|

ضرورت تغییر رویکرد در مدیریت شهری

غلامحسين محمدی.‌‌‌‏مشاور شهردار و رئیس مرکز ارتباطات و بین الملل شهرداری تهران

نگاه تاریخی و چندجانبه به وضعیت تهران نشان می‌دهد آن چیزی که امروز ما به عنوان شهر تهران می‌شناسیم حاصل رویکرد و مدیریتی است که در طول سه دهه گذشته، با وجود آیند و روند شهردارهای مختلف و سلیقه‌های سیاسی گوناگون، در یک مسیر واحد و یکپارچه شکل گرفته است و آن به زبان ساده «سیاست شهرفروشی» است.

نتیجه این سیاست ایجاد یک شرایط رانتی در شهرداری تهران بود که این رانت‌ها و فساد ناشی از آنها عمدتا در چند حوزه به وقوع پیوسته‌اند: نخست تراکم‌فروشی غیر قانونی؛ دوم تغییر کاربری‌ها و صدور مجوزهای ساخت؛ سوم رانت‌های مستتر در پروژه‌‌های عمرانی و حتی اجتماعی-فرهنگی؛ چهارم رانت‌های ناشی از در اختیارگذاری املاک و امکانات شهرداری به افراد و گروه‌های خاص؛ پنجم رانت‌های ناشی از بکارگیری و استخدام افراد در رده‌های مختلف مدیریتی و اداری.
شهر را در چه شرایطی تحویل گرفتیم؟ بحران‌های انباشته
زمانی که مدیریت فعلی شهرداری اداره شهر را در دست گرفت، با سه میراث عمده که نتیجه مسلم ریل‌گذاری قبلی بود، روبه‌رو شد:
نخست شهری که بیش از 80درصد درآمدهای آن به فروش اشکال مختلف تراکم وابسته بود.
دوم هدررفت گسترده منابع زیستی شهر و به دنبال آن ایجاد مشکلاتی همچون مسأله آلودگی هوا، ترافیک و نابرابری اجتماعی‌ـ‌اقتصادی.
سوم شیوع فساد و رانت تا جایی‌که شهرداری در ذهن مردم نهادی فاسد بود.
در مسیر تغییر ریل‌گذاری: تغییر ساختار در کنار مبارزه با مصادیق
در این شرایط دو راه داشتیم؛ یا به اداره شهر در مسیر سابق ادامه دهیم، منافع گروه‌های خاص را تأمین کنیم و درآمدهای آن را صرف اداره شهر کنیم یا اینکه مسیر تغییرات ساختاری را در پیش بگیریم و با تلاش برای ایجاد «ائتلاف‌های اجتماعی» انجام بسیاری از امور روال‌شده سابق را متوقف کرده و روال‌های جدیدی را در مدیریت شهر ایجاد کنیم. ما سعی کردیم مسیر دوم را با دو محور اصلی «تغییر مسیر کسب درآمدهای شهر» و «برقراری عدالت اجتماعی» پیش ببریم و شهر را آرام و بی‌تنش اداره کنیم. خلاصه‌ای از محورهای اصلی فعالیت‌های کلان ما در ادامه آمده است:
الف) تغییر مسیر کسب منابع اداره شهر
مهم‌ترین ضرورت ساختاری مبارزه با فساد و قرارگرفتن شهر در مسیر تأمین منافع عموم مردم به جای منافع گروه‌های خاص تغییر مسیر کسب منابع اداره شهر بوده است. ما تغییر مسیر کسب منابع اداره شهر را در قالب مجموعه‌ای از «بایدها» و «نبایدها» به شرح زیر پی گرفتیم.
الف-1) جلوگیری از فروش غیر قانونی شهر
یکی از مهم‌ترین نبایدهای ما در این تغییر ریل، توقف فروش غیر قانونی شهر بوده است. ما در دشوارترین شرایط اقتصادی، در دوران تحریم‌ و کووید-19 تن به فروش غیر قانونی شهر و کسب درآمد از این طریق نداده‌ایم و همگان اذعان دارند که در دوره ما، ساخت‌وسازهای تجاری و مسکونیِ خارج از قواعد به طور کامل متوقف شده است.
الف-2) ایجاد منابع پایدار برای اداره شهر
ما مسیرهای متعددی را برای جایگزین‌سازی منابع اداره شهر با منابع پایدار شروع کرده‌ایم؛ از آن جمله لایحه درآمدهای پایدار شهری و همچنین مالیات بر مسکن بوده‌اند. در کنار اینها تلاش برای خلق منابع جدید برای اداره شهر نیز در جریان بوده است. در نتیجه این تلاش‌ها در دشوارترین شرایط ما به میزان 10درصد بر درآمدهای پایدار شهری افزوده‌ایم.
الف-3) اداره ارزان شهر
وجود منابع فراوان و سهل‌الوصول برای اداره شهر سبب شده بود که اداره شهر به نحو غیر قابل قبولی گران انجام شود. در این زمینه نیز با تغییر ریل‌گذاری اداره شهر، جلوی اداره گرانقیمت شهر را گرفتیم؛ بدون آنکه اجازه بدهیم کیفیت خدمات شهری کاهش یابد. به این ترتیب در دوره جدید هزینه نگهداشت شهر را 50درصد کاهش داده‌ایم.
الف-4) شفاف‌سازی و مبارزه پیگیر با مصادیق فساد و رانت
در کنار پایدارسازی منابع، پیگیرانه با مصادیق فساد و رانت مبارزه کردیم. پرونده‌های متعدد مالی را بدون جنجال و ایجاد حاشیه‌ پیش بردیم و توانستیم در موارد متعددی از حقوق شهروندان دفاع کرده و اموال شهروندان را به بیت‌المال برگردانیم. همچنین سامانه‌های شفاف‌سازی شهرداری را برای جلوگیری از فساد راه‌اندازی کردیم.
الف-5) پس‌گرفتن حوزه‌های عمومی برای شهروندان
ما تلاش کردیم با تأکید مداوم بر این مسأله که زمین و آسمان شهر ملک مشاع همه شهروندان هست ائتلافی عمومی برای پس‌گرفتن حوزه‌های عمومی به نفع شهروندان و حفظ حریم شهر ایجاد کنیم. خوشبختانه در این مسیر مسئولان عالی نظام و دولت با ما همراه شدند. در نتیجه اراضی عباس‌آباد، کارخانه سیمان ری و برخی ساختمان‌های دیگر به نفع مردم بازپس گرفته شده و به فضاهای عمومی تبدیل شده‌اند. فضاهای فرسوده را به گذرگاه‌های عمومی بدل کردیم و حدود 105 هکتار اراضی شهر و 400 ملک را از تصرف آزاد کرده و به شهروندان بازگرداندیم.
ب) عدالت اجتماعی: تهران شهری برای همه
تهران در نتیجه مسیری که در سه دهه گذشته برای اداره شهر دنبال کرده است، مدام به شهری نابرابرتر از قبل بدل شده است. متأسفانه سیاست‌های اقتصادی اداره شهر با دامن‌زدن به نابرابری، اکنون بر دوگانه فرادست‌ـ‌فرودست، شمال‌ـ‌جنوب، چندان دامنه‌ای بخشیده‌اند که بیم آن می‌رود در لحظات بحرانی شکاف فقرـ‌ثروت به عاملی برای بروز دشمنی و خشونت در شهر بدل شود. عدالت اجتماعی و به وجود آمدن احساس برخورداری از مواهب توسعه شهر در میان اقشار مختلف شهروندان، یگانه راه جلوگیری از عمق‌یافتن چنین تنش‌ها و خشونت‌هایی است. این موضوع مگر با توزیع عادلانه منابع شهری و توسعه زیرساخت‌های شهری به نفع همه مردم محقق نمی‌شود. ما در این زمینه و در مسیر ریل‌گذاری جدید به طور شاخص اقدامات زیر را آغاز کرده‌ایم:
ب-1) طبقات پایین و اقشار آسیب‌پذیر
ما در این راستا دو مسیر اصلی را پی گرفتیم: نخست انجام پروژه‌های خدماتی در مناطق کمتر برخوردار شهر و توسعه خدمات زیرساختی شهر در راستای تأمین منافع عموم مردم. دوم انجام پروژه‌های ویژه، مختص اقشار خاص و آسیب‌پذیر؛ از آن جمله می‌توان به مواردی چون توسعه و تجهیز مراکز پرتو ویژه کودکان کار و خانواده‌های آسیب‌دیده و احداث و توسعه گرمخانه‌های شبانه‌روزی به‌ویژه برای بانوان اشاره کرد.
ب-2) حمل‌ونقل عمومی
بخش مهمی از تحقق عدالت اجتماعی به برخورداری عادلانه شهروندان از حمل‌ونقل عمومی بازمی‌گردد. امری که در بسط انسان‌محوری و کاهش ترافیک و آلودگی هوا نیز نقش بسزایی دارد. ما در دوره مدیریتی خود ظرفیت مسافرگیری مترو تهران را تا 50درصد افزایش داده‌ایم. 175 کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه ایجاد و بیش از 10 هزار تاکسی و 640 دستگاه اتوبوس را نوسازی و بازسازی کردیم.
ب-3) شهر هوشمند
شهر هوشمند ضامن شفافیت و عامل کاهش هزینه‌های اداره شهر و دسترسی آسان و برابر شهروندان به خدمات است. ما تلاش کردیم با استفاده از ظرفیت شرکت‌های دانش‌بنیان زمینه را برای هوشمندسازی فعالیت‌هایمان در حوزه‌های مختلف مانند نگه‌داشت شهر، معاینه فنی، ارایه خدمات و... فراهم کنیم. در همین زمینه سامانه هوشمند «تهران من» راه‌اندازی شد. راه‌اندازی سامانه urban.tehran.ir، پوشه شهروندی، اپلیکیشن پارک خودرو و اپلیکیشن دوچرخه نیز بخشی دیگر از فرآیند هوشمندسازی شهر بوده است.
ب-4) شهر انسان‌محور
تهران سه دهه بر محور برج‌ها و ماشین‌ها و بزرگراه‌ها ساخته شده است. ما می‌خواهیم شهر به شهروندان بازگردد. به همین دلیل به مناسب‌سازی معابر شهری برای معلولان، ارتقای امنیت زنان و بهسازی فضا‌های بی‌دفاع شهری، احیای محله‌ها، ساختمان‌ها و گذرگاه‌های تاریخی و ایجاد مکان‌های مخصوص برای حضور کودکان و سالمندان در شهر اقدام کردیم. همین طور تلاش کردیم به جای تبدیل‌کردن شهر به تقاطعِ بزرگراه‌ها، امکان تردد شهروندان و دوچرخه‌ها را افزایش دهیم.
نتیجه‌گیری: ضرورت پایدارسازی مسیر جدید
تهران در شرایطی خطیر و دشوار به ما رسیده است. با همه دشواری‌ها ما تلاش کرده‌ایم ساختارهای مدیریت شهری را به گونه‌ای اصلاح کنیم که شهر در مسیر ریل‌گذاری جدیدی قرار گیرد تا شهرداری به‌تدریج از یکی از نهادهای مولد رانت و فساد و تأمین‌کننده منافع گروه‌های خاص به نهادی مقوم دموکراسی و تأمین‌کننده خیر عمومی بدل شود. با این همه این مسیر تازه آغاز شده است و به درختی جوان و لرزان می‌ماند که تندباد حوادث به آسانی می‌تواند آن را از ریشه برکند و ما را به همان مسیر سابق برگرداند؛ مسیری که ادامه‌دادن آن چیزی جز نابودی منابع زیستی شهر، تقویت گروه‌های خاص و تبدیل تهران به یک کلانشهر غیرقابل زیستن نیست. تهران برای قرارگرفتن در مسیری باثبات، شفاف، دموکراتیک و متعلق به همه شهروندان نیازمند نهادینه‌سازی فرآیندهایی است که ما در سه سال گذشته فقط توانسته‌ایم در شرایطی بسیار دشوار آن فرآیندها را آغاز کنیم. نهادینه‌شدن این فرآیندها، تداومی دست کم دو دهه‌ای نیاز دارد تا بتواند ببالد و شهری دیگر، تهرانی برای همه به شهروندان تهرانی عرضه کند. چنین تداومی نیازمند ایجاد اجماعی ملی بر «ایده‌ها» و «روندها»یی است که در سه سال گذشته آغاز شده و شرح مختصری از آنها در این گزارش آمده است.
تداوم و نهادینه‌شدن این روند‌ها و ایده‌ها نه‌ تنها نویدبخش دموکراسی، عدالت اجتماعی و خیر عمومی برای شهر تهران و مردم تهران نیست بلکه راهنما و دورنگاهی است برای سایر شهرهای ایران تا بهترین مسیر را در مدیریت شهری و پیشبرد اهداف انسان‌محور شهر خود در پیش بگیرند؛ مسیری که ضامن منافع تمام شهروندان و تمام مردم ایران باشد. شهر تهران شهرداری می‌خواهد که ریل‌گذاری جدید شهر را باور داشته باشد، وامدار کسی نباشد و به گروه‌های خاص باج ندهد، به نفروختن شهر اعتقاد داشته باشد، شهرداری را سکوی پرش خود و طیف سیاسی‌اش نکند، به ایجاد ائتلاف‌های اجتماعی باور داشته باشد و بتواند به‌تدریج تصویری از تهرانی بهتر در ذهن شهروندان تهرانی ایجاد کند.

نگاه تاریخی و چندجانبه به وضعیت تهران نشان می‌دهد آن چیزی که امروز ما به عنوان شهر تهران می‌شناسیم حاصل رویکرد و مدیریتی است که در طول سه دهه گذشته، با وجود آیند و روند شهردارهای مختلف و سلیقه‌های سیاسی گوناگون، در یک مسیر واحد و یکپارچه شکل گرفته است و آن به زبان ساده «سیاست شهرفروشی» است.

نتیجه این سیاست ایجاد یک شرایط رانتی در شهرداری تهران بود که این رانت‌ها و فساد ناشی از آنها عمدتا در چند حوزه به وقوع پیوسته‌اند: نخست تراکم‌فروشی غیر قانونی؛ دوم تغییر کاربری‌ها و صدور مجوزهای ساخت؛ سوم رانت‌های مستتر در پروژه‌‌های عمرانی و حتی اجتماعی-فرهنگی؛ چهارم رانت‌های ناشی از در اختیارگذاری املاک و امکانات شهرداری به افراد و گروه‌های خاص؛ پنجم رانت‌های ناشی از بکارگیری و استخدام افراد در رده‌های مختلف مدیریتی و اداری.
شهر را در چه شرایطی تحویل گرفتیم؟ بحران‌های انباشته
زمانی که مدیریت فعلی شهرداری اداره شهر را در دست گرفت، با سه میراث عمده که نتیجه مسلم ریل‌گذاری قبلی بود، روبه‌رو شد:
نخست شهری که بیش از 80درصد درآمدهای آن به فروش اشکال مختلف تراکم وابسته بود.
دوم هدررفت گسترده منابع زیستی شهر و به دنبال آن ایجاد مشکلاتی همچون مسأله آلودگی هوا، ترافیک و نابرابری اجتماعی‌ـ‌اقتصادی.
سوم شیوع فساد و رانت تا جایی‌که شهرداری در ذهن مردم نهادی فاسد بود.
در مسیر تغییر ریل‌گذاری: تغییر ساختار در کنار مبارزه با مصادیق
در این شرایط دو راه داشتیم؛ یا به اداره شهر در مسیر سابق ادامه دهیم، منافع گروه‌های خاص را تأمین کنیم و درآمدهای آن را صرف اداره شهر کنیم یا اینکه مسیر تغییرات ساختاری را در پیش بگیریم و با تلاش برای ایجاد «ائتلاف‌های اجتماعی» انجام بسیاری از امور روال‌شده سابق را متوقف کرده و روال‌های جدیدی را در مدیریت شهر ایجاد کنیم. ما سعی کردیم مسیر دوم را با دو محور اصلی «تغییر مسیر کسب درآمدهای شهر» و «برقراری عدالت اجتماعی» پیش ببریم و شهر را آرام و بی‌تنش اداره کنیم. خلاصه‌ای از محورهای اصلی فعالیت‌های کلان ما در ادامه آمده است:
الف) تغییر مسیر کسب منابع اداره شهر
مهم‌ترین ضرورت ساختاری مبارزه با فساد و قرارگرفتن شهر در مسیر تأمین منافع عموم مردم به جای منافع گروه‌های خاص تغییر مسیر کسب منابع اداره شهر بوده است. ما تغییر مسیر کسب منابع اداره شهر را در قالب مجموعه‌ای از «بایدها» و «نبایدها» به شرح زیر پی گرفتیم.
الف-1) جلوگیری از فروش غیر قانونی شهر
یکی از مهم‌ترین نبایدهای ما در این تغییر ریل، توقف فروش غیر قانونی شهر بوده است. ما در دشوارترین شرایط اقتصادی، در دوران تحریم‌ و کووید-19 تن به فروش غیر قانونی شهر و کسب درآمد از این طریق نداده‌ایم و همگان اذعان دارند که در دوره ما، ساخت‌وسازهای تجاری و مسکونیِ خارج از قواعد به طور کامل متوقف شده است.
الف-2) ایجاد منابع پایدار برای اداره شهر
ما مسیرهای متعددی را برای جایگزین‌سازی منابع اداره شهر با منابع پایدار شروع کرده‌ایم؛ از آن جمله لایحه درآمدهای پایدار شهری و همچنین مالیات بر مسکن بوده‌اند. در کنار اینها تلاش برای خلق منابع جدید برای اداره شهر نیز در جریان بوده است. در نتیجه این تلاش‌ها در دشوارترین شرایط ما به میزان 10درصد بر درآمدهای پایدار شهری افزوده‌ایم.
الف-3) اداره ارزان شهر
وجود منابع فراوان و سهل‌الوصول برای اداره شهر سبب شده بود که اداره شهر به نحو غیر قابل قبولی گران انجام شود. در این زمینه نیز با تغییر ریل‌گذاری اداره شهر، جلوی اداره گرانقیمت شهر را گرفتیم؛ بدون آنکه اجازه بدهیم کیفیت خدمات شهری کاهش یابد. به این ترتیب در دوره جدید هزینه نگهداشت شهر را 50درصد کاهش داده‌ایم.
الف-4) شفاف‌سازی و مبارزه پیگیر با مصادیق فساد و رانت
در کنار پایدارسازی منابع، پیگیرانه با مصادیق فساد و رانت مبارزه کردیم. پرونده‌های متعدد مالی را بدون جنجال و ایجاد حاشیه‌ پیش بردیم و توانستیم در موارد متعددی از حقوق شهروندان دفاع کرده و اموال شهروندان را به بیت‌المال برگردانیم. همچنین سامانه‌های شفاف‌سازی شهرداری را برای جلوگیری از فساد راه‌اندازی کردیم.
الف-5) پس‌گرفتن حوزه‌های عمومی برای شهروندان
ما تلاش کردیم با تأکید مداوم بر این مسأله که زمین و آسمان شهر ملک مشاع همه شهروندان هست ائتلافی عمومی برای پس‌گرفتن حوزه‌های عمومی به نفع شهروندان و حفظ حریم شهر ایجاد کنیم. خوشبختانه در این مسیر مسئولان عالی نظام و دولت با ما همراه شدند. در نتیجه اراضی عباس‌آباد، کارخانه سیمان ری و برخی ساختمان‌های دیگر به نفع مردم بازپس گرفته شده و به فضاهای عمومی تبدیل شده‌اند. فضاهای فرسوده را به گذرگاه‌های عمومی بدل کردیم و حدود 105 هکتار اراضی شهر و 400 ملک را از تصرف آزاد کرده و به شهروندان بازگرداندیم.
ب) عدالت اجتماعی: تهران شهری برای همه
تهران در نتیجه مسیری که در سه دهه گذشته برای اداره شهر دنبال کرده است، مدام به شهری نابرابرتر از قبل بدل شده است. متأسفانه سیاست‌های اقتصادی اداره شهر با دامن‌زدن به نابرابری، اکنون بر دوگانه فرادست‌ـ‌فرودست، شمال‌ـ‌جنوب، چندان دامنه‌ای بخشیده‌اند که بیم آن می‌رود در لحظات بحرانی شکاف فقرـ‌ثروت به عاملی برای بروز دشمنی و خشونت در شهر بدل شود. عدالت اجتماعی و به وجود آمدن احساس برخورداری از مواهب توسعه شهر در میان اقشار مختلف شهروندان، یگانه راه جلوگیری از عمق‌یافتن چنین تنش‌ها و خشونت‌هایی است. این موضوع مگر با توزیع عادلانه منابع شهری و توسعه زیرساخت‌های شهری به نفع همه مردم محقق نمی‌شود. ما در این زمینه و در مسیر ریل‌گذاری جدید به طور شاخص اقدامات زیر را آغاز کرده‌ایم:
ب-1) طبقات پایین و اقشار آسیب‌پذیر
ما در این راستا دو مسیر اصلی را پی گرفتیم: نخست انجام پروژه‌های خدماتی در مناطق کمتر برخوردار شهر و توسعه خدمات زیرساختی شهر در راستای تأمین منافع عموم مردم. دوم انجام پروژه‌های ویژه، مختص اقشار خاص و آسیب‌پذیر؛ از آن جمله می‌توان به مواردی چون توسعه و تجهیز مراکز پرتو ویژه کودکان کار و خانواده‌های آسیب‌دیده و احداث و توسعه گرمخانه‌های شبانه‌روزی به‌ویژه برای بانوان اشاره کرد.
ب-2) حمل‌ونقل عمومی
بخش مهمی از تحقق عدالت اجتماعی به برخورداری عادلانه شهروندان از حمل‌ونقل عمومی بازمی‌گردد. امری که در بسط انسان‌محوری و کاهش ترافیک و آلودگی هوا نیز نقش بسزایی دارد. ما در دوره مدیریتی خود ظرفیت مسافرگیری مترو تهران را تا 50درصد افزایش داده‌ایم. 175 کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه ایجاد و بیش از 10 هزار تاکسی و 640 دستگاه اتوبوس را نوسازی و بازسازی کردیم.
ب-3) شهر هوشمند
شهر هوشمند ضامن شفافیت و عامل کاهش هزینه‌های اداره شهر و دسترسی آسان و برابر شهروندان به خدمات است. ما تلاش کردیم با استفاده از ظرفیت شرکت‌های دانش‌بنیان زمینه را برای هوشمندسازی فعالیت‌هایمان در حوزه‌های مختلف مانند نگه‌داشت شهر، معاینه فنی، ارایه خدمات و... فراهم کنیم. در همین زمینه سامانه هوشمند «تهران من» راه‌اندازی شد. راه‌اندازی سامانه urban.tehran.ir، پوشه شهروندی، اپلیکیشن پارک خودرو و اپلیکیشن دوچرخه نیز بخشی دیگر از فرآیند هوشمندسازی شهر بوده است.
ب-4) شهر انسان‌محور
تهران سه دهه بر محور برج‌ها و ماشین‌ها و بزرگراه‌ها ساخته شده است. ما می‌خواهیم شهر به شهروندان بازگردد. به همین دلیل به مناسب‌سازی معابر شهری برای معلولان، ارتقای امنیت زنان و بهسازی فضا‌های بی‌دفاع شهری، احیای محله‌ها، ساختمان‌ها و گذرگاه‌های تاریخی و ایجاد مکان‌های مخصوص برای حضور کودکان و سالمندان در شهر اقدام کردیم. همین طور تلاش کردیم به جای تبدیل‌کردن شهر به تقاطعِ بزرگراه‌ها، امکان تردد شهروندان و دوچرخه‌ها را افزایش دهیم.
نتیجه‌گیری: ضرورت پایدارسازی مسیر جدید
تهران در شرایطی خطیر و دشوار به ما رسیده است. با همه دشواری‌ها ما تلاش کرده‌ایم ساختارهای مدیریت شهری را به گونه‌ای اصلاح کنیم که شهر در مسیر ریل‌گذاری جدیدی قرار گیرد تا شهرداری به‌تدریج از یکی از نهادهای مولد رانت و فساد و تأمین‌کننده منافع گروه‌های خاص به نهادی مقوم دموکراسی و تأمین‌کننده خیر عمومی بدل شود. با این همه این مسیر تازه آغاز شده است و به درختی جوان و لرزان می‌ماند که تندباد حوادث به آسانی می‌تواند آن را از ریشه برکند و ما را به همان مسیر سابق برگرداند؛ مسیری که ادامه‌دادن آن چیزی جز نابودی منابع زیستی شهر، تقویت گروه‌های خاص و تبدیل تهران به یک کلانشهر غیرقابل زیستن نیست. تهران برای قرارگرفتن در مسیری باثبات، شفاف، دموکراتیک و متعلق به همه شهروندان نیازمند نهادینه‌سازی فرآیندهایی است که ما در سه سال گذشته فقط توانسته‌ایم در شرایطی بسیار دشوار آن فرآیندها را آغاز کنیم. نهادینه‌شدن این فرآیندها، تداومی دست کم دو دهه‌ای نیاز دارد تا بتواند ببالد و شهری دیگر، تهرانی برای همه به شهروندان تهرانی عرضه کند. چنین تداومی نیازمند ایجاد اجماعی ملی بر «ایده‌ها» و «روندها»یی است که در سه سال گذشته آغاز شده و شرح مختصری از آنها در این گزارش آمده است.
تداوم و نهادینه‌شدن این روند‌ها و ایده‌ها نه‌ تنها نویدبخش دموکراسی، عدالت اجتماعی و خیر عمومی برای شهر تهران و مردم تهران نیست بلکه راهنما و دورنگاهی است برای سایر شهرهای ایران تا بهترین مسیر را در مدیریت شهری و پیشبرد اهداف انسان‌محور شهر خود در پیش بگیرند؛ مسیری که ضامن منافع تمام شهروندان و تمام مردم ایران باشد. شهر تهران شهرداری می‌خواهد که ریل‌گذاری جدید شهر را باور داشته باشد، وامدار کسی نباشد و به گروه‌های خاص باج ندهد، به نفروختن شهر اعتقاد داشته باشد، شهرداری را سکوی پرش خود و طیف سیاسی‌اش نکند، به ایجاد ائتلاف‌های اجتماعی باور داشته باشد و بتواند به‌تدریج تصویری از تهرانی بهتر در ذهن شهروندان تهرانی ایجاد کند.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها