|

کم‌آبی مشکلی ملی و نه منطقه‌ای

عبدالحسین طوطیایی-پژوهشگر کشاورزی

در سال کم‌بارش جاری و هم‌زمان با افزایش دما، مشکلات مزمن ناشی از خطای مدیریت منابع آب بیش از پیش سر برون آورده است. هم‌اکنون شاهد تنش‌های اجتماعی ازجمله در حوضه‌های آبخیز و آبریز زاینده‌رود هستیم. از نیمه دوم دهه 70 و دوره‌های خشک‌سالی، خطر بروز بحران‌های بین‌منطقه‌ای مورد توجه و هشدار بسیاری از آگاهان و دلسوزان قرار گرفت. در سال‌های بعد و با توجه به جنگ داخلی سوریه و بخش‌هایی از عراق که ریشه در کم‌آبی ناشی از احداث سدهای ترکیه داشت، برای آینده خشک‌تر کشورمان نیز نگرانی‌های مکرری از جانب صاحب‌نظران ابراز می‌شد. ازجمله این رخدادها در بلداجی چهارمحال‌وبختیاری و در رابطه با ‌انتقال آب از چغاخور به سیددشت برای نیاز تولید فولاد بود که در سال 1395 اتفاق افتاد. حادثه‌ای که می‌توانست به‌مثابه زنگ هشداری برای موارد مشابه بعدی باشد. کشور‌های جنوب آسیا و ازجمله ایران در این دوره خشکی طولانی با 23درصد جمعیت کره زمین، از پرتنش‌ترین کانون‌های جهانی به‌شمار می‌آیند. میانگین سرانه آب در دسترس فعلی آنها دوهزارو 450 مترمکعب و برای ایران به‌طور خاص هزارو 814 مترمکعب در سال است که البته با احتساب رشد جمعیت، روزبه‌روز کاهش هم می‌یابد. در همین شرایط برای استرالیا 29هزارو 771 و روسیه 31هزارو 487 در مقایسه با 76هزارو 965 مترمکعب میانگین جهانی برآورد شده است. ایران با سرانه برداشت بیش از هزارو 350 مترمکعب آب و 207 میلی‌متر بارندگی و استرالیا با داشتن غنی‌ترین منابع آب دنیا دارای سرانه برداشت هزارو 125 مترمکعب آب و 717 میلی‌متر بارندگی هستند. در حال حاضر تراز آب از ذخایر زیرزمینی در کشور ما حدود منهای هفت هزار مترمکعب گزارش شده است. نقشه خشک‌سالی کره زمین در سال 2030 ایران را با 80 تا 90 درصد درجه خشک‌سالی پیش‌بینی می‌کند. آنچه بر نگرانی اساسی در شرایط خشک حال حاضر می‌افزاید، این است که بحران کم‌آبی در هر منطقه‌ای، به‌صورت یک مشکل ملی دیده نمی‌شود. در این حالت باز هم دور باطل انتقال بحران از نقطه‌ای به نقطه دیگر ادامه می‌یابد. متأسفانه بعضی تریبون‌های فرامرزی بنا بر اهداف خود، به برجسته‌کردن این اعتراضات مبادرت کرده و بر آتش تضادهای بین‌منطقه‌ای می‌دمند. این تریبون‌ها اکنون راهی را پررنگ می‌کنند که مدیریت منابع آب کشور و تحت فشار عوامل و نمایندگان بانفوذ مناطق و بی‌عنایت به اثرات زیان‌بار ملی در گذشته پیمودند. اکنون و در این مرحله حساس، بر عهده تمامی کنشگران اجتماعی در جامعه‌های هدف است که به جای دامن‌زدن به احساسات و منازعات قومی، در جست‌وجوی استقرار راه‌حلی باشند که به افزایش هم‌گرایی و انسجام ملی بیفزاید. فراموش نکنیم که در دیرینه فرهنگ ملی ما که با باورهای مذهبی آمیخته است، توزیع و اهدای «آب» در عرصه‌های عمومی، جلوه‌ای از همبستگی اجتماعی و دینی به حساب می‌آید.

به خاطر بسپاریم که کرکس‌های جهانی همواره در آسمان سرزمین‌هایی بال می‌گشایند که مردمش در جدال‌های فرساینده درونی، تاب از توان خود داده باشند. باور کنیم که خطوط تقسیمات کشوری نباید از پیوند ناگسستنی جامعه بزرگ ما بکاهد. انتظار می‌رود مدیریت منابع آب نیز برای کاستن از پیامد زیان‌بار پروژه‌های عجولانه گذشته، بیش از این تحت فشار اهرم‌های منطقه‌ای قرار نگیرد. آنها باید باور کنند که گشودن انبوه گره‌های موجود تنها در گرو نگاهی ملی و فرامنطقه‌ای است.

در سال کم‌بارش جاری و هم‌زمان با افزایش دما، مشکلات مزمن ناشی از خطای مدیریت منابع آب بیش از پیش سر برون آورده است. هم‌اکنون شاهد تنش‌های اجتماعی ازجمله در حوضه‌های آبخیز و آبریز زاینده‌رود هستیم. از نیمه دوم دهه 70 و دوره‌های خشک‌سالی، خطر بروز بحران‌های بین‌منطقه‌ای مورد توجه و هشدار بسیاری از آگاهان و دلسوزان قرار گرفت. در سال‌های بعد و با توجه به جنگ داخلی سوریه و بخش‌هایی از عراق که ریشه در کم‌آبی ناشی از احداث سدهای ترکیه داشت، برای آینده خشک‌تر کشورمان نیز نگرانی‌های مکرری از جانب صاحب‌نظران ابراز می‌شد. ازجمله این رخدادها در بلداجی چهارمحال‌وبختیاری و در رابطه با ‌انتقال آب از چغاخور به سیددشت برای نیاز تولید فولاد بود که در سال 1395 اتفاق افتاد. حادثه‌ای که می‌توانست به‌مثابه زنگ هشداری برای موارد مشابه بعدی باشد. کشور‌های جنوب آسیا و ازجمله ایران در این دوره خشکی طولانی با 23درصد جمعیت کره زمین، از پرتنش‌ترین کانون‌های جهانی به‌شمار می‌آیند. میانگین سرانه آب در دسترس فعلی آنها دوهزارو 450 مترمکعب و برای ایران به‌طور خاص هزارو 814 مترمکعب در سال است که البته با احتساب رشد جمعیت، روزبه‌روز کاهش هم می‌یابد. در همین شرایط برای استرالیا 29هزارو 771 و روسیه 31هزارو 487 در مقایسه با 76هزارو 965 مترمکعب میانگین جهانی برآورد شده است. ایران با سرانه برداشت بیش از هزارو 350 مترمکعب آب و 207 میلی‌متر بارندگی و استرالیا با داشتن غنی‌ترین منابع آب دنیا دارای سرانه برداشت هزارو 125 مترمکعب آب و 717 میلی‌متر بارندگی هستند. در حال حاضر تراز آب از ذخایر زیرزمینی در کشور ما حدود منهای هفت هزار مترمکعب گزارش شده است. نقشه خشک‌سالی کره زمین در سال 2030 ایران را با 80 تا 90 درصد درجه خشک‌سالی پیش‌بینی می‌کند. آنچه بر نگرانی اساسی در شرایط خشک حال حاضر می‌افزاید، این است که بحران کم‌آبی در هر منطقه‌ای، به‌صورت یک مشکل ملی دیده نمی‌شود. در این حالت باز هم دور باطل انتقال بحران از نقطه‌ای به نقطه دیگر ادامه می‌یابد. متأسفانه بعضی تریبون‌های فرامرزی بنا بر اهداف خود، به برجسته‌کردن این اعتراضات مبادرت کرده و بر آتش تضادهای بین‌منطقه‌ای می‌دمند. این تریبون‌ها اکنون راهی را پررنگ می‌کنند که مدیریت منابع آب کشور و تحت فشار عوامل و نمایندگان بانفوذ مناطق و بی‌عنایت به اثرات زیان‌بار ملی در گذشته پیمودند. اکنون و در این مرحله حساس، بر عهده تمامی کنشگران اجتماعی در جامعه‌های هدف است که به جای دامن‌زدن به احساسات و منازعات قومی، در جست‌وجوی استقرار راه‌حلی باشند که به افزایش هم‌گرایی و انسجام ملی بیفزاید. فراموش نکنیم که در دیرینه فرهنگ ملی ما که با باورهای مذهبی آمیخته است، توزیع و اهدای «آب» در عرصه‌های عمومی، جلوه‌ای از همبستگی اجتماعی و دینی به حساب می‌آید.

به خاطر بسپاریم که کرکس‌های جهانی همواره در آسمان سرزمین‌هایی بال می‌گشایند که مردمش در جدال‌های فرساینده درونی، تاب از توان خود داده باشند. باور کنیم که خطوط تقسیمات کشوری نباید از پیوند ناگسستنی جامعه بزرگ ما بکاهد. انتظار می‌رود مدیریت منابع آب نیز برای کاستن از پیامد زیان‌بار پروژه‌های عجولانه گذشته، بیش از این تحت فشار اهرم‌های منطقه‌ای قرار نگیرد. آنها باید باور کنند که گشودن انبوه گره‌های موجود تنها در گرو نگاهی ملی و فرامنطقه‌ای است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها