|

آشنایی با جنبش المپیک

از نظر پیر دو کوبرتن، بنیان‌گذار کمیته بین‌المللی المپیک و دوره جدید المپیاد، بازی‌های المپیک تنها یک رویداد ورزشی قلمداد نمی‌شود؛ بلکه نقطه‌عطفی در حرکت وسیع‌تر اجتماعی و فرهنگی است. حرکتی که از طریق بازی و ورزش، موجبات رشد و تکامل انسان را فراهم كرده و جهان را به مکانی برای سالم‌زیستن تبدیل می‌کند. همان‌طور که نوشته شده است، طرح پیشنهادی کوبرتن برای برگزاری بازی‌های نوین المپیک، درواقع یک راه‌حل اساسی است که به منظور پایان‌بخشیدن به بحران‌های عمیق سیاسی و اجتماعی کشور فرانسه بود. او مانند بسیاری از همفکران خود معتقد بود که راه‌حل مشکلات اجتماعي، سیاسی و فرهنگی کشورش، دگرگونی وضع موجود جامعه است. او با این فکر و اندیشه، تشکیل و گسترش باشگاه‌های ورزشی را دنبال کرد و به دنبال آن به برپایی نهضتی عظيم‌تر برآمد. این فکر، «برگزاری بازی‌های المپیک هر چهار سال یک بار بین جوانان سراسر جهان» بود. کوبرتن برای انسجام‌بخشیدن به این اندیشه خود، از المپیک باستان کمک گرفت و با سازمان‌دهی دقیق و صحیح، با استواری، قدم در این راه نهاد و این اثر را به سراسر جهان برد. او ادعا کرد: «مشارکت جوانان در رویدادهای ورزشی منجر به پیدایش یک نهضت خواهد شد، نهضتی که می‌تواند به مناقشات بین‌المللی به نحو شایسته‌ای پایان بخشد و در ضمن حاوی صلح، دوستی و تفاهم ملل باشد». به عبارت دیگر بارون پیر دوکوبرتن بازی‌های المپیک را به عنوان پایه‌ای برای ایجاد تغییرات اجتماعی مطلوب دانست و نام المپیزم را بر این اندیشه فرهنگی نهاد. در اساسنامه کمیته بین‌المللی المپیک، به پرورش و تقویت ویژگی‌های «بدنی» و «اخلاقی» که مبنای ورزش را تشکیل می‌دهند، تأکید و توجه بسیار شده است. ورزش وسیله‌ای برای تعلیم و پرورش جوانان محسوب می‌شود؛ زیرا در میادین ورزشی و مسابقات، تفاهم و دوستی بسیار نزدیکی بین ملل مشاهده می‌شود. گردآوردن ورزشکاران جوان از اقصا نقاط کره زمین در یک زمان و در محلی مشخص در هر چهار سال یک بار بزرگ‌ترین و بی‌نظیرترین جشنواره ورزشی را پدید آورده که این نیز از اصول و مبانی منشور المپیک نشئت گرفته است. اگر هدف غایي نهضت المپیک توسعه و بسط بنیان و اساس المپیک و دستیابی به اهداف المپیزم باشد اين اصول و اساس و اهداف را باید بهتر شناخت. اگرچه کوبرتن و سایر اندیشمندان متأخر المپیک در میان آرمان‌های این جنبش و امیدهایی که برای آن داشته‌اند، کتاب‌ها و مقاله‌های بسیاری نوشته‌اند؛ اما باید اذعان كرد که هنوز تعریف واضح و ساده‌ای در دست نیست که بتواند مبنای برنامه‌ریزی قرار گیرد. بنابراين هر اندازه در زمینه فلسفه، اصول و اهداف جنبش المپیک کار شود، باز هم کم است.
پیر دو کوبرتن و تعدادی از دوستان فاضل و معلم او، «کمیته بین‌المللی المپیک» را در روز ۲۳ ژوئن سال ۱۸۹۴ در جلسه‌ای در دانشگاه سوربون پاریس بنیان‌گذاری کردند. در زمانی که جامعه فرانسه با بحران‌‌های بسیار شدید سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درگیر بود، کوبرتن این سازمان بین‌المللی را تأسیس کرد تا از طریق بازی‌های المپیک به بخشی از این بحران‌های اجتماعی پایان بخشد. او مانند بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت زمان خود عقیده داشت: «از طریق ورزش، بسیاری از بحران‌های اجتماعی قابل حل است». وی همچنین معتقد بود: «ایجاد یک سازمان و نظام ورزشی کاملا رقابت‌آمیز می‌تواند جوانان فرانسوی را تشویق و ترغیب و از خواب غفلت بیدار کند». وی توانست این اهداف را به تمام نقاط جهان گسترش دهد و نهضتی جهانی پدید آورد که در ارتباط با مناقشات سیاسی و درگیری‌های بین ملت‌ها مؤثر باشد. پیر دوكوبرتن در سال ۱۸۹۴ نوشت: «سؤال شده است که چرا من بازی‌های المپیک را احیا کرده‌ام. پاسخ این است: برای توانمندترکردن ورزش تاحدی که قادر به حفظ استقلال و تداوم خود باشد. توانمندترکردن آن برای اجرای نقشی که در جهان جدید و در زمینه تعلیم و تربیت بر عهده آن گذاشته شده است. برای تجلیل از ورزشکارانی که فعالیت‌های بدنی آنها جهت حفظ روحیه عمومی رقابت ورزشی ضروری است». اهداف نهضت المپیک از همین بیانات پیر دوکوبرتن نشئت گرفته و توسعه یافته است. در حال حاضر این اهداف تحت چهار عنوان در منشور المپیک مطرح شده است:
ترویج و توسعه آن دسته از ویژگی‌های اخلاقی، جسمانی که اساس کار ورزش است.
تعلیم و تربیت جوانان از طریق ورزش به منظور ایجاد تفاهم بیشتر بین آنها و دوستانشان و همچنین کمک به ساختن دنیایي بهتر و صلح‌آمیزتر
انتشار و ترویج اصول المپیک در سرتاسر جهان و ایجاد خیرخواهی جهانی
گردآوردن ورزشکاران جهان در یک جشنواره عظیم هر چهار سال یک بار در بازی‌های المپیک
با توجه به اهداف چهارگانه فوق متوجه می‌شویم که این بازی‌ها چیزی فراتر از تعدادی مسابقات است که بخواهد هر چهار سال یک بار در نقطه‌ای از گیتی برگزار شود. در بطن این اهداف، مسائل اساسی اخلاقی، آموزشی و پرورش نهضت و فلسفه المپیک در سطح بین‌المللی نهفته است. کوبرتن بازی‌های المپیک و ورزش را یک مکتب کامل تعلیم و تربیت دانسته است. مکتبی که از طریق آن می‌توان اهداف گوناگون تربیتی را به نسل جوان منتقل کرد. حال در قرن بیستم‌ویکم باید بررسی کرد و دید که نهضت المپیک در عمل تا چه اندازه از تفکرات کوبرتن فاصله گرفته است.
*برگرفته از کتاب جنبش صدساله المپیک، نوشته نصرالله سجادی

از نظر پیر دو کوبرتن، بنیان‌گذار کمیته بین‌المللی المپیک و دوره جدید المپیاد، بازی‌های المپیک تنها یک رویداد ورزشی قلمداد نمی‌شود؛ بلکه نقطه‌عطفی در حرکت وسیع‌تر اجتماعی و فرهنگی است. حرکتی که از طریق بازی و ورزش، موجبات رشد و تکامل انسان را فراهم كرده و جهان را به مکانی برای سالم‌زیستن تبدیل می‌کند. همان‌طور که نوشته شده است، طرح پیشنهادی کوبرتن برای برگزاری بازی‌های نوین المپیک، درواقع یک راه‌حل اساسی است که به منظور پایان‌بخشیدن به بحران‌های عمیق سیاسی و اجتماعی کشور فرانسه بود. او مانند بسیاری از همفکران خود معتقد بود که راه‌حل مشکلات اجتماعي، سیاسی و فرهنگی کشورش، دگرگونی وضع موجود جامعه است. او با این فکر و اندیشه، تشکیل و گسترش باشگاه‌های ورزشی را دنبال کرد و به دنبال آن به برپایی نهضتی عظيم‌تر برآمد. این فکر، «برگزاری بازی‌های المپیک هر چهار سال یک بار بین جوانان سراسر جهان» بود. کوبرتن برای انسجام‌بخشیدن به این اندیشه خود، از المپیک باستان کمک گرفت و با سازمان‌دهی دقیق و صحیح، با استواری، قدم در این راه نهاد و این اثر را به سراسر جهان برد. او ادعا کرد: «مشارکت جوانان در رویدادهای ورزشی منجر به پیدایش یک نهضت خواهد شد، نهضتی که می‌تواند به مناقشات بین‌المللی به نحو شایسته‌ای پایان بخشد و در ضمن حاوی صلح، دوستی و تفاهم ملل باشد». به عبارت دیگر بارون پیر دوکوبرتن بازی‌های المپیک را به عنوان پایه‌ای برای ایجاد تغییرات اجتماعی مطلوب دانست و نام المپیزم را بر این اندیشه فرهنگی نهاد. در اساسنامه کمیته بین‌المللی المپیک، به پرورش و تقویت ویژگی‌های «بدنی» و «اخلاقی» که مبنای ورزش را تشکیل می‌دهند، تأکید و توجه بسیار شده است. ورزش وسیله‌ای برای تعلیم و پرورش جوانان محسوب می‌شود؛ زیرا در میادین ورزشی و مسابقات، تفاهم و دوستی بسیار نزدیکی بین ملل مشاهده می‌شود. گردآوردن ورزشکاران جوان از اقصا نقاط کره زمین در یک زمان و در محلی مشخص در هر چهار سال یک بار بزرگ‌ترین و بی‌نظیرترین جشنواره ورزشی را پدید آورده که این نیز از اصول و مبانی منشور المپیک نشئت گرفته است. اگر هدف غایي نهضت المپیک توسعه و بسط بنیان و اساس المپیک و دستیابی به اهداف المپیزم باشد اين اصول و اساس و اهداف را باید بهتر شناخت. اگرچه کوبرتن و سایر اندیشمندان متأخر المپیک در میان آرمان‌های این جنبش و امیدهایی که برای آن داشته‌اند، کتاب‌ها و مقاله‌های بسیاری نوشته‌اند؛ اما باید اذعان كرد که هنوز تعریف واضح و ساده‌ای در دست نیست که بتواند مبنای برنامه‌ریزی قرار گیرد. بنابراين هر اندازه در زمینه فلسفه، اصول و اهداف جنبش المپیک کار شود، باز هم کم است.
پیر دو کوبرتن و تعدادی از دوستان فاضل و معلم او، «کمیته بین‌المللی المپیک» را در روز ۲۳ ژوئن سال ۱۸۹۴ در جلسه‌ای در دانشگاه سوربون پاریس بنیان‌گذاری کردند. در زمانی که جامعه فرانسه با بحران‌‌های بسیار شدید سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درگیر بود، کوبرتن این سازمان بین‌المللی را تأسیس کرد تا از طریق بازی‌های المپیک به بخشی از این بحران‌های اجتماعی پایان بخشد. او مانند بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت زمان خود عقیده داشت: «از طریق ورزش، بسیاری از بحران‌های اجتماعی قابل حل است». وی همچنین معتقد بود: «ایجاد یک سازمان و نظام ورزشی کاملا رقابت‌آمیز می‌تواند جوانان فرانسوی را تشویق و ترغیب و از خواب غفلت بیدار کند». وی توانست این اهداف را به تمام نقاط جهان گسترش دهد و نهضتی جهانی پدید آورد که در ارتباط با مناقشات سیاسی و درگیری‌های بین ملت‌ها مؤثر باشد. پیر دوكوبرتن در سال ۱۸۹۴ نوشت: «سؤال شده است که چرا من بازی‌های المپیک را احیا کرده‌ام. پاسخ این است: برای توانمندترکردن ورزش تاحدی که قادر به حفظ استقلال و تداوم خود باشد. توانمندترکردن آن برای اجرای نقشی که در جهان جدید و در زمینه تعلیم و تربیت بر عهده آن گذاشته شده است. برای تجلیل از ورزشکارانی که فعالیت‌های بدنی آنها جهت حفظ روحیه عمومی رقابت ورزشی ضروری است». اهداف نهضت المپیک از همین بیانات پیر دوکوبرتن نشئت گرفته و توسعه یافته است. در حال حاضر این اهداف تحت چهار عنوان در منشور المپیک مطرح شده است:
ترویج و توسعه آن دسته از ویژگی‌های اخلاقی، جسمانی که اساس کار ورزش است.
تعلیم و تربیت جوانان از طریق ورزش به منظور ایجاد تفاهم بیشتر بین آنها و دوستانشان و همچنین کمک به ساختن دنیایي بهتر و صلح‌آمیزتر
انتشار و ترویج اصول المپیک در سرتاسر جهان و ایجاد خیرخواهی جهانی
گردآوردن ورزشکاران جهان در یک جشنواره عظیم هر چهار سال یک بار در بازی‌های المپیک
با توجه به اهداف چهارگانه فوق متوجه می‌شویم که این بازی‌ها چیزی فراتر از تعدادی مسابقات است که بخواهد هر چهار سال یک بار در نقطه‌ای از گیتی برگزار شود. در بطن این اهداف، مسائل اساسی اخلاقی، آموزشی و پرورش نهضت و فلسفه المپیک در سطح بین‌المللی نهفته است. کوبرتن بازی‌های المپیک و ورزش را یک مکتب کامل تعلیم و تربیت دانسته است. مکتبی که از طریق آن می‌توان اهداف گوناگون تربیتی را به نسل جوان منتقل کرد. حال در قرن بیستم‌ویکم باید بررسی کرد و دید که نهضت المپیک در عمل تا چه اندازه از تفکرات کوبرتن فاصله گرفته است.
*برگرفته از کتاب جنبش صدساله المپیک، نوشته نصرالله سجادی

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها