|

دو شاهکار قرن بیستمی

شرق: «گتسبی بزرگ» از مشهورترین رمان‌های قرن بیستم ادبیات آمریکا است که تا امروز نسخه‌های بسیاری از آن فروش رفته و بارها به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. در ایران هم کریم امامی چند دهه پیش این رمان را به فارسی برگرداند و پس از آن چندین ترجمه دیگر از این رمان منتشر شد. رضا رضایی نیز چند سال پیش ترجمه مجددی از این رمان در نشر ماهی منتشر کرد که تا امروز چندین‌بار تجدیدچاپ شده و اخیرا بار دیگر بازچاپ شده است. «گتسبی بزرگ» روایتی است از دهه بیست آمریکا و در ماجرای رمان با مرد ثروتمندی روبه‌روییم که درآمد روزانه خود را از راه تولید و فروش مشروبات الکلی به دست می‌آورد آن‌هم در دوره‌ای که فروش این محصولات در آمریکا منع شده است. «گتسبی بزرگ» داستان عشقی بی‌ثمر است و آمریکای ثروتمند پس از جنگ جهانی اول را به تصویر می‌کشد. گتسبی مردی خودساخته است که مهم‌ترین اشتباهش اصرار بر آرزویی محال است. رمان این‌طور آغاز می‌شود: «در سال‌هایی که جوان‌تر و زودرنج‌تر بودم، پدرم نصیحتی به من کرد که هنوز آن را در ذهنم مرور می‌کنم. پدرم گفته بود: هروقت دیدی که می‌خوای از کسی ایراد بگیری فقط یادت باشه که آدم‌های دنیا همه این موقعیت‌ها رو نداشتن که تو داری. چیزی بیشتر از این نگفته بود ولی ما همیشه با کمترین کلمات منظورمان را خوب می‌رساندیم‌ و من می‌فهمیدم که پدرم منظورش خیلی بیشتر از همین یک جمله بوده. در نتیجه، من عادت کرده‌ام که قضاوت‌هایم را توی دلم نگه دارم و همین خصوصیت باعث شده که باطن عجیب و غریب خیلی از آدم‌ها برایم رو بشود و در‌عین‌حال گرفتار آدم‌های پرچانه کارکشته‌ای هم بشوم». بسیاری از نویسندگان و منتقدان به ستایش از این رمان فیتز جرالد پرداخته‌اند اگرچه ارزش و جایگاه اصلی رمان سال‌ها پس از انتشارش مشخص شد. رضایی به ضمیمه رمان، جستاری از اسکات دانلدسن درباره «گتسبی بزرگ» ترجمه کرده که در بخشی از آن می‌خوانیم: «تی. اس. الیوت هنگامی که می‌نوشت گتسبی بزرگ نخستین گامی است که داستان آمریکایی بعد از هنری جیمز برداشته است، درواقع اسکات فیتز جرالد و هنری جیمز را دو رمان‌نویس اجتماعی می‌دانست که در آثار آنها صحبت بر سر تقابل بی‌تجربگی و تجربه است، یعنی تقابل کسانی که محدودیت‌های ساختگی را نقض می‌کنند و کسانی که لفاف اوضاع‌و‌احوال را به رسمیت می‌شناسند و برای آن حرمت قائل‌اند، تقابل فرد استقلال‌طلب و جامعه مهارکننده فرد. اسکات فیتز جرالد نیز مانند هنری جیمز می‌فهمید که استقلال‌طلبی از ابتدا محکوم به شکست است. شخصیت‌های فیتز جرالد البته برای استقلال خود شاید تلاش کنند‌ اما نمی‌توانند قیدوبندها را دور بریزند و همه‌چیز را از نو شروع کنند. این درسی است (یا یکی از درس‌هایی) که رمان گتسبی بزرگ به ما می‌دهد».
«عقاید یک دلقک» اثر هاینریش بل از دیگر رمان‌های مشهور قرن‌بیستمی ادبیات جهانی است که تاکنون چندین‌بار با ترجمه‌های مختلف به فارسی منتشر شده و در میان رمان‌‌خوان‌های ایرانی اثری بسیار محبوب به‌شمار می‌رود. یکی از ترجمه‌های این رمان، توسط سپاس ریوندی در نشر ماهی منتشر شده که این نیز اخیرا در همین نشر بازچاپ شده است. هاینریش بل از مهم‌ترین نویسندگان آلمان پس از جنگ جهانی دوم است. اوضاع اجتماعی نه‌چندان خوب آلمان پس از جنگ و نسلی از مردم آلمان که دوران هیتلر را از سر گذرانده و آن دوران با همه پیامدهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی‌اش بر روح و روان و زندگی روزمره‌شان تأثیری عمیق به جا گذاشته درونمایه بسیاری از آثار هاینریش بل است. این ویژگی در «عقاید یک دلقک » هم وجود دارد؛ رمانی که این‌طور آغاز می‌شود: «هوا دیگر تاریک شده بود که به بن رسیدم. خودم را مجبور کردم هنگام ورودم دوباره به آن آیین همیشگی و ناخودآگاهی تن ندهم که در طول پنج سال متمادی سفر شکل گرفته بود: از پله‌های سکوی عزیمت پایین‌آمدن، از پله‌های سکو بالا‌رفتن، ساک سفری را زمین گذاشتن، بلیت را از جیب پالتو درآوردن، ساک سفری را برداشتن، بلیت را تحویل‌دادن، خریدن روزنامه عصر از دکه، بیرون‌رفتن و تاکسی‌گرفتن. پنج سال تمام، کمابیش هر‌روز، از جایی عزیمت کرده و به جایی وارد شده بودم. صبح‌ها از پله‌های ایستگاه راه‌آهن بالا و پایین می‌رفتم و عصرها پایین و بالا...». هاینریش بل در «عقاید یک دلقک» شرایط آلمان پس از جنگ و آدم‌های این دوره خاص از حیات اجتماعی مردم آلمان را بازتاب داده است. راوی این رمان دلقکی است تنها به نام هانس که معشوقه‌اش او را ترک کرده است. هانس اکنون دچار یک بحران روحی عمیق است. افکار و عقاید او با باورهای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، در تعارض است و در جای‌جای رمان در قالب مونولوگ هانس با این تعارض مواجه می‌شویم. او وارد شهر بن، محل زندگی‌اش، می‌شود در‌حالی‌که به لحاظ روحی سخت آسیب دیده و پولی هم در بساط ندارد. «عقاید یک دلقک» در سال ۱۹۶۳ نوشته شده است. منتقدان ادبی معتقدند که این کتاب، روایتگر وضعیت جامعه آلمان در سال‌های پس از جنگ و تحت تأثیر هیتلر است. در بخشی دیگر از رمان می‌خوانیم: «برای اندازه‌گیری مسافت ایستگاه تا هتل و هتل تا ایستگاه معیاری هست: تاکسی‌متر. از ایستگاه راه‌آهن: دو مارک، سه مارک،‌ چهار مارک‌و‌نیم. از وقتی ماری رفته است، گاهی ریتمم را از دست می‌دهم؛ گاه حتی هتل و ایستگاه را با‌هم اشتباه می‌گیرم. با دستپاچگی مقابل دربان هتل دنبال بلیت می‌گردم یا از متصدی بلیت شماره اتاقم را می‌پرسم. چیزی که لابد نامش سرنوشت است مدام شغلم و وضعیتم را به من یادآوری می‌کند. من دلقک هستم».

شرق: «گتسبی بزرگ» از مشهورترین رمان‌های قرن بیستم ادبیات آمریکا است که تا امروز نسخه‌های بسیاری از آن فروش رفته و بارها به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. در ایران هم کریم امامی چند دهه پیش این رمان را به فارسی برگرداند و پس از آن چندین ترجمه دیگر از این رمان منتشر شد. رضا رضایی نیز چند سال پیش ترجمه مجددی از این رمان در نشر ماهی منتشر کرد که تا امروز چندین‌بار تجدیدچاپ شده و اخیرا بار دیگر بازچاپ شده است. «گتسبی بزرگ» روایتی است از دهه بیست آمریکا و در ماجرای رمان با مرد ثروتمندی روبه‌روییم که درآمد روزانه خود را از راه تولید و فروش مشروبات الکلی به دست می‌آورد آن‌هم در دوره‌ای که فروش این محصولات در آمریکا منع شده است. «گتسبی بزرگ» داستان عشقی بی‌ثمر است و آمریکای ثروتمند پس از جنگ جهانی اول را به تصویر می‌کشد. گتسبی مردی خودساخته است که مهم‌ترین اشتباهش اصرار بر آرزویی محال است. رمان این‌طور آغاز می‌شود: «در سال‌هایی که جوان‌تر و زودرنج‌تر بودم، پدرم نصیحتی به من کرد که هنوز آن را در ذهنم مرور می‌کنم. پدرم گفته بود: هروقت دیدی که می‌خوای از کسی ایراد بگیری فقط یادت باشه که آدم‌های دنیا همه این موقعیت‌ها رو نداشتن که تو داری. چیزی بیشتر از این نگفته بود ولی ما همیشه با کمترین کلمات منظورمان را خوب می‌رساندیم‌ و من می‌فهمیدم که پدرم منظورش خیلی بیشتر از همین یک جمله بوده. در نتیجه، من عادت کرده‌ام که قضاوت‌هایم را توی دلم نگه دارم و همین خصوصیت باعث شده که باطن عجیب و غریب خیلی از آدم‌ها برایم رو بشود و در‌عین‌حال گرفتار آدم‌های پرچانه کارکشته‌ای هم بشوم». بسیاری از نویسندگان و منتقدان به ستایش از این رمان فیتز جرالد پرداخته‌اند اگرچه ارزش و جایگاه اصلی رمان سال‌ها پس از انتشارش مشخص شد. رضایی به ضمیمه رمان، جستاری از اسکات دانلدسن درباره «گتسبی بزرگ» ترجمه کرده که در بخشی از آن می‌خوانیم: «تی. اس. الیوت هنگامی که می‌نوشت گتسبی بزرگ نخستین گامی است که داستان آمریکایی بعد از هنری جیمز برداشته است، درواقع اسکات فیتز جرالد و هنری جیمز را دو رمان‌نویس اجتماعی می‌دانست که در آثار آنها صحبت بر سر تقابل بی‌تجربگی و تجربه است، یعنی تقابل کسانی که محدودیت‌های ساختگی را نقض می‌کنند و کسانی که لفاف اوضاع‌و‌احوال را به رسمیت می‌شناسند و برای آن حرمت قائل‌اند، تقابل فرد استقلال‌طلب و جامعه مهارکننده فرد. اسکات فیتز جرالد نیز مانند هنری جیمز می‌فهمید که استقلال‌طلبی از ابتدا محکوم به شکست است. شخصیت‌های فیتز جرالد البته برای استقلال خود شاید تلاش کنند‌ اما نمی‌توانند قیدوبندها را دور بریزند و همه‌چیز را از نو شروع کنند. این درسی است (یا یکی از درس‌هایی) که رمان گتسبی بزرگ به ما می‌دهد».
«عقاید یک دلقک» اثر هاینریش بل از دیگر رمان‌های مشهور قرن‌بیستمی ادبیات جهانی است که تاکنون چندین‌بار با ترجمه‌های مختلف به فارسی منتشر شده و در میان رمان‌‌خوان‌های ایرانی اثری بسیار محبوب به‌شمار می‌رود. یکی از ترجمه‌های این رمان، توسط سپاس ریوندی در نشر ماهی منتشر شده که این نیز اخیرا در همین نشر بازچاپ شده است. هاینریش بل از مهم‌ترین نویسندگان آلمان پس از جنگ جهانی دوم است. اوضاع اجتماعی نه‌چندان خوب آلمان پس از جنگ و نسلی از مردم آلمان که دوران هیتلر را از سر گذرانده و آن دوران با همه پیامدهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی‌اش بر روح و روان و زندگی روزمره‌شان تأثیری عمیق به جا گذاشته درونمایه بسیاری از آثار هاینریش بل است. این ویژگی در «عقاید یک دلقک » هم وجود دارد؛ رمانی که این‌طور آغاز می‌شود: «هوا دیگر تاریک شده بود که به بن رسیدم. خودم را مجبور کردم هنگام ورودم دوباره به آن آیین همیشگی و ناخودآگاهی تن ندهم که در طول پنج سال متمادی سفر شکل گرفته بود: از پله‌های سکوی عزیمت پایین‌آمدن، از پله‌های سکو بالا‌رفتن، ساک سفری را زمین گذاشتن، بلیت را از جیب پالتو درآوردن، ساک سفری را برداشتن، بلیت را تحویل‌دادن، خریدن روزنامه عصر از دکه، بیرون‌رفتن و تاکسی‌گرفتن. پنج سال تمام، کمابیش هر‌روز، از جایی عزیمت کرده و به جایی وارد شده بودم. صبح‌ها از پله‌های ایستگاه راه‌آهن بالا و پایین می‌رفتم و عصرها پایین و بالا...». هاینریش بل در «عقاید یک دلقک» شرایط آلمان پس از جنگ و آدم‌های این دوره خاص از حیات اجتماعی مردم آلمان را بازتاب داده است. راوی این رمان دلقکی است تنها به نام هانس که معشوقه‌اش او را ترک کرده است. هانس اکنون دچار یک بحران روحی عمیق است. افکار و عقاید او با باورهای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، در تعارض است و در جای‌جای رمان در قالب مونولوگ هانس با این تعارض مواجه می‌شویم. او وارد شهر بن، محل زندگی‌اش، می‌شود در‌حالی‌که به لحاظ روحی سخت آسیب دیده و پولی هم در بساط ندارد. «عقاید یک دلقک» در سال ۱۹۶۳ نوشته شده است. منتقدان ادبی معتقدند که این کتاب، روایتگر وضعیت جامعه آلمان در سال‌های پس از جنگ و تحت تأثیر هیتلر است. در بخشی دیگر از رمان می‌خوانیم: «برای اندازه‌گیری مسافت ایستگاه تا هتل و هتل تا ایستگاه معیاری هست: تاکسی‌متر. از ایستگاه راه‌آهن: دو مارک، سه مارک،‌ چهار مارک‌و‌نیم. از وقتی ماری رفته است، گاهی ریتمم را از دست می‌دهم؛ گاه حتی هتل و ایستگاه را با‌هم اشتباه می‌گیرم. با دستپاچگی مقابل دربان هتل دنبال بلیت می‌گردم یا از متصدی بلیت شماره اتاقم را می‌پرسم. چیزی که لابد نامش سرنوشت است مدام شغلم و وضعیتم را به من یادآوری می‌کند. من دلقک هستم».

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها