|

بررسی «نشست امنیتی درباره ایران» در گفت‌وگو با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه

واشنگتن، تل‌آویو و مسکو دور یک میز

روح‌اله نخعی : سفیر اسرائیل در روسیه از توافق برای برگزاری نشستی بین رؤسای شوراهای امنیت ملی آمریکا، روسیه و اسرائیل خبر داده است. الکساندر بن زوی گفته در این نشست درباره ایران و سوریه گفت‌وگو خواهد شد و زمان و مکان آن، اواخر همین هفته در سفر نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل، به روسیه و در دیدار او با ولادیمیر پوتین مشخص خواهد شد. با توجه به پرونده‌های خاصی که بین ایران با هر‌کدام از این سه طرف باز است، درباره اهمیت و پیامدهای احتمالی چنین نشستی پای تحلیل شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه و قفقاز نشستیم. از دیدگاه او، این نشست مانند نمونه‌های پیشینش حاصل تلاش اسرائیل برای تأثیرگذاری روی سیاست‌های دو طرف در قبال ایران است که البته سابقه آن حاکی از توفیق تل‌آویو در این زمینه نیست. او در‌عین‌حال از لزوم دیپلماسی فعال ایران در این زمینه می‌گوید.

‌ روسیه همواره چالش‌های خودش با آمریکا را داشته است اما حالا دارد وارد یک نشست امنیتی سه‌جانبه با آمریکا و اسرائیل می‌شود. به نظر شما از برگزاری چنین نشستی چه برداشتی می‌شود کرد؟
این نشست در‌واقع اتفاق تازه‌ای در مناسبات سه‌جانبه بین این طرف‌ها نیست. پیش‌تر هم نشست‌های مشابهی بین سه طرف برگزار شده است. آخرین بار در تل‌آویو بود و اتفاقا هم‌زمان شد با هدف‌گیری پهپاد گلوبال هاوک آمریکایی در ایران. در آن نشست روس‌ها نگاه کاملا واقع‌بینانه‌ای اتخاذ کردند. نگرانی‌ها یا دستور کارهای مشترکی بین سه طرف درباره مسائل مختلف وجود دارد. بین روسیه و آمریکا قاعدتا این دستور کارها بسیار گسترده هستند، اما وقتی ضلع سوم یعنی اسرائیل به آنها می‌پیوندد، می‌شود حدس زد که نشست‌های این‌چنینی قاعدتا درباره مسائل مهم در منطقه غرب آسیا خواهد بود، از جمله آنچه در سوریه می‌گذرد و آنچه درباره مسئله هسته‌ای ایران بیان می‌شود. اما آیا صرف تشکیل چنین نشستی می‌تواند به یک تصمیم‌گیری در سطح کلان و راهبردی منتهی شود؟ پاسخ به این سؤال منفی است. چون به‌هر‌حال هریک از این طرف‌ها دارای اهداف، منافع و نیات راهبردی خاص خودشان هستند و در‌ سال‌های گذشته این اهداف و منافع با همدیگر هم‌پوشانی قابل‌توجهی نداشته‌اند. در خیلی از مواقع آنچه را که هر‌یک از این بازیگران دنبال کردند، باعث نارضایتی طرف دیگری شده است؛ بنابراین در تحلیل این نشست باید به این نکته توجه داشته باشیم که به‌هر‌حال این نشست مسبوق به سابقه است و دیگر اینکه برگزاری چنین نشست‌هایی الزاما به معنای اتخاذ تصمیمات راهبردی و هماهنگی کامل بین این بازیگران در عرصه تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی نیست.
‌ آمریکا اخیرا اعلام کرده که خود را برای ناکامی مذاکرات احیای برجام آماده می‌کند. با اعلام خبر چنین نشستی به ذهن می‌رسد که شاید روسیه هم دارد برای چنین احتمالی آماده می‌شود که از ایران فاصله بگیرد. چنین برداشتی می‌شود داشت؟
اتفاقا به شکل مشخص مسئله هسته‌ای ایران یکی از پرونده‌هایی است که در آن اختلاف نظرهای جدی بین سه طرف وجود دارد. اگر به زمان شکل‌گیری توافق هسته‌ای رجوع کنید، متوجه می‌شوید که اسرائیلی‌ها کاملا با شکل‌گیری چنین توافقی مخالف بودند، در‌حالی‌که آمریکایی‌ها یک طرف این توافق و پیش‌برنده مذاکرات بودند و روس‌ها هم کاملا حمایت می‌کردند. زمانی که آمریکا از توافق خارج شد، اسرائیلی‌ها از این اقدام ترامپ حمایت کردند‌ اما این مسئله نه‌تنها با مخالفت صریح روس‌ها مواجه شد بلکه روس‌ها اقدامات آمریکا را محکوم کردند. الان در بحث از‌سر‌گیری مذاکرات، آمریکایی‌ها کاملا مشتاق هستند و این را بارها اعلام کرده‌اند که تمایل دارند ایران دوباره مذاکرات را آغاز کند. روس‌ها هم از چنین پروسه‌ای حمایت می‌کنند و اسرائیلی‌ها همچنان بر طبل مخالفت می‌کوبند. درباره اینکه هر‌یک از این طرف‌ها نسبت به رفتارهای ایران چگونه موضع‌گیری خواهند کرد هم تکلیف تا حد زیادی مشخص است. به نظر می‌رسد که روس‌ها در یک هماهنگی کامل با ایران حرکت می‌کنند و این مسئله را بارها هم تکرار کرده‌اند. برخلاف موضع آمریکایی‌ها و کشورهای اروپایی، از نظر روس‌ها ایران به توافق هسته‌ای پایبند بوده و این طرف‌های غربی بودند که آن را زیر پا گذاشتند و به تعهداتشان عمل نکردند. روس‌ها اعتقاد دارند اقدامات ایران برای کاهش تعهدات هسته‌ای اقداماتی بوده که بر مبنای عدم تعهد کشورهای غربی به توافق هسته‌ای صورت گرفته است. بنابراین هر‌گاه کشورهای غربی به توافق هسته‌ای بازگردند، ایران هم می‌تواند این روند بازگشت را انجام دهد. در نتیجه برخلاف فشارهایی که بعضا آمریکایی‌ها وارد می‌کنند که اگر ایران دیر به روند مذاکرات برگردد، مسئله را در شورای امنیت مطرح خواهند کرد یا قطع‌نامه ضد‌ایرانی تصویب خواهند کرد، روس‌ها اساسا چنین نگاهی ندارند و همچنین برخلاف آمریکایی‌ها که تلاش می‌کنند مسائل دیگر را هم به برجام اضافه کنند، روس‌ها معتقدند برجام یک توافق بین‌المللی است که بین طرف‌های مختلف شکل گرفته و اگر قرار است احیا شود، باید به همان شکل و شیوه خودش احیا شود؛ بنابراین اختلاف نظر جدی بین مسکو و واشنگتن درباره مسئله هسته‌ای ایران وجود دارد. البته اسرائیلی‌ها همیشه سعی کردند در این خصوص بازیگری کنند و نظرات سایرین را تحت تأثیر قرار دهند. در برهه‌هایی شاید این تأثیرگذاری را داشتند، مثل دوران خروج ترامپ از برجام و در برهه‌های دیگری مثل زمان شکل‌گیری برجام نتوانستند این تأثیرگذاری را داشته باشند. بخش اعظم کارهای اسرائیل بیشتر از اینکه به واقعیت نزدیک باشد، کار تبلیغاتی است و این کارها را نباید خیلی جدی گرفت و تصور کرد اسرائیلی‌ها می‌توانند در برهه فعلی نظر روس‌ها را درباره برنامه هسته‌ای ایران تغییر بدهند یا حتی بر روندهای کلان حاکم بر سیاست خارجی آمریکا تأثیرگذار باشند. در آمریکا تا حدی ممکن است این تأثیرگذاری وجود داشته باشد ولی سطح و میزان این تأثیرگذاری بر روسیه قطعا بسیار‌بسیار کمتر خواهد بود.
‌ اخیرا اسرائیل در مناطق اطراف ایران خیلی فعال شده است. هم در جنوب ایران و هم به‌خصوص در بحث جمهوری آذربایجان دارد نقش‌آفرینی می‌کند و چالش ایجاد می‌کند. در چنین تعاملاتی این موضوع به بحث گذاشته خواهد شد؟
در اینکه بازیگری اسرائیل در مناطق شمالی و جنوبی ایران یک مسئله تهدید امنیت ملی برای ایران محسوب می‌شود،‌ هیچ تردیدی نیست و در اینکه این کارها با رضایت کامل آمریکایی‌ها انجام شده و خواهد شد نیز تردیدی وجود ندارد؛ بنابراین تکلیف طرف‌های اسرائیلی و آمریکایی در‌این‌باره کاملا مشخص است. اما روس‌ها تمایل چندانی به گسترش نفوذ و حضور اسرائیل در مناطقی که اصطلاحا حیاط‌خلوت خودشان یا خارج نزدیک تلقی می‌کنند، ندارند. کما اینکه بارها این نارضایتی را درباره حضور اسرائیل به‌وضوح بیان کرده‌اند؛ مثل حضورش در اوکراین یا حتی گرجستان. در برخی موارد هم به طرف‌های اسرائیلی هشدارهای جدی دادند و اسرائیلی‌ها در گرجستان ناگزیر به کاهش سطح روابطشان به‌ویژه در حوزه نظامی شدند؛ بنابراین روس‌ها حساسیت‌های ویژه خودشان را نسبت به بازیگری اسرائیلی‌ها در این منطقه دارند. این احتمال بسیار زیاد است که اسرائیلی‌ها تمایل داشته باشند در این خصوص با روس‌ها مذاکره جدی کنند، برای اینکه حضور خودشان را تثبیت کنند؛ ولی به احتمال زیاد از طرف روس‌ها خیلی با واکنش مثبتی مواجه نخواهند شد. اما مسئله مهم، جدای از اینکه در دستور کار سه‌جانبه قرار خواهد گرفت یا نه این است که این موضوع ارتباط مستقیم با امنیت ملی ایران دارد و در وهله اول این ایران است که باید نگران حضور اسرائیلی‌ها در این مناطق باشد و نه روسیه. چون به‌هر‌حال روس‌ها در عین اینکه تمایل ندارند اسرائیلی‌ها در این مناطق نفوذ داشته باشند، با اسرائیل رابطه و تعامل دارند. ولی ایران با اسرائیل در حالت تخاصم قرار دارد و حضور اسرائیل بیش از همه برای ایران است که از حیث امنیتی چالش‌ساز خواهد بود. آنچه در این مقطع اهمیت دارد این است که ایران به‌ویژه با طرف روس دیپلماسی فعالی داشته باشد و تلاش کند که بر رویکردها و دیدگاه‌های روسیه برحسب منافع ملی و امنیت ملی کشور تأثیر بگذارد.
‌ پس در‌مجموع این اسرائیل است که پیشران این تعامل به این شکل می‌شود؟
بله در گذشته هم این اسرائیلی‌ها بودند که واسط بودند برای اینکه این جلسات سه‌جانبه شکل بگیرد. البته نتانیاهو بسیار به این نوع تبلیغات احتیاج داشت که نشان بدهد توانسته سیاست خارجی متوازنی را ایجاد کند و دو قدرت بزرگ را بر مبنای منافع ملی خودش در کنار هم بنشاند و نیز تمایل داشت از دستاوردهای چنین توافق‌هایی استفاده کند. اما همان‌طو‌رکه گفتم در گذشته هم در تعاملات سه‌جانبه این‌چنینی، آنچه بیش از همه نمود داشته، اختلاف‌نظر بوده است نه همکاری. در همان نشست تل‌آویو دبیران شورای امنیت ملی آمریکا و اسرائیل خواستند اقدام ایران را محکوم کنند اما دبیر شورای عالی امنیت ملی روسیه به صراحت تأکید کرد که آمریکا به قلمرو هوایی ایران تجاوز کرده و ایرانی‌ها محق بودند پهپاد آمریکایی را هدف قرار بدهند. همین مسئله د‌ر واقع اختلاف جدی طرفین درباره ایران و سایر مسائل منطقه‌ای را نشان می‌داد. یعنی باوجود اینکه تلاش شده بود یک هم‌گرایی سه‌جانبه نمایش داده شود، در‌نهایت آنچه‌ از نشست بیرون آمد، به‌ویژه از کنفرانس خبری بعد از آن، بیشتر اختلاف‌نظرهای جدی و حتی تضاد منافع بین طرفین بود. ضمن اینکه به‌هر‌حال سابقه رخدادها هم نشان می‌دهد که اگر‌چه اسرائیلی‌ها خیلی تلاش کردند بر سیاست روسیه نسبت به ایران یا منطقه غرب آسیا تأثیرگذار باشند، در‌ نهایت موفق نشدند. اسرائیلی‌ها همین پروسه را درباره سوریه، عدم تحویل سامانه دفاعی اس-۳۰۰ به ایران، مشارکت روسیه در ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای در ایران، تعامل روسیه با حزب‌الله و حتی تعامل روسیه با حماس انجام دادند ولی در هیچ‌کدام موفق نبودند. دلیلش هم این است که روس‌ها منافع ملی خودشان را دارند و از دریچه اسرائیلی‌ها به مسائل و موضوعات نگاه نمی‌کنند. ضمن اینکه اساسا تمایلی هم ندارند به خاطر اسرائیل وارد مناقشه و تنش با ایران بشوند؛ بلکه ایران را یک قدرت و یک کشور مهم و بزرگ در سطح منطقه تلقی می‌کنند و تمایل دارند همکاری‌هایشان با ایران در سطح عالی تداوم پیدا کند.

روح‌اله نخعی : سفیر اسرائیل در روسیه از توافق برای برگزاری نشستی بین رؤسای شوراهای امنیت ملی آمریکا، روسیه و اسرائیل خبر داده است. الکساندر بن زوی گفته در این نشست درباره ایران و سوریه گفت‌وگو خواهد شد و زمان و مکان آن، اواخر همین هفته در سفر نفتالی بنت، نخست‌وزیر اسرائیل، به روسیه و در دیدار او با ولادیمیر پوتین مشخص خواهد شد. با توجه به پرونده‌های خاصی که بین ایران با هر‌کدام از این سه طرف باز است، درباره اهمیت و پیامدهای احتمالی چنین نشستی پای تحلیل شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه و قفقاز نشستیم. از دیدگاه او، این نشست مانند نمونه‌های پیشینش حاصل تلاش اسرائیل برای تأثیرگذاری روی سیاست‌های دو طرف در قبال ایران است که البته سابقه آن حاکی از توفیق تل‌آویو در این زمینه نیست. او در‌عین‌حال از لزوم دیپلماسی فعال ایران در این زمینه می‌گوید.

‌ روسیه همواره چالش‌های خودش با آمریکا را داشته است اما حالا دارد وارد یک نشست امنیتی سه‌جانبه با آمریکا و اسرائیل می‌شود. به نظر شما از برگزاری چنین نشستی چه برداشتی می‌شود کرد؟
این نشست در‌واقع اتفاق تازه‌ای در مناسبات سه‌جانبه بین این طرف‌ها نیست. پیش‌تر هم نشست‌های مشابهی بین سه طرف برگزار شده است. آخرین بار در تل‌آویو بود و اتفاقا هم‌زمان شد با هدف‌گیری پهپاد گلوبال هاوک آمریکایی در ایران. در آن نشست روس‌ها نگاه کاملا واقع‌بینانه‌ای اتخاذ کردند. نگرانی‌ها یا دستور کارهای مشترکی بین سه طرف درباره مسائل مختلف وجود دارد. بین روسیه و آمریکا قاعدتا این دستور کارها بسیار گسترده هستند، اما وقتی ضلع سوم یعنی اسرائیل به آنها می‌پیوندد، می‌شود حدس زد که نشست‌های این‌چنینی قاعدتا درباره مسائل مهم در منطقه غرب آسیا خواهد بود، از جمله آنچه در سوریه می‌گذرد و آنچه درباره مسئله هسته‌ای ایران بیان می‌شود. اما آیا صرف تشکیل چنین نشستی می‌تواند به یک تصمیم‌گیری در سطح کلان و راهبردی منتهی شود؟ پاسخ به این سؤال منفی است. چون به‌هر‌حال هریک از این طرف‌ها دارای اهداف، منافع و نیات راهبردی خاص خودشان هستند و در‌ سال‌های گذشته این اهداف و منافع با همدیگر هم‌پوشانی قابل‌توجهی نداشته‌اند. در خیلی از مواقع آنچه را که هر‌یک از این بازیگران دنبال کردند، باعث نارضایتی طرف دیگری شده است؛ بنابراین در تحلیل این نشست باید به این نکته توجه داشته باشیم که به‌هر‌حال این نشست مسبوق به سابقه است و دیگر اینکه برگزاری چنین نشست‌هایی الزاما به معنای اتخاذ تصمیمات راهبردی و هماهنگی کامل بین این بازیگران در عرصه تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی نیست.
‌ آمریکا اخیرا اعلام کرده که خود را برای ناکامی مذاکرات احیای برجام آماده می‌کند. با اعلام خبر چنین نشستی به ذهن می‌رسد که شاید روسیه هم دارد برای چنین احتمالی آماده می‌شود که از ایران فاصله بگیرد. چنین برداشتی می‌شود داشت؟
اتفاقا به شکل مشخص مسئله هسته‌ای ایران یکی از پرونده‌هایی است که در آن اختلاف نظرهای جدی بین سه طرف وجود دارد. اگر به زمان شکل‌گیری توافق هسته‌ای رجوع کنید، متوجه می‌شوید که اسرائیلی‌ها کاملا با شکل‌گیری چنین توافقی مخالف بودند، در‌حالی‌که آمریکایی‌ها یک طرف این توافق و پیش‌برنده مذاکرات بودند و روس‌ها هم کاملا حمایت می‌کردند. زمانی که آمریکا از توافق خارج شد، اسرائیلی‌ها از این اقدام ترامپ حمایت کردند‌ اما این مسئله نه‌تنها با مخالفت صریح روس‌ها مواجه شد بلکه روس‌ها اقدامات آمریکا را محکوم کردند. الان در بحث از‌سر‌گیری مذاکرات، آمریکایی‌ها کاملا مشتاق هستند و این را بارها اعلام کرده‌اند که تمایل دارند ایران دوباره مذاکرات را آغاز کند. روس‌ها هم از چنین پروسه‌ای حمایت می‌کنند و اسرائیلی‌ها همچنان بر طبل مخالفت می‌کوبند. درباره اینکه هر‌یک از این طرف‌ها نسبت به رفتارهای ایران چگونه موضع‌گیری خواهند کرد هم تکلیف تا حد زیادی مشخص است. به نظر می‌رسد که روس‌ها در یک هماهنگی کامل با ایران حرکت می‌کنند و این مسئله را بارها هم تکرار کرده‌اند. برخلاف موضع آمریکایی‌ها و کشورهای اروپایی، از نظر روس‌ها ایران به توافق هسته‌ای پایبند بوده و این طرف‌های غربی بودند که آن را زیر پا گذاشتند و به تعهداتشان عمل نکردند. روس‌ها اعتقاد دارند اقدامات ایران برای کاهش تعهدات هسته‌ای اقداماتی بوده که بر مبنای عدم تعهد کشورهای غربی به توافق هسته‌ای صورت گرفته است. بنابراین هر‌گاه کشورهای غربی به توافق هسته‌ای بازگردند، ایران هم می‌تواند این روند بازگشت را انجام دهد. در نتیجه برخلاف فشارهایی که بعضا آمریکایی‌ها وارد می‌کنند که اگر ایران دیر به روند مذاکرات برگردد، مسئله را در شورای امنیت مطرح خواهند کرد یا قطع‌نامه ضد‌ایرانی تصویب خواهند کرد، روس‌ها اساسا چنین نگاهی ندارند و همچنین برخلاف آمریکایی‌ها که تلاش می‌کنند مسائل دیگر را هم به برجام اضافه کنند، روس‌ها معتقدند برجام یک توافق بین‌المللی است که بین طرف‌های مختلف شکل گرفته و اگر قرار است احیا شود، باید به همان شکل و شیوه خودش احیا شود؛ بنابراین اختلاف نظر جدی بین مسکو و واشنگتن درباره مسئله هسته‌ای ایران وجود دارد. البته اسرائیلی‌ها همیشه سعی کردند در این خصوص بازیگری کنند و نظرات سایرین را تحت تأثیر قرار دهند. در برهه‌هایی شاید این تأثیرگذاری را داشتند، مثل دوران خروج ترامپ از برجام و در برهه‌های دیگری مثل زمان شکل‌گیری برجام نتوانستند این تأثیرگذاری را داشته باشند. بخش اعظم کارهای اسرائیل بیشتر از اینکه به واقعیت نزدیک باشد، کار تبلیغاتی است و این کارها را نباید خیلی جدی گرفت و تصور کرد اسرائیلی‌ها می‌توانند در برهه فعلی نظر روس‌ها را درباره برنامه هسته‌ای ایران تغییر بدهند یا حتی بر روندهای کلان حاکم بر سیاست خارجی آمریکا تأثیرگذار باشند. در آمریکا تا حدی ممکن است این تأثیرگذاری وجود داشته باشد ولی سطح و میزان این تأثیرگذاری بر روسیه قطعا بسیار‌بسیار کمتر خواهد بود.
‌ اخیرا اسرائیل در مناطق اطراف ایران خیلی فعال شده است. هم در جنوب ایران و هم به‌خصوص در بحث جمهوری آذربایجان دارد نقش‌آفرینی می‌کند و چالش ایجاد می‌کند. در چنین تعاملاتی این موضوع به بحث گذاشته خواهد شد؟
در اینکه بازیگری اسرائیل در مناطق شمالی و جنوبی ایران یک مسئله تهدید امنیت ملی برای ایران محسوب می‌شود،‌ هیچ تردیدی نیست و در اینکه این کارها با رضایت کامل آمریکایی‌ها انجام شده و خواهد شد نیز تردیدی وجود ندارد؛ بنابراین تکلیف طرف‌های اسرائیلی و آمریکایی در‌این‌باره کاملا مشخص است. اما روس‌ها تمایل چندانی به گسترش نفوذ و حضور اسرائیل در مناطقی که اصطلاحا حیاط‌خلوت خودشان یا خارج نزدیک تلقی می‌کنند، ندارند. کما اینکه بارها این نارضایتی را درباره حضور اسرائیل به‌وضوح بیان کرده‌اند؛ مثل حضورش در اوکراین یا حتی گرجستان. در برخی موارد هم به طرف‌های اسرائیلی هشدارهای جدی دادند و اسرائیلی‌ها در گرجستان ناگزیر به کاهش سطح روابطشان به‌ویژه در حوزه نظامی شدند؛ بنابراین روس‌ها حساسیت‌های ویژه خودشان را نسبت به بازیگری اسرائیلی‌ها در این منطقه دارند. این احتمال بسیار زیاد است که اسرائیلی‌ها تمایل داشته باشند در این خصوص با روس‌ها مذاکره جدی کنند، برای اینکه حضور خودشان را تثبیت کنند؛ ولی به احتمال زیاد از طرف روس‌ها خیلی با واکنش مثبتی مواجه نخواهند شد. اما مسئله مهم، جدای از اینکه در دستور کار سه‌جانبه قرار خواهد گرفت یا نه این است که این موضوع ارتباط مستقیم با امنیت ملی ایران دارد و در وهله اول این ایران است که باید نگران حضور اسرائیلی‌ها در این مناطق باشد و نه روسیه. چون به‌هر‌حال روس‌ها در عین اینکه تمایل ندارند اسرائیلی‌ها در این مناطق نفوذ داشته باشند، با اسرائیل رابطه و تعامل دارند. ولی ایران با اسرائیل در حالت تخاصم قرار دارد و حضور اسرائیل بیش از همه برای ایران است که از حیث امنیتی چالش‌ساز خواهد بود. آنچه در این مقطع اهمیت دارد این است که ایران به‌ویژه با طرف روس دیپلماسی فعالی داشته باشد و تلاش کند که بر رویکردها و دیدگاه‌های روسیه برحسب منافع ملی و امنیت ملی کشور تأثیر بگذارد.
‌ پس در‌مجموع این اسرائیل است که پیشران این تعامل به این شکل می‌شود؟
بله در گذشته هم این اسرائیلی‌ها بودند که واسط بودند برای اینکه این جلسات سه‌جانبه شکل بگیرد. البته نتانیاهو بسیار به این نوع تبلیغات احتیاج داشت که نشان بدهد توانسته سیاست خارجی متوازنی را ایجاد کند و دو قدرت بزرگ را بر مبنای منافع ملی خودش در کنار هم بنشاند و نیز تمایل داشت از دستاوردهای چنین توافق‌هایی استفاده کند. اما همان‌طو‌رکه گفتم در گذشته هم در تعاملات سه‌جانبه این‌چنینی، آنچه بیش از همه نمود داشته، اختلاف‌نظر بوده است نه همکاری. در همان نشست تل‌آویو دبیران شورای امنیت ملی آمریکا و اسرائیل خواستند اقدام ایران را محکوم کنند اما دبیر شورای عالی امنیت ملی روسیه به صراحت تأکید کرد که آمریکا به قلمرو هوایی ایران تجاوز کرده و ایرانی‌ها محق بودند پهپاد آمریکایی را هدف قرار بدهند. همین مسئله د‌ر واقع اختلاف جدی طرفین درباره ایران و سایر مسائل منطقه‌ای را نشان می‌داد. یعنی باوجود اینکه تلاش شده بود یک هم‌گرایی سه‌جانبه نمایش داده شود، در‌نهایت آنچه‌ از نشست بیرون آمد، به‌ویژه از کنفرانس خبری بعد از آن، بیشتر اختلاف‌نظرهای جدی و حتی تضاد منافع بین طرفین بود. ضمن اینکه به‌هر‌حال سابقه رخدادها هم نشان می‌دهد که اگر‌چه اسرائیلی‌ها خیلی تلاش کردند بر سیاست روسیه نسبت به ایران یا منطقه غرب آسیا تأثیرگذار باشند، در‌ نهایت موفق نشدند. اسرائیلی‌ها همین پروسه را درباره سوریه، عدم تحویل سامانه دفاعی اس-۳۰۰ به ایران، مشارکت روسیه در ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای در ایران، تعامل روسیه با حزب‌الله و حتی تعامل روسیه با حماس انجام دادند ولی در هیچ‌کدام موفق نبودند. دلیلش هم این است که روس‌ها منافع ملی خودشان را دارند و از دریچه اسرائیلی‌ها به مسائل و موضوعات نگاه نمی‌کنند. ضمن اینکه اساسا تمایلی هم ندارند به خاطر اسرائیل وارد مناقشه و تنش با ایران بشوند؛ بلکه ایران را یک قدرت و یک کشور مهم و بزرگ در سطح منطقه تلقی می‌کنند و تمایل دارند همکاری‌هایشان با ایران در سطح عالی تداوم پیدا کند.