|

توسعه زیرساخت‌های صنعت داروسازی مغفول مانده است

عباس کبریایی‌زاده، نایب‌رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی

صنعت داروسازی ایران با وجود پتانسیل‌های مناسب و غیرقابل‌انکار برای تبدیل‌شدن به یکی از موفق‌ترین صنایع کشور به دلایلی در دوره‌های مختلف دچار فرازونشیب‌ها؛ گاه سکون و عدم تمایل به توسعه و گاه سعی برای فقط «ماندن» تحت فشار اهرم تحریم‌ها بوده است. اما در این میان توسعه آزادانه این صنعت در گلوگاه‌هایی مانند نظام برنامه‌ریزی متمرکز در دولت، به‌کارگیری فرایند قیمت‌گذاری غیرمنعطف و سهم‌خواهی شرکت‌های شبه‌دولتی در این صنعت و... همچنان گرفتار است. پایه‌ریزی ساختار صنعت داروی کشور در زمان جنگ کلید خورد و رشد و توسعه خود را در دولت پنجم و ششم به‌طور هدفمند آغاز کرد. در دوره دولت هفتم و هشتم پیکان رشد صنایع دارویی سر به صعود گذاشت اما این روند از همان روزهای آغازین دولت نهم دچار سکته شد و دولت بگم‌بگم‌ها برای توسعه صنایع دارویی کشور حرفی برای گفتن نداشت. با عباس کبریایی‌زاده، نایب‌رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی درباره وضعیت صنعت دارویی کشور و تولید دارو در کشور به گفت‌وگو نشستیم:

بیایید نگاهی داشته باشیم به آنچه در سال‌ها و دولت‌های قبل بر صنعت دارو گذشته است. دوره‌های افول و شکوفایی این صنعت در کشور را چگونه تقسیم‌بندی می‌کنید؟
اگر ما امروز در حوزه صنعت دارو دستاوردهایی کسب کرده‌ایم این دستاورد حاصل سیاست‌های درست دولت بعد از انقلاب به‌خصوص در دوران جنگ تحمیلی بوده؛ کمااینکه شکوفایی توسعه دارویی ما در آن دوران اتفاق افتاده است. اگر تاریخ رشد صنعت دارویی ایران را مطالعه کنید، افتخار اصلی ما متعلق به زیرساخت‌هایی است که در دوران جنگ ایجاد شده و بعد از جنگ هم ادامه پیدا کرده است.
به‌ویژه در دولت آقای هاشمی به طور خاص و در دولت آقای خاتمی بیشترین توجه به ایجاد زیرساخت‌های این صنعت شده است. توجهی که مرحوم هاشمی به صنعت بایوتک داشت و توجه و خدماتی که آقای خاتمی به صنایع شیمیایی و بیولوژیک ما کردند، موجب ایجاد زیرساخت‌های صنعت داروی کشور در حال حاضر شد؛ اگرچه متأسفانه از دولت آقای احمدی‌نژاد ما به شدت دچار بی‌توجهی به توسعه زیرساخت‌های صنعت داروسازی شدیم.
پس در واقع آنچه به‌عنوان کاستی‌ها در عرصه صنعت داروی کشور بروز می‌کند، نتایج سیاست‌های در عین بی‌سیاستی سال‌های گذشته است؟
‌امروز هر آنچه داریم برداشت و به آن افتخار می‌کنیم متعلق به دوران گذشته است و با کمال تأسف بخش عمده‌ای از آسیب‌هایی که در حال حاضر به کشور وارد می‌شود و در آینده به‌خصوص می‌تواند آسیب‌رسان باشد، غفلتی است که در این سال‌ها به توسعه زیرساخت‌های صنعت داروسازی کشور شده است.
در بسیاری از اظهارنظرها ادعا می‌شود که 97 درصد از داروی مورد نیاز کشور تولید داخل است و سه درصد باقی‌مانده بنا بر دلایلی باید وارد کشور شود اما همین سه درصد واردات دارو دغدغه فکری برخی دست‌اندرکاران این صنعت شده است. آیا این 97 درصد واقعی است و چگونه محاسبه می‌شود که ما هنوز نیار به واردات دارو داریم؟
وزارت بهداشت و درمان دو گونه آمار منتشر می‌کند که باید به تفکیک و تفاوت آن توجه کنیم که اشتباه نشود تولید 97درصدی داخل مربوط به آمار عددی داروست که چیزی حدود 40 میلیارد عدد دارو در ایران مصرف می‌شود که 97 درصد آن تولید داخل است و سه درصد از این میزان داروی مصرفی مربوط می‌شود به واردات. خود این سه درصد نیز حدود یک‌و‌نیم درصدش مربوط به واردات داروهایی است که مشابه تولید داخل است. با این محاسبه حدود دو درصد از داروهای وارداتی کشور مربوط به داروهایی می‌شود که ما اصلا تولید داخل نداریم و مجبور به واردات آن هستیم. اما وقتی ارزش بازار داروی کشور را به ریال مطالعه می‌کنیم، تقریبا حدود 70 درصد از بازار داروهای کشور تولید داخل هستند و حدود 30 تا 33 درصد ارزش ریالی مربوط به داروهای وارداتی می‌شود که وقتی ارز مربوط به دارو در کشور مورد مطالعه قرار می‌گیرد ملاحظه می‌کنیم که برای سه درصد داروهای وارداتی سالانه یک‌میلیارد‌و 100میلیون دلار یعنی حدود هزارو 100 میلیون دلار دولت ارز اختصاص می‌دهد و برای 97 درصد داروی مصرفی کشور که در داخل تولید می‌شوند 360 میلیون دلار اختصاص داده می‌شود. پس اگر آماری اعلام می‌شود باید به ترتیب و تفکیک اعلام شده و مورد مطالعه قرار گیرد چون هر کدام هم تخصیص خاص خود را دارد. ارزبری یک واحد داروی تولید داخل را تقریبا اگر 360 میلیون دلار تقسیم بر 40 میلیارد عدد کنید، عدد ناچیزی به دست می‌آید در حالی که وقتی ارزش واحد داروی وارداتی را محاسبه می‌کنیم، ارزبری زیادی را به خود اختصاص می‌دهد. بنابراین؛ این نشان می‌دهد بزرگ‌ترین خدمت به قوای تولید داخل در کشور در حالی باید صورت گیرد که باید در نظر داشته باشیم اگر به هر دلیل یک درصد از افزایش تولید داخل دارو کم شود، سهم قابل توجهی متوجه واردات آن می‌شود و ارز زیادی را دولت باید پرداخت کند. به عبارتی تقریبا نسبت بین 10 تا 15 برابر متغیر است و بسته به نوع دارو متفاوت است. با توجه به این نسبت در صورت کاهش داروی تولید داخل دولت باید به این میزان ارز بیشتری بدهد تا بتواند کمبودهای بازار دارو را جبران کند. بنابراین وقتی حمایت از تولید داخل و توصیه مقام معظم رهبری بر آن و تأکید مسئولان وزارت بهداشت و درمان درباره این بحث مطرح می‌شود که اگر ما دارویی را در داخل کشور تولید نکنیم، اولا وابستگی ارزی‌مان بالا خواهد بود و باید ارز سنگینی بابت آن پرداخت کنیم ثانیا وقتی دارویی در داخل کشور تولید می‌شود، این حاوی چند پیام است؛ یکی اینکه ما به تکنولوژی تولید داروها دسترسی داریم و تکنولوژی تولید با وسعت پروسه تولید از فرمولاسیون گرفته تا پایدارنگه‌داشتن مولکول‌های دارویی و از همه مهم‌تر تولید مواد اولیه دارو را در اختیار داریم.
با توجه به اظهارات جناب‌عالی و با توجه به وسعت پروسه تولید آیا کمی دیر آن هم در شرایط تحریم به فکر تولید مواد اولیه نیفتاده‌ایم؟
اگر به فهرست کشورهای تولید مواد اولیه ‌دارو نگاهی بیندازیم تعداد آن به 10 کشور هم نمی‌رسد و در این میان ایران از جمله کشورهایی است که در حوزه مواد اولیه و شیمیایی بیش از 60 تا 65 درصد تولید دارد و کمتر از 40 درصد وابستگی به واردات مواد اولیه دارویی دارد. جالب آنکه همان میزان 60 درصد تولید مواد اولیه کمتر از 150 میلیون دلار برای کشور ارزبری دارد.
یا در زمینه پیشرفت در صنعت بیوتکنولوژی؛ ما صاحب بزرگ‌ترین سبد محصولات بایوژنریک هستیم که نه‌تنها تولید داریم که صادرات آن عموما به کشورهای مطرح دنیاست و اخیرا اروپای شرقی نیز از متقاضیان و اهداف صادرات این نوع محصول از کشورمان است. ما باید به این قابلیت‌های کشور توجه داشته باشیم. بنابراین اگر صحبت از حمایت از صنعت مواد اولیه دارو در داخل کشور می‌شود، به نظرم باید مجموع این عوامل را در نظر گرفت.
بحثی هست که دو طیف تولیدکنندگان مواد اولیه و تولیدکنندگان بزرگ دارویی و تحت لیسانس در کشور یکدیگر را متهم می‌کنند، از سویی ادعا می‌شود که شرکت‌های بزرگ دارویی تحت لیسانس دارو تولید نمی‌کنند و فقط دارو را وارد و بسته‌بندی می‌کنند و این ما هستیم که مواد اولیه را تولید می‌کنیم؛ از سویی دیگر گفته می‌شود که برخلاف ادعای تولیدکنندگان مواد اولیه دارویی آنها اصل ماده را به نام اینترمیدیت وارد کرده و ریپک می‌کنند. آیا ریشه این مسائل به اختلال در کارکرد و ساختار سازمان غذا و دارو مربوط نمی‌شود؟
اگر یک نفر از یک شرکت یا چند نفر یکدیگر را تخطئه کردند، ما نباید با شتابزدگی به قضاوت بنشینیم. آنچه مسلم است؛ آمارهایی است که من یادآور شدم. ایران کشوری است که در تکنولوژی‌های دارویی بسیار پیشرفت کرده؛ به گونه‌ای که عده‌ای را نگران کرده است؛ از جمله کشورهایی که پیشرفت ما در این زمینه خوشایندشان نیست. گاه همکاران ما در صنعت دارو بی‌تدبیری کرده و به صورت غیرمنصفانه‌ یکدیگر را نقد می‌کنند. تیغ نقد غیرمنصفانه موجب می‌شود سیاست‌های درستی که سال‌های گذشته برای بهبود و توسعه این صنعت در پیش گرفته‌ایم، نادیده انگاشته شود.
گاه صنایع داروسازی نسبت به یکدیگر انتقاداتی دارند که باید در جهت رفع آن برآیند. کسی نمی‌تواند منکر این قضیه شود که صنعت مواد اولیه دارو به کشور چه خدماتی کرده است یا کسی نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند که صنایع داروسازی کشور در توسعه و پیشبرد این صنعت چه گام‌های مؤثری برداشته‌اند. اختلاف دیدگاه‌ها و نظرها همیشه به وجود می‌آید اما این اختلافات باید در چارچوب همکاری، همراهی، مساعدت و همدلی رفع شود.
و در این زمینه فکر نمی‌کنید ساختار سازمان غذا و دارو تأثیرگذار است و پاره‌ای اصلاحات لازم باشد؟
ساختار غذا و دارو ساختاری است که ناچار است هم بر کیفیت محصولات نظارت داشته باشد و هم بازار را مدیریت کند؛ بنابراین ناچار است برخی مواقع شرکت‌هایی که از استانداردهای GMP عدول می‌کنند را تنبیه کند که کاملا طبیعی است. بنابراین ساختار سازمان یک ساختار سیاست‌گذار همراه با نظارت است؛ ضمن آنکه به نظرم سازمان در 10 تا 15 سال گذشته در حوزه توسعه صنعت دارو غفلت کرده است و می‌توانست بهتر از این عمل کند اما آنچه مسلم است این است؛ همین توسعه‌ای که اتفاق افتاده محصول برنامه‌ریزی‌هایی است که در وزارت بهداشت صورت گرفته است.

صنعت داروسازی ایران با وجود پتانسیل‌های مناسب و غیرقابل‌انکار برای تبدیل‌شدن به یکی از موفق‌ترین صنایع کشور به دلایلی در دوره‌های مختلف دچار فرازونشیب‌ها؛ گاه سکون و عدم تمایل به توسعه و گاه سعی برای فقط «ماندن» تحت فشار اهرم تحریم‌ها بوده است. اما در این میان توسعه آزادانه این صنعت در گلوگاه‌هایی مانند نظام برنامه‌ریزی متمرکز در دولت، به‌کارگیری فرایند قیمت‌گذاری غیرمنعطف و سهم‌خواهی شرکت‌های شبه‌دولتی در این صنعت و... همچنان گرفتار است. پایه‌ریزی ساختار صنعت داروی کشور در زمان جنگ کلید خورد و رشد و توسعه خود را در دولت پنجم و ششم به‌طور هدفمند آغاز کرد. در دوره دولت هفتم و هشتم پیکان رشد صنایع دارویی سر به صعود گذاشت اما این روند از همان روزهای آغازین دولت نهم دچار سکته شد و دولت بگم‌بگم‌ها برای توسعه صنایع دارویی کشور حرفی برای گفتن نداشت. با عباس کبریایی‌زاده، نایب‌رئیس سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی درباره وضعیت صنعت دارویی کشور و تولید دارو در کشور به گفت‌وگو نشستیم:

بیایید نگاهی داشته باشیم به آنچه در سال‌ها و دولت‌های قبل بر صنعت دارو گذشته است. دوره‌های افول و شکوفایی این صنعت در کشور را چگونه تقسیم‌بندی می‌کنید؟
اگر ما امروز در حوزه صنعت دارو دستاوردهایی کسب کرده‌ایم این دستاورد حاصل سیاست‌های درست دولت بعد از انقلاب به‌خصوص در دوران جنگ تحمیلی بوده؛ کمااینکه شکوفایی توسعه دارویی ما در آن دوران اتفاق افتاده است. اگر تاریخ رشد صنعت دارویی ایران را مطالعه کنید، افتخار اصلی ما متعلق به زیرساخت‌هایی است که در دوران جنگ ایجاد شده و بعد از جنگ هم ادامه پیدا کرده است.
به‌ویژه در دولت آقای هاشمی به طور خاص و در دولت آقای خاتمی بیشترین توجه به ایجاد زیرساخت‌های این صنعت شده است. توجهی که مرحوم هاشمی به صنعت بایوتک داشت و توجه و خدماتی که آقای خاتمی به صنایع شیمیایی و بیولوژیک ما کردند، موجب ایجاد زیرساخت‌های صنعت داروی کشور در حال حاضر شد؛ اگرچه متأسفانه از دولت آقای احمدی‌نژاد ما به شدت دچار بی‌توجهی به توسعه زیرساخت‌های صنعت داروسازی شدیم.
پس در واقع آنچه به‌عنوان کاستی‌ها در عرصه صنعت داروی کشور بروز می‌کند، نتایج سیاست‌های در عین بی‌سیاستی سال‌های گذشته است؟
‌امروز هر آنچه داریم برداشت و به آن افتخار می‌کنیم متعلق به دوران گذشته است و با کمال تأسف بخش عمده‌ای از آسیب‌هایی که در حال حاضر به کشور وارد می‌شود و در آینده به‌خصوص می‌تواند آسیب‌رسان باشد، غفلتی است که در این سال‌ها به توسعه زیرساخت‌های صنعت داروسازی کشور شده است.
در بسیاری از اظهارنظرها ادعا می‌شود که 97 درصد از داروی مورد نیاز کشور تولید داخل است و سه درصد باقی‌مانده بنا بر دلایلی باید وارد کشور شود اما همین سه درصد واردات دارو دغدغه فکری برخی دست‌اندرکاران این صنعت شده است. آیا این 97 درصد واقعی است و چگونه محاسبه می‌شود که ما هنوز نیار به واردات دارو داریم؟
وزارت بهداشت و درمان دو گونه آمار منتشر می‌کند که باید به تفکیک و تفاوت آن توجه کنیم که اشتباه نشود تولید 97درصدی داخل مربوط به آمار عددی داروست که چیزی حدود 40 میلیارد عدد دارو در ایران مصرف می‌شود که 97 درصد آن تولید داخل است و سه درصد از این میزان داروی مصرفی مربوط می‌شود به واردات. خود این سه درصد نیز حدود یک‌و‌نیم درصدش مربوط به واردات داروهایی است که مشابه تولید داخل است. با این محاسبه حدود دو درصد از داروهای وارداتی کشور مربوط به داروهایی می‌شود که ما اصلا تولید داخل نداریم و مجبور به واردات آن هستیم. اما وقتی ارزش بازار داروی کشور را به ریال مطالعه می‌کنیم، تقریبا حدود 70 درصد از بازار داروهای کشور تولید داخل هستند و حدود 30 تا 33 درصد ارزش ریالی مربوط به داروهای وارداتی می‌شود که وقتی ارز مربوط به دارو در کشور مورد مطالعه قرار می‌گیرد ملاحظه می‌کنیم که برای سه درصد داروهای وارداتی سالانه یک‌میلیارد‌و 100میلیون دلار یعنی حدود هزارو 100 میلیون دلار دولت ارز اختصاص می‌دهد و برای 97 درصد داروی مصرفی کشور که در داخل تولید می‌شوند 360 میلیون دلار اختصاص داده می‌شود. پس اگر آماری اعلام می‌شود باید به ترتیب و تفکیک اعلام شده و مورد مطالعه قرار گیرد چون هر کدام هم تخصیص خاص خود را دارد. ارزبری یک واحد داروی تولید داخل را تقریبا اگر 360 میلیون دلار تقسیم بر 40 میلیارد عدد کنید، عدد ناچیزی به دست می‌آید در حالی که وقتی ارزش واحد داروی وارداتی را محاسبه می‌کنیم، ارزبری زیادی را به خود اختصاص می‌دهد. بنابراین؛ این نشان می‌دهد بزرگ‌ترین خدمت به قوای تولید داخل در کشور در حالی باید صورت گیرد که باید در نظر داشته باشیم اگر به هر دلیل یک درصد از افزایش تولید داخل دارو کم شود، سهم قابل توجهی متوجه واردات آن می‌شود و ارز زیادی را دولت باید پرداخت کند. به عبارتی تقریبا نسبت بین 10 تا 15 برابر متغیر است و بسته به نوع دارو متفاوت است. با توجه به این نسبت در صورت کاهش داروی تولید داخل دولت باید به این میزان ارز بیشتری بدهد تا بتواند کمبودهای بازار دارو را جبران کند. بنابراین وقتی حمایت از تولید داخل و توصیه مقام معظم رهبری بر آن و تأکید مسئولان وزارت بهداشت و درمان درباره این بحث مطرح می‌شود که اگر ما دارویی را در داخل کشور تولید نکنیم، اولا وابستگی ارزی‌مان بالا خواهد بود و باید ارز سنگینی بابت آن پرداخت کنیم ثانیا وقتی دارویی در داخل کشور تولید می‌شود، این حاوی چند پیام است؛ یکی اینکه ما به تکنولوژی تولید داروها دسترسی داریم و تکنولوژی تولید با وسعت پروسه تولید از فرمولاسیون گرفته تا پایدارنگه‌داشتن مولکول‌های دارویی و از همه مهم‌تر تولید مواد اولیه دارو را در اختیار داریم.
با توجه به اظهارات جناب‌عالی و با توجه به وسعت پروسه تولید آیا کمی دیر آن هم در شرایط تحریم به فکر تولید مواد اولیه نیفتاده‌ایم؟
اگر به فهرست کشورهای تولید مواد اولیه ‌دارو نگاهی بیندازیم تعداد آن به 10 کشور هم نمی‌رسد و در این میان ایران از جمله کشورهایی است که در حوزه مواد اولیه و شیمیایی بیش از 60 تا 65 درصد تولید دارد و کمتر از 40 درصد وابستگی به واردات مواد اولیه دارویی دارد. جالب آنکه همان میزان 60 درصد تولید مواد اولیه کمتر از 150 میلیون دلار برای کشور ارزبری دارد.
یا در زمینه پیشرفت در صنعت بیوتکنولوژی؛ ما صاحب بزرگ‌ترین سبد محصولات بایوژنریک هستیم که نه‌تنها تولید داریم که صادرات آن عموما به کشورهای مطرح دنیاست و اخیرا اروپای شرقی نیز از متقاضیان و اهداف صادرات این نوع محصول از کشورمان است. ما باید به این قابلیت‌های کشور توجه داشته باشیم. بنابراین اگر صحبت از حمایت از صنعت مواد اولیه دارو در داخل کشور می‌شود، به نظرم باید مجموع این عوامل را در نظر گرفت.
بحثی هست که دو طیف تولیدکنندگان مواد اولیه و تولیدکنندگان بزرگ دارویی و تحت لیسانس در کشور یکدیگر را متهم می‌کنند، از سویی ادعا می‌شود که شرکت‌های بزرگ دارویی تحت لیسانس دارو تولید نمی‌کنند و فقط دارو را وارد و بسته‌بندی می‌کنند و این ما هستیم که مواد اولیه را تولید می‌کنیم؛ از سویی دیگر گفته می‌شود که برخلاف ادعای تولیدکنندگان مواد اولیه دارویی آنها اصل ماده را به نام اینترمیدیت وارد کرده و ریپک می‌کنند. آیا ریشه این مسائل به اختلال در کارکرد و ساختار سازمان غذا و دارو مربوط نمی‌شود؟
اگر یک نفر از یک شرکت یا چند نفر یکدیگر را تخطئه کردند، ما نباید با شتابزدگی به قضاوت بنشینیم. آنچه مسلم است؛ آمارهایی است که من یادآور شدم. ایران کشوری است که در تکنولوژی‌های دارویی بسیار پیشرفت کرده؛ به گونه‌ای که عده‌ای را نگران کرده است؛ از جمله کشورهایی که پیشرفت ما در این زمینه خوشایندشان نیست. گاه همکاران ما در صنعت دارو بی‌تدبیری کرده و به صورت غیرمنصفانه‌ یکدیگر را نقد می‌کنند. تیغ نقد غیرمنصفانه موجب می‌شود سیاست‌های درستی که سال‌های گذشته برای بهبود و توسعه این صنعت در پیش گرفته‌ایم، نادیده انگاشته شود.
گاه صنایع داروسازی نسبت به یکدیگر انتقاداتی دارند که باید در جهت رفع آن برآیند. کسی نمی‌تواند منکر این قضیه شود که صنعت مواد اولیه دارو به کشور چه خدماتی کرده است یا کسی نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند که صنایع داروسازی کشور در توسعه و پیشبرد این صنعت چه گام‌های مؤثری برداشته‌اند. اختلاف دیدگاه‌ها و نظرها همیشه به وجود می‌آید اما این اختلافات باید در چارچوب همکاری، همراهی، مساعدت و همدلی رفع شود.
و در این زمینه فکر نمی‌کنید ساختار سازمان غذا و دارو تأثیرگذار است و پاره‌ای اصلاحات لازم باشد؟
ساختار غذا و دارو ساختاری است که ناچار است هم بر کیفیت محصولات نظارت داشته باشد و هم بازار را مدیریت کند؛ بنابراین ناچار است برخی مواقع شرکت‌هایی که از استانداردهای GMP عدول می‌کنند را تنبیه کند که کاملا طبیعی است. بنابراین ساختار سازمان یک ساختار سیاست‌گذار همراه با نظارت است؛ ضمن آنکه به نظرم سازمان در 10 تا 15 سال گذشته در حوزه توسعه صنعت دارو غفلت کرده است و می‌توانست بهتر از این عمل کند اما آنچه مسلم است این است؛ همین توسعه‌ای که اتفاق افتاده محصول برنامه‌ریزی‌هایی است که در وزارت بهداشت صورت گرفته است.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها