حذف از ورزشگاه قناعت به سینما
گیسو فغفوری
حدود یک ماه قبل بود که اعلام شد طبق دستور فیفا زنان باید در ورزشگاه حاضر شوند و به تماشای بازی ایران - کرهجنوبی بروند. قدمهای اندکی که در این مدت برداشته شده بود، آنهم طبق فشارهای بینالمللی، داشت اسباب برآوردهشدن این خواسته زنان ایرانی را فراهم میکرد. هفته قبل نیز اعلام شد که امکان دیدن بازی در سینماها فراهم شده است. با این مقدمهها بود که بسیاری از زنان در انتظار فروش بلیت فوتبال ایران و کرهجنوبی بودند. مدام دستورات متعدد و متغیر مسئولان را دنبال میکردند که یک روز خبر از تست پیسیآر داشت و یک روز اعلام میشد فقط کسانی که دو دُز واکسن زده باشند میتوانند به تماشای مسابقه بروند. اما یکی، دو روز قبل و زمانی که همه منتظر فروش بلیت بودند و سایتها را بالا و پایین میکردند، خبر رسید این بازی بدون تماشاگر برگزار میشود. بهانهها هم متعدد بود؛ کرونا، گرانی تست پیسیآر، دستورالعمل فیفا، عدم برنامهریزی، اختصاص سهمیه 10 هزار بلیت که به نظر مسئولان کافی نبود. اما همانطور که فائزه هاشمی گفت: «اینها بهانه است، فیفا گول نخورد». به همین سادگی امیدواری اندکی که پدید آمده بود بهعنوان گشایش، آنهم نه در همراهی نهادهای مسئول با مردم بلکه به دلیل فشارهای جهانی، نقش بر آب شد. این بار نیز مسئولان از این وظیفه خود پریدند، جهیدند و توانستند از زیر بار انجام آن شانه خالی کنند. زیاد جای امیدواری نیست و میدانیم که این اتفاق برای دفعههای بعد نیز رخ میدهد. به نظر میرسد مسئولان درصددند تا هر بهایی بپردازند تا این خواسته را اجرائی نکنند. جالبتر آنکه پخش مستقیم این بازی در سینماهای متعددی با بلیتهای 30 تا 40هزارتومانی نمایش داده شد. حتی تا ساعتی قبل از آغاز بازی هم امکان خرید بلیت فراهم بود. همین دوگانگی البته جای پرسشی را به وجود میآورد که چگونه مجوز تماشای دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و کرهجنوبی در ورزشگاه آزادی صادر نشده، اما برای تماشای این بازی در سینماهای سرپوشیده کشور مجوز صادر شده است؟ چگونه تماشای یک مسابقه فوتبال با حضور 10 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی خطرناک است؟ آیا مسئولان هواپیماها، ترافیک خیابان، اتوبوسها و هزاران مکان مختلف دیگر را ندیدهاند که اینگونه در مقابل حضور تماشاگران در ورزشگاه ایستادگی کردهاند؟ آنطور که ایسنا از قول حسن کامرانیفر، سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال، گزارش داده است، او در رابطه با عدم صدور مجوز حضور تماشاگران ایرانی در ورزشگاه آزادی بهمنظور نظاره دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و کرهجنوبی گفته بود: «این بازی و نبود تماشاگر هیچ ارتباطی با بحث خارجی ندارد و ما در داخل با توجه به پروتکلهای بهداشتی و بحث واکسیناسیون و مسائل زیرساختی تصمیم گرفتیم بازی بدون تماشاگر باشد. همین الان که یک تماشاگر بخواهد وارد ورزشگاه شود، اگر بحث تست پیسیآر او مطرح شود، هزینه زیادی برای تماشاگران در پی دارد. بحث سلامت تماشاگران باید راستیآزمایی شود. در نهایت ما به این نتیجه رسیدیم که این بازی بدون تماشاگر باشد». این محرومیت که این بار صابون آن به تن همه تماشاگران خورد، سبب نخواهد شد که زنان این خواسته خود را فراموش کنند. شاید از این همه مانعگذاری دلسرد شوند و خود را با شرایط کشور افغانستان مقایسه کنند و در شبکههای اجتماعی از شرایط مناسب حضور خانوادگی در ورزشگاههای فوتبال عربستان مثال بیاورند، اما به یقین با گامهای کوچک و کوچکتر درصدد برمیآیند تا زمانی این خواسته اجرائی شود؛ هرچند دیرتر و هرچند ناامیدتر.
حدود یک ماه قبل بود که اعلام شد طبق دستور فیفا زنان باید در ورزشگاه حاضر شوند و به تماشای بازی ایران - کرهجنوبی بروند. قدمهای اندکی که در این مدت برداشته شده بود، آنهم طبق فشارهای بینالمللی، داشت اسباب برآوردهشدن این خواسته زنان ایرانی را فراهم میکرد. هفته قبل نیز اعلام شد که امکان دیدن بازی در سینماها فراهم شده است. با این مقدمهها بود که بسیاری از زنان در انتظار فروش بلیت فوتبال ایران و کرهجنوبی بودند. مدام دستورات متعدد و متغیر مسئولان را دنبال میکردند که یک روز خبر از تست پیسیآر داشت و یک روز اعلام میشد فقط کسانی که دو دُز واکسن زده باشند میتوانند به تماشای مسابقه بروند. اما یکی، دو روز قبل و زمانی که همه منتظر فروش بلیت بودند و سایتها را بالا و پایین میکردند، خبر رسید این بازی بدون تماشاگر برگزار میشود. بهانهها هم متعدد بود؛ کرونا، گرانی تست پیسیآر، دستورالعمل فیفا، عدم برنامهریزی، اختصاص سهمیه 10 هزار بلیت که به نظر مسئولان کافی نبود. اما همانطور که فائزه هاشمی گفت: «اینها بهانه است، فیفا گول نخورد». به همین سادگی امیدواری اندکی که پدید آمده بود بهعنوان گشایش، آنهم نه در همراهی نهادهای مسئول با مردم بلکه به دلیل فشارهای جهانی، نقش بر آب شد. این بار نیز مسئولان از این وظیفه خود پریدند، جهیدند و توانستند از زیر بار انجام آن شانه خالی کنند. زیاد جای امیدواری نیست و میدانیم که این اتفاق برای دفعههای بعد نیز رخ میدهد. به نظر میرسد مسئولان درصددند تا هر بهایی بپردازند تا این خواسته را اجرائی نکنند. جالبتر آنکه پخش مستقیم این بازی در سینماهای متعددی با بلیتهای 30 تا 40هزارتومانی نمایش داده شد. حتی تا ساعتی قبل از آغاز بازی هم امکان خرید بلیت فراهم بود. همین دوگانگی البته جای پرسشی را به وجود میآورد که چگونه مجوز تماشای دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و کرهجنوبی در ورزشگاه آزادی صادر نشده، اما برای تماشای این بازی در سینماهای سرپوشیده کشور مجوز صادر شده است؟ چگونه تماشای یک مسابقه فوتبال با حضور 10 هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی خطرناک است؟ آیا مسئولان هواپیماها، ترافیک خیابان، اتوبوسها و هزاران مکان مختلف دیگر را ندیدهاند که اینگونه در مقابل حضور تماشاگران در ورزشگاه ایستادگی کردهاند؟ آنطور که ایسنا از قول حسن کامرانیفر، سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال، گزارش داده است، او در رابطه با عدم صدور مجوز حضور تماشاگران ایرانی در ورزشگاه آزادی بهمنظور نظاره دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و کرهجنوبی گفته بود: «این بازی و نبود تماشاگر هیچ ارتباطی با بحث خارجی ندارد و ما در داخل با توجه به پروتکلهای بهداشتی و بحث واکسیناسیون و مسائل زیرساختی تصمیم گرفتیم بازی بدون تماشاگر باشد. همین الان که یک تماشاگر بخواهد وارد ورزشگاه شود، اگر بحث تست پیسیآر او مطرح شود، هزینه زیادی برای تماشاگران در پی دارد. بحث سلامت تماشاگران باید راستیآزمایی شود. در نهایت ما به این نتیجه رسیدیم که این بازی بدون تماشاگر باشد». این محرومیت که این بار صابون آن به تن همه تماشاگران خورد، سبب نخواهد شد که زنان این خواسته خود را فراموش کنند. شاید از این همه مانعگذاری دلسرد شوند و خود را با شرایط کشور افغانستان مقایسه کنند و در شبکههای اجتماعی از شرایط مناسب حضور خانوادگی در ورزشگاههای فوتبال عربستان مثال بیاورند، اما به یقین با گامهای کوچک و کوچکتر درصدد برمیآیند تا زمانی این خواسته اجرائی شود؛ هرچند دیرتر و هرچند ناامیدتر.