|

جهانی‌اندیشیدن و منطقه‌ای عمل‌کردن

فاطمه مژده

جهانی فکرکردن و منطقه‌ای یا موضعی عمل‌کردن جمله نغزی است که شاید کمابیش شنیده‌اید. در هر زمانی و به‌ویژه عصر حاضر که به عصر داده و اطلاعات شهره است، اندیشیدن نیاز به اطلاعات دارد و فکرکردن بدون اطلاعات و داده و تحلیل منطقی همان اندازه ناصواب است که داشتن اطلاعات و داده خام و پالایش‌نشده و بدون فکرکردن. برای اینکه جهانی یا حداقل کشوری و استانی فکر کنیم، نیاز به اطلاعات به‌روز و جهانی داریم. در راستای تفکر راهبردی، داشتن تصوری از کل بسیار اهمیت دارد. یعنی داشتن تصویری درست از جنگلی که در حال بررسی درختانش هستیم. کسانی که می‌توانند استراتژیک فکر کنند، برنامه‌ریزی کرده و عمل کنند، باید بتوانند تصور مناسبی از کل فرایند یا کل سیستم یا طرح کلی با دورنمای زمانی درست داشته باشند. هر جزئی باید بتواند خود را در کل بازتعریف کند و بنابراین کسب مهارت‌های لازم ضروری است. در این راستا ما به طرح و اصلاحات جدید آموزشی نیاز داریم. به دانش‌آموزان نباید چگونه قبول‌شدن را یاد دهیم بلکه باید به آنها روش برنامه‌ریزی، روش فکر‌کردن، روش تصمیم‌گیری اصولی و به‌موقع و مدیریت خودآموزی را یاد دهیم. برای ما باید این موضوع اهمیت داشته باشد که دانش‌آموزان بیاموزند چگونه فکر کنند، چگونه تصمیم بگیرند و چگونه متفاوت عمل کنند. متفاوت عمل‌کردن به معنای این است که دانش‌آموزان بیاموزند تقلیدگر نباشند و خود به حل مسئله بپردازند و سعی و خطا کنند. سال‌هاست که مدرسه با نام مدرسه زندگی تعریف شده است؛ یعنی شعار مدرسه زندگی است. شعار زیبا و فراگیری است. در کنار این تعریف زیبا، نیاز داریم مدرسه خلاق را تعریف کنیم. مدرسه خلاق جا و مکانی است که در آن نهاد خانواده و نهاد مدرسه دارای هم‌فکری، همدلی، هم‌آوایی و همبستگی هستند. همه افراد آن اعم از مدیر، معلمان، کادر اجرائی و نیز دانش‌آموزان و خانواده آنان با انگیزه و پرانرژی‌اند. همگی آمادگی پذیرش انجام کارهای جدید و نواندیشانه برای هرچه بهترکردن آموزش و پژوهش نهاد مدرسه هستند. این پذیرش باید امری مستقل از نوع مدرسه و نیز مابازای پول پرداختی پدران و مادران باشد. همه افراد شاغل در مدرسه به هدف‌ها، آرمان‌ها و پیشبرد مدرسه به عنوان یک سیستم تلاش کنند. در چنین مدرسه‌ای معلمان به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان آگاه‌اند و حس همکاری و همدلی با آنان دارند. همچنین محدودیت‌ها و مشکلات تک‌تک دانش‌آموزان را می‌دانند و نه‌تنها روادارانه رفتار می‌کنند بلکه همواره درصدد حل مشکل‌اند. معلمان دارای روش‌های نوین با طرح قابل اجرا برای تدریس هستند و از مهارت‌های تفکرگرا و فراشناختی استفاده می‌کنند. نهادی که بیشترین ساعات عمر انسان را در اختیار دارد، بسیار نقش‌آفرین است. اگر بخواهیم جان کلام را درباره مدرسه خلاق بگوییم، جایی است که شاگردان و معلمان در آنجا زندگی را با انرژی بالا و شادمانی سپری کرده و با مسائل واقعی زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بی‌شک خواهید پرسید چگونه خلاقیت را در دانش‌آموزان افزایش دهیم و تفکر خلاق را ایجاد کنیم؟ باید گفت در وهله نخست برای داشتن دانش‌آموزان خلاق ما به معلمان خلاق نیاز داریم، اما ممکن است موانعی جلوی خلاقیت آنها را بگیرد همچون تدریس تدافعی یا امتحانات خسته‌کننده و بی‌تأثیر و البته این روزها مشکلات معیشتی و اقتصادی را هم باید لحاظ کنیم. مهم‌تر از هر مسئله‌ای آنچه باعث خلاقیت در دانش‌آموزان می‌شود، یک کلاس پرسشگر است. جایی ‌که معلم و دانش‌آموزان پرسش‌های غیرمعمول و چالش‌برانگیز مطرح می‌کنند و پیوندهای جدید شکل می‌گیرد. افکار و نظریه‌ها به روش‌های مختلف دیداری و کلامی عرضه می‌شود. جایی که راهکارها و راه‌حل‌های تازه‌ای برای مسائل یافت می‌شود. نقش مهم معلمان در سلامت و رشد جامعه بر کسی پوشیده نیست. هر جامعه‌ای صلاح، اصلاح و توسعه خود را در چگونگی کار معلم می‌بیند و او را اولین و آخرین امید در تربیت و پرورش کودکان و نوجوانان و جوانان نسل آینده کشور می‌داند. معلم باید با دلسوزی و فداکاری از جان و دل زحمت بکشد تا نسلی تربیت‌شده و سالم به جامعه تحویل دهد. نظامی که امروزه بیشتر از سایر نظام‌ها در زمینه پرورش خلاقیت و نوآوری مسئولیت دارد، آموزش‌وپرورش است و معلم به عنوان یکی از مهم‌ترین اجزای تشکیل‌دهنده یک سازمان آموزشی، عامل اساسی در تقویت قوای خلاق دانش‌آموزان است. برای تقویت قوای خلاق دانش‌آموزان نخست باید با تغییر و تحول برنامه‌های سنتی و هدایت آموزش به سمت برنامه‌های خلاق، به غنی‌سازی محیط آموزشی و ارائه برنامه‌های خلاق پرداخت. ما با نسلی مواجه هستیم که باید میزان رشد هوشی و خلاق‌بودن آنها به نسل‌های قبل را دید و آن را به مسیر درست هدایت کرد. و باید دانست در مسیر تغییر، معلمان نقش بسزایی دارند چون دانش‌آموزان معلمان خود را انسان‌های مهمی تلقی می‌کنند پس درواقع بخش عمده‌ای از هدف‌های تربیتی و رفتاری دانش‌آموزان با رفتار، گفتار و عمل معلم تحقق می‌یابد. در اینجا باید موضوع مهم دیگری را مطرح کنیم و آن منزلت و فضیلت معلم در نظام اجتماعی است. این سال‌ها در حالی وارد شروع آموزش مجدد مجازی می‌شویم که معلم ایرانی خسته‌تر از سال قبل است و معلمان برای تأمین زندگی خود مجبورند به شغل‌های دیگری در کنار کار معلمی بپردازند. برای درک پایگاه اجتماعی برخی مشاغل مثل معلمی، ملّت‌ها گاه هزینه‌های بسیار سنگین باید بپردازند. افراد جامعه در کنار هم تکمیل‌کننده هستند و کاش نقش هیچ‌کس کم‌رنگ و بی‌ارزش جلوه داده نشود. اجازه دهید کمی صریح بگویم. وضعیت معیشتی معلمان کشور بسیار بحرانی است. معلمان به شغل دوم و سوم روی آورده‌اند. تبعات معیشت معلمان برای کل کشور عزیزمان هزینه دارد. معلمی که در معیشت خود مانده، توان و روان بازیابی خود را ندارد و بااین‌حال با درنظرگرفتن تمام این مشکلات، معلمان کشورمان بسیار خوش درخشیده‌اند. سزاوار است حاکمیت قدر معلمان را بداند تا قدر او دانسته شود. معلمان عامل ثبات کشور در شاخص‌های توسعه در این روزگار بی‌ثباتی جهانی هستند. بزرگان ما گفتند و نوشتند و ما آموختیم و ما هم بدانیم که باید دست به دست هم بدهیم، ایران را بسازیم و تحویل نسل جوان آینده بدهیم. نسلی که گنج واقعی ایران هستند و سرمایه‌های واقعی. معلمان را دریابیم و وزارت آموزش‌وپرورش را ارج نهیم تا آینده ایران به شکوفایی و توسعه پایدار و مردمانی خلاق و بااخلاق گره بخورد. از همین‌جا در جایگاه معلم ریاضی در ایران به تمام همکارانم در سراسر کشور خسته نباشید می‌گویم و برایشان آرزوی پیشرفت دارم.

جهانی فکرکردن و منطقه‌ای یا موضعی عمل‌کردن جمله نغزی است که شاید کمابیش شنیده‌اید. در هر زمانی و به‌ویژه عصر حاضر که به عصر داده و اطلاعات شهره است، اندیشیدن نیاز به اطلاعات دارد و فکرکردن بدون اطلاعات و داده و تحلیل منطقی همان اندازه ناصواب است که داشتن اطلاعات و داده خام و پالایش‌نشده و بدون فکرکردن. برای اینکه جهانی یا حداقل کشوری و استانی فکر کنیم، نیاز به اطلاعات به‌روز و جهانی داریم. در راستای تفکر راهبردی، داشتن تصوری از کل بسیار اهمیت دارد. یعنی داشتن تصویری درست از جنگلی که در حال بررسی درختانش هستیم. کسانی که می‌توانند استراتژیک فکر کنند، برنامه‌ریزی کرده و عمل کنند، باید بتوانند تصور مناسبی از کل فرایند یا کل سیستم یا طرح کلی با دورنمای زمانی درست داشته باشند. هر جزئی باید بتواند خود را در کل بازتعریف کند و بنابراین کسب مهارت‌های لازم ضروری است. در این راستا ما به طرح و اصلاحات جدید آموزشی نیاز داریم. به دانش‌آموزان نباید چگونه قبول‌شدن را یاد دهیم بلکه باید به آنها روش برنامه‌ریزی، روش فکر‌کردن، روش تصمیم‌گیری اصولی و به‌موقع و مدیریت خودآموزی را یاد دهیم. برای ما باید این موضوع اهمیت داشته باشد که دانش‌آموزان بیاموزند چگونه فکر کنند، چگونه تصمیم بگیرند و چگونه متفاوت عمل کنند. متفاوت عمل‌کردن به معنای این است که دانش‌آموزان بیاموزند تقلیدگر نباشند و خود به حل مسئله بپردازند و سعی و خطا کنند. سال‌هاست که مدرسه با نام مدرسه زندگی تعریف شده است؛ یعنی شعار مدرسه زندگی است. شعار زیبا و فراگیری است. در کنار این تعریف زیبا، نیاز داریم مدرسه خلاق را تعریف کنیم. مدرسه خلاق جا و مکانی است که در آن نهاد خانواده و نهاد مدرسه دارای هم‌فکری، همدلی، هم‌آوایی و همبستگی هستند. همه افراد آن اعم از مدیر، معلمان، کادر اجرائی و نیز دانش‌آموزان و خانواده آنان با انگیزه و پرانرژی‌اند. همگی آمادگی پذیرش انجام کارهای جدید و نواندیشانه برای هرچه بهترکردن آموزش و پژوهش نهاد مدرسه هستند. این پذیرش باید امری مستقل از نوع مدرسه و نیز مابازای پول پرداختی پدران و مادران باشد. همه افراد شاغل در مدرسه به هدف‌ها، آرمان‌ها و پیشبرد مدرسه به عنوان یک سیستم تلاش کنند. در چنین مدرسه‌ای معلمان به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان آگاه‌اند و حس همکاری و همدلی با آنان دارند. همچنین محدودیت‌ها و مشکلات تک‌تک دانش‌آموزان را می‌دانند و نه‌تنها روادارانه رفتار می‌کنند بلکه همواره درصدد حل مشکل‌اند. معلمان دارای روش‌های نوین با طرح قابل اجرا برای تدریس هستند و از مهارت‌های تفکرگرا و فراشناختی استفاده می‌کنند. نهادی که بیشترین ساعات عمر انسان را در اختیار دارد، بسیار نقش‌آفرین است. اگر بخواهیم جان کلام را درباره مدرسه خلاق بگوییم، جایی است که شاگردان و معلمان در آنجا زندگی را با انرژی بالا و شادمانی سپری کرده و با مسائل واقعی زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بی‌شک خواهید پرسید چگونه خلاقیت را در دانش‌آموزان افزایش دهیم و تفکر خلاق را ایجاد کنیم؟ باید گفت در وهله نخست برای داشتن دانش‌آموزان خلاق ما به معلمان خلاق نیاز داریم، اما ممکن است موانعی جلوی خلاقیت آنها را بگیرد همچون تدریس تدافعی یا امتحانات خسته‌کننده و بی‌تأثیر و البته این روزها مشکلات معیشتی و اقتصادی را هم باید لحاظ کنیم. مهم‌تر از هر مسئله‌ای آنچه باعث خلاقیت در دانش‌آموزان می‌شود، یک کلاس پرسشگر است. جایی ‌که معلم و دانش‌آموزان پرسش‌های غیرمعمول و چالش‌برانگیز مطرح می‌کنند و پیوندهای جدید شکل می‌گیرد. افکار و نظریه‌ها به روش‌های مختلف دیداری و کلامی عرضه می‌شود. جایی که راهکارها و راه‌حل‌های تازه‌ای برای مسائل یافت می‌شود. نقش مهم معلمان در سلامت و رشد جامعه بر کسی پوشیده نیست. هر جامعه‌ای صلاح، اصلاح و توسعه خود را در چگونگی کار معلم می‌بیند و او را اولین و آخرین امید در تربیت و پرورش کودکان و نوجوانان و جوانان نسل آینده کشور می‌داند. معلم باید با دلسوزی و فداکاری از جان و دل زحمت بکشد تا نسلی تربیت‌شده و سالم به جامعه تحویل دهد. نظامی که امروزه بیشتر از سایر نظام‌ها در زمینه پرورش خلاقیت و نوآوری مسئولیت دارد، آموزش‌وپرورش است و معلم به عنوان یکی از مهم‌ترین اجزای تشکیل‌دهنده یک سازمان آموزشی، عامل اساسی در تقویت قوای خلاق دانش‌آموزان است. برای تقویت قوای خلاق دانش‌آموزان نخست باید با تغییر و تحول برنامه‌های سنتی و هدایت آموزش به سمت برنامه‌های خلاق، به غنی‌سازی محیط آموزشی و ارائه برنامه‌های خلاق پرداخت. ما با نسلی مواجه هستیم که باید میزان رشد هوشی و خلاق‌بودن آنها به نسل‌های قبل را دید و آن را به مسیر درست هدایت کرد. و باید دانست در مسیر تغییر، معلمان نقش بسزایی دارند چون دانش‌آموزان معلمان خود را انسان‌های مهمی تلقی می‌کنند پس درواقع بخش عمده‌ای از هدف‌های تربیتی و رفتاری دانش‌آموزان با رفتار، گفتار و عمل معلم تحقق می‌یابد. در اینجا باید موضوع مهم دیگری را مطرح کنیم و آن منزلت و فضیلت معلم در نظام اجتماعی است. این سال‌ها در حالی وارد شروع آموزش مجدد مجازی می‌شویم که معلم ایرانی خسته‌تر از سال قبل است و معلمان برای تأمین زندگی خود مجبورند به شغل‌های دیگری در کنار کار معلمی بپردازند. برای درک پایگاه اجتماعی برخی مشاغل مثل معلمی، ملّت‌ها گاه هزینه‌های بسیار سنگین باید بپردازند. افراد جامعه در کنار هم تکمیل‌کننده هستند و کاش نقش هیچ‌کس کم‌رنگ و بی‌ارزش جلوه داده نشود. اجازه دهید کمی صریح بگویم. وضعیت معیشتی معلمان کشور بسیار بحرانی است. معلمان به شغل دوم و سوم روی آورده‌اند. تبعات معیشت معلمان برای کل کشور عزیزمان هزینه دارد. معلمی که در معیشت خود مانده، توان و روان بازیابی خود را ندارد و بااین‌حال با درنظرگرفتن تمام این مشکلات، معلمان کشورمان بسیار خوش درخشیده‌اند. سزاوار است حاکمیت قدر معلمان را بداند تا قدر او دانسته شود. معلمان عامل ثبات کشور در شاخص‌های توسعه در این روزگار بی‌ثباتی جهانی هستند. بزرگان ما گفتند و نوشتند و ما آموختیم و ما هم بدانیم که باید دست به دست هم بدهیم، ایران را بسازیم و تحویل نسل جوان آینده بدهیم. نسلی که گنج واقعی ایران هستند و سرمایه‌های واقعی. معلمان را دریابیم و وزارت آموزش‌وپرورش را ارج نهیم تا آینده ایران به شکوفایی و توسعه پایدار و مردمانی خلاق و بااخلاق گره بخورد. از همین‌جا در جایگاه معلم ریاضی در ایران به تمام همکارانم در سراسر کشور خسته نباشید می‌گویم و برایشان آرزوی پیشرفت دارم.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها