نامه سرگشادهای به سازمان حفاظت محیط زیست - بخش اول
محیط زیست از رئیس جدید چه میخواهد؟
حسین آخانی. استاد دانشگاه تهران
بعد از کشوقوسهای فراوان سرانجام سازمان حفاظت محیط زیست هم رئیس خود را شناخت. یکی از آخرین مدیرانی که با آمدن دولت جدید سکاندارش را شناخت برای یکی از مهمترین سازمانهایی که متولی بخشی از تنشها و بحرانهای مهم این روزهای ایران است. سازمان حفاظت محیط زیست حداقل در چهار دهه گذشته به بدترین شکل ممکن اداره شده که دلیل بر این مدعا وضعیت بسیار نابسامان محیط زیست کشور است. به همین دلیل و با توجه به سابقه کاری خودم در آن سازمان و به خاطر دغدغههای حرفهای و محیطزیستی بهخصوص زوال تنوع زیستی ایران، لازم دانستم انتظارات خودم را از رئیس جدید این سازمان که مانند بنده معلمی در دانشگاه تهران است، بیان کنم.
1. من خوشحال شدم که شما تغییر در ساختار سازمان را سرلوحه برنامههای خود قرار دادهاید؛ ضرورت این کار از هر اقدامی بیشتر است. لطفا برای تغییر در ساختار حتما از همه صاحبنظران و همچنین از الگوهای موفق محیط زیست دنیا استفاده کنید و کار را به طور شفاف، در جلساتی که مردم آزادانه بتوانند درمورد کموکیف تغییرات مطلع شوند و نظر دهند، پیش ببرید. توجه داشته باشید که چون بخش عمده وظایف سازمان حفاظت محیط زیست نظارتی است، در تشکیلات جدید ایجاد یک سازمان حقوقی قوی و مستقل از دولت که بتواند ناظر بر اجرای قوانین باشد و متخلفان را مورد پیگرد قرار دهد، ضروری است.
2. در انتخاب مدیران، سعی کنید از کادر خودِ سازمان استفاده کنید. اگر به هر دلیلی مجبور به استفاده از کادر دیگر سازمانها شدید، ابتدا آن فرد را از نظر استخدامی به سازمان محیط زیست منتقل کنید و سپس به او پست مدیریتی بدهید. اگر نپذیرفت آن فرد به درد محیط زیست نمیخورد. از دولت مجوز بگیرید که حقوق آن فرد در سازمان محیط زیست برابر حقوق قبلیاش باشد تا بهانهای نداشته باشد. کاری کنید که کادر تخصصی سازمان چنان قوی شود که در دور بعدی، رئیس سازمان از میان کارشناسان، متخصصان و مدیران خود سازمان انتخاب شود.
3. شما نیک میدانید که تنوع زیستی ایران بهسرعت در حال زوال است. من در تجربه سه دهه کار تخصصی خود، گیاهان زیادی را میشناسم که از طبیعت ایران حذف شدهاند. این زوال دلایل کاملا مشخصی دارد که از آن میان تغییر کاربری اراضی، چرای بیرویه، تغییرات شگرف در ساختار هیدرولوژیکی کشور ناشی از سدسازی و احداث چاههای بسیار، و اخیرا نیز افزایش دمای جهانی است. برای کمکردن سرعت انقراض گونهها چند اقدام جدی ضرورت دارد:
1-3. کشور به تهیه لیست قرمز گیاهان و جانوران در سه سطح جهانی، ملی و استانی، و طبقهبندی گونهها بر پایه معیارهای IUCN نیاز دارد. این یک پروژه ملی بزرگ است که بایستی توسط همه محققان داخلی با همکاری همکاران خارجی انجام شود. من این موضوع را در جلسهای با آقای دکتر کلانتری و همچنین با آقای دکتر زند دبیر محترم کنوانسیون تنوع زیستی در میان گذاشتم ولی تا به حال به آن توجهی نشده است. تا زمانی که چنین ارزیابیای صورت نگیرد، در ارزیابیهای زیستمحیطی نمیتوان با سند مانع اجرای پروژههای منجر به انقراض گونهها شد.
2-3. جنابعالی میدانید که گونههای مهاجم یکی از پنج عامل مهم انقراض گونهها در جهان هستند. متأسفانه کشور ما نهاد یا تشکیلاتی جهت مقابله مؤثر با موج ورود گونههای گیاهی و جانوری مهاجم ندارد. بسیار تأسفآور است که گونههای خارجی بدون مجوز وارد کشور و بهراحتی تکثیر و تبلیغ میشوند و تاکنون کسی به خاطر این تخلف آشکار به مراجع قانونی معرفی نشده است. نمونه بارز ورود گونههای گیاهی مهاجم، درختان پالوونیا، کهور آمریکایی و سنبل آبی است و از گونههای جانوری میتوان به ماهی تیلاپیا و حلزون زینتی که افرادی آنها را وارد و تبلیغ میکنند، اشاره کرد. سگ و گربههای ولگرد نیز به جانوران مهاجم بدل شدهاند. در کجای دنیا میتوان چنین رفتارهای عجیبی در شکلگیری تیمهای غذارسانی به سگ و گربه را دید؟! این تیمها در هر جایی فعالیت میکنند و تتمه حیات وحش را به خطر انداخته و سلامت محیط زیست و امنیت و بهداشت کشور را تهدید میکنند و کسی هم جرئت اعتراض به آنها را ندارد.
پیشنهاد من تشکیل یک نهاد قوی زیر نظر سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری سایر دستگاهها برای مقابله با ورود گونههای مهاجم و جمعآوری و آزادکردن طبیعت ایران از اشغال آنهاست.
3-3. در سالهای اخیر آتشسوزیهایی که گاه به نظر سازماندهیشده میرسند، هزاران هکتار از جنگلها و مراتع را به تلی از خاکستر تبدیل کرده است. خوشبختانه این مسئله دغدغه حضرتعالی نیز هست. لازم است این موضوع را در سطح دولت پیگیری کنید و دو اقدام جدی را انجام دهید: اول آنکه یک ناوگان مجهز اطفای حریق ایجاد شود و دوم، موضوع روشنکردن آتش در محیطهای طبیعی بهعنوان یک اقدام مجرمانه تعریف شود. من بارها در جنگلهای شمال و حتی در پارکهای ملی دیدهام که مسافران آتش برپا میکنند و محیطبانان و جنگلبانان نمیتوانند با این افراد برخورد کنند. ضرورت دارد پیگیری جدی اطلاعاتی برای شناسایی مسببان و مجازات آتشافروزان صورت گیرد و اختیار جریمه یا دستگیرکردن افراد خاطی بهعنوان ضابطین دادگستری ممکن شود.
4-3. انجام اصلاحاتی در تعریف مناطق حفاظتشده که همچنان براساس طبقهبندی قدیمیِ معروف به «مناطق چهارگانه» است، از ضرورتهای امروز است. لازم است سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری سازمان جنگلها و مراتع و شهرداریها همه اراضی ملی را تحت یکی از گروههای حفاظتی مطابق تعریفهای IUCN درآورد. یکی از مهمترین اقدامات، ایجاد «مناطق حفاظتشده شهری و پیرامونِ شهری» و احیای طبیعی فضاهای سالم است تا بخشی از تنوع زیستی باقیمانده در محیطهای انسانی حفظ شود و مردم با تنوع زیستی آشنا شوند. در این زمینه، به جای ایجاد پارکهایی که با گیاهان آببر و خارجی ایجاد شدهاند، باید استفاده از گیاهان بومی مورد توجه قرار گیرد. من به سهم خود سالهاست که برای ایجاد چنین مناطقی تلاش میکنم. برای مثال اشاره میکنم به «پارک طبیعت پردیسان» که از مهمترین مناطق طبیعی شهر تهران است؛ براساس دو دهه تحقیقات من و همکارانم، این پارک دارای 530 گونه گیاهی است. خوشبختانه شورای شهر تهران حفظ این پارک را بهعنوان میراث طبیعی شهری به تصویب رسانده است. این مصوبه کمک خوبی برای اقدام آن سازمان در ایجاد نخستین منطقه حفاظتشده شهری میکند و من آمادگی خود
را برای بهنتیجهرساندن این کار، بدون هیچ چشمداشت مادی اعلام میکنم. در همین راستا حفاظت از کوهستان توچال بهعنوان یک گنجینه ژنتیکی برای تهران از کوهخواری، چرای بیرویه، حضور سگهای ولگرد و کوهپیمایی غیرمسئولانه ضرورت دارد.
بعد از کشوقوسهای فراوان سرانجام سازمان حفاظت محیط زیست هم رئیس خود را شناخت. یکی از آخرین مدیرانی که با آمدن دولت جدید سکاندارش را شناخت برای یکی از مهمترین سازمانهایی که متولی بخشی از تنشها و بحرانهای مهم این روزهای ایران است. سازمان حفاظت محیط زیست حداقل در چهار دهه گذشته به بدترین شکل ممکن اداره شده که دلیل بر این مدعا وضعیت بسیار نابسامان محیط زیست کشور است. به همین دلیل و با توجه به سابقه کاری خودم در آن سازمان و به خاطر دغدغههای حرفهای و محیطزیستی بهخصوص زوال تنوع زیستی ایران، لازم دانستم انتظارات خودم را از رئیس جدید این سازمان که مانند بنده معلمی در دانشگاه تهران است، بیان کنم.
1. من خوشحال شدم که شما تغییر در ساختار سازمان را سرلوحه برنامههای خود قرار دادهاید؛ ضرورت این کار از هر اقدامی بیشتر است. لطفا برای تغییر در ساختار حتما از همه صاحبنظران و همچنین از الگوهای موفق محیط زیست دنیا استفاده کنید و کار را به طور شفاف، در جلساتی که مردم آزادانه بتوانند درمورد کموکیف تغییرات مطلع شوند و نظر دهند، پیش ببرید. توجه داشته باشید که چون بخش عمده وظایف سازمان حفاظت محیط زیست نظارتی است، در تشکیلات جدید ایجاد یک سازمان حقوقی قوی و مستقل از دولت که بتواند ناظر بر اجرای قوانین باشد و متخلفان را مورد پیگرد قرار دهد، ضروری است.
2. در انتخاب مدیران، سعی کنید از کادر خودِ سازمان استفاده کنید. اگر به هر دلیلی مجبور به استفاده از کادر دیگر سازمانها شدید، ابتدا آن فرد را از نظر استخدامی به سازمان محیط زیست منتقل کنید و سپس به او پست مدیریتی بدهید. اگر نپذیرفت آن فرد به درد محیط زیست نمیخورد. از دولت مجوز بگیرید که حقوق آن فرد در سازمان محیط زیست برابر حقوق قبلیاش باشد تا بهانهای نداشته باشد. کاری کنید که کادر تخصصی سازمان چنان قوی شود که در دور بعدی، رئیس سازمان از میان کارشناسان، متخصصان و مدیران خود سازمان انتخاب شود.
3. شما نیک میدانید که تنوع زیستی ایران بهسرعت در حال زوال است. من در تجربه سه دهه کار تخصصی خود، گیاهان زیادی را میشناسم که از طبیعت ایران حذف شدهاند. این زوال دلایل کاملا مشخصی دارد که از آن میان تغییر کاربری اراضی، چرای بیرویه، تغییرات شگرف در ساختار هیدرولوژیکی کشور ناشی از سدسازی و احداث چاههای بسیار، و اخیرا نیز افزایش دمای جهانی است. برای کمکردن سرعت انقراض گونهها چند اقدام جدی ضرورت دارد:
1-3. کشور به تهیه لیست قرمز گیاهان و جانوران در سه سطح جهانی، ملی و استانی، و طبقهبندی گونهها بر پایه معیارهای IUCN نیاز دارد. این یک پروژه ملی بزرگ است که بایستی توسط همه محققان داخلی با همکاری همکاران خارجی انجام شود. من این موضوع را در جلسهای با آقای دکتر کلانتری و همچنین با آقای دکتر زند دبیر محترم کنوانسیون تنوع زیستی در میان گذاشتم ولی تا به حال به آن توجهی نشده است. تا زمانی که چنین ارزیابیای صورت نگیرد، در ارزیابیهای زیستمحیطی نمیتوان با سند مانع اجرای پروژههای منجر به انقراض گونهها شد.
2-3. جنابعالی میدانید که گونههای مهاجم یکی از پنج عامل مهم انقراض گونهها در جهان هستند. متأسفانه کشور ما نهاد یا تشکیلاتی جهت مقابله مؤثر با موج ورود گونههای گیاهی و جانوری مهاجم ندارد. بسیار تأسفآور است که گونههای خارجی بدون مجوز وارد کشور و بهراحتی تکثیر و تبلیغ میشوند و تاکنون کسی به خاطر این تخلف آشکار به مراجع قانونی معرفی نشده است. نمونه بارز ورود گونههای گیاهی مهاجم، درختان پالوونیا، کهور آمریکایی و سنبل آبی است و از گونههای جانوری میتوان به ماهی تیلاپیا و حلزون زینتی که افرادی آنها را وارد و تبلیغ میکنند، اشاره کرد. سگ و گربههای ولگرد نیز به جانوران مهاجم بدل شدهاند. در کجای دنیا میتوان چنین رفتارهای عجیبی در شکلگیری تیمهای غذارسانی به سگ و گربه را دید؟! این تیمها در هر جایی فعالیت میکنند و تتمه حیات وحش را به خطر انداخته و سلامت محیط زیست و امنیت و بهداشت کشور را تهدید میکنند و کسی هم جرئت اعتراض به آنها را ندارد.
پیشنهاد من تشکیل یک نهاد قوی زیر نظر سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری سایر دستگاهها برای مقابله با ورود گونههای مهاجم و جمعآوری و آزادکردن طبیعت ایران از اشغال آنهاست.
3-3. در سالهای اخیر آتشسوزیهایی که گاه به نظر سازماندهیشده میرسند، هزاران هکتار از جنگلها و مراتع را به تلی از خاکستر تبدیل کرده است. خوشبختانه این مسئله دغدغه حضرتعالی نیز هست. لازم است این موضوع را در سطح دولت پیگیری کنید و دو اقدام جدی را انجام دهید: اول آنکه یک ناوگان مجهز اطفای حریق ایجاد شود و دوم، موضوع روشنکردن آتش در محیطهای طبیعی بهعنوان یک اقدام مجرمانه تعریف شود. من بارها در جنگلهای شمال و حتی در پارکهای ملی دیدهام که مسافران آتش برپا میکنند و محیطبانان و جنگلبانان نمیتوانند با این افراد برخورد کنند. ضرورت دارد پیگیری جدی اطلاعاتی برای شناسایی مسببان و مجازات آتشافروزان صورت گیرد و اختیار جریمه یا دستگیرکردن افراد خاطی بهعنوان ضابطین دادگستری ممکن شود.
4-3. انجام اصلاحاتی در تعریف مناطق حفاظتشده که همچنان براساس طبقهبندی قدیمیِ معروف به «مناطق چهارگانه» است، از ضرورتهای امروز است. لازم است سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری سازمان جنگلها و مراتع و شهرداریها همه اراضی ملی را تحت یکی از گروههای حفاظتی مطابق تعریفهای IUCN درآورد. یکی از مهمترین اقدامات، ایجاد «مناطق حفاظتشده شهری و پیرامونِ شهری» و احیای طبیعی فضاهای سالم است تا بخشی از تنوع زیستی باقیمانده در محیطهای انسانی حفظ شود و مردم با تنوع زیستی آشنا شوند. در این زمینه، به جای ایجاد پارکهایی که با گیاهان آببر و خارجی ایجاد شدهاند، باید استفاده از گیاهان بومی مورد توجه قرار گیرد. من به سهم خود سالهاست که برای ایجاد چنین مناطقی تلاش میکنم. برای مثال اشاره میکنم به «پارک طبیعت پردیسان» که از مهمترین مناطق طبیعی شهر تهران است؛ براساس دو دهه تحقیقات من و همکارانم، این پارک دارای 530 گونه گیاهی است. خوشبختانه شورای شهر تهران حفظ این پارک را بهعنوان میراث طبیعی شهری به تصویب رسانده است. این مصوبه کمک خوبی برای اقدام آن سازمان در ایجاد نخستین منطقه حفاظتشده شهری میکند و من آمادگی خود
را برای بهنتیجهرساندن این کار، بدون هیچ چشمداشت مادی اعلام میکنم. در همین راستا حفاظت از کوهستان توچال بهعنوان یک گنجینه ژنتیکی برای تهران از کوهخواری، چرای بیرویه، حضور سگهای ولگرد و کوهپیمایی غیرمسئولانه ضرورت دارد.