دعوت از سيلابهاي مرگبار
كامران امامی*
یكی از روزهای پاك تهران در زمستان 15 سال پیش بود. كل هفته را در كنفرانسی در كویت بودم و روز بعد از بازگشت به ایران از خانه كه بیرون آمدم، ناگهان بهتزده به منظرهای كه هزاران بار دیده بودم، خیره شدم. بعد از چند روز اقامت در كویت كه فاقد كوه یا حتی تپه است، كوههای بلند، زیبا و با عظمت شمال تهران مرا بهتزده كرده بود. شاید یكی از مهمترین دستاوردهای سفر قدردانی از داشتههایمان باشد كه معمولا آنها را پیشفرض دانسته و در نتیجه كمتر قدر آنها را میدانیم. در بسیاری از پایتختهای بزرگ دنیا مانند پاریس، مادرید، لندن، مكزیكوسیتی، پكن، سئول، جاكارتا و اكثر كشورهای عربی اثر و منظری از كوهستان وجود ندارد و شاید یكی از دلایل احداث برج ایفل در پاریس ایجاد دید به كل شهر باشد. در همین شهر تپه كوتاه مونتمارتر از هزاران سال پیش همواره مکانی برای عبادت بوده و یكی از زیباترین و مهمترین كلیساهای پاریس هم روی همین تپه بنا شده است. در تمامی كتابهای راهنمای گردشگری، روددرههای شمال تهران، بهعنوان مهمترین جاذبههای دیدنی این كلانشهر ارائه شدهاند. البته در كنار این مزیتها، این روددرهها خطرات و ریسكهایی را هم به این كلانشهر تحمیل میكند. یكی از مهمترین این خطرات سیلاب یا دقیقتر تندسیلاب است.
برخلاف تصور عموم تندسیلابهایی كه در حوضههای كوچك و بهسرعت جاری میشوند، بیشترین خطرات از نظر تلفات انسانی را ایجاد میكنند و تندسیلاب مرداد 1366 تجریش با 300 كشته و تندسیلاب دروازهقرآن شیراز در فروردین 1398 شاهد این مدعا است. در چهارم مرداد سال ۱۳۶۶ حدود 28 میلیمتر بارندگی در ۱۰۷ دقیقه باعث شد تا ۳۰۰ کشته در تهران برجای بماند و پس از سیلاب سال ۱۳۸۰ رودخانه گرگانرود با ۴۰۰ کشته، رتبه دوم پرتلفاتترین سیل ایران را به خود اختصاص دهد. برای اینكه بزرگی و شدت سیلاب 1366 گلابدره و دربند مشخص شود، میتوان آمار تلفات ناشی از سیلابها و توفانهای دریایی كشور ژاپن را برای مقایسه كلان در نظر گرفت. این كشور همه عوامل سیلابها و توفانهای فاجعهبار را دارد: بارشهای شدید، زمینشناسی ضعیف، حوضههای كوچك كوهستانی و شیب زیاد رودخانهها، توفانهای دریایی مهیب و جمعیت زیاد متمركز در سیلابدشت. با همه این موارد تعداد متوسط تلفات انسانی سیلابها در این كشور در 30 سال گذشته 74 نفر در سال گزارش شده كه بیشتر این تلفات هم ناشی از زمینلغزشها بوده تا جریان سیلاب.
بنابراین تلفات سیلاب 1366 گلابدره و دربند معادل تلفات انسانی ناشی از سیلابها و توفانهای دریایی در كل ژاپن در چهار سال بوده و در همین چارچوب ریسك تندسیلابهای گلابدره و دربند و روددرههای دیگر تهران را باید خیلی جدی گرفت. در جریان سیلاب سال 1366 در مدت کوتاهی سیلاب عظیمی به حرکت درآمد و صدها تن گلولای و سنگ را در مسیر رودخانه گلابدره و رودخانه دربند به سمت میدان تجریش به حرکت درآورد.
سیلاب پس از ورود به گلابدره، خیابانهای دربند و ازطریق خیابان جعفرآباد و خیابان دربند و خیابان ثبت یا شهرداری و کوچه ناودانک و تابش به سمت تجریش حرکت کرد و در طول مسیر به خانهها و خودروها خسارت فراوان وارد کرد تا به میدان تجریش و میدان قدس رسید. از میدان قدس به خیابان شریعتی وارد شده و تا حوالی میرداماد پیش رفت. در میدان تجریش بخشی از سیلاب به درون زیرگذر درحال ساخت وارد شد و بخشی دیگر داخل تکیه بزرگ تجریش و راهروی بازار تجریش شد که به مغازههای داخل تکیه و بازارچه و مغازهها آسیب رساند. سیلاب سپس وارد مسجد همت تجریش و داخل حرم امامزاده شد. پس از آن با ورود به کوچههای اطراف حرم و مسجد همت به منازل آن محدوده نیز آسیبهای فراوانی وارد کرد. نمازگزاران مسجد همت درحال اقامه نماز با ورود سیل به مسجد مواجه شدند. شاهدان عینی میگویند تمام محوطه داخل مسجد از سیلاب و گلولای انباشته شد، بهنحویکه مردم از کتابخانهها و ستونها و منبر برای حفظ جان خود بالا رفتند و با شکستهشدن دیوار جنوبی مسجد سیلاب از آن سمت خارج شد و فروکش کرد.
از سمت دیگر میدان گلولای به طرف بیمارستان شهدا از سمت شرق و ورودی خیابان مقصودبیگ و ولیعصر در سمت جنوب و غرب نیز پیشروی کرد. پس از این سیل، میدان تجریش به مدت دو ماه بسته بود و عملیات پاکسازی و بازسازی آن ادامه داشت. تا مدتها نیز قطعهسنگ بزرگی وسط میدان تجریش وجود داشت که یادبود همان سیل بود؛ بعدتر در سالهای 81-82 این قطعهسنگ توسط شهرداری چهارتکه شده و با جرثقیل به خارج میدان حمل شد. نكته مهم درباره سیلاب سال 1366 تجریش واریزهای بودن آن سیلاب است. سیلابهای واریزهای یکی از خطرناکترین سیلابهاست که عمدتا بهطور ناگهانی رخ میدهد و خسارات بسیار هنگفتی را به بار میآورد. این جریانها ازجمله خطرات طبیعی مناطق پرشیب و کوهستانی سراسر جهان بهشمار میرود که دارای بار رسوبی زیادی است. سیلابهای واریزهای حاوی ذرات رس و سیلت تا قلوهسنگ، درختان بزرگ یا بخشهایی از ساختمان هستند. این جریان با سرعت زیاد حرکت کرده و بهدلیل وزن مخصوص و بار رسوبی بسیار بالا (دارای 70 تا 90 درصد بار رسوبی) قدرت تخریب بالایی داشته و میتواند قلوهسنگهایی بسیار بزرگ و سنگین را در مسیر جریان حمل کند (مانند همان سنگ یادبود سیل
تجریش كه با چهار جرثقیل به بیرون میدان حمل شد). عوامل مؤثر در تشکیل جریانهای واریزهای عبارتاند از: وجود شیبهای تند، پوشش گیاهی تنک، وجود سنگ فراوان همراه ذرات نرم و سنگهای دانهریز و وجود رطوبت کافی و متناوب. درسهای سیلاب مردادماه 1366 تجریش را میتوان بهصورت زیر خلاصه کرد:
- مطابق با تجارب جهانی مدیریت سیلاب، علت اصلی تلفات 300 نفری این سیلاب واریزهایبودن سیلاب، كوچكبودن حوضه، زمان تمركز كم و عدم وجود سامانه پیشبینی و هشدار سیل و همچنین طرح عملیاتی شرایط اضطراری بوده است.
- واریزهایبودن این سیلاب بهشدت تلفات و خسارات این سیلاب را افزایش داده است (جابهجایی سنگهایی عظیم در جریان این سیلاب نماد قدرت سیلابهای واریزهای است).
حال با این تجارب تلخ بد نیست نگاهی به كوه چینكلاغ در فاصله چند كیلومتر گلابدره و دربند داشته باشیم. معدن سنگ بزرگی تحت عنوان معدن سنگ سعادتآباد در این محدوده درحال بهرهبرداری است. درست قبل از این معدن جنگلكاری علامه انجام شده و خوشبختانه با دیدگاه درازمدت هزاران درخت زیبایی خاصی به این منطقه دادهاند. با مقدمهای كه در مورد سیلاب 1366 تجریش ارائه شد، اجازه سنگبرداری در وسعت حاضر (حدود 20 هكتار) به معنای دعوت از تندسیلاب واریزهای است! مثل آن است كه شبهنگام در گردنههای جاده قدیم چالوس با سرعت صد كیلومتر و با چراغ خاموش رانندگی كنیم! تفاوت فقط زمان وقوع فاجعه است (در كمتر از یك ساعت تصادف صورت میگیرد ولی سیلاب ممكن است سال بعد یا چند دهه دیرتر روی دهد). سنگبرداریهای انجامشده موجب تخریب پوشش طبیعی شده و احتمال وقوع سیلاب واریزهای را بهشدت افزایش داده است.
اصلا همین الان هم مسیر روددرههای چینكلاغ به طرف دركه و به طرف كوی فراز از قطعهسنگهای همان معدن سنگ پوشیده شده است. جدا از افزایش مخاطرات سیلاب، صدها نسل بعدی حق دارند از محیط زیبای كوهستانهای تهران استفاده كنند و متأسفانه اثرات تخریبی معدن فوق از فاصله چندكیلومتری كاملا مشخص است و معلوم نیست سازمان محیط زیست، سازمان مدیریت بحران تهران و شهرداری تهران كه تنها چند كیلومتر از این معدن فاصله دارند چرا از افزایش مخاطرات تخریب كوه چینكلاغ و افزایش احتمال تندسیلابهای واریزهای بهراحتی میگذرند. در كل حوضههای روددرههای پرشیب شمال تهران زمان تمركز كمی داشته و پوشش گیاهی بسیار پراكندهای دارند و جمعیت عظیمی نیز در پاییندست این روددرهها زندگی میكنند. سازههای ذخیرهای یا سامانه هشدار سیلاب هم در این حوضهها وجود ندارند. براساس تجربه سیلاب 1366 تجریش، پتانسیل وقوع سیلابهای واریزهای در این روددرهها هم بسیار بالا است. با توجه به موارد فوق و براساس 30 سال تجربه حرفهای و علمی، توصیههای زیر به مسئولان و سازمانهای مردمنهاد ارائه میشود:
1- با توجه به جمعیت عظیم تهران هم از دیدگاه منظر و گردشگری و هم از دیدگاه جلوگیری از سیلابهای واریزهای لازم است پوشش گیاهی كوههای تهران تقویت شوند. تجربه بسیار موفق درختكاری در پنجهزارو 600 هكتار كوه عینالی تبریز -شهر اولینها- میتواند بسیار الهامدهنده باشد. این درختكاریها از فاصله 20 تا 30 كیلومتری هم قابلتشخیص است. نكته مهم درباره پروژه عینالی تبریز ساخت نیروگاههای بادی برای تأمین انرژی لازم برای پمپاژ آب برای طرح درختكاری و انتقال آب به دریاچه مصنوعی داغگلی است. طرح عینالی را میتوان بهعنوان یك طرح نمونه برای توسعه پایدار در شهرهای دیگر استفاده کرد. تجارب طرح عظیم كاشت 10 میلیارد درخت در پاكستان كه در فاز اول یک میلیارد درخت كاشته شده و در تصاویر ماهوارهای هم قابل مشاهده است نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. خلاصه بهجای تخریب كوههای زیبای تهران به وسیله بلدوزر و بیل مكانیكی باید این كوهها را سبز كرد. درباره مدیریت سیلاب، عملیات آبخیزداری نیز باید به جد در دستور كار قرار گیرد.
2- ضمن توقف سریع فعالیت معدن سنگ سعادتآباد، باید راهكارهای لازم برای كاهش اثرات تخریبهای صورتگرفته در دستور كار قرار گیرد.
3- نسبت به تخریبهای معدن سنگ، موتورسواران كوهستان آسیبهای كمتری به كوهها وارد میكنند ولی بازهم مناسب است كه این موتورسواران ساماندهی شده و فقط در یك بخش محدود اجازه فعالیت داشته باشند.
4- سامانههای پیشبینی و هشدار سیلاب باید برای روددرههای تهران در اسرع وقت راهاندازی شوند. پیشنیاز موفقیت این سامانهها، تدوین طرحهای عملیاتی شرایط اضطراری است. كاركرد اصلی طرحهای عملیاتی شرایط اضطراری ذخیره زمان، اطلاعات و دانش برای زمان اضطرار است. در دهههای اخیر روشهای غیرسازهای محور اصلی مدیریت سیلاب در كشورهای توسعهیافته بودهاند. تونل دومنظوره و 10 كیلومتری اسمارت برای انحراف سیلاب و حملونقل در كوالالامپور، پایتخت مالزی، نمونهای بسیار موفق از كارایی و اثربخشی روشهای غیرسازهای است. در سال 2012، در جریان یك سیلاب صدساله (بارش 238 میلیمتر در پنج ساعت!)، تمامی اجزای سیستم بهخوبی كار كردند و در ظرف چند ساعت ماشینها از تونل خارج شدند و تونل برای انحراف سیلاب به كار گرفته شد.
5- در دهههای اخیر ساماندهی طبیعتمحور رودخانهها و بهخصوص رودخانهها شهری مورد تأكید خاص بوده است. شهرداری تهران نیز یك سمینار علمی در این زمینه برگزار كرده است ولی اكنون وقت آن است تلاش شود تا حداقل برخی راهكارهای ساماندهی طبیعتمحور رودخانهها در روددرههای تهران اجرائی شوند.
یكی از روزهای پاك تهران در زمستان 15 سال پیش بود. كل هفته را در كنفرانسی در كویت بودم و روز بعد از بازگشت به ایران از خانه كه بیرون آمدم، ناگهان بهتزده به منظرهای كه هزاران بار دیده بودم، خیره شدم. بعد از چند روز اقامت در كویت كه فاقد كوه یا حتی تپه است، كوههای بلند، زیبا و با عظمت شمال تهران مرا بهتزده كرده بود. شاید یكی از مهمترین دستاوردهای سفر قدردانی از داشتههایمان باشد كه معمولا آنها را پیشفرض دانسته و در نتیجه كمتر قدر آنها را میدانیم. در بسیاری از پایتختهای بزرگ دنیا مانند پاریس، مادرید، لندن، مكزیكوسیتی، پكن، سئول، جاكارتا و اكثر كشورهای عربی اثر و منظری از كوهستان وجود ندارد و شاید یكی از دلایل احداث برج ایفل در پاریس ایجاد دید به كل شهر باشد. در همین شهر تپه كوتاه مونتمارتر از هزاران سال پیش همواره مکانی برای عبادت بوده و یكی از زیباترین و مهمترین كلیساهای پاریس هم روی همین تپه بنا شده است. در تمامی كتابهای راهنمای گردشگری، روددرههای شمال تهران، بهعنوان مهمترین جاذبههای دیدنی این كلانشهر ارائه شدهاند. البته در كنار این مزیتها، این روددرهها خطرات و ریسكهایی را هم به این كلانشهر تحمیل میكند. یكی از مهمترین این خطرات سیلاب یا دقیقتر تندسیلاب است.
برخلاف تصور عموم تندسیلابهایی كه در حوضههای كوچك و بهسرعت جاری میشوند، بیشترین خطرات از نظر تلفات انسانی را ایجاد میكنند و تندسیلاب مرداد 1366 تجریش با 300 كشته و تندسیلاب دروازهقرآن شیراز در فروردین 1398 شاهد این مدعا است. در چهارم مرداد سال ۱۳۶۶ حدود 28 میلیمتر بارندگی در ۱۰۷ دقیقه باعث شد تا ۳۰۰ کشته در تهران برجای بماند و پس از سیلاب سال ۱۳۸۰ رودخانه گرگانرود با ۴۰۰ کشته، رتبه دوم پرتلفاتترین سیل ایران را به خود اختصاص دهد. برای اینكه بزرگی و شدت سیلاب 1366 گلابدره و دربند مشخص شود، میتوان آمار تلفات ناشی از سیلابها و توفانهای دریایی كشور ژاپن را برای مقایسه كلان در نظر گرفت. این كشور همه عوامل سیلابها و توفانهای فاجعهبار را دارد: بارشهای شدید، زمینشناسی ضعیف، حوضههای كوچك كوهستانی و شیب زیاد رودخانهها، توفانهای دریایی مهیب و جمعیت زیاد متمركز در سیلابدشت. با همه این موارد تعداد متوسط تلفات انسانی سیلابها در این كشور در 30 سال گذشته 74 نفر در سال گزارش شده كه بیشتر این تلفات هم ناشی از زمینلغزشها بوده تا جریان سیلاب.
بنابراین تلفات سیلاب 1366 گلابدره و دربند معادل تلفات انسانی ناشی از سیلابها و توفانهای دریایی در كل ژاپن در چهار سال بوده و در همین چارچوب ریسك تندسیلابهای گلابدره و دربند و روددرههای دیگر تهران را باید خیلی جدی گرفت. در جریان سیلاب سال 1366 در مدت کوتاهی سیلاب عظیمی به حرکت درآمد و صدها تن گلولای و سنگ را در مسیر رودخانه گلابدره و رودخانه دربند به سمت میدان تجریش به حرکت درآورد.
سیلاب پس از ورود به گلابدره، خیابانهای دربند و ازطریق خیابان جعفرآباد و خیابان دربند و خیابان ثبت یا شهرداری و کوچه ناودانک و تابش به سمت تجریش حرکت کرد و در طول مسیر به خانهها و خودروها خسارت فراوان وارد کرد تا به میدان تجریش و میدان قدس رسید. از میدان قدس به خیابان شریعتی وارد شده و تا حوالی میرداماد پیش رفت. در میدان تجریش بخشی از سیلاب به درون زیرگذر درحال ساخت وارد شد و بخشی دیگر داخل تکیه بزرگ تجریش و راهروی بازار تجریش شد که به مغازههای داخل تکیه و بازارچه و مغازهها آسیب رساند. سیلاب سپس وارد مسجد همت تجریش و داخل حرم امامزاده شد. پس از آن با ورود به کوچههای اطراف حرم و مسجد همت به منازل آن محدوده نیز آسیبهای فراوانی وارد کرد. نمازگزاران مسجد همت درحال اقامه نماز با ورود سیل به مسجد مواجه شدند. شاهدان عینی میگویند تمام محوطه داخل مسجد از سیلاب و گلولای انباشته شد، بهنحویکه مردم از کتابخانهها و ستونها و منبر برای حفظ جان خود بالا رفتند و با شکستهشدن دیوار جنوبی مسجد سیلاب از آن سمت خارج شد و فروکش کرد.
از سمت دیگر میدان گلولای به طرف بیمارستان شهدا از سمت شرق و ورودی خیابان مقصودبیگ و ولیعصر در سمت جنوب و غرب نیز پیشروی کرد. پس از این سیل، میدان تجریش به مدت دو ماه بسته بود و عملیات پاکسازی و بازسازی آن ادامه داشت. تا مدتها نیز قطعهسنگ بزرگی وسط میدان تجریش وجود داشت که یادبود همان سیل بود؛ بعدتر در سالهای 81-82 این قطعهسنگ توسط شهرداری چهارتکه شده و با جرثقیل به خارج میدان حمل شد. نكته مهم درباره سیلاب سال 1366 تجریش واریزهای بودن آن سیلاب است. سیلابهای واریزهای یکی از خطرناکترین سیلابهاست که عمدتا بهطور ناگهانی رخ میدهد و خسارات بسیار هنگفتی را به بار میآورد. این جریانها ازجمله خطرات طبیعی مناطق پرشیب و کوهستانی سراسر جهان بهشمار میرود که دارای بار رسوبی زیادی است. سیلابهای واریزهای حاوی ذرات رس و سیلت تا قلوهسنگ، درختان بزرگ یا بخشهایی از ساختمان هستند. این جریان با سرعت زیاد حرکت کرده و بهدلیل وزن مخصوص و بار رسوبی بسیار بالا (دارای 70 تا 90 درصد بار رسوبی) قدرت تخریب بالایی داشته و میتواند قلوهسنگهایی بسیار بزرگ و سنگین را در مسیر جریان حمل کند (مانند همان سنگ یادبود سیل
تجریش كه با چهار جرثقیل به بیرون میدان حمل شد). عوامل مؤثر در تشکیل جریانهای واریزهای عبارتاند از: وجود شیبهای تند، پوشش گیاهی تنک، وجود سنگ فراوان همراه ذرات نرم و سنگهای دانهریز و وجود رطوبت کافی و متناوب. درسهای سیلاب مردادماه 1366 تجریش را میتوان بهصورت زیر خلاصه کرد:
- مطابق با تجارب جهانی مدیریت سیلاب، علت اصلی تلفات 300 نفری این سیلاب واریزهایبودن سیلاب، كوچكبودن حوضه، زمان تمركز كم و عدم وجود سامانه پیشبینی و هشدار سیل و همچنین طرح عملیاتی شرایط اضطراری بوده است.
- واریزهایبودن این سیلاب بهشدت تلفات و خسارات این سیلاب را افزایش داده است (جابهجایی سنگهایی عظیم در جریان این سیلاب نماد قدرت سیلابهای واریزهای است).
حال با این تجارب تلخ بد نیست نگاهی به كوه چینكلاغ در فاصله چند كیلومتر گلابدره و دربند داشته باشیم. معدن سنگ بزرگی تحت عنوان معدن سنگ سعادتآباد در این محدوده درحال بهرهبرداری است. درست قبل از این معدن جنگلكاری علامه انجام شده و خوشبختانه با دیدگاه درازمدت هزاران درخت زیبایی خاصی به این منطقه دادهاند. با مقدمهای كه در مورد سیلاب 1366 تجریش ارائه شد، اجازه سنگبرداری در وسعت حاضر (حدود 20 هكتار) به معنای دعوت از تندسیلاب واریزهای است! مثل آن است كه شبهنگام در گردنههای جاده قدیم چالوس با سرعت صد كیلومتر و با چراغ خاموش رانندگی كنیم! تفاوت فقط زمان وقوع فاجعه است (در كمتر از یك ساعت تصادف صورت میگیرد ولی سیلاب ممكن است سال بعد یا چند دهه دیرتر روی دهد). سنگبرداریهای انجامشده موجب تخریب پوشش طبیعی شده و احتمال وقوع سیلاب واریزهای را بهشدت افزایش داده است.
اصلا همین الان هم مسیر روددرههای چینكلاغ به طرف دركه و به طرف كوی فراز از قطعهسنگهای همان معدن سنگ پوشیده شده است. جدا از افزایش مخاطرات سیلاب، صدها نسل بعدی حق دارند از محیط زیبای كوهستانهای تهران استفاده كنند و متأسفانه اثرات تخریبی معدن فوق از فاصله چندكیلومتری كاملا مشخص است و معلوم نیست سازمان محیط زیست، سازمان مدیریت بحران تهران و شهرداری تهران كه تنها چند كیلومتر از این معدن فاصله دارند چرا از افزایش مخاطرات تخریب كوه چینكلاغ و افزایش احتمال تندسیلابهای واریزهای بهراحتی میگذرند. در كل حوضههای روددرههای پرشیب شمال تهران زمان تمركز كمی داشته و پوشش گیاهی بسیار پراكندهای دارند و جمعیت عظیمی نیز در پاییندست این روددرهها زندگی میكنند. سازههای ذخیرهای یا سامانه هشدار سیلاب هم در این حوضهها وجود ندارند. براساس تجربه سیلاب 1366 تجریش، پتانسیل وقوع سیلابهای واریزهای در این روددرهها هم بسیار بالا است. با توجه به موارد فوق و براساس 30 سال تجربه حرفهای و علمی، توصیههای زیر به مسئولان و سازمانهای مردمنهاد ارائه میشود:
1- با توجه به جمعیت عظیم تهران هم از دیدگاه منظر و گردشگری و هم از دیدگاه جلوگیری از سیلابهای واریزهای لازم است پوشش گیاهی كوههای تهران تقویت شوند. تجربه بسیار موفق درختكاری در پنجهزارو 600 هكتار كوه عینالی تبریز -شهر اولینها- میتواند بسیار الهامدهنده باشد. این درختكاریها از فاصله 20 تا 30 كیلومتری هم قابلتشخیص است. نكته مهم درباره پروژه عینالی تبریز ساخت نیروگاههای بادی برای تأمین انرژی لازم برای پمپاژ آب برای طرح درختكاری و انتقال آب به دریاچه مصنوعی داغگلی است. طرح عینالی را میتوان بهعنوان یك طرح نمونه برای توسعه پایدار در شهرهای دیگر استفاده کرد. تجارب طرح عظیم كاشت 10 میلیارد درخت در پاكستان كه در فاز اول یک میلیارد درخت كاشته شده و در تصاویر ماهوارهای هم قابل مشاهده است نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. خلاصه بهجای تخریب كوههای زیبای تهران به وسیله بلدوزر و بیل مكانیكی باید این كوهها را سبز كرد. درباره مدیریت سیلاب، عملیات آبخیزداری نیز باید به جد در دستور كار قرار گیرد.
2- ضمن توقف سریع فعالیت معدن سنگ سعادتآباد، باید راهكارهای لازم برای كاهش اثرات تخریبهای صورتگرفته در دستور كار قرار گیرد.
3- نسبت به تخریبهای معدن سنگ، موتورسواران كوهستان آسیبهای كمتری به كوهها وارد میكنند ولی بازهم مناسب است كه این موتورسواران ساماندهی شده و فقط در یك بخش محدود اجازه فعالیت داشته باشند.
4- سامانههای پیشبینی و هشدار سیلاب باید برای روددرههای تهران در اسرع وقت راهاندازی شوند. پیشنیاز موفقیت این سامانهها، تدوین طرحهای عملیاتی شرایط اضطراری است. كاركرد اصلی طرحهای عملیاتی شرایط اضطراری ذخیره زمان، اطلاعات و دانش برای زمان اضطرار است. در دهههای اخیر روشهای غیرسازهای محور اصلی مدیریت سیلاب در كشورهای توسعهیافته بودهاند. تونل دومنظوره و 10 كیلومتری اسمارت برای انحراف سیلاب و حملونقل در كوالالامپور، پایتخت مالزی، نمونهای بسیار موفق از كارایی و اثربخشی روشهای غیرسازهای است. در سال 2012، در جریان یك سیلاب صدساله (بارش 238 میلیمتر در پنج ساعت!)، تمامی اجزای سیستم بهخوبی كار كردند و در ظرف چند ساعت ماشینها از تونل خارج شدند و تونل برای انحراف سیلاب به كار گرفته شد.
5- در دهههای اخیر ساماندهی طبیعتمحور رودخانهها و بهخصوص رودخانهها شهری مورد تأكید خاص بوده است. شهرداری تهران نیز یك سمینار علمی در این زمینه برگزار كرده است ولی اكنون وقت آن است تلاش شود تا حداقل برخی راهكارهای ساماندهی طبیعتمحور رودخانهها در روددرههای تهران اجرائی شوند.