|

علوم انسانی، ضرورتی فراموش‌شده

خدایار سعیدوزیری-فعال مدنی

سال‌هاست شاهد گفت‌وگوها و بحث‌وجدل‌ها درباره اهمیت علوم انسانی و لزوم توجه بیشتر به آن هستیم، اما حقیقت آن است که امروز به‌جرئت می‌توان گفت علوم انسانی مظلوم‌ترین و نادیده‌گرفته‌شده‌ترین حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی در کشور است و این امر سبب بروز چالش‌های گوناگونی شده است. هنگامی که سخن از علوم انسانی می‌شود، بسیاری آن را امری انتزاعی می‌دانند و به گمان اینکه آنچه مهم است رشته‌های تجربی و فنی است و توسعه کشور در گرو آنهاست، از کنار علوم انسانی به‌سادگی می‌گذرند و گویی به علوم انسانی به‌عنوان حوزه تشریفاتی می‌نگرند! درحالی‌که دهه‌هاست که زمان این نوع نگاه به توسعه سپری شده و توسعه پایدار، مفهومی است که به‌واسطه‌ پیامدهای منفی محیط زیستی و اجتماعی ناشی از رویکردهای توسعه یک‌جانبه اقتصادی پس از انقلاب صنعتی و تغییر نگرش بشر به مفهوم رشد و پیشرفت پدید آمده ‌است. این مفهوم می‌کوشد با نگاهی نو به توسعه، اشتباهات گذشته بشری را تکرار نکند و توسعه‌ای همه‌جانبه و متوازن را رقم بزند و در نتیجه آن امروز شاهد آن هستیم که کشورهای توسعه‌یافته علوم انسانی را مقدم بر سایر علوم می‌دانند و سعی می‌کنند با تلفیق علوم گوناگون با علوم انسانی، این دانش جامعه‌ساز را پیشرفت داده و با به‌روزرسانی آن دقت نتیجه‌گیری در علوم انسانی را ارتقا دهند. متأسفانه در کشورمان نگاه به علوم انسانی از ابتدا و در مدارس که در حقیقت اولین برخورد نوجوانان با این حوزه است، به‌نحوی شکل گرفته که گویی همه نخبگان و بهره‌مندان از هوش و استعداد تحصیلی باید در رشته‌های ریاضی و تجربی، مسیر تحصیل خویش را بپیمایند و علوم‌انسانی‌خوانان در سطح پایین‌تری از بهره هوشی قرار دارند، امری که نه درست است و نه به نفع کشور! چراکه اولا فرصت تحصیل در رشته‌ مورد علاقه را از بسیاری که با داشتن استعداد و علاقه به علوم انسانی با ترس از این قضاوت‌ها به رشته‌های دیگر می‌روند از آنان می‌گیرد و ثانیا کشور را از وجود دانشمندان علوم انسانی محروم می‌‌کند و این امر حوزه‌های گوناگون علوم انسانی را از تولید علم به تقلید و تکرار مکررات سوق می‌دهد. از سوی دیگر بی‌توجهی به ظرفیت‌سازی برای رشته‌های علوم انسانی سبب می‌شود این شاخه مهم از علم که در حقیقت زمینه‌ساز تربیت صحیح جامعه و ایجاد محیط مطلوب برای پرورش اندیشه و توسعه‌ فرهنگی، اقتصادی و دیگر ابعاد توسعه است، به جز رشته‌های تحصیلی معدودی مانند حقوق که آنها نیز به‌ نوعی از تکرار مکررات و دوری از خلاقیت و نوآوری مبتلا شده‌اند، منتهی به اشتغال مرتبط نشود و عملا هزینه‌های کشور برای تربیت نیروی آموزش‌دیده در این رشته‌ها هدر برود.

آنچه می‌تواند به حل بحران علوم انسانی در کشور یاری برساند و از سوی دیگر کشور را در حرکت در مسیر تحقق اهداف توسعه پایدار یاری کند، گسترش اکوسیستم استارت‌آپی به سمت حوزه‌های گوناگون علوم انسانی است! متأسفانه در کشور ما گویی استارت‌آپ‌ها با دانشکده‌های فنی پیوند خورده‌اند و دانشکده‌های علوم انسانی در جهت استفاده عملیاتی از رشته‌های علوم انسانی و تبدیل علم به اشتغال در این رشته‌ها گامی برنداشته‌اند، درحالی‌که زمینه‌های فعالیت فراوانی در حوزه علوم انسانی و تلفیق این علوم با فناوری‌های نوین وجود دارد که می‌تواند به ایجاد اشتغال و توسعه کشور بینجامد و این امر نیازمند سرمایه‌گذاری و مشوق‌هایی برای ایده‌پردازی در این دانشکده‌هاست تا تحقیقات و ایده‌پردازی‌ها به سمت یافتن راهکارهای خلاقانه برای حل مشکلات فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و اقتصادی کشور هدایت شود و از دل دانشکده‌ها و از میان ایده‌های دانشجویان، مراکز و مؤسسات تحقیقاتی، پژوهشی و ایده‌پردازی متولد شود که یاری‌بخش حرکت کشور در مسیر توسعه پایدار باشد.

سال‌هاست شاهد گفت‌وگوها و بحث‌وجدل‌ها درباره اهمیت علوم انسانی و لزوم توجه بیشتر به آن هستیم، اما حقیقت آن است که امروز به‌جرئت می‌توان گفت علوم انسانی مظلوم‌ترین و نادیده‌گرفته‌شده‌ترین حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی در کشور است و این امر سبب بروز چالش‌های گوناگونی شده است. هنگامی که سخن از علوم انسانی می‌شود، بسیاری آن را امری انتزاعی می‌دانند و به گمان اینکه آنچه مهم است رشته‌های تجربی و فنی است و توسعه کشور در گرو آنهاست، از کنار علوم انسانی به‌سادگی می‌گذرند و گویی به علوم انسانی به‌عنوان حوزه تشریفاتی می‌نگرند! درحالی‌که دهه‌هاست که زمان این نوع نگاه به توسعه سپری شده و توسعه پایدار، مفهومی است که به‌واسطه‌ پیامدهای منفی محیط زیستی و اجتماعی ناشی از رویکردهای توسعه یک‌جانبه اقتصادی پس از انقلاب صنعتی و تغییر نگرش بشر به مفهوم رشد و پیشرفت پدید آمده ‌است. این مفهوم می‌کوشد با نگاهی نو به توسعه، اشتباهات گذشته بشری را تکرار نکند و توسعه‌ای همه‌جانبه و متوازن را رقم بزند و در نتیجه آن امروز شاهد آن هستیم که کشورهای توسعه‌یافته علوم انسانی را مقدم بر سایر علوم می‌دانند و سعی می‌کنند با تلفیق علوم گوناگون با علوم انسانی، این دانش جامعه‌ساز را پیشرفت داده و با به‌روزرسانی آن دقت نتیجه‌گیری در علوم انسانی را ارتقا دهند. متأسفانه در کشورمان نگاه به علوم انسانی از ابتدا و در مدارس که در حقیقت اولین برخورد نوجوانان با این حوزه است، به‌نحوی شکل گرفته که گویی همه نخبگان و بهره‌مندان از هوش و استعداد تحصیلی باید در رشته‌های ریاضی و تجربی، مسیر تحصیل خویش را بپیمایند و علوم‌انسانی‌خوانان در سطح پایین‌تری از بهره هوشی قرار دارند، امری که نه درست است و نه به نفع کشور! چراکه اولا فرصت تحصیل در رشته‌ مورد علاقه را از بسیاری که با داشتن استعداد و علاقه به علوم انسانی با ترس از این قضاوت‌ها به رشته‌های دیگر می‌روند از آنان می‌گیرد و ثانیا کشور را از وجود دانشمندان علوم انسانی محروم می‌‌کند و این امر حوزه‌های گوناگون علوم انسانی را از تولید علم به تقلید و تکرار مکررات سوق می‌دهد. از سوی دیگر بی‌توجهی به ظرفیت‌سازی برای رشته‌های علوم انسانی سبب می‌شود این شاخه مهم از علم که در حقیقت زمینه‌ساز تربیت صحیح جامعه و ایجاد محیط مطلوب برای پرورش اندیشه و توسعه‌ فرهنگی، اقتصادی و دیگر ابعاد توسعه است، به جز رشته‌های تحصیلی معدودی مانند حقوق که آنها نیز به‌ نوعی از تکرار مکررات و دوری از خلاقیت و نوآوری مبتلا شده‌اند، منتهی به اشتغال مرتبط نشود و عملا هزینه‌های کشور برای تربیت نیروی آموزش‌دیده در این رشته‌ها هدر برود.

آنچه می‌تواند به حل بحران علوم انسانی در کشور یاری برساند و از سوی دیگر کشور را در حرکت در مسیر تحقق اهداف توسعه پایدار یاری کند، گسترش اکوسیستم استارت‌آپی به سمت حوزه‌های گوناگون علوم انسانی است! متأسفانه در کشور ما گویی استارت‌آپ‌ها با دانشکده‌های فنی پیوند خورده‌اند و دانشکده‌های علوم انسانی در جهت استفاده عملیاتی از رشته‌های علوم انسانی و تبدیل علم به اشتغال در این رشته‌ها گامی برنداشته‌اند، درحالی‌که زمینه‌های فعالیت فراوانی در حوزه علوم انسانی و تلفیق این علوم با فناوری‌های نوین وجود دارد که می‌تواند به ایجاد اشتغال و توسعه کشور بینجامد و این امر نیازمند سرمایه‌گذاری و مشوق‌هایی برای ایده‌پردازی در این دانشکده‌هاست تا تحقیقات و ایده‌پردازی‌ها به سمت یافتن راهکارهای خلاقانه برای حل مشکلات فرهنگی، اجتماعی، حقوقی و اقتصادی کشور هدایت شود و از دل دانشکده‌ها و از میان ایده‌های دانشجویان، مراکز و مؤسسات تحقیقاتی، پژوهشی و ایده‌پردازی متولد شود که یاری‌بخش حرکت کشور در مسیر توسعه پایدار باشد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها