دگردیسی جنوب
شرق: «شهرهای داستانی سابقهای دیرینه در ادبیات ایران و جهان دارند. شهرهای زاده خیال نویسندگان و شاعران و ساختهشده از کلمات. شهرهایی با مردمانی معمولی، با خانهها و خیابانها، کوچهها و بازارها و میدانها... شهرهای انباشته از اشیای زیبا و نازیبا، وقایع نیک و بد که بهصورت کلمات بر صفحات رمان ظاهر شدهاند». داستانهای یکی از این شهرهای ساختهشده از کلمات در کتابی با عنوانِ «شیراز: یک شهر و سی و یک داستان» منتشر شده است. محمد کشاورز، داستاننویسِ جنوبی ما گردآورنده این کتاب است و نشر نیلوفر ناشرِ آن و چنانکه پیداست ناشر قصد دارد داستانهای شهرهای دیگر را هم به همین ترتیب منتشر کند. «شیراز» نخستین داستان شهرِ نشر نیلوفر، تنوع داستانی بسیاری دارد. کشاورز از میان داستانهای ادبیات ما هر آنچه را نویسندگان معاصر با محوریتِ شهر شیراز نوشتهاند، انتخاب کرده است و در مقدمه خود بر کتاب مینویسد: «داستانها رابطه انسان و شهر و نیز ابعاد مختلفی از حیات اجتماعی و فرهنگی مردم را به تصویر میکشند به این امید که گوشههایی از زیست و زمانه مردم شیراز در این کتاب دیده شود». محمد کشاورز به سابقه حضور شهرها در ادبیات ایران
و جهان اشاره میکند و اینکه نویسندگانی هم بودهاند که از دل شهرهای واقعی، شهر خیالی خود را خلق کردهاند. بعد به شهرهای مختلفِ ایران اشاره میکند و اینکه برخی از این شهرها همچون تهران در دوران مشروطه و پس از آن خاستگاه بسیاری از جنبشهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران معاصر بوده و ازهمینرو این ابرشهر و پایتخت اعظم مکان وقوع بسیاری از داستانها و رمانهای معاصر قرار گرفته است. بعد کشاورز به جنوب میپردازد که مکان حادثشدن وقایع بسیاری بوده حتی شهرهای نه چندان بزرگ که حضور پیوسته صنعت یا پیوستگی به دریا و وجود اسکلههای تجاری، یا وقایع خاص تاریخی همچون جنگ، آنها را بدل به مکانی مناسب برای داستان کرده است؛ مثل شهرهای آبادان و خرمشهر و بوشهر که بخش قابل توجهی از رمانها و داستانهای صد سال اخیر ایران رنگوبوی فضای آنها را دارد.
محمد کشاورز در نشست مؤسسه شهر کتاب درباره «شیراز: یک شهر، سیویک داستان» که روز سهشنبه ۲۵ خرداد بهصورت مجازی برگزار شد، درباره روند شکلگیری کتابِ «شیراز» و هدف خود از تدوین آن میگوید: «هنگام جمعآوری این مجموعهداستان عنصر مکان را اصل گرفتیم و از نویسندگان خواستیم درباره فضای فکری و فرهنگی شیراز داستانی بنویسند. همچنین، داستانهایی را انتخاب کردیم که دارای این فضا و جغرافیا یا تبلور فرهنگی این مکان باشند. هدف من از طراحی این مجموعه جلب توجه داستاننویسان به مکان داستانی بود».
کشاورز میگوید تنها خط و ربط کتاب این بوده که داستانها در جغرافیای شیراز بگذرد و از محیط زندگی و روابط اجتماعی آدمهای این شهر ملهم باشد. او کار گردآوری داستانهای شیراز را از مرداد و شهریور 99 شروع میکند و در بازهای پنج، ششماهه داستانها جمع میشود. «به غیر از آثار نویسندگان درگذشته (هدایت، دانشور، چوبک، پرویزی) بقیه داستانهای منتشرشده در این کتاب برای اولینبار در کتابی چاپ میشوند. هرچند شاید یکی، دو تا از این داستانها پیشازاین در مجلهای چاپ شده باشند. یکی از شروط ما این بود که این داستانها برای اولینبار در این کتاب چاپ شود. ازاینرو قدری محدود شدیم و نتوانستیم از آثار نویسندگان صاحبنام این شهر مثل شهریار مندنیپور، شهلا پروینروح و ابراهیم گلستان استفاده کنیم». برخی از داستانهای کتابِ «شیراز» عبارتاند از: «در بازار وکیل» سیمین دانشور، «تخت ابونصر» صادق هدایت، «کفترباز» صادق چوبک، «لولی سرمست» رسول پرویزی، «دهان دوخته» ابوتراب خسروی، «کوه برفی» امین فقیری، «گلک» ابوالقاسم فقیری، «عدلو» صمد طاهری، «شاپریون» محمد کشاورز، «مرگامرگ» احمد آرام، در کنار داستانهایی از سیروس رومی، محمد طلوعی،
علیاکبر سلیمانپور، احمد اکبرپور، فرهاد حسنزاده، اکبر صحرایی، طیبه گوهری، ندا کاووسیفر، مهدی جعفری، بابک طیبی، فاطمهمهر خانسالار، احسان عبدیپور، محمدهادی پورابراهیم، قاسم شکری، حسین مقدس، حسین دهقان، میترا معینی، مجتبی فیلی، نغمه کرمنژاد، پیمان برومند و سندی مؤمنی. کتاب علاوه بر این داستانها مقدمهای به قلمِ گردآورندهاش، محمد کشاورز دارد با عنوانِ «شهر و داستان» که به نسبت داستان و شهر میپردازد و نقلهایی از آن آوردیم. او معتقد است نویسنده باتجربه، همواره شهر خیالی داستان یا رمانش را براساس نیاز همان اثر خلق میکند. البته گاه نویسندگان تلاش کردهاند در داستانهایشان عکسبرگردانی از شهرهای واقعی ارائه دهند تا داستانهایشان وجههای واقعگرایانه بگیرد. برخی هم با ساختی سورئال شهرها را همسو با اثر فراواقعگرای خود خلق کردهاند. بههرحال شهرها مکانِ بسیاری از داستانها و رمانها بودهاند در شکل واقعی یا خیالی. و از نظر کشاورز «خلق شخصیتهای مختلف و متفاوت و حرکتدادن آنها در چنین شهری نوعی دمیدن روح در کالبد مکان داستان است. و اما شهر شیراز که بستر روایت سی و یک داستانِ کتاب «شیراز» بوده است: «شیراز
بهعنوان یک کلانشهر مکان و محور رویدادهای همه سی و یک داستانِ این کتاب است و دلیل دیگر اینکه در تاریخ هزار و اندی ساله خود همواره بهعنوان شهر ادب و هنر شناخته شده. شیراز این عنوان را نه همچون لقب تبلیغاتی فرموده حاکمان، که به یمن حضور چهرههای تابناک شعر کلاسیک فارسی بر پیشانی دارد. در تاریخ هزارساله این شهر شاعران بسیاری در وصف شیراز و مردمان و مکانهای مختلفش سرودهاند. از سپیدهدمان ادبیات نو فارسی به این سو باز هم شیراز بستر شکلگیری داستانها و رمانهای بسیاری از نویسندگان معاصر ایران بوده است. نویسندگانی که زاده این شهر بودهاند نیز داستانی یا رمانی دارند که گوشههایی از این شهر را بتوان در آن دید؛ اما در میان همه آثاری که شیراز مکان وقوع آنهاست، یک مورد خاص وجود دارد که باید ایستاد و به احترامش کلاه از سر برداشت. رمان «سووشون» اثر زندهیاد سیمین دانشور. در این رمان شیراز نهفقط مکان و بستر حوادث داستان که خود به شخصیتی مستقل بدل شده است. شیرازِ اوایل دهه 1320 شمسی با بازار وکیل و حمام وکیل خیابان زند و چهارراه مشیر، شاهچراغ و آستانه و محله سردزک بیمارستان مرسلین، محله مسجد بردی (قصردشت) و همه
کوچه باغهای زیبایش و مهمتر از همه مردم شیراز با فرهنگ و آداب و رسومشان تمامقد در این رمان حضور دارند. شیراز در این رمان نه مکانی معمول برای بسترسازی وقایع که به عنصری از عناصر پایهای و مهم رمان سووشون بدل شده است. چنانکه گویی شخصیت اصلی و به اصطلاح قهرمان رمان نه زری و یوسف که خود شهر شیراز است. مکانی که ستون فقرات رمان بر آن استوار شده است. چون به محض جداکردن آن از بستر رمان یا جایگزینکردن آن با مکان یا شهری دیگر ساختار آن بهطور عجیبی فرومیریزد. ساختار رمان سووشون بهطرز هنرمندانهای بر موقعیت تاریخی، جغرافیایی و سیاسی شیراز اوایل دهه 20 شمسی بنا شده است. بهطور مثال شیراز بهعنوان بزرگترین شهر جنوب غرب ایران، در اوایل دهه 20 حضور نیروهای متفقین بهویژه انگلیس را تجربه کرده است. بود و باشِ هرچند کوتاهمدت سربازان بیگانه در شیراز و مناطق جنوب ایران موجب کمبود آذوقه و گسترش قحطی و شکلگیری نوعی مقاومت محلی شد. یوسف یکی از شخصیتهای مهم رمان سووشون نماد بارز چنین سرکشی و مقاومتی است». البته که هر شهری در گذر ایام و تغییر وضعیت سیاسی و بافت اجتماعی دستخوش دگرگونی است و شیراز نیز از این قاعده مستثنا
نیست، چنانکه کشاورز مینویسد شیراز و هر شهر دیگری به یمن حضور هزاران هزار انسان فعال و پویا همچون موجودی زنده مدام در حال دگردیسی و تغییر و تحول است. «هر نسلی که در این شهر زاده میشود و میبالد بهطور طبیعی نگاهی خاص به هستی دارد و در نتیجه تلاش میکند شهر و زیستگاهش را همسو با میل و نگاه خاص خودش بسازد. این تغییر نگاه و سلیقه به مرور زمان هم شکل فیزیکی شهر و هم آداب و اخلاق باشندگان آن را دستخوش تحول میکند. پس دور از واقعیت نیست اگر بگوییم نویسندگان هر نسل ناگزیر نگاه متفاوتی به شهر زادگاه یا محل سکونت و علاقه خود دارند». مجموعهداستانِ «شیراز» در بازه زمانی قریب یک قرن شهری را به تصویر میکشد که به قولِ کشاورز در صد سال اخیر میزبان مهماننوازی برای داستان معاصر ایران بوده است. «بیشک داستان ایرانی شهر شیراز را خانه خود دانسته که اینگونه راحت و بیتعارف در گوشه و کنارش پرسه زده، از حال و هوای بازار وکیل با عمر چند صد ساله تا خیابانها و مراکز خرید مدرن امروز، از کوچهها و محلههای قدیمی تا مجتمعهای مسکونی نوساز از غم و شادی اهالیاش گفته و از آداب و رسوم و فرهنگ آنان حرف زده است». ازاینروست که هر
یک داستانِ مجموعه «شیراز» به تعبیر کشاورز بیانگر و آینهگردانِ زندگی و زمانه مردمان شهر شیراز شدهاند.
شرق: «شهرهای داستانی سابقهای دیرینه در ادبیات ایران و جهان دارند. شهرهای زاده خیال نویسندگان و شاعران و ساختهشده از کلمات. شهرهایی با مردمانی معمولی، با خانهها و خیابانها، کوچهها و بازارها و میدانها... شهرهای انباشته از اشیای زیبا و نازیبا، وقایع نیک و بد که بهصورت کلمات بر صفحات رمان ظاهر شدهاند». داستانهای یکی از این شهرهای ساختهشده از کلمات در کتابی با عنوانِ «شیراز: یک شهر و سی و یک داستان» منتشر شده است. محمد کشاورز، داستاننویسِ جنوبی ما گردآورنده این کتاب است و نشر نیلوفر ناشرِ آن و چنانکه پیداست ناشر قصد دارد داستانهای شهرهای دیگر را هم به همین ترتیب منتشر کند. «شیراز» نخستین داستان شهرِ نشر نیلوفر، تنوع داستانی بسیاری دارد. کشاورز از میان داستانهای ادبیات ما هر آنچه را نویسندگان معاصر با محوریتِ شهر شیراز نوشتهاند، انتخاب کرده است و در مقدمه خود بر کتاب مینویسد: «داستانها رابطه انسان و شهر و نیز ابعاد مختلفی از حیات اجتماعی و فرهنگی مردم را به تصویر میکشند به این امید که گوشههایی از زیست و زمانه مردم شیراز در این کتاب دیده شود». محمد کشاورز به سابقه حضور شهرها در ادبیات ایران
و جهان اشاره میکند و اینکه نویسندگانی هم بودهاند که از دل شهرهای واقعی، شهر خیالی خود را خلق کردهاند. بعد به شهرهای مختلفِ ایران اشاره میکند و اینکه برخی از این شهرها همچون تهران در دوران مشروطه و پس از آن خاستگاه بسیاری از جنبشهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران معاصر بوده و ازهمینرو این ابرشهر و پایتخت اعظم مکان وقوع بسیاری از داستانها و رمانهای معاصر قرار گرفته است. بعد کشاورز به جنوب میپردازد که مکان حادثشدن وقایع بسیاری بوده حتی شهرهای نه چندان بزرگ که حضور پیوسته صنعت یا پیوستگی به دریا و وجود اسکلههای تجاری، یا وقایع خاص تاریخی همچون جنگ، آنها را بدل به مکانی مناسب برای داستان کرده است؛ مثل شهرهای آبادان و خرمشهر و بوشهر که بخش قابل توجهی از رمانها و داستانهای صد سال اخیر ایران رنگوبوی فضای آنها را دارد.
محمد کشاورز در نشست مؤسسه شهر کتاب درباره «شیراز: یک شهر، سیویک داستان» که روز سهشنبه ۲۵ خرداد بهصورت مجازی برگزار شد، درباره روند شکلگیری کتابِ «شیراز» و هدف خود از تدوین آن میگوید: «هنگام جمعآوری این مجموعهداستان عنصر مکان را اصل گرفتیم و از نویسندگان خواستیم درباره فضای فکری و فرهنگی شیراز داستانی بنویسند. همچنین، داستانهایی را انتخاب کردیم که دارای این فضا و جغرافیا یا تبلور فرهنگی این مکان باشند. هدف من از طراحی این مجموعه جلب توجه داستاننویسان به مکان داستانی بود».
کشاورز میگوید تنها خط و ربط کتاب این بوده که داستانها در جغرافیای شیراز بگذرد و از محیط زندگی و روابط اجتماعی آدمهای این شهر ملهم باشد. او کار گردآوری داستانهای شیراز را از مرداد و شهریور 99 شروع میکند و در بازهای پنج، ششماهه داستانها جمع میشود. «به غیر از آثار نویسندگان درگذشته (هدایت، دانشور، چوبک، پرویزی) بقیه داستانهای منتشرشده در این کتاب برای اولینبار در کتابی چاپ میشوند. هرچند شاید یکی، دو تا از این داستانها پیشازاین در مجلهای چاپ شده باشند. یکی از شروط ما این بود که این داستانها برای اولینبار در این کتاب چاپ شود. ازاینرو قدری محدود شدیم و نتوانستیم از آثار نویسندگان صاحبنام این شهر مثل شهریار مندنیپور، شهلا پروینروح و ابراهیم گلستان استفاده کنیم». برخی از داستانهای کتابِ «شیراز» عبارتاند از: «در بازار وکیل» سیمین دانشور، «تخت ابونصر» صادق هدایت، «کفترباز» صادق چوبک، «لولی سرمست» رسول پرویزی، «دهان دوخته» ابوتراب خسروی، «کوه برفی» امین فقیری، «گلک» ابوالقاسم فقیری، «عدلو» صمد طاهری، «شاپریون» محمد کشاورز، «مرگامرگ» احمد آرام، در کنار داستانهایی از سیروس رومی، محمد طلوعی،
علیاکبر سلیمانپور، احمد اکبرپور، فرهاد حسنزاده، اکبر صحرایی، طیبه گوهری، ندا کاووسیفر، مهدی جعفری، بابک طیبی، فاطمهمهر خانسالار، احسان عبدیپور، محمدهادی پورابراهیم، قاسم شکری، حسین مقدس، حسین دهقان، میترا معینی، مجتبی فیلی، نغمه کرمنژاد، پیمان برومند و سندی مؤمنی. کتاب علاوه بر این داستانها مقدمهای به قلمِ گردآورندهاش، محمد کشاورز دارد با عنوانِ «شهر و داستان» که به نسبت داستان و شهر میپردازد و نقلهایی از آن آوردیم. او معتقد است نویسنده باتجربه، همواره شهر خیالی داستان یا رمانش را براساس نیاز همان اثر خلق میکند. البته گاه نویسندگان تلاش کردهاند در داستانهایشان عکسبرگردانی از شهرهای واقعی ارائه دهند تا داستانهایشان وجههای واقعگرایانه بگیرد. برخی هم با ساختی سورئال شهرها را همسو با اثر فراواقعگرای خود خلق کردهاند. بههرحال شهرها مکانِ بسیاری از داستانها و رمانها بودهاند در شکل واقعی یا خیالی. و از نظر کشاورز «خلق شخصیتهای مختلف و متفاوت و حرکتدادن آنها در چنین شهری نوعی دمیدن روح در کالبد مکان داستان است. و اما شهر شیراز که بستر روایت سی و یک داستانِ کتاب «شیراز» بوده است: «شیراز
بهعنوان یک کلانشهر مکان و محور رویدادهای همه سی و یک داستانِ این کتاب است و دلیل دیگر اینکه در تاریخ هزار و اندی ساله خود همواره بهعنوان شهر ادب و هنر شناخته شده. شیراز این عنوان را نه همچون لقب تبلیغاتی فرموده حاکمان، که به یمن حضور چهرههای تابناک شعر کلاسیک فارسی بر پیشانی دارد. در تاریخ هزارساله این شهر شاعران بسیاری در وصف شیراز و مردمان و مکانهای مختلفش سرودهاند. از سپیدهدمان ادبیات نو فارسی به این سو باز هم شیراز بستر شکلگیری داستانها و رمانهای بسیاری از نویسندگان معاصر ایران بوده است. نویسندگانی که زاده این شهر بودهاند نیز داستانی یا رمانی دارند که گوشههایی از این شهر را بتوان در آن دید؛ اما در میان همه آثاری که شیراز مکان وقوع آنهاست، یک مورد خاص وجود دارد که باید ایستاد و به احترامش کلاه از سر برداشت. رمان «سووشون» اثر زندهیاد سیمین دانشور. در این رمان شیراز نهفقط مکان و بستر حوادث داستان که خود به شخصیتی مستقل بدل شده است. شیرازِ اوایل دهه 1320 شمسی با بازار وکیل و حمام وکیل خیابان زند و چهارراه مشیر، شاهچراغ و آستانه و محله سردزک بیمارستان مرسلین، محله مسجد بردی (قصردشت) و همه
کوچه باغهای زیبایش و مهمتر از همه مردم شیراز با فرهنگ و آداب و رسومشان تمامقد در این رمان حضور دارند. شیراز در این رمان نه مکانی معمول برای بسترسازی وقایع که به عنصری از عناصر پایهای و مهم رمان سووشون بدل شده است. چنانکه گویی شخصیت اصلی و به اصطلاح قهرمان رمان نه زری و یوسف که خود شهر شیراز است. مکانی که ستون فقرات رمان بر آن استوار شده است. چون به محض جداکردن آن از بستر رمان یا جایگزینکردن آن با مکان یا شهری دیگر ساختار آن بهطور عجیبی فرومیریزد. ساختار رمان سووشون بهطرز هنرمندانهای بر موقعیت تاریخی، جغرافیایی و سیاسی شیراز اوایل دهه 20 شمسی بنا شده است. بهطور مثال شیراز بهعنوان بزرگترین شهر جنوب غرب ایران، در اوایل دهه 20 حضور نیروهای متفقین بهویژه انگلیس را تجربه کرده است. بود و باشِ هرچند کوتاهمدت سربازان بیگانه در شیراز و مناطق جنوب ایران موجب کمبود آذوقه و گسترش قحطی و شکلگیری نوعی مقاومت محلی شد. یوسف یکی از شخصیتهای مهم رمان سووشون نماد بارز چنین سرکشی و مقاومتی است». البته که هر شهری در گذر ایام و تغییر وضعیت سیاسی و بافت اجتماعی دستخوش دگرگونی است و شیراز نیز از این قاعده مستثنا
نیست، چنانکه کشاورز مینویسد شیراز و هر شهر دیگری به یمن حضور هزاران هزار انسان فعال و پویا همچون موجودی زنده مدام در حال دگردیسی و تغییر و تحول است. «هر نسلی که در این شهر زاده میشود و میبالد بهطور طبیعی نگاهی خاص به هستی دارد و در نتیجه تلاش میکند شهر و زیستگاهش را همسو با میل و نگاه خاص خودش بسازد. این تغییر نگاه و سلیقه به مرور زمان هم شکل فیزیکی شهر و هم آداب و اخلاق باشندگان آن را دستخوش تحول میکند. پس دور از واقعیت نیست اگر بگوییم نویسندگان هر نسل ناگزیر نگاه متفاوتی به شهر زادگاه یا محل سکونت و علاقه خود دارند». مجموعهداستانِ «شیراز» در بازه زمانی قریب یک قرن شهری را به تصویر میکشد که به قولِ کشاورز در صد سال اخیر میزبان مهماننوازی برای داستان معاصر ایران بوده است. «بیشک داستان ایرانی شهر شیراز را خانه خود دانسته که اینگونه راحت و بیتعارف در گوشه و کنارش پرسه زده، از حال و هوای بازار وکیل با عمر چند صد ساله تا خیابانها و مراکز خرید مدرن امروز، از کوچهها و محلههای قدیمی تا مجتمعهای مسکونی نوساز از غم و شادی اهالیاش گفته و از آداب و رسوم و فرهنگ آنان حرف زده است». ازاینروست که هر
یک داستانِ مجموعه «شیراز» به تعبیر کشاورز بیانگر و آینهگردانِ زندگی و زمانه مردمان شهر شیراز شدهاند.