معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات و عضو کنونی حزب اتحاد ملت ایران، از فعالان سیاسی شناختهشده و اهل اصفهان است. او در سالهای گذشته بهعنوان عضوی از شورای عالی اصلاحطلبان، در چینش لیستهای کاندیداهای اصلاحطلبان در شورای شهر و مجلس نقش داشته است. با وجود تمام تلاشها در ناکارآمدبودن تلاشهای اصلاحطلبانی که امروز اداره نهادها و شهرها را برعهده گرفتهاند، نمیتوان منکر شد که اتفاقات مثبتی افتاده است؛ هرچند تلاشهای چندجانبه برای بیاهمیت جلوهدادن این تلاشها گاهی اثرات مثبت فعالیت اصلاحطلبان را کمرنگ میکند. با وجود همه اینها مبلغ بهعنوان یک فعال سیاسی که زندگی خود را در مسیر سیاستورزی گذاشته است و مسئولیتهای مدیریتی مهمی را هم تجربه کرده، میتواند فعالیتهای اصلاحطلبان را بررسی کند. از او خواستیم در این گفتوگو درباره شهرداری اصفهان از یک سو و همچنین تلاشهای اصلاحطلبان در عرصه مدیریتی نظرات خود را ارائه کند. او در این گفتوگو به بیان جزئیاتی میپردازد که شاید از دید عموم پنهان مانده باشد.
در سالهای گذشته بارها دیدهایم از سمت جریانها و رسانههایی که روبهروی اصلاحطلبان قرار دارند، تلاش میشود که تصویری ناکارآمد از فعالیتهای مدیران اصلاحطلب نشان داده شود. این مسئله درباره مدیریت شهری در کلانشهرهایی نظیر تهران و اصفهان بهخوبی قابل لمس است. در این گفتوگو تمرکز ما روی اصفهان است. با وجود آنکه تلاش شده که مدیریت شهری اصفهان ناکارآمد جلوه کند؛ اما نمیتوان منکر پویایی مدیریت شهری اخیر این کلانشهر شد. تحلیل شما از فعالیت مدیران شهری اعم از شورای شهر و شهرداری اصفهان چیست؟
شهرداریها از همان ابتدا، بهویژه در چشم افکار عمومی، دارای مشکلات زیادی بودند که مهمترین این مشکلات در نبود شفافیت خلاصه میشد. به بیان دیگر برای مردم خیلی روشن نبود که عوارض و پولهایی که منبع درآمد شهرداری محسوب میشود و همچنین اخذ مجوزهای لازم از این نهاد چه سازوکاری دارد. به بیان دیگر هر بخشی به شیوه خودش عمل میکرد و این مسئله باعث سردرگمی ارباب رجوع میشد. از طرف دیگر به دلیل ارتباطات گسترده شهرداری با مسائل مختلف شهری، بهویژه مسائل عمرانی و ساختوسازها، همواره پدیده فساد یکی از مسائل خیلی جدی بود که درباره شهرداریها در افکار عمومی مطرح بود. شما نمونه این مسئله را میتوانید در مدیریت شهرداری گذشته تهران ببینید؛ اینکه چه فاجعهای در طول سالهای گذشته در مدیریت شهری تهران اتفاق افتاده بود. یک نمونه بارز از این فساد، مسئله قائممقام شهردار پیشین تهران، یعنی عیسی شریفی است که به دلیل فسادهای بزرگ چندین هزارمیلیاردی هماکنون در زندان به سر میبرد و از آنجایی که به پرونده او نیز به صورت مخفیانه رسیدگی میشود، ابعاد آن مشخص نیست و نمیتوان از جزئیات آن باخبر شد. این در حالی است که مسئله شریفی،
تنها یک بعد از فساد مطروحه در شهرداری تهران است. مسئله دیگر فساد در مدیریت شهری را میتوان در ماجرای املاک نجومی جستوجو کرد. بعد از افشاشدن ماجرای املاک نجومی، مطابق گزارش سازمان بازرسی کل کشور، در این پرونده ردپای سوءاستفاده دوهزارو 500 میلیارد تومانی وجود دارد. این دوهزارو 500 میلیارد تومان به نرخ آن زمان است و اگر بخواهیم با توجه به تورم و ارزش امروز پول به بررسی آن بپردازیم، مبلغ دوهزارو 500 میلیارد تومان را باید چندین برابر کنیم. از طرف دیگر ابعاد بسیاری از این دو مسئله بزرگ فساد در شهرداری تهران بر ما پوشیده است. علاوه بر مسئله فساد در شهرداریها، مشکل دیگری که میتوان به آن پرداخت، نگاه صرفا کالبدی مدیران شهری به شهرها است؛ یعنی مدیران شهری در شهرداریها تا پیش از این فقط دنبال جادهسازی و پلسازی و ساختمان و کارهایی از این قبیل بودند. کارهایی به نظر عموم مردم بزرگ که البته با نگاه غیرکارشناسی میتواند ضربهای جدی بر پیکره شهرها باشد. در این نوع مدیریت کمتر نگاه انسانی و فرهنگی و اجتماعی به شهر حاکم میشود. این پدیده را هم میتوان بهعنوان یکی از مشکلات جدی شهری و مدیریت شهری و شوراها دانست.
مسئله دیگر هم مناسبات سازنده با جامعه از سوی مدیران شهری است؛ چراکه این شهروندان هستند که مخاطبان اصلی شهرداری محسوب میشوند. من با بیان این مقدمه، میخواهم وارد بحث اصلی؛ یعنی بررسی مدیریت شهری در کلانشهرها در چهار سال گذشته، بهویژه در اصفهان شوم که اگر بخواهم یکی از بزرگترین دستاوردهای مدیریت شهری را در دوره جدید بیان کنم، این است که بهجرئت میتوان گفت که در طول این چهار سال در شهرداریها دزدی نشد! یعنی شما باید مطمئن باشید نهتنها در این چهار سال، بلکه در سالهای آینده هم کسی نمیتواند بگوید در این دوره اخیر، در شهرداری فلان اختلاس کلان اتفاق افتاده و این یک دستاورد بسیار مهم است؛ چون امروز مردم ذهنشان بهشدت آزرده شده و رنج دیده است. آنها به صورت مداوم در مواجهه با فسادهای بزرگ بودند و شهرداریها هم از این قاعده مستثنا نبودهاند. در این دوره بهجرئت میتوان گفت مدیران شهری به گونهای عمل کردهاند که هرگز اجازه اختلاسهای کلان صادر نشد. البته ممکن است در یک گوشهای از شهرداریها مسئله جزئی اتفاق افتاده باشد که باید جلوی آن را هم گرفت؛ ولی با قاطعیت میگویم این دوره از مدیریت شهری بری از فساد بود.
من از اختلاسهایی سرسامآور صحبت میکنم که متأسفانه در زمانهایی از مدیریت شهری قبلی اتفاق افتاده و نمیتوان کتمانش کرد. دوباره به بحث تفاوت در نگاه کالبدی و انسانی در مسائل جاری شهرها بازمیگردم. حالا در دوره جدید از مدیریت شهری میتوان آثار نگاه انسانی را در چهره شهرها دید. من احساس میکنم مدیرانی که امروز سکان را در شهرداریها و شورای شهر به دست گرفتهاند و تدبیر امور شهروندان را به دست دارند، نگاهشان به مسائل شهر کاملا انسانی است و این نگاه را به شهرها تسری دادهاند. آنها نگاه فرهنگی و اجتماعی را میفهمند و تلاش میکنند این نگاه را در شهرها هم ساری و جاری کنند. البته نباید از آن طرف بام افتاد و قطعا نگاه کالبدی هم در مدیریت شهری لازم است؛ اما در کنار نگاه کالبدی و عمرانی، نگاه انسانی به مدیریت شهری میتواند سبب دمیدن روح در شهر شود، این همان رویکردی است که مدیران جدید شهری به آن معتقد هستند و دستاورد بزرگی برای مدیران اصلاحطلب محسوب میشود. به نظرم باید از کارهای انجامشده در مدیریت جدید شهری یک فهرست تهیه کرد که قطعا خود شهرداریها این کار را انجام میدهند و مانند کارنامه در اختیار مردم قرار
میدهند؛ ولی با تهیه این لیست میتوان به رویکرد حاکم بر مدیریت شهری اصلاحطلبان رسید. قطعا یکی از نگاههای حاکم مدیریت، همین نگاه انسانی است که جایگزین نگاه صرفا کالبدی مدیران پیشین شده است.
در ابتدای صحبتهایتان به مسئله شفافیت در مدیریت شهری اشاره کردید. شفافیت در مدیریت شهری اصفهان چه جایگاهی داشت؟
مسئله شفافیت یکی از نکات بسیار مهم در بحث مدیریت شهری است. من در جریان هستم که یکی از تلاشهای سیستماتیک اساسی در کلانشهرها، مانند اصفهان و تهران، درباره شفافسازی روندها و کارها و قانونمندکردن و متوقفکردن دورزدنها، متوقفکردن رانتها و حرکتهایی بود که قانون را به اشکال مختلف دور میزنند. در این دوره جلوی همه این موارد گرفته شده؛ به بیان دیگر، آن سرمایههای کلانی که با عوارض و مالیات مردم به دست شهرداری میرسید و بخش درخورتوجهی از آن در قالب اختلاسها و رانتها و... حیفومیل میشد، همهاش به هزینههایی برای خود شهروندان در چارچوب قوانین و مقررات و با شفافیت تبدیل شد. من فکر میکنم اینها دستاوردهای کمی نیست. بحث شهرداری شیشهای حداقل در دوره جدید شهرداری اصفهان و شورای شهر اصفهان و شهرداریهای کلانشهرها به صورت جدی مطرح بود و اساسا جزء برنامههای انتخاباتی اصلاحطلبان محسوب میشد. مصوباتی در حوزه شفافیت، از اولین مصوبات در شهرداری اصفهان بود. مطابق دستور شهردار اصفهان، شهرداری ملزم به پیوستن به سامانه ملی انتشار و دسترسی آزاد اطلاعات شد. اینها همه در مسیر شفافیت اتفاق افتاد و سامانهها ایجاد
شدند. اطلاعات عمومی که باید شهروندان از آن مطلع باشند، در این سامانهها بارگذاری میشود و بهروزرسانی میشود.
به نظر شما این کارهایی که به آن اشاره کردید، آنطور که باید و شاید به سمع و نظر مردم رسیده است؟
خیر، مشکل اساسی که شهرداریهای این دوره با آن روبهرو هستند، متأسفانه مشکلی است که در جریان جناحبندیهای سیاسی کشور وجود دارد. تجربه نشان داده که صداوسیمای ما که یک رسانه ملی است و صداوسیمای استانی هم به تبع آن، اگر جریانی در شهرداری، شورا در راستای منویات و خواستهشان باشد، از سوی آنها بهشدت حمایت و پشتیبانی میشود و در مقابل از کنار نقاط ضعف جریان متبوع بهراحتی میگذرند یا خیلی سطحی با آن برخورد میکنند. عادت کردهاند که کارهای کوچک جریان متبوع را بزرگ نشان دهند. نمونهاش را در طول سالهای گذشته بارها دیدهایم. مثلا اختلاسهایی که در دوره پیشین شهرداری تهران اتفاق افتاد و ابعاد این فاجعه امروز روشن شده، بهراحتی از کنارش میگذرند. مسئلهای که قطعا در همان دوره هم آنها مطلع بودند؛ ولی رسانههای عمومی و در رأس آن صداوسیما، حتی یک کلمه از این مسائل حرفی نمیزدند و رو نمیکردند و امروز هم از کنارش میگذرند و در ازایش کارهایی هم اگر انجام شده، برجسته شده و تبلیغ میشود؛ اما امروز چون اصلاحطلبان آمدهاند در شورا و شهرداریها کار میکنند، دیگر حمایتی در کار نیست و در عوض، نقاط ضعفشان برجسته میشود و نقاط
قوتشان حداقلی نشان داده میشود. این متأسفانه فاجعهای است که ما از نظر تبلیغاتی با آن روبهرو هستیم. مسئله کاری هم به شهرداریها ندارد، در همه زمینهها این تفاوت وجود دارد؛ اما در همین مدیریت شهری، کوچکترین اشتباهات به نحوی برجسته میشود که تبدیل به فاجعه بشود. در مقابل کارهای بسیار اساسی که در حال انجام است یا سطحی از کنارش میگذرند یا اصلا به آن توجه نمیشود. واقعا این هم یکی از مشکلاتی است که هست و جزء مظلومیت شهرداریهای این دوره و شوراهای این دوره است. این مدیران مظلوم واقع شدند و کارهایشان به گوش مردم نرسید. حداقل کاری که انجام شد، این مدیران اجازه سرقت از اموال مردم را ندادند، جلوی رانتخواری را گرفتند و سعی کردند همه چیز در جلوی دید مردم به صورت قانونمند و شفاف باشد. درآمدی که کسب میکنند، از جیب مردم به نفع خود مردم هزینه کنند. اینها کارهای بزرگی بود که در کنار کارهای فرهنگی، اجتماعی و عمرانی انجام شده است؛ اما این فعالیتها بایکوت میشوند و در این غوغای رسانهای به آنها اجازه داده نمیشود صدای زحمتکشان به گوش مردم برسد. هرچند فکر میکنم مردم به اندازه کافی هوشیار و هوشمند هستند و درک
بالایی دارند و قوه تشخیص خوبی هم دارند؛ اما نمیتوان کتمان کرد این را که مدیران مظلوم واقع شدند.
شما در صحبتها به کارهای مهمی که در مدیریت شهری اصفهان انجام شده، اشاره کردید. به هر حال شما اصفهانی هستید و از آنجا میآیید. به نظرتان شاخصترین اتفاقی که به لحاظ هویتی در اصفهان رخ داده، چیست؟ اصلا اگر بخواهید این چهار سال مدیریتی را با چهار سال پیش قیاس کنید، دست روی چه مواردی میگذارید؟
درحالحاضر چون من مستمرا در اصفهان حضور ندارم، شاید جزئیات را چندان ندانم؛ اما یکی از مسائلی که به آن اشاره میکنم، نگاه انسانی و فرهنگی مدیریت شهری اصفهان به مسائل شهر و شهروندان است، یک نمونهاش را میتوان در بازسازی چهارباغ دید. همین مدیران چهارباغ را بعد از سالهای سال انتظار و حرف و شعار، تبدیل به فضایی خوب و آزاد برای مردم کردند. به جای اینکه در این مسیر تاریخی ماشینها و آهنها حرکت کنند، آن را تبدیل به پیادهراهی با نگاه فرهنگی کردند. حالا دیگر چهارباغ پاتوقی برای مردم اصفهان است. در 40 سال اخیر، مشاوران زیادی روی مسئله چهارباغ کار کردند؛ ولی هرگز به سرانجام نرسید تا اینکه در سال 95 شهرداری اصفهان همت کرد و به صورت تخصصی وارد کار شد و از سال 95 به صورت جدی شهرداری وارد پروژه شد و تمام مطالعاتی که انجام شده و طرحهایی را که انجام شده، ساماندهی کرد و براساس آن مطالعات، خود شهرداری هم مطالعات جدیدی را شروع کرد. حالا چهارباغ دیگر مکانی برای آرامش و فضایی برای تفریح خانواده است و من احساس میکنم در اصفهان مردم آرامش بیشتری دارند. در خیابانها و مبلمان شهری و حذف زوائد شهری، کارهای بزرگی انجام شده.
مسئله دیگری که این نگاه انسانی را تقویت میکند، این است که تلاشهای مدیران شهری اصفهان نتیجه داد و اصفهان بهعنوان شهر دوستدار کودک شناخته شد. همه اینها در رضایتمندی مردم نقش دارد. در بهمن امسال، نشان کاندیداتوری شهر دوستدار کودک بهعنوان اولین شهر کشور از سوی رئیس دفتر یونیسف در ایران، به اصفهان اهدا شد. به صورت کلی، شهر دوستدار کودک شهری است که در آن حقوق کودکان محترم شمرده میشود و نظر کودکان در معماری و شهرسازی دخیل است. همه اینها دلیل بر حاکمیت نگاه انسانی در مدیریت شهری اصفهان است. برای اینکه شهری دوستدار کودک باشد، باید وسایل مورد نیاز کودکان در هر منطقه به صورت عادلانه و مساوی تقسیم شود، چنین اتفاقی در شرایط امروز یک موهبت بزرگ برای مردم اصفهان است. رساندن مردم کلانشهرها به آرامش یک اقدام بزرگ است و خوشبختانه اصفهان در آن بسیار موفق عمل کرد.
معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات و عضو کنونی حزب اتحاد ملت ایران، از فعالان سیاسی شناختهشده و اهل اصفهان است. او در سالهای گذشته بهعنوان عضوی از شورای عالی اصلاحطلبان، در چینش لیستهای کاندیداهای اصلاحطلبان در شورای شهر و مجلس نقش داشته است. با وجود تمام تلاشها در ناکارآمدبودن تلاشهای اصلاحطلبانی که امروز اداره نهادها و شهرها را برعهده گرفتهاند، نمیتوان منکر شد که اتفاقات مثبتی افتاده است؛ هرچند تلاشهای چندجانبه برای بیاهمیت جلوهدادن این تلاشها گاهی اثرات مثبت فعالیت اصلاحطلبان را کمرنگ میکند. با وجود همه اینها مبلغ بهعنوان یک فعال سیاسی که زندگی خود را در مسیر سیاستورزی گذاشته است و مسئولیتهای مدیریتی مهمی را هم تجربه کرده، میتواند فعالیتهای اصلاحطلبان را بررسی کند. از او خواستیم در این گفتوگو درباره شهرداری اصفهان از یک سو و همچنین تلاشهای اصلاحطلبان در عرصه مدیریتی نظرات خود را ارائه کند. او در این گفتوگو به بیان جزئیاتی میپردازد که شاید از دید عموم پنهان مانده باشد.
در سالهای گذشته بارها دیدهایم از سمت جریانها و رسانههایی که روبهروی اصلاحطلبان قرار دارند، تلاش میشود که تصویری ناکارآمد از فعالیتهای مدیران اصلاحطلب نشان داده شود. این مسئله درباره مدیریت شهری در کلانشهرهایی نظیر تهران و اصفهان بهخوبی قابل لمس است. در این گفتوگو تمرکز ما روی اصفهان است. با وجود آنکه تلاش شده که مدیریت شهری اصفهان ناکارآمد جلوه کند؛ اما نمیتوان منکر پویایی مدیریت شهری اخیر این کلانشهر شد. تحلیل شما از فعالیت مدیران شهری اعم از شورای شهر و شهرداری اصفهان چیست؟
شهرداریها از همان ابتدا، بهویژه در چشم افکار عمومی، دارای مشکلات زیادی بودند که مهمترین این مشکلات در نبود شفافیت خلاصه میشد. به بیان دیگر برای مردم خیلی روشن نبود که عوارض و پولهایی که منبع درآمد شهرداری محسوب میشود و همچنین اخذ مجوزهای لازم از این نهاد چه سازوکاری دارد. به بیان دیگر هر بخشی به شیوه خودش عمل میکرد و این مسئله باعث سردرگمی ارباب رجوع میشد. از طرف دیگر به دلیل ارتباطات گسترده شهرداری با مسائل مختلف شهری، بهویژه مسائل عمرانی و ساختوسازها، همواره پدیده فساد یکی از مسائل خیلی جدی بود که درباره شهرداریها در افکار عمومی مطرح بود. شما نمونه این مسئله را میتوانید در مدیریت شهرداری گذشته تهران ببینید؛ اینکه چه فاجعهای در طول سالهای گذشته در مدیریت شهری تهران اتفاق افتاده بود. یک نمونه بارز از این فساد، مسئله قائممقام شهردار پیشین تهران، یعنی عیسی شریفی است که به دلیل فسادهای بزرگ چندین هزارمیلیاردی هماکنون در زندان به سر میبرد و از آنجایی که به پرونده او نیز به صورت مخفیانه رسیدگی میشود، ابعاد آن مشخص نیست و نمیتوان از جزئیات آن باخبر شد. این در حالی است که مسئله شریفی،
تنها یک بعد از فساد مطروحه در شهرداری تهران است. مسئله دیگر فساد در مدیریت شهری را میتوان در ماجرای املاک نجومی جستوجو کرد. بعد از افشاشدن ماجرای املاک نجومی، مطابق گزارش سازمان بازرسی کل کشور، در این پرونده ردپای سوءاستفاده دوهزارو 500 میلیارد تومانی وجود دارد. این دوهزارو 500 میلیارد تومان به نرخ آن زمان است و اگر بخواهیم با توجه به تورم و ارزش امروز پول به بررسی آن بپردازیم، مبلغ دوهزارو 500 میلیارد تومان را باید چندین برابر کنیم. از طرف دیگر ابعاد بسیاری از این دو مسئله بزرگ فساد در شهرداری تهران بر ما پوشیده است. علاوه بر مسئله فساد در شهرداریها، مشکل دیگری که میتوان به آن پرداخت، نگاه صرفا کالبدی مدیران شهری به شهرها است؛ یعنی مدیران شهری در شهرداریها تا پیش از این فقط دنبال جادهسازی و پلسازی و ساختمان و کارهایی از این قبیل بودند. کارهایی به نظر عموم مردم بزرگ که البته با نگاه غیرکارشناسی میتواند ضربهای جدی بر پیکره شهرها باشد. در این نوع مدیریت کمتر نگاه انسانی و فرهنگی و اجتماعی به شهر حاکم میشود. این پدیده را هم میتوان بهعنوان یکی از مشکلات جدی شهری و مدیریت شهری و شوراها دانست.
مسئله دیگر هم مناسبات سازنده با جامعه از سوی مدیران شهری است؛ چراکه این شهروندان هستند که مخاطبان اصلی شهرداری محسوب میشوند. من با بیان این مقدمه، میخواهم وارد بحث اصلی؛ یعنی بررسی مدیریت شهری در کلانشهرها در چهار سال گذشته، بهویژه در اصفهان شوم که اگر بخواهم یکی از بزرگترین دستاوردهای مدیریت شهری را در دوره جدید بیان کنم، این است که بهجرئت میتوان گفت که در طول این چهار سال در شهرداریها دزدی نشد! یعنی شما باید مطمئن باشید نهتنها در این چهار سال، بلکه در سالهای آینده هم کسی نمیتواند بگوید در این دوره اخیر، در شهرداری فلان اختلاس کلان اتفاق افتاده و این یک دستاورد بسیار مهم است؛ چون امروز مردم ذهنشان بهشدت آزرده شده و رنج دیده است. آنها به صورت مداوم در مواجهه با فسادهای بزرگ بودند و شهرداریها هم از این قاعده مستثنا نبودهاند. در این دوره بهجرئت میتوان گفت مدیران شهری به گونهای عمل کردهاند که هرگز اجازه اختلاسهای کلان صادر نشد. البته ممکن است در یک گوشهای از شهرداریها مسئله جزئی اتفاق افتاده باشد که باید جلوی آن را هم گرفت؛ ولی با قاطعیت میگویم این دوره از مدیریت شهری بری از فساد بود.
من از اختلاسهایی سرسامآور صحبت میکنم که متأسفانه در زمانهایی از مدیریت شهری قبلی اتفاق افتاده و نمیتوان کتمانش کرد. دوباره به بحث تفاوت در نگاه کالبدی و انسانی در مسائل جاری شهرها بازمیگردم. حالا در دوره جدید از مدیریت شهری میتوان آثار نگاه انسانی را در چهره شهرها دید. من احساس میکنم مدیرانی که امروز سکان را در شهرداریها و شورای شهر به دست گرفتهاند و تدبیر امور شهروندان را به دست دارند، نگاهشان به مسائل شهر کاملا انسانی است و این نگاه را به شهرها تسری دادهاند. آنها نگاه فرهنگی و اجتماعی را میفهمند و تلاش میکنند این نگاه را در شهرها هم ساری و جاری کنند. البته نباید از آن طرف بام افتاد و قطعا نگاه کالبدی هم در مدیریت شهری لازم است؛ اما در کنار نگاه کالبدی و عمرانی، نگاه انسانی به مدیریت شهری میتواند سبب دمیدن روح در شهر شود، این همان رویکردی است که مدیران جدید شهری به آن معتقد هستند و دستاورد بزرگی برای مدیران اصلاحطلب محسوب میشود. به نظرم باید از کارهای انجامشده در مدیریت جدید شهری یک فهرست تهیه کرد که قطعا خود شهرداریها این کار را انجام میدهند و مانند کارنامه در اختیار مردم قرار
میدهند؛ ولی با تهیه این لیست میتوان به رویکرد حاکم بر مدیریت شهری اصلاحطلبان رسید. قطعا یکی از نگاههای حاکم مدیریت، همین نگاه انسانی است که جایگزین نگاه صرفا کالبدی مدیران پیشین شده است.
در ابتدای صحبتهایتان به مسئله شفافیت در مدیریت شهری اشاره کردید. شفافیت در مدیریت شهری اصفهان چه جایگاهی داشت؟
مسئله شفافیت یکی از نکات بسیار مهم در بحث مدیریت شهری است. من در جریان هستم که یکی از تلاشهای سیستماتیک اساسی در کلانشهرها، مانند اصفهان و تهران، درباره شفافسازی روندها و کارها و قانونمندکردن و متوقفکردن دورزدنها، متوقفکردن رانتها و حرکتهایی بود که قانون را به اشکال مختلف دور میزنند. در این دوره جلوی همه این موارد گرفته شده؛ به بیان دیگر، آن سرمایههای کلانی که با عوارض و مالیات مردم به دست شهرداری میرسید و بخش درخورتوجهی از آن در قالب اختلاسها و رانتها و... حیفومیل میشد، همهاش به هزینههایی برای خود شهروندان در چارچوب قوانین و مقررات و با شفافیت تبدیل شد. من فکر میکنم اینها دستاوردهای کمی نیست. بحث شهرداری شیشهای حداقل در دوره جدید شهرداری اصفهان و شورای شهر اصفهان و شهرداریهای کلانشهرها به صورت جدی مطرح بود و اساسا جزء برنامههای انتخاباتی اصلاحطلبان محسوب میشد. مصوباتی در حوزه شفافیت، از اولین مصوبات در شهرداری اصفهان بود. مطابق دستور شهردار اصفهان، شهرداری ملزم به پیوستن به سامانه ملی انتشار و دسترسی آزاد اطلاعات شد. اینها همه در مسیر شفافیت اتفاق افتاد و سامانهها ایجاد
شدند. اطلاعات عمومی که باید شهروندان از آن مطلع باشند، در این سامانهها بارگذاری میشود و بهروزرسانی میشود.
به نظر شما این کارهایی که به آن اشاره کردید، آنطور که باید و شاید به سمع و نظر مردم رسیده است؟
خیر، مشکل اساسی که شهرداریهای این دوره با آن روبهرو هستند، متأسفانه مشکلی است که در جریان جناحبندیهای سیاسی کشور وجود دارد. تجربه نشان داده که صداوسیمای ما که یک رسانه ملی است و صداوسیمای استانی هم به تبع آن، اگر جریانی در شهرداری، شورا در راستای منویات و خواستهشان باشد، از سوی آنها بهشدت حمایت و پشتیبانی میشود و در مقابل از کنار نقاط ضعف جریان متبوع بهراحتی میگذرند یا خیلی سطحی با آن برخورد میکنند. عادت کردهاند که کارهای کوچک جریان متبوع را بزرگ نشان دهند. نمونهاش را در طول سالهای گذشته بارها دیدهایم. مثلا اختلاسهایی که در دوره پیشین شهرداری تهران اتفاق افتاد و ابعاد این فاجعه امروز روشن شده، بهراحتی از کنارش میگذرند. مسئلهای که قطعا در همان دوره هم آنها مطلع بودند؛ ولی رسانههای عمومی و در رأس آن صداوسیما، حتی یک کلمه از این مسائل حرفی نمیزدند و رو نمیکردند و امروز هم از کنارش میگذرند و در ازایش کارهایی هم اگر انجام شده، برجسته شده و تبلیغ میشود؛ اما امروز چون اصلاحطلبان آمدهاند در شورا و شهرداریها کار میکنند، دیگر حمایتی در کار نیست و در عوض، نقاط ضعفشان برجسته میشود و نقاط
قوتشان حداقلی نشان داده میشود. این متأسفانه فاجعهای است که ما از نظر تبلیغاتی با آن روبهرو هستیم. مسئله کاری هم به شهرداریها ندارد، در همه زمینهها این تفاوت وجود دارد؛ اما در همین مدیریت شهری، کوچکترین اشتباهات به نحوی برجسته میشود که تبدیل به فاجعه بشود. در مقابل کارهای بسیار اساسی که در حال انجام است یا سطحی از کنارش میگذرند یا اصلا به آن توجه نمیشود. واقعا این هم یکی از مشکلاتی است که هست و جزء مظلومیت شهرداریهای این دوره و شوراهای این دوره است. این مدیران مظلوم واقع شدند و کارهایشان به گوش مردم نرسید. حداقل کاری که انجام شد، این مدیران اجازه سرقت از اموال مردم را ندادند، جلوی رانتخواری را گرفتند و سعی کردند همه چیز در جلوی دید مردم به صورت قانونمند و شفاف باشد. درآمدی که کسب میکنند، از جیب مردم به نفع خود مردم هزینه کنند. اینها کارهای بزرگی بود که در کنار کارهای فرهنگی، اجتماعی و عمرانی انجام شده است؛ اما این فعالیتها بایکوت میشوند و در این غوغای رسانهای به آنها اجازه داده نمیشود صدای زحمتکشان به گوش مردم برسد. هرچند فکر میکنم مردم به اندازه کافی هوشیار و هوشمند هستند و درک
بالایی دارند و قوه تشخیص خوبی هم دارند؛ اما نمیتوان کتمان کرد این را که مدیران مظلوم واقع شدند.
شما در صحبتها به کارهای مهمی که در مدیریت شهری اصفهان انجام شده، اشاره کردید. به هر حال شما اصفهانی هستید و از آنجا میآیید. به نظرتان شاخصترین اتفاقی که به لحاظ هویتی در اصفهان رخ داده، چیست؟ اصلا اگر بخواهید این چهار سال مدیریتی را با چهار سال پیش قیاس کنید، دست روی چه مواردی میگذارید؟
درحالحاضر چون من مستمرا در اصفهان حضور ندارم، شاید جزئیات را چندان ندانم؛ اما یکی از مسائلی که به آن اشاره میکنم، نگاه انسانی و فرهنگی مدیریت شهری اصفهان به مسائل شهر و شهروندان است، یک نمونهاش را میتوان در بازسازی چهارباغ دید. همین مدیران چهارباغ را بعد از سالهای سال انتظار و حرف و شعار، تبدیل به فضایی خوب و آزاد برای مردم کردند. به جای اینکه در این مسیر تاریخی ماشینها و آهنها حرکت کنند، آن را تبدیل به پیادهراهی با نگاه فرهنگی کردند. حالا دیگر چهارباغ پاتوقی برای مردم اصفهان است. در 40 سال اخیر، مشاوران زیادی روی مسئله چهارباغ کار کردند؛ ولی هرگز به سرانجام نرسید تا اینکه در سال 95 شهرداری اصفهان همت کرد و به صورت تخصصی وارد کار شد و از سال 95 به صورت جدی شهرداری وارد پروژه شد و تمام مطالعاتی که انجام شده و طرحهایی را که انجام شده، ساماندهی کرد و براساس آن مطالعات، خود شهرداری هم مطالعات جدیدی را شروع کرد. حالا چهارباغ دیگر مکانی برای آرامش و فضایی برای تفریح خانواده است و من احساس میکنم در اصفهان مردم آرامش بیشتری دارند. در خیابانها و مبلمان شهری و حذف زوائد شهری، کارهای بزرگی انجام شده.
مسئله دیگری که این نگاه انسانی را تقویت میکند، این است که تلاشهای مدیران شهری اصفهان نتیجه داد و اصفهان بهعنوان شهر دوستدار کودک شناخته شد. همه اینها در رضایتمندی مردم نقش دارد. در بهمن امسال، نشان کاندیداتوری شهر دوستدار کودک بهعنوان اولین شهر کشور از سوی رئیس دفتر یونیسف در ایران، به اصفهان اهدا شد. به صورت کلی، شهر دوستدار کودک شهری است که در آن حقوق کودکان محترم شمرده میشود و نظر کودکان در معماری و شهرسازی دخیل است. همه اینها دلیل بر حاکمیت نگاه انسانی در مدیریت شهری اصفهان است. برای اینکه شهری دوستدار کودک باشد، باید وسایل مورد نیاز کودکان در هر منطقه به صورت عادلانه و مساوی تقسیم شود، چنین اتفاقی در شرایط امروز یک موهبت بزرگ برای مردم اصفهان است. رساندن مردم کلانشهرها به آرامش یک اقدام بزرگ است و خوشبختانه اصفهان در آن بسیار موفق عمل کرد.