|

قلمروی عمومی، عرصه‌ عدالت شهری

شبنم رحمتی.سردبیر شهرنوشت

ایده‌ «عدالت» در مدیریت شهری یکی از پیشنهادهایی بود که پیروز حناچی در روزهای آغاز به کارش در سمت شهردار تهران مطرح کرد. اراده و اصرار او بر این ایده را می‌شد در شعار اصلی برنامه‌اش نیز پی گرفت: «تهران شهری برای همه». اما نمود این ضرورت شاید آنجا بر همه عیان شد که در دل آن بحث «توسعه‌ قلمروی عمومی شهری» پررنگ‌تر از گذشته به میان آمد. بحثی که پیشینه‌اش به دوره‌ حضور حناچی در معاونت شهرسازی و معماری بازمی‌گشت و حالا به بهانه‌های متفاوت دوباره در صحبت‌های آقای شهردار تکرار می‌شد؛ چه آنجا که زیر عنوان توسعه‌ قلمروی حمل‌و‌نقل شهری حق پیاده‌ها را در اولویت قرار داد و بر ضرورت پیاده‌روها و فضاهای توقف و پرسه اصرار ورزید، چه در جلوگیری و هشدار درباره‌ تخریب شهر و چه در ترمیم فضاهای قوام‌دهنده‌ زیست شهری. بازپس‌گیری میدان هفت‌تیر که در تصرف فعالیت‌های به‌ظاهر عمرانی درآمده بود و بهره‌برداری دیگرگونه‌ از آن به نفع عموم مردم و به معنایی ایجاد ایستگاهی در راستای مکث و پرسه و تسهیل تجربه‌ برخورد چهره به چهره‌ شهروندان یکی از اقدامات منحصربه‌فرد در همین راستا بود که توانست به عزم موجود صورتی عینی بپوشاند.

اما قلمرو عمومی شهر چیست؟ مصادیق آن چگونه طبقه‌بندی می‌شود؟ چه معیارهایی حکم سنجه را در ارزش‌گذاری مدل‌های توسعه بازی می‌کنند؟ اینها فقط بخشی از سؤال‌های موجود است. ترانه یلدا، سیدمحمد بهشتی و محمدکریم آسایش در این فرصت به این پرسش‌ها پاسخ داده‌اند.
«فضاهای عمومی فضاهای قابل دسترس و چندمنظوره‌اند که از قلمروهای انحصاری خانوار و فرد متمایزند. از دیدگاه‌های هنجاری، این فضاها اگر توسط مسئولان دولتی ایجاد و مدیریت شوند عمومی تلقی می‌شوند؛ به طوری که کل مردم را مخاطب قرار داده و به روی همه باز بوده و توسط همه‌ اعضای جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرند».
این جملات را پرفسور علی مدنی‌پور، استاد طراحی شهری دانشگاه نیوکاسل در کتاب درخشانش «فضاهای عمومی و خصوصی شهری» در تشریح فضاهای عمومی نوشته است. ترانه یلدا، معمار و شهرساز برجسته‌ معاصر، شرط بهره‌گیری همه‌ شهروندان از این فضا را فارغ از تمایزهایشان کلیدی‌ترین وجه ماجرا می‌داند و معتقد است مدل توسعه‌ قلمروی عمومی در هر شهر وابسته به امکان‌های ذاتی آن از دیگر شهرها متفاوت است: «نوع حضور در مکان‌ها و قلمروهای عمومی در شهرهای مختلف با هم فرق می‌کند. امکانات ذاتی تهران از منظر عرصه‌ فضاهای عمومی در مقایسه با دیگر شهرهای ایران شاید از همه بیشتر باشد؛ وجود رود-دره‌های تهران امکان فوق‌العاده‌ای‌ است یا هوای خوب این شهر. پاییز و بهار تهران را هیچ شهری در ایران ندارد. اتفاقا محورهای اکولوژیک تهران محور طرح جامع هم قرار داده شده‌اند؛ طرحی که شهرداری تهران در تهیه آن سهیم بود. اما بعدا آن را نادیده گرفت. محورهای اصلی کالبدی طرح جامع همین رودخانه‌هاست؛ یعنی رودخانه‌های درکه و دربند، رودخانه‌های فرحزاد و کن و دارآباد. محورهایی که قرار بوده شهرداری‌ها با فاکتورهای اکولوژیک به آنها توجه کنند و آنها را طبیعی نگه‌ دارند، تا در کنارش موقعیت حضور مردم وجود داشته باشد؛ اما نه به صورتی که خود این محورها خراب شود و از شکل طبیعی‌شان خارج شود».
یلدا، رودخانه‌ای که از شمال تا جنوب تهران کشیده شده را بزرگ‌ترین سرمایه در این مسیر می‌داند. او با تأکید بر محورهای اکولوژیک رابطه‌ عمودی را از گذشته تهران پی می‌گیرد و اضافه می‌کند: «تلاش‌ها برای قلمروهای عمومی در ایجاد فضای سبز و پارک خلاصه شده، اما باید در نظر گرفت که بعضی از فضاها می‌تواند پارک نباشد؛ رودخانه باشد و رودکناران آن. ارتباط تهران در سابقه‌ خود نیز عمودی بوده است. یعنی قبل از اینکه تمام سطح تهران تبدیل به بافت شهری شود در محور عمودی خود جریان داشته و هنوز که هنوز است این محور عمودی ارتباط قوی‌تری دارد تا ارتباطات شرقی و غربی. اصلا این شهر شمالی-جنوبی کار می‌کند. این رود-دره‌ها امتدادشان از شمال تا جنوب شهر کشیده می‌شود».
محمدکریم آسایش، کنشگر و پژوهشگر شهری اما نظر دیگری دارد. او با انتقاد به کلان‌نگری و طرح اولویت‌بخشی به سطوح خرد و فضاهای کم‌برخوردار در توسعه قلمروهای عمومی، عنوان می‌کند که موفقیت پروژه‌های کلان در گرو پروژه‌های کوچک است: «فضاهای عمومی فضاهای خاص نشان‌گذاری‌شده در شهر نیستند، بلکه پیاده‌روها، کوچه‌ها، خیابان‌ها، خرده‌فضاهای محلی، همه اینها فضاهای عمومی شهری‌اند و برای مثال شناسایی و بهسازی فضاهای بی‌دفاع، ناامن و نقاط کور که در بند 2 ماده 69 برنامه سوم شهرداری آمده، اقدامی در جهت گسترش و تقویت فضاهای عمومی است و اتفاقا به دلیل خصلت عمدتا محلی‌تر آن، یک اقدام پایه‌ای است». او احیای طرح «کاهش خطرپذیری فضاهای شهری برای بانوان» را یکی از این اقدامات می‌داند و پیگیری آن را پیشنهاد می‌دهد: «در این طرح که به صورت مشارکتی توسط زنان محله، فضاها و نقاط بی‌دفاع و ناامن شناسایی می‌شد، عوامل ایجاد مخاطره در فضاهای شهری برای زنان کشف می‌شد و در نهایت به شکلی مشارکتی، طرح‌هایی برای حل آنها طراحی مي‌شد و در حدی که اعتبار تخصیص می‌یافت یا امکان جذب حمایت‌های مالی بود، اجرا نیز می‌شد که اکنون نیز می‌توان از ظرفیت آن برای تحقق همین بند 2 ماده 69 برنامه سوم شهرداری در راستای دستیابی به شهر امن بهره برد».
توسعه‌ قلمروهای عمومی اما مشخصا با یک اتفاق ویژه همراه بود. میدانگاه هفت‌تیر پس از سال‌ها افتتاح شد. میدانگاهی که در یکی از کلیدی‌ترین نقاط شهر حالا وظیفه‌ مهمی در راستای توسعه‌ فضاهای عمومی و حق شهر ایفا می‌کند. کارشناسان حوزه‌ مطالعات شهری با اذعان بر این نکته اما پیشنهاداتی را برای ارتقای وضعیت حاضر این میدانگاه مطرح می‌کنند. سیدمحمد بهشتی با استقبال از رویکرد شهرداری درباره‌ی آزادکردن یک گره ترافیکی اما این حرکت را کافی نمی‌داند. او با پیش‌کشیدن تفاوت‌های آب‌وهوایی توجه متولیان را به ارتقا و سازگاری میدانگاه با وضعیت شهر تهران جلب می‌کند: «درباره‌ میدانگاه هفت‌تیر باید گفت که قصد تبدیل یک گره ترافیکی به میدان فی‌نفسه قصد خوبی است. اما باید نگاه کرد که قرار است دقیقا چه اتفاقی بیفتد؟ آیا صرف اینکه در پهنه‌ای ورود اتومبیل را ممنوع کنیم و کف آن را مسطح کنیم و باغچه و حوض در آن بسازیم، می‌شود گفت که تبدیل به عرصه‌ عمومی شده است؟». او ایجاد یک سایه‌بان را در میدانگاه ضروری برمی‌شمرد و اضافه می‌کند: «ایران کشوری چهارفصل است. 300 روز آفتابی دارد. به بازارهايمان در طول تاریخ نگاه کنیم که مسقف بوده‌اند تا فرصت مکث بدهند. به نظرم اگر سایه‌انداز ایجاد نشود، همان اتفاق میدان امام حسین در هفت‌تیر نیز تکرار می‌شود. انگار حواسمان نیست که محیط طبیعی اروپا با ما فرق می‌کند. نمی‌شود طرح و ایده‌ آنجا را برداشت و تمام و کمال در اینجا پیاده کرد. آنجا آفتاب زیاد نیست و شدت آفتاب هم مثل اینجا نیست. باید شرایط ایستادن و مکث را فراهم کرد. من نمی‌دانم در طرح میدان هفت‌تیر چه تصمیمی می‌خواهند بگیرند اما تا اینجا می‌بینم حتی از کاشت یک درخت سایه‌انداز هم دریغ کرده‌اند و پهنه‌ای وسیع را بدون پناه زیر آفتاب پهن کرده‌اند. طبیعتا دوسوم سال در این پهنه کسی مکث نخواهد کرد و تا زمان رفع این مشکل شرایط تبدیل‌شدن به عرصه عمومی را نخواهد داشت».
ترانه یلدا نیز حرکت شهرداری را درخصوص برچیدن کارگاه عمرانی مؤثر می‌داند اما اعتقاد دارد برای تبدیل نقطه‌ کلیدی‌ای مثل هفت‌تیر به عرصه‌ای عمومی باید با وسعت نظر بیشتری عمل کرد. او دراین‌باره تصریح می‌کند: «البته این کارگاه عمرانی که از آنجا برچیده شده اتفاق خوبی است. اما قرار هم نبود تا ابد آنجا برپا باشد. ولی بعدش چه؟ خب آنجا باید یک میدان شود. اما هنوز نشده است. باید زمان زیادی بگذرد تا آدم‌ها بیایند و عادت کنند. آنجا یک جزیره است بین خیابان‌های عریض پررفت‌وآمد. پرسش اینجاست که اصولا یک میدان چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟».
دیگر اراده‌ مدیریت شهری در بازپس‌گیری قلمروهای عمومی بر کسی پوشیده نیست. اگرچه هنوز می‌توان با نظر به رویکردهای انتقادی ظرفیت‌های بلااستفاده‌ای را رصد کرد و با توجه به کارشناسی اهل تخصص به کارشان بست. اما آنچه در کارنامه‌ مدیریت شهری حاضر مشهود است تلاش همه‌جانبه‌ او در محورهای متفاوت برای ارتقای تجربه‌ زیست شهری شهروندان است. شهروندی که می‌تواند در شهر پرسه بزند و بگردد. شهروندی که اجازه داشته باشد با شهر خود گفت‌وگو کند و آن را بشناسد. بازپس‌گیری قلمروهای شهری یکی از مهم‌ترین گام‌ها در مسیر شهری است که قرار است برای همه باشد.

ایده‌ «عدالت» در مدیریت شهری یکی از پیشنهادهایی بود که پیروز حناچی در روزهای آغاز به کارش در سمت شهردار تهران مطرح کرد. اراده و اصرار او بر این ایده را می‌شد در شعار اصلی برنامه‌اش نیز پی گرفت: «تهران شهری برای همه». اما نمود این ضرورت شاید آنجا بر همه عیان شد که در دل آن بحث «توسعه‌ قلمروی عمومی شهری» پررنگ‌تر از گذشته به میان آمد. بحثی که پیشینه‌اش به دوره‌ حضور حناچی در معاونت شهرسازی و معماری بازمی‌گشت و حالا به بهانه‌های متفاوت دوباره در صحبت‌های آقای شهردار تکرار می‌شد؛ چه آنجا که زیر عنوان توسعه‌ قلمروی حمل‌و‌نقل شهری حق پیاده‌ها را در اولویت قرار داد و بر ضرورت پیاده‌روها و فضاهای توقف و پرسه اصرار ورزید، چه در جلوگیری و هشدار درباره‌ تخریب شهر و چه در ترمیم فضاهای قوام‌دهنده‌ زیست شهری. بازپس‌گیری میدان هفت‌تیر که در تصرف فعالیت‌های به‌ظاهر عمرانی درآمده بود و بهره‌برداری دیگرگونه‌ از آن به نفع عموم مردم و به معنایی ایجاد ایستگاهی در راستای مکث و پرسه و تسهیل تجربه‌ برخورد چهره به چهره‌ شهروندان یکی از اقدامات منحصربه‌فرد در همین راستا بود که توانست به عزم موجود صورتی عینی بپوشاند.

اما قلمرو عمومی شهر چیست؟ مصادیق آن چگونه طبقه‌بندی می‌شود؟ چه معیارهایی حکم سنجه را در ارزش‌گذاری مدل‌های توسعه بازی می‌کنند؟ اینها فقط بخشی از سؤال‌های موجود است. ترانه یلدا، سیدمحمد بهشتی و محمدکریم آسایش در این فرصت به این پرسش‌ها پاسخ داده‌اند.
«فضاهای عمومی فضاهای قابل دسترس و چندمنظوره‌اند که از قلمروهای انحصاری خانوار و فرد متمایزند. از دیدگاه‌های هنجاری، این فضاها اگر توسط مسئولان دولتی ایجاد و مدیریت شوند عمومی تلقی می‌شوند؛ به طوری که کل مردم را مخاطب قرار داده و به روی همه باز بوده و توسط همه‌ اعضای جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرند».
این جملات را پرفسور علی مدنی‌پور، استاد طراحی شهری دانشگاه نیوکاسل در کتاب درخشانش «فضاهای عمومی و خصوصی شهری» در تشریح فضاهای عمومی نوشته است. ترانه یلدا، معمار و شهرساز برجسته‌ معاصر، شرط بهره‌گیری همه‌ شهروندان از این فضا را فارغ از تمایزهایشان کلیدی‌ترین وجه ماجرا می‌داند و معتقد است مدل توسعه‌ قلمروی عمومی در هر شهر وابسته به امکان‌های ذاتی آن از دیگر شهرها متفاوت است: «نوع حضور در مکان‌ها و قلمروهای عمومی در شهرهای مختلف با هم فرق می‌کند. امکانات ذاتی تهران از منظر عرصه‌ فضاهای عمومی در مقایسه با دیگر شهرهای ایران شاید از همه بیشتر باشد؛ وجود رود-دره‌های تهران امکان فوق‌العاده‌ای‌ است یا هوای خوب این شهر. پاییز و بهار تهران را هیچ شهری در ایران ندارد. اتفاقا محورهای اکولوژیک تهران محور طرح جامع هم قرار داده شده‌اند؛ طرحی که شهرداری تهران در تهیه آن سهیم بود. اما بعدا آن را نادیده گرفت. محورهای اصلی کالبدی طرح جامع همین رودخانه‌هاست؛ یعنی رودخانه‌های درکه و دربند، رودخانه‌های فرحزاد و کن و دارآباد. محورهایی که قرار بوده شهرداری‌ها با فاکتورهای اکولوژیک به آنها توجه کنند و آنها را طبیعی نگه‌ دارند، تا در کنارش موقعیت حضور مردم وجود داشته باشد؛ اما نه به صورتی که خود این محورها خراب شود و از شکل طبیعی‌شان خارج شود».
یلدا، رودخانه‌ای که از شمال تا جنوب تهران کشیده شده را بزرگ‌ترین سرمایه در این مسیر می‌داند. او با تأکید بر محورهای اکولوژیک رابطه‌ عمودی را از گذشته تهران پی می‌گیرد و اضافه می‌کند: «تلاش‌ها برای قلمروهای عمومی در ایجاد فضای سبز و پارک خلاصه شده، اما باید در نظر گرفت که بعضی از فضاها می‌تواند پارک نباشد؛ رودخانه باشد و رودکناران آن. ارتباط تهران در سابقه‌ خود نیز عمودی بوده است. یعنی قبل از اینکه تمام سطح تهران تبدیل به بافت شهری شود در محور عمودی خود جریان داشته و هنوز که هنوز است این محور عمودی ارتباط قوی‌تری دارد تا ارتباطات شرقی و غربی. اصلا این شهر شمالی-جنوبی کار می‌کند. این رود-دره‌ها امتدادشان از شمال تا جنوب شهر کشیده می‌شود».
محمدکریم آسایش، کنشگر و پژوهشگر شهری اما نظر دیگری دارد. او با انتقاد به کلان‌نگری و طرح اولویت‌بخشی به سطوح خرد و فضاهای کم‌برخوردار در توسعه قلمروهای عمومی، عنوان می‌کند که موفقیت پروژه‌های کلان در گرو پروژه‌های کوچک است: «فضاهای عمومی فضاهای خاص نشان‌گذاری‌شده در شهر نیستند، بلکه پیاده‌روها، کوچه‌ها، خیابان‌ها، خرده‌فضاهای محلی، همه اینها فضاهای عمومی شهری‌اند و برای مثال شناسایی و بهسازی فضاهای بی‌دفاع، ناامن و نقاط کور که در بند 2 ماده 69 برنامه سوم شهرداری آمده، اقدامی در جهت گسترش و تقویت فضاهای عمومی است و اتفاقا به دلیل خصلت عمدتا محلی‌تر آن، یک اقدام پایه‌ای است». او احیای طرح «کاهش خطرپذیری فضاهای شهری برای بانوان» را یکی از این اقدامات می‌داند و پیگیری آن را پیشنهاد می‌دهد: «در این طرح که به صورت مشارکتی توسط زنان محله، فضاها و نقاط بی‌دفاع و ناامن شناسایی می‌شد، عوامل ایجاد مخاطره در فضاهای شهری برای زنان کشف می‌شد و در نهایت به شکلی مشارکتی، طرح‌هایی برای حل آنها طراحی مي‌شد و در حدی که اعتبار تخصیص می‌یافت یا امکان جذب حمایت‌های مالی بود، اجرا نیز می‌شد که اکنون نیز می‌توان از ظرفیت آن برای تحقق همین بند 2 ماده 69 برنامه سوم شهرداری در راستای دستیابی به شهر امن بهره برد».
توسعه‌ قلمروهای عمومی اما مشخصا با یک اتفاق ویژه همراه بود. میدانگاه هفت‌تیر پس از سال‌ها افتتاح شد. میدانگاهی که در یکی از کلیدی‌ترین نقاط شهر حالا وظیفه‌ مهمی در راستای توسعه‌ فضاهای عمومی و حق شهر ایفا می‌کند. کارشناسان حوزه‌ مطالعات شهری با اذعان بر این نکته اما پیشنهاداتی را برای ارتقای وضعیت حاضر این میدانگاه مطرح می‌کنند. سیدمحمد بهشتی با استقبال از رویکرد شهرداری درباره‌ی آزادکردن یک گره ترافیکی اما این حرکت را کافی نمی‌داند. او با پیش‌کشیدن تفاوت‌های آب‌وهوایی توجه متولیان را به ارتقا و سازگاری میدانگاه با وضعیت شهر تهران جلب می‌کند: «درباره‌ میدانگاه هفت‌تیر باید گفت که قصد تبدیل یک گره ترافیکی به میدان فی‌نفسه قصد خوبی است. اما باید نگاه کرد که قرار است دقیقا چه اتفاقی بیفتد؟ آیا صرف اینکه در پهنه‌ای ورود اتومبیل را ممنوع کنیم و کف آن را مسطح کنیم و باغچه و حوض در آن بسازیم، می‌شود گفت که تبدیل به عرصه‌ عمومی شده است؟». او ایجاد یک سایه‌بان را در میدانگاه ضروری برمی‌شمرد و اضافه می‌کند: «ایران کشوری چهارفصل است. 300 روز آفتابی دارد. به بازارهايمان در طول تاریخ نگاه کنیم که مسقف بوده‌اند تا فرصت مکث بدهند. به نظرم اگر سایه‌انداز ایجاد نشود، همان اتفاق میدان امام حسین در هفت‌تیر نیز تکرار می‌شود. انگار حواسمان نیست که محیط طبیعی اروپا با ما فرق می‌کند. نمی‌شود طرح و ایده‌ آنجا را برداشت و تمام و کمال در اینجا پیاده کرد. آنجا آفتاب زیاد نیست و شدت آفتاب هم مثل اینجا نیست. باید شرایط ایستادن و مکث را فراهم کرد. من نمی‌دانم در طرح میدان هفت‌تیر چه تصمیمی می‌خواهند بگیرند اما تا اینجا می‌بینم حتی از کاشت یک درخت سایه‌انداز هم دریغ کرده‌اند و پهنه‌ای وسیع را بدون پناه زیر آفتاب پهن کرده‌اند. طبیعتا دوسوم سال در این پهنه کسی مکث نخواهد کرد و تا زمان رفع این مشکل شرایط تبدیل‌شدن به عرصه عمومی را نخواهد داشت».
ترانه یلدا نیز حرکت شهرداری را درخصوص برچیدن کارگاه عمرانی مؤثر می‌داند اما اعتقاد دارد برای تبدیل نقطه‌ کلیدی‌ای مثل هفت‌تیر به عرصه‌ای عمومی باید با وسعت نظر بیشتری عمل کرد. او دراین‌باره تصریح می‌کند: «البته این کارگاه عمرانی که از آنجا برچیده شده اتفاق خوبی است. اما قرار هم نبود تا ابد آنجا برپا باشد. ولی بعدش چه؟ خب آنجا باید یک میدان شود. اما هنوز نشده است. باید زمان زیادی بگذرد تا آدم‌ها بیایند و عادت کنند. آنجا یک جزیره است بین خیابان‌های عریض پررفت‌وآمد. پرسش اینجاست که اصولا یک میدان چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟».
دیگر اراده‌ مدیریت شهری در بازپس‌گیری قلمروهای عمومی بر کسی پوشیده نیست. اگرچه هنوز می‌توان با نظر به رویکردهای انتقادی ظرفیت‌های بلااستفاده‌ای را رصد کرد و با توجه به کارشناسی اهل تخصص به کارشان بست. اما آنچه در کارنامه‌ مدیریت شهری حاضر مشهود است تلاش همه‌جانبه‌ او در محورهای متفاوت برای ارتقای تجربه‌ زیست شهری شهروندان است. شهروندی که می‌تواند در شهر پرسه بزند و بگردد. شهروندی که اجازه داشته باشد با شهر خود گفت‌وگو کند و آن را بشناسد. بازپس‌گیری قلمروهای شهری یکی از مهم‌ترین گام‌ها در مسیر شهری است که قرار است برای همه باشد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها