ممکن باشد، در این صورت اعمال قانون INARA نباید موضوعیت داشته باشد. صرف‌نظر از ابعاد حقوقی این موضوع، ابعاد سیاسی آن نیز حائز اهمیت است. دولت بایدن مایل نیست دستور کار داخلی‌اش، از‌جمله در ارتباط با «طرح اشتغال» و «طرح زیرساخت‌ها»، تحت تأثیر مسئله احیای برجام قرار گیرد. او به حمایت اکثریت ضعیف دموکرات‌ها در سنا و مجلس نمایندگان نیاز دارد و حداکثر تلاش را خواهد کرد تا به خاطر برجام موجب رنجش آنها نشود. در چنین شرایطی، صف‌بندی در کنگره در قبال برجام مهم است. در 25 مارس گذشته 15 دموکرات به 29 جمهوری‌خواه پیوستند و در نامه‌ای که لابی اسرائیل (ایپک) در تهیه و جمع‌آوری امضا برای آن نقش فعالی داشت، از بایدن خواستند «با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی» به توافقی با ایران دست یابد که موجب جلوگیری دائمی از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی ایران شود. در مقابل، هفته گذشته 27 دموکرات در نامه‌ای به بایدن از مذاکرات جاری در وین حمایت کردند و ضمن انتقاد از سیاست فشار حداکثری ترامپ، تأکید کردند بازگشت به برجام باید مقدم بر تلاش‌های بعدی برای تقویت برجام و جلوگیری از فعالیت‌های منطقه‌ای و موشکی ایران باشد. طبعا تمرکز بر سیر احتمالی مواضع 15 سناتور دموکراتی که نامه نخست را امضا کردند، حائز اهمیت است. این دموکرات‌ها اگر در مواضع خود تا به آخر پابرجا بمانند، طبعا دولت بایدن در پیشبرد نظرات خود دچار مشکل خواهد شد؛ اما کاملا محتمل است که مواضع آنها با توجه به محتوای توافقی که به ‌تدریج در وین شکل خواهد گرفت و نیز میزان انرژی و سرمایه سیاسی‌ای که دولت بایدن آماده مصرف‌کردن در این مورد خواهد بود، دستخوش تحول شود. البته این احتمال نیز وجود دارد که مواضع دولت بایدن در مذاکرات وین تحت تأثیر نیاز به جلب حمایت این سناتورها قرار گیرد و این امر فاکتور مهمی در شکل‌گیری نظرات مذاکره‌کنندگان آمریکایی باشد. در این میان، تأثیر گرایش عمومی به راست در سیاست داخلی آمریکا تحت تأثیر پدیده ترامپیسم را نیز باید در نظر گرفت؛ خاصه آنکه جناح ترامپ تمرکز بیمارگونه‌ای نیز بر موضوع برجام دارد. در این رابطه، انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در نوامبر 2022 بر سر 14 کرسی دموکرات‌ها و 20 کرسی جمهوری‌خواهان نیز به خاطر 50-50‌بودن ترکیب سنا و اکثریت ضعیف دموکرات‌ها در مجلس نمایندگان مهم است. این امر می‌تواند موجب تشدید تمرکز دو حزب و کاندیداها بر سیاست در سطح ایالت‌ها شود که در مقایسه با سیاست در واشنگتن، بیشتر محافظه‌کارانه و کمتر عمل‌گرایانه است.

درحالی‌که مذاکرات در وین بر مبنایی واقع‌بینانه و عمل‌گرایانه در حال پیشرفت است، یکی از سؤال‌هایی که مطرح است، این است که سیاست داخلی آمریکا چه تأثیری می‌تواند بر این مذاکرات و خروجی نهایی آن داشته باشد؟ مرور بسیار اجمالی بر روند نهایی‌شدن برجام در آمریکا، گویای تأثیر سیاست داخلی آن کشور بر این روند در 1394 است. حدود دو ماه قبل از نهایی‌شدن مذاکرات، کنگره قانون بررسی توافق هسته‌ای با ایران یا «INARA» را در اواسط می ‌‌‌2015 تصویب و دولت را ملزم به ارائه هر توافقی با ایران به کنگره برای بررسی کرد. 98 سناتور و 400 عضو مجلس نمایندگان به این قانون رأی مثبت دادند. این قانون به کنگره امکان می‌داد برجام را رد کند و در این صورت، دولت قادر به تعلیق تحریم‌های مصوب کنگره نبود. در پایان روند بررسی برجام از سوی کنگره، دموکرات‌ها تنها با فیلی‌باستر (نوعی ابستراکسیون) توانستند مانع تصویب پیشنهاد کفایت مذاکرات و رأی‌گیری برای رد یا تأیید برجام شوند. در این رأی‌گیری رویه‌ای، از 46 دموکرات سنا در آن زمان، چهار دموکرات در مخالفت با برجام به 54 جمهوری‌خواه پیوستند. اگر دو سناتور دموکرات دیگر با برجام مخالفت می‌کردند، برجام در سنا رد می‌شد و اگر تعداد دموکرات‌های مخالف به 10 می‌رسید، وتوی مصوبه سنا برای رئیس‌جمهور اوباما نیز غیرممکن و برجام اساسا منتفی می‌شد.

نتیجه اینکه در 1394 بخشی از توجه تیم مذاکره‌کننده آمریکا در دو ماه پایانی مذاکرات، بر تحولات کنگره معطوف بود و بعضی نکات مندرج در برجام که آمریکا بر آنها اصرار داشت، با توجه به دورنمای تهدیدی بود که از ناحیه کنگره خروجی مذاکرات را تهدید می‌کرد. در دوره کنونی نیز کم‌و‌بیش روند مشابهی در حال شکل‌گیری است. قانون INARA همچنان معتبر است؛ هر‌چند اگر قرار بر احیای همان برجام قدیم باشد، این قانون قاعدتا نباید دوباره بر برجام که قبلا یک بار در کنگره بررسی شده، اعمال شود. به علاوه، چنانچه احیای برجام بدون توافق مکتوبی ممکن باشد، در این صورت اعمال قانون INARA نباید موضوعیت داشته باشد. صرف‌نظر از ابعاد حقوقی این موضوع، ابعاد سیاسی آن نیز حائز اهمیت است. دولت بایدن مایل نیست دستور کار داخلی‌اش، از‌جمله در ارتباط با «طرح اشتغال» و «طرح زیرساخت‌ها»، تحت تأثیر مسئله احیای برجام قرار گیرد. او به حمایت اکثریت ضعیف دموکرات‌ها در سنا و مجلس نمایندگان نیاز دارد و حداکثر تلاش را خواهد کرد تا به خاطر برجام موجب رنجش آنها نشود. در چنین شرایطی، صف‌بندی در کنگره در قبال برجام مهم است. در 25 مارس گذشته 15 دموکرات به 29 جمهوری‌خواه پیوستند و در نامه‌ای که لابی اسرائیل (ایپک) در تهیه و جمع‌آوری امضا برای آن نقش فعالی داشت، از بایدن خواستند «با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی» به توافقی با ایران دست یابد که موجب جلوگیری دائمی از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی ایران شود. در مقابل، هفته گذشته 27 دموکرات در نامه‌ای به بایدن از مذاکرات جاری در وین حمایت کردند و ضمن انتقاد از سیاست فشار حداکثری ترامپ، تأکید کردند بازگشت به برجام باید مقدم بر تلاش‌های بعدی برای تقویت برجام و جلوگیری از فعالیت‌های منطقه‌ای و موشکی ایران باشد. طبعا تمرکز بر سیر احتمالی مواضع 15 سناتور دموکراتی که نامه نخست را امضا کردند، حائز اهمیت است. این دموکرات‌ها اگر در مواضع خود تا به آخر پابرجا بمانند، طبعا دولت بایدن در پیشبرد نظرات خود دچار مشکل خواهد شد؛ اما کاملا محتمل است که مواضع آنها با توجه به محتوای توافقی که به ‌تدریج در وین شکل خواهد گرفت و نیز میزان انرژی و سرمایه سیاسی‌ای که دولت بایدن آماده مصرف‌کردن در این مورد خواهد بود، دستخوش تحول شود. البته این احتمال نیز وجود دارد که مواضع دولت بایدن در مذاکرات وین تحت تأثیر نیاز به جلب حمایت این سناتورها قرار گیرد و این امر فاکتور مهمی در شکل‌گیری نظرات مذاکره‌کنندگان آمریکایی باشد. در این میان، تأثیر گرایش عمومی به راست در سیاست داخلی آمریکا تحت تأثیر پدیده ترامپیسم را نیز باید در نظر گرفت؛ خاصه آنکه جناح ترامپ تمرکز بیمارگونه‌ای نیز بر موضوع برجام دارد. در این رابطه، انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره در نوامبر 2022 بر سر 14 کرسی دموکرات‌ها و 20 کرسی جمهوری‌خواهان نیز به خاطر 50-50‌بودن ترکیب سنا و اکثریت ضعیف دموکرات‌ها در مجلس نمایندگان مهم است. این امر می‌تواند موجب تشدید تمرکز دو حزب و کاندیداها بر سیاست در سطح ایالت‌ها شود که در مقایسه با سیاست در واشنگتن، بیشتر محافظه‌کارانه و کمتر عمل‌گرایانه است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها