تکرار افتخارآفرینیهای المپیک لندن غیرممکن است
انگار قرار نیست المپیک توکیو برای وزنهبرداری ایران خوشیمن باشد. سال ۱۹۶۴ که اینگونه بود و حالا بعد از گذشت بیش از نیمقرن، دوباره حال نه چندان خوش وزنهبرداری ما با میزبانی توکیو از المپیک تابستانی متقارن شده. آیا این بار هم قرار است سفر به توکیو برای پولادمردان ایرانی چیزی شبیه یک سفر توریستی باشد؟!
وزنهبرداری ایران در شرایطی برای حضور در پنجمین المپیک خود در سال ۱۹۶۴ راهی توکیو شد که پس از المپیک ۱۹۶۰ رم حال و روز خوشی را تجربه نکرده بود و تمام آنچه از شرکت در سه دوره از مسابقات جهانی، به سالهای ۱۹۶۱, ۱۹۶۲ و ۱۹۶۳ نصیبش شده بود، تنها یک مدال برنز محمد علمیتهرانی بود و بس. حتی بازیهای آسیایی ۱۹۶۲ جاکارتا هم بدون رشته وزنهبرداری برگزار شد تا خبری از درخشش وزنهبرداران کشورمان مخابره نشود. در چنین فضایی تیم ملی با ترکیبی نسبتا جوان متشکل از محمد نصیری و علی رجبیاسلامی (۵۶)، پرویز جلایر (۶۷.5)، رضا استکی (۸۲.5) و منوچهر برومند (۹۰+) با مربیگری حسن فردوس مسافر توکیو شد. نتایج گویای اوضاع بد تیم بود، نصیری جوان پانزدهم شد. استکی و برومند دوازدهم شدند. رجبی دهم شد و جلایر که کمی بهتر از سایرین وزنه زد، هفتم شد. به این ترتیب از اولین حضور وزنهبرداری ایران در المپیک ۱۹۴۸ تا توکیو ۱۹۶۴ برای نخستین بار تیم ملی وزنهبرداری ایران به المپیک رفت اما مدالی کسب نکرد.
حالا قرار است المپیک ۲۰۲۱ توکیو را برای کاروان وزنهبرداری ایران پیشگویی کنیم. اوراکل در فرهنگ یونانی به همین معناست؛ یعنی غیبگویی. وزنهبرداری ایران حداکثر با دو وزنهبردار در المپیک ۲۰۲۱ توکیو حاضر است. دلیل این کاهش سهمیه به خودمان و تعداد دوپینگیهایی که در یک بازه زمانی ۱۰ساله داشتیم برمیگردد. در نتیجه اولین پیشگویی این است که کاروان ورزش ایران قطعا نباید انتظاری بیش از دو مدال از پولادمردان داشته باشد و تکرار افتخارآفرینیهای المپیک لندن، غیرممکن خواهد بود!
با این حال رنگ مدالها هم مهم است. مثلا اگر هر دو مدال، طلایی باشد وزنهبرداری به سقف آرزوهایش خواهد رسید و این همان اتفاقی است که در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و ۲۱۰۶ ریو هم افتاد و دل خیلیها را شاد کرد.
با یک طلا و یک نقره چطورید؟ مثل المپیک ۱۹۵۲ در هلسینکی یا المپیک ۱۹۶۸ در مکزیکو. این هم راضیکننده است اما یک سؤال ذهنمان را به خود درگیر میکند؛ اینکه چه کسی قرار است طلای توکیو را به گردن بیاویزد؟ اصلا داریم گزینهای را که شانس اول کسب طلای وزن خودش باشد؟
روی کاغذ شانسهای کسب مدال المپیک برای وزنهبرداری ایران را مینویسیم.
سهراب مرادی، قهرمان جهان و المپیک
کیانوش رستمی، قهرمان جهان و المپیک
علی داوودی جوان و جویای نام در فوقسنگین
علی هاشمی که قهرمان دو دوره مسابقات جهانی است.
در دسته ۹۶ تیان تائو چینی و فارس الباخ قطری دندانتیزکردههای طلای توکیو هستند. در دسته ۱۰۹ سیمون مارتیروسیان از ارمنستان گزینه نخست قهرمانی است و بالاخره در فوقسنگین هم تا وقتی لات تالاخادزه گرجستانی نفس میکشد کسی نمیتواند به طلاي المپیک حتی فکر کند. با این اوضاع این یک پیشبینی فروتنانه و متواضعانه است اگر بگوییم وزنهبرداری ایران در بهترین حالت ممکن یک نقره و یک برنز در المپیک توکیو به دست خواهد آورد و در بدبینانهترین حالت ممکن هم کسب یک مدال نقره یا برنز برای پولادمردان کشورمان قطعی است.
غول چراغ جادو
یک سال به عقب برمیگردیم؛ به پاییز سال ۹۸. زمانی که سهراب مرادی روزهای نخست دوران نقاهت را سپری میکرد و کیانوش رستمی هم پس از ناکامی در رقابتهای جهانی تایلند به دنبال راهی برای فرار از یک بحران خودساخته میگشت تا شانسش را برای کسب سهمیه المپیک بالا ببرد. اما نه برای سهراب مرادی راهی وجود داشت و نه برای کیانوش رستمی. آن روزها اگر میپرسیدند از دو قهرمان و رکورددار وزنهبرداری ایران چه میخواهید؟ پاسخشان قطعا به همین کوتاهی بود: «غول چراغ جادو».
خواسته هر دو هم از غول چراغ جادو مشترک بود؛ اینکه المپیک فقط و فقط یک سال به تعویق بیفتد.
یک سال پیش در چنین روزهایی باورش غیرممکن بود که المپیک یک سال به تعویق بیفتد. آنقدر که شاید از دست غول چراغ جادو هم کاری برنمیآمد. اما حالا المپیک با ویروس کشنده کرونا یک سال به تعویق افتاده و این همان رؤیای محال رستم و سهراب وزنهبرداری ایران است. المپیک اگر عقب نمیافتاد نه کتف آسیبدیده سهراب اجازه میداد او به المپیک برود و نه بدن خسته کیانوش یارای کسب سهمیه را داشت. اما حالا این امیدواری هست که از بین رستم و سهراب، آنکه شانس بیشتری برای کسب مدال دارد، با اقتدار در صحنه المپیک حاضر باشد.
شاید این چراغ جادو برای علی داوودی هم معجزه کرد؛ کسی چه میداند.
انگار قرار نیست المپیک توکیو برای وزنهبرداری ایران خوشیمن باشد. سال ۱۹۶۴ که اینگونه بود و حالا بعد از گذشت بیش از نیمقرن، دوباره حال نه چندان خوش وزنهبرداری ما با میزبانی توکیو از المپیک تابستانی متقارن شده. آیا این بار هم قرار است سفر به توکیو برای پولادمردان ایرانی چیزی شبیه یک سفر توریستی باشد؟!
وزنهبرداری ایران در شرایطی برای حضور در پنجمین المپیک خود در سال ۱۹۶۴ راهی توکیو شد که پس از المپیک ۱۹۶۰ رم حال و روز خوشی را تجربه نکرده بود و تمام آنچه از شرکت در سه دوره از مسابقات جهانی، به سالهای ۱۹۶۱, ۱۹۶۲ و ۱۹۶۳ نصیبش شده بود، تنها یک مدال برنز محمد علمیتهرانی بود و بس. حتی بازیهای آسیایی ۱۹۶۲ جاکارتا هم بدون رشته وزنهبرداری برگزار شد تا خبری از درخشش وزنهبرداران کشورمان مخابره نشود. در چنین فضایی تیم ملی با ترکیبی نسبتا جوان متشکل از محمد نصیری و علی رجبیاسلامی (۵۶)، پرویز جلایر (۶۷.5)، رضا استکی (۸۲.5) و منوچهر برومند (۹۰+) با مربیگری حسن فردوس مسافر توکیو شد. نتایج گویای اوضاع بد تیم بود، نصیری جوان پانزدهم شد. استکی و برومند دوازدهم شدند. رجبی دهم شد و جلایر که کمی بهتر از سایرین وزنه زد، هفتم شد. به این ترتیب از اولین حضور وزنهبرداری ایران در المپیک ۱۹۴۸ تا توکیو ۱۹۶۴ برای نخستین بار تیم ملی وزنهبرداری ایران به المپیک رفت اما مدالی کسب نکرد.
حالا قرار است المپیک ۲۰۲۱ توکیو را برای کاروان وزنهبرداری ایران پیشگویی کنیم. اوراکل در فرهنگ یونانی به همین معناست؛ یعنی غیبگویی. وزنهبرداری ایران حداکثر با دو وزنهبردار در المپیک ۲۰۲۱ توکیو حاضر است. دلیل این کاهش سهمیه به خودمان و تعداد دوپینگیهایی که در یک بازه زمانی ۱۰ساله داشتیم برمیگردد. در نتیجه اولین پیشگویی این است که کاروان ورزش ایران قطعا نباید انتظاری بیش از دو مدال از پولادمردان داشته باشد و تکرار افتخارآفرینیهای المپیک لندن، غیرممکن خواهد بود!
با این حال رنگ مدالها هم مهم است. مثلا اگر هر دو مدال، طلایی باشد وزنهبرداری به سقف آرزوهایش خواهد رسید و این همان اتفاقی است که در المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و ۲۱۰۶ ریو هم افتاد و دل خیلیها را شاد کرد.
با یک طلا و یک نقره چطورید؟ مثل المپیک ۱۹۵۲ در هلسینکی یا المپیک ۱۹۶۸ در مکزیکو. این هم راضیکننده است اما یک سؤال ذهنمان را به خود درگیر میکند؛ اینکه چه کسی قرار است طلای توکیو را به گردن بیاویزد؟ اصلا داریم گزینهای را که شانس اول کسب طلای وزن خودش باشد؟
روی کاغذ شانسهای کسب مدال المپیک برای وزنهبرداری ایران را مینویسیم.
سهراب مرادی، قهرمان جهان و المپیک
کیانوش رستمی، قهرمان جهان و المپیک
علی داوودی جوان و جویای نام در فوقسنگین
علی هاشمی که قهرمان دو دوره مسابقات جهانی است.
در دسته ۹۶ تیان تائو چینی و فارس الباخ قطری دندانتیزکردههای طلای توکیو هستند. در دسته ۱۰۹ سیمون مارتیروسیان از ارمنستان گزینه نخست قهرمانی است و بالاخره در فوقسنگین هم تا وقتی لات تالاخادزه گرجستانی نفس میکشد کسی نمیتواند به طلاي المپیک حتی فکر کند. با این اوضاع این یک پیشبینی فروتنانه و متواضعانه است اگر بگوییم وزنهبرداری ایران در بهترین حالت ممکن یک نقره و یک برنز در المپیک توکیو به دست خواهد آورد و در بدبینانهترین حالت ممکن هم کسب یک مدال نقره یا برنز برای پولادمردان کشورمان قطعی است.
غول چراغ جادو
یک سال به عقب برمیگردیم؛ به پاییز سال ۹۸. زمانی که سهراب مرادی روزهای نخست دوران نقاهت را سپری میکرد و کیانوش رستمی هم پس از ناکامی در رقابتهای جهانی تایلند به دنبال راهی برای فرار از یک بحران خودساخته میگشت تا شانسش را برای کسب سهمیه المپیک بالا ببرد. اما نه برای سهراب مرادی راهی وجود داشت و نه برای کیانوش رستمی. آن روزها اگر میپرسیدند از دو قهرمان و رکورددار وزنهبرداری ایران چه میخواهید؟ پاسخشان قطعا به همین کوتاهی بود: «غول چراغ جادو».
خواسته هر دو هم از غول چراغ جادو مشترک بود؛ اینکه المپیک فقط و فقط یک سال به تعویق بیفتد.
یک سال پیش در چنین روزهایی باورش غیرممکن بود که المپیک یک سال به تعویق بیفتد. آنقدر که شاید از دست غول چراغ جادو هم کاری برنمیآمد. اما حالا المپیک با ویروس کشنده کرونا یک سال به تعویق افتاده و این همان رؤیای محال رستم و سهراب وزنهبرداری ایران است. المپیک اگر عقب نمیافتاد نه کتف آسیبدیده سهراب اجازه میداد او به المپیک برود و نه بدن خسته کیانوش یارای کسب سهمیه را داشت. اما حالا این امیدواری هست که از بین رستم و سهراب، آنکه شانس بیشتری برای کسب مدال دارد، با اقتدار در صحنه المپیک حاضر باشد.
شاید این چراغ جادو برای علی داوودی هم معجزه کرد؛ کسی چه میداند.