صفدر تقیزاده و اهمیت انتخاب
شرق: یکی از گزیده داستانهایی که صفدر تقیزاده و محمدعلی صفریان در سالهای حیاتشان ترجمه کردند، کتابی است با عنوان «مرگ در جنگل» که شامل 26 داستان از نویسندگان مختلف است. توضیحاتی که مترجمان درباره انتخاب این داستانها، اهمیت نویسندههایشان و نیز متن مفصلی که درباره فرم داستان کوتاه نوشتهاند نشان میدهد که آنها این داستانها را نه بهصورت دلبخواهی بلکه با الگویی مشخص انتخاب و ترجمه کردهاند و درواقع این کتاب میتواند نمونه روشنی از اهمیت انتخاب در کار مترجم باشد.
26 داستان این کتاب از نویسندگانی انتخاب شده که هریک به عنوان نویسنده داستانهای کوتاه اعتبار و شهرتی جهانی دارند. در پیشگفتار کتاب اشاره شده که «هریک از این داستانها، تا حدود زیادی نمایانگر سبک و سیاق ویژه هر نویسنده است و از آنجا که بیشتر آنها از میان مجموعههای منتخب داستانهای کوتاه به زبان بیگانه، انتخاب و ترجمه شدهاند، نمونههای تقریبا کاملی از شکلهای گوناگون داستان کوتاه در دو قرن اخیر به دست میدهند». داستانهای کتاب به ترتیب تاریخ زندگی نویسندهشان گرد آمدهاند و به این ترتیب با خواندن آنها میتوان با سیر تکاملی و پیشرفت تاریخی و فنی داستان کوتاه از قرن نوزدهم تا دوران معاصر هم آشنا شد. در ابتدای کتاب مترجمان به هدف یا امیدواری دیگرشان هم اشاره کردهاند و آن، اینکه «میتوان امیدوار بود که مطالعه این داستانها بهعلت داشتن درونمایهای انسانی و اجتماعی و نیز به علت ساختمان فنی و ارزش و اعتبار تجربی و ارائه سبکهای متنوع و امکانهای گوناگون این قالب ادبی، بتواند برای نویسندگان نوپا و با استعداد امروز سودمند واقع باشد».
تقیزاده و صفریان در مقدمه کتاب توضیحاتی درباره تاریخچه داستاننویسی و ویژگیهای کلی داستان کوتاه و تفاوتهای اساسی آن با داستان بلند دادهاند که برای خوانندگان مفید است و آنها را به شکل جدیتری با داستان کوتاه آشنا میکند. همچنین در ابتدای هر داستان، زندگینامهای مختصر از هر نویسنده ارائه شده که در آن هم به شرح حال نویسندگان و هم تا حدی به بررسی سبک و مشخصات آثار مهم آنها پرداخته شده است. در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: «همزمان و همگام با شیوه داستاننویسی کنایی و تخیلی که بیشتر مربوط به کندوکاو درون انسان از خودبیگانه در جوامع صنعتی است، داستاننویسی معاصر با حفظ معیارها و موازین ادبی، مسئولیت آگاهانیدن مردم و بیدارکردن ذهنهای خفته و ایجاد روحیه مقاومت و ستیز با ناملایمات زندگی را نیز بر عهده دارد. وظیفه داستاننویسان امروز، هم نمایش و بررسی برون و درون شخصیتهای تحقیر شده و ماشینی و از اصل خود جدا مانده است و هم ستیز با بیعدالتی، استثمار، تبعیض، فشار و حوادثی که در قرن حاضر پیش آمده و به جنگها و کشتارها، غارتها، آوارگیها، بیکاریها، گرسنگیها و دلهره از انفجارهای هستهای و نابودی بشر منجر شده
است. میگویند که دوران داستان و داستان کوتاه بهسر آمده است و این دو مردهاند. فرانک اوکانر دراینباره نظر میدهد که چون رمان و داستان کوتاه هر دو شدیدا برگرفته از قالبهای هنری بدوی و ابتداییاند و تا بدین مرحله، یعنی مرحله چاپ و علوم و تشخص فرد رسیدهاند، حذف آنها چندان محتمل به نظر نمیرسد مگر آنکه البته، تمدن تودهوار موجب نابودی تمامی فرهنگ شود. اگر چنین حادثهای رخ بدهد، آنگاه به گمانم، ما همگی مجبور خواهیم شد به صومعهها پناه ببریم، یا -اگر تمدن تودهوار چنین کاری را نیز ناممکن سازد- به درون دخمهها و غارها. اما حتی در آنجا هم به گمانم، پرستندگان فراوانی نسخه کهنه و پارهپورهای از غرور و تعصب یا داستانهای کوتاه آنتون چخوف را از چنگ هم بربایند».
ادگار آلنپو، ایوان تورگنیف، گی دو موپاسان، آنتون چخوف، اچ.اچ مونرو، شروود اندرسن، ویرجینیا وولف، جیمز جویس، دی.اچ. لارنس، پرل اس. باک، آلدوس هاکسلی، جیمز تربر، ویلیام فاکنر، ارنست همینگوی، جان اشتاینبک، فرانک اوکانر، ایزاک بشویس سینگر، آلبرت مالتز، اون یونسکو، آلبر کامو، برنارد مالامود، آرتور میلر، نورمن میلر، گابریل گارسیا مارکز و دانلد بارتلمی نویسندگانیاند که از آنها داستانی در این کتاب انتخاب و ترجمه شده است. در این میان ویلیام فاکنر تنها نویسندهای است که دو داستان کوتاه از او در این کتاب دیده میشود و مترجمان دلیلش را تأثیر فوقالعادهاش بر بسیاری از نویسندگان نسل بعد از او دانستهاند. شروود اندرسن راهنمای فاکنر در داستاننویسی بود و همچنین کسی بود که داستان کوتاه را از قیدوبندهای معمول آن زمان رهانید و به این دلیل، مترجمان عنوان این کتاب را از داستان کوتاه او یعنی «مرگ در جنگل» برگرفتهاند.
شرق: یکی از گزیده داستانهایی که صفدر تقیزاده و محمدعلی صفریان در سالهای حیاتشان ترجمه کردند، کتابی است با عنوان «مرگ در جنگل» که شامل 26 داستان از نویسندگان مختلف است. توضیحاتی که مترجمان درباره انتخاب این داستانها، اهمیت نویسندههایشان و نیز متن مفصلی که درباره فرم داستان کوتاه نوشتهاند نشان میدهد که آنها این داستانها را نه بهصورت دلبخواهی بلکه با الگویی مشخص انتخاب و ترجمه کردهاند و درواقع این کتاب میتواند نمونه روشنی از اهمیت انتخاب در کار مترجم باشد.
26 داستان این کتاب از نویسندگانی انتخاب شده که هریک به عنوان نویسنده داستانهای کوتاه اعتبار و شهرتی جهانی دارند. در پیشگفتار کتاب اشاره شده که «هریک از این داستانها، تا حدود زیادی نمایانگر سبک و سیاق ویژه هر نویسنده است و از آنجا که بیشتر آنها از میان مجموعههای منتخب داستانهای کوتاه به زبان بیگانه، انتخاب و ترجمه شدهاند، نمونههای تقریبا کاملی از شکلهای گوناگون داستان کوتاه در دو قرن اخیر به دست میدهند». داستانهای کتاب به ترتیب تاریخ زندگی نویسندهشان گرد آمدهاند و به این ترتیب با خواندن آنها میتوان با سیر تکاملی و پیشرفت تاریخی و فنی داستان کوتاه از قرن نوزدهم تا دوران معاصر هم آشنا شد. در ابتدای کتاب مترجمان به هدف یا امیدواری دیگرشان هم اشاره کردهاند و آن، اینکه «میتوان امیدوار بود که مطالعه این داستانها بهعلت داشتن درونمایهای انسانی و اجتماعی و نیز به علت ساختمان فنی و ارزش و اعتبار تجربی و ارائه سبکهای متنوع و امکانهای گوناگون این قالب ادبی، بتواند برای نویسندگان نوپا و با استعداد امروز سودمند واقع باشد».
تقیزاده و صفریان در مقدمه کتاب توضیحاتی درباره تاریخچه داستاننویسی و ویژگیهای کلی داستان کوتاه و تفاوتهای اساسی آن با داستان بلند دادهاند که برای خوانندگان مفید است و آنها را به شکل جدیتری با داستان کوتاه آشنا میکند. همچنین در ابتدای هر داستان، زندگینامهای مختصر از هر نویسنده ارائه شده که در آن هم به شرح حال نویسندگان و هم تا حدی به بررسی سبک و مشخصات آثار مهم آنها پرداخته شده است. در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: «همزمان و همگام با شیوه داستاننویسی کنایی و تخیلی که بیشتر مربوط به کندوکاو درون انسان از خودبیگانه در جوامع صنعتی است، داستاننویسی معاصر با حفظ معیارها و موازین ادبی، مسئولیت آگاهانیدن مردم و بیدارکردن ذهنهای خفته و ایجاد روحیه مقاومت و ستیز با ناملایمات زندگی را نیز بر عهده دارد. وظیفه داستاننویسان امروز، هم نمایش و بررسی برون و درون شخصیتهای تحقیر شده و ماشینی و از اصل خود جدا مانده است و هم ستیز با بیعدالتی، استثمار، تبعیض، فشار و حوادثی که در قرن حاضر پیش آمده و به جنگها و کشتارها، غارتها، آوارگیها، بیکاریها، گرسنگیها و دلهره از انفجارهای هستهای و نابودی بشر منجر شده
است. میگویند که دوران داستان و داستان کوتاه بهسر آمده است و این دو مردهاند. فرانک اوکانر دراینباره نظر میدهد که چون رمان و داستان کوتاه هر دو شدیدا برگرفته از قالبهای هنری بدوی و ابتداییاند و تا بدین مرحله، یعنی مرحله چاپ و علوم و تشخص فرد رسیدهاند، حذف آنها چندان محتمل به نظر نمیرسد مگر آنکه البته، تمدن تودهوار موجب نابودی تمامی فرهنگ شود. اگر چنین حادثهای رخ بدهد، آنگاه به گمانم، ما همگی مجبور خواهیم شد به صومعهها پناه ببریم، یا -اگر تمدن تودهوار چنین کاری را نیز ناممکن سازد- به درون دخمهها و غارها. اما حتی در آنجا هم به گمانم، پرستندگان فراوانی نسخه کهنه و پارهپورهای از غرور و تعصب یا داستانهای کوتاه آنتون چخوف را از چنگ هم بربایند».
ادگار آلنپو، ایوان تورگنیف، گی دو موپاسان، آنتون چخوف، اچ.اچ مونرو، شروود اندرسن، ویرجینیا وولف، جیمز جویس، دی.اچ. لارنس، پرل اس. باک، آلدوس هاکسلی، جیمز تربر، ویلیام فاکنر، ارنست همینگوی، جان اشتاینبک، فرانک اوکانر، ایزاک بشویس سینگر، آلبرت مالتز، اون یونسکو، آلبر کامو، برنارد مالامود، آرتور میلر، نورمن میلر، گابریل گارسیا مارکز و دانلد بارتلمی نویسندگانیاند که از آنها داستانی در این کتاب انتخاب و ترجمه شده است. در این میان ویلیام فاکنر تنها نویسندهای است که دو داستان کوتاه از او در این کتاب دیده میشود و مترجمان دلیلش را تأثیر فوقالعادهاش بر بسیاری از نویسندگان نسل بعد از او دانستهاند. شروود اندرسن راهنمای فاکنر در داستاننویسی بود و همچنین کسی بود که داستان کوتاه را از قیدوبندهای معمول آن زمان رهانید و به این دلیل، مترجمان عنوان این کتاب را از داستان کوتاه او یعنی «مرگ در جنگل» برگرفتهاند.