|

هوش مصنوعی؛ فرصت برای 2برابر‌شدن تولید ناخالص داخلی

هوش مصنوعی می‌تواند بهره‌وری نیروی کار را در بعضی زمینه‌ها تا رقم درخور‌توجه ۴۰ درصد افزایش دهد و شاید به‌همین‌دلیل آن را عامل اصلی رشد اقتصادی در آینده می‌دانند.
در یک مدل‌سازی جدید، رشد اقتصادی کشورها با در‌نظر‌گرفتن شرایط فعلی، در مقایسه با رسوب دانش ناشی از به‌کارگیری هوش مصنوعی در فناوری و صنعت بررسی و معلوم شد در ۱۸ سال آینده بیش از نیمی از محصولات دنیا تنها در ۱۲ کشور تولید خواهد شد. به‌ عبارت دیگر، این کشورها رشد تولید ناخالص داخلی بسیار بالایی را در مقایسه با سایر کشورها تجربه خواهند کرد و نبض اقتصادی دنیا را در دست خواهند گرفت. در‌این‌میان ایالات متحده آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا و به‌ واسطه سرمایه‌گذاری مناسب در زمینه هوش مصنوعی، بیشترین منفعت ممکن را خواهد برد.
این مدل پیش‌بینی می‌کند رشد سالانه آمریکا از حدود سه درصد در سال‌های اخیر، به ۶.۴ درصد در سال ۲۰۳۵ افزایش یابد. همچنین رشد سالانه بریتانیا نیز از ۵.۲ درصد به ۹.۳ درصد ارتقا خواهد یافت و ژاپن در سال ۲۰۳۵ پتانسیل این را دارد که نرخ رشد خود را تا سه برابر افزایش دهد؛ رشدی که از طریق ایجاد ارزش افزوده ناخالص میسر خواهد شد. در‌این‌میان کشورهایی مانند فنلاند، سوئد، هلند، آلمان و استرالیا نیز رشد اقتصادی خود را تا دو برابر میزان فعلی افزایش خواهند داد. اقتصاددانان اعتقاد دارند که هوش مصنوعی پتانسیل لازم برای دوبرابر‌کردن تولید ناخالص داخلی ۱۲ کشور توسعه‌یافته را تا سال ۲۰۳۵ یعنی کمتر از ۲۰ سال آینده دارد.

دغدغه جهان چیست؟
درحالی‌که بهره‌وری در بسیاری از کشورها به دلایل مختلفی در حال کاهش است و در آینده نیز خطر پیری جمعیت کشورهای زیادی را تهدید می‌کند، دولت‌ها باید در نظر داشته باشند که نبود سرمایه‌گذاری مناسب در آموزش، فناوری و زیرساخت‌های صنعتی در دو دهه آینده تأثیرات منفی جبران‌ناپذیری بر اقتصاد آسیب‌پذیر آنها خواهد گذاشت. هوش مصنوعی پتانسیل بسیار بالایی برای ایجاد رونق اقتصادی دارد. اقتصاددانان تأثیر این شاخه از علم را بر بازار کسب‌وکار آینده بسیار بالا ارزیابی می‌کنند. هوش مصنوعی همه ابعاد تجارت و کسب‌وکار شامل تولید، نحوه فروش و ابداعات مستمر را تحت سلطه خود خواهد گرفت. ریشه اصلی پتانسیل نهفته در هوش مصنوعی در این نکته نهفته است که فعالیت‌های روزمره نیروی کار در آینده به صورت خودکار و هوشمند انجام خواهد شد و نقش نیروی کار به ‌جای انجام چنین فعالیت‌هایی به سمت تلاش برای ابتکار و خلق فناوری‌های جدید در نظام اقتصادی تغییر شکل خواهد یافت.
مایکروسافت که اقدامات زیادی را حول محور اهمیت هوش مصنوعی (AI) انجام داده است، در یک گزارش جدید با همکاری شرکت پرایس واترهاوس کوپرز (PwC) توضیح می‌دهد که چگونه هوش مصنوعی می‌تواند به کاهش انتشار گاز‌های گلخانه‌ای (GHG) و رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) در سراسر جهان کمک کند.
کاربرد هوش مصنوعی در چهار حوزه کشاورزی، آب، انرژی و حمل‌و‌نقل، به سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها کمک خواهد کرد تا تولید ناخالصی داخلی (GDP) جهانی تا سال ۲۰۳۰ به ۵/۳ تریلیون دلار افزایش یابد که یک افزایش تقریبا 4.4 درصدی است. هم‌زمان این گزارش نشان می‌دهد که انتشار گاز‌های گلخانه‌ای (GHG) در جهان ممکن است تا چهار درصد در همان بازه زمانی کاهش یابد.
به بیان دیگر، تحت این شرایط، نیروی کار زمان لازم برای ایجاد ابتکارات فناورانه در زمینه‌های مختلف را خواهد داشت؛ فناوری‌هایی که هریک در حقیقت سهمی از بازارهای جهانی را نصیب کشور توسعه‌دهنده آن خواهد کرد و هزینه نیروی کار تولید را به شکل چشمگیری کاهش خواهد داد. این همان مجرای اصلی تغییر رویکرد ناشی از انقلاب فناورانه در به‌کارگیری نیروی کار در آینده اقتصادی دنیا است. پیش‌بینی‌ها بیانگر آن است که با به‌کارگیری این رویه، اطلاعات مورد نیاز بیش از شش میلیون فعالیت اقتصادی از طریق هوش مصنوعی به‌ صورت روزانه تجزیه و تحلیل خواهد شد؛ اطلاعاتی که در واقع کسب‌وکارهای بزرگ را قادر می‌کند تا به‌راحتی رفتار مشتریان، نیازها و عادات مصرفی آن را پیش‌بینی کرده و سازگار با آن محصولات خود را ارائه دهند.
در‌حال‌حاضر یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های کشورهای پیشرفته، چگونگی تعیین چارچوب مناسب برای سرمایه‌گذاری و توسعه هوش مصنوعی است. این کشورها در پی یافتن سازوکاری مناسب برای جلوگیری از اثرات جانبی نامناسب هوش مصنوعی هستند؛ اثراتی مانند بروز پدیده بی‌کاری ناشی از جایگزینی فناوری به‌ جای نیروی کار؛ اما آنچه واضح است، این است که سرمایه‌گذاری در این حوزه عواید اقتصادی بی‌شماری را نصیب این کشورها خواهد کرد. رشد فناوری با کاهش هزینه تولید و افزایش چشمگیر بهره‌وری ثروت اقتصادی را با خود به همراه خواهد آورد. از طرف دیگر به لحاظ استراتژیک سلطه غول‌های اقتصادی بر بازارهای مختلف جهانی قدرت مانور این کشورها در تعاملات سیاسی و اقتصادی را به‌مراتب افزایش خواهد داد. تجزیه و تحلیل‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد در صورت غفلت سایر کشورها، آینده اقتصادی به این صورت خواهد بود که در کشورهای پیشرفته وضعیت رفاهی مردم در سطح بالایی قرار خواهد گرفت، به امور مشتریان در بهترین شکل ممکن و با کیفیت بالا رسیدگی خواهد شد و کسب‌و‌کارهای موجود در این کشورها بازاری به وسعت مابقی کشورهای دنیا خواهد داشت. انتظار می‌رود که بخش انرژی بیشترین سهم را در افزایش سالانه تولید ناخالص داخلی (2.6 تریلیون دلار) و همچنین بزرگ‌ترین کاهش انتشار سالانه گازهای گلخانه‌ای را در میان چهار بخش داشته باشد. اطلاعات بیشتر از هر بخش در تصویر زیر قابل مشاهده است.
در‌این‌میان با افزایش بهره‌وری، تقاضا برای مواد خام اولیه کاهش چشمگیری خواهد داشت و کشورهایی که اقتصاد آنها متکی به منابع طبیعی است، بیشترین ضرر را تجربه خواهند کرد. همان‌طور که امروزه تحریم‌های اقتصادی در حال تغییر شکل از صادرات محصولات فیزیکی به تحریم نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌های حیاتی برای انجام امور است.

دغدغه ما چه باید باشد؟
به نظر می‌رسد تا سال ۲۰۳۵ بسیاری از کشورها به‌ دلیل عدم توسعه فناورانه در عرصه‌های مختلف تبدیل به وابسته صرف به اقتصادهای توسعه‌یافته در این زمینه شوند. با توجه به این موارد، لزوم توجه به پژوهش‌ها و طرح‌های علمی در توسعه فناورانه کشورهای در حال توسعه امری درخور‌توجه است. برای مثال سنگاپور با سرمایه‌گذاری عظیم در زمینه هوش مصنوعی پیش‌بینی کرده بتواند در سال ۲۰۳۵ رشد تولید ناخالص داخلی خود را به میزان دو برابر افزایش دهد. افزایش سهم کشورها در تولیدات در حقیقت به‌مثابه ازدست‌رفتن سهم کشورهای دیگر از بازار جهانی و افزایش وابستگی سیاسی و اقتصادی آنها خواهد بود. ایران نیز از این امر مستثنا نبوده و می‌تواند با اتخاذ تصمیمات درست و به‌موقع، در زمره کشورهای اثرگذار باشد. برای این مهم، لازم است کشور سیاست‌هایی را در زمینه فناوری هوش مصنوعی مدون کرده و به کار ببندد. 10 حوزه پیشنهادی برای سیاست‌گذاری هوش مصنوعی به این شرح است.
انجام تحقیقات پایه و کاربردی در موضوع هوش مصنوعی، نظریه‌ها، فناوری‌ها و کاربردها
آموزش، جذب و نگهداری استعدادها و نیروی خبره و ماهر در حوزه هوش مصنوعی
بررسی و مطالعه آینده مشاغل و مهارت‌ها (چه درباره ایجاد مشاغل جدید و چه از‌بین‌رفتن برخی مشاغل موجود)
صنعتی‌سازی فناوری‌های هوش مصنوعی (ایجاد اکوسیستم هوش مصنوعی و تشویق بخش عمومی و خصوصی به سرمایه‌گذاری در حوزه‌های راهبردی)
توجه به هوش مصنوعی در حکمروایی و مدیریت کشور (به‌کارگیری هوش مصنوعی در ایجاد تحول و اصلاحات مدیریت دولتی و افزایش اثرگذاری سیاست‌ها)
ایجاد زیرساخت دیجیتال و داده (ساخت و توسعه پلتفرم‌های امن برای تبادل داده به‌عنوان هسته مرکزی فناوری‌های هوش مصنوعی)
توجه به اخلاق، حیطه خصوصی، امنیت و موضوعاتی از این دست و تدوین استانداردهای لازم به نحوی که منجر به تخفیف مشکلات و مضرات هوش مصنوعی شود.
قانون‌گذاری به‌عنوان اصلی‌ترین موضوعی که هر کشوری امروزه درگیر آن است تا بتواند هوش مصنوعی را در چارچوب قوانین و مقررات درآورد.
آثار اجتماعی (هوش مصنوعی می‌تواند هم آثار مثبت و هم آثار منفی اجتماعی به دنبال داشته باشد. اینکه چگونه هوش مصنوعی بر معضلات اجتماعی مانند فقر، گرسنگی و تبعیض علیه زنان و اقلیت‌ها اثرگذاری کند، به نحوه سیاست‌گذاری‌ها برمی‌گردد)
سیاست خارجه (موضوعات ژئوپلیتیک، توسعه و تجارت بین‌الملل همگی از فناوری‌های هوش مصنوعی تأثیر می‌گیرند).

هوش مصنوعی می‌تواند بهره‌وری نیروی کار را در بعضی زمینه‌ها تا رقم درخور‌توجه ۴۰ درصد افزایش دهد و شاید به‌همین‌دلیل آن را عامل اصلی رشد اقتصادی در آینده می‌دانند.
در یک مدل‌سازی جدید، رشد اقتصادی کشورها با در‌نظر‌گرفتن شرایط فعلی، در مقایسه با رسوب دانش ناشی از به‌کارگیری هوش مصنوعی در فناوری و صنعت بررسی و معلوم شد در ۱۸ سال آینده بیش از نیمی از محصولات دنیا تنها در ۱۲ کشور تولید خواهد شد. به‌ عبارت دیگر، این کشورها رشد تولید ناخالص داخلی بسیار بالایی را در مقایسه با سایر کشورها تجربه خواهند کرد و نبض اقتصادی دنیا را در دست خواهند گرفت. در‌این‌میان ایالات متحده آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا و به‌ واسطه سرمایه‌گذاری مناسب در زمینه هوش مصنوعی، بیشترین منفعت ممکن را خواهد برد.
این مدل پیش‌بینی می‌کند رشد سالانه آمریکا از حدود سه درصد در سال‌های اخیر، به ۶.۴ درصد در سال ۲۰۳۵ افزایش یابد. همچنین رشد سالانه بریتانیا نیز از ۵.۲ درصد به ۹.۳ درصد ارتقا خواهد یافت و ژاپن در سال ۲۰۳۵ پتانسیل این را دارد که نرخ رشد خود را تا سه برابر افزایش دهد؛ رشدی که از طریق ایجاد ارزش افزوده ناخالص میسر خواهد شد. در‌این‌میان کشورهایی مانند فنلاند، سوئد، هلند، آلمان و استرالیا نیز رشد اقتصادی خود را تا دو برابر میزان فعلی افزایش خواهند داد. اقتصاددانان اعتقاد دارند که هوش مصنوعی پتانسیل لازم برای دوبرابر‌کردن تولید ناخالص داخلی ۱۲ کشور توسعه‌یافته را تا سال ۲۰۳۵ یعنی کمتر از ۲۰ سال آینده دارد.

دغدغه جهان چیست؟
درحالی‌که بهره‌وری در بسیاری از کشورها به دلایل مختلفی در حال کاهش است و در آینده نیز خطر پیری جمعیت کشورهای زیادی را تهدید می‌کند، دولت‌ها باید در نظر داشته باشند که نبود سرمایه‌گذاری مناسب در آموزش، فناوری و زیرساخت‌های صنعتی در دو دهه آینده تأثیرات منفی جبران‌ناپذیری بر اقتصاد آسیب‌پذیر آنها خواهد گذاشت. هوش مصنوعی پتانسیل بسیار بالایی برای ایجاد رونق اقتصادی دارد. اقتصاددانان تأثیر این شاخه از علم را بر بازار کسب‌وکار آینده بسیار بالا ارزیابی می‌کنند. هوش مصنوعی همه ابعاد تجارت و کسب‌وکار شامل تولید، نحوه فروش و ابداعات مستمر را تحت سلطه خود خواهد گرفت. ریشه اصلی پتانسیل نهفته در هوش مصنوعی در این نکته نهفته است که فعالیت‌های روزمره نیروی کار در آینده به صورت خودکار و هوشمند انجام خواهد شد و نقش نیروی کار به ‌جای انجام چنین فعالیت‌هایی به سمت تلاش برای ابتکار و خلق فناوری‌های جدید در نظام اقتصادی تغییر شکل خواهد یافت.
مایکروسافت که اقدامات زیادی را حول محور اهمیت هوش مصنوعی (AI) انجام داده است، در یک گزارش جدید با همکاری شرکت پرایس واترهاوس کوپرز (PwC) توضیح می‌دهد که چگونه هوش مصنوعی می‌تواند به کاهش انتشار گاز‌های گلخانه‌ای (GHG) و رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) در سراسر جهان کمک کند.
کاربرد هوش مصنوعی در چهار حوزه کشاورزی، آب، انرژی و حمل‌و‌نقل، به سرمایه‌گذاری در این حوزه‌ها کمک خواهد کرد تا تولید ناخالصی داخلی (GDP) جهانی تا سال ۲۰۳۰ به ۵/۳ تریلیون دلار افزایش یابد که یک افزایش تقریبا 4.4 درصدی است. هم‌زمان این گزارش نشان می‌دهد که انتشار گاز‌های گلخانه‌ای (GHG) در جهان ممکن است تا چهار درصد در همان بازه زمانی کاهش یابد.
به بیان دیگر، تحت این شرایط، نیروی کار زمان لازم برای ایجاد ابتکارات فناورانه در زمینه‌های مختلف را خواهد داشت؛ فناوری‌هایی که هریک در حقیقت سهمی از بازارهای جهانی را نصیب کشور توسعه‌دهنده آن خواهد کرد و هزینه نیروی کار تولید را به شکل چشمگیری کاهش خواهد داد. این همان مجرای اصلی تغییر رویکرد ناشی از انقلاب فناورانه در به‌کارگیری نیروی کار در آینده اقتصادی دنیا است. پیش‌بینی‌ها بیانگر آن است که با به‌کارگیری این رویه، اطلاعات مورد نیاز بیش از شش میلیون فعالیت اقتصادی از طریق هوش مصنوعی به‌ صورت روزانه تجزیه و تحلیل خواهد شد؛ اطلاعاتی که در واقع کسب‌وکارهای بزرگ را قادر می‌کند تا به‌راحتی رفتار مشتریان، نیازها و عادات مصرفی آن را پیش‌بینی کرده و سازگار با آن محصولات خود را ارائه دهند.
در‌حال‌حاضر یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های کشورهای پیشرفته، چگونگی تعیین چارچوب مناسب برای سرمایه‌گذاری و توسعه هوش مصنوعی است. این کشورها در پی یافتن سازوکاری مناسب برای جلوگیری از اثرات جانبی نامناسب هوش مصنوعی هستند؛ اثراتی مانند بروز پدیده بی‌کاری ناشی از جایگزینی فناوری به‌ جای نیروی کار؛ اما آنچه واضح است، این است که سرمایه‌گذاری در این حوزه عواید اقتصادی بی‌شماری را نصیب این کشورها خواهد کرد. رشد فناوری با کاهش هزینه تولید و افزایش چشمگیر بهره‌وری ثروت اقتصادی را با خود به همراه خواهد آورد. از طرف دیگر به لحاظ استراتژیک سلطه غول‌های اقتصادی بر بازارهای مختلف جهانی قدرت مانور این کشورها در تعاملات سیاسی و اقتصادی را به‌مراتب افزایش خواهد داد. تجزیه و تحلیل‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد در صورت غفلت سایر کشورها، آینده اقتصادی به این صورت خواهد بود که در کشورهای پیشرفته وضعیت رفاهی مردم در سطح بالایی قرار خواهد گرفت، به امور مشتریان در بهترین شکل ممکن و با کیفیت بالا رسیدگی خواهد شد و کسب‌و‌کارهای موجود در این کشورها بازاری به وسعت مابقی کشورهای دنیا خواهد داشت. انتظار می‌رود که بخش انرژی بیشترین سهم را در افزایش سالانه تولید ناخالص داخلی (2.6 تریلیون دلار) و همچنین بزرگ‌ترین کاهش انتشار سالانه گازهای گلخانه‌ای را در میان چهار بخش داشته باشد. اطلاعات بیشتر از هر بخش در تصویر زیر قابل مشاهده است.
در‌این‌میان با افزایش بهره‌وری، تقاضا برای مواد خام اولیه کاهش چشمگیری خواهد داشت و کشورهایی که اقتصاد آنها متکی به منابع طبیعی است، بیشترین ضرر را تجربه خواهند کرد. همان‌طور که امروزه تحریم‌های اقتصادی در حال تغییر شکل از صادرات محصولات فیزیکی به تحریم نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌های حیاتی برای انجام امور است.

دغدغه ما چه باید باشد؟
به نظر می‌رسد تا سال ۲۰۳۵ بسیاری از کشورها به‌ دلیل عدم توسعه فناورانه در عرصه‌های مختلف تبدیل به وابسته صرف به اقتصادهای توسعه‌یافته در این زمینه شوند. با توجه به این موارد، لزوم توجه به پژوهش‌ها و طرح‌های علمی در توسعه فناورانه کشورهای در حال توسعه امری درخور‌توجه است. برای مثال سنگاپور با سرمایه‌گذاری عظیم در زمینه هوش مصنوعی پیش‌بینی کرده بتواند در سال ۲۰۳۵ رشد تولید ناخالص داخلی خود را به میزان دو برابر افزایش دهد. افزایش سهم کشورها در تولیدات در حقیقت به‌مثابه ازدست‌رفتن سهم کشورهای دیگر از بازار جهانی و افزایش وابستگی سیاسی و اقتصادی آنها خواهد بود. ایران نیز از این امر مستثنا نبوده و می‌تواند با اتخاذ تصمیمات درست و به‌موقع، در زمره کشورهای اثرگذار باشد. برای این مهم، لازم است کشور سیاست‌هایی را در زمینه فناوری هوش مصنوعی مدون کرده و به کار ببندد. 10 حوزه پیشنهادی برای سیاست‌گذاری هوش مصنوعی به این شرح است.
انجام تحقیقات پایه و کاربردی در موضوع هوش مصنوعی، نظریه‌ها، فناوری‌ها و کاربردها
آموزش، جذب و نگهداری استعدادها و نیروی خبره و ماهر در حوزه هوش مصنوعی
بررسی و مطالعه آینده مشاغل و مهارت‌ها (چه درباره ایجاد مشاغل جدید و چه از‌بین‌رفتن برخی مشاغل موجود)
صنعتی‌سازی فناوری‌های هوش مصنوعی (ایجاد اکوسیستم هوش مصنوعی و تشویق بخش عمومی و خصوصی به سرمایه‌گذاری در حوزه‌های راهبردی)
توجه به هوش مصنوعی در حکمروایی و مدیریت کشور (به‌کارگیری هوش مصنوعی در ایجاد تحول و اصلاحات مدیریت دولتی و افزایش اثرگذاری سیاست‌ها)
ایجاد زیرساخت دیجیتال و داده (ساخت و توسعه پلتفرم‌های امن برای تبادل داده به‌عنوان هسته مرکزی فناوری‌های هوش مصنوعی)
توجه به اخلاق، حیطه خصوصی، امنیت و موضوعاتی از این دست و تدوین استانداردهای لازم به نحوی که منجر به تخفیف مشکلات و مضرات هوش مصنوعی شود.
قانون‌گذاری به‌عنوان اصلی‌ترین موضوعی که هر کشوری امروزه درگیر آن است تا بتواند هوش مصنوعی را در چارچوب قوانین و مقررات درآورد.
آثار اجتماعی (هوش مصنوعی می‌تواند هم آثار مثبت و هم آثار منفی اجتماعی به دنبال داشته باشد. اینکه چگونه هوش مصنوعی بر معضلات اجتماعی مانند فقر، گرسنگی و تبعیض علیه زنان و اقلیت‌ها اثرگذاری کند، به نحوه سیاست‌گذاری‌ها برمی‌گردد)
سیاست خارجه (موضوعات ژئوپلیتیک، توسعه و تجارت بین‌الملل همگی از فناوری‌های هوش مصنوعی تأثیر می‌گیرند).

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها