پایان خاورمیانه تکقطبی
سیدحسین موسویان و سلمان عامری در یک مقاله مشترک به بررسی زمینههای منافع مشترک شش کشور چین، روسیه، ایران، ترکیه، عراق و سوریه (ریکتیس) در منطقه پرداخته، پیشنهاد تشکیل نظام همکاریهای مشترک این شش کشور را مطرح و نتیجهگیری میکنند که اگر همکاریهای مشترک این شش کشور در زمینههای منافع مشترک، تحقق یابد، میتواند به سلطهطلبیها و یکجانبهگرایی آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه پایان دهد. در این مقاله آمده است:
پیشگیری از سلطه کمپ آمریکا بر خلیج فارس
اهمیت استراتژیک حوزه خلیج فارس طی چند دهه گذشته برای کشورهای منطقه و خارج از منطقه به خوبی شناخته شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، جیمی کارتر گفت که هر تلاش توسط سایر کشورها برای کنترل خلیج فارس به مثابه تهدید منافع حیاتی آمریکا تلقی شده و ما با همه ابزارها از جمله نیروی نظامی، از آن جلوگیری خواهیم کرد. تمام رؤسای جمهور آمریکا این خطمشی را دنبال کرده و آمریکا و کشورهای متحدش در منطقه در جهت سلطه بر این حوزه موفقیتهایی هم داشتهاند. هجمه عربستان به قطر و سلطه بر بحرین نشانههای آشکار خطمشی سلطهطلبی عربستان بر حوزه خلیج فارس با حمایت آمریکاست. حمایت ایران و ترکیه از قطر هم نشانه منافع مشترک این دو کشور جهت مقابله با سلطهطلبی عربستان است. هر شش کشور ریکتیس در مقابله با سلطهطلبی آمریکا و متحدانش بر حوزه خلیج فارس دارای منافع راهبردی مشترک هستند.
طرح تشکیل کشور کردستان
سالهای اخیر شاهد یک بینش و تلاش برای تجزیه استانهای کردنشین کشورهای ترکیه، عراق، ایران و سوریه در این منطقه بود. بعد از حمله آمریکا به عراق، شاهد تلاشها و حمایتهای گسترده جهان غرب و متحدانشان بهویژه اسرائیل و عربستان برای تجزیه کردستان بودهایم. هر چهار کشور ترکیه، عراق، ایران و سوریه برای حفظ تمامیت ارضی خود و مقابله با طرح تجزیه استانهای کردنشین، دارای منافع حیاتی مشترک هستند. یکی از اهداف تشکیل گروه تروریستی داعش نیز تحقق طرح تجزیه مناطق کردنشین بود که بنا داشتند از سوریه و عراق آغاز و به ترکیه و ایران ختم کنند. هرچند کردها اصالتا ایرانی هستند، منتها ایران هم مصون از توطئه خارجی برای تجزیه کردستان نبوده است.
نقش منطقهای ایران
بیداری غول منطقهای یعنی ایران که با وقوع انقلاب 1979 رقم خورد، موجب وحشت آمریکا و متحدان منطقهایاش شد. تحریک صدام برای تجاوز به ایران در سالهای اولیه انقلاب، سیاستی حسابشده برای انزوا و فروپاشی ایران بود که تاکنون با استمرار تحمیل تحریمهای گسترده آمریکا و غرب، استمرار یافته است. علیرغم همه فشارهای غرب و متحدانش، ایران به عنوان یک قدرت منطقهای ظهور کرده که تحول مهم برای هر دو قطب قدرت یعنی آمریکا و متحدانش از یک طرف و قدرتهای بلوک شرق و سایر کشورهای ریکتیس از سوی دیگر بوده است. این چالش به قدری عظیم است که با وجود توافق ایران با شش قدرت جهانی شامل آمریکا درمورد برجام، نهایتا آمریکای ترامپ با فشار متحدانش به ویژه اسرائیل و عربستان، از برجام خارج شد. استراتژی ثابت اسرائیل مبتنی بر فروپاشی ایران بوده است و در اجرای این استراتژی در طول 40 سال گذشته، با تمام ظرفیت وارد میدان شده است که متأسفانه در سالهای اخیر نیز موفق شد عربستان و امارات را هم به استخدام این استراتژی درآورد. هرچند برخی از کشورهای ریکتیس، مثل ترکیه که عضو ناتو است، ملاحظاتی دارند؛ اما در کل درمورد پذیرش جایگاه طبیعی و مشروع ایران در
منطقه، انعطاف دارند. قدرتهای جهانی بلوک شرق بهویژه چین و روسیه، نقش منطقهای ایران را عاملی برای مهار سلطه آمریکا میدانند. کشورهای عراق و سوریه نیز خواهان همکاریهای جامع هستند ضمن اینکه ترکیه نیز روی روابط با ایران سرمایهگذاری سنگینی کرده است. کشورهای ایران و سوریه و عراق و چین و روسیه در مقابله با داعش و القاعده در یک جبهه مشترک قرار گرفتند.
امتیازات استراتژیک
این حقیقت قابل انکار نیست که آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه از نظر قوای نظامی برتر هستند. نقش آمریکا را با بیش از 700 میلیارد دلار بودجه نظامی و هزینههای نظامی بیش از صد میلیارد دلاری اسرائیل و عربستان و امارات نمیتوان منکر شد. این در شرایطی است که کل کشورهای ریکتیس جمعا 369 میلیارد دلار هزینه نظامی میکنند. با این وجود اقتصاد چین ظرفیت این را دارد که بهتدریج و در طی سالهای آینده نابرابری نظامی را کاهش دهد، ضمن اینکه روسیه و برخی دیگر از کشورهای ریکتیس نیز پتانسیل افزایش قدرت نظامی را دارند.
انرژی
در شرایط فعلی حدود 80 درصد مصرف انرژی جهان از انرژیهای فسیلی است که نفت 33 درصد و گاز 24 درصد آن را تشکیل میدهد. کشورهای ریکتیس 24 درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند و در سال 2019، 22 درصد نفت جهان را تولید کردند. آمریکا و متحدانش 27 درصد نفت جهان را تولید کردند و 35 درصد ذخایر نفت-گاز جهان را در اختیار دارند. کشورهای ریکتیس 41 درصد ذخایر گاز جهان و جبهه آمریکا 12.5 درصد ذخایر گاز جهان را در اختیار دارند. روسیه و ایران به تنهایی حدود یکسوم ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند. چین به تنهایی حدود 24 درصد انرژی جهان را مصرف میکند که در سال 2018 حدود 31 درصد را از کشورهای ریکتیس و 13 درصد را از عربستان وارد کرد. چین در سال 2019 حدود 35 درصد مصرف گاز خود را وارد کرد. اروپا در سال 2018 حدود 42 درصد نفت و 40 درصد گاز مصرفی خود را از کشورهای ریکتیس وارد کرد. در این سال اروپا هفت درصد از نفت مصرفی خود را از عربستان وارد کرد.
جمعبندی
تشکیل مشارکت ریکتیس در مقطع فعلی با چالشهای متعددی روبهروست که روابط با اسرائیل یکی از این چالشهاست بهویژه اینکه اسرائیل روابط دیپلماتیک با برخی از کشورهای عربی همچون امارات برقرار کرده است. ایران و ترکیه دو کشور غیرعربی هستند که با چالشهای فراگیر از سوی جبهه آمریکا مواجه هستند. آمریکا و چین نیز عملا وارد دوران جنگ سرد جدیدی شدهاند. با وجود این نوع چالشها، در سالهای اخیر در مجموع روند همگرایی کشورهای ریکتیس بیش از واگرایی بوده است. حمایت روسیه و ایران از کشورهای سوریه و عراق در مقابله با تهدیدات تروریستی و تفاهمنامه همکاریهای استراتژیک 25ساله بین ایران و چین که هدف آن 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در ایران است، حاکی از این واقعیت است که کشورهای ریکتیس دارای منافع حیاتی مشترک هستند. تحقق چنین مشارکتی نیازمند تشکیل یک گروه کاری مشترک بین این کشورها برای تقویت منافع مشترک و کاهش اختلافات است.
*نویسندگان: سیدحسین موسویان، دیپلمات پیشین ایران و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا؛ سلمان عامری، دانشجوی دکترای حقوق دانشگاه جورجتاون آمریکا
سیدحسین موسویان و سلمان عامری در یک مقاله مشترک به بررسی زمینههای منافع مشترک شش کشور چین، روسیه، ایران، ترکیه، عراق و سوریه (ریکتیس) در منطقه پرداخته، پیشنهاد تشکیل نظام همکاریهای مشترک این شش کشور را مطرح و نتیجهگیری میکنند که اگر همکاریهای مشترک این شش کشور در زمینههای منافع مشترک، تحقق یابد، میتواند به سلطهطلبیها و یکجانبهگرایی آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه پایان دهد. در این مقاله آمده است:
پیشگیری از سلطه کمپ آمریکا بر خلیج فارس
اهمیت استراتژیک حوزه خلیج فارس طی چند دهه گذشته برای کشورهای منطقه و خارج از منطقه به خوبی شناخته شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، جیمی کارتر گفت که هر تلاش توسط سایر کشورها برای کنترل خلیج فارس به مثابه تهدید منافع حیاتی آمریکا تلقی شده و ما با همه ابزارها از جمله نیروی نظامی، از آن جلوگیری خواهیم کرد. تمام رؤسای جمهور آمریکا این خطمشی را دنبال کرده و آمریکا و کشورهای متحدش در منطقه در جهت سلطه بر این حوزه موفقیتهایی هم داشتهاند. هجمه عربستان به قطر و سلطه بر بحرین نشانههای آشکار خطمشی سلطهطلبی عربستان بر حوزه خلیج فارس با حمایت آمریکاست. حمایت ایران و ترکیه از قطر هم نشانه منافع مشترک این دو کشور جهت مقابله با سلطهطلبی عربستان است. هر شش کشور ریکتیس در مقابله با سلطهطلبی آمریکا و متحدانش بر حوزه خلیج فارس دارای منافع راهبردی مشترک هستند.
طرح تشکیل کشور کردستان
سالهای اخیر شاهد یک بینش و تلاش برای تجزیه استانهای کردنشین کشورهای ترکیه، عراق، ایران و سوریه در این منطقه بود. بعد از حمله آمریکا به عراق، شاهد تلاشها و حمایتهای گسترده جهان غرب و متحدانشان بهویژه اسرائیل و عربستان برای تجزیه کردستان بودهایم. هر چهار کشور ترکیه، عراق، ایران و سوریه برای حفظ تمامیت ارضی خود و مقابله با طرح تجزیه استانهای کردنشین، دارای منافع حیاتی مشترک هستند. یکی از اهداف تشکیل گروه تروریستی داعش نیز تحقق طرح تجزیه مناطق کردنشین بود که بنا داشتند از سوریه و عراق آغاز و به ترکیه و ایران ختم کنند. هرچند کردها اصالتا ایرانی هستند، منتها ایران هم مصون از توطئه خارجی برای تجزیه کردستان نبوده است.
نقش منطقهای ایران
بیداری غول منطقهای یعنی ایران که با وقوع انقلاب 1979 رقم خورد، موجب وحشت آمریکا و متحدان منطقهایاش شد. تحریک صدام برای تجاوز به ایران در سالهای اولیه انقلاب، سیاستی حسابشده برای انزوا و فروپاشی ایران بود که تاکنون با استمرار تحمیل تحریمهای گسترده آمریکا و غرب، استمرار یافته است. علیرغم همه فشارهای غرب و متحدانش، ایران به عنوان یک قدرت منطقهای ظهور کرده که تحول مهم برای هر دو قطب قدرت یعنی آمریکا و متحدانش از یک طرف و قدرتهای بلوک شرق و سایر کشورهای ریکتیس از سوی دیگر بوده است. این چالش به قدری عظیم است که با وجود توافق ایران با شش قدرت جهانی شامل آمریکا درمورد برجام، نهایتا آمریکای ترامپ با فشار متحدانش به ویژه اسرائیل و عربستان، از برجام خارج شد. استراتژی ثابت اسرائیل مبتنی بر فروپاشی ایران بوده است و در اجرای این استراتژی در طول 40 سال گذشته، با تمام ظرفیت وارد میدان شده است که متأسفانه در سالهای اخیر نیز موفق شد عربستان و امارات را هم به استخدام این استراتژی درآورد. هرچند برخی از کشورهای ریکتیس، مثل ترکیه که عضو ناتو است، ملاحظاتی دارند؛ اما در کل درمورد پذیرش جایگاه طبیعی و مشروع ایران در
منطقه، انعطاف دارند. قدرتهای جهانی بلوک شرق بهویژه چین و روسیه، نقش منطقهای ایران را عاملی برای مهار سلطه آمریکا میدانند. کشورهای عراق و سوریه نیز خواهان همکاریهای جامع هستند ضمن اینکه ترکیه نیز روی روابط با ایران سرمایهگذاری سنگینی کرده است. کشورهای ایران و سوریه و عراق و چین و روسیه در مقابله با داعش و القاعده در یک جبهه مشترک قرار گرفتند.
امتیازات استراتژیک
این حقیقت قابل انکار نیست که آمریکا و کشورهای متحدش در خاورمیانه از نظر قوای نظامی برتر هستند. نقش آمریکا را با بیش از 700 میلیارد دلار بودجه نظامی و هزینههای نظامی بیش از صد میلیارد دلاری اسرائیل و عربستان و امارات نمیتوان منکر شد. این در شرایطی است که کل کشورهای ریکتیس جمعا 369 میلیارد دلار هزینه نظامی میکنند. با این وجود اقتصاد چین ظرفیت این را دارد که بهتدریج و در طی سالهای آینده نابرابری نظامی را کاهش دهد، ضمن اینکه روسیه و برخی دیگر از کشورهای ریکتیس نیز پتانسیل افزایش قدرت نظامی را دارند.
انرژی
در شرایط فعلی حدود 80 درصد مصرف انرژی جهان از انرژیهای فسیلی است که نفت 33 درصد و گاز 24 درصد آن را تشکیل میدهد. کشورهای ریکتیس 24 درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارند و در سال 2019، 22 درصد نفت جهان را تولید کردند. آمریکا و متحدانش 27 درصد نفت جهان را تولید کردند و 35 درصد ذخایر نفت-گاز جهان را در اختیار دارند. کشورهای ریکتیس 41 درصد ذخایر گاز جهان و جبهه آمریکا 12.5 درصد ذخایر گاز جهان را در اختیار دارند. روسیه و ایران به تنهایی حدود یکسوم ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند. چین به تنهایی حدود 24 درصد انرژی جهان را مصرف میکند که در سال 2018 حدود 31 درصد را از کشورهای ریکتیس و 13 درصد را از عربستان وارد کرد. چین در سال 2019 حدود 35 درصد مصرف گاز خود را وارد کرد. اروپا در سال 2018 حدود 42 درصد نفت و 40 درصد گاز مصرفی خود را از کشورهای ریکتیس وارد کرد. در این سال اروپا هفت درصد از نفت مصرفی خود را از عربستان وارد کرد.
جمعبندی
تشکیل مشارکت ریکتیس در مقطع فعلی با چالشهای متعددی روبهروست که روابط با اسرائیل یکی از این چالشهاست بهویژه اینکه اسرائیل روابط دیپلماتیک با برخی از کشورهای عربی همچون امارات برقرار کرده است. ایران و ترکیه دو کشور غیرعربی هستند که با چالشهای فراگیر از سوی جبهه آمریکا مواجه هستند. آمریکا و چین نیز عملا وارد دوران جنگ سرد جدیدی شدهاند. با وجود این نوع چالشها، در سالهای اخیر در مجموع روند همگرایی کشورهای ریکتیس بیش از واگرایی بوده است. حمایت روسیه و ایران از کشورهای سوریه و عراق در مقابله با تهدیدات تروریستی و تفاهمنامه همکاریهای استراتژیک 25ساله بین ایران و چین که هدف آن 400 میلیارد دلار سرمایهگذاری چین در ایران است، حاکی از این واقعیت است که کشورهای ریکتیس دارای منافع حیاتی مشترک هستند. تحقق چنین مشارکتی نیازمند تشکیل یک گروه کاری مشترک بین این کشورها برای تقویت منافع مشترک و کاهش اختلافات است.
*نویسندگان: سیدحسین موسویان، دیپلمات پیشین ایران و استاد دانشگاه پرینستون آمریکا؛ سلمان عامری، دانشجوی دکترای حقوق دانشگاه جورجتاون آمریکا