|

شعله‌های سرخ

شرق: «به غوغای باران» که شامل دو دفتر شعر از سونیا بالاسانیان است، عنوان تازه‌ترین مجموعه شعری است که نشر فنجان منتشر کرده است. این مجموعه شعر با ترجمه آریپار پطرسیان و ویراستاری روبرت صافاریان به فارسی منتشر شده و شامل دو دفتر شعر با این عناوین است: «شاید زمانی قلب دیوانه‌ای» و «اهدای احساساتِ لبریز از رؤیا به غوغای باران».
در سال‌های اخیر کم‌وبیش داستان‌‌ها و شعرهایی از زبان ارمنی به فارسی منتشر شده است. شاعر این مجموعه، سونیا بالاسانیان، به‌‌جز شاعری، به‌عنوان هنرمند تجسمی نیز شناخته می‌شود. او در فروردین 1321 در اراک به متولد شد. در سال 1970 لیسانس هنرهای زیبا را از برنامه مشترک دانشگاه پنسیلوانیا و آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا دریافت کرد و پس از آن در سال 1978 مدرک فوق‌لیسانش را در هنرهای زیبا از انستیتو پرت اخذ کرد. پس از این او چندین سال در برخی دانشگاه‌های ایران به تدریس هنر مشغول بوده است.
در یادداشت ابتدایی کتاب، ادوارد بالاسانیان، توضیحاتی درباره شاعر و فعالیت‌هایش به دست داده که به شناخت بهتر جهان شعری او کمک می‌کند. آن‌طور که در این متن آمده، دو دفتر شعری که در مجموعه «به غوغای باران» به فارسی منتشر شده‌اند، اولین‌بار در سال‌های 1982 و 1991 در نیویورک به چاپ رسیده بودند. این دو دفتر شعر بعدتر و در سال 2006 در قالب یک کتاب در ایروان هم منتشر شدند. در بخشی از متن ابتدایی کتاب درباره شعرهای این مجموعه آمده: «شعرهای بالاسانیان دارای لایه‌های متنوع و ژرف درونی و لبریز از نوسانات ذهنی و احساسات پنهان و آشکارند. از آنجا که او هنرمند تجسمی هم هست، تأثیر متقابل شعر و تصویر در آثار او به گستردگی شکل‌های بیان و دامنه نگاه منجر شده است».
همان‌طور که در سال‌های چاپ اول دو دفتر شعر دیده می‌شود، فاصله‌ای تقریبا 10‌ساله میان آنها وجود دارد. در یادداشت ابتدایی کتاب به این نکته اشاره شده که در این فاصله زمانی، تحولی در وضعیت ذهنی و جهان‌بینی سونیا بالاسانیان به وجود آمده است. در دفتر شعر اول، شاعر درون‌گرا و سوررئالیست است و از احساسات شخصی بسیار در آنها صحبت شده است. در شعرهای دفتر دوم اما رد احساسات شخصی کمتر دیده می‌شود و تأملات جمعی و برداشت‌های برون‌گرایانه جایگزین آن شده است؛ «تصاویر فضاهای شهری و روستایی، همچنین آیین‌ها و مراسم سنتی، ملی و خانوادگی بر پس‌زمینه نقد اجتماعی جایگزین احساسات درونی او شده‌اند».
اولین مواجهه جدی سونیا بالاسانیان با عرصه شعر در سال‌های جوانی او رقم خورد؛ وقتی با گروهی ادبی در تهران آشنا شد و به همکاری با آن پرداخت. اعضای این گروه ادبی که «نور اج» یا «صفحه نو» نام داشت، تعدادی از نویسندگان جوان و از پیشگامان شعر نو در ادبیات ارمنیان ایران بودند که در سال 1932 این گروه را تأسیس کرده بودند. بالاسانیان در سال 1971 به عضویت این گروه درآمد و در سال 1975 در هجدهمین شماره «نور اج» به‌عنوان شاعری تثبیت‌شده شناخته می‌شد.
هما‌‌ن‌طور که اشاره شد بالاسانیان هنرمند تجسمی هم هست و آثاری از او در بسیاری از اماکن مشهور شهر نیویورک همچون موزه هنرهای معاصر و مرکز مجسمه‌سازی و نگارخانه اگزیت آرت به صورت نمایشگاه‌های فردی و جمعی به نمایش درآمده‌اند. آثار او در دیگر شهرهای آمریکا و نیز در برخی کشورهای دیگر هم به نمایش گذاشته شده‌اند.
در بخشی از یادداشت ادوارد بالاسانیان، به ارتباط میان شعر و نقاشی در آثار سونیا بالاسانیان اشاره شده و آمده: «بالاسانیان نقاش حضور جالبی در کار بالاسانیان شاعر دارد. عبارات تمثیلی یا مستقیم اشعار غالبا با عناصر بصری از جمله صحنه، شکل، رنگ، خط و بازی نور مورد تأکید قرار می‌گیرند یا تکمیل می‌شوند. سونیا بالاسانیان هنرمندی شهودی است. شعرهایش همانند کارهای تجسمی‌اش فاقد ساختار و بافت منطقی‌اند. آثار او چنان متنوع و سرشار از لحظات ظریف و لطیف‌‌اند که به راحتی نمی‌توان آنها را با سیستم منطقی خاصی مطابقت داد و یا با ساختار ذهنی از پیش موجودی تفسیر کرد». در بخشی از شعر «اناری می‌شکافد» از دفتر دوم این مجموعه می‌خوانیم: «اناری شکافته/ کبوتری/ نوکش را در آب حوض کرده است./ جایی دیگر/ کبوتر دیگری/ بر شاخه خشک درختی نشسته/ فاصله‌اش تا حوض را می‌سنجد،/ بال‌هایش را به هم می‌زند/ و خسته نفس می‌کشد./ لایه‌ای از نور/ از دیواری به دیواری می‌دود/ و فریادی می‌کشد./ بر درخت/ اناری می‌شکافد./ ستاره‌ها بر روی دشت گسترده‌اند/ دشت مشتی از آسمان را می‌جود./ پاهایم خاک را لگد می‌کنند،/ خاک روی بشکه نشسته/ به بازی ستاره‌ها می‌اندیشد./ مثل نره گاوی به بندم کشیده‌اند/ در شبکه مگس‌های مرداب،/ مشتی خاک نشخوار می‌کنم...».

شرق: «به غوغای باران» که شامل دو دفتر شعر از سونیا بالاسانیان است، عنوان تازه‌ترین مجموعه شعری است که نشر فنجان منتشر کرده است. این مجموعه شعر با ترجمه آریپار پطرسیان و ویراستاری روبرت صافاریان به فارسی منتشر شده و شامل دو دفتر شعر با این عناوین است: «شاید زمانی قلب دیوانه‌ای» و «اهدای احساساتِ لبریز از رؤیا به غوغای باران».
در سال‌های اخیر کم‌وبیش داستان‌‌ها و شعرهایی از زبان ارمنی به فارسی منتشر شده است. شاعر این مجموعه، سونیا بالاسانیان، به‌‌جز شاعری، به‌عنوان هنرمند تجسمی نیز شناخته می‌شود. او در فروردین 1321 در اراک به متولد شد. در سال 1970 لیسانس هنرهای زیبا را از برنامه مشترک دانشگاه پنسیلوانیا و آکادمی هنرهای زیبای پنسیلوانیا دریافت کرد و پس از آن در سال 1978 مدرک فوق‌لیسانش را در هنرهای زیبا از انستیتو پرت اخذ کرد. پس از این او چندین سال در برخی دانشگاه‌های ایران به تدریس هنر مشغول بوده است.
در یادداشت ابتدایی کتاب، ادوارد بالاسانیان، توضیحاتی درباره شاعر و فعالیت‌هایش به دست داده که به شناخت بهتر جهان شعری او کمک می‌کند. آن‌طور که در این متن آمده، دو دفتر شعری که در مجموعه «به غوغای باران» به فارسی منتشر شده‌اند، اولین‌بار در سال‌های 1982 و 1991 در نیویورک به چاپ رسیده بودند. این دو دفتر شعر بعدتر و در سال 2006 در قالب یک کتاب در ایروان هم منتشر شدند. در بخشی از متن ابتدایی کتاب درباره شعرهای این مجموعه آمده: «شعرهای بالاسانیان دارای لایه‌های متنوع و ژرف درونی و لبریز از نوسانات ذهنی و احساسات پنهان و آشکارند. از آنجا که او هنرمند تجسمی هم هست، تأثیر متقابل شعر و تصویر در آثار او به گستردگی شکل‌های بیان و دامنه نگاه منجر شده است».
همان‌طور که در سال‌های چاپ اول دو دفتر شعر دیده می‌شود، فاصله‌ای تقریبا 10‌ساله میان آنها وجود دارد. در یادداشت ابتدایی کتاب به این نکته اشاره شده که در این فاصله زمانی، تحولی در وضعیت ذهنی و جهان‌بینی سونیا بالاسانیان به وجود آمده است. در دفتر شعر اول، شاعر درون‌گرا و سوررئالیست است و از احساسات شخصی بسیار در آنها صحبت شده است. در شعرهای دفتر دوم اما رد احساسات شخصی کمتر دیده می‌شود و تأملات جمعی و برداشت‌های برون‌گرایانه جایگزین آن شده است؛ «تصاویر فضاهای شهری و روستایی، همچنین آیین‌ها و مراسم سنتی، ملی و خانوادگی بر پس‌زمینه نقد اجتماعی جایگزین احساسات درونی او شده‌اند».
اولین مواجهه جدی سونیا بالاسانیان با عرصه شعر در سال‌های جوانی او رقم خورد؛ وقتی با گروهی ادبی در تهران آشنا شد و به همکاری با آن پرداخت. اعضای این گروه ادبی که «نور اج» یا «صفحه نو» نام داشت، تعدادی از نویسندگان جوان و از پیشگامان شعر نو در ادبیات ارمنیان ایران بودند که در سال 1932 این گروه را تأسیس کرده بودند. بالاسانیان در سال 1971 به عضویت این گروه درآمد و در سال 1975 در هجدهمین شماره «نور اج» به‌عنوان شاعری تثبیت‌شده شناخته می‌شد.
هما‌‌ن‌طور که اشاره شد بالاسانیان هنرمند تجسمی هم هست و آثاری از او در بسیاری از اماکن مشهور شهر نیویورک همچون موزه هنرهای معاصر و مرکز مجسمه‌سازی و نگارخانه اگزیت آرت به صورت نمایشگاه‌های فردی و جمعی به نمایش درآمده‌اند. آثار او در دیگر شهرهای آمریکا و نیز در برخی کشورهای دیگر هم به نمایش گذاشته شده‌اند.
در بخشی از یادداشت ادوارد بالاسانیان، به ارتباط میان شعر و نقاشی در آثار سونیا بالاسانیان اشاره شده و آمده: «بالاسانیان نقاش حضور جالبی در کار بالاسانیان شاعر دارد. عبارات تمثیلی یا مستقیم اشعار غالبا با عناصر بصری از جمله صحنه، شکل، رنگ، خط و بازی نور مورد تأکید قرار می‌گیرند یا تکمیل می‌شوند. سونیا بالاسانیان هنرمندی شهودی است. شعرهایش همانند کارهای تجسمی‌اش فاقد ساختار و بافت منطقی‌اند. آثار او چنان متنوع و سرشار از لحظات ظریف و لطیف‌‌اند که به راحتی نمی‌توان آنها را با سیستم منطقی خاصی مطابقت داد و یا با ساختار ذهنی از پیش موجودی تفسیر کرد». در بخشی از شعر «اناری می‌شکافد» از دفتر دوم این مجموعه می‌خوانیم: «اناری شکافته/ کبوتری/ نوکش را در آب حوض کرده است./ جایی دیگر/ کبوتر دیگری/ بر شاخه خشک درختی نشسته/ فاصله‌اش تا حوض را می‌سنجد،/ بال‌هایش را به هم می‌زند/ و خسته نفس می‌کشد./ لایه‌ای از نور/ از دیواری به دیواری می‌دود/ و فریادی می‌کشد./ بر درخت/ اناری می‌شکافد./ ستاره‌ها بر روی دشت گسترده‌اند/ دشت مشتی از آسمان را می‌جود./ پاهایم خاک را لگد می‌کنند،/ خاک روی بشکه نشسته/ به بازی ستاره‌ها می‌اندیشد./ مثل نره گاوی به بندم کشیده‌اند/ در شبکه مگس‌های مرداب،/ مشتی خاک نشخوار می‌کنم...».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها