سمنسراها دستاورد مدیریت شهری برای سازمانهای مردمنهاد است
حجت نظری.سخنگوی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران
بدون شک یکی از مهمترین برنامههای شورای شهر پنجم گسترش فضاهای مشارکت و بسترهای مشارکتپذیری شهروندان بوده است که تلاش شد چه در سیاستگذاری و چه در اجرا نمودهای قابل لمسی داشته باشد. بدون شک این بسترها به قدرتگرفتن جامعه مدنی کمک میکند که در کارکردی ثانویه اثرات آن را ما در اداره هر چه بهتر شهر خواهیم دید. بنابراین پرواضح است که ما نیز بخش مهمی از فعالیتهای خود را در این زمینه متمرکز کنیم که از آنجمله میتوانم به تمرکز بیشتر در رفع موانع و تفاهمات گسترده با شهرداری به منظور در اختیارگرفتن فضاهای لازم برای فعالیت سمنها اشاره کنم. تلاش کردیم دست کم در رفع نیازهای زیرساختی فعالیت سمنها قدمهای بزرگی برداریم که ازجمله آنها میتوان به در اختیار گرفتن سالنها و مراکز همایش اشاره کرد. البته این روزها شاید خیلی از این موارد به دلیل شرایط کرونا قابل بهرهبرداری نباشد اما به هر حال این زیرساخت به طور دائم قرار است که در اختیار سازمانهای مردمنهاد قرار بگیرد.
همین طور تلاش شد تا استفاده از فضاهای تبلیغی شهری در این دوره نظاممند شود، با هماهنگی که با سازمان زیباسازی و شرکت بهرهبرداری مترو داشتیم، مقرر شد که این فضای تبلیغی به صورت نظاممند با معرفی ستاد سمنها در مواعد مختلفی از سال در اختیار سازمانهای مردمنهاد قرار بگیرد تا آنها بتوانند پیامهایشان را به جامعه مخابره کنند.
سمنسراها ازجمله اقدامات قابل دفاع است که به نظرم تبعات مثبت آن بهزودی عیان خواهد شد و امیدواریم تا پایان سال هر 22 منطقه از فضای سمنسرا بهرهمند شوند. سمنسراها درواقع در 22 منطقه با 22 ساختمان مجزا و مختص فعالیت سازمانهای مردمنهاد قرار گرفته که نیمی از آنها نیز آماده بهرهبرداری هستند. سمنسراها در واقع فضاهای مخصوص به فعالیتهای مردمنهاد در سطح شهری هستند و از این باب تفاوتهای عمدهای با سراهای محله خواهند داشت. در واقع اگر سرای محله فضایی است برای فعالیت امور محلی و مردم بناست که در آن فضا امورات مربوط به محل را دنبال کنند، سمنسراها امکانی است برای سازمانهای مردمنهاد که قرار است برای کلیت شهر همکاری داوطلبانه بکنند. اهمیت این موضوع آنجاست که سمنسراها استقلال قابل قبولی را برای «انجیاو»ها به وجود میآورند. بنابراین امیدواریم بتوانیم با کاهش تعداد سراهای محله بر تعداد سمنسراها اضافه کنیم. اساسا برای حضور سمنها در سمنسراها دو نوع دستهبندی قرار دادهایم؛
اول بر اساس منطقه و دوم بر اساس موضوع و تخصص. به عنوان نمونه با این مسأله مواجه شدهایم که سمنهایی که در منطقه 12 هستند عمدتا جنس فعالیتشان در حوزه آسیب است و فکر کردیم مثلا چه خوبتر است که سمنسرای منطقه 12 را حوزه آسیب پیشبینی کنیم البته هر کدام از این دو نگاه نقاط ضعف و قدرتی دارند که باید در تعامل با خود سمنها و کارشناسان به بهبود آنها و انتخاب یک مدل اقدام کنیم.
در کنار ایندست زیرساختها یکی از عمده فعالیتها در ستاد آموزش بوده است. ما «انجیاو»هایی داریم که از هر نظر توانمندند که شاید نتوانیم به لحاظ آموزشی کمکی به آنها بکنیم. این «انجیاو»ها امکانات زیرساختی از ما میگیرند. ما با اینها در تعامل هستیم و گاهی میخواهیم که کلاسهای آموزشی ما برای سایر سمنها را خودشان برگزار کنند. بنابراین اولویت ما در برگزاری دورههای آموزشی با خود «انجیاو»هاست. ما به غیر از سمنهایی که توانمندند، سمنهای نوپا هم داریم یا آنهایی که از عمر فعالیتشان چند سالی میگذرد اما ضعفها و مشکلاتی دارند که برای بهبود عملکرد نیازمند مشاوره و آموزش هستند؛ در واقع نیازمند توانمندسازی هستند که این آموزشها از چگونگی فعالیت در یک تشکیلات تا برگزاری جلسات و نحوه پروپوزالنویسی و تعامل با سازمانهای دیگر و حتی دورههای پیشرفته نظیر نحوه پرکردن اظهارنامه مالیاتی را شامل میشود. همچنین تلاش شد تا بانک اطلاعاتی یکدستی از «انجیاو»های شهر تهران به وجود بیاید که قطعا غنیتر از سایر بانکهای اطلاعاتی موجود است. در این زمینه تمام اطلاعات همه سازمانها جمعآوری و سعی شده بانک یکدست و جامعی به وجود
بیاید. این بانک اطلاعاتی در تعامل با مدیریت شهری میتواند کمککننده باشد. در مرحله بعدی هم قرار است طرحی در قالب نظامنامه به تصویب شورای شهر برسانیم که از این به بعد تمام سازمانهای مردمنهاد با شاخص مشخصی با شهرداری در تعامل باشند؛ مثلا ممکن است الان سازمان پسماند با شیوه خاص خودش با سازمانهای مردمنهاد در تعامل باشد اما اگر مثلا مدیرعامل عوض شود، شیوه و سبک تغییر میکند که این ضربهای به راه طیشده است و در تلاش خواهیم بود این نکته مهم را به قانونی راهبردی و نقشه راهی تأثیرگذار برای فعالیتها و همکاریهای بین شهرداری و سمنها تبدل کنیم.
بدون شک یکی از مهمترین برنامههای شورای شهر پنجم گسترش فضاهای مشارکت و بسترهای مشارکتپذیری شهروندان بوده است که تلاش شد چه در سیاستگذاری و چه در اجرا نمودهای قابل لمسی داشته باشد. بدون شک این بسترها به قدرتگرفتن جامعه مدنی کمک میکند که در کارکردی ثانویه اثرات آن را ما در اداره هر چه بهتر شهر خواهیم دید. بنابراین پرواضح است که ما نیز بخش مهمی از فعالیتهای خود را در این زمینه متمرکز کنیم که از آنجمله میتوانم به تمرکز بیشتر در رفع موانع و تفاهمات گسترده با شهرداری به منظور در اختیارگرفتن فضاهای لازم برای فعالیت سمنها اشاره کنم. تلاش کردیم دست کم در رفع نیازهای زیرساختی فعالیت سمنها قدمهای بزرگی برداریم که ازجمله آنها میتوان به در اختیار گرفتن سالنها و مراکز همایش اشاره کرد. البته این روزها شاید خیلی از این موارد به دلیل شرایط کرونا قابل بهرهبرداری نباشد اما به هر حال این زیرساخت به طور دائم قرار است که در اختیار سازمانهای مردمنهاد قرار بگیرد.
همین طور تلاش شد تا استفاده از فضاهای تبلیغی شهری در این دوره نظاممند شود، با هماهنگی که با سازمان زیباسازی و شرکت بهرهبرداری مترو داشتیم، مقرر شد که این فضای تبلیغی به صورت نظاممند با معرفی ستاد سمنها در مواعد مختلفی از سال در اختیار سازمانهای مردمنهاد قرار بگیرد تا آنها بتوانند پیامهایشان را به جامعه مخابره کنند.
سمنسراها ازجمله اقدامات قابل دفاع است که به نظرم تبعات مثبت آن بهزودی عیان خواهد شد و امیدواریم تا پایان سال هر 22 منطقه از فضای سمنسرا بهرهمند شوند. سمنسراها درواقع در 22 منطقه با 22 ساختمان مجزا و مختص فعالیت سازمانهای مردمنهاد قرار گرفته که نیمی از آنها نیز آماده بهرهبرداری هستند. سمنسراها در واقع فضاهای مخصوص به فعالیتهای مردمنهاد در سطح شهری هستند و از این باب تفاوتهای عمدهای با سراهای محله خواهند داشت. در واقع اگر سرای محله فضایی است برای فعالیت امور محلی و مردم بناست که در آن فضا امورات مربوط به محل را دنبال کنند، سمنسراها امکانی است برای سازمانهای مردمنهاد که قرار است برای کلیت شهر همکاری داوطلبانه بکنند. اهمیت این موضوع آنجاست که سمنسراها استقلال قابل قبولی را برای «انجیاو»ها به وجود میآورند. بنابراین امیدواریم بتوانیم با کاهش تعداد سراهای محله بر تعداد سمنسراها اضافه کنیم. اساسا برای حضور سمنها در سمنسراها دو نوع دستهبندی قرار دادهایم؛
اول بر اساس منطقه و دوم بر اساس موضوع و تخصص. به عنوان نمونه با این مسأله مواجه شدهایم که سمنهایی که در منطقه 12 هستند عمدتا جنس فعالیتشان در حوزه آسیب است و فکر کردیم مثلا چه خوبتر است که سمنسرای منطقه 12 را حوزه آسیب پیشبینی کنیم البته هر کدام از این دو نگاه نقاط ضعف و قدرتی دارند که باید در تعامل با خود سمنها و کارشناسان به بهبود آنها و انتخاب یک مدل اقدام کنیم.
در کنار ایندست زیرساختها یکی از عمده فعالیتها در ستاد آموزش بوده است. ما «انجیاو»هایی داریم که از هر نظر توانمندند که شاید نتوانیم به لحاظ آموزشی کمکی به آنها بکنیم. این «انجیاو»ها امکانات زیرساختی از ما میگیرند. ما با اینها در تعامل هستیم و گاهی میخواهیم که کلاسهای آموزشی ما برای سایر سمنها را خودشان برگزار کنند. بنابراین اولویت ما در برگزاری دورههای آموزشی با خود «انجیاو»هاست. ما به غیر از سمنهایی که توانمندند، سمنهای نوپا هم داریم یا آنهایی که از عمر فعالیتشان چند سالی میگذرد اما ضعفها و مشکلاتی دارند که برای بهبود عملکرد نیازمند مشاوره و آموزش هستند؛ در واقع نیازمند توانمندسازی هستند که این آموزشها از چگونگی فعالیت در یک تشکیلات تا برگزاری جلسات و نحوه پروپوزالنویسی و تعامل با سازمانهای دیگر و حتی دورههای پیشرفته نظیر نحوه پرکردن اظهارنامه مالیاتی را شامل میشود. همچنین تلاش شد تا بانک اطلاعاتی یکدستی از «انجیاو»های شهر تهران به وجود بیاید که قطعا غنیتر از سایر بانکهای اطلاعاتی موجود است. در این زمینه تمام اطلاعات همه سازمانها جمعآوری و سعی شده بانک یکدست و جامعی به وجود
بیاید. این بانک اطلاعاتی در تعامل با مدیریت شهری میتواند کمککننده باشد. در مرحله بعدی هم قرار است طرحی در قالب نظامنامه به تصویب شورای شهر برسانیم که از این به بعد تمام سازمانهای مردمنهاد با شاخص مشخصی با شهرداری در تعامل باشند؛ مثلا ممکن است الان سازمان پسماند با شیوه خاص خودش با سازمانهای مردمنهاد در تعامل باشد اما اگر مثلا مدیرعامل عوض شود، شیوه و سبک تغییر میکند که این ضربهای به راه طیشده است و در تلاش خواهیم بود این نکته مهم را به قانونی راهبردی و نقشه راهی تأثیرگذار برای فعالیتها و همکاریهای بین شهرداری و سمنها تبدل کنیم.