شنا در حمام خون
وقتی حلقهها سیاسی میشوند
المپیک نوین با اهداف صلح و دوستی بین کشورها و ملتها از سال 1986 شروع به کار کرد، با این وجود تنش سیاسی همواره در کنار بازیهای المپیک دیده شده است. مسائل سیاسی خیلی زود به حاشیه و متن بازیهای المپیک نفوذ کرد. اولین تأثیر مهم سیاست بر المپیک را باید پیامد جنگ جهانی اول دانست. المپیک 1916 به دلیل وقوع جنگ جهانی اول برگزار نشد، برلین قرار بود میزبان این المپیک باشد. سایه این جنگ در ادامه بازهم بر سر المپیک دیده شد. کمیته بینالمللی المپیک در سال ۱۹۲۰، محل برگزاری بازیها را از بوداپست مجارستان به آنتورپ در بلژیک منتقل کرد. آلمان، شکستخورده جنگ جهانی اول هم از حضور در بازیهای پس از جنگ جهانی اول محروم شد.
خودنمایی هیتلر
سیاسیترین المپیک را اما باید المپیک 1936 برلین دانست. آدولف هیتلر و حزب نازی برای تبلیغ ایدئولوژی خود المپیک 1936 را فرصت خوبی دانستند. آنها در پی نمایش ایدئولوژی برتری نژادی خود بودند و میخواستند از بازیهای المپیک برای نشاندادن قدرت و برتری خود استفاده کنند. برخی گروههای سیاسی معتقد بودند کشورهای غربی باید این المپیک را تحریم کنند. در نهایت این المپیک با حضور پررنگ هیتلر و حزب نازی برگزار شد. آنچه از این المپیک به یادگار مانده ماجرای جسی اوونز دونده سیاهپوست آمریکایی و برنده چهار طلای بازیهاست و اینکه هیتلر برخوردی تبعیضآمیز با او داشته است. از قول اطرافیان هیتلر نقل شده، او شدیدا از این پیروزی اوونز برآشفته بود. خود اوونز البته بیش از نژادپرستی آلمانیها، از تبعیض نژادی در کشور خود، ابراز نارضایتی کرد. او به طعنه گفت که هیتلر برای من دست تکان داد، اما روزولت حتی یک تلگراف هم برایم نفرستاد. آلمان به هر ترتیبی که بود قهرمان المپیک 1936 شد، عنوانی که هرگز برای آنها تکرار نشد. برگزاری این المپیک با اتفاقات قابل توجهی همراه بود؛ گروههای چپگراي اسپانیایی ضمن تحریم بازیها سعی کردند رقابتهایی با
عنوان «المپیاد مردم» را با حدود 20 کشور سازمان دهند. وقوع جنگ داخلی اسپانیا البته مانع از برگزاری بازیها شد. اروپا در آستانه یک حادثه بزرگ قرار داشت، در ادامه آتش جنگ جهانی دوم برافروخته شد و در نهایت دو المپیک 1940 و 1944 برگزار نشد.
حمام خون در ملبورن
یکی از عجیبترین مسابقات تاریخ المپیک در المپیک 1956 ملبورن رقم خورد؛ جایی که نزاع سیاسی به داخل رقابتها هم کشیده شد. پس از سرکوب انقلاب مجارها توسط شوروی، دو تیم مجارستان و شوروی در مسابقات واترپلو مقابل هم قرار گرفتند. بازیکنان دو تیم که نسبت به هم حس دشمنی داشتند در داخل آب به شدت با یکدیگر درگیر شدند. شدت درگیریها آنقدر زیاد بود که بازی ناتمام ماند و مجارستان برنده مسابقه اعلام شد. جاریشدن خون از چشم اروین زادور، بازیکن مجارستان، باعث شد که این مسابقه به «حمام خون» مشهور شود. پیش از شروع بازیها سه کشور سوئیس، هلند و اسپانیا در واکنش به سرکوب انقلاب مجارستان، ورزشکاران خود را به المپیک ملبورن اعزام نکردند. عراق، مصر، کامبوج و لبنان هم به دلیل بحران کانال سوئز، المپیک را تحریم کردند تا اولین تحریم قابل توجه المپیک شکل بگیرد.
المپیک موازی
المپیک 1936 تنها المپیکی نبود که با حاشیه برگزاری المپیک موازی برگزار شد. در سال ۱۹۶۲ نیز اندونزی در مخالفت با کمیته بینالمللی المپیک، مسابقاتی را با عنوان «بازیهای قدرتهای نوظهور» برگزار کرد. حدود 50 کشور عمدتا از بلوک شرق هم در این مسابقات حاضر شدند. شوروی نیز با ورزشکاران درجهدومش در این بازیها شرکت کرد. در واقع پس از جنگ جهانی دوم، اثر جنگ سرد در ورزش هم به وضوح دیده میشد. کمتر المپیکی پس از جنگ جهانی از اتفاقات سیاسی در امان ماند. رقابت آمریکا و شوروی که در ورزش هم دو قطب قابل توجه بودند به المپیک کشیده شده بود، به دفعات در جریان بازیهای کشورهایی که با هم مشکل سیاسی داشتند، نزاع و درگیری دیده شد.
سلام قدرت سیاه
المپیک 1968 مکزیکوسیتی هم با اتفاقات سیاسی زیادی همراه شد. جنبش دانشجویی مکزیک برگزاری المپیک را فرصت خوبی میدید تا اعتراض به نظام حاکم را نمایش دهد. درگیری شدید بین ارتش با معترضان منجر به کشتهشدن دهها نفر شد، مخالفان البته از کشتهشدن صدها و بازداشتشدن هزاران نفر خبر دادند. آن زمان جنبش حقوق مدنی سیاهان در آمریکا در جریان بود و پیامد آن در مکزیکوسیتی هم دیده شد. تامی اسمیت و جان کارلوس، دوندگان سیاهپوست آمریکایی و برندگان مدالهای طلا و برنز، در مراسم اهدای جوایز دو 200 متر، مشت خود را به شکلی که نماد قدرت سیاهان است، در اعتراض به نژادپرستی در آمریکا بالا بردند. این حرکت به «سلام قدرت سیاه» مشهور بود.
گروگانگیری در مونیخ
المپیک 1972 مونیخ با یکی از مهمترین حوادث همراه شد. حادثهای که به کشتهشدن چندین نفر منجر شد. سازمان سپتامبر سیاه، شاخهای از سازمان آزادیبخش فلسطین، با کشتن دو ورزشکار و بهگروگانگرفتن 9 ورزشکار اسرائیلی خواستار آزادی زندانیان فلسطینی از زندانهای اسرائیل شد. عملیات آزادسازی گروگانها توسط پلیس شکست خورد. گروگانگیری با کشتهشدن ۱۱ ورزشکار اسرائیلی، یک افسر پلیس آلمانی و پنج نفر از گروگانگیران پایان گرفت. این حادثه در مسابقات هم تأثیر گذاشت. کسانی که در گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی نقش داشتند، بعدها توسط مأموران اسرائیلی کشته شدند.
تحریم آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید، در عرصههای زیادی از جمله ورزش تحریم شد. آفریقای جنوبی از سال 1964 تا 1988 اجازه حضور در بازیهای المپیک را پیدا نکرد و در المپیک 1992 پس از تغییر حکومت دوباره وارد بازیهای المپیک شد. آپارتاید در آفریقای جنوبی علاوه بر محرومیت این کشور در سال 1976 باعث غیبت 30 کشور دیگر هم شد. 29 کشور که عمدتا کشورهای آفریقایی بودند، در المپیک 1976 مونترال در اعتراض به نیوزیلند حاضر به شرکت در المپیک نشدند. نیوزیلند کمی پیش از بازیهای المپیک، تیم راگبی خود را برای چند مسابقه به آفریقای جنوبی فرستاده بود و این مسئله با اعتراض کشورهای آفریقایی همراه شد. کشورهای معترض خواهان اخراج نیوزیلند از المپیک 1976 بودند که کمیته بینالمللی المپیک چنین تصمیمی نگرفت و غیبت حدود 30 کشور رقم خورد.
تلافی شرق و غرب
تجاوز شوروی به خاک افغانستان باعث شد که بسیاری از کشورهای بلوک غرب و اسلامی در محکومیت این اقدام شوروی، المپیک 1980مسکو را تحریم کنند که یکی از این کشورها ایران بود. تمام کشورهای غربی البته به این حرکت نپیوستند و کشورهایی مثل بریتانیا در المپیک حاضر بودند. غیبت چندین کشور غربی مانند آمریکا و آلمان غربی و کشورهای اسلامی باعث شد تا این المپیک تنها با حضور 80 کشور برگزار شود. چهار سال بعد چند کشور بلوک شرق به تحریم المپیک اقدام کردند. اتحاد جماهیر شوروی ابتدا تحریم بازیهای المپیک 1984 لسآنجلس را اعلام کرد. بعد از این تصمیم، کشورهای بلغارستان، آلمان شرقی، مغلوستان و ویتنام هم به این تحریم پیوستند. در مجموع حدود 15 کشور سوسیالیستی المپیک لسآنجلس را تحریم کردند. جالب اینکه جمهوری خلق چین از جمله تحریمکنندگان نبود. رومانی هم المپیک 1984 را تحریم نکرد و مورد استقبال میزبان قرار گرفت. ایران هم از قبل تصمیم گرفته بود در مخالفت با سیاستهای آمریکا در این المپیک شرکت نکند. در آن زمان البته رسما اعلام نشد که دلیل غیبت کشورهای تحریمکننده بلوک شرق تلافی اتفاقات چهار سال قبل است. 65 کشور المپیک مسکو را تحریم کرده
بودند که این رقم بالاترین تحریم تاریخ بازیهای المپیک بود. در سال ۱۹۸۴ نوبت اتحاد جماهیر شوروی رسید که بازیهای آمریکا را تحریم کند، با این حال شوروی تجاریشدن بازیها و مسائل امنیتی را دلیل تحریم اعلام کرد. این دو تحریم از کیفیت مسابقات کاست و باعث شد تا المپیک از منشور خود دور شود. این کشمکشهای سیاسی به المپیک 1988 سئول هم کشیده شد. کره شمالی در این المپیک حاضر نبود. چند کشور مانند کوبا، اتیوپی و نیکاراگوئه در اعتراض به محرومیت کره شمالی، شرکت در رقابتها را رد کردند.
پیامهای تهدیدآمیز
سه المپیک دهه 80 میلادی به مسائل سیاسی آلوده شد، مخصوصا دو المپیکی که در شوروی و آمریکا برگزار شد و بستری برای انتقال جنگ سرد به میدان ورزش را فراهم کرد. از آن زمان به بعد و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاقات سیاسی المپیک ابعاد کوچکتری به خود گرفت و حداقل کمتر خود بازیها را تحت تأثیر قرار داد. با این حال این بازیها بدون حادثه هم نماند. در المپیک ۱۹۹۲ آتلانتا یک فرد آمریکایی در اعتراض به سقط جنین با بمبگذاری در پارک المپیک، دو نفر را کشت. حضور زنان در بازیها هم حاشیهساز شد. افغانستان که از حضور زنان در المپیک 2000 سیدنی جلوگیری کرد به همین دلیل از بازیها اخراج شد. در المپیک 2012 لندن هم نزدیک بود این اتفاق برای عربستان تکرار شود. المپیک 2008 پکن هم بدون حاشیه نماند. برخی گروههای سیاسی خواهان تحریم مراسم افتتاحیه و حتی خود المپیک به دلیل سیاستهای پکن در تبت بودند. این نکته را هم نباید فراموش کرد که در چند المپیک اخیر به دفعات المپیک توسط گروههای افراطی مانند داعش تهدید شده است. پلیس لندن پیش از برگزاری المپیک لندن رسما اعلام کرد با پیامهای تهدیدآمیزی بهویژه از سوي گروههای منتسب به القاعده
روبهرو شده و چندین نفر را هم در این رابطه بازداشت کرد. تدابیر امنیتی هم در بالاترین سطح اتخاذ شد. چهار سال بعد سرویسهای هوشمند برزیل اعلام کردند پیامهایی به زبان پرتغالی در فرمهای اینترنتی درباره گروههای داعشی در برزیل ردوبدل شده که این مسئله موجب شد برزیل در حالت آمادهباش قرار بگیرد. همین موضوع پیامهای تهدیدآمیز برای المپیک 2020 توکیو هم وجود دارد.
ایران و مسائل سیاسی
ایران هم از حواشی سیاسی المپیک دور نماند. تحریم دو المپیک از سوی ایران یکی از بارزترین اتفاقاتی است که برای ورزش ایران در تاریخ المپیک رخ داد. از طرفی در این سالها هر زمان ورزشکاری از ایران با ورزشکاری از آمریکا روبهرو میشده مورد توجه رسانهها قرار میگرفت. سکوی تاریخی صادق گودرزی در المپیک لندن که با صمیمیت در کنار حریف آمریکاییاش، جردن باروز قرار گرفت به یک قاب تاریخی تبدیل شد. یکی دیگر از مسائل سیاسی ایران و المپیک به المپیک 2012 لندن برمیگردد. یکسالونیم قبل از شروع بازیها، کمیته ملی المپیک ایران ضمن تهدید به کنارهگیری از المپیک لندن، به لوگوی بازیها اعتراض کرده و خواستار تغییر آن شد. محمد علیآبادی، رئیس وقت کمیته ملی المپیک در نامهای خواستار طراحی لوگوی جدید شد. در بخشی از نامه مسئولان کمیته ملی المپیک ایران به ژاگ روگ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک آمده است: «استفاده از واژه zion از سوی طراح لوگوی المپیک در آرم بازیهای المپیک 2012 اقدامی بسیار زشت و خلاف شعارهای ارزشی المپیک است که مطئنا عدم برخورد شخص جنابعالی با این موضوع میتواند حضور حداکثری کشورهای شرکتکننده بهخصوص کشورهایی همچون
ایران را که بر پیروی از اصول و ارزشها تأکید دارند تحت تأثیر قرار دهد». به هرحال این تهدید و نامه و در ادامه صحبت دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا تأثیری بر حضور ایران در المپیک نگذاشت و ایران در لندن بهترین المپیک خود را تجربه کرد.
المپیک نوین با اهداف صلح و دوستی بین کشورها و ملتها از سال 1986 شروع به کار کرد، با این وجود تنش سیاسی همواره در کنار بازیهای المپیک دیده شده است. مسائل سیاسی خیلی زود به حاشیه و متن بازیهای المپیک نفوذ کرد. اولین تأثیر مهم سیاست بر المپیک را باید پیامد جنگ جهانی اول دانست. المپیک 1916 به دلیل وقوع جنگ جهانی اول برگزار نشد، برلین قرار بود میزبان این المپیک باشد. سایه این جنگ در ادامه بازهم بر سر المپیک دیده شد. کمیته بینالمللی المپیک در سال ۱۹۲۰، محل برگزاری بازیها را از بوداپست مجارستان به آنتورپ در بلژیک منتقل کرد. آلمان، شکستخورده جنگ جهانی اول هم از حضور در بازیهای پس از جنگ جهانی اول محروم شد.
خودنمایی هیتلر
سیاسیترین المپیک را اما باید المپیک 1936 برلین دانست. آدولف هیتلر و حزب نازی برای تبلیغ ایدئولوژی خود المپیک 1936 را فرصت خوبی دانستند. آنها در پی نمایش ایدئولوژی برتری نژادی خود بودند و میخواستند از بازیهای المپیک برای نشاندادن قدرت و برتری خود استفاده کنند. برخی گروههای سیاسی معتقد بودند کشورهای غربی باید این المپیک را تحریم کنند. در نهایت این المپیک با حضور پررنگ هیتلر و حزب نازی برگزار شد. آنچه از این المپیک به یادگار مانده ماجرای جسی اوونز دونده سیاهپوست آمریکایی و برنده چهار طلای بازیهاست و اینکه هیتلر برخوردی تبعیضآمیز با او داشته است. از قول اطرافیان هیتلر نقل شده، او شدیدا از این پیروزی اوونز برآشفته بود. خود اوونز البته بیش از نژادپرستی آلمانیها، از تبعیض نژادی در کشور خود، ابراز نارضایتی کرد. او به طعنه گفت که هیتلر برای من دست تکان داد، اما روزولت حتی یک تلگراف هم برایم نفرستاد. آلمان به هر ترتیبی که بود قهرمان المپیک 1936 شد، عنوانی که هرگز برای آنها تکرار نشد. برگزاری این المپیک با اتفاقات قابل توجهی همراه بود؛ گروههای چپگراي اسپانیایی ضمن تحریم بازیها سعی کردند رقابتهایی با
عنوان «المپیاد مردم» را با حدود 20 کشور سازمان دهند. وقوع جنگ داخلی اسپانیا البته مانع از برگزاری بازیها شد. اروپا در آستانه یک حادثه بزرگ قرار داشت، در ادامه آتش جنگ جهانی دوم برافروخته شد و در نهایت دو المپیک 1940 و 1944 برگزار نشد.
حمام خون در ملبورن
یکی از عجیبترین مسابقات تاریخ المپیک در المپیک 1956 ملبورن رقم خورد؛ جایی که نزاع سیاسی به داخل رقابتها هم کشیده شد. پس از سرکوب انقلاب مجارها توسط شوروی، دو تیم مجارستان و شوروی در مسابقات واترپلو مقابل هم قرار گرفتند. بازیکنان دو تیم که نسبت به هم حس دشمنی داشتند در داخل آب به شدت با یکدیگر درگیر شدند. شدت درگیریها آنقدر زیاد بود که بازی ناتمام ماند و مجارستان برنده مسابقه اعلام شد. جاریشدن خون از چشم اروین زادور، بازیکن مجارستان، باعث شد که این مسابقه به «حمام خون» مشهور شود. پیش از شروع بازیها سه کشور سوئیس، هلند و اسپانیا در واکنش به سرکوب انقلاب مجارستان، ورزشکاران خود را به المپیک ملبورن اعزام نکردند. عراق، مصر، کامبوج و لبنان هم به دلیل بحران کانال سوئز، المپیک را تحریم کردند تا اولین تحریم قابل توجه المپیک شکل بگیرد.
المپیک موازی
المپیک 1936 تنها المپیکی نبود که با حاشیه برگزاری المپیک موازی برگزار شد. در سال ۱۹۶۲ نیز اندونزی در مخالفت با کمیته بینالمللی المپیک، مسابقاتی را با عنوان «بازیهای قدرتهای نوظهور» برگزار کرد. حدود 50 کشور عمدتا از بلوک شرق هم در این مسابقات حاضر شدند. شوروی نیز با ورزشکاران درجهدومش در این بازیها شرکت کرد. در واقع پس از جنگ جهانی دوم، اثر جنگ سرد در ورزش هم به وضوح دیده میشد. کمتر المپیکی پس از جنگ جهانی از اتفاقات سیاسی در امان ماند. رقابت آمریکا و شوروی که در ورزش هم دو قطب قابل توجه بودند به المپیک کشیده شده بود، به دفعات در جریان بازیهای کشورهایی که با هم مشکل سیاسی داشتند، نزاع و درگیری دیده شد.
سلام قدرت سیاه
المپیک 1968 مکزیکوسیتی هم با اتفاقات سیاسی زیادی همراه شد. جنبش دانشجویی مکزیک برگزاری المپیک را فرصت خوبی میدید تا اعتراض به نظام حاکم را نمایش دهد. درگیری شدید بین ارتش با معترضان منجر به کشتهشدن دهها نفر شد، مخالفان البته از کشتهشدن صدها و بازداشتشدن هزاران نفر خبر دادند. آن زمان جنبش حقوق مدنی سیاهان در آمریکا در جریان بود و پیامد آن در مکزیکوسیتی هم دیده شد. تامی اسمیت و جان کارلوس، دوندگان سیاهپوست آمریکایی و برندگان مدالهای طلا و برنز، در مراسم اهدای جوایز دو 200 متر، مشت خود را به شکلی که نماد قدرت سیاهان است، در اعتراض به نژادپرستی در آمریکا بالا بردند. این حرکت به «سلام قدرت سیاه» مشهور بود.
گروگانگیری در مونیخ
المپیک 1972 مونیخ با یکی از مهمترین حوادث همراه شد. حادثهای که به کشتهشدن چندین نفر منجر شد. سازمان سپتامبر سیاه، شاخهای از سازمان آزادیبخش فلسطین، با کشتن دو ورزشکار و بهگروگانگرفتن 9 ورزشکار اسرائیلی خواستار آزادی زندانیان فلسطینی از زندانهای اسرائیل شد. عملیات آزادسازی گروگانها توسط پلیس شکست خورد. گروگانگیری با کشتهشدن ۱۱ ورزشکار اسرائیلی، یک افسر پلیس آلمانی و پنج نفر از گروگانگیران پایان گرفت. این حادثه در مسابقات هم تأثیر گذاشت. کسانی که در گروگانگیری ورزشکاران اسرائیلی نقش داشتند، بعدها توسط مأموران اسرائیلی کشته شدند.
تحریم آفریقای جنوبی
آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید، در عرصههای زیادی از جمله ورزش تحریم شد. آفریقای جنوبی از سال 1964 تا 1988 اجازه حضور در بازیهای المپیک را پیدا نکرد و در المپیک 1992 پس از تغییر حکومت دوباره وارد بازیهای المپیک شد. آپارتاید در آفریقای جنوبی علاوه بر محرومیت این کشور در سال 1976 باعث غیبت 30 کشور دیگر هم شد. 29 کشور که عمدتا کشورهای آفریقایی بودند، در المپیک 1976 مونترال در اعتراض به نیوزیلند حاضر به شرکت در المپیک نشدند. نیوزیلند کمی پیش از بازیهای المپیک، تیم راگبی خود را برای چند مسابقه به آفریقای جنوبی فرستاده بود و این مسئله با اعتراض کشورهای آفریقایی همراه شد. کشورهای معترض خواهان اخراج نیوزیلند از المپیک 1976 بودند که کمیته بینالمللی المپیک چنین تصمیمی نگرفت و غیبت حدود 30 کشور رقم خورد.
تلافی شرق و غرب
تجاوز شوروی به خاک افغانستان باعث شد که بسیاری از کشورهای بلوک غرب و اسلامی در محکومیت این اقدام شوروی، المپیک 1980مسکو را تحریم کنند که یکی از این کشورها ایران بود. تمام کشورهای غربی البته به این حرکت نپیوستند و کشورهایی مثل بریتانیا در المپیک حاضر بودند. غیبت چندین کشور غربی مانند آمریکا و آلمان غربی و کشورهای اسلامی باعث شد تا این المپیک تنها با حضور 80 کشور برگزار شود. چهار سال بعد چند کشور بلوک شرق به تحریم المپیک اقدام کردند. اتحاد جماهیر شوروی ابتدا تحریم بازیهای المپیک 1984 لسآنجلس را اعلام کرد. بعد از این تصمیم، کشورهای بلغارستان، آلمان شرقی، مغلوستان و ویتنام هم به این تحریم پیوستند. در مجموع حدود 15 کشور سوسیالیستی المپیک لسآنجلس را تحریم کردند. جالب اینکه جمهوری خلق چین از جمله تحریمکنندگان نبود. رومانی هم المپیک 1984 را تحریم نکرد و مورد استقبال میزبان قرار گرفت. ایران هم از قبل تصمیم گرفته بود در مخالفت با سیاستهای آمریکا در این المپیک شرکت نکند. در آن زمان البته رسما اعلام نشد که دلیل غیبت کشورهای تحریمکننده بلوک شرق تلافی اتفاقات چهار سال قبل است. 65 کشور المپیک مسکو را تحریم کرده
بودند که این رقم بالاترین تحریم تاریخ بازیهای المپیک بود. در سال ۱۹۸۴ نوبت اتحاد جماهیر شوروی رسید که بازیهای آمریکا را تحریم کند، با این حال شوروی تجاریشدن بازیها و مسائل امنیتی را دلیل تحریم اعلام کرد. این دو تحریم از کیفیت مسابقات کاست و باعث شد تا المپیک از منشور خود دور شود. این کشمکشهای سیاسی به المپیک 1988 سئول هم کشیده شد. کره شمالی در این المپیک حاضر نبود. چند کشور مانند کوبا، اتیوپی و نیکاراگوئه در اعتراض به محرومیت کره شمالی، شرکت در رقابتها را رد کردند.
پیامهای تهدیدآمیز
سه المپیک دهه 80 میلادی به مسائل سیاسی آلوده شد، مخصوصا دو المپیکی که در شوروی و آمریکا برگزار شد و بستری برای انتقال جنگ سرد به میدان ورزش را فراهم کرد. از آن زمان به بعد و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاقات سیاسی المپیک ابعاد کوچکتری به خود گرفت و حداقل کمتر خود بازیها را تحت تأثیر قرار داد. با این حال این بازیها بدون حادثه هم نماند. در المپیک ۱۹۹۲ آتلانتا یک فرد آمریکایی در اعتراض به سقط جنین با بمبگذاری در پارک المپیک، دو نفر را کشت. حضور زنان در بازیها هم حاشیهساز شد. افغانستان که از حضور زنان در المپیک 2000 سیدنی جلوگیری کرد به همین دلیل از بازیها اخراج شد. در المپیک 2012 لندن هم نزدیک بود این اتفاق برای عربستان تکرار شود. المپیک 2008 پکن هم بدون حاشیه نماند. برخی گروههای سیاسی خواهان تحریم مراسم افتتاحیه و حتی خود المپیک به دلیل سیاستهای پکن در تبت بودند. این نکته را هم نباید فراموش کرد که در چند المپیک اخیر به دفعات المپیک توسط گروههای افراطی مانند داعش تهدید شده است. پلیس لندن پیش از برگزاری المپیک لندن رسما اعلام کرد با پیامهای تهدیدآمیزی بهویژه از سوي گروههای منتسب به القاعده
روبهرو شده و چندین نفر را هم در این رابطه بازداشت کرد. تدابیر امنیتی هم در بالاترین سطح اتخاذ شد. چهار سال بعد سرویسهای هوشمند برزیل اعلام کردند پیامهایی به زبان پرتغالی در فرمهای اینترنتی درباره گروههای داعشی در برزیل ردوبدل شده که این مسئله موجب شد برزیل در حالت آمادهباش قرار بگیرد. همین موضوع پیامهای تهدیدآمیز برای المپیک 2020 توکیو هم وجود دارد.
ایران و مسائل سیاسی
ایران هم از حواشی سیاسی المپیک دور نماند. تحریم دو المپیک از سوی ایران یکی از بارزترین اتفاقاتی است که برای ورزش ایران در تاریخ المپیک رخ داد. از طرفی در این سالها هر زمان ورزشکاری از ایران با ورزشکاری از آمریکا روبهرو میشده مورد توجه رسانهها قرار میگرفت. سکوی تاریخی صادق گودرزی در المپیک لندن که با صمیمیت در کنار حریف آمریکاییاش، جردن باروز قرار گرفت به یک قاب تاریخی تبدیل شد. یکی دیگر از مسائل سیاسی ایران و المپیک به المپیک 2012 لندن برمیگردد. یکسالونیم قبل از شروع بازیها، کمیته ملی المپیک ایران ضمن تهدید به کنارهگیری از المپیک لندن، به لوگوی بازیها اعتراض کرده و خواستار تغییر آن شد. محمد علیآبادی، رئیس وقت کمیته ملی المپیک در نامهای خواستار طراحی لوگوی جدید شد. در بخشی از نامه مسئولان کمیته ملی المپیک ایران به ژاگ روگ، رئیس کمیته بینالمللی المپیک آمده است: «استفاده از واژه zion از سوی طراح لوگوی المپیک در آرم بازیهای المپیک 2012 اقدامی بسیار زشت و خلاف شعارهای ارزشی المپیک است که مطئنا عدم برخورد شخص جنابعالی با این موضوع میتواند حضور حداکثری کشورهای شرکتکننده بهخصوص کشورهایی همچون
ایران را که بر پیروی از اصول و ارزشها تأکید دارند تحت تأثیر قرار دهد». به هرحال این تهدید و نامه و در ادامه صحبت دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا تأثیری بر حضور ایران در المپیک نگذاشت و ایران در لندن بهترین المپیک خود را تجربه کرد.