|

دارویی تولید کنیم که مزیت رقابتی داشته باشد

امیرحسین معینی‌زندی، نایب‌رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو و مدیرعامل شرکت به‌شاددارو

وجود صنعت دارویی کشور به‌طور قطع به نفع ایران است و باید روزبه‌روز تقویت شود، ولی نه با رفتارهای غیر واقعی و سفسطه، بلکه با سیاست‌گذاری‌های بلندمدت و با نگرش صادرات‌محور که باعث شود در آینده بنگاه‌های موفق، ثروتمند و پویا در این حوزه داشته باشیم. این بخشی از صحبت‌های امیرحسین معینی‌زندی، نایب‌رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو و مدیرعامل شرکت به‌شاددارو است که به ما از آمارهای مستند و واقعی واردات دارو می‌گوید:

آقای دکتر! در ماه‌های اخیر رقم‌های متفاوتی از ارزبری داروهای وارداتی و تولیدی در کشور از سوی افراد مختلف مطرح شده است. من از شما می‌پرسم؛ نیاز ارزی بخش واردات و تولید دارو در کشور ما به تفکیک چقدر است؟
در سال 97، میزان ارز تأمین‌شده برای واردات دارو، یک‌میلیاردو 373 میلیون دلار بود. اما در بخش تولید، برای واردات مواد اولیه و بینابینی مورد نیاز برای تولید داروهای ساخته‌شده داخلی 918 میلیون دلار میزان ارز تأمین‌شده برای شرکت‌های فعال در این حوزه بود که از این میزان 120 میلیون دلار برای واردات مواد بینابینی مورد نیاز برای تولید ماده اولیه دارویی و بقیه برای واردات مواد اولیه دارویی مورد نیاز برای تولید داروهای ساخته‌شده صرف شده است. علاوه بر این برای بسته‌بندی مواد دارویی نیز 89 میلیون دلار از سوی شرکت‌های دارویی هزینه شده است؛ یعنی حدود یک‌میلیاردو 100 میلیون دلار ارزی بوده که صنعت تولید دارو در داخل کشور برای تولیدات خود هزینه کرده‌اند.
مقایسه این دو آمار نشان می‌دهد که نیاز ارز صنعت داخلی تولید دارو با حوزه واردات تفاوت بزرگی ندارد. علاوه بر این در همین سال، برای واردات شیر خشک به کشور حدود 33 میلیون دلار و برای ملزومات دارویی 27‌میلیون‌و 500 هزار دلار ارز تأمین شده است.
با استناد به گفته‌های شما مجموع نیاز ارزی بخش دارویی کشور در سال 97، حدود دومیلیاردو 441 میلیون دلار بوده است؛ آیا این امکان وجود دارد که ما از میزان واردات دارو در کشور بکاهیم و همه داروهای موردنیاز کشور را در داخل تولید کنیم و ارزبری در حوزه دارو را کاهش دهیم؟
اول اینکه اینها آماری است که از سوی سازمان غذا و دارو به‌طور رسمی منتشر شده و گفته‌های بنده نیستند؛ ضمن آنکه اگر آمارهایی به جز این آمارها مطرح می‌شود، نمی‌توان به آنها استناد و رجوع کرد.
اما در پاسخ به پرسش شما باید بگویم مطالعات آماری واردات دارو در هشت‌ماهه نخست سال 97 نشان می‌دهند از کل میزان واردات داروهای ساخته‌شده، 14.6 درصد آن مربوط به واردات داروهایی است که مشابه داخلی آنها در کشور وجود ندارد و مجبور به واردکردن آنها هستیم. علاوه بر این 1. 6 درصد سهم داروهای وارداتی فوریتی و 8.6 درصد سهم داروهای وارداتی‌ای بوده که مشابه تولید داخل داشته‌اند و عمدتا برندهای اصلی بودند و بعضا تولید داخلی نمی‌توانسته نیاز بازار را پوشش دهد.
در ضمن در هشت‌ماهه 97 حدود 1.1 درصد از فروش مربوط به تولیدات داروهای تحت لیسانس بوده که عمدتا به صورت بالک (قرص و کپسول) وارد شده و در کارخانجات داخلی بسته‌بندی شده‌اند که با وجود صدور پروانه تولید برای این‌گونه موارد در آمارنامه به عنوان واردات آمده است. سهم واردات داروی شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی دارویی هم که تحت نظارت سازمان‌ها و نهادهای دولتی یا شبه‌دولتی قرار دارند، از کل بازار داروهای وارداتی، حدود 1.5 درصد است.
مثل واردات چه داروهایی؟
مثل قراردادهایی که برای تولید انسولین با طرف‌های خارجی بسته‌اند و... .
ارزش ارزی داروهایی که مشابه تولید داخلی داشته‌اند، چقدر بوده است؟
حدود 200 میلیون یورو در کل سال. اما نکته مهم این است که واردکنندگان دارو برای واردات داروهایی که مشابه داخلی آنها در کشور وجود دارد، موظف به پرداخت 32.5درصدی تعرفه‌های گمرکی هستند. یعنی عملا دولت کاری می‌کند که این داروها نسبت به نمونه‌های مشابه داخلی خود گران‌تر شوند. از آنجا که مبنای محاسبات ما قیمت فروش ریالی به مصرف‌کننده است این رقم‌ها بزرگ می‌شوند. لازم است بدانیم این ارقام بزرگ به جیب واردکننده نمی‌روند بلکه نصیب دولت می‌شوند؛ به این معنی که دولت با این روش نه‌تنها از محل واردات داروهای با مشابه داخلی برای خود درآمد ایجاد می‌کند، بلکه تلاش می‌کند برای داروهای تولید داخل مزیت قیمتی ایجاد کند.
همه اینها در شرایطی اتفاق می‌افتد که فقط میزان واردات موز به کشور در سال گذشته 350 میلیون دلار بوده و هیچ‌گاه کمبودی در این زمینه وجود نداشته است. توجه داشته باشید حجم ارز برای واردات فقط یک قلم میوه از کل ارزبری واردات داروهای مشابه داخل بیشتر بوده است!
به هر حال مقایسه ارزبری 97 درصد داروی تأمین‌شده از طریق تولیدات داخلی و مقایسه آن با سه درصد داروی وارداتی یک قیاس مع‌الفارق است و حکایت آن شبیه مقایسه ارزش ریالی و عددی یک دانه برنج و یک کیلو گوشت است؛ یعنی هیچ کس یک عدد برنج را با یک کیلو گوشت مقایسه نمی‌کند. بنابراین هرچند گفته می‌شود تنها سه درصد از داروهای موردنیاز کشور از طریق واردات انجام می‌شود اما این سه درصد داروهای گران‌قیمتی هستند که حدود 30 درصد از ارزش ریالی این بازار را به خود اختصاص می‌دهند.
اما درمورد اینکه ما می‌توانیم همه داروهای مورد نیاز جامعه را در داخل تولید کنیم یا خیر! یا اینکه اساسا بیماران و جامعه پزشکی این مسئله را می‌پذیرند؛ بحث‌های فراوانی شده است اما طبق نتایج مطالعه‌ای که در یکی از دانشگاه‌های کشور انجام شده، با وجود تلاش برای افزایش میزان عددی داروهای تولید داخل و تولید داروهای نوین در کشور، در سال 98 از نیاز به داروهای ضروری و حیاتی و حتی داروهایی که ایجاد رضایت‌مندی در بیمار می‌کنند، کاسته نشده است. بنابراین این میزان واردات و ارزبری کف و حداقل نیاز ما به داروهای وارداتی است. به عبارت دیگر با توجه به رشد و توسعه صنعت داروسازی در جهان و کشف و عرضه داروهای جدیدتر، همچنین توجه به این نکته که سیستم ژنریک بر نظام دارویی ما حاکم است و ما خود داروها را در کشور توسعه نمی‌دهیم، بنابراین هر سال نیاز داریم داروهای جدیدتری را وارد فهرست دارویی کشور کنیم و این یعنی نمی‌توانیم بگوییم ما روزی صددرصد نیاز دارویی خودمان را خودمان تولید خواهیم کرد. این بحث اساسا غلط است.
در مورد تولید ماده اولیه دارویی در کشور نیز ظاهرا بحث‌های فراوانی مطرح است؛ از جمله اینکه تولید برخی از آنها صرفه اقتصادی ندارد.
در تیرماه امسال اعلام شد که ما حدود 250 قلم ماده اولیه دارو در کشور تولید می‌کنیم. براساس آمارنامه سال 97 بالای هزارو 500 قلم ماده اولیه در صنعت تولید داروهای ساخته‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ در نتیجه به لحاظ عددی کمتر از 20 درصد از ماده اولیه مورد نیاز تولیدات خود را در کشور تأمین می‌کنیم. به لحاظ ارزشی یعنی میزان فروش، با توجه به میزان فروش ریالی تولیدکنندگان عمده و بزرگ مثل شیمی دارویی داروپخش و تماد، سهم ریالی مواد اولیه تولید داخل شاید اندکی از این بیشتر باشد. این در حالی است که ما در تولید ماده اولیه در کشور، در مقایسه با هند و چین تنها در حوزه تولید نارکوتیک‌ها مزیت رقابتی و قیمتی داریم و تقریبا قیمت تمام مواد اولیه داخلی گران‌تر از قیمت مواد اولیه هندی و چینی هستند. پس اصرار بر تولید برخی مواد اولیه دارویی در کشور تنها هزینه تولید دارو در کشور را بالا می‌برد و باری را بر دوش بیمه‌ها و مردم می‌گذارد و نیز صنعت دارو را ضعیف و ناتوان می‌کند. به این معنا که ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر روز در حال پیشرفت است. در دوره‌ای برای درمان سرطان تنها از چند داروی محدود از جمله وین‌بلاستین استفاده می‌کردیم اما امروز داروهای فراوانی برای درمان انواع سرطان‌ها وجود دارد. ما نمی‌توانیم دسترسی مردم را به تکنولوژی‌های نوین درمانی محدود کنیم. این وظیفه در زمینه دسترسی به روش‌های نوین درمان و داروهای جدید مسئولیت بیشتری را بر عهده ما قرار می‌دهد تا بر طول عمر و کیفیت زندگی بیماران خود بیفزاییم.
پس اینکه ادعا شود ما در سه یا چهار سال آینده صددرصد داروی مورد نیاز خود را در داخل تأمین می‌کنیم به چه معناست؟
این حرف، حرف صحیحی نیست و نباید گفته شود. سعی می‌کنم با یک مثال ملموس داستان را مشخص‌تر کنم: مملکت به نارگیل نیاز دارد. ممکن است که بشود در گلخانه‌ای در رفسنجان نارگیل پرورش داد ولی قیمت تمام‌شده آن بسیار بالا خواهد بود بنابراین در سیستم نوین مدیریت و با توجه به مزیت رقابتی ما ترجیح می‌دهیم با صادرات پسته رفسنجان، علاوه بر تأمین نارگیل، سود سرشاری نصیب بنگاه‌های ایرانی کنیم. حکایت تولید صددرصد داروی ایران در داخل حکایت پرورش نارگیل در گلخانه‌ای در رفسنجان است که هم گران تمام می‌شود و هم کیفیت خوبی ندارد.
توصیه می‌شود فقط مواد و داروهایی را تولید کنیم که در تولید آنها مزیت رقابتی داریم؛ یعنی با کیفیت بهتر و قیمت تمام‌شده پایین‌تر از رقبا آنها را تولید می‌کنیم.
آیا این روش محاسبه که در آن بگوییم سه درصد داروی وارداتی بازار دارویی ایران یک‌میلیاردو 373 میلیون دلار ارزبری دارد و بر این اساس ادعا کنیم اگر بقیه آن 97 درصد هم از طریق واردات تأمین می‌شد به رقمی حدود 40 یا 50 میلیارد دلار نیاز داشتیم، صحیح است؟ چون من شنیده‌ام می‌توان یک کیسه قرص استامینوفن را در بازار جهانی به قیمت یک دلار خرید ولی تولید آن در کشور خیلی گران‌تر تمام می‌شود!
این هم پاسخ صحیحی نیست و اصلا حرفه‌ای نیست. بر مدیران است که مصاحبه و سخنرانی بسیار نکنند. به قول مولانا:
ای زبان هم گنج بی‌پایان تویی
‌ای زبان هم رنج بی‌درمان تویی
اگر کسی این ارقام را اعلام کرده یا از مقدمات اقتصاد دارو در دنیا بی‌اطلاع است یا کارکرد سیاسی این حرف را مد نظر داشته است. مثل این است که بگوییم چون برای تأمین واردات (که 30 درصد بازار است) مثلا یک‌میلیاردو 373 میلیون دلار ارز استفاده شده پس برای تأمین کل بازار، یعنی 30 درصد به علاوه 70 درصد دیگر، ما چهارمیلیاردو 576 میلیون دلار نیاز داریم! این یعنی یک‌دهم فرمایش شما ولی بدانید این حرف هم علمی نیست و عوام‌فریبی است. توصیه می‌کنم تمام مدیران دارو، اگر می‌خواهند در حوزه اقتصاد دارو صحبت کنند، حتما با متخصصان اقتصاد دارو مشورت و رایزنی کنند.
به جهت تنویر افکار عمومی و نیز روشنگری برای متخصصان، در مطالعه‌ای که انجام شده عمده داروهای تولید داخل از مشابه هندی آن که تولیدشده در یک کارخانه مورد تأیید FDA ایالات متحده است گران‌تر است؛ یعنی اگر بیمه‌ها، به عنوان بزرگ‌ترین مشتری دارو در ایران، تمام نیازشان را از بهترین کارخانه‌های هند تأمین کنند، نه‌تنها باعث صرفه‌جویی برای بیمه‌ها می‌شود بلکه قادرند حقوق کارکنان شرکت‌های دارویی ایرانی را هم پرداخت کنند ولی به دلیل استراتژیک‌بودن مسئله تولید دارو در داخل کشور و سایر مسائل ملی باید از صنعت داخلی که داروی باکیفیت و با قیمت مناسب تولید می‌کند، حمایت کرد.
وجود صنعت دارویی کشور قطعا به نفع ایران است و باید روزبه‌روز تقویت شود ولی نه با رفتارهای غیر واقعی و سفسطه بلکه با سیاست‌گذاری‌های بلندمدت و با نگرش صادرات‌محور که باعث شود در آینده بنگاه‌های موفق، ثروتمند و پویا در این حوزه داشته باشیم. اتفاقا تصور می‌کنم به دلیل وجود زیرساخت‌های خوب و منابع انسانی فوق‌العاده ایرانی و به‌ویژه رعایت‌نکردن پتنت در ایران، ما در حوزه تولید داروهای بیوتکنولوژی و داروهای شیمیایی جدید مزیت رقابتی در دنیا خواهیم داشت که البته این مقوله نیاز به سیاست ملی صلح‌جویانه و مبتنی بر همکاری با سایر کشورها دارد تا موفق شود.

وجود صنعت دارویی کشور به‌طور قطع به نفع ایران است و باید روزبه‌روز تقویت شود، ولی نه با رفتارهای غیر واقعی و سفسطه، بلکه با سیاست‌گذاری‌های بلندمدت و با نگرش صادرات‌محور که باعث شود در آینده بنگاه‌های موفق، ثروتمند و پویا در این حوزه داشته باشیم. این بخشی از صحبت‌های امیرحسین معینی‌زندی، نایب‌رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو و مدیرعامل شرکت به‌شاددارو است که به ما از آمارهای مستند و واقعی واردات دارو می‌گوید:

آقای دکتر! در ماه‌های اخیر رقم‌های متفاوتی از ارزبری داروهای وارداتی و تولیدی در کشور از سوی افراد مختلف مطرح شده است. من از شما می‌پرسم؛ نیاز ارزی بخش واردات و تولید دارو در کشور ما به تفکیک چقدر است؟
در سال 97، میزان ارز تأمین‌شده برای واردات دارو، یک‌میلیاردو 373 میلیون دلار بود. اما در بخش تولید، برای واردات مواد اولیه و بینابینی مورد نیاز برای تولید داروهای ساخته‌شده داخلی 918 میلیون دلار میزان ارز تأمین‌شده برای شرکت‌های فعال در این حوزه بود که از این میزان 120 میلیون دلار برای واردات مواد بینابینی مورد نیاز برای تولید ماده اولیه دارویی و بقیه برای واردات مواد اولیه دارویی مورد نیاز برای تولید داروهای ساخته‌شده صرف شده است. علاوه بر این برای بسته‌بندی مواد دارویی نیز 89 میلیون دلار از سوی شرکت‌های دارویی هزینه شده است؛ یعنی حدود یک‌میلیاردو 100 میلیون دلار ارزی بوده که صنعت تولید دارو در داخل کشور برای تولیدات خود هزینه کرده‌اند.
مقایسه این دو آمار نشان می‌دهد که نیاز ارز صنعت داخلی تولید دارو با حوزه واردات تفاوت بزرگی ندارد. علاوه بر این در همین سال، برای واردات شیر خشک به کشور حدود 33 میلیون دلار و برای ملزومات دارویی 27‌میلیون‌و 500 هزار دلار ارز تأمین شده است.
با استناد به گفته‌های شما مجموع نیاز ارزی بخش دارویی کشور در سال 97، حدود دومیلیاردو 441 میلیون دلار بوده است؛ آیا این امکان وجود دارد که ما از میزان واردات دارو در کشور بکاهیم و همه داروهای موردنیاز کشور را در داخل تولید کنیم و ارزبری در حوزه دارو را کاهش دهیم؟
اول اینکه اینها آماری است که از سوی سازمان غذا و دارو به‌طور رسمی منتشر شده و گفته‌های بنده نیستند؛ ضمن آنکه اگر آمارهایی به جز این آمارها مطرح می‌شود، نمی‌توان به آنها استناد و رجوع کرد.
اما در پاسخ به پرسش شما باید بگویم مطالعات آماری واردات دارو در هشت‌ماهه نخست سال 97 نشان می‌دهند از کل میزان واردات داروهای ساخته‌شده، 14.6 درصد آن مربوط به واردات داروهایی است که مشابه داخلی آنها در کشور وجود ندارد و مجبور به واردکردن آنها هستیم. علاوه بر این 1. 6 درصد سهم داروهای وارداتی فوریتی و 8.6 درصد سهم داروهای وارداتی‌ای بوده که مشابه تولید داخل داشته‌اند و عمدتا برندهای اصلی بودند و بعضا تولید داخلی نمی‌توانسته نیاز بازار را پوشش دهد.
در ضمن در هشت‌ماهه 97 حدود 1.1 درصد از فروش مربوط به تولیدات داروهای تحت لیسانس بوده که عمدتا به صورت بالک (قرص و کپسول) وارد شده و در کارخانجات داخلی بسته‌بندی شده‌اند که با وجود صدور پروانه تولید برای این‌گونه موارد در آمارنامه به عنوان واردات آمده است. سهم واردات داروی شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی دارویی هم که تحت نظارت سازمان‌ها و نهادهای دولتی یا شبه‌دولتی قرار دارند، از کل بازار داروهای وارداتی، حدود 1.5 درصد است.
مثل واردات چه داروهایی؟
مثل قراردادهایی که برای تولید انسولین با طرف‌های خارجی بسته‌اند و... .
ارزش ارزی داروهایی که مشابه تولید داخلی داشته‌اند، چقدر بوده است؟
حدود 200 میلیون یورو در کل سال. اما نکته مهم این است که واردکنندگان دارو برای واردات داروهایی که مشابه داخلی آنها در کشور وجود دارد، موظف به پرداخت 32.5درصدی تعرفه‌های گمرکی هستند. یعنی عملا دولت کاری می‌کند که این داروها نسبت به نمونه‌های مشابه داخلی خود گران‌تر شوند. از آنجا که مبنای محاسبات ما قیمت فروش ریالی به مصرف‌کننده است این رقم‌ها بزرگ می‌شوند. لازم است بدانیم این ارقام بزرگ به جیب واردکننده نمی‌روند بلکه نصیب دولت می‌شوند؛ به این معنی که دولت با این روش نه‌تنها از محل واردات داروهای با مشابه داخلی برای خود درآمد ایجاد می‌کند، بلکه تلاش می‌کند برای داروهای تولید داخل مزیت قیمتی ایجاد کند.
همه اینها در شرایطی اتفاق می‌افتد که فقط میزان واردات موز به کشور در سال گذشته 350 میلیون دلار بوده و هیچ‌گاه کمبودی در این زمینه وجود نداشته است. توجه داشته باشید حجم ارز برای واردات فقط یک قلم میوه از کل ارزبری واردات داروهای مشابه داخل بیشتر بوده است!
به هر حال مقایسه ارزبری 97 درصد داروی تأمین‌شده از طریق تولیدات داخلی و مقایسه آن با سه درصد داروی وارداتی یک قیاس مع‌الفارق است و حکایت آن شبیه مقایسه ارزش ریالی و عددی یک دانه برنج و یک کیلو گوشت است؛ یعنی هیچ کس یک عدد برنج را با یک کیلو گوشت مقایسه نمی‌کند. بنابراین هرچند گفته می‌شود تنها سه درصد از داروهای موردنیاز کشور از طریق واردات انجام می‌شود اما این سه درصد داروهای گران‌قیمتی هستند که حدود 30 درصد از ارزش ریالی این بازار را به خود اختصاص می‌دهند.
اما درمورد اینکه ما می‌توانیم همه داروهای مورد نیاز جامعه را در داخل تولید کنیم یا خیر! یا اینکه اساسا بیماران و جامعه پزشکی این مسئله را می‌پذیرند؛ بحث‌های فراوانی شده است اما طبق نتایج مطالعه‌ای که در یکی از دانشگاه‌های کشور انجام شده، با وجود تلاش برای افزایش میزان عددی داروهای تولید داخل و تولید داروهای نوین در کشور، در سال 98 از نیاز به داروهای ضروری و حیاتی و حتی داروهایی که ایجاد رضایت‌مندی در بیمار می‌کنند، کاسته نشده است. بنابراین این میزان واردات و ارزبری کف و حداقل نیاز ما به داروهای وارداتی است. به عبارت دیگر با توجه به رشد و توسعه صنعت داروسازی در جهان و کشف و عرضه داروهای جدیدتر، همچنین توجه به این نکته که سیستم ژنریک بر نظام دارویی ما حاکم است و ما خود داروها را در کشور توسعه نمی‌دهیم، بنابراین هر سال نیاز داریم داروهای جدیدتری را وارد فهرست دارویی کشور کنیم و این یعنی نمی‌توانیم بگوییم ما روزی صددرصد نیاز دارویی خودمان را خودمان تولید خواهیم کرد. این بحث اساسا غلط است.
در مورد تولید ماده اولیه دارویی در کشور نیز ظاهرا بحث‌های فراوانی مطرح است؛ از جمله اینکه تولید برخی از آنها صرفه اقتصادی ندارد.
در تیرماه امسال اعلام شد که ما حدود 250 قلم ماده اولیه دارو در کشور تولید می‌کنیم. براساس آمارنامه سال 97 بالای هزارو 500 قلم ماده اولیه در صنعت تولید داروهای ساخته‌شده مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ در نتیجه به لحاظ عددی کمتر از 20 درصد از ماده اولیه مورد نیاز تولیدات خود را در کشور تأمین می‌کنیم. به لحاظ ارزشی یعنی میزان فروش، با توجه به میزان فروش ریالی تولیدکنندگان عمده و بزرگ مثل شیمی دارویی داروپخش و تماد، سهم ریالی مواد اولیه تولید داخل شاید اندکی از این بیشتر باشد. این در حالی است که ما در تولید ماده اولیه در کشور، در مقایسه با هند و چین تنها در حوزه تولید نارکوتیک‌ها مزیت رقابتی و قیمتی داریم و تقریبا قیمت تمام مواد اولیه داخلی گران‌تر از قیمت مواد اولیه هندی و چینی هستند. پس اصرار بر تولید برخی مواد اولیه دارویی در کشور تنها هزینه تولید دارو در کشور را بالا می‌برد و باری را بر دوش بیمه‌ها و مردم می‌گذارد و نیز صنعت دارو را ضعیف و ناتوان می‌کند. به این معنا که ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر روز در حال پیشرفت است. در دوره‌ای برای درمان سرطان تنها از چند داروی محدود از جمله وین‌بلاستین استفاده می‌کردیم اما امروز داروهای فراوانی برای درمان انواع سرطان‌ها وجود دارد. ما نمی‌توانیم دسترسی مردم را به تکنولوژی‌های نوین درمانی محدود کنیم. این وظیفه در زمینه دسترسی به روش‌های نوین درمان و داروهای جدید مسئولیت بیشتری را بر عهده ما قرار می‌دهد تا بر طول عمر و کیفیت زندگی بیماران خود بیفزاییم.
پس اینکه ادعا شود ما در سه یا چهار سال آینده صددرصد داروی مورد نیاز خود را در داخل تأمین می‌کنیم به چه معناست؟
این حرف، حرف صحیحی نیست و نباید گفته شود. سعی می‌کنم با یک مثال ملموس داستان را مشخص‌تر کنم: مملکت به نارگیل نیاز دارد. ممکن است که بشود در گلخانه‌ای در رفسنجان نارگیل پرورش داد ولی قیمت تمام‌شده آن بسیار بالا خواهد بود بنابراین در سیستم نوین مدیریت و با توجه به مزیت رقابتی ما ترجیح می‌دهیم با صادرات پسته رفسنجان، علاوه بر تأمین نارگیل، سود سرشاری نصیب بنگاه‌های ایرانی کنیم. حکایت تولید صددرصد داروی ایران در داخل حکایت پرورش نارگیل در گلخانه‌ای در رفسنجان است که هم گران تمام می‌شود و هم کیفیت خوبی ندارد.
توصیه می‌شود فقط مواد و داروهایی را تولید کنیم که در تولید آنها مزیت رقابتی داریم؛ یعنی با کیفیت بهتر و قیمت تمام‌شده پایین‌تر از رقبا آنها را تولید می‌کنیم.
آیا این روش محاسبه که در آن بگوییم سه درصد داروی وارداتی بازار دارویی ایران یک‌میلیاردو 373 میلیون دلار ارزبری دارد و بر این اساس ادعا کنیم اگر بقیه آن 97 درصد هم از طریق واردات تأمین می‌شد به رقمی حدود 40 یا 50 میلیارد دلار نیاز داشتیم، صحیح است؟ چون من شنیده‌ام می‌توان یک کیسه قرص استامینوفن را در بازار جهانی به قیمت یک دلار خرید ولی تولید آن در کشور خیلی گران‌تر تمام می‌شود!
این هم پاسخ صحیحی نیست و اصلا حرفه‌ای نیست. بر مدیران است که مصاحبه و سخنرانی بسیار نکنند. به قول مولانا:
ای زبان هم گنج بی‌پایان تویی
‌ای زبان هم رنج بی‌درمان تویی
اگر کسی این ارقام را اعلام کرده یا از مقدمات اقتصاد دارو در دنیا بی‌اطلاع است یا کارکرد سیاسی این حرف را مد نظر داشته است. مثل این است که بگوییم چون برای تأمین واردات (که 30 درصد بازار است) مثلا یک‌میلیاردو 373 میلیون دلار ارز استفاده شده پس برای تأمین کل بازار، یعنی 30 درصد به علاوه 70 درصد دیگر، ما چهارمیلیاردو 576 میلیون دلار نیاز داریم! این یعنی یک‌دهم فرمایش شما ولی بدانید این حرف هم علمی نیست و عوام‌فریبی است. توصیه می‌کنم تمام مدیران دارو، اگر می‌خواهند در حوزه اقتصاد دارو صحبت کنند، حتما با متخصصان اقتصاد دارو مشورت و رایزنی کنند.
به جهت تنویر افکار عمومی و نیز روشنگری برای متخصصان، در مطالعه‌ای که انجام شده عمده داروهای تولید داخل از مشابه هندی آن که تولیدشده در یک کارخانه مورد تأیید FDA ایالات متحده است گران‌تر است؛ یعنی اگر بیمه‌ها، به عنوان بزرگ‌ترین مشتری دارو در ایران، تمام نیازشان را از بهترین کارخانه‌های هند تأمین کنند، نه‌تنها باعث صرفه‌جویی برای بیمه‌ها می‌شود بلکه قادرند حقوق کارکنان شرکت‌های دارویی ایرانی را هم پرداخت کنند ولی به دلیل استراتژیک‌بودن مسئله تولید دارو در داخل کشور و سایر مسائل ملی باید از صنعت داخلی که داروی باکیفیت و با قیمت مناسب تولید می‌کند، حمایت کرد.
وجود صنعت دارویی کشور قطعا به نفع ایران است و باید روزبه‌روز تقویت شود ولی نه با رفتارهای غیر واقعی و سفسطه بلکه با سیاست‌گذاری‌های بلندمدت و با نگرش صادرات‌محور که باعث شود در آینده بنگاه‌های موفق، ثروتمند و پویا در این حوزه داشته باشیم. اتفاقا تصور می‌کنم به دلیل وجود زیرساخت‌های خوب و منابع انسانی فوق‌العاده ایرانی و به‌ویژه رعایت‌نکردن پتنت در ایران، ما در حوزه تولید داروهای بیوتکنولوژی و داروهای شیمیایی جدید مزیت رقابتی در دنیا خواهیم داشت که البته این مقوله نیاز به سیاست ملی صلح‌جویانه و مبتنی بر همکاری با سایر کشورها دارد تا موفق شود.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها