|

تحلیل نخستین مناظره انتخاباتی در گفت‌وگو با محمد عطریانفر

همتی و مهرعلیزاده محاسبات اصولگرایان را بر هم زدند

امیدواریم هفته منتهی به انتخابات یکی از نامزدهای اصلاح‌طلب به نفع دیگری کنار برود

مهرشاد ایمانی: نخستین مناظره انتخاباتی در بستری پرتنش برگزار شد؛ نامزدهای اصولگرا کوشیدند و تمام همت خود را به کار گمارده بودند تا در وهله نخست همتی را در معرض سنگین‌ترین هجمه‌ها قرار دهند و در میان تخریب‌ها علیه او، از مهرعلیزاده هم غافل نبودند. ایشان سعی کردند تا همتی را رقیب اصلی خود قرار دهند و طوری القا می‌کردند که گویی همتی رئیس دولت بوده است؛ درحالی‌که او فقط حدود دو سال مسئولیت بانک مرکزی را برعهده داشته است. از سوی دیگر، هیچ‌یک از نامزدهای منتقد دولت درحالی‌که موضوع مناظره اقتصاد بود، به دو مشکل اصلی پیش‌روی اقتصاد ایران یعنی تحریم‌ها و کرونا اشاره‌ای نکردند که نشان می‌داد آنها برای تخریب وضع موجود و دولت حسن روحانی و البته همکاران دولت ازجمله همتی به‌راحتی می‌توانند از واقعیات موجود هم عبور کنند. به‌هر‌روی مناظره اول در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری آن‌طور‌که انتظار می‌رفت، نتوانست خواسته‌های عمومی را برآورده کند، زیرا کمتر پیش آمد که نامزدی به ارائه برنامه‌های خود بپردازد و بیشتر وقت صرف جدال‌های سیاست‌زده شد. برای تحلیلِ آنچه در مناظره شنبه گذشت، ساعتی را محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

مناظره روز شنبه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مناظره انتخاباتی این دوره انتخابات با مناظره‌های دوره‌های پیشین تفاوت مهمی دارد؛ تفاوت در آن است که چهره‌هایی که در ادوار گذشته در پیشگاه مردم می‌نشستند، آن‌قدر شناخته‌شده بودند که نیازی نمی‌دیدند در مناظره خود را معرفی کنند. اولین تجربه‌ای که تبلیغات انتخاباتی در صداوسیما به محملی برای شناساندن یک کاندیدا تبدیل شد، 16 سال پیش، یعنی سال 84 بود که آقای احمدی‌نژاد از این تریبون استفاده کرد تا خود را معرفی کند و البته شاید جزء برنامه‌هایی بود که مدیریت‌شده و هدایت‌شده ازسوی رقیب اصلاح‌طلبان بود. مناظره‌ها چهره‌ای دوگانه دارند؛ یک‌سویش زیبایی است و سوی‌ دیگرش زشتی. وجه زیبایش زمانی به وجود می‌آید که نامزدها برنامه‌های خود را ارائه دهند و در چارچوبی اخلاق‌مدارانه با هم گفت‌وگو کنند تا درپی چنین شرایطی مردم برای تصمیم‌ به نتیجه برسند و روی زشت آن هم زمانی است که نامزدها به سمت بی‌اخلاقی سیاسی بروند و برای پیروزی خود یا جناح‌شان هیچ مرزی را رعایت نکنند و با توهین‌ها و تهمت‌ها کام مردم را تلخ کنند. در سال 92 و 96 مناظره‌های نامناسبی را شاهد نبودیم‌ اما مناظره اخیر از دو وجه قابل‌توجه و نقد است. نخست آنکه سطح‌ گفت‌وگوها بسیار کوته‌بینانه بود و هیچ تناسبی با ارائه برنامه‌ها نداشت. علت هم برخورد بدون مقدمه و از پیش طراحی‌شده برخی چهره‌های اصولگرا در مناظره بود. آنها به‌جای آنکه از خود و از برنامه‌هایشان دفاع کنند، در غیاب نماینده‌ای از دولت تندترین و بی‌رحمانه‌ترین حملات را به دولت انجام دادند. البته آقای قاضی‌زاده‌هاشمی مستثنا بود. او سعی کرد به‌عنوان جوان‌ترین نامزد برنامه‌های خود را ارائه کند و ادب را رعایت کرد اما مشخصا آقایان زاکانی و رضایی علیه دولت و مصداقا علیه آقای همتی و آقای مهرعلیزاده و در بستری گسترده‌تر علیه جریان اصلاحات حمله کردند و در همان ابتدا، سطح مناظره را پایین آوردند. ما امروز نقد دندان‌گیری علیه نامزدهای اصلاحات نداریم و باید کاملا از آقایان همتی و مهرعلیزاده حمایت کنیم، زیرا آنها در برابر حملات دیگران از خود دفاع کردند و اگر حملات آقایان رضایی، زاکانی و تا‌حدی آقایان رئیسی و جلیلی نبود، آنها قصد مقابله نداشتند و به ارائه برنامه‌های خود می‌پرداختند.
هر یک از نامزدها را چطور دیدید؟
آقای رضایی در این گفت‌وگو بسیار سطحی رفتار کرد، آقای زکانی نماد خشونت بود، آقای رئیسی از موضع بالا حرف می‌زد، آقای جلیلی سعی می‌کرد خود را حزب‌اللهی‌ترین نامزد معرفی کند، آقای قاضی‌زاده‌هاشمی منصف‌ترین نامزد در صحنه بود، آقای مهرعلیزاده خود را بااخلاق‌ترین و با تجربه‌تر از دیگران نشان داد و در‌نهایت آقای همتی هم موفق‌ترین نامزد و البته مظلوم‌ترین در مناظره بود. البته من پیش‌بینی می‌کنم رفتار نامزدها در دو مناظره آینده منطقی‌تر شود.
‌آیا مناظره اول بر افزایش میزان مشارکت تأثیر داشت؟
مناظره‌های گرم و هیجانی تا جایی قابل احترام است که مرزهای ادب شکسته نشود. نباید برای گرم‌کردن فضا، اخلاق زیر سؤال برود و می‌شود هم درعین‌حال مناظره گرمی را شاهد باشیم و هم برنامه‌های نامزدها را بشنویم. افراد اگر نقدی هم نسبت به یکدیگر دارند، باید در چارچوبی منطقی حرف بزنند و بحث‌ها شخصی و موردی نباشد و از همه مهم‌تر به یکدیگر توهین نکنند و افترا نزنند. از سوی دیگر شخصیت‌ها باید وعده‌های واقعی بدهند نه آنکه برای مثال آقای رضایی ادعا می‌کند به زنان خانه‌دار می‌خواهد نفری 500 هزار تومان بدهد. فرض کنیم که حدود 30میلیون زن خانه‌دار داشته باشیم که یا مادر هستند یا مادر می‌شوند و بخواهیم به هر‌کدام 500 هزار تومان بدهیم، با یک ضرب ساده می‌توان دریافت که دولت آقای رضایی قرار است ماهی ۱۵هزار میلیارد تومان به زنان خانه‌دار بدهد؛ درواقع چهار‌برابر آنچه اکنون دولت یارانه می‌دهد. درحالی‌که دولت در همین پرداخت 45 هزار تومان ماهیانه هم مانده است. این وعده‌ها فریب افکار عمومی است. یا وقتی درباره نرخ ارز صحبت می‌شود، باید مستدل و براساس شاخص‌های نظام پولی و بانکی سخن بگویند نه اینکه یک حرفی زده شود و مقصر هم آقای همتی معرفی شود و چون چندصباحی در دولت کار کرده و رئیس بانک مرکزی بوده است، او مقصر همه مشکلات دانسته شود. نامزدها باید برنامه‌های هم را نقد کنند و در فضایی غیرحرفه‌ای و چه‌بسا غیراخلاقی حرکت نکنند. اکثریت نیرومندی از نامزدهای اصولگرا در مناظره شنبه با همفکری هم علیه آقای همتی حمله کردند و حتی اشاره نکردند که بخش عمده مشکلات اقتصادی ناشی از فشارهای داخلی و البته تحریم‌های خارجی بود. دلیل چنین رویکردی از سوی آنها هم معلوم است؛ آنها با حمله به همتی و دولت می‌خواهند دست بالا را در افکار عمومی پیدا کنند.
‌آیا اینکه نامزدهای اصولگرا آقای همتی را سیبل قرار دادند، ناشی از افزایش اقبال عمومی نسبت به او در نظرسنجی‌هاست؟ یعنی اصولگرایان به این نتیجه رسیده‌اند که فقط همتی ممکن است برایشان خطری مهم در انتخابات محسوب شود؟
کاملا معلوم بود که تعدادی از چهره‌ها، نامزد پوششی برای جناب آقای رئیسی بودند و می‌کوشیدند برای او کار کنند. شیوه‌ای که شورای نگهبان در پیش گرفت حکایت از حذف همه نیروهایی بود که شانس پیروزی داشتند.
در این میان صرفا دو نامزد نه‌چندان مشهور و اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت شدند، زیرا تصور آن بود که آنها هیچ کنش خاصی در انتخابات نمی‌توانند داشته باشند. در برآورد اولیه تصور می‌کردند آقایان همتی و مهرعلیزاده نیروهایی بی‌اثر هستند و اصولگرایان در هر شرایطی دست بالا را خواهند داشت اما ناگهان دیدند که نه، این‌طور نیست و آقایان همتی و مهرعلیزاده با قدرت وارد مواجهه و دفاع انتخاباتی شدند؛ بنابراین محاسبات آنها برهم خورد و همان‌طور‌که اشاره کردید، حالا می‌کوشند یکسره علیه آن دو و مشخصا همتی سخن بگویند تا نامزدهای اصلاح‌طلب را در نگاه عمومی تخریب و امکان پیروزی را از آنان سلب کنند.

‌قدری به استراتژی اصلاح‌طلبان در انتخابات هم بپردازیم. تا اینجای کار برخی احزاب اصلاح‌طلب ازجمله مجمع روحانیون مبارز آشکارا گفته‌اند که در انتخابات هیچ نامزدی نخواهیم داشت و این در حالی است که حزب شما، یعنی کارگزاران، اعلام کرده است که از آقای همتی حمایت می‌کند. تصمیم نهایی چگونه می‌شود؟
دوستان ما در مجمع روحانیون مبارز که همه آنها از عزیزان و بزرگان معنوی و سیاسی ما هستند و احترامشان برای‌مان واجب است، قدری عجولانه بیانیه دادند و نیاز نبود به این سرعت بگویند اصلاح‌طلبان نامزدی ندارند. به‌هرحال این دو نامزد اصلاح‌طلب هستند و روا نیست بگوییم اینها نمی‌توانند نامزد اصلاح‌طلبان باشند. ما در کارگزاران هم موافق این هستیم که عملکرد شورای نگهبان به برخی نامزدها جفا بود؛ همان‌طور‌که رهبری هم به آن اشاره کردند و واقعا درست نبود که نیروهای معتدل از عرصه رقابت حذف شوند‌ اما به‌هرحال در عالم سیاست باید واقع‌بین بود. ما در مقاطع مختلف با همین سیاست حذفی شورای نگهبان و همین تنگ‌نظری‌ها توانسته‌ایم توفیقات چشمگیری داشته باشیم. ضمن اینکه عدم معرفی نامزد در انتخابات دقیقا خواسته افراطی‌هایی است که همیشه آرزویشان حذف ظرفیت‌های جبهه اصلاحات در حضور سیاسی و مدیریتی کشور بوده است. ما نباید زمینه تحقق خواسته آنها را فراهم کنیم.
‌حزب کارگزاران سازندگی زمانی که نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان شکل گرفت، اعلام کرد که تابع تصمیمات این تشکل انتخاباتی خواهد بود. در پایان بفرمایید که حالا و با پیش‌آمدن این اختلاف نظر اگر در‌نهایت نهاد اجماع‌ساز تصمیم به عدم ارائه نامزد بگیرد، کارگزاران حاضر است بر سخن پیشین خود بایستد و به نظر نهاد اجماع‌ساز تمکین کند یا مستقلا از یکی از نامزدها حمایت می‌کند؟
تاکنون نتیجه روشنی اعلام نشده است و برخی اعضای نهاد اجماع‌ساز نظر شخصی خود را به‌عنوان نظر جمعی جبهه اصلاحات معرفی می‌کنند. اکنون محور نهاد اجماع‌ساز جناب آقای بهزاد نبوی، پیر دیر و سیاست‌مرد کهنه‌کار و زجرکشیده انقلاب و اصلاحات است که بسیار تلاش می‌کند تا نظر همه اعضای نهاد برای حمایت از یکی از نامزدها را جلب کند و امیدواریم که هفته منتهی به انتخابات با توجه به نظرسنجی‌ها از دو نامزد اصلاح‌طلب دعوت شود و آن شخصیتی که شانس کمتری در انتخابات دارد، به نفع دیگری کنار برود و همه اصلاح‌طلبان هم از گزینه نهایی حمایت کنند.

مهرشاد ایمانی: نخستین مناظره انتخاباتی در بستری پرتنش برگزار شد؛ نامزدهای اصولگرا کوشیدند و تمام همت خود را به کار گمارده بودند تا در وهله نخست همتی را در معرض سنگین‌ترین هجمه‌ها قرار دهند و در میان تخریب‌ها علیه او، از مهرعلیزاده هم غافل نبودند. ایشان سعی کردند تا همتی را رقیب اصلی خود قرار دهند و طوری القا می‌کردند که گویی همتی رئیس دولت بوده است؛ درحالی‌که او فقط حدود دو سال مسئولیت بانک مرکزی را برعهده داشته است. از سوی دیگر، هیچ‌یک از نامزدهای منتقد دولت درحالی‌که موضوع مناظره اقتصاد بود، به دو مشکل اصلی پیش‌روی اقتصاد ایران یعنی تحریم‌ها و کرونا اشاره‌ای نکردند که نشان می‌داد آنها برای تخریب وضع موجود و دولت حسن روحانی و البته همکاران دولت ازجمله همتی به‌راحتی می‌توانند از واقعیات موجود هم عبور کنند. به‌هر‌روی مناظره اول در این دوره از انتخابات ریاست‌جمهوری آن‌طور‌که انتظار می‌رفت، نتوانست خواسته‌های عمومی را برآورده کند، زیرا کمتر پیش آمد که نامزدی به ارائه برنامه‌های خود بپردازد و بیشتر وقت صرف جدال‌های سیاست‌زده شد. برای تحلیلِ آنچه در مناظره شنبه گذشت، ساعتی را محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

مناظره روز شنبه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مناظره انتخاباتی این دوره انتخابات با مناظره‌های دوره‌های پیشین تفاوت مهمی دارد؛ تفاوت در آن است که چهره‌هایی که در ادوار گذشته در پیشگاه مردم می‌نشستند، آن‌قدر شناخته‌شده بودند که نیازی نمی‌دیدند در مناظره خود را معرفی کنند. اولین تجربه‌ای که تبلیغات انتخاباتی در صداوسیما به محملی برای شناساندن یک کاندیدا تبدیل شد، 16 سال پیش، یعنی سال 84 بود که آقای احمدی‌نژاد از این تریبون استفاده کرد تا خود را معرفی کند و البته شاید جزء برنامه‌هایی بود که مدیریت‌شده و هدایت‌شده ازسوی رقیب اصلاح‌طلبان بود. مناظره‌ها چهره‌ای دوگانه دارند؛ یک‌سویش زیبایی است و سوی‌ دیگرش زشتی. وجه زیبایش زمانی به وجود می‌آید که نامزدها برنامه‌های خود را ارائه دهند و در چارچوبی اخلاق‌مدارانه با هم گفت‌وگو کنند تا درپی چنین شرایطی مردم برای تصمیم‌ به نتیجه برسند و روی زشت آن هم زمانی است که نامزدها به سمت بی‌اخلاقی سیاسی بروند و برای پیروزی خود یا جناح‌شان هیچ مرزی را رعایت نکنند و با توهین‌ها و تهمت‌ها کام مردم را تلخ کنند. در سال 92 و 96 مناظره‌های نامناسبی را شاهد نبودیم‌ اما مناظره اخیر از دو وجه قابل‌توجه و نقد است. نخست آنکه سطح‌ گفت‌وگوها بسیار کوته‌بینانه بود و هیچ تناسبی با ارائه برنامه‌ها نداشت. علت هم برخورد بدون مقدمه و از پیش طراحی‌شده برخی چهره‌های اصولگرا در مناظره بود. آنها به‌جای آنکه از خود و از برنامه‌هایشان دفاع کنند، در غیاب نماینده‌ای از دولت تندترین و بی‌رحمانه‌ترین حملات را به دولت انجام دادند. البته آقای قاضی‌زاده‌هاشمی مستثنا بود. او سعی کرد به‌عنوان جوان‌ترین نامزد برنامه‌های خود را ارائه کند و ادب را رعایت کرد اما مشخصا آقایان زاکانی و رضایی علیه دولت و مصداقا علیه آقای همتی و آقای مهرعلیزاده و در بستری گسترده‌تر علیه جریان اصلاحات حمله کردند و در همان ابتدا، سطح مناظره را پایین آوردند. ما امروز نقد دندان‌گیری علیه نامزدهای اصلاحات نداریم و باید کاملا از آقایان همتی و مهرعلیزاده حمایت کنیم، زیرا آنها در برابر حملات دیگران از خود دفاع کردند و اگر حملات آقایان رضایی، زاکانی و تا‌حدی آقایان رئیسی و جلیلی نبود، آنها قصد مقابله نداشتند و به ارائه برنامه‌های خود می‌پرداختند.
هر یک از نامزدها را چطور دیدید؟
آقای رضایی در این گفت‌وگو بسیار سطحی رفتار کرد، آقای زکانی نماد خشونت بود، آقای رئیسی از موضع بالا حرف می‌زد، آقای جلیلی سعی می‌کرد خود را حزب‌اللهی‌ترین نامزد معرفی کند، آقای قاضی‌زاده‌هاشمی منصف‌ترین نامزد در صحنه بود، آقای مهرعلیزاده خود را بااخلاق‌ترین و با تجربه‌تر از دیگران نشان داد و در‌نهایت آقای همتی هم موفق‌ترین نامزد و البته مظلوم‌ترین در مناظره بود. البته من پیش‌بینی می‌کنم رفتار نامزدها در دو مناظره آینده منطقی‌تر شود.
‌آیا مناظره اول بر افزایش میزان مشارکت تأثیر داشت؟
مناظره‌های گرم و هیجانی تا جایی قابل احترام است که مرزهای ادب شکسته نشود. نباید برای گرم‌کردن فضا، اخلاق زیر سؤال برود و می‌شود هم درعین‌حال مناظره گرمی را شاهد باشیم و هم برنامه‌های نامزدها را بشنویم. افراد اگر نقدی هم نسبت به یکدیگر دارند، باید در چارچوبی منطقی حرف بزنند و بحث‌ها شخصی و موردی نباشد و از همه مهم‌تر به یکدیگر توهین نکنند و افترا نزنند. از سوی دیگر شخصیت‌ها باید وعده‌های واقعی بدهند نه آنکه برای مثال آقای رضایی ادعا می‌کند به زنان خانه‌دار می‌خواهد نفری 500 هزار تومان بدهد. فرض کنیم که حدود 30میلیون زن خانه‌دار داشته باشیم که یا مادر هستند یا مادر می‌شوند و بخواهیم به هر‌کدام 500 هزار تومان بدهیم، با یک ضرب ساده می‌توان دریافت که دولت آقای رضایی قرار است ماهی ۱۵هزار میلیارد تومان به زنان خانه‌دار بدهد؛ درواقع چهار‌برابر آنچه اکنون دولت یارانه می‌دهد. درحالی‌که دولت در همین پرداخت 45 هزار تومان ماهیانه هم مانده است. این وعده‌ها فریب افکار عمومی است. یا وقتی درباره نرخ ارز صحبت می‌شود، باید مستدل و براساس شاخص‌های نظام پولی و بانکی سخن بگویند نه اینکه یک حرفی زده شود و مقصر هم آقای همتی معرفی شود و چون چندصباحی در دولت کار کرده و رئیس بانک مرکزی بوده است، او مقصر همه مشکلات دانسته شود. نامزدها باید برنامه‌های هم را نقد کنند و در فضایی غیرحرفه‌ای و چه‌بسا غیراخلاقی حرکت نکنند. اکثریت نیرومندی از نامزدهای اصولگرا در مناظره شنبه با همفکری هم علیه آقای همتی حمله کردند و حتی اشاره نکردند که بخش عمده مشکلات اقتصادی ناشی از فشارهای داخلی و البته تحریم‌های خارجی بود. دلیل چنین رویکردی از سوی آنها هم معلوم است؛ آنها با حمله به همتی و دولت می‌خواهند دست بالا را در افکار عمومی پیدا کنند.
‌آیا اینکه نامزدهای اصولگرا آقای همتی را سیبل قرار دادند، ناشی از افزایش اقبال عمومی نسبت به او در نظرسنجی‌هاست؟ یعنی اصولگرایان به این نتیجه رسیده‌اند که فقط همتی ممکن است برایشان خطری مهم در انتخابات محسوب شود؟
کاملا معلوم بود که تعدادی از چهره‌ها، نامزد پوششی برای جناب آقای رئیسی بودند و می‌کوشیدند برای او کار کنند. شیوه‌ای که شورای نگهبان در پیش گرفت حکایت از حذف همه نیروهایی بود که شانس پیروزی داشتند.
در این میان صرفا دو نامزد نه‌چندان مشهور و اصلاح‌طلب تأیید صلاحیت شدند، زیرا تصور آن بود که آنها هیچ کنش خاصی در انتخابات نمی‌توانند داشته باشند. در برآورد اولیه تصور می‌کردند آقایان همتی و مهرعلیزاده نیروهایی بی‌اثر هستند و اصولگرایان در هر شرایطی دست بالا را خواهند داشت اما ناگهان دیدند که نه، این‌طور نیست و آقایان همتی و مهرعلیزاده با قدرت وارد مواجهه و دفاع انتخاباتی شدند؛ بنابراین محاسبات آنها برهم خورد و همان‌طور‌که اشاره کردید، حالا می‌کوشند یکسره علیه آن دو و مشخصا همتی سخن بگویند تا نامزدهای اصلاح‌طلب را در نگاه عمومی تخریب و امکان پیروزی را از آنان سلب کنند.

‌قدری به استراتژی اصلاح‌طلبان در انتخابات هم بپردازیم. تا اینجای کار برخی احزاب اصلاح‌طلب ازجمله مجمع روحانیون مبارز آشکارا گفته‌اند که در انتخابات هیچ نامزدی نخواهیم داشت و این در حالی است که حزب شما، یعنی کارگزاران، اعلام کرده است که از آقای همتی حمایت می‌کند. تصمیم نهایی چگونه می‌شود؟
دوستان ما در مجمع روحانیون مبارز که همه آنها از عزیزان و بزرگان معنوی و سیاسی ما هستند و احترامشان برای‌مان واجب است، قدری عجولانه بیانیه دادند و نیاز نبود به این سرعت بگویند اصلاح‌طلبان نامزدی ندارند. به‌هرحال این دو نامزد اصلاح‌طلب هستند و روا نیست بگوییم اینها نمی‌توانند نامزد اصلاح‌طلبان باشند. ما در کارگزاران هم موافق این هستیم که عملکرد شورای نگهبان به برخی نامزدها جفا بود؛ همان‌طور‌که رهبری هم به آن اشاره کردند و واقعا درست نبود که نیروهای معتدل از عرصه رقابت حذف شوند‌ اما به‌هرحال در عالم سیاست باید واقع‌بین بود. ما در مقاطع مختلف با همین سیاست حذفی شورای نگهبان و همین تنگ‌نظری‌ها توانسته‌ایم توفیقات چشمگیری داشته باشیم. ضمن اینکه عدم معرفی نامزد در انتخابات دقیقا خواسته افراطی‌هایی است که همیشه آرزویشان حذف ظرفیت‌های جبهه اصلاحات در حضور سیاسی و مدیریتی کشور بوده است. ما نباید زمینه تحقق خواسته آنها را فراهم کنیم.
‌حزب کارگزاران سازندگی زمانی که نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان شکل گرفت، اعلام کرد که تابع تصمیمات این تشکل انتخاباتی خواهد بود. در پایان بفرمایید که حالا و با پیش‌آمدن این اختلاف نظر اگر در‌نهایت نهاد اجماع‌ساز تصمیم به عدم ارائه نامزد بگیرد، کارگزاران حاضر است بر سخن پیشین خود بایستد و به نظر نهاد اجماع‌ساز تمکین کند یا مستقلا از یکی از نامزدها حمایت می‌کند؟
تاکنون نتیجه روشنی اعلام نشده است و برخی اعضای نهاد اجماع‌ساز نظر شخصی خود را به‌عنوان نظر جمعی جبهه اصلاحات معرفی می‌کنند. اکنون محور نهاد اجماع‌ساز جناب آقای بهزاد نبوی، پیر دیر و سیاست‌مرد کهنه‌کار و زجرکشیده انقلاب و اصلاحات است که بسیار تلاش می‌کند تا نظر همه اعضای نهاد برای حمایت از یکی از نامزدها را جلب کند و امیدواریم که هفته منتهی به انتخابات با توجه به نظرسنجی‌ها از دو نامزد اصلاح‌طلب دعوت شود و آن شخصیتی که شانس کمتری در انتخابات دارد، به نفع دیگری کنار برود و همه اصلاح‌طلبان هم از گزینه نهایی حمایت کنند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها